eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
18.5هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
425 فایل
کپی مطالب بدون نام کانال ممنوع⛔️ #کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
مشاهده در ایتا
دانلود
زمان: حجم: 1.21M
شب هفت علی شدای دل افکار هوای کوفه شد مشتاق آن دیدار شب هفت و دلم مست رُخ یار دل طفلان شده مجنون و بیمار شب هفت است و دل بی تاب و بیدار دلم شد زاین عزا آشفته و زار شب هفت علی دلها حزین است دل اولاد او زار و غمین است بگو بادصبا محبوب ما کو بگو دلدار بس مجذوب ما کو نگاره دلکش و مطلوب ما کو سرشک و دیده ی مرطوب ما کو بگو آن دلبر بس خوب ما کو جهان فارق از آشوب ما کو هر آن کس جذب دلبر شد بیاید دلی که مست حیدر شد بیاید شب هفت علی دل بی قرار است حسین از داغ اوشب زنده دار است شب هفت است و عالم برمدار است حسن خود اشک ریزان بر مزار است به چشم زینبش ابر بهار است یل نام آوری دلخون یار است شب هفت علی دلها به شین است کنارقبر بابایش حسین است شب هفت است و دل ها شد حسینی پیمبر گفته حیدر " نورُ عَینی " به یادش دارم اشک و شور و شینی دگر زینب توداغ کس نبینی مرا مانده کنون بر دوش دِیْنی تویاحیدر قرار عالمینی شب هفت علی دل پرنواشد دل من راهی کرب و بلا شد اگرصدسال قبرت بی نشان بود دلت آشفته از آن ناکسان بود یقیناً یارت آنشب روضه خوان بود به یاد زینبت اشکش روان بود غم دوری تو بس بی امان بود دو چشم کوفیان بس خون فشان بود شب هفت است وبارانی است حالم زداغت رنگ مشکین است شالم شب یاراست و کار یار آه است دل ما از گنه تار و سیاه است غمینْ دلهای ما تا به پگاه است شب کوفه بسی دلْ تنگ ماه است اسیر آه مهدی گاه گاه است گمانم فاطمه در قتلگاه است شب هفت است و جان ها مست و شیداست که حیدر تا ابدشاه دل ماست (مجنون کرمانشاهی) اجرا: 🎤
۲۰۲۴_۰۶_۱۵_۱۱_۵۴_۰۴.mp3
زمان: حجم: 1.27M
_یامسلم ابن عقیل، هستم به کویت دخیل ابن العقیل بودودلیری سواره بود مردی که در سپهر شجاعت ستاره بود درکوفه او اجازه جنگ آوری نداشت آماده باش، منتظر یک اشاره بود آمدبه کوفه تاکه بگیردوفا وعهد از این که مانده بود دلش پرشراره بود هجده هزارنامه زمردم روانه کرد در جستجوی یافتن راه چاره بود آمدحسین تاکه به عهدش وفا کند در حلقه محاصره صدها سواره بود مسلم اسیرمردم وقومی که بیوفاست دیدی که زخم هاش فزون از شماره بود کوفه میا که شد سرمسلم جدازتن برخاک کوچه پیکر مسلم ستاره بود کوفیه میا که دست به دستان تیغ بود آقا سه شعبه در پی ذبحی دوباره بود شرمنده ام که نوشتم حسین بیا آقامیاکه پیکر من پاره پاره بود . کوفه میا که غارت خیمه کند عدو دعوا سر کشیدن یک گوشواره بود اشعار مجنون کرمانشاهی(آرمین غلامی): .
نوحه مسلم.....mp3
زمان: حجم: 1.13M
_یامسلم ابن عقیل، هستم به کویت دخیل ابن العقیل بودودلیری سواره بود مردی که در سپهر شجاعت ستاره بود درکوفه او اجازه جنگ آوری نداشت آماده باش، منتظر یک اشاره بود آمدبه کوفه تاکه بگیردوفا وعهد از این که مانده بود دلش پرشراره بود هجده هزارنامه زمردم روانه کرد در جستجوی یافتن راه چاره بود آمدحسین تاکه به عهدش وفا کند در حلقه محاصره صدها سواره بود مسلم اسیرمردم وقومی که بیوفاست دیدی که زخم هاش فزون از شماره بود کوفه میا که شد سرمسلم جدازتن برخاک کوچه پیکر مسلم ستاره بود کوفیه میا که دست به دستان تیغ بود آقا سه شعبه در پی ذبحی دوباره بود شرمنده ام که نوشتم حسین بیا آقامیاکه پیکر من پاره پاره بود . کوفه میا که غارت خیمه کند عدو دعوا سر کشیدن یک گوشواره بود اشعار مجنون کرمانشاهی(آرمین غلامی): # شب عرفه/۱۴۰۳/کرمانشاه ،شنبه۲۶خرداد
رجز امام رضا (ع)  آقا تورا امیرخراسان نوشته اند اینجا مرابه کوی تومهمان نوشته اند بی تو نفس به سینه ماتنگ میشود نام تورا به درد. درمان نوشته اند ماعاشقان صحن وسرای توبوده ایم عشق توبه راعالم امکان نوشته اند برتر زجنت وزبهشت است صحن تو ماراگدای روضه ی رضوان نوشته اند   دیدم تمام وسعت این گنبد کبود گنبد طلای شاه خراسان نوشته اند   اینجابود دلی  که هوای تو کرده است شاداست در حریم تو مهمان نوشته اند   برکت گرفته عمر من ازنام تو رضا روزی عمر من چه فراوان نوشته اند   دست مرا بگیر و بده حاجت مرا برسینه ام  رضا  شه خوبان نوشته اند دیدم میان این همه اذکار غرق نور برطاق عرش ذکر رضاجان نوشته اند  
بسم الله الرحمن الرحیم -اشعارناب دشتی الاام البنین مویش کشیدند به نخلستان دوبازویش بریدند نبودی وتنش شدتیرباران بمیرم پیکرش درخون کشیدند انیس گریه‌ها افتادم ازپا امیره کربلا افتادم ازپا کمانی تر شدم چون زینب زار سرِ پیری خدا افتادم ازپا توراچون برگی از پاییز دیدم دلم را از غمت لبریز دیدم به رویِ نیزه راست کاش می‌ماند سرت بر روی اسب آویز دیدم عزایت غصه هابر سینه دارد غباری بر رخ آئینه دارد زِ داغت خاک و بر سر ریختم من دگر عباس دستم پینه دارد فتاداز سرو پر بنیاد دستش فتادازقامت شمشاد دستش دو دستی که عصای پیریم بود خداوندا زِ تَن اُفتاد دستش
شب هفت علی شدای دل افکار هوای کوفه شد مشتاق آن دیدار شب هفت و دلم مست رُخ یار دل طفلان شده مجنون و بیمار شب هفت است و دل بی تاب و بیدار دلم شد زاین عزا آشفته و زار شب هفت علی دلها حزین است دل اولاد او زار و غمین است بگو بادصبا محبوب ما کو بگو دلدار بس مجذوب ما کو نگاره دلکش و مطلوب ما کو سرشک و دیده ی مرطوب ما کو بگو آن دلبر بس خوب ما کو جهان فارق از آشوب ما کو هر آن کس جذب دلبر شد بیاید دلی که مست حیدر شد بیاید شب هفت علی دل بی قرار است حسین از داغ اوشب زنده دار است شب هفت است و عالم برمدار است حسن خود اشک ریزان بر مزار است به چشم زینبش ابر بهار است یل نام آوری دلخون یار است شب هفت علی دلها به شین است کنارقبر بابایش حسین است شب هفت است و دل ها شد حسینی پیمبر گفته حیدر " نورُ عَینی " به یادش دارم اشک و شور و شینی دگر زینب توداغ کس نبینی مرا مانده کنون بر دوش دِیْنی تویاحیدر قرار عالمینی شب هفت علی دل پرنواشد دل من راهی کرب و بلا شد اگرصدسال قبرت بی نشان بود دلت آشفته از آن ناکسان بود یقیناً یارت آنشب روضه خوان بود به یاد زینبت اشکش روان بود غم دوری تو بس بی امان بود دو چشم کوفیان بس خون فشان بود شب هفت است وبارانی است حالم زداغت رنگ مشکین است شالم شب یاراست و کار یار آه است دل ما از گنه تار و سیاه است غمینْ دلهای ما تا به پگاه است شب کوفه بسی دلْ تنگ ماه است اسیر آه مهدی گاه گاه است گمانم فاطمه در قتلگاه است شب هفت است و جان ها مست و شیداست که حیدر تا ابدشاه دل ماست (مجنون کرمانشاهی)
درشب هفت عزا ذکرملائک یا علی در زمین دارم عزایت انت مولانا علی درشب هفت علی عرش خداغرق عزاست شدعزای توبپا درآسمانها یاعلی قاب قوسین نبی در ابروی خم گشته ات عرصِهِ واویلتا شد صحن او ادنی علی مرز و بوم هل اتی وُ انماشدسوگوار برتو شدگویا همه آیات ما اوحی علی نرگس مستت شراب کاسه ی چشمت سبوح ایُّها السّاقی اَدِرْ کأساً وَ ناوِلْها علی برتو گریم ای سپهر دولت حِصنِ حَصین اعتصام اوصیا را ِعُرْوَةِ الْوُثْقَى علی شاهراه رستگاری بشر در دست توست کاشف اسرارِ سبحان الذی اسری علی ذکرموسای کلیم انی اعوذ بالنجف خضر شد سایه نشینت ای مه بطحا علی زحمت پیک اجل بر روی دوش زوالفقار عبدود را گوشمالی داد در هیجا، علی شهپر روح القدس افتاده اندر این عزا گرید از داغ غم تو دیده تقوی علی درشب هفت عزایت دیده عالم گریست چون بنفشه سر فروبردم به زانو یا علی ✍شاعر: (مجنون کرمانشاهی)