eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
18.4هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
425 فایل
کپی مطالب بدون نام کانال ممنوع⛔️ #کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
مشاهده در ایتا
دانلود
حاج ابوذر بیوکافیMoharram 1402.04.31 - Shab 05 - H-Ashouraeian.Tehran - 02 - Abozar Biukafi - Rouzeh - Edit.mp3
زمان: حجم: 16.4M
یازده سال است دستت هست در دستم عمو یازده سال است در آغوش تو هستم عمو هر کجا افتاده‌ام از پا صدایت کرده‌ام بارها جای عمو بابا صدایت کرده‌ام تو هوای بچه‌های مجتبی را داشتی هیچ فرقی بین من با دخترت نگذاشتی راحت و آسوده در آغوش تو خوابیده‌ام گاه دلتنگ پدر بودم تورا بوسیده‌ام می‌نشستی می‌نشستم زود روی دامنت داشت عطر فاطمه بوی خوش پیراهنت بعد بابای شهید خود شدم دلبند تو تو شدی بابای من، من هم شدم فرزند تو بین آغوشت عموجان جای عبدالله شد اینچنین شد کنیه‌ات «بابای عبدالله» شد تو بغل کردی مرا هروقت که خسته شدم اینچنین شد من به آغوش تو وابسته شدم پس چرا حالا میان قتلگاه افتاده‌ای؟! پس چرا بر سینه‌ی خود شمر را جا داده‌ای؟! پس چرا من را از آغوشت جدا کردی عمو؟! به دلم افتاده دیگر برنمی‌گردی عمو عمه! دارد تیر می‌آید به سوی سینه‌اش وای دارد می‌نشیند شمر روی سینه‌اش عمه! جان مادرت دست مرا محکم نگیر دست‌های کوچکم را هیچ دست کم نگیر گفته بابایم که تا آخر بمانم با حسین گفته بابایم که «لا یومَ کیومکْ یاحسین» سینه‌ام را روبه‌روی تیرها می‌آورم دست خود را زیر این شمشیرها می‌آورم تیری آمد بین آغوشت سرم را قطع کرد «دوستت دا...» تیر حرف آخرم را قطع کرد عمه‌ام گفته گلویت را ببوسم ای عمو حرمله نگذاشت رویت را ببوسم ای عمو از میان اینهمه لشگر به سختی آمدم آخرش هم بین آغوش تو دست‌وپا زدم زیر سم اسب هاشان پیکرم پاشیده است مثل قاسم سینه‌ام به سینه‌ات چسبیده است شاعر : آقای [شب پنجم ۱۴۰۲.۰۴.۳۱] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی
حاج ابوذر بیوکافیMoharram 1402.05.03 - Shab 08 - H-Ashouraeian.Tehran - 03 - Abozar Biukafi - Rouzeh H-AliAkbar A.mp3
زمان: حجم: 13.27M
قبل رفتن سری به حرم بزن سری به خیمه‌ی عمه هم بزن هی از این خیمه به اون خیمه برو جلوی چشام یه کم قدم بزن چجوری راهی مقتل‌ت کنم؟! به خدا باید محولت کنم من هنوز از دیدنت سیر نشدم کاش میشد یه کم معطلت کنم اگه قد و قامتت رشید شده همه محاسنم سفید شده راه کشتن حسینو میدونن تو شهید شی پدرت شهید شده خدایا پیمبرم داره میره اشک چشم خواهرم داره میره همه اهل حرم دارن میگن آخ علی اکبرم داره میره یکی شمشیر روی بازوت میزنه یه نفر پنجه به گیسوت میزنه مادرت فاطمه رو صدا نزن نیزه‌دار نیزه به پهلوت میزنه بمیرم محاصره شده تنت خیلی محتاج زره شده تنت تو خودت گره‌گشای عالمی پس چرا گره‌گره شده تنت؟! چقدر از بدنت خون اومده پسرم پاشو باباجون اومده نگاه کن این اولین بارِ علی عمه از خیمه‌ها بیرون اومده شاعر: آقای [شب هشتم ۱۴۰۲.۰۵.۰۳] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی
حاج ابوذر بیوکافیMoharram 1402.05.04 - Shab 09 - H-Ashouraeian.Tehran - 01 - Abozar Biukafi - Madh.mp3
زمان: حجم: 14.22M
هرکس که دلش خواست ببیند عظمت را باید برود تا که ببیند حرمت را الحق که خدای ادبت، ام بنین است حق خیر دهد والده محترمت را گفتم: قسمی یاد بده، گفت: ابالفضل از آذریان یاد گرفتم قسمت را من بار گناهان خودم را نکشیدم اما به روی شانه کشیدم علمت را فردا قلم عفو شود در صف محشر وقتی ببرد فاطمه دست قلمت را این نیز مقامی است غمت قسمت من شد ممنون خدایم که به من داد غمت را بگذار که در عشق تو این سینه بسوزد دم کن نفسم را که بخوانم دو دمت را "ای اهل حرم میر و علمدار نیامد سقای حسین سید و سالار نیامد" شاعر: [شب نهم ۱۴۰۲.۰۵.۰۴] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی
حاج ابوذر بیوکافیMoharram 1402.05.04 - Shab 09 - H-Ashouraeian.Tehran - 02 - Abozar Biukafi - Zamzameh.mp3
زمان: حجم: 10.67M
نذار که اسمم از قلم بیفته منم نمی‌دازم علم بیفته نیم‌ذارم تا وقتی زنده هستم چشم حرومی به حرم بیفته میرم کسی نمی‌رسه به گردم با بچه‌های تشنه وعده کردم سکینه و رقیه چش به راهن خداکنه دس خالی برنگردم به هر طرف زدم سرابو دیدم به علقمه رسیدم آبو دیدم یه لحظه بین موج آب فرات تصویر بچه ربابو دیدم آب فرات! چرا تو با ما نیستی؟! چرا مث تموم رودا نیستی؟! بچه های فاطمه تشنه موندن مگه تو مهریه زهرا نیستی؟ مشکو زدن امیدا نا امید شد از خجالت محاسنم سفید شد حسین ازت فقط یه خواهش دارم به بچه ها نگو عمو شهید شد خدا ثواب بی‌حسابم میده ساقی کوثر داره آبم میده حسین نمون میون این دشمنا طعنه‌هاشون داره عذابم میده شاعر: [شب نهم ۱۴۰۲.۰۵.۰۴] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی
حاج ابوذر بیوکافیMoharram 1402.05.15 - Shab 20 - H-Sarollah.Rasht - 01 - Abouzar Biukafi - Madh H-Abbas A - Edit.mp3
زمان: حجم: 12.31M
گر بشود موقع عطای اباالفضل اهل کرم می شود گدای اباالفضل جذب خودش کرده و ربوده دلم را چهره‌ی جذاب و دل‌ربای اباالفضل حاجت خود را گرفته است یقیناً نذر کُند هر کسی برای اباالفضل زندگی او همه فدای حسین است زندگی ما همه؛ فدای اباالفضل جمله به جمله فقط حسین حسین است متن تمامی خطبه‌های اباالفضل روی زمین هرچه رد پای حسین است پشت سرش هست رد پای اباالفضل مطمئنم که شریک داغ حسین است گریه کند هر که در عزای اباالفضل روح مناجات ماست؛ حضرت عباس قبله‌ی حاجات ماست؛ حضرت عباس در همه عمر بی‌قرار حسین است زندگی‌‌اش تحت اختیار حسین است ماه بنی‌هاشم است اگر چه اباالفضل جذب حسین است و در مدار حسین است بهر دفاعِ حسین سینه سپر کرد سینه‌ی عباس پاسدار حسین است جان حسین از کسی گزند نبیند تا که اباالفضل در کنار حسین است تیغ حسین است هر دو دست اباالفضل دست اباالفضل ذوالفقار حسین است لحظه‌ی جان دادنش کنار شریعه دل نگران، چشم انتظار حسین است آه ! اباالفضل بین علقمه افتاد بر روی دامان پاک فاطمه افتاد شاعی: آقای [شب بیستم ۱۴۰۲.۰۵.۱۵] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی
خوشا به حال دو چشمی که هست گریانت خوش آن زبان که فقط هست مرثیه خوانت خوش آن دهان که به ذکر تو می‌شود خوش بو خوش آن کسی که شود ذاکر خوش الحانت مگر چه کرده‌ای آخر که هر شب جمعه پیمبران و خدا می‌شوند مهمانت برایم از همه در زندگی عزیزتری حسین جان! پدر و مادرم به قربانت چه می‌شود سر این رو سیاه را چون جُون زمان مرگ بگیری به روی دامانت چه لطف‌ها به نمک ناشناس‌ها کردی لئیم‌ها متنعم شدند از خانت اطاعت از تو نکردند مردم کوفه اگرچه بود دو عالم مطیع فرمانت خدا هرآنچه بلا خلق کرده در دنیا به کربلا همه یک جا نشست بر جانت چنان تو صبر برای مصائبت کردی فرشتگان الهی شدند حیرانت ببین رسیده کجا کارت ای حسین غریب! حرام زاده شده دست بر گریبانت مگر که چنگ به خورشید میتوان انداخت؟ که شمر پنجه کشیده به روی تابانت! چرا خراب نشد آسمان؟ نمی‌دانم! سه روز روی زمین ماند جسم عریانت! بریده باد دو دست یزید و ابن زیاد که می‌زدند چنان خیزران به دندانت علی کجاست ببیند که بین کوفه و شام کسی نبود نوازشگر یتیمانت؟! ✍️