eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.5هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
372 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
یک داستان یک پند 🍀 ✍ملا مهر علی خویی در مسجد نشسته بود که جوانی برای سؤالی نزد او آمد و گفت: پدرم قصاب است و در ترازو کم‌فروشی می‌کند، اما خدا در این دنیا عذابش نمی‌کند؟ آیا خدا هوای ثروتمندان را بیشتر دارد؟ ملا مهر علی گفت: بیا با هم به مغازۀ پدرت برویم. وارد مغازه پدر شدند. ملا مهر علی از قصاب پرسید: این همه خرمگس‌های زرد آیا فقط در قصابی تو وجود دارد؟ قصاب گفت: ای شیخ! درست گفتی، من نمی‌دانم چرا همۀ خرمگس‌های شهر در قصابی من جمع شده‌اند و روی گوشت‌های من می‌نشینند؟ ملا گفت: به خاطر این که هر روز دو کیلو کم‌فروشی می‌کنی، هر روز دو هزار خرمگس مأمور هستند دو کیلو از گوشت‌های حرام را که جمع می‌کنی جلوی چشمان تو بخورند و کاری از دست تو بر نیاید. ملا مهر علی به انتهای مغازه رفت و چوب کوچکی از سقف کنار زد، به ناگاه دیدند که زنبورهایی هم کندوی عسلی در کنار چوب سقف قصابی ساخته‌اند که عسل‌های شهد فراوانی دارد که قصاب از آن بی‌خبر بود. روی به پسر قصاب کرد و گفت: پدرت هر ماه قدری گوشت به اندازۀ کف دست به پیرزنی بی‌نوا می‌بخشد و این زنبور‌های عسل هم، هدیه خدا به او بخاطر این بخشش است.ملا علی روی به پسر کرد و گفت: ای پسر! بدان که او حرام را بر می‌دارد و حلال را بر می‌گرداند؛ هر چند حرام را جمع می‌کنی و حلال را می‌بخشی، پس ذره‌ای در عدالت خداوند در این دنیا بر خود تردید راه مده. مرحوم ملا مهرعلی خویی (ره) صاحب قصیدۀ معروف "ها علیٌّ بَشَرٌ کَیْفَ بَشَر (علی بشر است؛ اما چه بشری) است که مزارش در تپه‌ای در خروجی شهرستان خوی قرار دارد و حدود 150 سال پیش در این مکان دفن شده است و در شهر خوی مشهور است که او وصیت کرد در تشییع جنازۀ من همۀ مردم شهر بیایند و کسی در خانۀ خود ننشیند. زمانی که جنازۀ او را برای دفن می‌بردند، زلزله‌ای مهیب آمد و تمام شهر را ویران و بسیاری را کشت و آنجا بود که مردم فهمیدند پیام وصیت او چه بود.
. 📋 🗓 اجرا شب سوم محرم ۱۴۰۳ 🎤 با نوای حاج محـــــمود کریـــــمی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ زندگی بی‌تو، بی‌معنی بندگی بی‌تو، بی‌توحید عاقبت بی‌تو، بی‌رحمت روزگار بی‌تو، بی‌امّید تو نبودی، غرق تلاطم شده بودم توو شب دریا، گم شده بودم ابی‌عبدالله یا اباعبدالله قدر این حالو می‌دونم تا ابد از تو ممنونم من نمک‌گیر این‌خونم تووی این‌خونه می‌مونم از من این حالو که عاشقونس، نمی‌‌گیری چیزی که دادی به فقیرو، پس نمی‌گیری دل عاشق از خواستن تو، خسته نمی‌شه دری که با دست تو واشه، بسته نمی‌شه ابی‌عبدالله یا اباعبدالله تربت لیلی از عشقه با همین تربت، پاکم کن کربلا، خاک عشّاقه بین عشّاقت، خاکم کن زندگیم بسته به موج پرچم عزاته برای من چایی روضه، آب حیاته بعد مردن هم، وقت رسیدن می‌شه تازه کفن که دستای منو بست، دست تو بازه ابی‌عبدالله یا اباعبدالله ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🏷 .👇
بخش سیزدهم - شور (زندگی بی‌تو، بی‌معنی) - حاج محمود کریمی.mp3
12.56M
شور (زندگی بی‌تو، بی‌معنی) 🎥 مراسم عزاداری شب سوم ماه 🗓 دوشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۳ 🎙 مداح:
Reza Narimani - Boland Shod Alamdar Asli (128).mp3
29.77M
بلند شو علمدار علم رو بلند کن بازم پرچم این حرم رو بلند کن واسه بچه هایی که چشم انتظارن میخوان مثل من سر رو شونت بذارن واسم تکیه گاهی به تو تکیه کردم تو از خیمه رفتی چقدر گریه کردم نبینم که داری به هق هق میفتی به من تا به امروز برادر نگفتی یه دل سیر بهم بگو برادر میخوام صدات بپیچه توی لشکر شاید فقط زینب کنه گلایه بگه چرا بهش نگفتی خواهر ای نور عین داداش برادر خوب حسین شهید مقطوع الیدین ای با وفا سقای دشت کربلا صداتو بلند کن بفهمن که هستی هنوز زنده ای و چشاتو نبستی واسه اون نگاهی که مونده به راهت امیدواره الآن دم خیمه گاهت سکینه سراغ عموشو میگیره یه شیش ماهه دارم که داره میمیره جواب ربابو چی میدی ابالفضل مگه گریه هاشو ندیدی ابالفضل رباب الآن ایستاده زیر آفتاب پس پشت ابر چرا نمیره آفتاب پاشو بریم دیگه دارم میترسم جون رقیه مو بگیره آفتاب برادرم تو رو به جون دخترم پاشو بیا بریم حرم ای با وفا سقای دشت کربلا بلندشو علمدار به این آه جان سوز به کوری چشم اونایی که امروز توی فکر خلخال تو فکر کنیزن میخوان آبروی حسینو بریزن میخوان زینبم رو بدن زجر و آزار توی شام و کوفه توی کوچه بازار تو جمع یه عده زنای یهودی تو بزم شرابی که میرن به زودی زینب الآن دلشوره داره عباس حق داره که طاقت نیاره عباس گفتم بهش می برنت اسارت بهم می گفت مگه میذاره عباس برادرم پاشو پناه خواهرم تو رو به خیمه میبرم ای با وفا سقای دشت کربلا.
4_5870674188540319118.mp3
11.9M
📝به دلم گفتم این و... . علیه السلام کربلایی [بند اول] به دلم گفتم این و نمیشه دیگه بهت دوباره فرصت بدم بشکنه دستم اگه به کسی به جز حسین دست رفاقت بدم وصله ی ناجور شدم خیلی ازت دور شدم تقصیره دنیاست اگه این همه منفور شدم بی سر و سامون شدم ببین که داغون شدم تقصیره لیلاست اگه دوباره مجنون شدم آقام حسین من بی تو یه بیچاره ی تنهام حسین آقام حسین دستام و بگیر خالیه دستام حسین آقام حسین [بند دوم] جز حسین هیچکی نبود که بهش دلیل این اشک چشام و بگم لال بشم اگه بخوام به کسی به جز حسین درد و دل هام و بگم زندگی دلگیر شده نوکرت هم سیر شده ببین چقدر نوکرت تو این یه سال پیر شده غصه تلنبار شده تو دلم آوار شده برس به دادم که باز دلم گرفتار شده آقام حسین اسمت میدرخشه توی شعر ها حسین آقام حسین من از تو به غیر از تو نمیخوام حسین آقام حسین اصلا میشنوی این صدام و اصلا میبینی این گریه هام و بیا دونه به دونه بشمارم غمام و بیا یکم بشیم کنارم پناه دل بی قرارم تو زندگیم به جز تو هیچکی و ندارم نخ حرفام و بگیر بیا دستام و بگیر اگه من گریه برات نکردم اصلا دو تا چشمام و بگیر به یه تار موت قسم من دوست دارم حسین اگه از من یه دروغ شنیدی خوب راه نفس هام و بگیر اومدم اعتراف کنم با تو دلم رو صاف کنم من کم آوردم به ابلفضل 🥀
. ✔️فیش روضه شهادت سید حسن نصرالله بلند شو علمدار، علم رو بلند کن بازم پرچمِ این حرم رو بلند کن واسه بچه هایی که چشم انتظارن میخوان مثل من سر رو شونت بزارن واسم تکیه گاهی به تو تکیه کردم تو از خیمه رفتی چقدر گریه کردم! بلند شو علمدار؛ به این آه جانسوز به کوری چشم اونایی که امروز؛ توی فکر خلخال! به فکر کنیزن میخوان آبروی حسینوُ بریزن! * دیدید، مردم لبنان، خصوصا زنهای لبنانی، حتی اونایی که مسلمان هم نبودن برا از دست دادن سید حسن نصرالله ضجه میزدن، به سر و سینه میزدن، همه توی کوچه و خیابان ها اومده بودن ناله میزدن، چون پشت و پناهشون رو کشتن، چون علمدارشون رو شهید کردن، اما توی این غم و ماتم می دونستن اگه رهبرشون نیست، سید حسن نصرالله نیست، هنوز سربازاش هستن، هنوز حزب الله پا برجاست... اما من میخوام بگم: دلا بسوزه برا او آقایی که وقتی توی گودال قتلگاه زمین خورد، دیگه کسی نبود پناه بچه هاش باشه، اباعبدالله وقتی افتاده بود تو گودال قتلگاه،رمق دیگه تو تنش نبود...تیرهای متعدد خورده بود به خصوص تیری که به سینه ی اباعبدالله خورده بود و از پشت کشید و نیزه ای که به گلوش خورد،رمق رو از حضرت گرفته بود... صورتش رو خاک بود، زیارت ناحیه مقدسه،حضرت ولیعصر علیه السلام ذکر میکنند" تُدیرُ طَرْفاً خَفِیّاً إِلى رَحْلِک َ وَ بَیْتِکَ..."صورتش رو خاک بود با گوشه ی چشمش داشت به خیمه هاش نگاه میکرد... زن و بچه هاش رو نگاه میکرد... افراد دشمن آمده بودند دورتادور گودال قتلگاه رو محاصره کرده بودند،میترسیدند برند جلو،حضرت یه موقع هنوز جان داشته باشه،از دور سنگ پرت میکردند...نیزه پرتاب میکردند...تیر میزدند...با نامردی می جنگیدند...یکی از این نانجیبا گفت: اگه میخواید ببینید حسین زنده هست یا نه! به خیمه هاش حمله کنید...اگه زنده باشه بلند میشه...می دانستند او غیرت اللهِ...می شناختند...همین کار رو هم کردند... یه عده حمله کردند به خیمه ها...ابی عبدالله که با گوشه ی چشمش داشت نگاه میکرد؛هر چه رمق در تنش بود جمع کرد بلند شد...تکیه داد به شمشیرشکسته ها و نیزه شکسته ها،رو زانوش تونست بشینه،بیشتر از این دیگه نتونست...با این صدای خشکیدش از ته گلو فریاد زد: اگر دین ندارید و از آخرت نمیترسید مرد باشید.مردونه بجنگید...من و شما با هم می جنگیم،زن و بچه چه تقصیری دارند؟یعنی میدونید امام حسین خودمونی چی بهشون گفت؟گفت:نامردا تا من زنده ام جلو چشمم زن و بچمو نزنید... فلذا برگشتند...تا حضرت زنده بود به خیمه ها حمله نکردند...بعد شهادت حضرت حمله کردند سمت خیمه ها.... دلها بسوزه برای عمه سادات زینب کبری سلام الله علیها چه کردن با این خواهر داغ دیده؟ یابن الحسن! یه عده از عربها اومدند اما با کعب نی و تازیانه...    صَلَّی اللهُ عَلَیْكُمْ یا أهلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ ،وَ سَیَعْلَمُ اَلَّذِینَ ظَلَمُوا آلَ مُحَمَّدٍ أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ،أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى  الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ مِّن‌َ الاْوَّلِین وَ الاْخِرِین إِلى‌ یَوْمِ الدِّینِ.
شهادت سید مقاومت مرگ سازش، تولد نصرت الهی.pdf
574.5K
🔖فیش منبر شهادت سید حسن نصرالله🔖 🔶منبر مکتوب ویژه شهادت سید حسن نصرالله 🪴با موضوع: شهادت سید مقاومت: مرگ سازش، تولد نصرت الهی 🔻فهرست مطالب: ▫️شهادت شکست نیست! ▫️سید حسن نصر الله، عاشق شهادت بود ▫️حرف کافرانۀ از دهان مومنان ▫️فکر نکنید اگر شهید نشویم نمی میریم ▫️چگونه زندگی و شهادت سید حسن نصر الله با برکت است؟ ▫️نصرت خدا کجاست؟ ▫️آغاز نصرت الهی... 🔶کاری از مرکز تخصصی تبلیغ دارالحکمه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 خوشا به حالی کسی که اینگونه با اهلبیت علیهم‌السلام، «أهل» می‌شود... در روایت آمده است: 🔹 در خیمه‌ای اصحاب خاص امام صادق علیه‌السّلام جمع بودند. یک مرد شامی هم در آنجا بود و قصد داشت در رابطه با امامت امام صادق علیه‌السّلام با یکی از اصحاب آن حضرت به مناظره بپردازد. 🔸 در این موقع که همه میان خیمه نشسته بودند، امام صادق علیه‌السّلام (مثل کسی که انتظار شخصی را داشته باشد) دامن خیمه را کنار زده و دامنهٔ افق را تماشا می‌نمود. شتر سواری از دور می‌آمد. یک مرتبه امام صادق علیه‌السّلام فرمودند: به خدای کعبه قسم «هشام» دارد می‌آید! 🔖 اصحاب آن حضرت گویند: هشام (بن حکم) جوانی بود که هنوز موی بر صورتش نروییده و از همه ما کوچک‌تر بود. 📋 فوَسَّعَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام وَ قَالَ لَهُ نَاصِرُنَا بِقَلْبِهِ وَ یَدِهِ وَ لِسَانِه... 🔻تا وارد شد، امام صادق علیه‌السّلام در کنار خود جایی برای او باز نموده و فرمودند: یار و ناصر ما با قلب و دست و زبان، آمد! 🔹 ... در این موقع حضرت رو به مرد شامی نموده و فرمودند: با این پسر جوان (هشام بن حکم) به گفتگو بپرداز ! مرد شامی قبول کرد و به هشام گفت: در مورد امامت این (منظورش امام صادق علیه‌السّلام بود) با من گفتگو کن! 📋 فَغَضِبَ هِشَامٌ حَتَّی ارْتَعَدَ 🔻هشام از سخن مرد شامی چنان (به جهت فرط محبت و غیرتی که به امام صادق علیه‌السّلام داشت) خشمگین شد به گونه‌ای که بدنش شروع به لرزیدن کرد... (چون او با تحقیر اشاره به امام علیه‌السّلام کرد). 📚الاحتجاج، ص۱۹۸ ✍ در انتهای زیارت‌نامه وداع اهلبیت علیهم‌السلام که از امام هادی علیه‌السلام نقل شده است، عبارتی وارد شده است که سزاوار است به هنگام توسل به اهلبیت علیهم‌السلام و تشرّف به مشاهد مشرّفه، مکرّر این تقاضا را به حضرات معصومین علیهم‌السلام عرضه بداریم: 📜 إجْعَلُونِی فِی هَمِّکُمْ وَ صَیِّرُونِی فِی حِزْبِکُمْ وَ أَدْخِلُونِی فِی شَفَاعَتِکُمْ وَ اذْکُرُونِی عِنْدَ رَبِّکُمْ 🔻مرا مورد عنایت خاص خود قرار داده و به فکر من باشید! مرا از خودتان بدانید و در بین افراد خاص خود قرار دهید! مرا در شفاعت‌تان داخل کرده و نزد پروردگارتان مرا یاد کنید! 📚 بحارالانوار ج۹۹ ص۱۳۴ 📚مفاتیح الجنان، در ذیل زیارت وداع أئمه علیهم‌السلام
7.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام دوستان: این کلیپ توسط اینستا حذف شد، قبول زحمت فرمائید نشر بدید به همه ی گروه ها و کانال هاتون. عاقبت تون بخیر. التماس دعا.❤️❤️.
. 📋 🗓 اجرا شب سوم محرم ۱۴۰۳ 🎤 با نوای حاج محـــــمود کریـــــمی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ زندگی بی‌تو، بی‌معنی بندگی بی‌تو، بی‌توحید عاقبت بی‌تو، بی‌رحمت روزگار بی‌تو، بی‌امّید تو نبودی، غرق تلاطم شده بودم توو شب دریا، گم شده بودم ابی‌عبدالله یا اباعبدالله قدر این حالو می‌دونم تا ابد از تو ممنونم من نمک‌گیر این‌خونم تووی این‌خونه می‌مونم از من این حالو که عاشقونس، نمی‌‌گیری چیزی که دادی به فقیرو، پس نمی‌گیری دل عاشق از خواستن تو، خسته نمی‌شه دری که با دست تو واشه، بسته نمی‌شه ابی‌عبدالله یا اباعبدالله تربت لیلی از عشقه با همین تربت، پاکم کن کربلا، خاک عشّاقه بین عشّاقت، خاکم کن زندگیم بسته به موج پرچم عزاته برای من چایی روضه، آب حیاته بعد مردن هم، وقت رسیدن می‌شه تازه کفن که دستای منو بست، دست تو بازه ابی‌عبدالله یا اباعبدالله ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🏷 .👇
بخش سیزدهم - شور (زندگی بی‌تو، بی‌معنی) - حاج محمود کریمی.mp3
12.56M
شور (زندگی بی‌تو، بی‌معنی) 🎥 مراسم عزاداری شب سوم ماه 🗓 دوشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۳ 🎙 مداح: