🍃🌺یا اباصالح المهدی عج🌺🍃
مانده ام با غم هجران نگارم چه کنم🌷🍃
عمر بگذشت و ندیدم رخ یارم چه کنم🍃🌷
چشمِ آلوده کجا دیدن دلدار کجا🌷🍃
چشم دیدار رخ یار ندارم چه کنم🌷🍃
با نگاهی بگشا عقده ی دیرین ِ مرا🌷🍃
کز فراقت گره افتاده به کارم چه کنم🌷🍃
طوق بر گردن من رشته ی مهر تو بُوَد🍃🌷
تا کشاند به سر چوبه ی دارم چه کنم🌷🍃
💖
❤️🍃🌹🍃💕🌹🍃❤️🍃💕🌹
💙چند ویژگی منحصر به فرد امام حسین علیه السلام:
تنها امامی که شش ماهه به دنیا آمدند
تنها امامی که از هیچ بانویی شیر نخوردند و تغذیه ی ایشان تنها توسط پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) صورت گرفته است
تنها امامی که روز ولادتشان،پدر و مادر و جد و نزدیکانشان برای ایشان گریه کردند
تنها امامی که در معرکه ی جنگ به شهادت رسیدند
تنها امامی که در دعای توسل ازایشان به عنوان (ایّها الشهید) یاد شده با اینکه همه ی ائمه ی ما شهید شده اند.
تنها امامی که اربعین و زیارت اربعین دارند
تنها امامی که قبر مطهرشان بیش از ده بار توسط ظالمان خراب شد تا اثری از آن باقی نمانَد!! اما همچنان پابرجاست
تنها امامی که بدون غسل و کفن دفن شدند
تنها امامی که سر مبارکش از بدن جدا شد.
تنها امامی که تشنه لب با هزاران زخم تیر و نیزه و شمشیر و سنگ بر بدن به شهادت رسیدند
تنها امامی که بعد از شهادتش،خانواده اش اسیر شدند.
تنها امامی که پدر و مادر و 9 نسلش معصوم بودند.
تنها امامی ک تولدش در ماهی است ک هیچ شهادتی درآن نیست و شهادتش در ماهی است که هیچ تولدی درآن نیست
تنها امامی که خوردن خاک قبرش اشکال ندارد
تنها امامی که دعا تحت قبه ی ایشان به اجابت می رسد
تنها امامی که امام زمان شبانه روز حداقل دو مرتبه بر او گریه می کند!
تنها امامی که سرعت و وسعت کشتی نجاتش از سایر امامان بیشتر است
تنها امامی که یک در بهشت به نام اوست: باب الحسین
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یااَباعَبْدِاللَّهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
انشالله هر کسی این متنو میخونه و منتشر میکنه امام حسین در ایام محرم حاجتشو روا کنه
الهی آمین 🙏
🌺
2023_08_03_14_14_01.mp3
1.4M
#امام_حسین
#شور
من که به تو میدم سلام
از تو فقط تو رو میخوام
از همه زندگی من
تنها میمونی تو برام
از تو میخوام یه کربلا
باز بده گنبد طلا
تنها میخوام منم باشم
با تو، غریب آشنا!
ای مونس هر لحظه ی غمهام آقا
با کل وجودم تو رو میخوام آقا
(حسیـــــــن حسیـــــــن)
*******
نوکر دیوونه منم
پشت در خونه منم
اون که همیشه میمونه
پای تو مردونه منم
دلبر دلداده تویی
من گدا، شهزاده تویی
اون که به بی آبروها
آبرویی داده تویی
با یاد تو قلبم میشه آرام آقا
با کل وجودم تو رو میخوام آقا
***********
دستتو رو سرم بکش
دلم رو تو حرم بکش
منو میون روضه ها
تا دم آخرم بکش
عمریه که هوایی ام
با تو باشم خدایی ام
ذوق میکنم بگم یه روز
منم یه کربلایی ام
عمریه برای توئه اشکام آقا
با کل وجودم تو رو میخوام آقا
#زادسرور
﷽
#کوفه_و_شام
منزل به منزل، غصه ام، اشک روانم
با دست بسته، پشت محمل، روضه خوانم
خورشید، بعد از سال ها روی مرا دید
او هم دگر فهمید که بی سایه بانم
با این لباس پاره و وضعی که دارم
همراه با یک لشگر از نامحرمانم
دوره شدم از هر طرف شلاق خوردم
رویم کبود و مثل مادر قدکمانم
ماه دل آرایم، به شوقت سر شکستم
وقتی که کامل شد رخت در آسمانم
در محمل بی پرده رفتم بین انظار
شاگردها دادند با طعنه نشانم
همسایه ی سابق مرا خیرات بخشید
آتش گرفته بند بند استخوانم
دریاب حال دختر دردانه ات را
اشک یتیمی اش زده آتش به جانم
شد هم کلامم ابن مرجانه، برادر
فرزند بدکاره زده زخم زبانم
با خطبه هایم خوار کردم بی حیا را
صوت پدر خارج شد انگار از دهانم
میخواست زین العابدین را سر ببرد
سینه سپر کردم که باشد در امانم
لب های تو خونی شد و من دردم آمد
آشفته از برخورد چوب خیزرانم
باور نمی کردم که در زندان بخوابم
باور نمی کردم شود این امتحانم
نذرم شده این که بیایم اربعینت
تا قبر خاکی ات، اگر زنده بمانم
#محمد_جواد_شیرازی
زبانحال حضرت امام حسین علیه السلام
در بالین حضرت ابوالفضل علیه السلام
به سبک زینب زینب زینب
عباس عباس عباس سردار وفا گستر دین اوسته اولان پرپر
عباس عباس عباس ای دینه اولان لنگر اسلامه اولان یاور
شیر بی پروا فارس هیجا
ای یاور قرآن جانیم سنه قربان 2بار
عباس عباس عباس ای غم گونی غمخواریم وی یار وفا دار یم
عباس عباس عباس ای محرم اسراریم وی یاور و دلداریم
عباس عباس عباس ای قافله سالاریم سرداریم علمداریم
ای مه انور خشک اولوب لبلر
سس ویر منه قارداش آغلور سنه داغ داش. 2بار
عباس عباس عباس سردار حسین عباس غمخوار حسین عباس
عباس عباس عباس اسرار حسین عباس دلدار حسین عباس
عباس عباس عباس گفتار حسین عباس پندار حسین عباس
روحیمه ریحان. دردیمه درمان
ماه ملک منظر. قارداشینا دلبر 2بار
عباس عباس عباس دور سیندی بیلیم قارداش آغلور حالما داغ داش
عباس عباس عباس قانه بویانوب بو باش آرام و دیلیم قارداش
عباس عباس عباس دادش ووردی سنه اوباش دولموش گوزوه قان یاش
شمع تک صولدون. منی تک قویدون
ای محرم رازیم هم سوز و هم سازیم 2بار
عباس عباس عباس ای لشگریمه سردار قویما منی سن بی یار
عباس عباس عباس آچ گوزلریوی بیرده دیداره گلوب دلدار
عباس عباس عباس باشیوه نلر گلدی دشمنلر اولیدی خوار
ای قهرمانیم نام و نشانیم
سردار بی لشگر گول تک اولان پرپر 2بار
عباس عباس عباس گوردوم سنی بو حالدا یاندی جگریم قارداش
عباس عباس عباس سس ویر سسیمه بیرده ای پال و پریم قارداش
عباس عباس عباس گول تک سارالوب صولدون ای تاج سریم قارداش
ای جان جانان شمع شبستان
قویما منی تنها قارداش باخور اعدا 2بار
عباس عباس عباس قویدون منی بوچولده آواره و بی یاور
عباس عباس عباس لب تشنه قانا باتدون آغلور بو غمه خواهر
عباس عباس عباس ای بند دلیم قارداش وی ماه ملک منظر
شیر دلاور پور غضنفر
ای محرم اسرار گوزلور یولون قیزلار 2بار
عباس عباس عباس کامه یتیشوب اعدا قویدون منی سن تنها
عباس عباس عباس یاتدی علمین قارداش دور محشر اولوب برپا
عباس عباس عباس سو اوسته شهید اولدون قانه دونه بو دریا
مظهر. ایمان حامی قرآن
ای ساقی عطشان وی فاتح میدان. 2بار
عباس عباس عباس قویدون منی آواره لبیک دیدون یاره
عباس عباس عباس باشیوه دگوب یاره دوندی گونوزوم تاره
عباس عباس عباس زینب یولوی گوزلور مشتاقیدی دیداره
بنده ی اعلا سرو دل آرا
ای صاحب منصب گوزلور یولون زینب 2بار
ملتمس دعا مهدی ملکی
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
ای خسته دلان زسوزجان گریه کنید!
چون شمع از این داغ گران گریه کنید!
در ماه محرم حسین بن علی
با مهدی صاحب الزمان گریه کنید!
✍ #سیدهاشم_وفایی
#امام_زمان_عج_مناجات
جمعه انتظار
الا قرار دل و جان بیقرار ظهورت!
کدام جمعه بُوَد روز و روزگار ظهورت؟
کدام روز به شب میرسد که آمده باشی؟
کدام جمعه شود شنبه بر مدارِ ظهورت؟
خوش آن سپیده! که نور از خیام سبز تو گیرد
خوش آن سحر! که برآید به افتخار ظهورت
دعای عهد بخوانم در آرزوی قیامت
سرشک شوق فشانم به رهگذار ظهورت
بهار مبعث پیغمبری گرفت جهان را
شکوه دیگر بعثت بُوَد بهار ظهورت
گرهگشای دو عالم، دعای من همه این است
که دست حق بگشاید گره ز کار ظهورت
ز قطرهقطرۀ آن چشمهچشمه نور بجوشد
ز کوثری که برآید ز آبشار ظهورت
ز بس شکوفۀ رحمت بریزد از همه جانب
شکوفهزار شود خاک رهگذار ظهورت
خوش آن سحر! که نصارا گشوده چشم ببینند
بُوَد مسیح مقدّس، طلایهدار ظهورت
شرایطیست در این انتظار و من که ندارم
دلم خوش است که هستم در انتظار ظهورت
✍مرحوم استاد #سیدرضا_مؤید
4_428769845039857845.mp3
7.31M
🎵💕مناجات زیبا با یوسف زهرا👆
بدون عشق دلسردم کمی آقا نگاهم کن
ا...
ز هجرانت نمردم من به دردت هم نخوردم من😭
فدای غربتت گردم کمی آقا نگاهم کن
به سوز سینه ی زهرا به آه زینب کبری
صدایت میزنم هر دم ...
4_5981088782584119452.mp3
4.27M
مناجات با امام زمان (عج)
بمیرم ازفراقت یا بمانم زنده بر وصلت
برآرم ناله یا خاموش بنشینم چه فرمایی
یا اباصالح پس کی میآیی؟.mp3
10.18M
#واحد
📝 یا اباصالح پس کی میآیی؟💔😔
🎤 حاجمجتبی رمضانی
◽️ #امام_زمان
🌺 اللهم عجل لولیک الفرج
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅
4_435175178876486018.mp3
6.12M
هدیه به امام حسین صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شعررضا نصابی
به نفس کربلایی احسان صفری
چی به روز
تو اوردن و
تنها تورو
تو قتلگاه
گیر اوردن و
میدیم من
دوره کردنت
ازروی مرکب
تورو
به زیر اوردن و
نیزه دارو دیدم
به جسم تو نیزه رو میزد
نیزه رو میچر خوند
درش می اورد باز فرو میکرد
غریب مادر. غریب مادر
ازراه اومدو
خنجری به دست
دیدم به روی
سینه ی
حسین مینشست
نامرد بردار
چکمه هاتو که
زیر فشار پا
دیگه
سینه اش شکست
لگد نکرد نامرد
اونجارو جدم بو سیده
اون سینه ای رو که
بوی پیغمبرو میده
غریب مادر. غریب مادر
میدیدم من
قتلگاه و که
روی خاکا
میزدی تو
دست و پا حسین
خنجری کشید
ضربه میزد
تا جدا کنه
سرت رو
از قفا حسین
نفس نفس میزد
ضربه هارو که میزدش
ازراه دور زهرا
مادر من میومدش
غریب مادر غریب مادر
4_459388512274219287.mp3
3.5M
تعجیل در فرج اقا امام زمان عج ۱۴تا صلوات هدیه بفرمایید
اللم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم
دل دل دل ای دل
دل پریشونم
دل پر از احساس
دل پراز خونم
هرروز و هرلحظه
میسوزیم در هجران
تشنه ترین هستیم
منتظر باران
ببار ببار بارون
ببار و سیراب کن
دلای خشک ما
ای یوسف زهر
بسه دیگه دوری
ای اخرین منجی
منتظر دنیا
بیا دیگه اقا
ارباب
بسه دیگه جدایی
تاکی بگم کجایی
باسوز دل
باسوزدل
ارباب
دنیا پر ازستم شد
نصیب سینه غم شد
میسوزدل
میسوز دل
یابن الحسن اقا۳
درپیش رخ تو. هویدا نشود
بدبخت دلی که بر تو شیدا نشود
از نوکر بد هم که بپرسی گوید
ارباب به خوبیه تو پیدا نشود
شعر رضا نصابی
بانوای : کربلایی میلاد رسولی
4_5931546875990642509.mp3
3.61M
روضه کوچ از قتلگاه
حسین بو سن بو لشکرون بو دشت کربلا قارداش
زمین شوره زاری ایله سن گلزار من گتدیم
(اما حسین یادما گلیر وارد اولاندا کربلایه من ابوالفضلیمینن گلمیشدیم قارداش صاقمدا قاسم دایاناردی صولومدا علی اکبریم واریدی نجه گدیم کربلادن آدامسیزام آی قارداش )
حسین
ئولن لشکر سنه چاتدی قالان لشکر منیم اولدی
تمام اولدی داخی برنامه کشتار من گتدیم
(حسین اورگین غمینه قربان اولوم آی قارداش علمدارین ئولوبدی قویمارام من پرچمین یاتسون آی قارداش)
علمدارین ئولوبدی قویمارام من پرچمین یاتسون
سن اولام ئوزوم هر یرده پرچمدار من گتدیم
سنه یاس دوتماقا نه قویدولار نه فرصتیم اولدی
گذرگه دور بوچول یولدان گچن آغلار من گتدیم
(حسین رسمیمیز بودی هرکاروان که مسافرته گیدر دالیجا اذان ویرنی اولار)
اولوب نیم خیز اذان ویر کاروانیم قوی یولا دوشسون
اگر چه سینوی اوخلار ایدر آزار منگتدیم
دیار کربلا دوقوز گئجه اولدی بیزه معوا
آغاردی غصه سینن زلف مشکین بار من گتدیم
هواسیندن بلاسیندن سویونان اینجدیم قارداش
AudioCutter_shab 10(8).mp3
5.43M
#شور #لطمه_زنی
[تو روایت داریم....]
🎤 #کـَـربَلایــــی_جَــــوادِ_مُــقــــدم
📆شب دهم محرم الحرام ۱۴۴۵
◼️ پنجشنبه ۱۴۰۲/۵/۵
🎪هیئت بین الحرمین طهران
🔹ورزشگاه شهید شیرودی تهران
تو روایت داریم بی هوا میزدنت
با عصا میزدنت
تورو هر گوشه ی خاک کربلا میزدنت
تو روایت داریم لحظه های آخر
شمر اومد با خنجر
پیش چشم مادرت پیکر تو شد بی سر
سنگ انداختند
بعضی ها به پیکرت چنگ انداختند
نیزه هاشونو هماهنگ انداختند
سنگ انداختند
...نوحو علی الحسین ، نوحو علی الغریب
نوحو علی الشهید ، شیب الخضیب....
♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫
تو روایت داریم پاره شد پیرهنت
پیرمردا زدنت
زبونم اسبا رد شدن از بدنت
تو روایت داریم رو زمین پیکر تو
روی نیزه سر تو
رفته از حال کنار بدنت خواهر تو
غوغا کردند
نیزه هاشونو رو جسمت جا کردند
برا بردن سرت دعوا کردند
غوغا کردند
...نوحو علی الحسین ، نوحو علی الغریب
نوحو علی الشهید ، شیب الخضیب...
♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫
تو روایت داریم قصد قربت کردند
تورو غارت کردند
جلوی چشم همه بهت جسارت کردند
تو روایت داریم که عبارو هم بردند
معجرا رو هم بردند
هر چی که بود و نبود تو خیمه هارو هم بردند
غارت کردند
بعد عباس چقدر جرأت کردند
اینا به مال حرام عادت کردند
غارت کردند
...نوحو علی الحسین ، نوحو علی الغریب
نوحو علی الشهید ، شیب الخضیب...
شاعر : #حسین_خدادی
915K
◾ بند اول ◾
عشق حسین شیرینه
خیلی به دل می شینه
ذکر اباعبدالله...
به درد ما تسکینه
چه عشق بی نظیری، ای جانم
چه سرور و امیری، ای جانم
نمیره راه دوری
اگه براش بمیری، ای جانم
ما را سرور
ما را دلبر
ما را مولا
ما را رهبر
ارباب ماها تا روز محشر
ابی عبدالله... یا ثارالله
◾ بند دوم ◾
نام حسین درمونه
مریض اینو می دونه
گفتن یا ثارالله...
مثل دوا می مونه
عجب مه بلندی، ای جانم
چه نام بی گزندی، ای جانم
این اوج افتخاره
که دل بهش ببندی، ای جانم
مولای ما
آقای ما
دنیای ما
روئیای ما
آقا و مولای زیبای ما
ابی عبدالله... یا ثارالله
◾ بند سوم ◾
اسم حسین غمگینه
ماتم او سنگینه
برای جنت رفتن
حُبِّ حسین تضمینه
بر تن او کفن نیست، واویلا
لباس و پیرهن نیست، واویلا
سرش رو نیزه اما
نشونی از بدن نیست، واویلا
بی پیرهن
خونین بدن
صد پاره تن
ای بی کفن
مولا و آقای مظلوم من
ابی عبدالله... یا ثارالله
#هادی_همتی
#شور_امام_حسین
عصر عاشور چه درد انگیز بود کوره خورشید آتش ریز بود درکویر داغ دشت کربلا یاسهای تشنه باغ ولا ازعطش تفترلب میسوختن سوختن برلاله هامی آموختن دودآتش رنگ غربت بوی خون درفضا ی کربلا پیچیده بوددست شوم عقد هاوکینه ها سرگل باغ شرف راچیده بود دختر نازک خیال وتیزهوش دریتیمی راه خود گم کرده بود ازقیامت قامتی برنوک نی راس خونین پدر رادیده بود
بولحظه لر خانم زینبن یامان گونلردی یخسی اللرده گالن گونلردی یاامام زمان آقا
بالالارین بیر سسلنیر عمه بابایم کجاست
بیرسسلنیر عمه عمویم کجاست
بیری دیلر عمه هانی منم وفالی قارداشیم
هانی منم علی اکبریم بالالار داغلیبلار چوللره راوی دیر باخیردیم اوزمان صحنه غمه یاندی قلبم اوت لاندی گوردیم بالالاردان بیر قاچیر چوللراوتور دورورآیاقه
ای بالا نازی چکنر نیت ایل به یادکربلا اگر توفیقمیز اولسابیرقطره کوزیاشی نثار روح زینب ایلیک قطعن ویقینن بوگوزیاشیلری بو آغلاماخلار مرحم اولار اوزینبن یانان روینه دوزدی کربلاده گویمادلر خانم اغلیا الرده اولن قارداشینا
یاالله
باخدی نیزه باشیندایارالی باشا یوخ سوزیم
حسین چوخ باجینن قارداشی دعوالرده اولر رسمیدی خوش دلنن تسلیت اماورلر
کیم گوربدی باجینی قارداش قاباقیندادولر
یاحسین
آخی قارداشی اولن باجینن اطرافن الالراوغلی اولن ننن دورسن الالر تسلیت دیلر
اما امام زمان آقا بجای تسلیت اوچولره قاچان بالالارا تازیانه ورلر
اودامن اودتوتان بالالار قمچی ورلار
راوی دیر یاندی قلبیم اودلاندی ای بالانازی
چکنر گوردیم بیربالاجا قیزاوشاقی گورخدان هراساندی بیله قاچیر چولره
دالی جاسوردوم آتی
ایلیم اوتون خاموش گوردوم بالانن دامنی یانیر خیمه لر یانیر
اوظالم دیر بیله رویم یاندی دالیجا آتی سوردوم بیله باخاندانه گوردوم اوموهنته توش
آتمنان اندیم اشاقه اوتونی سوندوردیم
مودبیدی بالا آچاروبرودوردم اوبالاجا بالا بیرباخدی منه
گورب بیر آزمنم حل یم اولدی چاره سینه بالاجا الرین آتدی گولاخداگوشواره سینه
ایکی الی گوشواره نی تقدیم ایلدی دیدی
ای شیخ آل بوگوشواره نی مندن منی خلاص الدین وارتشکرم سندن دیدی اولده گوردیم منه امانم وار
بیرآجا منه ویرسوی گمانیم واردی اوگوشواره نی المادیم بالادان بیلی سن
هانسی گوشواره دی اوزمانی که سیدالشهداایستدی خیمه لردن ای رلا اوبالاجا بالالاری جمع ایلدی خیمه
بالالارین زروزیوررین آلدی
بالالارراکهنه لباس گیندردی اماایستدی
رقیه گوشواره سن خارج اده ال آتاندا
بالاجا گوشواره سنه گوردی اوبالاجا بالا
بالاجا اللرین گویدی گولاغینه
باباجان فکرایلمه اکبرباجسی دای گالابیلمز اولدرسده دشمن بونی مندن الابیلمز بابا
بابا بوگوشواره نی منه قارداشیم علی اکبر آلیب
اوگوشواره یادگار علی اکبرآقادی امام حسین آقایا ورمدی اما بیله ایکی اللی تقدیم ایلیردیدیم
بالا آلمارام دیدی ظالم سن الماسون ایری
بیرظالیم الاجاخ اوبیری بالاجا باجیم کیمی قولاغیمی بارچالیاجاخ
یارالی یاحسین یاحسین التماس دعا
گوردیم اوبالاجا بالا اوادبلی بالا اشاره ایلدی
ای شیخ اگرامکانی اولسامنه بیر آجاسو
اودم یره مشکی گتیردیم آشاقا
اوبالا جابالیا بیر کاسه سو وردیم گوردیم
اوبالاجا بالا سوجامین آلدی اله دیدم اوچ گوندی تشنه دی
بالابوسودان ایچر گوردیم یوخ سویی گویدی معجرن آلتنا اجازه ور منه آپاریم خیمه لره
آخی منن سورابالاجاباجیم یانیر
یاحسین یاحسین
نچه دقیقه اشاره ایلیم گودال قتلگاهه
ظهر عاشورااولدی قلعه توحیدی ویران ایلدی قوم دنی اوخشادبدی نیزلر نیزاری پزگون گلشنیه یازدم ای کاش یازمیدم بو غمنی نوحنی
گردغم گونسا رخ آینئه گورنیلیر انسه یوز نیزه سینخ بیرسینیه گورنیلر
خانم دایانب تلیده بیله باخیرمیدان جنگه
زینب باخاردی تلیده دلده میدانه دلده واآخا
گوردی یرینن اوینادی بیردن گروه اشقیا
خانم گوردی اوقاچانار قیدی گودال قتلگاهه
نیزه انی آتان شمشیر گوتورر شمشیری
آتان یردن داش گوتورر
جان زینب هانکی باجی دوزرگوره قارداش قالیر داشلار آلتیندا
دوشدی دیلندن دشت ماتمده امیر غافله رحمیسیز لشکر سرای عشقه سالدی ول وله کاش نیزه ورماگینان اعش تاپیدی خاتمه اه اووقتن اهل کوفه کام آلب دینجلدیلردسته دسته قتلگاهه داش ورانار گلدیلر
دای بوردازینب دایانامادی دای بورداخانم
اللرین قویدی باشینا
بیر باخیر خیملر بیر قاچیر گودال قتلگاهه
اللر باشداکیمی سسلیم امدادحسین
حسین دای نه ابوالفضلیم وار نه علی اکبریم وارقارداش
حسین بیر امیدم سنیدون سندن قالیسان داشلار آلتیندحسین
خانم الرین قویدی باشینا ایله قاچاقاچاگلیر اللری باشدا کیمی سسلیم امداد حسین ایلبر یوخدی مسلمان سسلیم امداده حسین
نیلرم ورسالار اوت خیمه سجاده حسین
“اللّهُمَّ انّا نَسْئَلُكَ وَ نَدْعُوكَ بِاسْمِكَ الْعَظيمِ الْاعْظَمِ، الْاعَزِّ الْاجَلِّ الْاكْرَمِ، يا اللّهُ يا اللّهُ
يا اللّهُ،
روضه قتلگاه بامداحی استادطالبی
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃
خیلی قشنگه با حوصله بخونید 🙏🙏🙏
داستان حضرت حبیب بن مظاهر چیست؟ وچه شدکه به او مقام ثبت زیارت زائران امام حسین علیه السلام دادند؟
زمانی که امام حسین علیه السلام کودکی خردسال بود حبیب جوانی بیست ساله بود
او علاقه شدیدی به امام حسین داشت به طوری که هر جا امام حسین می رفت این عشق و علاقه او را به دنبال محبوب خود میکشید
پدرحبیب که متوجه حال پسر شد
از او پرسیدکه چه شده که لحظه ای ازحسین جدانمی شوی ؟حبیب فرمود پدر جان من شدیدا" به حسین علاقه دارم واین عشق وعلاقه مر اتا جایی می کشاندکه درعشق خود فنا میشوم
مظاهر پدر حبیب رو به پسرکرد وگفت حبیب جان آیا آرزویی داری؟ حبیب فرمود: بله پدرجان
چیست؟
حبیب عرض کرداینکه حسین مهمان ماشود.
پدر موضوع علاقه حبیب به امام حسین علیه السلام را با مولای خودعلی علیه السلام درمیان گذاشت وازایشان دعوت کردکه روزی مهمان آنها شوند، امام علی علیه السلام مهمانی حبیب را با جان و دل قبول کرد
روز مهمانی فرا رسید حال و روز حبیب وصف نشدنی بود و برای دیدن حسین آرام و قرار نداشت بر بالای بام خانه رفت و از دورآمدن حسین را به نظاره نشست سرانجام لحظه دیدار سر رسید
از دورحسنین را به همراه پدر دید درحالی که
سراسیمه از بالای پشت بام پایین می آمد پای حبیب منحرف شد و از پشت بام به پایین افتاد
پدر خود را به او رساند ولی حبیب جان در بدن نداشت پدر حبیب که نمی خواست مولایش را ناراحت ببیند بدن حبیب را درگوشه ای ازمنزل مخفی کرد و آرامش خود را نگه داشت
امام علی علیه السلام از اینکه حبیب به استقبال آنها نیامده بود تعجب کرد
فرمود مظاهر با علاقه ای که ازحبیب نسبت به حسین دیدم درتعجبم که چرا او را نمی بینم ؟!
پدر عذرخواهی نمود، گفت او مشغول کاری است.
امام دوباره سراغ حبیب را گرفت وحال او راجویا شد
اما این بارهم پدرحبیب همان جواب را داد
امام اصرارکردکه حبیب را صدا بزنند در این هنگام مظاهر از آنچه برای حبیب اتفاق افتاده را شرح داد
امام فرمود بدن حبییب را برای من بیاورید
بدن بی جان
حبیب را مقابل امام گذاشتن تا چشم امام به بدن حبیب افتاد اشکهایش سرازیر شد رو به حسین کرد و فرمود: پسرم این جوان به خاطرعشقی که به شما داشت جان داد
حال خود چه کاری در مقابل این عشق انجام می دهی؟ اشکهای نازنین حسین جاری شد دستهای مبارکش را بالا برد و از خدا خواست به احترام حسین و محبت حسین حبیب را بار دیگر زنده کند
در این هنگام دعای حسین مسنجاب شد و حبیب دوباره زنده شد.
امام علی علیه السلام رو به حبیب کرد و گفت ای حبیب به خاطر عشقی که به حسین داری خداوند به شما کرامت نمود واین مقام رفیع را به شما داد که هر کس پسرم حسین را زیارت کند نام اورا در دفتر زائران حسین ثبت خواهی کرد.
به همین جهت در زیارت حبیب این چنین گفته شده
سلام برکسی که دو بار زنده شد و دو بار از دنیا رفت.
(ای حبیب تورا به عشق حسین قسم میدهم که هرکس این داستان را نشر دهد نام او را را در دفتر زائران حسین ثبت کن.)
منابع:
دانشنامه امام حسین(ع) نوشته ایت الله محمدی ری شهری
منتخب طریحی
مقتل خوارزمی
منتهی الامال
زینب من مدافع حرم باش مراقب چادر دخترم باش!
نیفتد از سر چادر و معجر الله اکبر الله اکبر…
حسین سرباز ره دین بود عاقبت حق طلبی این بود…
از سر نی گفت سبط پیمبر الله اکبر الله اکبر…

شاه گفتا کربلا امروز میدان من است عید قربان من است!
مادرم زهرا در این گودال مهمان من است عید قربان من است!
خواهرم زینب پرستار یتیمان من است عید قربان من است…
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
محمود کریمی زینب من مدافع حرم باش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این نوحه به عنوان نوحه سراسری در
شب عاشورا در
دفاع از حجاب وعفاف خوانده خواهد شد.
لطفا در تمامی گروه ها پخش شود؛
تا مثل سرود سلام فرمانده بازتاب
گسترده داشته باشد.
شما هم با پخش در ثواب شریک شوید.
🖇❤️•°`~
حسینی باشیم
#مُحِبْ
•🕊
608.9K
اي ساربان اي ساربان
(روز اول محرم)
اي ساربان اي ساربان
آهسته ران اين كاروان
اصغر بود در خواب ناز
آهسته ران اي ساربان
اي ساربان اين اصغراست
از برگ گل نازكتر است
او از همه كوچكتر است
دل مي برد از كاروان
اي ساربان چون ره روي
خار رهت را جمع كن
چون بعد از اين پر خون شود
پاهاي ناز كودكان
اي ساربان در كاروان
يك دختري شيرين زبان
در چهره و قد و بيان
دارد ز زهرا صد نشان
اي ساربان اين را بدان
آيد زماني آن چنان
از كينه هاي دشمنان
گردد دو گوشش خون چكان
اي ساربان كينه جو
اين دختر از ضرب عدو
با تازيانه پيكرش
شود به رنگ ارغوان
اي ساربان خونين دلم
ايد چو ياد محملم
آن گه كه بي معجر شوند
نيلوفران خسته جان
اي ساربان روزي رسد
كا ندوه جان سوزي رسد
خورشيد سوزان مي خورد
بر پيكري بي سايبان
اي ساربان تندي مكن
با عاشقان رندي مكن
در فكر غارت رفته اي
انگشتري چون شد عيان
اي ساربان در قتلگه
برغ دو چشماني سيه
افتاده بر روي تو و
شرمي نمي كني از آن
اي ساربان سنگدل
آن حنجر ببريده را
مي بيني و با خنجرت
مي بري انگشت گران
اي ساربان پر شرر
بر گوش جان تو مگر
ايا نيايد ناله اي
از مادري قامت كمان
اي ساربان در كمين
بشنو كنون صوتي حزين
گويد مبر انگشت از اين
بي سر تن در خون تپان
اي ساربان اين سان مران
خون گشته دلها الامان
اي ساربان اي ساربان
آهسته ران اين كاروان
نوای حاج احمد مفرح
#کانال_گریزهای_محرم_و_نوحه_های_الحرمین
خانم افضلی:مسئول کانون مداحان شهرستان رامشیر
#متن_روضه
🔸آتش زدن به خانهي مولا بهانه بود
امشب دلت رو با من همراه کن بریم مدینه...
بریم خونه ی امیرالمومنین...
🔸آتش زدن به خانهي مولا بهانه بود
🔸مقصود خصم، كشتن بانوي خانه بود
ای وای...ای وای
🔸از آن به باب وحي لگد زد عدو كه ديد
🔸جان علی به پشت در آستانه بود
روضه امشب خیلی سنگینه...
شیعه تا قیام قیامت، با این مصیبت میسوزه...
یه عده نامرد ریختند در خونه حضرت زهرا...
(مدینه.. عجب روزایی رو دیدی)
یه نامردی اومد جلو...
صدازد... علی بیرون بیا...
زهرای مرضیه حامی ولایته...
اومد پشت درب خونه...
شاید اینا ببینند دختر پیغمبره...
حیا کنند برگردند...
فرمود...
أَما تَتَّقِی اللَّهَ؟ تَدْخُلُ عَلی بَیْتی
از خدا نمیترسی نانجیب...
برا چی اومدید...
مگه نمیدونید...
ما عزاداریم...
نانجیب صدا زد: دختر پیغمبر...
در رو باز کن...
وگرنه خونه رو آتیش میزنم...
خود نامردش نامه نوشت گفت معاویه...
میدونی چه کردم...
هر چی صدا زدم زهرای مرضیه در رو باز نکرد...
تازیانه رو از قنفذ گرفتم واويلا...
أَخَذْتُ سَوْطَ قُنْفُذٍ فَضَرَبْتُ
اول با تازیانه...
دختر پیغمبر رو زدم...
گفتم حالا هیزم ها رو بیارید...
دیدم زهرای مرضیه بازم استقامت میکنه...
فَضَرَبْتُ كَفَّيْهَا بِالسَّوْطِ فَأَلَّمَهَا، فَسَمِعْتُ لَهَا زَفِيراً وَ بُكَائا
سادات منو ببخشید...
میگه دوباره با تازیانه به دستان مبارک زدم...
صدای ناله دختر پیغمبر بلند شد...
نزدیک بود دلم بسوزه...
اما... یاد کینه هایی که از علی داشتم افتادم و...
هر چقدر توان داشتم جمع کردم...
با لگد...
محکم به در زدم...
همینجا بود زهرای مرضیه یه جوری ناله زد...
انگار تمام مدینه زیر رو شد...
🔸کاش روز حادثه، در پشت زهرا نبود
🔸شاهد پهلوشکستن، زینب کبری نبود
یا صاحب الزمان
🔸کاش وقت در شکستن، پای دشمن میشکست
🔸تا که میخ در، نشان پهلوی زهرا نبود
اما معاویه... به اینا اکتفا نکردم...
تا زهرا در مقابلم قرار گرفت...
فَصَفَقْتُ صَفْقَةً عَلَى خَدَّیْهَا مِنْ ظَاهِر ِ الْخِمَارِ فَانْقَطَعَ قُرْطُهَا وَ تَنَاثَرَتْ إِلَى الْأَرْض
آی غیرتی ها...
طاقت دارید بگم یا نه...
میگه از روي مقنعه...
آنچنان سيلي زدم...
گوشواره شكست و روی زمين افتاد..
(منبع: بحارالانوار، ج30، ص 492)
🔸بابا ببین که مادر
🔸خورده زمین پشت در
بابا بیا ببین...
مادرم رو کشتند...
🔸پاشیده روی دیوار
🔸خون از پهلوی مادر
روضه من تمام...
فقط همینو بگم...
اگه اینجا خونه امیرالمومنین رو آتیش نمیزدند...
کربلا کسی جرات نداشت خیمه ابی عبدالله رو آتیش بزنه...
راوى ميگه ديدم...
روز عاشورا...
يه بى بى مجلله...
ميان يه خيمه نيمه سوخته...
هی وارد میشه...
بيرون مياد...
عرضه داشتم بى بى جان...
دارید چکار میکنید...
خيام حرم آتیش گرفته...
فرمود... من داخل اين خيمه يه بيمار دارم...
امام سجاد... از شدت بیماری، با صورت به زمین افتاده...
میترسم بیمارم در آتش بسوزه...
🔸از آن ترسم که آتش برفروزد
🔸میان خیمه بیمارم بسوزد
🔸از آن ترسم که آتش شعله گیرد
🔸میان خیمه بیمارم بمیرد
🔸درون خیمه زین العابدین است
🔸همه دار و ندار من همین است
خانم افضلی:مسئول کانون مداحان شهرستان رامشیر
روضه خوانی شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها (روضه اذان بلال)سید مهدی میرداماد
اذان بگو که،یاس کبود دلتنگ است
اذان بگو که اذان تو ،آسمان رنگ است
اذان بگو که پس از رحلت رسول خدا
مصاحب دل من،ناله ی شباهنگ است
اذان بگو به صدای بلند،افشا کن
اذان فقط اذان نبود،بلال برو بالای مأذنه بگو چه خبره،
اذان بگو به صدای بلند،افشا کن
که پشت پرده ایمان، فریب و نیرنگ است
اذان بگو که بدانند بعد پیغمبر
نصیب آینه های خدانما سنگ است
نه من غبار یتیمی نشسته بر رویم
ببین جمال آینه هایم مکدر از زنگ است
اومد تو کوچه ی بنی هاشم،مدتی زیادی نیست بلال از مدینه رفته،تا رسید جلوی در خونه ی فاطمه،من ازت یه سئوال می کنم،کدوم در،یه نگاه به در و دیوار سوخته کرد،این همون دریه که جبرئیل می ایستاد،چه خبره؟چی شده مدینه؟نه،بلال
نه من غبار یتیمی نشسته بر رویم
ببین جمال آینه هایم مکدر از زنگ است
بی بی اذون می خواد بشنوه،ولی نه همون اذون،این جوری اذون به دل بی بی می شینه
بگو که اشهدان علی ولی الله
بگو که لحن مناجات من غم آهنگ است
بگو آی مردم،این همون علی ِ که پیغمبر جلوی شما دستشو آورد بالا،حالا همون دستارو با طناب می بندید،ای وای بر شما
بگو که فاطمه در حشر اگر ناز کند
بهشون بگو رضایت من همه چیزه،بهشون بگو بابام گفته، ان الله یغضب لغضب فاطمه،ویرضی لرضاها
بگو که فاطمه در حشر اگر ناز کند
کُمیت جمله شفاعت کنندگان لنگ است
به این مردم یه پیغام دیگه ام برسون،بگو که :
بگو که فاطمه این یکی دو روز مهمان است
سفر به خیر بگویید وقت ما تنگ است
زود برو بالای مأذنه، رفت بالای مأذنه،همه تو خونه هاشونن،کسی منتظر نیست،همه می دونند،بلال دیگه تو مدینه اذون نمی گه،یه مرتبه مدینه لرزید،صدای بلال خونه به خونه ی مدینه و طی کرد.
الله اکبر
این الله اکبر،در ودیوار مدینه رو بیدارکرد،
الله اکبر
تا صدای الله اکبر بلند شد،انگار بی بی یه جون دوباره گرفت،اشاره کرد به بچه هاش بلند شن،زیر بغل هاشو بگیرند،
الله اکبر، الله اکبر
زینبم برو سجاده مو بیار،حسنم برو یه ظرف آب بیار،مادر می خواد،وضو بگیره،بچه ها نمی دونستند خوشحال باشند،ناراحت باشند،علی نگاه کرد،دید رنگ صورت زهرا داره،برافروخته می شه،صدای بلال اینجوری بی بی رو تکون داد
اشهد ان لااله الا الله
یه نگاه کرد علی، دیدفاطمه اش دست به پهلو بلند شد،می خوای نمازبخونی دختر پیغمبر،تو که تا حالا نشسته نماز می خوندی،
اشهد ان لااله الا الله
ایستاد بی بی،قربونت برم مادر،تا صدای بلال بلند شد،
اشهد ان محمدً
عبارت تاریخ،می گه: فشهقت فاطمه،دیدن بی بی یه ناله زد، و سقطت بوجه ها و غشیا علیها. دیدن فاطمه با صورت اُفتاد رو سجاده، ان شاءالله هیج وقت مادرت جلوت از هوش نره،زینب هی تو سرش می زد،حسین دوید گفت:بلال دیگه بسه،وای….، این یه اذون نیمه کاره بود،دیگه بعد از اسم پیامبر همه چیز به هم خورد،اذون ادامه پیدا نکرد،من یه اذون دیگه یادمه،یه جای دیگه ام یکی دیگه اذون گفت،اونم تو مجلس شراب،اونجایی که دستای زینب و بستند، زین العابدین داره خطبه می خونه،حرومزداه می خواد کسی صدای زین العابدین و کسی نشنوه،گفت:پاشو اذان بگو،تا اذون گفت:کلمه کلمه امام سجاد،با اذون اون مرد حرف زد،رسید به اسم پیغبر گفت: صبر کن مؤذن یه سئوال دارم،یزید علیه لعنه،نشسته رو تخت نعصش،گفت:داری می گی محمد،سئوالم اینه ،این محمدی که می گی،جد منه یا جد یزید،همه ایستادن،گفت جوابشم همه می دونید،می دونید جد یزید کس دیگه است،اگه جد منه، پس چرا دستای من و تو غل و زنجیر بستید،اگه جد منه این حسین بابای منه،چرا داری با چوب خیزران می زنی،ای حسین………….