eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.8هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
338 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زمزمه حضرت رقیه (شاهمندی).mp3
1.74M
زبانحال حضرت رقیه (س) چشمای من منتظره ببین نگاهم به دره الهی که بابا بیاد تا منو با خود ببره ز تو هستم بی خبر بابا میایی کِی از سفر بابا فغان وآه و واویلا (۳) خسته شدم از زمونه گریه ی من بی اَمونه بمن بگیدبابام کجاست دردمو عمه میدونه از این ویرونه شدم خسته رو صورتم جای یک دسته فغان و آه و واویلا
نوحه زمینه یاشورحضرت رقیه۱۴۰۲(شاهمندی).mp3
2.98M
رقیه خاتون زمینه ، سنگین ، واحد ، شور (به همه سبکها خوانده میشود) سلام ای بابا حسین خوش اومدی تو خرابه دل دخترت بابا از دوریِ تو کبابه سلام ای بابا حسین خوش اومدی گُل پرپر تو خرابه اومدی به دیدنم اما با سر تویی نور دو عینم تویی بابا حسینم ‌‌‌حسین بابای خوبم (۴) بذار برات بگم من از خاطراتم ای پدر سیلی و کعب نِی بود سوغات ما از این سفر زجر ملعون ای بابا تا نامت را از من شنید با ضرب تازیانه ناز مرا هم می خرید ببین افسرده حالم شده شکسته بالم حسین بابای خوبم نبودی ببینی که دستای عمه رو بستند بابا کجا بودی که پهلوی من رو شکستند شبیه مادر تو شده همهُ وجودم بدن و دست و بازوم ، صورت و چشم کبودم غم تو کرده پیرم بی تو بابا می میرم حسین بابای خوبم https://eitaa.com/eetazeinab
20275_1631345464463.mp3
1.73M
واحد یا سنگین حضرت رقیه(س) بابایی ، دشمنت کرده اسیرم نگاه کن ، غم تو کرده چه پیرم چشم انتظارتم ، عمه چه بیقرار بابا بیا ولی ، تنهای مان نذار آه ، قد خمیده ، دختر شاه ، کس ندیده وای ، یا رقیه ، یا رقیه ، یا رقیه (۲) بابایی ، پاره کردن معجر من نرفته ، چادر اما از سر من نایی نمانده در ، دستان و پای من شد عمه زینبم ، بابا عصای من آه ، دست دشمن ، مانده روی ، صورت من وای ، یا رقیه ، یا رقیه ، یا رقیه (۲) بابایی ، از داغ تو می میرم من توی ، خرابه عزا می گیرم بابا شده کبود ، پلک چشم ترت لبریز گرد و خاک ، شد موهای سرت آه ، شد دل کباب ، رویت شده ، از خون خضاب وای ، یا رقیه ، یا رقیه ، یا رقیه
عمه ببین خرابه شد چراغون.mp3
499.5K
. نوحه ☑️بند اول عمه ببین خرابه شد چراغون این دله شب انگار رسیده مهمون گم کرده راه یا راه بلد نبوده که روو موهاش نشسته خاک ودوده دیده که حال من بده توو این خرابه سرزده برای خاطر دله رقیه جونش اومده ☑️ بند دوم بابا نبودی خیلی غصه خوردم عمه بوده که تا حالا نمردم خدا می‌دونه روز خوش ندیدم امشب دیگه خسته شدم بریدم توو هر کوچه توو هر گذر زدن به قلب ما شرر خسته شدم از زندگی بابا من و با خود ببر ☑️ بند سوم بردن ما رو توو ازدحام و بازار از کوفه و از شام و قوم اغیار نشون میکردن ما رو از روی بام با سنگاشون با طعنه و با دشنام طفل تو نا امید شده موی سرم سفید شده لکنت زبونم باعثه خنده های یزید شده
840_139867205112_492614.mp3
492.6K
 نوحه  از استاد غلامرضا سازگار  🏴🏴 ریزد از چشمم ستاره، در جگر دارم شراره می چکد خون شهیدان از هلال خون دوباره شد محرم ماه ماتم واحسینا، واحسینا خون هفتاد و دو عاشق، می دمد از دشت و صحرا می شود یک روزه پرپر، لاله های باغ زهرا از دم تیر زیر شمشیر واحسینا، واحسینا ماه قتل سیدالناس، ماه اکبر، ماه عباس دست سقا افتد از تن، برزمین چون شاخه ی یاس چهره گلگون دیده پر خون واحسینا، واحسینا ماه سربازیّ اصغر، ماه لبخند شهادت بر فراز دست بابا می کند اصغر عبادت می خورد شیر از دم تیر واحسینا، واحسینا ماه قتلِ ماه لیلا، ماه جان بازی اکبر با تن پاشیده از هم می شود در خون شناور اِرباً اِربا مثل بابا واحسینا، واحسینا ماه جنگ حق و باطل، ماه سرهای بریده می شود از دیده جاری اشک زهرای شهیده ماه انصار ماه ایثار واحسینا، واحسینا ماه عاشورا رسیده، خون بود جاری زدیده زینب مظلومه گیرد بوسه از حلق بریده سینه سوزان دیده گریان واحسینا، واحسینا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
1.26M
سبک: با نوای کاروان(آهنگران) این قافله عزم کرب و بلا دارد این قافله عزم کرب و بلا دارد دل به دریا می زنیم ما زیارت می رویم جان به قربان حسین تا شهادت می رویم عقده را خالی کنید سینه را راحت کنید در میان زائران کربلا نیت کنید این قافله عزم کرب و بلا دارد این قافله عزم کرب و بلا دارد می رویم شط فرات می رویم تا علقمه دیدن شش گوشه ی نور چشم فاطمه با مدد از شاه دین بار بندید عاشقان یا ابوفاضل مدد باشه هر جا ذکرتان نام ابوفاضل مشکل گشا دارد این قافله عزم کرب و بلا دارد روضه خوان سوزی بده روضه ی اکبر بخوان لایی لایی،رود،رود از علی اصغر بخوان از تن بی سر شده از شهید پاره تن از لب عطشان بگو از حسین بی کفن حتی روی نیزه ذکر خدا دارد این قافله عزم کرب و بلا دارد (دلسوخته)
کاروان_رسید__هادی_همتی.mp3
4.84M
ورود کاروان به کربلا کاروان رسید از راه کربلا کربلا کربلا خیمه ها شدن برپا کربلا کربلا کربلا مهمان رسید بر تو بادا پذیرایی جانان جانانه آنی نباید که این کاروان بیند حسی غریبانه آغوش خود وا کن بر عاشقانی که بوی خدا دارند یاران ثارُالله هر یک در این منزل بس ماجرا دارند کاروان رسید از راه کربلا کربلا کربلا خیمه ها شدن برپا کربلا کربلا کربلا یک طفل ششماهه در دامن مادر با خنده می آید یک دختر زیبا رفته سه سال عمرش تابنده می آید اصل وفا آمد اوج حیا آمد صاحب علم آمد عباس نام آور با ذکر یا حیدر اندر حرم آمد کاروان رسید از راه کربلا کربلا کربلا خیمه ها شدن برپا کربلا کربلا کربلا اکبر گل لیلا با قاسم رعنا با عزم مردانه دور و بر زینب هستند بلا گردان مانند پروانه سالار دین آمد با عابدین آمد بی لشکر و تنها آمد حسین گردید عرش و زمین لرزان شد کربلا غوغا کاروان رسید از راه کربلا کربلا کربلا خیمه ها شدن برپا کربلا کربلا کربلا https://eitaa.com/eetazeinab
شد_خیمه_ها_برپا__هادی_همتی.mp3
5.69M
نوحه ورود به کربلا آمد شه خوبان با جمله ی یاران در کربلا مهمان شد با نوای دل با قاسم و اکبر با عون و با جعفر عباس و با اصغر در آخرین منزل ای آه و واویلا شد خیمه ها برپا این سرزمین غم این وادی ماتم عالم زند بر هم این کربلا باشد حسی غریب دارد حال عجیب دارد این بوی سیب دارد این نینوا باشد ای آه و واویلا شد خیمه ها برپا فرزند پیغمبر تنها و بی لشکر با خواهر و دختر با یک دل تنگ است آن سوی این میدان کفار بی ایمان با خنجر برّان آماده ی جنگ است ای آه و واویلا شد خیمه ها برپا نزدیکی دریا شد خیمه ی سقا اما در این صحرا گلها شود پرپر شش ماهه بیتابه لب تشنه ی آبه وقتی که میخوابه در دامن مادر ای آه و واویلا شد خیمه ها برپا زهرا پریشونه بی تاب و گریونه پیوسته میخونه نور دل مادر در روز عاشورا با خشکی لبها گردد حسین تنها مظلوم و بی یاور ای آه و واویلا شد خیمه ها برپا ای وای از آن گودال وای از تن پامال از تشنه ی بی حال پیراهنی کندن ای وای از آن خنجر وقتی بُرد حنجر تن را کُنَد بی سر در حال جان دادن ای آه و واویلا شد خیمه ها برپا https://eitaa.com/eetazeinab
992.5K
نوحه ورود به کربلا سبک ساقی ساقی ای ساقی 🏴🏴🏴 ای غریب بی یاور یار نازنین برگرد ای حسین بی لشکر یار و شاه دین برگرد این زمین دلگیر و این زمین اندوه است میوه ی دل مادر زود از زمین برگرد یار نازنین برگرد زود از این زمین برگرد تا که کربلا گفتی پنجه تا سَر من سوخت یاد مادرم کردم کل پیکر من سوخت وه چه غربتی دارد اضطراب و دلشوره گریه ام گرفت اینجا دیده ی ترِ من سوخت یار نازنین برگرد زود از این زمین برگرد لاله های باغ تو جمله می شود پرپر قاسمت به خون غلطان کشته می شود اکبر پهلوان تو عباس میخورد زمین با سر پاره می شود اینجا حنجر علی اصغر یار نازنین برگرد زود از این زمین برگرد دشمن تو می آید قصد جان شیرینت خون سرخ تو ریزد پای دین و آئینت این زمین پر ماتم گود قتلگاه دارد شمر بی حیا آنجا می رسد به بالینت یار نازنین برگرد زود از این زمین برگرد (دلسوخته) 🏴🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1.47M
روضه جانسوز حضرت رقیه سلام الله علیها🏴🏴😭😭 با نوای جانسوز و دلنشین مداح و شاعر اهل بیت علیهم السلام⬇️ 🎤 محرم/ ۱۴۰۲ / اصفهان 🏴 https://eitaa.com/eetazeinab
147.4K
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ : من دختر سلطان عالمینم... سبک حاج اکبر ناظم   ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ عبداللَّـهَــم من پورمجتبــایم من یادگار شیـــر مرتضـــایم شاه من حسین است مـاه من حسین است من یار شاه عالمینم ســرباز آخر حسینم ༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅ هَل مِن مُعین را از عمو شنیدم تا سمـــتِ گــودال بلا دویــدم راه مـن حسین است نور هر دو عین است آمد چـو فریاد عمویم رفتم به امداد عمویم ༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅ دستم جدا شد در دفاعِ دینم گشتــم فدای شــاه بی قرینم رهبرم حسین است بـاورم حسین است من لالهٔ قطعُ الیمینم مثل گل امّ البنیــنــم شعر: رقیه سعیدی (کیمیا) اجرای سبک:مداح اهل بیت ع 🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در ابر چشمان در اوج باران_1_1.mp3
2.21M
نوحه حضرت رقیه سلام الله علیها از حسین رئوفی در ابر چشمان ، در اوج باران پدر رسید و دخترش رود شتابان رقیه جان ۴ چه بی نشانه ، رود شبانه نشد تنش تشییع حتی مخفیانه فرشتگان ، به سر زنان ز غربتش ، در آسمان رقیه جان ۴ گرسنه بود و ، لبش عطشناک تنش پر از زخم و دلش ز داغ ، صد چاک دو گونه اش ، چو ارغوان که رفت نزد باغبان رقیه جان ۴ 🏴🏴 اجرا: مداح اهل بیت ع 🎤
عجز اگر آید به دیدارم جوابش می‌کنم کاخ اگر کوه اُحد باشد خرابش می‌کنم پرده های قصر، افتاد از طنین ناله ام کفر اگر در پرده باشد بی‌نقابش می‌کنم مدح باب علم طاها گرچه اینجاباب نیست در میان شامیان امروز بابش می‌کنم دارم از بابا بزرگ خویش ارث روشنی در شُعاعم ذره باشد آفتابش می‌کنم از خدایم اذن دارم زیر این سقف کبود هر دعایی را بخواهم مستجابش میکنم 🔹بی بی جان! خیلی ها گرفتارن… خدا رحمت کنه اون پدرا و مادرایی که وقتی گرفتار می شدیم، می گفتن: یه سفره ی رقیه پهن کنین، من نمی دونم چرا سفره ی حضرت رقیه یه نون و پنیر بیشتر نداره، زیاد رنگی نیست، یعنی میخواد بگه: بچه وقتی گرسنه میشه، با یه لقمه ی نون و پنیر گرسنگی ش تموم میشه، هی رقیه توی خرابه میگفت: بابا! دلم درد میکنه… آنکه حتی یک النگو در ضریح انداخته با خدا در روزِ محشر بی حسابش میکنم سفره دارِ روضه‌ بابا منم، با دست خویش گندمی گر نذر گردد آسیابش می‌کنم زنده باشم بعد از این، ای عمه جان گهواره‌ای عاقبت می‌سازم و نذر ربابش می‌کنم ▪️دلم برا داداشم علی اصغر تنگ شده، همه دختر بچه ها دوست دارن داداش کوچیکشون رو بغل بگیرن… آستین پاره ای دارم خدا را شاکرم بر سرم در پیش نامَحرم حجابش می‌کنم ▪️بابا! حُرمتم رو نگه نداشتن، بابا غرورِ دخترت رو شکستن، بابا! یادگاری های علی اکبر رو فروختن، بمیرم برات بابا! هی میگفت: عمه! کی بابام میاد؟ خیلی باهاش حرف دارم، خیلی باهاش درد و دل دارم، اما وقتی سر رو آوُردن، همه دردا یادش رفت گفت: بابا! من می دیدم یزید داره با چوب به لبات میزنه، لبِ تو اینجور باشه، لبِ دخترت سالم؟… بابا! سلام خوش اومدی، گردِ سفر بروته بابا! سلام دیدی منو؟ رقیه روبروته ابروی مردونه ی تو خورده عجب شکافی روزایی که نبودی و حالا بکن تلافی چیکار کنم دخترم؟… مویِ منو میبافی؟ آئینه ی احساسِ من اصلاً نبود حواسِ من مویی نمونده واسِ من بابا! ببین رو صورتم، جای هزار تا دسته بابا! ببین گوشواره هام، تو گوشِ من شکسته گناه من چی بوده که سیلی شده تقاصم؟ روزی که این دامنو تو خریده بودی واسم پاره نبود لباسم کاشکی نبینه زینبت چه زخمایی داره لبت حنجره ی نامرتب... ▪️نیزه دارِ سرِ ابی عبدالله میگه: هر جایی می اومدیم، منزلی بودیم، سرها رو تکیه به جایی میدادیم، اما یکی از منزل ها سرِ بریده ی ابی عبدالله رو آویزان کرده بودن به یه شاخه ی درختی… گفت: تو خواب و بیداری بودم، همه ی اُسرا اینقدر خسته شده بودن، بعضی هاشون تب کرده بودن، آخه بیابون روزها گرمه، شب ها سرد، برا همین این بچه ها روزها عرق می ریختن، شب ها نسیم سرما بهشون می خورد بعضی هاشون تا صبح تب میکردن… نیزه دار میگه: یه مرتبه از خواب بلند شدم، شنیدم صدای قدم هایی میآد، خوب نگاه کردم دیدم یه دختربچه، از قافله جدا شد، آروم آروم، خمیده خمیده اومد پایِ سرِ بریده ی بابا، صدا زد: بابا! ▪️ دلم برات تنگ شده، دوست دارم یه بار دیگه بغلت کنم، میگه: دیدم شاخه ی درخت پایین اومد، این دختر سرِ بریده ی بابا رو بغل گرفت…😭 عمو کجاست؟ بهش بگم، مارو کجاها بردن عمو کجاست؟ ببینه که دخترا سیلی خوردن ▪️بابا! یه پیغامی برا عموم دارم… بهش بگو: دستِ کسی نخورده به حجابم بهش بگو: میدونه که چند روزِ تو خرابه ام؟ به روی خاک می خوابم ▪️کی طاقت داره دخترش روی خاک بخوابه؟… دل تنگشم یه عالمه این وضعِ روز و حالمه دیگه نگو سه سالمه بابا حسین! بابا حسین!…😭 http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f