نوحه مسلم.....mp3
زمان:
حجم:
1.13M
#_شهادت_مسلم_ع
_یامسلم ابن عقیل،
هستم به کویت دخیل
ابن العقیل بودودلیری سواره بود
مردی که در سپهر شجاعت ستاره بود
درکوفه او اجازه جنگ آوری نداشت
آماده باش، منتظر یک اشاره بود
آمدبه کوفه تاکه بگیردوفا وعهد
از این که مانده بود دلش پرشراره بود
هجده هزارنامه زمردم روانه کرد
در جستجوی یافتن راه چاره بود
آمدحسین تاکه به عهدش وفا کند
در حلقه محاصره صدها سواره بود
مسلم اسیرمردم وقومی که بیوفاست
دیدی که زخم هاش فزون از شماره بود
کوفه میا که شد سرمسلم جدازتن
برخاک کوچه پیکر مسلم ستاره بود
کوفیه میا که دست به دستان تیغ بود
آقا سه شعبه در پی ذبحی دوباره بود
شرمنده ام که نوشتم حسین بیا
آقامیاکه پیکر من پاره پاره بود
.
کوفه میا که غارت خیمه کند عدو
دعوا سر کشیدن یک گوشواره بود
اشعار مجنون کرمانشاهی(آرمین غلامی):
#_شهادت_مسلم_ع
✅ #آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
# شب عرفه/۱۴۰۳/کرمانشاه
#مسجدمعتمدالدوله ،شنبه۲۶خرداد
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
مدح امام عصر..۱.....mp3
زمان:
حجم:
2.13M
#امام_زمان_مناجات/ ۱۴۰۳
#امام_زمان_زمزمه
#مداح.حاج آرمین غلامی
دور از تو ای شاه زمن ، بیزارم از باغ و چمن
دل شد زهجرت پر محن یابنالحسن یابنالحسن
تا کی بگویم ای خدا این معز الاولیا
بازآ عزیز ذوالمنن یابنالحسن یابنالحسن
ای مهدی زهرا بیا آواره صحرا بیا
بنگز زمانه پر فتن یابنالحسن یابنالحسن
شاها امان از بی کسی پس کِی به داد ما رسی
بادا فدایت جان من یابنالحسن یابنالحسن
درد مرا درمان بده کار مرا سامان بده
بگشا گره از کار من یابنالحسن یابنالحسن
شاها نگر در کربلا از ظلم و جور اشقیا
جسم حسینِ بی کفن یابنالحسن یابنالحسن
افتاده بر روی زمین نعشِ حسینِ نازنین
اشکی فشان بر آن بدن یابنالحسن یابنالحسن
تاجِ سرِ حبل المتین شد از جفا نقش زمین
گشته جدا راسش زتن یابنالحسن یابنالحسن
#مدح امام زمان.ع.
#/کرمانشاه
#عصرجمعه ـ۱۶آذرماه_
#مسجدحسین ابن علی(قربی)
#حتما_گوش_کنید_و_نشردهید
مداح،،
#حاج_آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_امالبنین_مرثیه
-اشعارناب دشتی
الاام البنین مویش کشیدند
به نخلستان دوبازویش بریدند
نبودی وتنش شدتیرباران
بمیرم پیکرش درخون کشیدند
انیس گریهها افتادم ازپا
امیره کربلا افتادم ازپا
کمانی تر شدم چون زینب زار
سرِ پیری خدا افتادم ازپا
توراچون برگی از پاییز دیدم
دلم را از غمت لبریز دیدم
به رویِ نیزه راست کاش میماند
سرت بر روی اسب آویز دیدم
عزایت غصه هابر سینه دارد
غباری بر رخ آئینه دارد
زِ داغت خاک و بر سر ریختم من
دگر عباس دستم پینه دارد
فتاداز سرو پر بنیاد دستش
فتادازقامت شمشاد دستش
دو دستی که عصای پیریم بود
خداوندا زِ تَن اُفتاد دستش
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها