eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.8هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
1.3هزار ویدیو
312 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
. |⇦•آیینه پر از تَرَک خانه علی... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه به نفس حاج احمد سلطانی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يَا مُمْتَحَنَةُ اِمْتَحَنَكِ اللّٰهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَك صَلَّى اللهُ عَلَيْکِ یا صِدِّيقَةُ الشَّهِيدَه آن لحظه ای که حُرمتِ آلِ عبا شکست اَرکانِ عرش و فرشِ زمین و سَما شکست میخانه شعله ور شد و پیمانه غرقِ خون گویا سبویِ میکده ی کبریا شکست آیینه ی پُر از تَرَکِ خانه ی علی با ضرب تازیانه و در، زیرِ پا شکست بازو کبود و سینه گرفتارِ میخ شد بعد از فشار پهلویِ خیرالنساء شکست پروانه بینِ شعله فقط بال و پر زده ای وای از اینکه بال و پرش بی صدا شکست *هیچ کس صدای فاطمه رو نمی شنید، گوشا همه کر شده بود...* سِقطِ جنین و زخمِ زبان شد نصیبِ او با ضرب به خون نشست و دلِ هَل اَتا شکست با ناله ای که فاطمه زد یا اَبَاالحسن! رُکن و مقام و کعبه و سعی و صفا شکست جام بلا به دستِ علی بود و آن میان حتماً غرور و غیرتِ شاه وِلا شکست *دستان مولا بسته است، دارن زهراش رو میزنن...* این کینه ها قضا و قدر را به خون کشید وقتی حریمِ خیمه ی خونِ خدا شکست *"پیغمبر فرمود: سلمان! فاطمه با استخوان هاش ایمان رو به دست آوُرده..." لذا اول استخوان سینه رو سپر کرد، چنان با لگد به در زدن، شبها زهرا وقتی میخوابید استخوانهای سینه جابه جا میشدند، استخوانهات رو شکستن مادر!...* با لگد زد وحشیِ نامرد آن در را بماند ديد تا نقش زمين ياس پيمبر را بماند لااقل اي كاش حرفي از مسلماني نميزد نه،نميگويم كه او آيات كوثر را بماند مرتضي انداخت روي روضه ي مادر عبا را فضه آمد غنچه ي نشكفته پرپر را بماند قصد آنها هتك حرمت بود،روضه دارد اين حرف پس طنابي كه به آن بستند حيدر را بماند كوچه بود و آن همه نامحرم و ناموس هستي بي خبرها از خدا بازوي مادر را بماند *خیلی از روضه خونها میگن: با غلافِ شمشیر به بازوی مادر زد، اما اونچه که نوشتن، میگن: با شمشیرِ در غلاف به بازوی فاطمه زدن، اونم نه فقط به بازوی زهرا، تمامِ...* در وسطِ کوچه تو را میزدن کاش به جای تو مرا میزدن من ایستاده بودم دیدم که مادرم را قاتل گهی به کوچه گاهی به خانه می زد گاهی به پشت و پهلو، گاهی به دست و بازو گاهی به چشم و صورت، گاهی به شانه می زد *چه جوری زدنت بی بی جانم!؟ وقتی دید علی رو دارن کِشون کِشون میبرن، راه افتاد سمتِ مسجد، دید شمشیر برهنه بالای سَرِ مولا گرفتن، یا بیعت میکنی یا همین جا خونت رو می ریزیم، به وَالله مادرمون طاقت نیاوُرد، صدا ناله اش بلند شد، اگه الان دست از سرش بر ندارین، معجر از سرم بر میدارم، ستون های مسجد به لرزه افتاد، اما " لَا یَوْمَ‏ کَیَوْمِکَ یَا اَبا عَبْدِالله" مادر جان! کجا بودی اون ساعتی که شمشیر دار با شمشیرش، نیزه دار با نیزه، یه عده با عصا حسین رو میزدن...ای حسین!* ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
⚘گمنام⚘: سید موسی سلیمانی.شادی روح پدرم صلوات: . ‍ و توسل به صدیقۀ طاهره ی مرضیه(س) ➖➖➖ عرشیان دور سر زهرا فقط پر می زنند بهر مستی از شراب ناب کوثر می زنند معنی آب حیات آب وضوی فاطمه ست خضر و عیسی نیز از این باده ساغر می زنند آسمانها موقع سجده به ذات کبریا با توسل بوسه بر جا پای کوثر می زنند هرچه خیرات است در عالم ز خیر فاطمه ست خیرهای عالم از خیرالنسا سر می زنند مثل سلمان باش در عرض ادب بر فاطمه چون که سلمان ها همیشه با وضو در می زنند در مدینه شأن زهرا را ولی نشناختند با تبر بر ریشه ی یاس پیمبر می زنند باغ را آتش زدند و یاس بین شعله سوخت شعله با این کارها بر عرش داور می زنند تا که می بینند زهرا آمده در پشت در بی ادب ها، بی وضوها با لگد در می زنند بدتر از این موقعی که در به شدت باز شد خانمی را پیش چشم خیس شوهر می زنند هرچه می‌گوید نزن نامرد! بارم شیشه است حضرت صدیقه را از بغض، بدتر می زنند تازه بعد از اینهمه ظلم و جفا بر فاطمه می نشینند و فقط طعنه به حیدر می زنند مادرسادات دارد می رود از خانه و اهل عالم در غمش بر سینه و سر می زنند ➖➖➖ *اجازه بدید روضه مُ اینجور بگم .. فرستاد دنبالِ سلمان ، فرمود به سلمان بگید بیاد ، ما دلمون براش تنگ شده .. به عجله آمد خانۀ بی بی .. حضرت فرمود سلمان کم به ما سر میزنی ؟.. عرضه داشت خانم ، دیگه بعد از پیغمبر سخته برام قدم تو این خانه بگذارم .. فرمود سلمان جبرئیل برام از بهشت طعام آورده رطب آورده ، سهمِ تواَم کنار گذاشتم .. دانه ای از رطبِ بهشتی به سلمان داد ، بعد شروع کرد برا سلمان حرف زدن .. سلمان دردهامُ به علی نمی تونم بگم .. انقدر بدون شب تا به صبح ناله میزنم از درد خوابم نمیبره .. سلمان ، بد منو زدن .. سلمان ، نمیدونی با من چه کردن .. سلمان ، این حرفا رو من به علی نزدم ، اما بهت میگم در تاریخ بماند .. آه .. آه .. من باید از اون ضربه ها همون موقع میمردم ، اما گفتم خدایا یه جونی بده از علی دفاع کنم .. آخ مدافعِ حرمِ علی .. فاطمه جان .. اشاره داشت بی بی به اون مسئلۀ کوچه .. خودشُ رسوند با اون بدنِ زخمی به اون جمعیت .. همه رو کنار زد شالِ کمرِ علی رو گرفت جانبازِ امیرالمومنین .. فرمود بمیرم نمیزارم آقامُ ببرید .. سلمان ریختن سرم .. یکی با تازیانه میزد .. خدا لعنت کنه قنفذُ .. انقد با قلافِ شمشیر به صورتم زد .. دستم از علی کوتاه شد .. مَردم این زدنِ زهرا انتشار پیدا کرد .. بسط پیدا کرد .. حقیقتِ ضربه هایِ به زهرا کربلا تجلی پیدا کرد .. راوی میگه دیدم ریختن سرِ زینب .. انقد بی بی رو با لگد زدن .. انقد بی بی رو تازیانه زدن .. اونجا صدا زد مادرشُ .. وا اُماه ...* حسین ... «صل الله علیک یا مولا یا اباعبدالله» ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ با مداحی ذاکر ولایتمدار با اخلاص گروه یا زینب س⬇️⬇️ 🎤🎤🎤🥀🥀 والعافیه والنصر http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
. سبک35 زبانحال امام حسین علیه السلام با شیعیان بندسوم مهدوی یادت باشه ای که حسینی شدی سقیفه دلیل همه مشکلاست شروع مصائب توی کربلا دوشنبه و حمله به خونه ی ماست بدون، قاتل اصلی ام ثانیه همون که با بغض بابام مرتضی یه جوری به درب خونه زد لگد که شد دنده ی مادرم جابه جا دیدم مادرم افتاد رو زمین موهاش شد سپید از داغ جنین اومد بی قرار بابام‌ مرتضی روی مادرم انداخت یه عبا شده راه چاره ی مادر عبا عبا چاره ی من شد تو کربلا به روی عبا چیدم من اکبرو با چه حالی بردمش تا خیمه ها اللهم عجل لولیک الفرج...‌ 🌸🌸 اگه رفت تو گودال کربوبلا با کینه زیر دست وپا پیکرم دلیلش شده کوچه ی غربتی که‌مونده زیر دست و پا مادرم یه شیش ماهه کشته شد و بعد اون یه شیش ماهه هم‌ توی آغوش من کبودن اگه گونه ها شد دلیل همون سیلی که زد جلوی حسن راه مادرو توی کوچه بست یه جوری زدش گوشوارش شکست شد روی کبود مخفی با نقاب شد کوچه واسه مجتبی عذاب یه گوشواره بشکسته از مادرم یه گوشواره هم غارت از دخترم اگه مادرم رو زدن با غلاف شده کعب نی قسمت خواهرم اللهم عجل لولیک الفرج...‌ 🌸🌸 حسین زمون تو مهدی ماست ظهورش رو توی مجالس بخواه ببین مادر من برا منتقم یه عمره که روز و شبه چشم به راه دعا کن که وقتی بیاد منتقم کبودی های مادرم خوب میشه با شیشه ی دارو میاد مهدی ام همه زخمای پیکرم خوب میشه شیعه کن دعا مهدی شد طرید هر روز و شب از دیده خون چکید می باره همش با روضه ی آب قلبش خونه از مجلس شراب همون مجلسی که یزید بی امون به لب و دندونم میزد خیزرون گریبونش رو خواهر من درید همین‌که دید خون لبم شد روون اللهم عجل لولیک الفرج...‌ ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇
. سبک34 گریز به روضه حضرت علی اکبر علیه السلام میون خار صحرا نشسته یاس زهرا هزار و صد ساله که شده بی کس و تنها چشاش ابری شده از هوای محسنیه بمیرم قلبش خونه برای محسنیه قلبشه مضطر یاد میخ در لاله ی حیدر شد بین آتیش پرپر شبا بیداره روضه ها داره باز به یاد گوش پاره و گوشواره عجّل الله تعالی فرجه...... 🌸🌸 تو خیمه بی سامونه واسه مادر محزونه کنار چند تا هیزم داره روضه میخونه به یاد مادر افتاد که در پشت در افتاد با ضربه های ثانی جلوی حیدر افتاد بی حیا می زد بی هوا می زد با هزاران‌ کینه از مصطفی می زد بی بهونه زد وحشیونه زد پشت در،مغیره با تازیونه زد عجّل الله تعالی فرجه...... 🌸🌸🌸🌸🌸 می بینه شاه خیبر میون دیوار و در با چه حالی میندازه عبا رو سر مادر عبا، چاره شد اینجا یه جا هم تو عاشورا میشه تابوتی واسه جوون  ِارباً اربا آه و واویلا لاله ی لیلا میشه پرپر روبه روی چشم بابا زینب کبری وسط اعداء محتضر میشه ارباب کربوبلا عجل الله تعالی فرجه...... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇
. |⇦•فاطمیه آمد..... وتوسل به سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۱ به نفس حاج محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── فاطمیه آمد و درهای جنت باز شد بال و پر دادند ما را موعد پرواز شد دوره ی درسِ ولایت باوری آغاز شد آری آری نام زهرا نام انسان ساز شد شیعیانِ فاطمه دل بی قرار و سینه چاک ذکرشان مولا امیرالمومنین روحی فداک   نام زهرا استقامت را روایت می کند چادرش مرد یهودی را هدایت می کند حجت الله الحجج شرح فضیلت می کند بر امامان حضرت زهرا امامت می کند فاطمه یعنی تمام انبیا و اولیاء فاطمه یعنی علی، یعنی نبی، یعنی خدا فاطمیه بر همه درس بصیرت می دهد درس نیت، درس همت درس، غیرت می دهد درس نیت درس همت درس غیرت میدهد فاطمه مقبولیت بر هر حکومت می دهد هر که بر پای علی افتاد عزت می دهد با ولایت هر که باشد جاودانه می شود با نشانِ عشق حیدر بی نشانه می شود   عالم از روز ازل محو مقام فاطمه است التزام این نظام از التزام فاطمه است ذکر تسبیح امام ما امام فاطمه است انقلاب ما به زیر دین نام فاطمه است جاودانه ماندن ما از سر گمنامی است فاطمیه بانی جمهوری اسلامی است * وقتی امام زمان اون ناجیبو از قبر میکشه بیرون حضرت سوال میکنه چراسیلی توصورت مادرم زدی؟اول که حاشا میکنه مثل همه،من نزدم، من آتیش نزدم،حضرت نامه رو برمی داره نشونش میده ببین نامهٔ خودته؛نانجیب خودت برا معاویه نوشتی رفتم پشت در،وقتی آتیش به در کشیده شد،صدای نفس کشیدن بلند شد اما چنان با لگد به در زدم ،صداشکسته شدن استخونهای زهرا میومد...*   هیچکس با روضه های فاطمه بیگانه نیست ظلمهایی که شده بر او جوانمردانه نیست کاش می گفتند که این حق یک ریحانه نیست روضه های مادرم زهراست،نه افسانه نیست فاطمیه نقشه ی شوم زنی خودکامه است فاطمیه شرح تلخ یک شهادتنامه است هیزم آوردند درب خانه را آتش زدند غنچه ی نشکفته ای را بی هوا آتش زدند مادر و فرزند را زیر کَساء آتش زدند  من از این آتش گرفتم که چرا آتش زدند او گرفته دست بر پهلو کمی آرامتر بار شیشه دارد این بانو کمی آرامتر   دست قنفذ رفت بالا بازوی زهرا شکست میخ سوزانی رسید و وای من پهلو شکست با لگد در باز شد سر خورد از ابرو شکست فاتح خیبر خمید و دست بر زانو شکست با علی می گفت چیزی نیست ناراحت نباش جان خود را می دهم اما تو در غربت نباش ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. 🏴 ۱۴۰۲ سلام الله علیها ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ توو کوچه ها زخمم نمک خورده / انگشتر خلقت ترک خورده درد منو هیچ کس نمی فهمه / زهرام جلو چشمام کتک خورده دستامو از دستت جدا کردن / توو شعله دنبال تو می گردم جوری زد و جوری زمین خوردی / سنگینی دستاشو حس کردم دار و ندار زندگیم - چیزی بگو حرفی بزن خاکی میشه باز چادرت - هر شب توو کابوسِ حسن زهرای من زهرای من ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ از تو خجالت می کشم زهرا / از خاک رو چادر نماز تو از پا منو میندازه می دونم / این چشم های نیمه باز تو رو تو نگیر از من که می میرم / دنیا بدون تو برام پوچه اینقد پر از زخمی که حیرونم / از جنگ برگشتی یا از کوچه دار و ندار زندگیم - زخمی ترین یاس علی اشکاتو پاک کن فاطمه - گریه نکن واسه علی زهرای من زهرای من ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ پاشو و پاک کن اشک زینب رو / پاشو حسینت سر پناه می خواد خونه خراب میشم بدون تو / پاشو که حیدر تکیه گاه می خواد واسه حسینت پیروهن دوختی / با دستایی که سرد و بی جونه پیرهن که جای خود، توی گودال / انگشترم واسش نمی مونه مادر به سینش می زنه - شمر اومده بالا سرش از توی گودال می برن - انگشتو با انگشترش آقای من آقای من ۴ . 👇
سلام‌الله‌علیها🤲 مادری خورد زمین و همه جا ریخت ب هم همه ء زندگیِ شیر خدا ریخت ب هم داغی و تيزیِ مسمار اذيّت ميكرد تا كه برخاست ز جا عرش خدا ريخت ب هم بشکند پای کسی که لگدش سنگین بود تا که زد سلسله ی آل عبا ریخت ب هم ثلث سادات ميان در و ديوار افتاد نسل سادات به يك ضربه ی پا ریخت ب هم گُر گرفته بدنِ فاطمه ، ای در! بس كن وسط شعله ببين! زمزمه ها ريخت ب هم رويِ او ريخت بهم پهلویِ او ريخت ب هم دهنش غرقِه به خون گشت و صدا ريخت ب هم شدتِ ضربه چنان بود كه سر خورد به در رویِ آشفته ی اُمّ النُجَبا ريخت به هم پشتِ در سينه یِ سنگين شده هم ارثی شد گيسوانِ پسرش كرب و بلا ريخت ب هم مادرش آمده گودال. نچرخان! بدنش استخوان های گلويش ز قفا ريخت ب هم با ترک های لبش با نوک پا بازی كرد همه ی صورت او با كف پا ريخت ب هم...😢 🇮🇷 https://eitaa.com/yaemamzamanadrekni
. ای هستی من زهرا(رفتی و شدم تنها)۲ با دختر گریانت(بی تو چه کنم زهرا)۲ می کند زینب تو خانه داری هم خانه داری و هم سوگواری واویلا واویلا آه و واویلا۲ ای شمع وجود من(از چه شده ای خاموش)۲ بگرفته علی با اشک(تابوت تو را بر دوش)۲ می گرید مجتبی نور دو عینت بر سر و سینه می زند حسینت واویلا واویلا آه و واویلا۲ ای نور دو چشم من(رفتی کمرم خم شد)۲ با اشک حسین تو(صبرم ز غمت کم شد)۲ ای که بودی تنها یار و حبیبم از سوز داغت زهرا بی شکیبم واویلا واویلا آه و واویلا۲ با رفتن تو زهرا(رفته همه ی هستم)۲ تنها و غریبانه(در سوگ تو بنشستم)۲ تشییع پیکر تو شد شبانه دفن جسم پاکت شد مخفیانه واویلا واویلا آه و واویلا۲ من پیکر پاک تو(می سوزم و می شویم)۲ از جسم نحیف تو(من عطر جنان بویم)۲ وقت غسل زهرا خون شد دل من زد شرر داغ تو بر حاصل من واویلا واویلا آه و واویلا۲ خون شد جگرم تا که(کردم کفنت زهرا)۲ دیدم رخ نیلی و(آزرده تنت زهرا)۲ پاره ی پیکرم فاطمه جانم می روی از برم فاطمه جانم واویلا واویلا آه و واویلا۲ ................ #‏وصیت ای بانوی بیت من(بنگر به دل خونم)۲ سوزم ز غمت زهرا(دلخسته و محزونم)۲ بهرت بی قرارم فاطمه جانم مرو از کنارم فاطمه جانم یا زهرا یا زهرا ای گل حیدر۲ زد سوز غمت آتش(بر حاصل من زهرا)۲ زین داغ و مصیبت ها(خون شد دل من زهرا)۲ با یاد غم های تو دلغمینم کن دعا یا زهرا داغت نبینم یا زهرا یا زهرا ای گل حیدر۲ جانم به فدای تو(ای دختر پیغمبر)۲ حرفی مزن از رفتن(ای نور دل حیدر)۲ بنگر به همسر خانه نشینت در کنار تو گشته دلغمینت یا زهرا یا زهرا ای گل حیدر۲ هستی تو همه عمرم(شمع سحرم زهرا)۲ تا گفتی حلالم کن(خون شد جگرم زهرا)۲ در رنج و ملالم فاطمه جانم مگو کن حلالم فاطمه جانم یا زهرا یا زهرا ای گل حیدر۲ از چه تو شدی زهرا(از زندگی ات خسته)۲ تنها و غریبی تو(با پهلوی بشکسته)۲ ای روح پیکرم فاطمه جانم غمدیده همسرم فاطمه جانم یا زهرا یا زهرا ای گل حیدر۲ ای نور دلم حیدر(از تو شده شرمنده)۲ بر من بنما زهرا(یک بار دگر خنده)۲ بنگر بر حال من فاطمه جانم بشکسته بال من فاطمه جانم یا زهرا یا زهرا ای گل حیدر۲ بنگر که حسن ریزد(اشک از بصرش زهرا)۲ از سوز غمت سوزد(بنگر شررش زهرا)۲ از گریه ی حسن جان بر لبم من گریان سوز و اشک زینبم من یا زهرا یا زهرا ای گل حیدر۲ بنگر که گلان تو(بی سر و بی سامانند)۲ از بهر تو یا زهرا(طفلان تو گریانند)۲ ای که هستی زهرا نور دو عینم از چه کنی سفارش حسینم یا زهرا یا زهرا ای گل حیدر۲ .................... . ‏ بعد از نبی اکرم(خون شد دل زهرایش)۲ دشمن شرر از کینه(زد حاصل زهرایش)۲ از نبی و حیدر همه گسستند پهلوی زهرای او را شکستند واویلا واویلا آه و واویلا۲ دشمن ز ره کینه(آمد به در خانه)۲ با بغض علی یاران(آتش زده کاشانه)۲ قلب حیدر و زهرا را آزردند سوی خانه ی او هجوم آوردند واویلا واویلا آه و واویلا۲ آن کس که بود جان و(نور دل پیغمبر)۲ با ضرب لگد زهرا(افتاده به پشت در)۲ گفته پشت در با صوت حزینی بنگر به حال من فضه خزینی واویلا واویلا آه و واویلا۲ پشت در کاشانه(زهرا ز نفس افتاد)۲ محسن پسرش از کین(از ضرب لگد جان داد)۲ دومی زهرا را زد بی بهانه گه با سیلی و گه با تازیانه واویلا واویلا آه و واویلا۲ با دست عدوی دین(دست علی شد بسته)۲ زهرا به علی گرید(با پهلوی بشکسته)۲ علی را از ظلم و از کینه امت دست بسته بردند از بهر بیعت واویلا واویلا آه و واویلا۲ تا از ستم دشمن(شد نقش زمین مادر)۲ در غربت و تنهایی(شد خانه نشین حیدر)۲ زینب و مجتبی در شور و شین اند گریان مادر همراه حسین اند واویلا واویلا آه و واویلا۲ تا فاطمه اش افتاد(شد جان علی بر لب)۲ هم گرید و هم نالد(همراه حسین زینب)۲ می کشد خجالت از زهرا حیدر مجتبی می گرید از بهر مادر واویلا واویلا آه و واویلا۲ قلب و دل زهرا سوخت(زان آتش سوزنده)۲ از فاطمه ی اطهر(حیدر شده شرمنده)۲ یا فاطمه شده خونین دل من زد شرر سوز غم بر حاصل من واویلا واویلا آه و واویلا۲ .👇
. 🏴 ۱۴۰۲ سلام الله علیها ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ چارده قرنه که دارن - همش بهونه میارن - برا غم مادر ما چارده قرنه که میگن - انقد بزرگش نکنید - چیزی نبود اون ماجرا نه حرف ما و دین ما / مردم دنیا نیگا به این حکایت کنید کلیمیا! آی مسیحیا! / شما بیاید بشنوید و قضاوت کنید بشنوید و قضاوت کنید چهل نفری // یه زن بی پناهو زدن چهل نفری // یه زن پابه ماهو زدن ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ چارده قرنه که میگن - دیگه بسه ناله زدن - چی میدونن از دل ما چارده قرنه می سوزیم - برا غریبی که گذاشت - هستیشو در راه خدا این دفعه با وجدان بیاید / آی اهل دنیا نگاه به این جنایت کنید با نگاه انسانیت / مردای عالم بشنوید و قضاوت کنید بشنوید و قضاوت کنید پیش یه مرد // چل نفری زنش رو زدن پیش همه // پاره ای از تنش رو زدن ۲
. چه باصفاست به لطف و عنایت داور مرورِ خاطرۀ اهل بیت پیغمبر بیا سری بزنیم ای موالیان علی به خانۀ گل طاها، به خانۀ کوثر چه روزگار خوشی داشت بیت وحی خدا چه زندگیِ خوشی بود خانۀ حیدر چه رفت و آمدِ خوبی در آن حوالی بود کنار هم، همه گل‌های فاطمه یکسر خدیجه گرچه نبود، آن صفای روحی بود که بود سِلمیِ والا خدیجه ای دیگر حضور فضه در این جمع لطفِ دیگر داشت نشاطِ پیریِ سلمان، جوانیِ خوش‌تر علی، حسین و حسن را به جان صدا می‌زد شنیدنی تر از آن بود، لفظِ پیغمبر علی چو وصله به نعلینِ پاره اش می‌دوخت چه دیدنی تر از آن بود خندۀ همسر به دستِ مادرِ خانه که سفره می‌شد پهن کمک به فاطمه میکرد، نازنین دختر به ناز، شانه به گیسوی کودکان می‌زد چه عاشقانه به هر صبح و شام این مادر طلوعِ فجر که می‌شد، تمامِ اهل حرم همه نظاره گرِ نورِ زهرۀ أزهر نمازِ ظهر که می‌خواند، دیدنی تر بود سجودِ ماه، و تقلیدِ ذاتیِ أختر هزار نور ز خسارِ فاطمه می‌ریخت به دیدگانِ علی، صبح و ظهر و شب یکسر شکوفه های بهاری که غنچه وا می‌کرد حیاتِ خانۀ او بود، جنتِ کوثر بهشت را به همین بیت می‌توان حس کرد بهشتِ عدن کجا، بیتِ خمسۀ أطهر حسن کنار پدر می‌نشست در مسجد علی سمیعِ کلامِ پیمبرِ داور میانِ خطبۀ جدش، به شوقِ دیدارش حسین تکیه زنان می‌نشست بر منبر درونِ حال و هوای خوشِ حرم ناگاه صفای خانه بهم ریخت، بیت شد مضطر ز اِرتحالِ پیمبر، دو روز نگذشته... هجوم شد به سرایش، هجوم شد بر در دری که داشت سلامِ نبی، در آتش سوخت و سوخت گیسوی زهرا و چادر و معجر رسید اینهمه عصیان، ز جبت و طاغوتی که هیزم آورِ دوزخ شدند، تا محشر فدک بهانه شد و دستِ مرتضی بستند به قصدِ غصبِ خلافت شدند بر مصدر ز ضربه های غلافی، به شانۀ عصمت شکست بازوی زهرا نه، بازوی حیدر لگد زدند چو بر پهلوی کنیز خدا عبور کرد ز روی درِ حرم، لشکر جواب سیلیِ زهراست دستِ فرزندش که انتقام بگیرد، از آن دوتا کافر علی به خانه نشست و گُلَش به گِل، اما بجاست خیرِ کثیرِ نبی در این معبر هر آنکه یاورِ مولاست، رهروِ زهراست مدافعِ حرم است و مدافعِ رهبر شهادت آینۀ ی مادر شهیدان است شهید پیروِ زهراست تا صفِ آخر ✍ .
. |⇦•قامت خمیده بود... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۱به نفس حاج محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── قامت خمیده بود ولی سرفراز بود زهرا میان آتش و خون در نماز بود در را شکست، آنکه نفهمید هیچ وقت حتی به روی او درِ این خانه باز بود *بعد این همه جنایت اومدن‌گفتن: علی جان! میخوایم بیایم دیدن فاطمه. مولا چقدر خجالت کشید..چطور با حضرت زهرا مطرح‌کنه. قاتلا اومدن‌ دیدنش معطل شدند اما حضرت دست رد به سینه ی اونها نزد.امیرالمؤمنین اومد گفت:فاطمه جان !من خیلی معطلشون‌کردم اما از در این خونه‌کسی دست خالی نمیره..چیکار کنم؟ بی بی فرمود:اَلْبَیتُ بَیتُکَ وَ اَنَا اَمَتُکَ؛ خونه، خونه‌ی توعه منم کنیز توأم علی ...* از فضّةُ خذینی او، اینقدَر بدان وضعی درست شد که به یک زن نیاز بود بازوش سِرِّ قوّت بازوی مرتضی است امّا غلاف در پی افشای راز بود حَبلُ المَتین شده است ،گرفتارِ ریسمان مضطر شده، همان که خودش چاره ساز بود * یهودی پای این روضه مسلمان شد.تو کوچه وقتی دید علی رو دارن با این وضع می برن، چهل تا نانجیب دارن فاطمه اش رو می زنن، یک مرتبه گفت:" أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلٰهَ إِلَّا ٱللَّٰهُ.أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ ٱللَّٰه.."گفتن تو پیغمبر رو درک کردی ایمان نیاوردی ،گفت آری! ایمان نیاوردم اما بودم خیبر دیدم این آقا، درِ قلعهٔ خیبر رو که چهل نفرمی اومدن باز و بسته می کردن با یه دست کند.. روی دست گرفت سپاه اسلام از این در رد شد الان می بینم اون آقا رو دستهاش رو بستن جلو چشمش دارن ناموسش رو می زنن...* دری که بوسه گه انبیاء عُظمی شد چگونه بود که با ضربهٔ لگد وا شد؟ به جای دسته گل جای احترام وسلام شرار قسمت آن خانهٔ مُعلّا شد مقابلِ نفسِ بانوی عفیف علی صدای عربدهٔ یک غریبه پیدا شد آهای سینه زنان! فاطمه زمین افتاد کمک دهید که در بینِ کوچه دعوا شد *امام حسن اینقدر پای این روضه گریه کرده...* امان زِ میخ که کج رفت، سمت پهلو رفت امان زِ در که شکست و بلای زهرا شد. ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. سلام‌الله‌علیها ✍ واعتصموا بحبل الله به آیه‌های قدر و اعطینا به ریشه های چادر زهرا به رشتهٔ محبت مولا سیدة النسا، ای نامت بر هر درد بی دوا، دوا ما را با دستان شکسته کن دعا، سیدة النسا بانوی عالمین، ام الزینبین یا ام الحسن، یا ام الحسین ———————- واعتصموا بحبل الله این رشته سرنخ یک راهه راهی که سیر الی اللهه سیر الی الله این درگاهه عین عبادته مشق زهرا سرلوحهٔ سعادته مردن پای عشق علی شهادته عین عبادته قسم به یاعلی _گفتنِ فاطمه مُهر شهادت و میزنه فاطمه ———————- واعتصموا بحبل الله تا نشی توی فتنه‌ها گمراه راه تو میشه تا خدا کوتاه با یه نگاه ابی عبدالله باب نجات حسین تا وفاتم ای قربان وفات حسین تا نفس دارم می‌زنم صدات حسین جان به فدات حسین من اسمه دوا، و ذکره شفا جون من و بگیر، تو راه کربلا شهید کربلا ———————- «روضه » واعتصموا بحبل الله چی شد سفارشای پیغمبر آتیش گرفته سوره کوثر افتاده زیر دست و پا مادر کسی نگفت زنه یه زن تنها بین چل تا دشمنه قنفذ خسته میشه مغیره میزنه کسی نگفت زنه میون شعله‌ها، فضه رو زد صدا بلنده ای خدا، دست یه بی حیا «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
. سلام‌الله‌علیها ✍ واعتصموا بحبل الله به آیه‌های قدر و اعطینا به ریشه های چادر زهرا به رشتهٔ محبت مولا سیدة النسا، ای نامت بر هر درد بی دوا، دوا ما را با دستان شکسته کن دعا، سیدة النسا بانوی عالمین، ام الزینبین یا ام الحسن، یا ام الحسین ———————- واعتصموا بحبل الله این رشته سرنخ یک راهه راهی که سیر الی اللهه سیر الی الله این درگاهه عین عبادته مشق زهرا سرلوحهٔ سعادته مردن پای عشق علی شهادته عین عبادته قسم به یاعلی _گفتنِ فاطمه مُهر شهادت و میزنه فاطمه ———————- واعتصموا بحبل الله تا نشی توی فتنه‌ها گمراه راه تو میشه تا خدا کوتاه با یه نگاه ابی عبدالله باب نجات حسین تا وفاتم ای قربان وفات حسین تا نفس دارم می‌زنم صدات حسین جان به فدات حسین من اسمه دوا، و ذکره شفا جون من و بگیر، تو راه کربلا شهید کربلا ———————- «روضه » واعتصموا بحبل الله چی شد سفارشای پیغمبر آتیش گرفته سوره کوثر افتاده زیر دست و پا مادر کسی نگفت زنه یه زن تنها بین چل تا دشمنه قنفذ خسته میشه مغیره میزنه کسی نگفت زنه میون شعله‌ها، فضه رو زد صدا بلنده ای خدا، دست یه بی حیا «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
. حسین مخلص آبادی✍ تو حالت خراب نیست حالا وقت خواب نیست سکوت و یه لبخند برا من جواب نیست خدا چاره ساز شد تا وقت نماز شد چقدر گریه کردم که چشم تو باز شد برا اینکه زحمت ندی دستتو،جای آسمونو عوض می کنم بهت قول میدم اگه خوب شدی،در خونمونو عوض میکنم کجا رفته بودی بدون علی؟؟؟؟؟؟؟ نگاهت چرا غرق بارون شده ترک خورده آیینه ی گونه هات دو چشمت چرا کاسه ی خون شده؟؟؟؟ نرو فاطمه جون حیدر نرو ................ زمزمه به دستایِ آتیش، دری گُر گرفته پایِ نحس شعله، به چادر گرفته علی مات و مبهوت، نگاهش به در بود در از جا شکست‌و، هنوز شعله‌ور بود غرورِ علی، پهلویِ فاطمه/ درِ خونه و بارِ شیشه شکست دل‌و حرمت‌و قامت‌و هیبتِ/ یه مردی برایِ همیشه شکست نه بی رحمیِ میخ، نه آتیش و دود/ نه سنگینیِ در، به مویی که سوخت به خونِ رو دیوار، میسوزه هنوز/ دلِ فضه از آرزویی که سوخت ......................... به دستی که بستن، به یاسی که پژمرد چقد ذوالفقارِ، علی خونِ دل خورد نه دستارِ زردی، نه شمشیرِ یاری(نه همدم نه یاری) غم‌و شرمِ حیدر!؟... عجب روزگاری! به داغی که آتیش رویِ در گذاشت/ به آهی که مسمار رویِ در کشید به نصِ روایت، زنی پا به ماه/ جلو چشمِ پَر بسته‌ای، پر کشید پسر پیشِ چشمِ پدر شد شهید/ پرستارِ مادر شده دختری گُل از غنچه و، شعله از میخِ در، خجالت کشید همسر از همسری جواد نصيري✍ ✍🎼 .............. . بمیرم برایِ، غمِ کوچه یا در؟ یه سایه فقط از تو جا مونده مادر یه همسایه هم که، به یادِ تو افتاد تو رو دید و رفت‌و، فقط سر تکون داد دعاهاتو در حقِ همسایه کن/ یه دَستَم ولی رو سرِ ما بِکِش نمیبینی اوضاعِ این خونه‌رو!؟/ یه آهم برایِ مداوا بِکِش! یه آهی بِکِش شاید آرووم شدم/ چی میخوای بگی؟ با اشاره بگو... غماتو به من نه! به این ذوالفقار/ به گهواره و گوشواره بگو دیدم راهِ یاسی، به یک لاله چین خورد همون لحظه مادر، به صورت زمین خورد غرورم شکست‌و، تا چشمام‌و بستم دیدم پاره‌هایِ، فدک رو تو دستم! به اون ناله‌هایی که گوشواره زد!/ به آهی که اون لحظه چادر کشید فدک نه...که بندِ دلم پاره شد/ تو کوچه وقارِ علی لطمه دید میخواستم سپر باشم اما نشد.../ باید برمی‌گشتیم و چاره نبود با وضعی که مادر تو اون لحظه داشت/ دیگه راهی غیر از اشاره نبود!!! قدم بَرمی‌داشتم، به شوقِ قدم‌هاش فدک تویِ دستش، فلک زیرِ پاهاش تمومِ مسیرو، به من بود حواسش برام مِهرِ مادر، یعنی عطرِ یاسش من‌و کوچه‌ها و رگِ غیرتم/ من‌و سایه‌یِ مادری با وقار مدینه،اُحُد...فاطمه، حیدر و/ رجز خطبه‌هاش‌و... فدک، ذولفقار حوالیِ مغرب،به وقتِ غروب/ از اون کوچه تا خونه راهی نبود دلِ سنگِ این کوچه‌ها شاهدن/ پناهی به جز بی پناهی نبود ............. قرار بود که تنها، تو باشی قرارم من از دارِ دنیا، کسی رو ندارم می‌دونم عزیزم، از این دنیا سیری یه امروزو میشه، ازم رو نگیری چه خوب شد که از بسترت پا شدی/ چه خوب شد که جمع کردی این بسترو نیازی نبود تا دمِ در بیای/ نیازی نبود وا کنی این درو مرتب که دیدم مویِ زینب‌و/ باید حس میکردم یه کم بهتری بازم خونه رو آب و جارو زدی/ میخواستی که ثابت کنی مادری! علی رو حلال کن، شبم تارِ زهرا علی تا بمیره، بدهکارِ زهرا تو حوریه بودی، دو بالت ولی سوخت همه زندگیتم، به پایِ علی سوخت سه ماهه به غیر از مغیره کسی/ نخندیده به من... بخند فاطمه! خودت حال و روزِ علی رو ببین/ یه بار قبلِ رفتن بخند فاطمه علی غیرِ زهرا مگه چی میخواد/ (بزار بی تفاوت همه رد بشن)* به دنیا می‌ارزه "یه لبخند تو"/ یه دنیا بزار با علی بد بشن * کنایه از بی جواب موندنِ سلام علی به غیر از صبوری، ندارم پناهی من‌و غسلِ زهرا؟... بمیرم الهی پاشو عمر حیدر، نگاهی به من کن به همراهِ اسماء، علی‌تو کفن کن! باید جایِ تابوت علی این شبا/ یه گهواره میساخت ای ماهِ من نه اینکه خودم کفن‌و دفنت کنم/ بسوزه همه عالم از آهِ من چه جوری ببندم چشات‌و آخه!؟/ هنوز بازه این زخمِ پهلویِ تو بگو وقتِ تلقین چه جوری علی/ باید دس بگیره به بازویِ تو ........... بیا فک کن اصلاً، کنارت نشستم همه زخماتو من، یه جورایی بستم مداوا نمیشن، یه زخمایی مادر! نه زخمِ زبونا، نه این زخم بستر یه چیزی بگو، حرفامو می‌شنوی!؟/ نگاهی کن آخه به دور و برت پریشونیِ من به چشمت میاد؟/ فدات‌شم الهی... منم، دخترت نمی‌دونم اصلاً میبینی منو/ با این پلکِ مجروح و چشمِ کبود بیا‌و با زینب غریبی نکن/ بیا فک کن اصلاً که فضه نبود!!! .......... -رفیقِ شهیدم، رفیقِ قدیمی -روزایی که اینقد، نبودیم صمیمی -تاحرف ازحرم شد، چقد گریه کردم -بهم گفتی شاید، دیگه برنگردم +تا حالا نرفتی،نمیدونی‌که/شلوغیِ جاده یه چیز دیگه‌س +رفیق جانمونی،حرم،اربعین/با پایِ پیاده یه چیز دیگه‌س
. علیه السلام کنار قبر مخفی عموجانش علیه السلام گریز به داغ حضرت علی اصغر علیه السلام عموجانم محسن رسیدم از صحرا ببین که همدردی ندارم جز غمها هزار و صد ساله واست روضه دارم ببین که یک عمره برات خون می بارم رو قبر مخفی تو سر میزارم شب و روز هستم من منتظر ِ خون خواهی ِتو هنوز من وارث غصه و مظلومی حیدرم از آتیش داغ تو همیشه خون جگرم به حقّ خون محسن              عجّل فرج یا الله..... 🌸 عموجانم محسن شهید شیش ماهه با روضه های تو دلم غرق آهه تو بودی و مادر میون اون اشرار تو رو یک جانی کشت با ضربه ی مسمار در بین دیوار و در افتادی روی زمین زیر دست و پاهای چل تا نامرد بی دین مونده توی گوش من آه و ناله ی مادر تو رو به خاک سپردت پدر باحال مضطر به حقّ خون محسن              عجّل فرج یا الله..... 🌸 تو رو کشتند اما نخورده حلقت تیر نشدی ای مظلوم با خون حنجر سیر تو رو کشتند اما جدا نشد سرت نرفتی رو نیزه جلوی مادرت سر علی اصغر رو روی نیزه می بستند لالایی میخوند رباب قلبش رو هی میشکستند چندبار جلوی رباب سر از رو نیزه افتاد حرمله اشکشو دید کمونش رو نشون داد به حقّ علی اصغر عجّل فرج یا الله..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇
. 🏴 روضه ای حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و علیه السلام (حمله به خانه وحی و ) 🏴بند اول صد آه و صد واویلتا،مادر میون شعله ها میسوخت و میزد ناله که،فضه بیا فضه بیا فضه بیا که داره میسوزه وجودم آتیش گرفته همه ی بود و نبودم با دست بسته میبرن دارو ندارم با درد پهلو غصه ی حیدر و دارم افتاده مادر پشت در برای حیدر شد سپر از داغ محسن خون جگر واویلتا واویلتا 🏴بند دوم صد آه و صد واویلتا،افتاده ناموس خدا ای وای و با ضرب لگد،قامت مادر شد دوتا بشکنه دستی که با تازیونه میزد بشکنه پایی که به پهلوهاش لگد زد اگر نمیزد مادرم زمین نمیخورد تا که زمین خورد اسم محسنش رو آورد ای وای امون از میخ در و سینه ای که شد سپر مادرمون شد بی پسر واویلتا واویلتا 🏴بند سوم صد آه و صد واویلتا،شد سَدِّ راه مجتبی شد سد راه و سیلی زد،به مادرم تو کوچه ها تا سیلی زد چادر مادرو لگد کرد بی احترامی به ما با حرفای بد کرد یه جوری زد که مادرم راهشو گم کرد برای غربت بابامون گریه میکرد ای وای امون از غربت و این مردم بی غیرت و کبودیه رو صورت و واویلتا واویلتا ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی .👇
. زبان حال حضرت زهرا علیهاالسلام با شیعیان ِ.... آی اونایی که دارید به هم میگید تبریک این روزا کشته شده محسن شیش ماهَم فَرق تون چیه با اون حرومی هایی که توی کوچه خندیدن به ناله و آهَم منو مادر میخونید ولی به چه حقّی با محبّان سقیفه می کنید وحدت به خدا مادر اون کسی فقط هستم که همیشه قاتلم رو میکنه لعنت مهدی اِنْتَقِم بیا و قاتل محسنم رو آتیش بزن مهدی اِنْتَقِم از همونی که سیلی زد به من پیش حسن مهدی اِنْتَقِم از همونی که دست حیدرو با کینه بست مهدی اِنْتَقِم یه جوری به در لگد زد که دنده هام شکست اللهم عجل لولیک الفرج.... 🌸🌸🌸🌸🌸 آی اونایی که دارید به هم میگید تبریک توی این روزا منو زدن چهل ملعون حالا که مهدی ِبی کسم عزاداره شما با شادیهاتون، دلم رو کردید خون من نمیگذرم از اون که با همین کارا باعث غیبت مهدی،پسر من شد به خدا تو لشکر منتقم من نیست هرکی با عزای محسنیه دشمن شد مهدی اِنْتَقِم می زدن من رو توی کوچه باهم چل نفر مهدی اِنْتَقِم بازومو قنفذ بشکسته با دستور عمر مهدی اِنْتَقِم من کتک خوردم توی کوچه پیش مرتضی مهدی اِنْتَقِم من نمیشم از قاتلین محسنم رضا اللهم عجل لولیک الفرج.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇