eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
18.6هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
427 فایل
کپی مطالب بدون نام کانال ممنوع⛔️ #کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•کاری بکن من جزء... و توسل به امام هادی علیه السلام علیه السلام اجرا شده به نفسِ استاد حاج منصور ارضی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ راهم بده،راهیِ عرش اعظمت باشم در من بِدَم،خوبست مدیون دمت باشم بد را بخر با خوبها بد نیست دلدارت شاید که من هم بین جنس درهمت باشم هرچند خیلی ها نمی آیند سامرا کاری بکن من جزء زوّار کمت باشم آقا! از شیرهای برکه این را خوب فهمیدم باید همیشه خاکسار مقدمت باشم *حضرت رو وارد اون قفس سنگین کردن تا وارد شد همه ی همهمه های این حیوانات خوابید همه پوزه هاشون رو مالیدن به پای آقا..* از شیرهای برکه این را خوب فهمیدم باید همیشه خاکسارمقدمت باشم *بعد غذا ریختن حضرت ی نگاهی کردهمه عقب رفتن اون شیر پیر اومد جلو غذا خورد.بعد از آنی که از برکه اومد بیرون متوکل لعنت الله علیه پرسید چیشدگفت:: اینا اومدن عرض ارادت کردن و اون شیر پیر به من عرض کرد. آقاجان وقت غذا خوری اینها نمیذارن منم غذا بخورم دستور دادم و همینم شد..الله اکبر...! کاشکی ما هم به اندازه ی همون حیوانات خاکسار تو بودیم..* آموزگار جامعه دستم به دامنت بگذار مُستمسک به حبل محکمت باشم من زنده ام به نوکری آقا دعایی کن کارگر هرسال بزم ماتمت باشم ای منتهای حِرب ،ای رکن بلاد ما یا حضرت هادی سلام الله علیک آقا... در پادگانی غصه ی تبعید داری اندازه ی یک عمر درد بی دوا داری سربازها خیلی به تو بی حرمتی کردن قدی خمو چشمی تر از اون طعنه ها داری قبر خودت را دیدی و آرام باریدی آقای خوبم غربتی به انتها داری وقتی به تو ظرف شرابی را تعارف کرد معلوم شد که دشمنانی بی حیا داری *وارد بزم شرابش کردن حضرت فرمود از این‌ چیزها خون و پوست و جسم ما دوره گفت: حالا که نمیخوری برا ما یه چیزی بگو..حضرت طوری درمورد قبر و قیامت گفت..همه لرزیدن ظرف های شراب از دستشون افتاد.بی خود از اشک های چشم صورت هاشون خیس شد.حضرت رو با احترام برگردوندن..* خیلی بیاد عمه زینب سوختی آنجا خیلی به دل زخم عمیق از کربلا داری شکرخدا چشمی به ناموست نیفتاده شکر خدا اهل و عیالی در خفا داری شکرخدا غارت نمیشد پیکرت هرگز عمامه داری ،پیروهن داری،عباداری حسین.... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
. |⇦•این مدتی که می گذرد.... سلام الله علیها اجرا شده به نفس استاد حاج منصور ارضی ●━━━━━━─────── این مدتی که میگذرد در عزای تو روزی نبوده اشک نریزم به پای تو حسین جان ! با یاد آخرین شب پیش تو بودنم یک شب نبوده روضه نگیرم برای تو *عجب خواهری بوده تک بوده تک بوده اگه حسین در موارد و مراتب دیگه وترالموتور بوده بی بی همین بوده ..* یک سال ونیم شمع شدم سوختم حسین یک سال و نیم آب شدم سوختم در عزای تو ای کاش لحظه ای که رسید جان من به لب بودم کنار تو در کربلای تو حسین جان می دهم به بستر مرگم در آفتاب مثل تن به خاک بیابان رهای تو *هنوز یادم نمیره بدن تو توی آفتاب روی خاک افتاده بود سرت رو از بدن جدا کردن به نیزه ها زدن..* بر روی سینه پیروهنت را گرفته ام تا اینکه باز زنده شود ماجرای تو گودال بود و ولوله ی نیزه دار ها هم میزدن هم داد میزدن گودال بود و ولوله ی نیزه دار ها گم بود بین هله هله هاشان صدای تو حسین گودال بود و پیروهن و نعل اسبها ای کاش بود خواهرت آنجا به جای تو «حسین جان،حسین جان» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•تنها چو حیدرم.. و توسل ویژه شهادت باب الحوائج امام‌موسی بن جعفر علیه السلام علیه السلام اجرا شده به نفسِ استاد حاج منصور ارضی ●━━━━━━─────── گر چه گره گشایم و موسی بن جعفرم من صدها گره فتاده به کارم که مضطرم کنج قفس عدد نفسم را بریده است چون گل شکسته ساقه ام و کرده پرپرم تصویر مانده زیر عبا وقت سجده ام خون جای اشک میرود از دیده ی ترم قعر سجون سرایم و مانوس با بلا با دست بسته بی کسم و تنها چو حیدرم سر بی عمامه...پای برهنه...رخم کبود یا رب ببین یهود چه آورده بر سرم از ارتباط صورت و زانو، من آگهم از چه میان کوچه زمین خورد مادرم هم بر عبا و صورت من جای پای او... از بس که زیر پایت ،جسمم بَرند گر صحبت از مخلص الاشجار می کنند تا سینه بین خاک فرو کرد پیکرم .‌ «وای...آقاجانم....وای» چون ساعد. چون استخوان ساق.. من از ضربه تا شده .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
|⇦•مجنون شدم اما غم.. و توسل ویژۀ روزهای پایانی ماه شعبان اجرا شده اولین مراسم مناجات وقرائت دعای کمیل سال ۱۴۰۱ استاد حاج منصور ارضی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهم» «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ» «أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِي لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّوْمُ الرَّحْمانُ الرَّحِيمُ بَدِيعُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ مِنْ جَمِيعِ ظُلْمِي وَجُرْمِي وَ إِسْرافِي عَلَىٰ نَفْسِي وَأَتُوبُ إِلَيْهِ اَللّهُمَّ اِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنا فیما مَضى مِنْ شَعْبانَ فَاغْفِرْ لَنا فیما بَقِىَ مِنْهُ (1) اگه تا الان منو نبخشیدی از باقیه ماه شعبانی که مانده منو ببخش .. الهی العفو .. مجنون شدم اما غم لیلا ندارم تشنه شدم راهی سوی دریا ندارم دیروزم از غفلت شده یک عمر حسرت در کوله ام جز نالۀ فردا ندارم با آتشِ عصیان همه سرمایه ام سوخت چیزی برای محشرِ کبری ندارم من را بزن، تا حالِ نفسم جا بیاید اما نگو دیگر برایت جا ندارم خشم تو هم هرچند از رویِ علاقه‌ست من طاقتِ ناراحتی ات را ندارم این آخرِ عمری شتر دیدی ندیدی سنگین شده پرونده‌ام، امضا ندارد با این همه آلودگی اصلاً نگفتی کاری به کارِ نوکرِ زهرا ندارم بین نجف جانِ مرا باید بگیری چون حاجتی جز دیدن مولا ندارم دنیای بی کربُبَلا یعنی جهنم دیگر امیدی من به این دنیا ندارم مهمانی نو آمده، کاری نکردم دیگر سلاحی غیره این گریه ندارم وا کن گره‌های مرا جانِ رقیه آن دختری که گفت من بابا ندارم *یگانه گوهرِ یکدانه آمد امام عشق را دردانه آمد همه دیدن در شهر مدینه دوباره فاطمه در خانه آمد خانم جانم .. دو نفر هستند نمیشه براشون تولدی جلسه گرفت .. یکی حضرت علی اصغر(ع) یکی هم حضرتِ رقیه سلام الله .. فقط باید روضه بخونیم ..* با لکنتِ روی زبانش گفت عزیزم حالا که با سر آمدی من پا ندارم *بابا ببخشید نمیتونم بلندشم احترام بزارم .. بابا انقدر زدن منو دیگه راه نمیتونم برم .. بابا همه استخوان هام شکسته .. بابا، دخترای شامی خیلی اذیتم کردن ..* این شهر را روی سرِ خود میگذارم هرچند از ضربِ لگدها نا ندارم حالا که دیدم سوخته‌تر بودی از من دیگر گلایه از سرِ سقا ندارم .. منبع: 1)عیون اخبار الرضا، جلد2، صفحه 51
‍ مناجات و توسل زیبا_ ویژۀ 23 ذی القعده و ایام شهادتِ حضرت رضا علیه السلام _استاد حاج منصور ارضی ⚫️🍁⚫️🍁⚫️🍁⚫️🍁🍁⚫️🍁⚫️ َللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد و اَلِ مُحَمَّد و عَجِّل فَرَجَهُمْ لا حَوْلَ وَلا قُوَّهَ اِلا بِالله اَلعَلِیِّ العَظیمِ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ ذُوالجَلالِ وَ الإِكْرامِ بَدیعُ السَّماواتِ وَ الأَرْضِ،مِنْ جِمیعِ ظُلْمی وَ إِسْرَافِي عَلَى نَفْسِي وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ رَبِّ رَبِّي اَساتُ بِجَهْلِي و ظَلَمْتُ نَفْسِی ای رئوفِ همیشه خوب سلام پیشِ تو میشود دلم آرام ... شد زیارت همیشه نیمه تمام هر که رویت ندید شد ناکام ... کاش قلبِ مرا تکان بدهی دیگر این بار رخ نشان بدهی از همه غیرِ تو بریدم من خویش را تا حرم کشیدم من گرچه رویِ تو را ندیدم من طمعِ آغوشِ تو چشیدم من آبرو رفته را خریدی تو دست رویِ سرم کشیدی تو *یا امام رضا ......* این رئوفی که میشناسم من رده نکرده زِخانه اش دشمن پسر فاطمه ست پس حتما به قسم نیست احتیاج اصلاً درد هامان دوا شود اینجا گره کور وا شود اینجا .... *حوصله این مهمونات و زیاد کن ... حالشونو عوض کن ....* تو گنه کار را عوض کردی دلِ بیمار را عوض کردی هر گرفتار را عوض کردی آخرِ کار را عوض کردی *یعنی من عاقبت بخیر نبودم ... ولی تو اینکار رو کردی ...* راهم از حادثه به تو افتاده عوضم کن تو را به جانِ جواد شاه گنبد طلا امام رضا جلوه هایِ خدا امام رضا بقیع و سامرا امام رضا نجف و کربلا امام رضا ... صاحب سرزمینِ ایرانی تو برایِ همیشه سلطانی به حقِ امام رضا الهی
‍ مناجات و توسل زیبا_ ویژۀ 23 ذی القعده و ایام شهادتِ حضرت رضا علیه السلام _استاد حاج منصور ارضی ⚫️🍁⚫️🍁⚫️🍁⚫️🍁🍁⚫️🍁⚫️ َللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد و اَلِ مُحَمَّد و عَجِّل فَرَجَهُمْ لا حَوْلَ وَلا قُوَّهَ اِلا بِالله اَلعَلِیِّ العَظیمِ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ ذُوالجَلالِ وَ الإِكْرامِ بَدیعُ السَّماواتِ وَ الأَرْضِ،مِنْ جِمیعِ ظُلْمی وَ إِسْرَافِي عَلَى نَفْسِي وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ رَبِّ رَبِّي اَساتُ بِجَهْلِي و ظَلَمْتُ نَفْسِی ای رئوفِ همیشه خوب سلام پیشِ تو میشود دلم آرام ... شد زیارت همیشه نیمه تمام هر که رویت ندید شد ناکام ... کاش قلبِ مرا تکان بدهی دیگر این بار رخ نشان بدهی از همه غیرِ تو بریدم من خویش را تا حرم کشیدم من گرچه رویِ تو را ندیدم من طمعِ آغوشِ تو چشیدم من آبرو رفته را خریدی تو دست رویِ سرم کشیدی تو *یا امام رضا ......* این رئوفی که میشناسم من رده نکرده زِخانه اش دشمن پسر فاطمه ست پس حتما به قسم نیست احتیاج اصلاً درد هامان دوا شود اینجا گره کور وا شود اینجا .... *حوصله این مهمونات و زیاد کن ... حالشونو عوض کن ....* تو گنه کار را عوض کردی دلِ بیمار را عوض کردی هر گرفتار را عوض کردی آخرِ کار را عوض کردی *یعنی من عاقبت بخیر نبودم ... ولی تو اینکار رو کردی ...* راهم از حادثه به تو افتاده عوضم کن تو را به جانِ جواد شاه گنبد طلا امام رضا جلوه هایِ خدا امام رضا بقیع و سامرا امام رضا نجف و کربلا امام رضا ... صاحب سرزمینِ ایرانی تو برایِ همیشه سلطانی به حقِ امام رضا الهی
@babolharam_net4_6026304652088183345.mp3
زمان: حجم: 4.04M
ای بی کفن.. و توسل به سفیرِ دشتِ کربلا حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه سلام ای بی کفن شَهِ دور از وطن منم نوکر تویی آقایِ من میگم با اشکِ سوزان دوست دارم حسین جان سر دارم حسین گرفتارم حسین میا کوفه که غم دارم حسین غمت دلواپسم کرد بیا از کوفه برگرد میا کوفه حسین جان .. ـــــــــــــــ پر از دردم حسین سر آوردم حسین ببخش آواره ات کردم حسین نیاور اصغرت را سه ساله دخترت را میا کوفه حسین جان رخم رنگین شده سرم خونین شده برایت جایزه تعیین شده سلام ای بی کفن شَهِ دور از وطن منم نوکر تویی آقایِ من میگم با اشکِ سوزان دوست دارم حسین جان
|⇦•منم آن‌گناهکاری... و توسل ویژهٔ روز عرفه اجرا شده ۱۴۰۳به نفسِ استاد حاج منصور ارضی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ منم آن گناهکاری به سوی تو دوان است تویی آن بزرگواری که کریم و مهربان است تو همیشه در فرازی، گدا نوازی که در اوج بی‌نیازی نگران بندگان است تو اگر مرا برانی در دیگری نکوبم که به غیر از آستانت همه جا پر از زیان است عرفه ز راه آمد گل فاطمه نیامد همه عمر جز تو یارب چه کسی رفیق من بود تو امان من نباشی چه کسی مرا امان است تو خدای مرتضایی تو همیشه با وفایی خوشم اینکه خاک پای پسر ابوترابم همه عمر سایه‌ بانم علم حسین جانم نکند خدا نکرده نرسم به اربعینش دل عاشقان از الآن نگران آن زمان به فدای ان امامی که نشسته در بیابان دل اوست غرق ماتم نگران کاروان است نگران کاروانی که پر از مخدٔرات است نگران پرده‌ای که روی محمل زنان است به فدای آن نگاهی که به آن سه ساله دارد به فدای اشک‌هایی که ز چشم او روان است به فدای آن شهیدی که نخورد آب و جان داد ز غمش هنوز زهرا شب جمعه روضه خوان است پسرم به تو جفا شد، سرت از قفا جدا شد به خدا عطش دلیل تَرَک لبت نبوده ترک لبت برای ضربات خیزران است
. |⇦•از گل تربتِ تو... به علیه السلام ویژهٔ اجرا شده به نفس حاج ●━━━━━━─────── السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ از گل تربتِ تو بویِ حرم می آید عطر سجاده سحرگاه به تن می ماند خواب دیدم سحری پایِ ضریحت هستم چه کنم حسرت آن بر دل من می ماند چه جوان ها که به پایِ غم تو پیر شدن بشود دوستی آن دم که کهن می ماند بویِ سیب از همۀ کرببلا می آید اشک مادر اثرش رویِ بدن می ماند هر چه مردست اگر پای تو بی سر بشود پرچم عشق تو بر شانۀ زن می ماند صدهزاران چو اویس خاکِ ره زینب نیست عاشق از یار جدا شهر قرن می ماند گر بنا شد که وصیت بنمایند عشاق چه بدن هاست که بی غسل وکفن می ماند ... یاد پیراهنِ تو بال و پرم درد گرفت بوریا گفتم و دیدم جگرم درد گرفت ... شاعر : (اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ اَميرِالْمُؤْمِنينَ و َابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيّينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ فاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِساَّءِ الْعالَمينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ثارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَيْكُمْ مِنّى جَميعاً سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ يا اَباعَبْدِاللَّهِ ...) .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
. |⇦•چقدر نام تو زیباست... اربعین حسینی اجرا شده به نفسِ استادحاج منصور ارضی ●━━━━━━─────── *اینقدر صدات میزنم تو قبرم اگه اجازه بدند صدات میزنم ،اصلا این لقب خیلی به تو می‌آید یا ابا عبدالله...* «چقدر نام تو زیبا است ابا عبدالله...» *کاروان اومد کوفه این خانواده همه اسیر اومدن تو زندان ولی این دو تا بچه زندان دیگری بودند. این خواهراشم ندیدن حالا یک سال گذشته این برادر به اون گفت: عزیزم! گفت: جانم، گفت میای به این زندانبان خودمون رو معرفی کنیم؟ حالا بادا باد. مصیب رو صدا کردند گفتند: تو چه دینی داری؟ گفت من مسلمونم. گفت: اهل بیت رو می‌شناسی؟ گفت: جانم فداشون. گفت: پیغمبر رو می‌شناسی؟ علی رو می‌شناسی؟ ..همینجوری هی گفت گفت.. گفت: ابی عبدالله یک پسر عمو داشت به نام مسلم. گفت: آره من هم شنیدم این ورو اونور رو نگاه کرد. گفت: اون رو کشتند. گفت: مصیب ما بچه‌های اونیم زد تو سرش اول اومد قفل و زنجیر رو باز کرد گفت من رو بکشند من باید راهی پیدا کنم شما رو از زندان فراری بدم...* تماشا کن ببین در کوفه این ظلم مجدد را بغل کرده است ابراهیم با گریه محمد را بگیر از چنگ این ظالم سر زلف مجعد را پذیرا باش از عمق جگر اینها آه ممتد را به ما هم می‌چشانی لذت نعم الامیرت را بغل وا می‌کنی ما را چنانی که سفیرت را *نیمه شب اومد گفت: من راه رو بهتون نشون میدم درهای زندان را باز کرد. گفت: شما تشریف ببرید. بزرگه داداشش رو بغل کرد دیگه راه نمیتونه بره. نم زندان مثل کانَّ فلجشون کرده بود آهسته آهسته اومدن بیرون می‌خواستند از شهر کوفه بیان بیرون نشد. اومدن در خانه اون زن وقتی معرفی کردند راهشون داد. زنه میگه دیدم تا صبح اینا مناجات می‌کنند بچه‌های به این کوچکی نماز شب می خونن، گاهی وقت‌ها هم صدا می‌زنن یا امیرالمومنین! ما را دریاب مددی کن. زنه میگه نیمه‌های شب دیدم داماد نامردم حارث وارد خونه شد. عصبانی داره هی فحش میده..گفتم چی شده؟ گفت: دو تا زندانی فرار کردند امیر به من دستور داده اونها رو جوری دستگیرشون کنم. ولی به خدا اگه دستگیرشون کنم اول سراشون رو جدا می‌کنم. زنه ترسید دم نیومد نانجیب حارث خواست استراحت کنه دید از اتاق بغلی صدای گریه میاد..آخ بمیرم براتون..همچین که صدا رو شنید اومد اتاق به اتاق یا حجره به حجره درها را باز کرد به زور یه وقت دید این دوتا بچه همدیگه رو بغل کردند دارند گریه می‌کنند. دارند به هم میگن دیشب خواب دیدم لحظه‌ای خوابمون برد گفت من هم همون خواب رو دیدم، دیدم امیرالمومنین اومده میگه شما فردا شب مهمان منید. همونطوری دوتا رو به هم بست با یک طناب می‌کشوند اینا رو غلامش باهاش اومد، پسرش اومد، تا دم رودخونه دستور داد به پسرش گردن اینها رو بزن پسره گفت نمی‌کنم فرار کرد به غلامش هم گفت گردن این‌ها رو بزن به خدا من رو بکشی دست به خون این عزیزان نمی‌زنم...اولی رو کشید موهاش رو گرفت با خنجر سر ببره گفت: آی حارث اول من رو بکش این داداشم رو مادرم به من سپرده امانت..حالا به حارث التماس می‌کنه میگه..* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج .👇
. و توسل ویژهٔ اربعین حسینی اجرا شده به نفسِ استادحاج ●━━━━━━─────── بیا گمگشتگان راه را تا نور راهی کن ببین جان بر کفت هستیم با ما هرچه خواهی کن غلامان تو دربندند شاها پادشاهی کن ،خودت فکری به حال ما و این بی سرپناهی کن، ببین از آه سرشاریم حسین و سر تا پا افسوسیم کنون نزدیک یک سال است با زنجیر مأنوسیم قفس وا شد ولی یک دم کجا آزاد افتادیم چنان گمگشته‌ها در ناکجا آباد افتادیم ، ببین در چنگ این منحوس مادرزاد افتادیم غریب و بی معین در دام این صیاد افتادیم چنان مقتل نوشته می‌توان تصویرسازی کرد عجب حارث ز ما در خانه‌اش مهمان نوازی کرد میگه چنان لب تشنه‌ای که آب را در کوزه پیدا کرد رسید از راه ما را دید و در دم یاد بابا کرد دو چشم خویش را بست و دهان بر ناسزا وا کرد پر ما بست و اسباب پریدن را مهیا کرد آخ میگه ز مقتل می‌توان پرسید بی‌رحمانه بد می‌زد گهی با مشت بر سر گاه بر پهلو لگد می‌زد * سر برادر رو جدا کرد برادر دست و پا می‌زد این برادر خودش رو می‌زد سریع اون یکی رو هم سر برید دوتایی تو خون هم غلطیدند یه مرتبه نانجیب سرها رو برداشت انداخت تو توبرش بدن‌های مبارکشون با اینکه هر دوتا بغل کرده بودند هر دو انداخت تو رودخونه اومد پیش ابن زیاد لعنت الله علیه گفت: به من بگو این سرهایی که بریدی چه جوری بریدی، توضیح داد گفت: جلوی همدیگه سرشون رو بریدم تناشون رو انداختم تو رودخونه.. گفت: چی بهت گفتند قبل از سر بریدن؟ گفت: به من گفتند دو رکعت نماز بخونیم گفتم بخونید. من کار خودم رو می‌کنم. دو رکعت نماز خوندن دست‌های کوچکشون رو بلند کردند صدا زدند.." یا احکم الحاکمین احکم بیننا و بین حارث "..گفت این رو گفتند..گفت وای جلاد بیا گردن این نانجیب رو بزن اینا اینقدر التماستون کردند خوب می‌رفتی تو بازار این‌ها رو می‌فروختی ..* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج .👇
|⇦•سلام‌ من به مدینه... و توسل ویژه شهادت پیامبراکرم صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ استاد حاج‌منصور ارضی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ سلام من به مدینه به آستان رفیعش به مسجد نبوی به لاله های بقیعش سلام من به علی و به حلم و صبر عجیبش سلام من به بقیع و چهار قبر غریبش نشسته باز دلم به پشت درب بسته آنجا گرفته باز دلم بهر قبر مخفی زهرا تو ای مسافر شهر مدینه، در دل شبها نبود هر چه که گشتم نشان ز مرقد زهرا سلام من به تو ای بانویی که مرد نبردی ز غیر هر چه که دیدی به یار شکوه نکردی سلام من به بازو و کبودی رویت به سرخ فامی اشک و سفیدی مویت مدینه منزل قرآن، مدینه محفل قرآن درون دل خبر داری ،تو از درد دل قرآن «مدینه شهر پیغمبرمدینه شهرپیغمبر» خدا بر تو نظر دارد که هستی شهر پیغمبر مدینه شهد گلهایی چه گلهایی همه پرپر «مدینه شهر پیغمبر مدینه شهر پیغمبر» بُود کعبه گرفتارت که هستی تربت زهرا چرا با ما نمی گویی حدیث غربت زهرا «مدینه شهر پیغمبر،مدینه شهر پیغمبر » چرا خاموش و دلگیری مدینه شورو شینت کو امام مجتبایت کو حسینت کو حسینت کو *رسید بالا سرش دید چشمهاشو بسته صدا زد یا بنت رسول الله انا علیا چشماشو باز کرد..* به بالای سر محبوبه حق آه و واویلا نشسته ساقی کوثر شکسته آه واویلا «مدینه شهر پیغمبرمدینه شهر پیغمبر» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....