#چه_کرده_اند_با_جسم_تو_برادر...
#حضرت_عباس_ع
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭
چه کرده اند باجسم تو. برادر رشید من
پاشو علمدار حرم، یه بار دیگه علم بزن
دستای نازنین تو، دیدم فتاده رو زمین
پاتو نکش روی زمین، ای پسر ام البنین
ای بی وفازمونه زمونه زمونه
برادرم جوونه جوونه جوونه
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
داداش بگو چگونه من، جواب زینبو بدم
من به رقیه چی بگم، که بی علمدار اومدم
چگونه باورم بشه، رفتی علمدار حرم
چشمای خونی تودیدم، دیگه شکسته کمرم
ای بی وفازمونه زمونه زمونه
برادرم جوونه جوونه جوونه
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭
#علی_اکبر_اسفندیار_مداح
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#روضه حضرت علی اصغر (ع)
#شب هفتم محرم(2)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
السَّلامُ عَلَیکمْ یااَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة..
♦️ای فدای غنچه لبهایت علی
♦️انبیا محوِ تماشایت علی
♦️بهتر از تو عاشقی مردانه نیست
♦️خنده ات لبیک بهر اِرجعی است
♦️یا علی اصغر، فدای خنده ات
♦️من شدم بابا دگر شرمنده ات
♦️اصغرم شیرین زبانی می کنی
♦️با تلظّی جان ستانی می کنی
♦️محسن کرب و بلایی اصغرم
♦️هدیة ما بر خدایی اصغرم
♦️مادرت چشمش به راه است ای علی
♦️منتظر در خیمه گاه است ای علی
♦️خود ببین گهواره از غم سوخته
♦️خواهرت چشمش به دستم دوخته
♦️کس ندیده روی دست باغبان
♦️یک بهاری غنچه ای گردد خزان
♦️زینبم بیرون نیایید از حرم
♦️رفته است در خواب شیرین اصغرم
♦️دست من تابوت اصغر گشته است
♦️اصغر من از سفر برگشته است
♦️من که خود تشییع اصغر می کنم
♦️با غم جانسوز او سر می کنم
⬅️اجرومزده همه شما برادران و خواهران وعزاداران با بی بی دوعالم فاطمه زهرا (س)انشاالله هرکجای مجلس نشسته ای به آبروی علی اصغر امام حسین حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشاالله
امشب باید حواس ها خیلی جمع باشه، آمدیم در خونه شیر خواره اباعبدالله، باب الحوائج، گرفتارها، مریض دارها، قرض دارها، شب هفتم محرم کجای مجلس نشسته اید، اگه كسی دست خالی برگرده، فقط و فقط تقصیر خودشه، چون از هر طرفی كه برای این آقازاده گریه می كنی،یه نفر دعات می كنه؛ یه طرف مادرش رباب دعا می كنه،یه طرف عمه جانش زینب دعات می كنه،یه طرف رقیه كنار گهواره نشسته، یه طرف بابای مظلومش دعات می كنه ای مادری خدا بهت بچه نداده امشب آقا روبه جان علی اصغرش قسم بده انشاالله حاجت روا میشید عزیزان عزادار ،
ابی عبدالله آمد دم در خیمه، علی اصغر طلب کرد، علی اصغر را بغل کرد اومد در مقابل دشمن ، صدا زد: ای لشکر، اگر به گمان شما من گنهکارم، اما این بچه شیرخواره گناهی نکرده؛ ببینید از شدّت تشنگی دو لبش را به هم می زند؛ بیایید خودتان علی را سیراب کنید؛
دشمن داره نگاه میکنه...
خیلی ها به گریه افتادن...
ابی عبدالله داره حرف میزنه...
شاید اینها دلشون بسوزه...
یکدفعه دیدند...
حرمله نانجیب تیر سه شعبه از کمان رها کرد. امام حسین دید علی اصغر روی دستش پروبال می زنه😭
🔸تو رفتی مادرت حیران شد ای وای
🔸تمام خیمه ها ویران شد ای وای
🔸مگر تیرسه شعبه خنجری بود
🔸سرت بر پوست آویزان شد ای وای
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرد
امشب كسی نباشه چشمش گریان نباشه برا علی،گفت:سنگ دل ترین رو آورد بیرون مختار،گفت:جایی شد دل تو هم بسوزه بحال حسین،گفت:یك جا،همه جا هلهله می كردم،كف می زدم،خوشحال بودم،یه جا دل من سوخت،دیدم حسین بچه رو زیر عبا گرفت،بین میدون متحیر بود،نمی دونست كجا بره،یه قدم می رفت سمت خیمه ها باز برمی گشت،گفت:خلاصه چیكار كرد ابی عبدالله رفت سمت خیمه ها،گفت:نه امیر،دیدم اومد پشت خیمه ها نشست روی خاك ها،با غلاف شمشیر یه قبر كوچولویی كند. پدر با كودكی پرپر نشسته به روی خاك ها مادر نشسته رباب این را فقط تكرار می كرد سه شعبه دارد و تا پر نشسته یه منظره ای مادر دیده،می گفت: عطش گرد پر و بال تو می گشت غریبی پای اقبال تو می گشت به پشت خیمه ها ای وای دیدم كسی با نیزه دنبال تو می گشت لالایی اصغرم،لایی لالایی امشب خانم ها بیشتر باید گریه كنند،ای كاش بچه ها رو امشب بغل مادرها ندن،بابا ها بیرون نگه دارن،آخه شب ربابه امشب با رباب هم ناله شید
،هی میومد كنار گهواره ی خالی،گفت. 🔸 چگونه خاك بریزم به روی زیبایت
🔸 كه تو بخندی و من كنم تماشایت
🔸 مزار كوچك تو پر شده از خونت
🔸به خواب ماهی من در میان دریایت
🔸 مرا ببخش عزیزم كه جای قطره ی آب
🔸 به یك سه شعبه برآورده ام تقاضایت
🔸چگونه جسم تو پنهان كنم كه می دانم
🔸 به وقت غارتمان می كنند پیدایت
🔸 كمی بخواب در این خاك تا كمی وقت است
🔸كه بعد از این شود آغوش نیزه ها جایت
🔸 بیا رباب كه این شاید آخرین
باری است
🔸 كه خواب می رود او با نوای لالایت
🔸 اگر نشد كه شود سایه سرت امروز
🔸 به روی نیزه شود سایه سار فردایت حسین ..
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
حسین آرام جانم..حسین روح وروانم
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
التماس دعا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
۳۹
(شب عاشورا)
امشب شب ماتم بود،خون گشته این دل ها
واویلا واویلا
ذکر همه اهل حرم،در شب عاشورا
واویلا واویلا
امشب علی اکبرش،گرم مناجات است
غرق عبادات است
فردا شود پرپر ز کین،اکبر گل لیلا
واویلا واویلا
امشب علی اصغر بود،از تشنگی بی تاب
گردیده قحط آب
فردا شود غرقه به خون،از کینه ی اعدا
واویلا واویلا
امشب گل ام البنین،هستی خیر الناس
محو حسین عباس
فردا ز داغ او شود،در خیمه ها غوغا
واویلا واویلا
اصحاب با وفای او،امشب همه جمع اند
بر گرد یک شمع اند
فردا فدایی می شوند،در روز عاشورا
واویلا واویلا
امشب حسین بن علی،ذکرش شده یا رب
همناله با زینب
فردا میان اشقیا،حسین شود تنها
واویلا واویلا
امشب عزیز فاطمه،در شوق دیدار است
تا صبح بیدار است
فردا شود کشته ز کین،آن روح با تقوا
واویلا واویلا
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#رضا_یعقوبیان
#سبک_ای_ساقی_لب_تشنگان
#شب_عاشورا
#زنجیرزنی #زنجیر_زنی
۴۰
(شب عاشورا)
در کرب و بلا شور دگر گشته هویدا
جمع اند به دور پسر حضرت زهرا
بر آل محمد،شام غم رسیده
طفلان همه گریان،با رنگ پریده
مظلوم حسین جان۲
در خیمه ی اصحاب چه غوغا بود امشب
در بین همه ماه دلارا بود امشب
در خیمه ی مولی،اصحاب همه جمع اند
گرد گل زهرا،پروانه ی شمع اند
مظلوم حسین جان۲
بهر علی از دیده روان اشک رباب است
از فرط عطش اصغر او در تب و تاب است
از بهر گل خود،مادر شده غمگین
فردا گل مولی،پرپر شود از کین
مظلوم حسین جان۲
سرگرم مناجات و دعا اکبر لیلاست
فردا گل گلزار نبی کشته ی اعداست
از ظلم ستمگر،مولی علی اکبر
افتد به روی خاک،پاره پاره بنگر
مظلوم حسین جان۲
پیچیده به صحرای بلا عطر و بوی یاس
گردیده نگهبان حرم حضرت عباس
فردا ز ستم ها،در علقمه افتد
عباس نگاهش،بر فاطمه افتد
مظلوم حسین جان۲
زینب که به زهرا و علی نور دو عین است
با اهل حرم در غم و گریان حسین است
گوید به برادر،زینب گل مادر
امشب نظری کن،مولی تو به خواهر
مظلوم حسین جان۲
فردا تو ببینی بدن من روی خاک است
نور دل زهرا به زمین پیکر چاک است
خونجگر شوی تو،چون ماه مدینه
کودکان بگریند،با اشک سکینه
مظلوم حسین جان۲
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#رضا_یعقوبیان
#سبک_من_دربدر_عشق_اباالفضل_وحسینم
#زمزمه #زمینه
#شب_عاشورا
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#محرم
#امام_حسین_علیه_السلام
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
═༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═
باز این چه روضه ایست که قلبم کباب شد
باز این چه آتشیـست که جــانم مُذاب شد
باز این چه ناله ایست که ازعرش می رسد
با هـــر بُنَـــیَّ ، سنــگِ بیابـان هـــم آب شد
(باز این چه شورش است که باشعر محتشم)
بغضــم میانِ حنجــره در پیچ و تاب شد
هر بنــد بنــد شعـر که خواندم ز محتــشم
در بنــد بنــدِ جـــان و دلــــم انقــلاب شد
روز دهـــم ، زمــان ز تپش ایستاد و بعــد
قلب زمیــن ، محاصـره در اضطـــراب شد
آب فرات ، اشک زمین شد به خون نشست
تـوفــــان گـرفت ، سیــل بلا در شتـاب شد
بر کشتــهٔ فتـاده به هــامون قلــم گریست
دفتــر از این خـروشِ قلـم در عــذاب شد
هر واژه ، رویِ دفتــــرم از لـــرزش قلــــم
از هم گسیــخت حال غـزل هم خراب شد
ترکیب بنــد خــون دل و اشـک و زمــزمـه
پیــوند خورد وصفحه ای از یک کتاب شد
تـوفــان که زد بـه کشتــیِ سلطـان کــربلا
دریا عطـش گرفت ز خجلت ، ســراب شد
آنجـا که اصـغـــری شد علــــی اکبـری دگر
دنیـــای مـــــادرانــه پــر از التـهــــاب شد
قنــــداقــه شــد زِرِه به تن کـــودکِ ربـاب
وقتـــی که یاورِ پــدرش انتخــــاب شد
آه از دَمـــی که نالـه کنـان تیــرِ حــرملـــه
مایــل به سمــتِ طفــلِ رضیــعِ ربــاب شد
یک قطره خونِ حنجر او بر زمیـن نریخت
هفت آسمان زِمُشتی ازآن خون خضاب شد
از بس که زیرِ سایهٔ خورشید نوحه خواند
شــــرمنـــده از وفای ربــاب ، آفتــاب شد
دست قلــم شکسـت زمانی که صحبت از
دستِ عَلَــم کِــشِِ پســـر بــوتــراب شد
بس کن قلم که روضه به گودال می رسد
دیگـــر نگــو که فاطمـه قلبــش کباب شد
وقت طلــوعِ سر به ســرِ نیــزه ، آفتـــاب
تا ســـایه پر کشید و رُخَـش در نقاب شد
آتــش به خیمــــه هــا و دل دختــر علــی
از بیت وحـــیِ حضــرت ریحـانه باب شد
جسمــش خَمیـد شوکتش اما فرو نریخت
احیــــاگــرِ رســــالتِ ختـــمـی مــآب شد
با خطبه های حیدری اَش نقشه های شوم
در بینِ شامیـــان همـه ، نقـــشِ بر آب شد
در هـم شکســت کـاخ ستــم بـر ســرِ یزید
وقتــی که با زبــان علــی در خطـــاب شد
وقتــی که جلــوه کرد جمــال و نگـــاه او
نقــش جمیــل دشـت بلا را چو قـاب شد
صحــرای پر بلا شـده اینــک بهــشت مــا
وقتــی که مفتخــر به دو عالیجنــاب شد
انگشتــر است کــرب و بلا و بهــا گـرفت
وقتـی نگیــنِ این دو حــرم را رکـاب شد
گفتنــد قدرِ بالِ مگــس اشکِ بر حسیــن
بر گونه گرنشست ، همان دم حساب شد
وقتی که فاطمــه ست خریــدار اشکهـــا
هر قطــره اشک در غـــم او دُرّ نـاب شد
اشکـم مســـافرش شد و با اذن فاطمــــه
در زیر قُبـّــه رفت و دعــا مستـجاب شد
بوی حـرم رسیـد ، که اینگــونه "کیمیـــا"
سرمستِ عطر و شِمـّهٔ سیب و گلاب شد
شعر:رقیه سعیدی(ڪیمیا)
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#سینه_زنی
#شب_جمعه
#امام_حسین_علیه_السلام
#سروده_رقیه_سعیدی_ڪیمیا
#سبک:در هوایت بیقرارم بیقرارم روز وشب...
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
در هــــوای کــربــلایت بیقــــرارم یا حسین
در میـــانِ روضـه ها چشم انتظارم یاحسین
مــن برای دیــدن کــرب و بلایت روز و شب
لحظه ها را می شمارم می شمارم یاحسین
یاحسین و یاحسین و یاحسین و یاحسین(۲)
از همان روزی که حک شد نام تو بر لوح دل
تا ابد در ایـن غـــم تـو داغــــدارم یا حسین
جای اشک و آهِ حســرتبـار این ماتـم رَواست
روز و شب از داغ تو گر خون ببارم یاحسین
یاحسین و یاحسین و یاحسین و یاحسین(۲)
گر بریزد خون من ، دشمــن بگیـرد جان من
دست از این عشق تو هرگز برندارم یاحسین
سایه دارد پرچم ســرخ حسینــی بر ســرم
زیر این پرچم برایت جان نثــارم یا حسین
یاحسین و یاحسین و یاحسین و یاحسین(۲)
از در "بیت الرقیـــه" حاجتـــم گــردد روا
می شود باب الحوائج غمگسارم یا حسین
تا قیــامت با من است این افتخــار نوکری
این مدال نوکری را دوست دارم یا حسین
یاحسین و یاحسین و یاحسین و یاحسین(۲)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
✍شعر:رقیــه سعیــدی(ڪیمیــا)
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
کانال اشعار رقیه سعیدی (کیمیا)
─┅═༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═┅─
🔵⚫️ #اعمال شب عاشورا
◾️ شب دهم #محرم، شب عاشورا و شبی است که امام حسین علیهالسّلام و یارانش آن را احیاء داشته و تا صبح به قرائت قران و دعا و مناجات پرداختند. لذا احیاء این شب فضیلت فراوان دارد. در فضيلت احياء اين شب روايت كردهاند:
🔹 مانند آن است كه عبادت كرده باشد به عبادت جميع ملائکه، و عبادت در آن، برابر هفتاد سال عبادت است، و اگر كسى را توفيق دست دهد در چنين شبى در كربلا باشد و امام حسين عليه السّلام را زيارت كند و نزد آن حضرت تا صبح بيتوته كند، خدا او را آغشته به خون امام حسين عليه السّلام در زمره شهدا با آن حضرت محشور فرمايد.
🔹 سيّد بن طاووس در كتاب «اقبال الاعمال» براى اين شب دعاها و نمازهاى بسيار، با فضيلتهاى فراوان روايت كرده است، از جمله:
🌑 ۱- صد ركعت نماز که در هر رکعت بخواند:
▪️سوره «حمد» یک مرتبه
▪️سوره «توحيد» سه مرتبه
▫️و بعد از پايان صد ركعت، هفتاد مرتبه بگويد:
▪️«سبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ»
و در روايت ديگر پس از العلى العظيم استغفار هم ذكر شده است.
🌑 ۲- چهار ركعت نماز در آخر شب، كه در هر ركعت بخواند:
▪️سوره «حمد» یک مرتبه
▪️«آية الكرسى» ده مرتبه
▪️سوره «توحيد» ده مرتبه
▪️سوره «فلق» ده مرتبه
▪️سوره «ناس» ده مرتبه
▫️و پس از سلام:
▪️صد مرتبه سوره «توحيد» را قرائت كند.
🌑 ۳- چهار ركعت نماز، که درهر ركعت بخواند:
▪️سوره «حمد» یک مرتبه
▪️سوره «توحيد» پنجاه مرتبه
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
👈..و اين نماز برابر است با نماز اميرالمؤمنين عليه السّلام كه فضيلت بسيار دارد. و پس از نماز، بسيار ذكر خدا كند و صلوات بسيار بر رسول خدا صلّى الله عليه و آله و سلّم فرستد، و هر چه میتواند بر دشمنان ايشان لعن كند.
.
۱۰
(شب عاشورا)
عاشقان ای عاشقان،شب عاشورا رسید
در زمین کربلا،موسم غم ها رسید
از خیام آوای قرآن می رسد
ناله ی طفلان عطشان می رسد
یا حسین جان یا حسین۲
یاوران کربلا،جملگی در شور و شین
می کنند فردا همه،جان به قربان حسین
در میان خیمه ها جمعند همه
کرده بیعت با حسین فاطمه
یا حسین جان یا حسین۲
مادری در اضطراب،مانده او در فکر آب
من بمیرم از عطش،اصغرش رفته به خواب
فکر فردا و علی اصغرش
می شود از کین بریده حنجرش
یا حسین جان یا حسین۲
در دعا و ذکر حق،قاسم و اکبر بود
ظهر فردا جسم شان،بر زمین پرپر بود
هر دو فردا اربا اربا می شوند
زینت آغوش بابا می شوند
یا حسین جان یا حسین۲
جملگی در تاب و تب،می رسد جان ها به لب
در میان خیمه ای،زینت است و ذکر رب
کن نظر از سوز غم پیرم حسین
حق گواهم بی تو می میرم حسین
یا حسین جان یا حسین۲
شام غم ها گشته و،روح احساس آمده
بهر یاری با حسین،همدل عباس آمده
در فضا پیچیده عطر و بوی یاس
می دهد دور خیام عباس پاس
یا حسین جان یا حسین۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_گلفروشم_گلفروش
#شب_دهم_محرم
#شب_عاشورا
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#وداع_روز_عاشورا
#مناجات_با_امام_زمان
#نوحه_سنتی
#وداع ابی عبدالله با اهل خیام
سر راه تو نشستم به تمنای نگاهی
چه شود عاقبتم را را ز خدا خیر بخواهی
« سالک برّک بی» خوانده ام و درس گرفتم
که مرا داده ای از روز ازل فیض پناهی
با لباسی که برای غم جدّ تو بپوشم
با همین رنگ سیاهش ز دلم رفته سیاهی
آمدم تا که بگویم سر یارم به سلامت
تسلیت بر تو بگویم همره ناله و آهی
گر نگاه تو نباشد به خدا هیچ نماند
نه امانی نه قوامی نه ثباتی و سپاهی
عزت عشق عیان است در این ماه حسینی
چه شود امر فرج را ز خدا خود تو بخواهی
« جواد حیدری»
آقا جان یا صاحب الزمان ؛ شما در این چند روز بیش از همه عزادار و گریانید. چرا که شما صحنه وداع امام حسین را به عمه تان زینب به چشم می بینید آن وقت که این برادر و خواهر می خواستند از هم جدا شوند.
نقل می کنند مقدس اردبیلی به همراه جمعی از طلبه ها برای زیارت سیدالشهداء به کربلا رفته بودند، رسیدند به حرم آقا امام حسین ؛طلبه ای با ایشان بود که برایشان روضه ی اباعبدالله را می خواند. بعد از خواندن زیارت نامه منتظر روضه خواندن ماندند تا بیاید و ورضه بخواند یک مرتبه میان جمعیت آقایی جلو آمد و فرمود: مقدس می خواهی من برایت روضه بخوانم؟ عرض کرد آری آقا! یک نگاه به ضریح شش گوشه امام حسین انداخت؛ از نگاه کردنش معلوم بود که پسر فاطمه است.
فرمود: حسین جان یادم نمی رود و از ذهنم نمی رود آن لحظه ای که تو می خواستی از خواهرت زینب خداحافظی کنی؛ مگر می توانند این خواهر و برادر از یکدیگر خداحافظی کنند و از یکدیگر جدا شوند؟
امام حسین همه را دلداری داد و به امر صبر نمود؛ اما کسی که از همه بیشتر بی تابی می کند زینب است.
نقل شده است: مرحوم مجلسی را در عالم خواب دیدند که در صحن حضرت سیدالشهداء منبر رفته است و پس از موعظه که خواست روضه بخواند شنیده شد که کسی به مجلسی می-گوید:حضرت زهرا می فرمایند: «اذکر المصائب المشتمله علی وداع ولدی الشهید.» یعنی مصیبت وداع فرزند شهیدم حسین را بخوان.
روضه ی وداع
آری لحظات سخت و جان کاهی است. عصر عاشورا رسیده و تمام یاران به شهادت رسیده اند؛ حتی علی اصغر شش ماهه نیز به شهادت رسیده است.
و سید الشهداء برای آخرین مرتبه برای خداحافظی آمد.
غریبی و تنهایی از سر و صورت حضرت هویدا است.
اباعبدالله صدا زد:
« یا سکینه یا فاطمه ! یا زینب و یا ام کلثوم ! علیکن منّی السلام فهذا آخر الاجتماع و قد قرب منکن الافتجاع»
یعنی ای سکینه و ای فاطمه و ای زینب و ای ام کلثوم، آخرین سلام بر شماباد اکنون آخرین دیدارم با شما است؛ اندوه جانکاه به شما نزدیک شده است . خود را آماده اسارت کنید.
اما یا بقیه الله بعد از مدت کوتاهی دیدند همه جا تیره و تار شد، ذوالجناح اسب امام حسین بدون صاحب برگشت؛ همه دور او را گرفتند یکی می پرسید: ذوالجناح پدرم چه شد؟ یکی می-پرسید : از حسینم چه خبر؟ یکی... تا این که بدن بی سر ابی عبدالله را در گودی قتلگاه... و سیعلم الذین ظلموا أی منقلب ینقلبون.
چرا پیراهن این پیکر ندارد
بمیرم من مگر مادر ندارد
به من گفتند باشد این حسینت
چسان بشناسم او را سر ندارد
گهی در شورم و گاهی به شینم
خداوندا چه می بیند دو عینم
به خود می گویم و باور ندارم
که باشد این تنِ بی سر حسینم
« عابدین کاظمی»
#نوحه
#امام_حسین(ع)
بوی گُل می وزد از، کهنه پیراهن تو
حیفِ این تن که باشد، طعمه ی دشمن تو
ای تو آرام این جان
بر لبت صوت قرآن
می روی تنها میدان
خیمه ها را ببین بی قرارت چنین مشو نیزه نشین
یا اخا یا حسین (3) یابن الزهرا
سایه های تو گرم است، بس که لب تشنه هستی
وای من میهمانِ، نیزه و دشنه هستی
ز چه می بندی محمل
ای تمنای این دل
می روی سمت قاتل
هستیِ کاروان اشک من شد روان پیش زینب بمان
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
« جواد محمد زمانی»✍
۳۵
(شب عاشورا)
شب غم شد شب،گل زهرا حسین
به خیمه با خدا،کند نجوا حسین
شب غم امشب است
به لب ها یا رب است
کنارش زینب است
حسین مظلوم حسین۳
بود در کربلا،به خیمه قحط آب
برای اصغرش،کند گریه رباب
حسینی مظهر است
علی اصغر است
عزیز مادر است
حسین مظلوم حسین۳
بود گرم دعا،علی اکبرش
به فردا می شود،پر از خون پیکرش
بود او افتخار
حسین است بی قرار
بود در انتظار
حسین مظلوم حسین۳
چنین یاران او،همه دلداده اند
به راه دین حق،همه آماده اند
همه یار حسین
هوادار حسین
دل افکار حسین
حسین مظلوم حسین۳
به خیمه بی قرار،گلان یاس او
نگهبان خیام،بود عباس او
شود فردا فدا،شود فرقش دو تا
دو دست او جدا
حسین مظلوم حسین۳
حسین گوید چنین،تویی زینب صبور
تو همچون مادرم،زنی هستی غیور
ببینی خواهرم
پر از خون پیکرم
روی نیزه سرم
حسین مظلوم حسین۳
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#رضا_یعقوبیان
#سبک_الا_ای_همسفر
#زنجیرزنی
#شب_عاشورا
۵۲
(شب عاشورا)
فصل رنج و غم رسیده
موسم ماتم رسیده
کربلای حسین گشته غوغا
گشته آماده بر صبح فردا
یا حسین یا حسین یا حسین جان۲
غرق شور و در نوایند
جمله مشتاق بلایند
غرق شور و شعف بهر فردا
شد خریدارشان پور زهرا
یا حسین یا حسین یا حسین جان۲
در مناجات اکبر او
آن که باشد یاور او
صبح فردا شود پور لیلا
از ستم غرق خون اربا اربا
یا حسین یا حسین یا حسین جان۲
کام عطشان آل هاشم
گشته عبد الله و قاسم
مجتبی را دو گل نور عینند
ظهر فردا فدای حسینند
یا حسین یا حسین یا حسین جان۲
کام عطشان اصغر او
پاره گردد حنجر او
خونجگر بهر اصغر رباب است
بهر طفلش دل او کباب است
یا حسین یا حسین یا حسین جان۲
چون رقیه چون سکینه
خونجگر ماه مدینه
ساقی کربلا گشته عباس
حافظ خیمه ها گشته عباس
یا حسین یا حسین یا حسین جان۲
ظهر فردا اشجع الناس
کشته ی کین گردد عباس
بر سر دوش او کوه غم ها
می شود زینت خاک صحرا
یا حسین یا حسین یا حسین جان۲
زینب آمد دلشکسته
در کنار او نشسته
دیده گریان غمدیده خواهر
خونجگر گشته بهر برادر
یا حسین یا حسین یا حسین جان۲
جان خواهر گشته بر لب
خونجگر گردیده زینب
می شود کشته نور دو عینش
غرق خون بین مقتل حسینش
یا حسین یا حسین یا حسین جان۲
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#رضا_یعقوبیان
#سبک_ای_مجاهد_شهید_مطهر
#شب_عاشورا
#زنجیرزنی
قبلهی دلها، کرببلا)6
کربلا عمری ازت شنیدم
کربلا هنوز تو رو ندیدم
کربلا ای قبلهی امیدم
(کربلا مکن تو ناامیدم)2
(کربلا، کرببلا)2
کربلا طعنه شنیدن سخته
کربلا از تو بریدن سخته
کربلا عمری به پات نشستم
(عاقبت تو رو ندیدن سخته)2
(هر تپش قلبم میگه، کربلا، کربلا
صبوری گو تا کی دیگه، کربلا، کربلا)2
شنیدهام زیبایی
قیامتی غوغایی
کعبهی عشق دلهایی
بهشتی در صحرایی
میکدهی سقایی
(شهر حسین خون خدایی)2
(قبلهی دلها، کرببلا)4
کربلا صحن و سراتو عشقه
کربلا ایوون طلاتو عشقه
کربلا عاشق شدم به عشقت
(کربلا دیوونههاتو عشقه)2
(کربلا، کرببلا)2
کربلا نذار اینجا بپوسم
کربلا بیا نکن مایوسم
کی میشه بیام تو بین الحرمین
(گریه کنم، تربتتُ ببوسم)2
(زندگیمو غارت بده، کربلا کربلا
یه بار دیگه رخصت بده، کربلا کربلا)2
کرببلا مجنونم، کرببلا دلخونم
بدم، زشتم، میدونم
دلم هواتو کرده
این زمونه نامرده(نذار تو حسرت بمونم)2
(قبلهی دلها، کرببلا)4
کربلا به التماس افتادم
کربلا مگه بردی ز یادم
کربلا امید پیریم باش
(کربلا به پات جوونی دادم)2
(کربلا، کرببلا)3
کربلا حق من این بهشته
کربلا حب وطن کی زشته
کربلا مگه نه اینکه خدا
(گِلم رو، با خاک تو سرشته)2
(ذکر لبم، آهنگته، کربلا کربلا
دوباره این دل تنگته، کربلا کربلا)2
دری، گوهری، نابی
مهد خجالت آبی
همیشه در تب و در تابی
شهر جنونی، عشقی
به رنگ خونی، عشقی
(تو پایتخت اربابی)2
(قبلهی دلها، کرببلا)5
کربلا ای عشق اولینم
کربلا رویای آخرینم
کربلا تو را قسم به ارباب
(مدد کن ششگوشه رو ببینم)2
کربلا قربانگه خلیلی
کربلا قبلهی جبرئیلی
کربلا مقدسی، اصیلی
کربلا عشقی خدا وکیلی
(خواب و خیال هر شبم، کربلا کربلا
نمیره اسمت از لبم، کربلا کربلا)2
ذره ذره در شوری
هاله هاله در نوری
تا به خدا پل عبوری
سینه سینه ماوایت
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
دیده دیده دریایت
(مکتب درس عاشوری)2
(قبلهی دلها، کرببلا)3
#مصائب_گودال_قتلگاه
🩸به سمت گودال از خیمه دویدم من …| وقتی که چادر زینب کبری سلاماللّهعلیها زیر پایش گیر میکند و زمین میخورد …
در نقلها آمده است:
🥀 هنگامي كه سیدالشهداء علیهالسلام به زمين افتاد، حضرت زينب کبری سلاماللّهعلیها از درب خيمه خارج شد، در حالي كه ندا سر ميداد: واي از مصيبت برادرم! واي از مصيبت آقا و بزرگم!
📋 و رَكَضَتْ نَحوَ الْمَعرِكَةِ و هِيَ تارَةً تَعثُرُ بِأذْيالِها و تارَةً تَسقُطُ عَلیٰ وَجهِها مِن عِظمِ دِهشَتِها
▪️و دوان دوان به سمت معركه میرفت و در اينحال، گاهي پايش به پايين لباسش گير ميكرد و زمین میخورد و گاهي از شدت مصيبت و دهشت، اختیار دست و پایش را از دست میداد و با صورت بر زمين ميافتاد.
📚معالي السبطين ج٢ ص٣٧
✍ مانند مادرم چقدر میخورم زمين
تو خوردهای زمين، من اگر میخورم زمين
مانند دختران تو طاقت نداشتم
گفتی نيا، به جان تو طاقت نداشتم
با ديدن تو چنگ به مويم زدم حسين
بالا سرِ تو كاش نمیآمدم حسين
پنجاه سال خواهریام را چه میكنی؟
احساس های مادریام را چه میكنی؟
وقتي كه پيكر تو زمين گيرِ نيزه هاست
زينب تمام زندگیاش زیرِ نيزه هاست
خواهر بميرد آه دگر دست و پا نزن
تنگ است جات، مادرمان را صدا نزن...
عاشورا
بر احوال حسین یاران ، در و دیوار می گریند
ملایک زین غم عُظما ، به حسرت زار می گریند
بود امروز عاشورا ، به چرخ چهارمین عیسی
خلیل و با ذبیح الله ، برادر وار می گریند
کجایی مادرم زهرا ، حسینت یکه و تنها
ببینی زینب کبری ، غریب و زار می گرید
😭😭😭😭 حوالی ساعت ۱۵ الی ۱۶
او میبرید و من میبریدم او از حسین سر من از حسین دل
میگویند سیدالشهدا از شدت زخمهای فراوان از اسب به زمین افتاد و در این لحظه حضرت زینب سلام الله علیها به بیرون خیمهها آمد و با ناله ای جانسوز گفت: «کاش آسمان بر زمین فرو میافتاد.» پس از آن رو به عمر بن سعد کرد و فرمود:« ای عمر بن سعد! اباعبداللَّه علیهالسلام را شهید میکنند و تو نظاره میکنی!؟ وای بر شما! آیا در میان شما مسلمان نیست؟»سکوت مرگباری همه را فرا گرفته بود و کسی پاسخی نداد.
وقتی حالت ضعف بر امام حسین علیهالسلام غالب شد، هر کس با هر وسیلهای که در اختیار داشت به سید الشهدا ضربه میزد، ولی هر کس به قصد کشتن نزدیک آن بزرگوار میشد، لرزه بر اندامش میافتاد و به عقب بر میگشت. حمید بن مسلم میگوید: پیش از آن که حسین کشته شود شنیدم که میگفت «به خدا پس از من کسی را نخواهید کشت که خدا از کشتن او بیش از کشتن من بر شما خشم بگیرد.» در همین لحظات بود که شمر فریاد زد:« وای بر شما منتظر چه هستید؟ مادرهایتان به عزایتان بنشینند، او را بکشید!»می گویند در این حال سنان بن انس حملهای کرد و نیزهاش را در قلب امام حسین(علیه السلام) فرو برد .وقتی شمر بن ذی الجوشن روی سینه مبارک امام علیهالسلام نشست و محاسن آن حضرت را به دست گرفت وقتی میخواست امام را به قتل برساند، آن حضرت لبخندی زد و فرمود: آیا مرا میکشی در حالی که میدانی من کیستم؟شمر گفت: آری، تو را خوب میشناسم، مادرت فاطمه زهرا و پدرت علی مرتضی و جدت محمد مصطفی است، تو را میکشم و باکی ندارم! پس با دوازده ضربه سر مبارک امام علیهالسلام را از بدن جدا ساخت.
Hamid Alimi - Daman Keshan Rafti 320 (MusicTarin).mp3
5.47M
دامن کِشان رفتی… ♫
دلم زیر و رو شد! ♫
چشم حَرامی با حَرم روبرو شد…!!!
بیا بَرگرد خیمه ♫
ای کس و کارم ♫
منو تنها نگذار ؛ ای عَلمدارم…!!
آب به خِیمه نرسید ♫
فدای سَرت!! ♫
حسین قامَتش خمید
فدای سرت!!! ♫
دانلود مداحی دامن کشان رفتی حمید علیمی
میرَفتی نگاه ربابو ندیدی ♫
میرفتی تو موجایِ آبو ندیدی!!
میرفتی همه خیمه حَرف از عمو شد!! ♫
که برگشتنت آرزو شد ♫
دوباره غم من شروع شد
کجا میخوای بری؟! چرا مَنو نمیبری؟! ♫
حُسین این دم آخری چِقدر شبیه مادری!!! ♫
غریب مادرم.. غریب مادرم!!
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
—–|●♯♩♪♫♬♬♫♪♩♯●|—–
1_12514744412.mp3
9.32M
ریان ابن شبیب جدمونو غریب گیر اوردن
ریان ابن شبیب آب و واسه حبیب دیر آوردن
تو شیب گودال سرازیر شد حسین پیر شد
آخ ته گودال زمین گیر شد حسین پیر شد
سر و بریدن ولی دیر شد حسین پیر شد
****
ریان ابن شبیب ذکر امن یجیب می گفت زینب
ریان ابن شبیب رفتش شیب الخضیب زیر مرکب
بلا سر زینب آوردن سر و بردن
بچه یتیما کتک خوردن سر و بردن
زنا توی بی کسی مردن سر و بردن
****
ریان ابن شبیب می اومد بوی سیب از تو صحرا
ریان ابن شبیب یک عده نا نجیب کردن بلوا
به عمه زینب جسارت شد جنایت شد
چادرا وقتی که غارت شد جنایت شد
قسمت زنها اسارت شد جنایت شد
****
ریان ابن شبیب جسم خد التریب رو زمینِ
ریان ابن شبیب با چکمه نا نجیب رفت رو سینه
تشنه سرش رو جدا کردن چه ها کردن
ده تا سوار و صدا کردن چه ها کردن
پیکر و بی سر رها کردن چه ها کردن
****
ریان ابن شبیب سقا شد غم نصیب تو علقمه
ریان ابن شبیب میگفت عباس عجیب یا فاطمه
ولوله توی حرم افتاد علم افتاد
رو خاکا دست قلم افتاد علم افتاد
مسیر دنیا به غم افتاد علم افتاد
پیش مظلوم شام غریبان
واغربتا واغربتا
زینب و این دشت بلا
آتش زدند به خیمه ها
سر حسین به نیزه ها
وا احمدا وا حیدرا
#پیش_مظلوم
#شام_غریبان