هدایت شده از مسیر عفافگرایی
🔻در مرحله دوم یا مرحله #برمودای_هویت_عفافگرا، دانشجویان پس از آشنایی نسبی با محیط دانشگاه علوم پزشکی و مشاهده سال بالاییها و رفتار و عملکرد اساتید، کارکنان و گذراندن یک دوره تجربه متعارض با پیشفرضها و تصورات ذهنی خود که بهنوعی ابهام و سردرگمیهایی را در این زمینه تجربه میکنند و وارد مرحله دیگری از هویتیابی عفافگرایی میشوند. آنها در این دوران احساس میکنند که جامعه پزشکی که در آن قرار گرفتهاند، برداشتهای دیگری از عقاید و باورهای مذهبی بهویژه در عفاف و حجاب دارند. آنها دارای شأن و پرستیژ اجتماعی خاصی هستند، به همین دلیل مورد احترام ویژه جامعه هستند. دانشجویان برداشت خاصی را از شأنیت پزشکی در این مرحله کسب میکنند که بیشتر آن جنبه نمادین و ظاهری افراد را شامل میشود.
🔻آنها احساس میکنند کسب این منزلت اجتماعی مستلزم شاخصهای نانوشته اما پررنگی هستند که ازجمله موارد مهم آن سبک پوشش و نوع تعامل ایشان است. آنها میبینند که برخی از اساتید، پزشکان و رزیدنتهای برجسته آنان و همکاران پزشکی که در جامعه مشغول فعالیتاند، اعتقادات مذهبی کمتر و رعایت کمتری در زمینة مسائل مذهبی عفاف و حجاب دارند، معمولاً با چهرههای آراستهتر و گاهی کم حجابتر در جامعه ظاهر میشوند و تعاملات کاری و غیرکاری آنها با اقشار مختلف بهویژه همکاران و بیماران بسیار بیشتر از آنچه تصور مینمودند، است. کمکم این باور در دانشجویان ایجاد میشود که بسیاری از عقایدی که تاکنون بهعنوان اعتقاد مذهبی (ازجمله رعایت برخی از حریمهای عفاف و حجاب) برای آنها مطرح بوده برای این قشر (پزشکی) دیگر معنای خاصی نمیتواند داشته باشد، چراکه آنها پزشک هستند و دارای شرایط خاص کاریاند. بسیاری از چیزهایی که در جامعه #تابو تلقی میشود و بهعنوان #خط_قرمز محسوب میشود مانند بحث در خصوص مسائل جنسی و آناتومی دستگاه تناسلی اکنون جزء بدیهیات کار در پزشکی است و جنبه علمی پیدا نموده است.
https://eitaa.com/umefafgaraei