eitaa logo
افـ زِد ڪُمیـلღ
1.5هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
5هزار ویدیو
205 فایل
"بہ‌نام‌اللّہ" اِف‌زِد‌⇦حضࢪٺ‌فاطمہ‌زهࢪا‌‌‌‌‹س› ڪمیل⇦شهید‌عباس‌دانشگࢪ‌‌‌‌‌‹مدافع‌حࢪم› -حࢪڪٺ‌جوهࢪه‌اصلۍ‌و‌گناه‌زنجیࢪ‌انسان‌اسٺ✋🏿 ‌‹شهید‌عباس‌دانشگࢪ› ڪپۍ؟!‌حلالت‌ࢪفیق💕 -محفل‌ها https://eitaa.com/mahfel1100 -مۍشنویم https://daigo.ir/secret/1243386803
مشاهده در ایتا
دانلود
💌روزه ی حسین (علیه السّلام) اولین بار است که آقا ابی عبدالله روزه گرفته، فاطمه (سلام الله علیها) فرستاد دنبال آقا رسول الله (ص) بابا جان ! یا رسول الله اولین بار است حسین (علیه السّلام) روزه گرفته، افطار قدم رنجه کنید، خدمت شما باشیم، همه کنار سفره ی افطار حسین جمعند، وقت افطار که شد، آب مقابل حسین (علیه السّلام) گذاشتند، وقتی خواست افطار کند یک نگاه به صورت جدش رسول الله (ص) کرد، یا جدّاه، به من چه می دهی افطار کنم؟ یک نگاه به صورت قشنگ حسین (علیه السّلام) کرد، فرمود: نصف عبادت های من برای آن هایی که تو را دوست دارند، امیرالمؤمنین (علیه السّلام) فرمود: حسین جان افطار کن، بابا جان به من چه می دهی افطار کنم؟ امیرالمؤمنین فرمود: نصف عبادت های من برای آن هایی که تو را دوست دارند. (فردای قیامت یک وقت به پرونده ی اعمالت نگاه می کنی عبادت های علی را می بینی) حضرت فاطمه (سلام الله علیها) فرمود: پسرم افطار کن، مادر به من چه می دهی افطار کنم؟ نصف عبادت های من برای آن هایی که برای تو گریه می کنند (ثواب یکی از آن نمازهای شب نشسته حضرت زهرا (سلام الله علیها) برای همه ما بس است، ثواب یکی از آن تازیانه هایی که در راه ولایت خورد برای مغفرت ما در روز قیامت بس است) امام حسن (علیه السّلام) فرمود: داداش افطار کن، برادر جان شما به من چه می دهی؟ فرمود: فردای قیامت خودم بر در بهشت می ایستم و یک یک محبّانت را وارد بهشت می کنم، وقتی همه ی آنها وارد بهشت شدند، بعد خودم وارد می شوم.
Allahome Alrezgna (320).mp3
13.79M
اللهم الرزقنا حرم .......
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در ضریح اربابو برامون باز کردن ...... 😭😭💔 دلاتونو رها کنین خودشون تا هرکجا که میدونن بدوان برن تو بغل امامشون ... برن بگن منو میبینی امام حسین؟؟ اصن صدامو میشنوی؟؟ بیا ببین چیکار کردم با خودم .... بیا ببین از همیشه خسته ترم .... بیا ببین بد کردم ولی هنوز دیوونتم .... بیا ببین هر باری که صدات کردم و فکر کردم نمیشنوی چجوری جون دادم .... بیا ببین به همه گفتم من فقط شمارو دارم .....
افـ زِد ڪُمیـلღ
دوباره حال قلبمو ...
دفن امام حسین علیه السلام امام زین العابدین(ع) داخل قبر شد. بدن پاره پاره حسین(ع) را گرفت تا در میان قبر بخواباند. بنی اسد هم دور قبر ایستاده اند. امام زین العابدین(ع) می خواهد صورت بابایش را ببوسد، اما دید حسین(ع) سر ندارد، یک وقت دیدند صدای ناله آقا داخل قبر می آید. وقتی نگاه کردند دیدند آقا خم شده و لبهایش را به رگهای بریده گذاشته است. آی حسین! حسین! حسین!
بریم کربلا ، کنار قبر مطهر سید الشهدا ، خدا را قسم بدهیم به آن بدن پاره پاره ای که روی زمین افتاده بود . عمه سادات آمد نیزه شکسته ها و شمشیر شکسته ها را از روی بدن کنار زد . نا زنین بدن برادر را دید . از روی تعجب صدا زد : ءَاَنت اَخی یعنی آیا تو برادر منی . اولین کسی که بعد از شهادت امام حسین در قتلگاه روضه خواند زینب بود آنقدر سوز ناک روضه خواند نوشته اند : «فَاَبکت کلِّ عَدُوٍ و صَدِیقٍ » طوری گریه می کرد که دوست و دشمن به حالش گریه می کردند امام نگذاشتند عقده دلش را باز کند تازیانه ها به دست گرفتند با تازیانه زینب را از کنار بدن برادر دور کردند
افـ زِد ڪُمیـلღ
مرحوم شیخ جعفر شوشتری می گوید: در روز عاشورا، چهار جا، چهار عضو بدن ابی عبدالله به خاطر بی آبی از کار افتاده بود، که حتی شاید اگر آب هم می دادند، کار از کار گذشته بود و فایده نداشت. اولین جایی که از عطش از کار افتاد چشمان امام حسین (علیه السّلام) بود، امام صادق (علیه السّلام) می فرماید: جدّ ما در روز عاشورا، از شدت عطش چشمانش آسمان را دود می دید. دومین عضو، لبهای آقا بود، می دونی چرا؟ حمیدبن مسلم می گه دیدم لب های حسین علیه السلام مانند دو چوپ خشک شده به هم می خورد، دیدم از لبهای حسین داره خون می آید. سومین عضو زبان حضرت بود، همان زمان که علی اکبر را بغل گرفت، زبان در دهان علی گذاشت، علی اکبر دید بابا از خودِ او تشنه تر است. چهارمین عضو جگر حسین بوده، هلال بن نافع می گوید، آمدم نزدیک گودال، جنگ تمام شده، از بالای گودال نگاه کردم، دیدم لبهای حسین تکان می خورد، نزدیک تر رفتم، گفتم شاید حسین نفرین می کنه، دیدم می گوید: «لشگر جگرم از تشنگی می سوزد» از گودال آمدم بیرون، سریع رفتم آب آوردم، دیدم شمر داره بیرون می آید، گفت کجا می روی، گفتم می روم پسر فاطمه را سیراب کنم، گفت زحمت نکش، من سیرابش کردم … .
enc_16223095836351007249945.mp3
3.06M
دوباره مضطرم حرم حرم حرم .....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از مرحوم آیت الله العظمی بهجت نقل شده است که فرمودند: مرحوم علامه دربندی در حرم کربلا، خطاب به امام حسین (علیه السّلام) عرض کرد: به حق مادرت زهرا (سلام الله علیها)، شمر را شفاعت مکن ! از ایشان پرسیدند: مگر حضرت از شمر هم شفاعت می کند؟ جواب داد: امکان دارد، زیرا این ها مظهر رحمت پروردگارند.💔😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نقل کرده اند آیت الله مرعشی را با آن زهد و تقوا پسرش در عالم رویا دید، از اوضاع و احوال بعد از مرگ پرسید، او گفت: اوضاع و احوال خراب بود، حساب و کتاب سخت بود، فقط یک چیز به درد من خورد، آن هم اشک برای امام حسین (علیه السّلام) ….
امام موسی کاظم (علیه السّلام) فرمودند: اگر گریه کنندگان بر آن مظلوم (امام حسین (علیه السّلام)) می دانستند چه اجرهایی به آنها داده می شود هر آینه آرزو می کردند که تا نفس آخر عمر در گریه و ناله برای آن بزرگوار باشند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مگه نگفتی هرکی زیر قبه ات دعا کنه دعاشو مستجاب میکنی؟؟؟ ......
عصر عاشورا شد. امام حسین(ع) را شهید کردند. خیمه هایش را آتش زدند. امروز عجب جایی دارم میرم...... بچه های فاطمه (س) در بیابان پراکنده شدند، همه فریاد می زدند وامحمداه! یک نفر از لشکریان عمر سعد می گوید: یک وقت دیدم دامن یک دختر بچه آتش گرفته است. دامن آتش گرفته ، یعنی بدن دارد می سوزد. این بچه نمی داند چه کند. هی دارد می دود. خیال می کند اگر بدود آتش دامنش خاموش می شود. من سوار اسب بودم با عجله به طرفش رفتم تا آتش دامنش را خاموش کنم. این آقا زاده به خیالش من می خواهم او را بزنم، باز فرار می کرد. خودم را رساندم بالای سرش همین که رسیدم بالای سرش دید نمی تواند فرار کند، صدا زد: آی مرد! به خدا من بابا ندارم. آی حسین! حسین! حسین!…گفتم: من کارت ندارم، می خواهم آتش دامنت را خاموش کنم. آمدم پایین با دستهایم آتش دامنش را خاموش کردم. تا این بچه یک مقدار از من محبت دید، صدا زد: آی مرد تو را به خدا بگو راه نجف از کدام طرف است؟ گفتم: راه نجف را برای چه می خواهی؟ گفت: می خواهم بروم شکایت این مردم را به جدم علی(ع) بکنم. بگویم: علی جان! سر بردار ببین حسینت را کشتند، خیمه هایمان را آتش زدند. أللهم انا نسئلک و ندوعوک باسم العظیم الأعظم الأعز الأجل الأکرم بحق الزهراء و أبیها و بعلها و بنیها سیما مولانا و سیدنا حجه بن الحسن العسکری یا الله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه مرتبه دیدم خانم گفت بگیر اینو پول تو جیبی اربابتم من میدم ...... 😭💔
gar-negahi-be-ma-konad-zahra.mp3
11.9M
گر نگاهی به ما کند زهرا ......
بریم روضه مادرو بخونیم ؟؟💔.... هر حاجتی دارید بسم الله ....
روز هفتم ربیعه..... درست چند روز بعد از وفات پیغمبر خدا ...... حرمت خانه خدا شکسته شد ...... اونایی ک بعد وفات پیامبر حق ولی پیامبر رو غصب کردن حالا کمر به قتل اهل خانه بستن ..... یا الله بمیرم برات مادر خصم خدا اومد پشت در بی حیا اینقدر محکم در میکوبید و نعره میکشید که بچه ها ترسیده بودن ای وای من ....... ملعون نعره کشید : علی میای بیرون یا به زور بیارمت به خدا اگه نیای بیرون خونه رو میسوزونم..... زهرا به غیرتش برخورد بلند شد بره از امامش دفاع کنه رفت پشت در:آهای بی حیا اینجا خانه وحی بی حیا خانه من رو می‌سوزانی؟ خانه دختر پیغمبر؟ ملعون نعره کشید زهرا برو کنار ما با زن ها کاری نداریم ..... برو به علی بگو قایم نشه بیاد بیرون
چند بار دیگه مردک پست بی احترامی کرد ....... دید فایده ای ندارع زهرا اجازه ورود نمی‌ده رو کرد به قنفذ و مغیره ملعون: برید هیزم بیارید ......در خانه را آتش زدن در خانه وحی را خانه ای ک جبرئیل بدون اجازه واردش نمیشد میخ داغ شده بود مادر پشت در واییییی یا الله ملعون چنان لگدی به در زد مادر بین در و دیوار ماند ملعون درب رو فشار داد آنقدز ک میخ داغ در سینه مادر فرو رفت .... مادر صدا زد فضه محسنمو کشتن مادر از حال رفت ..... مولا می‌گفت :میخ کوتاه بیا همسرم از پا افتاد .......
مولا اومد بیرون گلوی اون دومی را گرفت گفت ملعون میدونی مامور به صبرم این کار می‌کنی ....... دست مولا بسته شد زهرای نیمه جان وقتی دید مولا را دارن میبرن رفت در چارچوب در قرار گرفت قنفذ و مغیره یکی با قلاف شمشیر یکی با تازیانه میزدن مادر را یا الله مادر به کمربند مولا چسبید مادر میکشید و ملعون میکشید یکدفعه اون خلیفه ثانی دست برد به قلاف شمشیر آنقدر زد که مادر از حال رفت ....... این فاجعه پهلو و سینه و صورت شکسته داشت موهای سپید حسن را داشت تموم شدن عمر مولا را داشت.......... شش ماهه کشتن از پشت در شروع شد و به کربلا رسید خاک حرمت این خانه را هفتم ربیع الاول این جماعت یاد گرفتن