eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
18.5هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
425 فایل
کپی مطالب بدون نام کانال ممنوع⛔️ #کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال‌ روضه دفتری تلگرام وایتا4_5920171165480914113.mp3
زمان: حجم: 5.55M
‍ ‍ 🏴 مداح:👌😭 هجوم ِ موجِ بلا را به چشم خود دیدم غروبِ کرببلا را به چشم خود دیدم به سر زنان پیِ عمه به روی تل رفتم ذبیحِ دشتِ منا را به چشم خود دیدم میانِ آن همه نیزه به دست در گودال سنان ِبی سروپا را به چشم خود دیدم به زورِ نیزه زِرِه را ز تن در آوردند مُرَملٌ بدماء را به چشم خود دیدم زقتلگاه همه دستِ پُر که می رفتند به دوشِ خولی عبا را به چشم خود دیدم زمان حملة آن ده سوارِ تازه نفس غبارِ رویِ هوارا به چشم خود دیدم میانِ پنجة هر نعل تازه و میخش لباسِ خون ِ خدارا به چشم خود دیدم سلام بر بدنِ بی سری که عریان شد تنِ به خاک ،رها را به چشم خود دیدم میانِ طایفه ها رأسها که قسمت شد سرِهمه شهدا را به چشم خود دیدم عمو که خورد زمین رویِ حرمله واشد تمام واقعه هارا به چشم خود دیدم به پشتِ خیمه به دنبال ِ قبر اصغربود شکارِ رأسِ جدارا به چشم خود دیدم فرارِ دختری آتش گرفته در صحرا میانِ هلهله را به چشم خود دیدم گذشته از همه اینها به شهرِ بد نامان زمانِ قحطِ حیارا به چشم خود دیدم میانِ مجلسِ نامحرمان وبزمِ شراب ورودِ آل عبا را به چشم خوددیدم تَهِ پیالة خود را کنارِ سر می ریخت قمار وتشتِ طلا را به چشم خود دیدم ضریحِ صورتِ جدم دوباره ریخت به هم شتابِ چوبِ جفارا به چشم خود دیدم عزیز کردة زهرا کنیزِ مردم نیست اشارة دو سه تا را به چشمِ خود دیدم
امروز به کوی تو گرفتار زیاد است مثل من شرمنده گنهکار زیاد است اما کرم توست که بسیار زیاد است بخشندگی ات حضرت غفار زیاد است آمد وسط روز گنهکارِ فراری با نامه جرم و گنهم کار نداری جا مانده ماه رمضان آمده امروز آلودهٔ بی نام و نشان آمده امروز چون طفلِ فراری نگران آمده امروز خسران زده ای گریه کنان آمده امروز گفتی که گناه دل پر آه ببخشی امروز به اندازه ی یک ماه ببخشی بعد از رمضان رشته ی خود با تو بریدم من هرچه کشیدم فقط از خویش کشیدم روز عرفه آمد و شد تازه امیدم آغوش گشودی که به سوی تو دویدم برگشته ام و خسته از این فاصله هستم من توبهٔ بسته به شب قدر شکستم آفت زده بر حاصل من بار ندارد این بار به غیر از تو خریدار ندارد این بنده خودش آمده پس جار ندارد گفتند زمین خورده که آزار ندارد لعنت به کسی که به زمین خورده لگد زد برآینه ای سنگ زد و وای چه بد زد هر چند ندیدم ز دعایم اثراتی نه حال بکا دارم و نه حال صلاتی من را برسانید به یار عرفاتی جز عشق حسین نیست مرا راه نجاتی امروز نظرها همه بر دست حسین است چشمان خدا جانب بین الحرمین است امروز ز چشمان حسین اشک روان است فریادِ حسین کوفه میا ورد زبان است زهرا به دلِ سوخته اش مرثیه خوان است عباس بیا زینب کبری نگران است فکرش بخدا شعله در این سینه کشیده این پرده نشین کوچه و بازار ندیده جمع اند محارم همه دور و بر زینب تعظیم نمایند همه محضر زینب ارباب شده سایهٔ روی سر زینب یک عمر ندیده است کسی معجر زینب تاکه نکند دخت علی دلهره احساس زانو زده پیش قدمش حضرت عباس ای کاش که این قافله آزار نبیند در کرببلا داغ علمدار نبیند چشمان حرم کوچه و بازار نبیند این قافله را چشم خریدار نبیند این راه پس از کرببلا راهِ عذاب است این راه مسیرش وسط بزم شراب است
شب زيارتى حضرت آید ز حرم ناله ی زهرا شب جمعه غوغا بشود عرش معلا شب جمعه یک هفته نگه داشته غم های دلش را تا لحظه ی دیدارِ پسر تا شب جمعه زیر بغل فاطمه را فضّه گرفته با مریم و آسیه و حوّا شب جمعه با قامت خم، چادر خاکی، رخ نیلی تا صبح کند زمزمه برپا شب جمعه پیراهن خونی شده بر دست بگیرد بر پا بشود محشر کبری شب جمعه مادر گره ی معجر خود باز نموده در لحظه ی بوسیدن رگها شب جمعه آن موی بهم ریخته که در پَسِ در سوخت گردد ته گودال هویدا شب جمعه این بوسه کجا! بوسه ی گودال کجا و یادی کند از زینبِ تنها شب جمعه گوید پسرم موی تو را شمر بهم ریخت ترکیب سر و روی تو را شمر بهم ریخت با دسته خنجر به سر و صورت تو زد زیبایی ابروی تو را شمر بهم ریخت بر صورت خود چنگ زدم داد کشیدم هربار که گیسوی تورا شمر بهم ریخت آمد به سرت آنچه سر مادرت آمد با پازد و پهلوی تورا شمر بهم ریخت ترسید که نفرین نکنی بر دهنت زد لبهای دعاگوی تورا شمر بهم ریخت
دودمه شب اول محرم دست بسته میکنم تعظیم آقا محضرت رحم کن بر خواهرت التماست می کنم برگرد جان مادرت دودمه شب دوم محرم برسپاهی چرخش تیغ نگاهت غالب است عصمت الله حرم احترام محملت مانندکعبه واجب است عصمت الله حرم دودمه شب دوم محرم باادب زانو گرفته زاده ام البنین عصمت الله حرم ظهرامروزت کجا و ظهر روز اربعین دودمه شب دوم محرم با تو شد کرببلا عرش معلا زینب دخت زهرا زینب کوچه واکرده علمدار بفرما زینب دودمه شب سوم محرم با توسل به علمدار نفس می‌گیرم فاتح شام منم من خودم راس تورا یک شبه پس می‌گیرم دودمه شب سوم محرم من اگر گریه کنم عرش خدا میلرزد نوه فاطمه ام پای این سر بخدا جان بدهم می ارزد دودمه شب سوم محرم بایداین دشمن بداند کیستم کیستم ثانی زهرا منم شام را ویران نسازم من رقیه نیستم دودمه شب چهارم محرم یک نفس جام بلایت را خودم سرمیکشم زینب کبری منم برهواخواهی تو از خیمه لشگر میکشم دودمه شب چهارم محرم وای اگر امروز جنگیدن به من واجب شود کربلا خیبر شود زینب کبری علی بن ابیطالب شود کربلا خیبر شود دودمه شب چهارم محرم نعره حیدری ام تیزتراز شمشیر است من خودم یار توام دختر شیر به میدان بزند چون شیر است دودمه شب پنجم محرم آمدم زنده کنم خاطره ء رزم پدر مددی یاحیدر حسن کوچک این دشت منم ای لشگر مددی یاحیدر دودمه شب پنجم محرم پاسخ هل من معینت آمدم کاری کنم شاه رایاری کنم بی زره مانندقاسم آبروداری کنم دودمه شب پنجم محرم آخرین حاجی ام و آمده ام قربانگاه لک لبیک عمو حسن کوچک این دشت منم عبدالله دودمه شب پنجم محرم من که عبدالله نامم در عمل عبدالحسین زاده شیرجمل می دوم از خیمه ها لبیک شاه عالمین دودمه شب پنجم محرم طفل ده ساله شود یک تنه سردار سپاه غم مخور ثارالله میکند کار علمدار جمل عبدالله دودمه شب ششم محرم ذکر یا حیدره عباس نموده مددم تو نزن دست ردم حسنی ام من و شمشیر کشیدن بلدم دودمه شب ششم محرم پسرشیر به تاراج سپاه آمده است قرص ماه آمده است بانیابت ز حسن یاری شاه آمده است دودمه شب ششم محرم می شود بر ماه پاره وقت جلوه ماه گفت حسن کرببلا گردن ازرق زد و عباس ایوالله گفت دودمه شب اول محرم همه دار و ندارم به تو تقدیم کنم لک لبیک حسین با تن بی سر از اینجابه تو تعظیم کنم دودمه شب اول محرم گرچه آواره شدم خانه ات آباد حسین یااباعبداله بین راه تو و زینب سرم افتاد حسین پیش مظلوم شب اول محرم "یا مسلم ابن عقیل" اول شهید اول قتیل باشد غلامت جبرئیل آزاده نسل خلیل ای در شجاعت بی بدیل پیش مظلوم شب اول محرم "من اولین دخیلم" مسلم ابن عقیلم نذر پور خلیلم شد عالمی دخیلم حب الحسین دلیلم یک یل بی بدیلم پیش مظلوم شب اول محرم "الدخیل یابن العقیل" شدی تو اول قتیل فدایی نسل خلیل ای در شجاعت بی بدیل ای نوحه خوانت جبرئیل دودمه های شب هفتم محرم چشم همه بردست شما درصف محشر مددیاعلی اصغر آقای قیامت بشوی باتن بی سر دودمه شب هفتم سفره این خانواده شیرمیدان پروراست هرنفریک لشگراست اکبر و اصغرندارد کودکش هم حیدراست آمده جلوه کند حیدر در گهواره ای بنازم به رباب عرش را ریخت بهم خون گلوی پاره دودمه شب هشتم محرم نوهٔ ارشد حیدر یل خیبر شکنم جلوهٔ پنج تنم دست پرودهٔ یک مرد بنام حسنم توخودت یک نفره جلوه هر پنج تنی همه هست منی گرچه از خون حسینی علی بن الحسنی با جلالی فاطمی پا میگزاری در رکاب حضرت عالیجناب چون جوانی های حیدر می نشینی بر عقاب دودمه شب تاسوعا آمده شیرنر ام البنین بهرشکار مثل حیدر باوقار لافتاالاعلی لاسیف الا ذوالفقار اول محرم
زمان: حجم: 2.76M
غزل امام زمان(عجل ٱلله تعالی'فرجه الشریف) غزل_امام_زمان عج اللهم_عجل_لولیک_الفرج🤲 🥀🥀🥀🥀😭 وصال تو همه جا قبله گاهِ آمالم ز خیمه ات نظری می کنی؟به احوالم نشد بیایم و در حج ملازمت باشم بنالم از غمِ دل یا بدیِ اقبالم برای روضه گرفتن چه طعنه ها خوردم به سنگِ تهمتِ مردم شکسته شد بالم 😭😭😭 فقط دعای تو گردیده مُهرِ تمدیدی به توبه نامهء بی اعتبارِ هرسالَم نه پایِ رفتنی هست و نه رویِ آمدنی بگو چه چاره کنم من ز دستِ اعمالم صدایِ پایِ مُحرَم به گوش می آید شبانه روز به یاد حسین می نالم 😭😭😭 به اعتماد دعایت کنار گذاشته ام لباسْ مشکی و دستمال گریه و شالم قسم به مویِ پریشان عمه جانِ شما به گریه دل نگران ِ حسین و گودالم صدازد از تَهِ گودال خواهرم برگرد مگر نگفتم عزیزم نیا به دنبالم برو به خیمه نبینی بریدنِ سر را وگرنه پیر شوی پایِ جسمِ پامالم عمو که خورد زمین روی حرمله واشد 😭😭😭 خدا فقط رسد اینجا به داد اطفالم رقیه گوشهء خیمه بدون معجر شد سکینه داد زد: ای عمه وای خلخالم 😭😭😭 ✍ با نوای دلنشین مداح اهل‌بیت ع : کربلایی_آقای_جاودان🎤 🥀🥀🥀 هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات حذف نام کانال و گروه و مداح ممنوع❌
4_5861983953577055316.mp3
زمان: حجم: 967K
❣﷽❣ 🥀 🥀 من و اشکی مثل بارون منم زین‌العابدینم – امامِ ناقه نشینم به پیش چشمم چهل سال – تنی بی‌سر را ببینم پدر جان – به نی دیدم سرت را به سینه – گرفتم پیکرت را شنیدم – صدایِ مادرت را به دستانِ خود یک بوریا را کشیدم دورِ جسمِ تو بابا ز هر جایی آمد بویِ تو از – خاکِ صحرا 🥀واویلا – غریبِ کربلا من و عمّه غم کشیدیم چهل منزل ما چه دیدیم امان از روزی که در شام – دمِ دروازه رسیدیم الهی مرا مادر نمی‌زاد به پیشم حرامی دادِ بی‌داد چنان زد که سر ازنیزه افتاد یکی زد نعره شادی تمام است که از حیدر وقتِ انتقام است دیاری که خون شد قلبِ زینب – شهر شام است 🥀واویلا غریب کربلا دلِ مرد علقمه سوخت – دلِ آلِ فاطمه سوخت ز خاکسترهایِ از بام – سر و صورت‌ها همه سوخت امان از – نگاهِ خیره‌سرها غرورِ – همه معجر به سرها بمیرم – برایِ در به درها امان از نامَحرم‌هایِ شامی شراب و صدها چشمِ حرامی به چوبِ خیزران شد به تو بی‌احترامی 🥀واویلا غریبِ کربلا ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
. |⇦•از گل تربتِ تو... به علیه السلام ویژهٔ اجرا شده به نفس حاج ●━━━━━━─────── السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ از گل تربتِ تو بویِ حرم می آید عطر سجاده سحرگاه به تن می ماند خواب دیدم سحری پایِ ضریحت هستم چه کنم حسرت آن بر دل من می ماند چه جوان ها که به پایِ غم تو پیر شدن بشود دوستی آن دم که کهن می ماند بویِ سیب از همۀ کرببلا می آید اشک مادر اثرش رویِ بدن می ماند هر چه مردست اگر پای تو بی سر بشود پرچم عشق تو بر شانۀ زن می ماند صدهزاران چو اویس خاکِ ره زینب نیست عاشق از یار جدا شهر قرن می ماند گر بنا شد که وصیت بنمایند عشاق چه بدن هاست که بی غسل وکفن می ماند ... یاد پیراهنِ تو بال و پرم درد گرفت بوریا گفتم و دیدم جگرم درد گرفت ... شاعر : (اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ اَميرِالْمُؤْمِنينَ و َابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيّينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ فاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِساَّءِ الْعالَمينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ثارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَيْكُمْ مِنّى جَميعاً سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ يا اَباعَبْدِاللَّهِ ...) .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
ای که باآلوده ای چون من مدارا می کنی.mp3
زمان: حجم: 2.27M
ای که با آلوده‌ای چون من مدارا می‌کنی دردهایم را به یک ناله مداوا می‌کنی تو کریم سفره‌داری، من گدای دوره‌گرد با گدای خود همیشه با کرَم تا می‌کنی من که امروزم همیشه بدتر از دیروز شد راحتم کن، پس چرا امروز و فردا می‌کنی؟! هر کسی را دوست داری، همنشین خود کنی پای او را یک سحر صحنِ نجف وا می‌کنی لایق لطفَت نبودم من که می‌دانم اگر... لطف بَر ما می‌کنی، با عشقِ مولا می‌کنی تا که می‌گویم حسین، عرشِ تو می‌ریزد به‌هم گوییا در سینه‌ام شش‌گوشه بَر پا می‌کنی شک ندارم هر کسی شد بیشتر خرجِ حسین عاقبت او را جنان مهمان زهرا می‌کنی هر که آمد صحن سلطان، گوشه‌ی بابُ‌الجواد کربلایش را همان لحظه تو امضا می‌کنی
زمان: حجم: 190.2K
سبک نسیمی جانفزا می آید هم کریمی تو هم آقایی تو بزرگ بنی الزهرایی حسن جان حسن جان یامولا اگرچه بی حرم هستی تو ولی رب الکرم هستی تو شک ندارم به جان زهرا شفیع محشرم هستی تو حسن جان حسن جان یامولا مثل خورشیدِ پشت ابری تکه سنگی به روی قبری بین کوچه تو ثابت کردی بعد حیدر خدای صبری حسن جان حسن جان یامولا ضربه ای طاقتت را برده دیده ای روی سیلی خورده چونکه تنها تو می دانستی علت صورت خون مرده حسن‌ جان حسن جان یامولا مادر تو سرش پایین بود آنکه زد ضربه را بی دین بود صورت از هردو پاشیده دست آن بی حیا سنگین بود حسن جان حسن جان یامولا خون و تشت و نگاه زینب می کشد کجا راه زینب شهر شام حسن جایت خالی خنده ها شد به آه زینب حسن جان حسن جان یامولا لینک باشگاه تمرین 🎤
زمان: حجم: 144.8K
توکریم بن کریمی حسنی آقایی لک لبیک حسن توبزرگ همه اولاد بنی الزهرایی روز محشر بنوسید به پیشانی ما لک لبیک حسن ذکر سربند مسلمانی ایرانی ما لینک باشگاه تمرین 🎤
زمان: حجم: 288.2K
) سبک حاج ناظم اى پسر ارشد زهرا حسن نام تو شد زينت دنيا حسن آینه على و طاها حسن پور شير خدا _ بانى کربلا تو مهربان تر از نسيمی _ اقا کريم بن کريمى نام تو ارام دل مادر است شجاعتت شجاعت حيدر است جلوه رزم تو على اکبر است تویی اشجع الناس _ مربى عباس فتاح جنگ جملى تو _ مثل على بى بدلى تو در رگ تو خون على جارى است ضربه ذولفقارى ات کارى است صلح تو هم حاصل بيدارى است صبر تو فاطمى _ اى يل هاشمى تو مظهر صبر خدايى _ فرزند شاه لا فتايى لینک باشگاه تمرین 🎤
زمان: حجم: 403.6K
( سبک منم آواره بین کوفه) سلام ای آقای کریمم ، گرفتار تو از قدیمم تو شاه و من عبد حریمم ، (حسن جان۲) بزرگ آل مرتضایی امام شاه کربلایی چرا پس بی صحن و سرایی ،(حسن جان۲) ، برای تو صحن و سرا می‌سازیم ضریحی چنان کربلا می‌سازیم ، (بنامت بنازیم۲) کریم شهر پیغمبری حسن میان خانه بی یاوری حسن تو شهریار بی لشگری حسن یابن الزهرا لبیک یاحسن(۳) بمیرم محاسن سفیدی ، نگفتی در کوچه چه دیدی به شانه مادر را کشیدی ، حسن جان صدایی آمد ناگهانی ، به خاک افتاده آسمانی عصای بانوی جوانی ، حسن جان واویلا ، زمین خوردن مادرت پیرت کرد دو گوشواره آنجا زمین گیرت کرد ، عدو بی‌هوا زد ز بعد کوچه خون شد نگاه تو مسیر مادر شد قتله گاه تو چه خنده‌ای کرد بر سوز آه تو یابن الزهرا لبیک یاحسن به جانت زهر کین اثر کرد ، به خون لبهایت را که تر کرد شرارش کار میخ در کرد ، حسن جان به ‌طشتی که شد ارغوانی ، لبانت کرده روضه‌خوانی کجا بین نامحرمانی ، حسن جان واویلا ، نرفته رخ تو به تاراج اینجا نخورده لبت چوب حراج اینجا ، بگویم زغمها امان ز شام و آن مجلس شراب عمه ی سادات با دیده اضطراب نموده تک تک ضربه‌ها را حساب یابن الزهرا لبیک یاحسن 🎤