#اخلاق_و_اقتصاد 1: اخلاق، به قضاوت درباره خوب و بد و باید و نبایدهای رفتارها میپردازد!
اقتصاد، به نظم حاکم بر رفتارها و پدیدههای اقتصادی توجه دارد!
هر دو، رفتار اختیاری انسان را بررسی میکند.
بنابراین اخلاق و اقتصاد در موضوع "رفتار انسانی" مشترک هستند!
در دانش اقتصاد، بحث از دوگانه اثباتی ـ هنجاری، بحثی دامنهدار است.
اقتصاد هنجاری (آنچه باید باشد)، ارتباط وثیقی با اخلاق هنجاری دارد. همینجا است که بایدهای اقتصادی از جامعهای تا جامعه دیگر متفاوت میشود!
اقتصاد اثباتی (آنچه هست)، برای فهم رفتارها، ناچار از توجه به اخلاق توصیفی است. همینجا است که واقعیات اقتصادی از جامعهای تا جامعه دیگر متفاوت میشود!
https://eitaa.com/egtesade_ma
#اخلاق_و_اقتصاد 2: احکام اخلاقی، اگر بخواهد اعتبار و کارآیی داشته باشد، لازم است دارای قوت درونی و پشتوانه بیرونی باشد؛ یعنی مبتنی بر واقعیتهای متعالی وجود انسان و در جهت فعلیت بخشیدن به آن باشد و با پشتوانه ایمان به خدا و غیب همراه باشد (شهیدمطهری، مجموعه آثار، ج22، ص592). بنابراین، مکاتب غیرواقعگرا، فاقد توجیه منطقی برای گرایش به اخلاق هستد. احکام اخلاقی، اگر مبتنی بر رابطة بین رفتار و کمال انسان و سرچشمه گرفته از علم کامل الهی نباشد، ثبات و استمرار آن مورد تردید است. شناخت مذهب اقتصادی، یعنی اهداف کلی، راهبردهای اساسی و ساختارهای اصلی اقتصادی، نیازمندِ مرجعی امین است که نسبت به منشأ اعتبار احکام ارزشی، شناخت عالمانه داشته باشد. در سیاستگذاری اقتصادی نیز باید چارچوبی حاکم باشد، تا جامعه به سمت تحقق اهداف مطلوب اقتصادی پیش برود. اقتصاد سیاستی نیز به اعتبار احکام ارزشی (فقهی- اخلاقی) وابسته است. در نظام اسلامی، مرجع تعیین مذهب اقتصادی و سیاست اقتصادی، وحی (کتاب و سنّت) است. https://eitaa.com/egtesade_ma
#اخلاق_و_اقتصاد 3: بین ارزش و واقعیت، رابطه برقرار است. ارزشها، نتیجه وجود رابطه واقعی بین رفتار و نتایج رفتار است. همچنین ارزشها محرک و برانگیزنده انسان به کسب ارزش و تعالی است؛ یعنی ارزشها، مُولّد واقعیت است. در بیرون نیز بین واقعیات و ارزشها رابطة دوطرفه وجود دارد؛ اولا ارزشهای افراد، بر چگونگي رفتارهایشان اثرگذار است. ثانیا رفتارهای موجود، منجر به تقویت یا تضعیف ارزشها در افراد میشود.با ردّ واقعنمایی گزارههای اخلاقی- فقهی، اعتبار قضایای مذهبی و سیاستی در دانش اقتصاد از بین میرود. https://eitaa.com/egtesade_ma
#اخلاق_و_اقتصاد 4: هریک از اقتصادهای موجود در جهان، با یکی از مکاتب اخلاقی هماهنگ است:
اقتصاد سرمایهداری، با طبیعتگرایی لذتگرا یا سودگرایی خودگرا!
نظریة مطلوبیت ذهنی نئوکلاسیکی، با نظریه احساسگرایی!
اقتصاد نهادی، با طبیعتگرایی تطورگرا!
مثلاً طبق اندیشه قدرتگرایی، هر اقدامی که به تقویت قدرت بیانجامد، اخلاقی است!
همچنین، التزام به اخلاق جنسیتی، منجر به مذهب اقتصادی جنسیتی میشود و اثر خود را در اجرای سیاستهای اقتصادی نشان خواهد داد.
التزام به نظریة اخلاقی اسلامی،
موجب میشود:
انسان مسلمان، در انجام هر فعالیت اقتصادی، جهتگیری خود را نزدیک شدن به خدا و انجام خواست الهي قرار دهد!
بنابراین هر فایده اقتصادی و غیراقتصادی را فدای عبودیت و اقتضائات آن خواهد کرد.
https://eitaa.com/egtesade_ma
#اخلاق_و_اقتصاد 5:
عدم توجه به ارزشها، موجب عدم توجه به نهادها میشود؛
زیرا نهادها، از ارزشها ناشی میشود و تزریقکننده ارزشها، در سطح جامعه است. مثلاً، نهاد عقود، پول، دولت و خانواده، از سویی ناشی از ارزشهای مورد باور و التزام در سطح عمومی است
و از سوی دیگر تزریقکننده ارزشها و برانگیزنده، حرکتدهنده و محدودکننده تحرکات اقتصادی، سیاسی، و اجتماعی است. با بیتوجهی به ارزشها و عدم التفات به نهادها، نتیجه این خواهد بود که در تحلیلهای اقتصادی، به نقش نهادها توجه نشود.
امروزه، جریان غالب و متعارف در دانش اقتصاد (اقتصاد نئوکلاسیک)، محور تحلیل خود را صرفاً بر فرد قرار داده
و از تحلیلِ اقتصادی براساس نهادهای اقتصادی و غیراقتصادی محروم است!
https://eitaa.com/egtesade_ma