eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
18.3هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
424 فایل
کپی مطالب بدون نام کانال ممنوع⛔️ #کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
مشاهده در ایتا
دانلود
. غریب آقا تو رو کشتنت یه عده نانجیب آقا بمیرم برات که موندی بی حبیب آقا توی قتلگاه پیچیدِه عِطر سیب آقا با پا می زد یه حرومی ضربه هاشو از قفا می زد مادرت یه گوشه ای تو رو صدا میزد توو جواب یه پیر مردی با عصا میزد _ جفا کردن با لبای تشنه راستو جدا کردن همه عقده هاشونو سر تو واکردن تیر و نیزه هارو توو تن تو جاکردن سرو بُردن بمیرم که یادگار مادر و بُردن نانجیبا پیرهن و انگشترو بُردن روی نِی سر علیه اصغر و بُردن __ جنایت شد توی خیمه های عمه ها قیامت شد به مخدرات و اهل بیت جسارت شد قسمت زَنا و بچه ها اسارت شد کتک خوردن هرجایی که اسمت و به زیر لب بُردن رو به روی نیزه ی تو عمه ها مُردن زن و بچه ی تو رو غریب گیر آوردن ----------------------------- ✍ .👇
. مقومه ورود به روضه و قتلگاه 🔹🔷《أَلسَّلامُ عَلَى قَتِیلِ الاَدْعِیَآءِ》🔷🔹 ✅در تاریخ نقل شده است که؛ عَمرو بن عَبدِوُدّ از برترین جنگجویان قریش بود که در سال پنجم هجری در جنگ خندق، به دست امام علی(ع) کشته شد. با اینکه او دشمن خدا و رسول خدا(ص) بود، اما امیرالمومنین علی(ع) در نهایت جوانمردی او را کشت و با تمام تجهیزات جنگی اش، او را تحویل سپاه دشمن داد. تا جایی که در منابع آمده است؛ 📋《أُخْتُ عَمْرِو بْنِ عَبْدِوُدٍَّّ اَلْعَامِرِيِّ [اِذَا] رَأَتْهُ قَتِيلاً، فَقَالَتْ مَنْ قَتَلَهُ؟ فَقِيلَ لَهَا : عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ(ع)؟》 ♦️هنگامی که خواهر عمرو بن عبدودّ برادرش را دید که كشته شده است، پرسيد : چه کسی برادر مرا كشته است؟ به او گفتند : او به دست على بن ابى طالب(ع) كشته شده است. در این هنگام خواهر عمرو گفت : 📋《كُفْوٌ كَرِيمٌ! ثُمَّ أَنْشَأَتْ تَقُولُ : لَوْ كَانَ قَاتِلُ عَمْرٍو غَيْرَ قَاتِلِهِ، لَكُنْتُ أَبْكِي عَلَيْهِ آخِرَ اَلْأَبَدِ، لَكِنَّ قَاتِلَهُ مَنْ لاَ يُعَابُ بِهِ، مَنْ كَانَ يُدْعَى قَدِيماً بَيْضَةَ اَلْبَلَدِ》 ♦️به درستى كه على بن ابى طالب(ع) همتاى خوبى است. بعد از آن، این شعر را سرود : اگر كشنده ی عمرو بن عبدود، غير كشنده ی او يعنى على بن ابى طالب(ع) بود، هر آينه تا آخر الزمان گريه مى‌ كردم. اما كشنده ی عمرو كسى است كه نمی توان بر او عيب گرفت، کسی که از قدیم الایام او را بيضة البلد(کنایه از کمال مدح) خوانده اند.(۱) اما کربلا؛ هیچ روزی مانند روز (ع) نبود. در زیارت ، امام زمان(عج) خطاب به جدّ مظلومش عرضه می دارد : 📋《وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِکَ، وَ مُولِغٌ سَیْفَهُ عَلى نَحْرِکَ، قابِضٌ عَلى شَیْبَتِکَ، بِیَدِهِ، ذابِحٌ لَکَ بِمُهَنَّدِهِ》 ♦️شمر بر روی سینه ات نشست و شمشیرش را بر گلوگاه تو گذاشت و محاسن غرقه به خون تو را به دست گرفت و با شمشیر تیزش سر از بدنت جدا کرد.(۲) در روز عاشورا، هنگامی که امام حسین(ع) به شهادت رسید، دشمن برای غارت ایشان وارد شد. طبری می نویسد : 📋《وَ سُلِبَ اَلْحُسَيْنُ(ع) مَا كَانَ عَلَیهِ》 ♦️هر آنچه با حسین(ع) بود، از او ربوده شد.(۳) در مقاتل آمده است که؛ 📋《فَأَخَذَ قَمِيصَهُ إِسْحَاقُ بْنُ حَيْوَةَ الْحَضْرَمِيُّ وَ أَخَذَ سَرَاوِيلَهُ أَبْجَرُ بْنُ كَعْبٍ وَ أَخَذَ عِمَامَتَهُ أَخْنَسُ بْنُ مَرْثَدٍ وَ أَخَذَ سَيْفَهُ رَجُلٌ مِنْ بَنِي دَارِمٍ》 ♦️پيراهن شريفش را اسحاق بن حَيْوَة حَضْرَمى برداشت و رویین پوشش را ابجر بن کعب و عِمامه حضرت سيدالشهداء(ع) را اَخْنَس بن مَرْثَد و شمشیرش را مردی از قبیله بنی دارم برداشت.(۴) در نقلی آمده است که؛ 📋《أَخَذَ خَاتَمَهُ بَجدَلُ بنُ سُلَيمِِ الكَلبِي وَ قَطَعَ اِصبَعَهُ مَعَ الخَاتَمِ》 ♦️ امام حسین(ع) را بجدل بن سلیم کلبی ربود که حتی انگشتان امام(ع) را به همراه انگشتر برید.(۵) و آن لحظه ای بود که خواهری دلشکسته و محزون این صحنه ها را می دید و ندبه کنان می گریست. راوی می گوید : 📋《فَوَ اللَّهِ لَا أَنْسَى زَيْنَبَ بِنْتَ عَلِيٍّ(ع) تَنْدُبُ الْحُسَيْنَ(ع) وَ تُنَادِي بِصَوْتٍ حَزِينٍ وَ قَلْبٍ كَئِيبٍ : يَا مُحَمَّدَاهْ! بَنَاتُكَ سَبَايَا وَ ذُرِّيَّتُكَ مَقْتَلَةً تَسْفِي عَلَيْهِمْ رِيحُ الصَّبَا وَ هَذَا حُسَيْنٌ(ع) مَجْزُوزُ الرَّأْسِ مِنَ الْقَفَا مَسْلُوبُ الْعِمَامَةِ وَ الرِّدَاءِ》 ♦️سوگند به خدا که زينب(س) دختر على(ع) را فراموش نمی‏ كنم كه با آهى جانكاه براى حسين(ع) می‏ گريست و با صداى اندوهبار، و قلبى پر درد صدا مى‏ زد : فرياد اى محمّد! دخترانت را اسير كرده ‏اند، فرزندانت كشته شده‏ اند و باد صبا بر بدنشان مى ‏وزد، اين حسين(ع) تو است كه سرش را از پشت گردنش جدا نموده ‏اند، عمامه و لباسش را به يغما برده‏ اند. راوی می گوید : سوگند به خدا که همه حاضران از دشمن و دوست با ديدن حال زينب(س) می گريستند.(۶) 📝 آندم بریدم از زندگی دل، کآمد به مسلخ، شمر سیه دل، او می دوید و من می دویدم، او سوی مقتل من سوی قاتل، او می نشست و من می نشستم، او روی سینه من در مقابل، او می کشید و من می کشیدم، او از کمر تیغ، من آه باطل، او می بُرید و من می بریدم، او از حسین سر من غیر از او دل! 👤عبدالجواد جودی 📚منابع : ۱)الفصول المختارة علم الهدی، ج۱، ص۲۹۲ ۲)المزار الکبیر ابن مشهدی، ص۵۰۵ ۳)تاریخ طبری، ج۵، ص۴۵۳ ۴)اللهوف ابن طاووس،ص۱۲۹ ۵)اللهوف ابن طاووس،ص۱۳۰ ۶)اللهوف ابن طاووس،ص۱۳۳ .
السلام علی المظلوم بلاناصر😔😭 شرمنده‌ام که دیر رسیدم به قتلگاه و الشمر جالس‌ٌ... چه کند خواهر تو؟... آه او داشت ضربه می‌زد و من ضجه می‌زدم شد قتلگاه سرخ و شب و روز من سیاه ای وای از جدایی سر از بدن ح‌سین ای وای از جدایی من از تو یا اخاه... با خنجری کتاب خدا پاره‌پاره شد در دین کوفیان شده خون خدا مباح آه ای حسین! رأس تو بالای نیزه‌هاست؟ جانا بگو که خواهر تو دیده اشتباه من زینبم که سایه‌ی من را کسی ندید حالا اسیر و غم‌زده‌ام بین یک سپاه رفتی حسین همسفر حرمله شدم رفتی حسین، زینب تو مانده بی‌پناه...
کربلایی حسین طاهری4_5814609536589239409.mp3
زمان: حجم: 6.65M
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 السلام علی الرأس المرفوع السلام علیک یا مظلوم معلومه غریب کشتنت معلومه از جسمت عجیب کشتنت معلومه غریب کشتنت دور هم چند تا نانجیب کشتنت معلومه غریب کشتنت السلام علی الرأس المرفوع السلام علیک یا مظلوم آآآآآآآآآآی حسین... 😭 مادر رو صدا میزدی معلومه اینجا دست و پا میزدی پنجه به رمل کربلا میزدی مادر رو صدا میزدی مست هلهله کشتنت معلومه تو چند مرحله کشتنت مست هلهله کشتنت رگه ات میگن با فاصله کشتنت نیزه بی هوا میزدن پیش چشم خیر النساء میزدن نیزه بی هوا میزدن معلومه خنجر از قفا میزدن السلام علی الرأس المرفوع السلام علیک یا مظلوم محزون و حزینه منم ای بابای تشنه سکینه منم محزون و حزینه منم پرده نشین تو مدینه منم مادر رو صدا میزدی معلومه اینجا دست و پا میزدی مادر رو صدا میزدی پنجه به رمل کربلا میزدی آه خواهش میکنم داداش التماست میکنم داداش انقدر رو به قاتل نکن سمت خیمه برگرد و دل دل نکن.. حسین...😭😭😭
Haaj Mahmoud Karimi4_5904402562420840102.mp3
زمان: حجم: 8.4M
❣﷽❣ 🥀 🥀 با اینکه پیکرِ پسرش بوریا شود عریان به روی خاک بیابان رها شود با اینکه از قضیّه خبر داشت فاطمه با اینکه دردِ دست و کمر داشت فاطمه پا شد برای امرِ مهمی وضو گرفت آهی کشید و بغضِ بدی در گلو گرفت صندوقچه ی لباس و کفن را که باز کرد نفرین به اهل کوفه و شام و حجاز کرد میدید فاطمه شده پنجاه سال بعد در قتلگاه آمده سرباز اِبن سعد با نیزه اش به روی تن شاه میکشد نقشه برای پیروهن شاه میکشد زهرا که دید واقعه را سوخت عاقبت با آه و گریه پیروهنی دوخت عاقبت با بازوی شکسته ی خود… روزِ آخری با چشم نیم بسته ی خود… روزِ آخری پیراهن حسین خودش را قواره کرد گریه برای آن بدن پاره پاره کرد هر سوزنی که رفت به دستش دلش شکست میدید نیزه ای وسط سینه اش نشست پیراهنش همینکه به زیر گلو رسید در قتلگاه پنجه ی قاتل به مو رسید تا روی پیکر پسرش یک سپاه رفت خولی رسید و فاطمه چشمش سیاه رفت (رضا قربانی) 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
Haaj Mahmoud Karimi4_5904402562420840102.mp3
زمان: حجم: 8.4M
❣﷽❣ 🥀 🥀 با اینکه پیکرِ پسرش بوریا شود عریان به روی خاک بیابان رها شود با اینکه از قضیّه خبر داشت فاطمه با اینکه دردِ دست و کمر داشت فاطمه پا شد برای امرِ مهمی وضو گرفت آهی کشید و بغضِ بدی در گلو گرفت صندوقچه ی لباس و کفن را که باز کرد نفرین به اهل کوفه و شام و حجاز کرد میدید فاطمه شده پنجاه سال بعد در قتلگاه آمده سرباز اِبن سعد با نیزه اش به روی تن شاه میکشد نقشه برای پیروهن شاه میکشد زهرا که دید واقعه را سوخت عاقبت با آه و گریه پیروهنی دوخت عاقبت با بازوی شکسته ی خود… روزِ آخری با چشم نیم بسته ی خود… روزِ آخری پیراهن حسین خودش را قواره کرد گریه برای آن بدن پاره پاره کرد هر سوزنی که رفت به دستش دلش شکست میدید نیزه ای وسط سینه اش نشست پیراهنش همینکه به زیر گلو رسید در قتلگاه پنجه ی قاتل به مو رسید تا روی پیکر پسرش یک سپاه رفت خولی رسید و فاطمه چشمش سیاه رفت (رضا قربانی) 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
. السلام و علی من دفنه و اهل القری نیزه نشین کرب و بلا آقای مظلوم سرجدا کربلا کربلا کربلا کربلا کربلا لب تشنه کشتنت پامال مرکب ها شد تنت با شمشیرا درهم کردنت غارت شد کهنه پیراهنت کربلا کربلا کربلا کربلا کربلا زینب با سر دوید با حالی محزون پیشت رسید جای سالم رو جسمت ندید زجه میزد ناله می کشید کربلا کربلا کربلا کربلا کربلا غوغا شد خیمه ها تازیوونه خوردن بچه ها هتک حرمت شد به عمه ها غارت شد خلخال و معجرا کربلا کربلا کربلا کربلا ای وای از کربلا موندی تنها بین قتلگاه روزگار زینب شد سیاه بعد از تو کارم شد اشک و آه کربلا کربلا کربلا کربلا کربلا ای وای طعنه ها خندیدن به اشک دخترا غارت شد خلخال و معجرا دیدم اشکاتو روو نیزه ها کربلا کربلا کربلا کربلا کربلا ای وای از ازدحام مجروح و زخمیه دستوپام واسه ی این داغه گریه هام بردن مارو توو بزم حرام ای وای از خیزرون شد اشک چشمای من روون شد لب و دهنت غرقه خون میزد تورو نامرد بی امون کربلا کربلا کربلا کربلا کربلا .👇
کربلایی مجتبی رمضانی4_5902013869114525503.mp3
زمان: حجم: 9.42M
هدیه به ارباب صلوات شور تلفیقی روضه ای زیبا رضا نصابی نفس استادکربلایی مجتبی رمضانی مسیر روضه باز به سمت گودال رفت حسین کنار اب تشنه لب از حال رفت به سرزنان زینب کنار مقتل گفت از سر من دیگر سایه ی اقبال رفت (خستگی از بدنت می ریزه داره نیزه ز تنت می ریزه مگه چی گفتی عدو سنگت زد داره خون از دهنت می ریزه ) سید المظلوم سید العطشان سید الغریب غریب غریب در ان کشا کش ها پیرو هن خونی عبا و عمامه میانه جنجال رفت در ان شلوغی ها برای انگشتر سار بان انگشت و بریدو خوشحال رفت (گرد و خاک از سپرت می ریزه العطش از جگرت می ریزه مگه گودال چقد جا داره یه سپاه داره سرت می ریزه ) سید المظلوم سید العطشان سید الغریب غریب غریب میونه اتیش ها خیمه ها می سوختن شعله ی اتش تا دامن اطفال رفت دست ابا الفضل تا به روی خاک افتاد دست حرومی ها به سمت خلخال رفت (باشه من میرم دلت می گیره داره کار قاتلت می گیره این همونیه که گفتی خواهر. جونم و مقابلت می گیره )
رادیو عقیق4_5886663655998620504.mp3
زمان: حجم: 7.85M
مداح 👌 بانگ باز این چه شورش است و به گوش عالم میاد مادرِ قد خمیده ای هم با نوحه و دم میاد از مدینه رسول خاتم با سبط اکبر، حسن از نجف هم به کربلایت علی اعظم میاد وای مرثیه بخون مادر حسین پای نفس آخر حسین روضه تن بی سر حسین آه بُنَیَّ میروی از برم شتابان به سوی میدان حسین فرصتی مانده ای برادر وداع پایان حسین قبل وشَّمرُ جالسَُ سینه ات برهنه نماند تا ببوسم جای مادر گلویت ای جان حسین وای مرثیه بخون شاه کم سپاه مرثیه ی سنگین قتلگاه میکشنت ای شاه بی پناه آه،اُخَیَّ آه،اِلَیَّ وای مرثیه بخون مادر حسین پای نفس آخر حسین روضه تن بی سر حسین آه بُنَیَّ شاه لب تشنگان فتاده به گودیِ قتلگاه بر سر بردن عمامه قبامتی شد بپا در تنش نیزه ها شکسته و شمر ملعون رسید مادرش ضجّه میزد اما سرش برید از قفا وای مرثیه بخون خواهر حسین روضه ی سر و حنجر حسین زخمای روی پیکرحسین
فراق گشته مقدر ،گمان نمیکردم رسید لحظه آخر ،گمان نمیکردم به دست وپا وسرت بوسه ها زدم اما.. به پاره پاره حنجر گمان نمیکردم همیشه عطر خوش سیب از تو می آمد ولی ز چکمه لشکر گمان نمیکردم! گمان به نیزه وشمشیر وسنگ می بردم ولی به کندی خنجر گمان نمیکردم قبول! بی توسفر میکنم به شام اما.. کنار شمر برادر گمان نمیکردم تورا به رسم عرب های جاهلی کشتند به آن طریق که دیگر گمان‌ نمیکردم سربریده به هرمادری نشان دادند ولی به مادر اصغر گمان نمیکردم به آیه خواندن تو با همان لب زخمی که چوب خورده مکرر گمان نمیکردم یزید ومجلس ونامحرمان همه به کنار به میز وتخته و آن سر گمان نمیکردم http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f لینک دعوت به کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(س)