eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
346 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
73.7K
اربعین امام حسین علیه السلام سبک: سالار زینب صحرا به صحرا جاده به جاده زائران آیند پای پیاده یا حسین لبیک یک خادم خورشید یک خادم ماه است بال ملائک فرش این راه است یا حسین لبیک دل کنار دل جان کنار جان منزل به منزل آیند عاشقان یا حسین لبیک دیدم طفلی در آغوش مادر یادم آمد از ششماهه اصغر یا حسین لبیک عطش دیدار ما را کشانده زائری اینجا تشنه نمانده یا حسین لبیک اینجا نگردد دیده ای گریان نمیبندد آب کسی بر مهمان یا حسین لبیک میثم مومنی نژاد.
91.7K
اربعین امام حسین علیه السلام سبک: راس تو میرود بالای نیزه ها (برای مسیر پیاده روی) دل زد به جاده ها دلداده ی حسین ای تشنه لب بنوش از باده ی حسین از خم اربعین پیمانه ها رسید بهر طواف گل پروانه ها رسید لبیک یاحسین...... دست فلک بود در دست کودکان پاهای خسته را می بوسد آسمان بر پای زائران گرد و غبار راه شد نسخه ی شفا شد سرمه ی نگاه لبیک یاحسین..... شانه به شانه اند دلهای آشنا در جاده ی بهشت در راه کربلا اینجا به هر قدم باشد ثواب حج باشد دعای ما تعجیل در فرج لبیک یا حسین میثم مومنی نژاد
77.8K
اربعین امام حسین سبک: راس تو میرود بالای نیزه ها ای خاک کربلا ای خانه ی محن با من بگو کجاست قبر امام من ای سرزمین غم ای خاک لاله گون با من بگو چه شد آن جسم غرق خون ای حسینم ای حسینم ای ضیائهر دوعینم اینجا دم غروب در بین گریه ها با تازیانه من از تو شدم جدا بار دگر اخا من را صدا بزن گم کرده ام تو را ای پاره پاره تن ای حسینم..... باور نمیکنم هستم کنار تو دستم رسیده بر خاک مزار تو با اشک دیده ام خاک تو تر کنم حاشا که من دگر بی تو سفر کنم ای حسینم...... ای بی کفن چنین با تو روا نبود آیا به کربلا جز بوریا نبود غسل تن تو شد با خون حنجرت آب مزار توست از اشک خواهرت ای حسینم.... میثم مومنی نژاد
93.6K
اربعین امام حسین علیه السلام نوحه سنتی ای پاره پاره تن ای سر بریده از رنج اسارت ، زینب رسیده کند زیارت قبر ثارالله یا صاحب الزمان آجرک الله اینجا با خون دل وضو گرفتم بوسه از رگهای گلو گرفتم من در طواف و کعبه ، قتلگاه یا صاحب الزمان آجرک الله ای باغبان ز من از لاله مپرس از شام ویران و سه ساله مپرس در ویران جان داد با حال جانکاه یا صاحب الزمان آجرک الله میثم مومنی نژاد
اربعین امام حسین علیه السلام نوحه سنتی ای تمام کائنات در عزایت نوحه گر ای امام تشنه لب زینب آمد از سفر السلام ای پاره تن ای شهید بی کفن بین شام و کوفه شد راس تو مشکات من پیکری نیلوفری است زین سفر سوغات من السلام ای...... ای ملائک نوحه خوان روز و شب در غربتت لاله لاله اشک من می چکد بر تربتت السلام...... آسمان از من گرفت اختر من ماه من خاک قبرت یا اخا شد زیارتگاه من السلام....... میثم مومنی نژاد
82K
اربعین امام حسین علیه السلام زمزمه زمینه غم میزند صلا حی علی العزا فریاد کربلاست ابکی علی الحسین لبیک یا حسین می آید آسمان همپای کودکان پیری عصا زنان اشکش روان ز عین لبیک یا حسین خون می شود قلوب تنگ دل غروب گریم که خورده چوب لبهای "ثقلین" لبیک یا حسین راسش میان طشت در بین کوه و دشت خورشید نیزه گشت مولای مشرقین لبیک یا حسین میثم مومنی نژاد
-1839063295_1773719879.mp3
2.21M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم زمزمه اربعینِ حسینی جا موندم از قافله‌یِ ..... محبّت و مهر و صفا الان باید جایی باشم بینِ نجف تا کربلا جا موندم از مَشایه امّا سایه‌َش رویِ سرَمه وقتی چشام می‌باره اینجا یه تیکّه از حرمه حسین آقامه اهلِ دنیا دینمِه باورمه صداش می‌کنم صدام می‌کنه نگاش می‌کنم نگام می‌کنه می‌بینه براش گریه می‌کنم دعام می‌کنه حسین جان حسین /۴/ موکب به موکب اومدیم پایِ پیاده تا حرم با رفقا سینه زدیم تو حرمِ شاهِ کرم تو حرمِ تو دَم گرفتیم با رخصت از مادرت شفا از این عَلم گرفتیم با روضه‌یِ دخترت حاجت با این قسم گرفتیم به حقِّ آب‌آورت امیری حسین گداتون منم به عشقِ خودِ .... تو سینه‌زنم اگه گریه‌کن شدم مدیونِ امام حسنم حسین جان حسین /۴/
-1805246719_996332720.mp3
2.41M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم زمزمه ( شور ) اربعین حسینی سبکِ من رفیق زیاد دارم ..... کوله بستم امّا باز .... از قافله جا موندم بسته شد پرِ پرواز وای از دلِ وامونده‌َم چوبِ گناهایِ .... یه ساله‌َ‌مو خوردم آقا غلط کردم قلبتو آزردم اللهمَّ ارزُقنا کربلا همراهِ خیلِ سینه‌زن‌ها در رکابِ مهدیِ زهرا کربلا کربلا کربلا /۴/ موکِب ندارم امّا .... دل که دارم آقاجون جایی واسه من وا کُن بینِ این همه مهمون می‌رسه به گوشِ ....‌ دلم هَلاٰبیٖکُم هم گندم خوردم هم دیدم دستِ مردم خاطراتِ نابِ سفرم می‌گذره از پیشِ نظرم چند تا ستون مونده تا حرم کربلا  کربلا  کربلا /۴/
زیارت امام حسین علیه السلام فراغت ، همچو لاله پرپرم کرد وصالت شمع سان خاکسترم کرد دوباره اربعینت اومد از راه (غم عشقت بیابون پرورم کرد) 🥀🖤🥀 هزاران دل ز هر سو، سوی هم بود هزاران گل ، ولی همبوی هم بود نجف تا کربلا .... یک بی نهایت دو تا آیینه رو در روی هم بود 🥀🖤🥀🖤🥀 به هر خاکی که دل سر زد، بهشت است تمام "رفت یا آمد" بهشت است نجف تا کربلا تنها مسیری است که آنجا "مبدا و مقصد" بهشت است 🥀🖤🥀 زیارت نجف با گریه نوشت .... با چه حالی میرفت آن توبه سرشت.... با چه حالی میرفت در وقت جدایی از نجف ، فهمیدم آدم ز بهشت.... با چه حالی میرفت (میتوان بجای واژه "نجف" از کلمه "حرم"استفاده کرد و برای زیارت ائمه دیگر هم این رباعی را خواند) 🥀🖤🥀 دل شیعه ی آفتاب باشد، چه خوش است مست از نفس گلاب باشد چه خوش است زائر به نجف که میرسد، می فهمد ماهی که میان آب باشد چه خوش است 🥀🖤🥀 موجم ، به سوی کناره بر میگردم با یک بغل از ستاره بر میگردم ای آرزوی همیشه ، در شهر نجف جا مانده دلم ، دوباره بر میگردم 🥀🖤🥀 نگاه از زائر خود بر نداری ز گریه نوحه ای بهتر نداری زیارت نامه ی بالای سر را کجا باید بخوانم ، سر نداری یا صاحب الزمان طریق کربلا این راه دعا راه ظهور دین است این جاده ی اَمن و جاده ی آمین است پیداست که یک قدم فقط مانده به صبح معنای پیاده رفتن ما این است میثم مومنی نژاد
_امام_حسبن_علیه_السلام خون دل ای آرزوی خفته به خون ای برادرم این قبر،قبر توست که باشد برابرم؟ گل چیده ام ز اشک که ریزم به تربتت ای خفته زیر خاک که خاک تو برسرم  ازبس که نیزه خورده تنت پیش چشم من آید هنوز خون دل از دیدۀ ترم چل روز درفراق ،به سر بُرده ام، ولی هرگزگمان نبود که طاقت بیاورم  گلهای باغ سبز تو نیلوفری شدند منهم چو غنچه های کبود تو پرپرم ای محرم همیشۀ زینب، بدان هنوز ازضرب تازیانه کبود است پیکرم  درمانده ام چگونه بگویم جواب او پُرسداگررباب که کو قبر اصغرم؟ داغ رقیۀ تو مراپیرکرده است ازخواهرت مپُرس کجا رفته دخترم  من ازمدینه باتو رسیدم به کربلا بی توچگونه عازم کوی پیمبرم آتش گرفته است «وفایی» ازاین سخن! وقتی رسم مدینه چه گویم به مادرم
دلتنگ و خراب آمده‌ام باز رو به راهم کن مسیح من بِدَم و عاری از گناهم کن نیامدم به تمنای آب و نان سویت کمی به حُرمت ام البنین نگاهم کن فدای جُون شوم، روسپید عالم شد نگاهِ لطف به ظرفِ دلِ سیاهم کن عطا به جای خودش، جای این همه گریه... برای سینه زنت، ذوالکرم دعا هم کن به زیر بارِ گران علامتت گفتم: گذر ز توشه‌ی سنگین اشتباهم کن مُقدم است به کارم، همیشه کار شما بیا و پیرِ همین راه و دستگاهم کن عجیب دلهره دارم به کربلا نرسم برات کرب و بلای مرا فراهم کن میان گودیِ قبرم، زمان تلقینم اسیرِ روضه‌ی گودیِ قتلگاهم کن زمان تشنگیِ حشر، یاد تشنگی‌ات جواز گریه بده، غرقِ اشک و آهم کن ✍
باز هم اربعین رسیده بیا باز هم از تو بی‌خبر ماندم عاشقانت زیارتت کردند من ولی باز پشت در ماندم روز و شب غبطه می‌خورم آقا به کسانی که با تو مأنوسند عاشق و بی‌قرار و بی‌تابند دست و پای تو را که می‌بوسند دیدن تو به من نمی‌آید تو کجا و نگاه هر جایی من اگر آن‌چه خواستی باشم تو سراغم به خواب می‌آیی؟ نکند عاق کرده‌ای من را نکند صبرتان سر آمده است گر عتابم کنید حق دارید هر گناهی ز من بر آمده است خواستم تا ببینمت در خواب به نگاهم اجازه داده نشد خواستم تا به کربلا بروم با رفیقان خود پیاده، نشد! بین آن کاروان و جمعیت چه کسی با تو هم‌قدم شده است؟ خوش به حال کسی که با گریه با شما راهی حرم شده است در حرم روضه‌خوان خودت هستی روضه‌ی کاروان جان بر لب بین روضه بلند می‌گویی: به فدای تو عمه‌جان زینب... تا رسیدند در دو راهی عشق ساربان گفت که کجا برویم؟ پاسخی آمد از حریم حسین همه گفتند کربلا برویم تا رسیدند لحظه‌ای ماندند در سکوتی که چهره‌ها شد مات زد به سینه غریب بی‌کفنم باز شد بغض عمه‌ی سادات به زمین خورد از سر محمل تیر غم‌ها به قلب بانو رفت با ادب نیت زیارت کرد سوی یارش به روی زانو رفت خواست تا درد دل کند اما مگر این گریه‌ها امان می‌داد یک نگاهی به دور خود انداخت سر خود را فقط تکان می‌داد السلام علیک یا مظلوم السلام علیک یا عطشان السلام علیک یا بن علی السلام علیک یا عریان ای برادر نمی‌برم از یاد که چگونه به خاک افتادی زیر گرمای آفتاب آن روز با لب تشنه، خسته، جان دادی ای برادر نرفته از نظرم اکبرت را که ارباً اربا شد بعد عباس میر لشکر تو پای دشمن به خیمه‌ها وا شد به خدا ای عزیز لب‌تشنه داغ یک قطره آب کشته مرا بین این گریه‌های اهل حرم گریه‌های رباب کشته مرا غرق گریه رباب می‌گوید که دل پاره پاره را بردند با سه‌شعبه به روی دست پدر طفلک شیرخواره را بردند پسرم با خیال تو هر شب دست بر سینه می‌فشارم من گرچه ماندم خجالتت آن‌روز ولی امروز شیر دارم من گریه را کم کنید دخترها کمی آرام اصغرم خواب است گل نازم علی علی لا لا مادرت چهل شب است بی‌تاب است مجتبی شکریان
خیز ای سردارِ بی سر بین که سر آورده ام من سرت را از میانِ تشتِ زر آورده ام کن حلالم ای برادر راس پُر خونِ تو را گر که از کاخِ یزیدِ بد گُهر آورده ام خیز ای سردارِ بی سر من فقط این اربعین قدرِ صدها اربعین بر تو خبر آورده ام زینبم در چهل منزل رنج و غمها دیده ام شرحی از ویرانه های پُر خطر آورده ام بر سرم یک اربعین جز نیزه و خنجر نبود سینه ای آکنده از خونِ جگر آورده ام خیز ای جانم ببین از شامِ ویرانِ خراب قصه ی آن دختر و راسِ پدر آورده ام ای تو نورِ دیده ام شرمنده ام گویم اگر زخم های تن پُر از تیغِ شرر آورده ام خطبه خواندم،خطبۀ قراء و زهرا گونه ای اشکِ عالم را من از این صحنه در آورده ام خوانده ام شرحِ سقیفه ماجرای پشتِ در باغِ غصبیِ فدک را من ثمر آورده ام ای برادر جان برایت تحفه ای از این سفر آهِ سردِ سینه و اشکِ بصر آورده ام شاهِ بی غسل وکفن اینک برای شستشوت من گلابِ تازه ای از چشم تَر آورده ام
ورود قافله به کربلا در اربعین زینب آمد کربلا و کربلا در غم نشست کاروان شد نینوایی ،نینوا در غم نشست ناگهان بشکست بغض هر یتیم خون جگر ناله ها برخاست از دل،هرصدا درغم نشست خیمه ها برپا شد وشیون زهر سو شد بلند همصدا با داغداران خیمه‌ها در غم نشست بار دیگر دختری از داغ بابا گریه کرد بار دیگر خواهری درد آشنا در غم نشست از علی بن الحسین آه جگر سوزی رسید حجت حق در غم خون خدا در غم نشست کربلا در کربلا و اربعین در اربعین هر که بود از اهل بیت مصطفی در غم نشست بس که سنگین بود داغ لاله های کربلا از همان آغاز غم ارض و سما در غم نشست از شرار شعله ها و شیون آل علی نی زمین می سوخت بلکه ماسوا در غم نشست مادری از داغ طفل شیرخوارش گریه کرد کودکی می سوخت در بزم عزا در غم نشست ناله های العطش آید هنوز از تشنگان از غم لب تشنگان آب بقا در غم نشست «یاسر» از داغ حسین بن علی قلب زمان در فضایی بیقرار و جانگزا در غم نشست ✍محمود تاری «یاسر»
🥀دلتنگ اربعین🥀 آمده قدخمیده "جابر" تو -دل من جابر است، زائر تو- اربعین راهی است در جاده به هوای حرم، مسافر تو در عمود صد و ده این راه تازه مجنون شده‌ست شاعر تو خورده‌ام چایی عراقی را مستم از این شراب طاهر تو اربعین، کربلایت آمده‌اند، ارمنی‌ها فقط به خاطر تو دل من گفته ذکر "کُنتُ مَعَک" گر نبوده تنم معاصر تو کاش مثل امام غائب خود بشوم عمر‌ها مجاور تو...
یکی آورده با خود گریه‌های گاه‌گاهش را یکی در کوله‌بار کهنه‌اش بار گناهش را یکی پیداست عمری خادم این آستان بوده یکی هم بعد عمری تازه پیدا کرده راهش را یکی در هر قدم هُرم نفس‌ها را بغل کرده یکی در حسرت راهی شدن سرمای آهش را یکی نذر شما کرده‌ست چندین گوسفندش را یکی وقف شما کرده‌ست تنها سرپناهش را بسوزان چهره‌ام را آفتاب داغ! اربابم... خبر دارم که می‌بخشد غلام روسیاهش را ببین موکب به موکب می‌شود تسخیر او قلبم چنان ملکی که پیدا کرده باشد پادشاهش را به هم می‌ریزد آری نظم نفرت‌آور دنیا امیر عشق تا آماده می‌سازد سپاهش را قدم‌ها محکم‌اند و عزم‌ها راسخ، چه غوغایی نمی‌بندد شهادت تا قیامت شاهراهش را و در دیدار آخر مادرم با گریه می‌خندید و من آورده‌ام تا کربلا با خود نگاهش را شاعر:
🌷😢 گداے عشق تو از هرڪسے ڪه پا بخورد تورا ڪه داشتہ باشد غمِ چہ را بخورد تمام دغدغہ‌اش حسرٺ همین جملہ‌سٺ خدا کند که مسیرم اربعین بہ ڪربلا بخورد 💚 🏴😢 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
🔖پیروان مهدی دنیا بداند با ولایت بیعت ماست خدمت براه دین و ملت غیرت ماست اکنون تلاش ما بود بهر حقیقت جانبازی ما در ره حق عزت ماست وقتی که در راه شرف پرچم گرفتیم حبل المتین عشق را محکم گرفتیم ما در تلاش و در جهادی عاشقانه تابیده ایم از هر کران تا بیکرانه چون طایران آسمان پوی سعادت در گلشن هستی گرفتیم آشیانه در وادی اندیشه ی خدمت رهاییم با ملت خود همرهیم و همصداییم ما در قیامی جاودانه ماندگاریم با لاله های گلشن سبز بهاریم تا رویش صبح ظهور جمعه ی عشق بهر طلوع ماه خود چشم انتظاریم می آید آن یار دل افروز زمانه بر لعل ما جاری شود زیبا ترانه اَینَ مُعزالاَولیا نقش لب ماست اَینَ مُذل الاَشقیا در مطلب ماست اَینَ الشموس الطالعه خواندیم با شوق در انتظار روی او تاب و تب ماست ما پیروان مهدی موعود هستیم ما با امام خود پی مقصود هستیم مقصود ما احیای ارزش های دین است فتح و ظفر ما را درین مقصد یقین است چشم انتظار یار خود باشیم آری زیباترین چشم انتظاری ها همین است هم یک دلی هم یک صدایی در صف ماست چون پرچم انا فتحنا در کف ماست دنیا ببیند بر لب ما این طنین را این اتحاد و این مسیر راستین را رو جانب کرب و بلا داریم زیرا آورده ایم اینجا به کف حبل المتین را در پیش روی ما طلوع اربعین است عزم مسلمانان در اینجا آهنین است این اجتماع اربعین و این جماعت دارد ز یاران امام حق حکایت وقتی بیاید حضرت موعود مهدی پروانه اش خواهیم شد با استقامت در راه اهدافش همه از جان بکوشیم پیراهنی از جنس حق جویی بپوشیم جاءالحق اینجا می شود تفسیر یاران نابود گردد جبهه ی تزویر یاران وقتی بتابد جلوه ی مهدی در اینجا دنیا شود با دست او تسخیر یاران وقتی حقیقت رخ بر افروزد چو دریا عدل و عدالت می شود جاری به دنیا آنان که در این جبهه از اهل امیدند یا کاشف الکرب از زبان ما شنیدند این شاهدان عرصه ی پیروزمندی صد لاله از گلزار خونین شهیدند ما در مسیر رویش صبح بهاریم نَصرُ منَ اله را نوید آشکاریم وقتی بیاید آن امام عشق بنیاد چیزی نماند از بساط کفر و الحاد گیرد ز ارباب ستم هر تاج و هر تخت در هم بریزد کاخ های ظلم و بیداد می آید و می آورد صلح و صفا را احیا کند دین حنیف مصطفی را ماییم و اکنون کربلای عشق و ایثار ماییم و بشکسته جبین در دشت پیکار ماییم و دست ساقی لب تشنه ی عشق ماییم و داغ چشم عباس علمدار در خون فتاده ساقی و با قلب خسته دارد کنار خویشتن جام شکسته سقا که زد آتش عطش بر تار و پودش گشته فدا در راه دین بود و نبودش در خون سرخ خویش می غلتد ولیکن یاد رقیه باشد و لعل کبودش آری رقیه ماه را در جستجو بود در انتطار دیدن روی عمو بود سقا به خون خفت و رقیه تشنه لب ماند از تشنگی جسم شریفش در تعب ماند در التهاب افتاده بود از تشنه کامی قلب پریشان گشته ی او ملتهب ماند بر داغ سقا چشم گردون گریه می کرد آئينه ی خون خدا ، خون گریه می کرد ای کربلا ما را طلب کن در حریمت ما را به بَر در نزد مولای کریمت ما زنده از عطر تواییم ای وادی عشق جاری کن از گلزار خود بر ما نسیمت با شعر «یاسر» در هوایت پر زده دل بر تربت همچون جنانت سر زده دل محمود تاری «یاسر»
صف گذرنامه انتهای صفِ گذرنامه ایستاده به فکر این هستم کار و بارم اگر که جور شود زائرِ روز اربعين هستم گرچه خیلی شلوغ اما خُب این شلوغی به عشق می اَرزد در دلم شورشی شده بر پا پُشتَم از شوق وَصْل می لرزد من نه تنها، در اين مكان هستند كودک و نوجوان و پیر حتی.. هر کدام از عشیره ای هستند تُرک و کُرد و لُر و بلوچ اینجا می نِشینم که نوبتم بشود با خودم گویم اصلاً ای آقا گر گذرنامه هم نشد ممکن.. کارت ملی که هست، شُکر خدا باید امسال زائرت بشوم کرده مادر دعا میانِ نماز گفته میخواهد از رقيّه تو تا بیایم به کربلای تو باز مثل اینکه رسیده نوبت من می رَوَم تا به کارها بِرسم همه اینها بِخاطر حرم است نَکند من به کربلا نَرسم با اُميد آمدم در اين دفتر نا اُميدم نَكن مرا آقا وعده‌مان روز ٢٠ ماهِ صفر می‌رسم از نجف به کرببلا اللهم ارزقنا زیارت الحسین فی یوم الاربعین...
دوبیتی_زبان حال حضرت زینب(س)-اربعین خودم دیدم گلم را سر بریدن لباس یوسف من را دریدن خودم دیدم علیِ اکبرش را دراین صحرا به خاک و خون کشیدن خودم دیدم اَقاقی گشت پرپر تو گویی نیز باغی گشت پرپر سرش پرخون، دو دستانش بُریده وَ چشم مستِ ساقی گشت پرپر خودم دیدم که قاسم روی خاک است تنش هم غرق خون و چاک چاک است خودم دیدم زِ تل عبداله اش را.. که روی پای مولایش هلاک است خودم دیدم تمام صحنه ها را علیِ اصغر و تیر جفا را نه تنها قلب مولا و ربابه.. غم اصغر شرر زد کربلا را خودم دیدم حسینم لاله گون بود لبِ تشنه، لبِ دریای خون بود خودم دیدم میانِ قتلگاهش.. که تیر و نیزه از جسمش برون بود خودم دیدم تنِ شَه از قفا شد تمامِ یار و اصحابش فدا شد خودم دیدم که آخِر پیش زهرا سرش هم بر سرِ سرنیزه ها شد منی که دیده بودم در مدینه شرار آتش و مسمار و سینه ولی حالا میانِ کربلا زد.. به اهل و خیمه آتشها زِ کینه منی که دیده بودم خون جگر را میانِ تشت، لخته لخته خون ها پس از اَندوهِ کوفه آه..دیدم به بزم شام تشت و رأس مولا
AUD-20220814-WA0025.mp3
4.67M
‍ نوحه ترکی محمد باقرمنصوری متن شعر✍✍✍⬇️ (ای سپه سالار لشگر شیر نخلستان ابوافضل)۲ شیعلر سسلر همیشه (جان سنه قوربان ابوالفضل)۲ سن که گشدون باش و جان نان بیر مرام اعظم اوسته روز محشر پرچمونده نصب اولار هر پرچم اوسته تا قیامت غیرتونن سایه سالدون عالم اوسته ای فدای راه جانان یاور قرآن ابوالفضل (جان سنه قوربان ابوالفضل)۲ (ای سپه سالار لشگر شیر نخلستان ابولفضل)۲ (شیعلر سسلر همیشه جان سنه قوربان ابوالفضل)۲ (جان سنه قوربان ابوافضل)۲ سن منه باب الحوائج کیم گلیبدیر باشون اوسته ای مه تابان ابوالفضل (جان سنه قوربان ابوالفضل)۲ (ای سپه سالار لشگر شیر نخلستان ابوافضل)۲ (شیعلر سسلر همیشه جان سنه قوربان ابوالفضل)۲ وار یری ماه منیری اوزگونوم قیزلارسوروشسا شرح حالینان حرم نه یا اونو صغرا سوروشسا گلمسون مطلب خیاله نه دیوم قیزلار سوروشسا مشک خالی مدرکیمنی الده وار قوربان ابوالفضل جان سنه قوربان ابوالفضل ای سپه سالار لشگر شیر نخلستان ابوالفضل شیعلر سسلر همیشه جان سنه قوربان ابوالفضل.
زمینه جامانده اربعین.mp3
6.71M
زمینه جامانده اربعین.. لیاقت نداشتم آره خوب نبودم پیش چشمای مولا محبوب نبودم دل من سیاه بود که روزم سیاهه ولی چند روزه چشمم آقا براهه اربعین اومدو....هنوز ایرانم دورم از تو آقا....ببین حیرانم کاری کن برام حسین.... کربلا میخوام حسین.... یاده قتلگات داره... میباره چشام حسین.... اللهم ارزقنا کربلا کربلا.. چه شبهایی داشتیم توی جاده ی تو همه نوکرا مست و دلداده ی تو.. نوا می گرفتیم یاده بی بی زینب توی موکبا روضه بر پا بود هر شب حالا من موندمو.....یه عکس گنبد من توی روضه مو....رفیقم اومد.. اربعین اومدو....هنوز ایرانم دورم از تو آقا....ببین حیرانم دلتنگم آقا حسین... به امام رضا حسین... انقده میگم حرم.. تا بگی بیا حسین... اللهم ارزقنا کربلا کربلا..
‍ . سالیانی است که از داغ تو ماتم دارم بینِ دیباچه ی چشمان ترم غم دارم شور و حالی است که در سینه دمادم دارم روز و شب در دل خود شور مُحرم دارم و فقط یک سفر کرببلا کم دارم سینه ی ما شده ماتمکده ی آل الله هر که دارد هوس کرببلا بسم الله به سرِ نیزه نشستی و عزادار شدم با همان روضه ی گودال، گوهربار شدم ریزه خوارِ تو و دستان علمدار شدم شیعه ی غیرتیِ حیدر کرار شدم (چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم) رخنه کرده به دلْ عشق پسر سیف الله هر که دارد هوس کرببلا بسم الله منکه یک عمر گدای درِ تو می باشم بال و پر سوخته ی خواهر تو می باشم ای گل فاطمه خاکستر تو می باشم داغدار تو و آن حنجر تو می باشم خاک زیر قدم مادر تو می باشم کاش بودیم شبی پیش اباعبدالله هر که دارد هوس کرببلا بسم الله من از آن دست کریم تو حرم می خواهم ای کریم بن کریم، از تو کرم می خواهم تا بیایم به حرم بال و پرم می خواهم من گدای توام و از تو دِرَم می خواهم بینِ روضه ز شما چشم ترم می خواهم وعده ی ما شب جمعه حرم ثارالله هر که دارد هوس کرببلا بسم الله شرف میکده از نام حسین است، حسین عسل هر عسل از کام حسین است، حسین لب پیمانه تر از جام حسین است، حسین دلم افتاده ی در دامِ حسین است، حسین مرغ روحم به روی بام حسین است، حسین حاجیِ کوی حسینم به سوی قربانگاه هر که دارد هوس کرببلا بسم الله آمدم تا که به من راه نشانم دادند بی زبان بودم و از عشق زبانم دادند بینِ روضه همه شب آه و فغانم دادند بی پناه آمدم و خطِ امانم دادند گوشه ی کرببلا جاه و مکانم دادند گفت در جمع شهیدان خدا روح الله هر که دارد هوس کرببلا بسم الله عاقبت حاجت این خسته روا می گردد مسِ این قلب، به عشق تو طلا می گردد هیئتِ سینه ی من کرببلا می گردد نوکرت با تو از این غُصه رها می گردد سفر کرببلا روزیِ ما می گردد نقشِ سربند همه جامعه ی حزب‌الله هر که دارد هوس کرببلا بسم الله شاهی و جایْ به هر سینه ی شیدا داری صاحب بیرقی و حضرت سقا داری و هوای منِ مسکین و گدا را داری سه علی داری و یک زینب کبری داری آنچه خوبان همه دارند، تو یکجا داری کاش پرواز کنم تا حرم از بیت الله هر که دارد هوس کرببلا بسم الله .