آقای یزدیزاده، کارشناس اقتصادی:
وقتی در طول ۴۰ سال،
یک اشتباره را تکرار کنید و جواب نگیرید و باز هم بخواهید تکرار کنید،
نامش #خیانت است نه #اشتباه!
ارز از ۷ به ۴۰ به ۶۰ به ۱۱۰ به ۱۷۰ به ۳۰۰ به ۸۰۰ به ۱۲۰۰ به ۲۵۰۰ به ۴۲۰۰ به ۲۸۵۰۰ به ؟
دنبالهروی دلار رسمی، از دلار آزاد؛ یعنی
#لیلی_بازی_با_دلار!
https://eitaa.com/egtesade_ma
آقای #دنیای_اقتصاد!
برای ضرورت جنگ با اسرائیل، نیاز به مرز مشترک نیست!
چیزهای دیگری لازم است:
عقل، دین، وجدان، آیندهنگری، کلاننگری، نگاه تمدّنی، دغدغه امنیت، دغدغه اقتصاد، شرافت، غیرت، جگر!، انسانیت و سایر موارد!
اما برای نجنگیدن با این سگ هار، نداشتن موارد فوق کافی است!
البته فراموش نشود که
#اسرائیل_کشور_نیست!
https://eitaa.com/egtesade_ma
#نتانیابو آمده به خواب سردبیر #دنیای_اقتصاد و گفته:
اینقدر که روی مطالب روزنامه شما در تخریب جریان مقاومت حساب میکنم، روی تیپ گولانی و جوخه ترور موساد و موشکهای سنگرشکن هدیه آمریکا حساب نمیکنم!
شما هدیه دانشگاههای انگلیس و آمریکا به ما هستید!
https://eitaa.com/egtesade_ma
روزی نیست که روزنامه کاملا اقتصادی #دنیای_اقتصاد، یادداشتی در مذمّت جنگ ننویسد!
کاش یک روز هم مینوشت که ریشه #ستیزهجویی، #سیاستهای تهاجمی، #ماجراجویانه و #نظامی چیست؟
اینجا خانه ماست و با همسایگان سر جنگ نداریم!
سر مار و ریشه فتنه #اسرائیل_غاصب است!
آمریکا و اروپا هم حمایت میکنند!
https://eitaa.com/egtesade_ma
بوگیر تقلبی "رفع فیلترینگ" و "آزادی کشف حجاب"
روزنامه #دنیای_اقتصاد، برای غافل کردن مخاطبا نسبت به پیشنهددهای تورمی بودجه ۱۴۰۴، دست به دامن سرگرمسازی مردم با رفع فیلترینگ و آزادی کشف حجاب و باز کردن درهای دانشگاه به روی متخلفان میشود،
یعنی بوی گند تورّم ناشی از بودجه پیشنهادی، بدجوری مشام خودشان را هم آزرده است!
چه عزاییه که خود مردهشور هم گریه میکنه!
https://eitaa.com/egtesade_ma
"پیدا و پنهان یارانه پنهان"
قیمت بنزین سوپر وارداتی، اعلام شد و زنگ یک آزادسازی دیگر زده شد!
قیمت بنزین، به نرخ دلاری!
ابتدا بنزین با دو نرخ ۳۰۰۰ و ۵۰۰۰۰ عرضه میشود!
نتیجه اجتماعی، پذیرش جامعه طبقاتی و جولان دادن مرفهان ۵۰۰۰۰تومانی در مقابل عموم مردم ۳۰۰۰تومانی!
نتیجه اقتصادی، مسابقه قیمت بین بنزین آزاد و بنزین دولتی!
و هُل دادن نرخ دولتی به سمت نرخ آزاد با تکرار دروغ پرتکرار یارانه پنهان!
اما چرا یارانه پنهان، دروغ است؟ چون یارانه پنهان، بر مفهوم تخیّلیِ "دهکده جهانی" در توهّمی بنام "دنیای تکقطبی آمریکایی" مبتنی است!
یارانه پنهان، وقتی درست است که نظام تکقطبی بر جهان حاکم شود و همه دنیا از یک نظام سیاسی و اقتصادی واحد تبعیت کنند!
یارانه پنهان، وقتی واقعا قابل محاسبه است که تمام دنیا یک بازار پیوسته با چرخش کاملا آزاد کالا و کار باشد و پول واحد بر مبادلات جهان حاکم شود!یارانه پنهان، زمانی واقعا محقق میشود که قیمتگذاری و شکلگیری قیمت بهصورت یکپارچه وجود داشته باشد!
یارانه پنهان، جایی درست است که اقتصادهای متعدد مجزا از هم و متفاوت از هم وجود نداشته باشد و همه جا را بشود با همهجا مقایسه کرد!
یارانه پنهان، وقتی صادق است که قیمتگذاری همه عوامل تولید از مواد اولیه و تجهیزات تا مدیریت و کار، در سراسر جهان بهصورت یکپارچه شکل بگیرد!
اگر زمانی همهی این اگرها در سراسر جهان شکل بگیرد، میتوانیم از یارانه پنهان و جفت آن "مالیات پنهان" سخن بگوییم و محاسبه کنیم و براساس آن سیاستگذاری و تدبیر کنیم!
شیفتگان اقتصاد سرمایهداری و دلبستگان غرب وحشی، آرزوها و تخیّلات خود را درباره رهبری آمریکا بر جهان را در قالب ادبیات ظاهرا علمی و واقعی و قطعی همچون "یارانه پنهان" بیان میکنند اما کاش حداقل صادق بودند و از "مالیات پنهان" نیز سخن میگفتند!
تا وقتیکه با اقتصادهای متعدد و قطبهای متعدد اقتصادی و قیمتگذاریهای متنوع منطقهای و کشوری مواجه هستیم، صحبت از یارانه پنهان و مالیات پنهان، سخنی شاعرانه و سرگرمکننده است!
اما اگر در همین فضای تخیلی هم بنا دارند از مفهوم فرضی یارانه پنهان استفاده کنند، بهتر است کمی درباره مالیات پنهان هم دقت کنند!
وقتی از یارانه پنهان انرژی سخن گفته میشود؛ یعنی به مصرف کننده و تولیدکننده ایرانی، انرژی ارزان پرداخت میشود!
سوآل میکنیم: ارزان نسبت به کجا و نسبت به چه؟
جواب میدهند: نسبت به سایر کالاها و سایر کشورها!
سوآل: سایر کالاها و سایر کشورها به ما چه؟ وقتی قیمت مواد اولیه و کار و مدیریت و تجهیزات در سایر کشورها با ما و بین خودشان متفاوت است، چطور میتوان مقایسه کرد؟ کدام را به چه دلیل باید معیار محاسبه قرار داد؟
قیمت جهانی وقتی میتواند محور تصمیمات باشد که اولا چیزی بنام قیمت واحد جهانی وجود داشته باشد! ثانیا ما سهمی در شکلگیری و منافع آن داشته باشیم! ثالثا ما سایر عوامل تولیدمان را براساس همان قیمت محاسبه کنیم!
این ثالثا یعنی ما و آنها نداشته باشیم و یعنی رفت و آمد ارز به داخل و خارج کاملا آزاد باشد و یعنی ما کاملا در نظام اقتصادی غرب هضم شویم و آنها با ما کاملا معامله برابر و عادلانه و بدون اجحاف کنند!
میبینید که این فروض کاملا تخیلی است و تعجبآمیزتر اینکه عدهای در قامت اقتصاددان و رسانههایی که مدعی دنیای اقتصاد هستند، مدام براساس این تخیلات، در ذهن مردم و مسئولان وسوسه آزادسازی انواع بازارها را میدمند!
دانش اقتصاد، یک دانش میدانی است نه خیالی و فرضی و مرد میدان میخواهد نه عناصر خیالباف!
وقتی چنان دنیای تکقطبی وجود ندارد، منطقی این است که قیمتگذاری یا شکلگیری قیمت براساس هزینه تمامشده + سود متعارف انجام شود!
در این شیوه، قیمت مواد اولیه نیز شبیه قیمت کار، ریالی محاسبه میشود و هزینه تولید به شدت کاهش مییابد!
لازمه این شیوه، حذف قوانین مربوط به دلاریفروشی به داخل و خاموش کردن موتورهای تورمی دلاری در قوانین است!
وضعیت کنونی، تولید و معیشت عمومی را
دچار اختلال و آسیب جدی کرده و ما را به تورمهای بالا و پایدار مبتلا کرده و اختیار مهار تورم را از دست سیاستگذار ما خارج کرده است اما منافعش را صرفا معدودی شرکتهای معدنی و خامفروش یا نیمه خامفروش و سفتهبازان در بازار ارز میبرند!
اقتصاد ایران، باید از مرداب دلار خود را نجات دهد و این یک عزم و شجاعت برای اصلاح قوانینی را میطلبد که در دهههای اخیر بر اقتصاد ما حاکم شده است!
https://eitaa.com/egtesade_ma
درباره استدلالهای دلارزداها
سرمقالهنویس حقوقدان دنیای اقتصاد که سمتهای گوناگون در بانک مرکزی داشته، سعی کرده به استدلال دلارزداها درباره قیمت بنزین پاسخ دهد اما دانسته یا ندانسته گردن خم خود را در مقابل پرچم سرمایهداری نشان داده است!
استدلالهای ایشان و توضیحات مرا در ادامه بخوانید!
دکتر قنبری، مدعی است اصلیترین دلیل دلارزداها، مقایسه قیمت بنزین با قیمت نیروی کار است؛ یعنی وقتی نیروی کار دریافت ریالی دارد، چرا باید بابت بنزین، پرداخت دلاری داشته باشد!
وی سپس در رد این استدلال گفته است:
۱. پرداخت کم به نیروی کار، ناشی از کوچک بودن کیک اقتصاد ایران نسبت به آمریکا و اروپا است!
۲. بنزین قابلیت جابجایی و صادرات دارد اما نیروی کار نه!
۳. عدم درک درست دلارزداها از مفهوم قیمت بهعنوان تنظیمگر عرضه و تقاضا!
۴. به هم ریختن قیمت نسبی بین بنزین و سایر کالاها به نفع سایر کالاها در وضعیت تورمی!
۵. اولویت صرف درآمد دلاری فروش بنزین در نیازهای اساسیتر کشور بهجای فروش ریالی و ارزان آن به مردم!
۶ آیا دلارزداها با اموال شخصی خود چنین برخوردی میکنند؟
در جواب باید گفت:
اولا تصور نکنید کیک بزرگ اقتصاد آمریکا و اروپا بین همه مردم متوازن تقسیم شده است!
در زمستان گذشته، ۴۰۷۰۰۰ انسان در اروپا از سرما جان دادند!
مشکل کیک داشتند؟ نه!
مشکل تقسیم کیک و بیعدالتی داشتند که در ذات نظام سرمایهداری است و همه چیز را از دایره تنگ اقتصاد بازار و قیمت میبیند و میگوید: اگر قیمت اولیهترین نیازهای را هم نمیتوانی پرداخت کنی، باید از صف خارج شوی و بمیری!
ثانیا مشکل اقتصاد سرمایهداری، همین نگاه کالایی و کمتر از کالا به انسان و کارگر و کارمند است! کاش بفهمند که انسان، با کالا مقایسه نمیشود!
ثالثا تعیین قیمت در بازار انحصاری مثل بنزین در اختیار انحصارگر یا دولت است! و اینجا دولت خود انحصارگر است و حق تعیین قیمت دارد! ندارد؟
در ادامه توضیحاتی را برای دوستانی مینویسم که دوست دارند مطلب را عمیقتر دنبال کنند.
اینکه چرا بنزین در ایران ارزان است؟ چون مواد اولیه بنزین، در ایران ارزان است!
نیروی کار تولیدکننده بنزین هم ارزان است!
هزینه جابجایی و حمل و نقل بنزین هم کم است!
هزینه واردات بنزین هم که نداریم یا حجم کمی واردات نسبت به تولید داخل داریم!
ماده اولیه بنزین، نفت است!
نفت، از معادن است!
معادن، از انفال است!
انفال، ملک دولت است و مالک خصوصی ندارد!
دولت هم مثل هر مالکی حق دارد در تعیین قیمت محصول خود دخالت کند!
بهویژه اینکه دولت عرضه کننده انحصاری ماده اولیه بنزین (نفت) است!
وقتی در کشوری یک یا چند مورد از عوامل تولید کالایی، فراوان و ارزان باشد، آن کالا در آن کشور ارزانتر از کشورهای دیگر تولید خواهد شد!
به این واقعیت، در دانش اقتصاد "مزیت مطلق" آن کشور گویند!
وقتی در کشوری، یک یا چند مورد از عوامل تولید کالایی نسبت عوامل تولید کالای دیگری در همان کشور، ارزانتر باشد، آن کالا در آن کشور ارزانتر تولید خواهد شد!
به این واقعیت، در دانش اقتصاد "مزیت نسبی" گفته میشود!
مزیت مطلق و مزیت نسبی، در واقع رانت و یارانهای است که خدا و طبیعت و فرهنگ آن کشور به آن مردم هدیه کرده است و ربطی به دولتها ندارد!
به همین سبب، قیمتها در کشورهای گوناگون متفاوت میشود!
این تفاوت قیمت، میتواند در روابط تجاری خارجی نیز قدرت چانهزنی آن کشور دارای مزیت را بالا ببرد!
اما اینکه در داخل قیمت کالای دارای مزیت با قیمت صادراتی و وارداتی آن یکسان شود، این زمانی منطقی است که آزادی کامل صادرات و واردات برقرار باشد و تفاوت قیمتهای بین کشورها کاملا برطرف شود!
در غیر اینصورت، مزیتهای مطلق و نسبی کشورها، منفعتی به حال مردم آن کشورها نخواهد داشت؛ زیرا مردم مجبور میشوند مثل بقیه مردم دنیا، برای خرید آن کالابروند ته صف بایستند!
البته در اقتصاد سرمایهداری که اصل با سرمایه و سرمایهدار است، اهمیتی ندارد که مردم کشور اول صف یا آخر صف یا خارج از صف باشند!
اقتصاد سرمایهمدار میگوید شاخص در همه چیز و همه جا قیمت است و هرکه ندارد بهتر است برود ته صف و خارج از صف حتی اگر خروج از صف بهمعنی تحمل سرمای زمستان و گرمای تابستان و مرگ باشد گواینکه در زمستان گذشته در اروپا با آن حجم بالای تولید کل داخلی و سرانه تولید، ۴۰۷۰۰۰ نفر در اثر سرما جان دادند!
آنجا سرمایه و سود سرمایهدار بر جان انسانها ترجیح دارد!
اما آزادی کامل ورود و خروج عوامل تولید از کشور که محقق نمیشود؛ زیرا اگر فرضا تحریمی نباشد و نفت یا بنزین کاملا آزاد صادر شود و ارز یا کالای معادل آن هم کاملا آزاد وارد شود، اما جابجایی عامل تولید انسانی (نیروی کار) بسیار دشوارتر است؛ زیرا لازمه آن مهاجرت و پذیرش تنگناهای غربت و اختلافات فرهنگی و غیره است!
ادامه متن را بخوانید...
https://eitaa.com/egtesade_ma
و در اقتصاد اسلامی، وضعیت انسان بر وضعیت مواد اولیه مقدم است!
مردم میپذیرند و منطقی است که قیمت بنزین شبیه سایر کالاها تابع هزینه تمامشدهاش تعیین شود و در نتیجه سالانه متناسب با افزایش قیمت عوامل تولید، گران شود بدون اینکه شوک قیمتی وارد شود!
شوک قیمتی، باعث میشود که قیمت نسبی بنزین نسبت به سایر کالاها تغییر محسوس کند!
این تغییر به جهت پیوستگی و تاثیر متقابل بین بازارها باعث میشود قیمت سایر کالاها نیز خود را متناسب با تغییر قیمت بنزین تغییر کند و این یعنی موج گرانی!
شوکدرمانی، تعبیر متناقض است و باید گفت: شوکبیماری!
بیماری شوک دادن به اقتصاد، سوغات صندوق بینالمللی پول است که تاکنون اقتصادهای زیادی را نابود کرده و دولتهای زیادی را نابود یا دچار دردسرهای بزرگ اجتماعی کرده است!
ما طرفدار تثبیت قیمت بنزین نیستیم!
ما میگوییم: در وضعیت واقعی که آزادی کامل صادرات و واردات وجود ندارد و در وضعیتی که طرف مقابل ما اقتصاد سرمایهداری است که برایش سرمایه و سرمایهدار اصالت دارد اما تامین نیازهای اساسی عموم مردم و رعایت توازن و عدالت در سطح مصرف برایش اصلا موضوعیت ندارد، ما و دولت ما نباید به آزادی کامل صادرات و واردات و به شوکدرمانی توصیه آنها تن بدهد!
بلکه باید تامین نیازهای اساسی عموم مردم را دغدغه خود بداند!
و این دغدغه بدون مهار دلار، ناشدنی است!
https://eitaa.com/egtesade_ma
یارانه پنهان که پنهان از عُقول است!
در مکتبِ "وِل کُن! گران کُن!" از اصول است!
یارانه پنهان که میگویند غول است!
وقتی که دقت میکنی، نیست یا کوچول است!
یارانه پنهان که برهان کرده انکار!
هرکس کند انکار، گویند او فضول است!
یارانه پنهان که در ایران ندیدیم!
شاید که پیدا در پِکَن یا در سِئُول است!
یارانه پیدا و پنهان، حقّمان است!
از چه نصیب خامفروش و این و آن است!
یارانه پنهان، دروغی آشکار است!
دست آی اِم اِف، در دروغگویی بهکار است!
یارانه پنهان، به نام کارشناسان!
سرکیسه کرده دولت و این آس و پاسان!
یارانه پنهان، به کام مایهداران!
قاچاقچی و معدنی و سرمایهداران!
یا ربّ! به حق آه مردم و شهیدان!
حق و حقوق ما بگیر از نانجیبان!
#یارانه_پنهان
https://eitaa.com/egtesade_ma
از آقای حسنزاده رئیس اتاق بازرگانی، دو مطلب به شرع و عرف مستند شده است:
۱. ارز حاصل از صادرات، متعلق به صادرکننده است!
۲. ارز حاصل از صادرات، شرعا و عرفا باید براساس توافق بین صادرکننده و واردکننده فروخته شود و دولت دخالت نکند!
مطلب اول، بماند اما مطلب دوم، قطعا غلط است!
اما عرف که معیار حق و باطل نیست! اما برای شرع، قواعد و ملاکهایی اهمیت دارد که دولت اسلامی را به دخالت در تعیین نرخ ارز مُلزَم میکند!
درباره قیمتگذاری از طرف دولت، چند معیار و ملاک برای دولت اسلامی درخور توجه است:
۱.قیمتگذاری روی کالایی که عرضه یا تقاضای انحصاری و محدود دارد با کالایی که عرضهکننده یا متقاضی فراوان دارد (مثل ارز که طرفین عرضه و تقاضای آن محدود است)!
۲.قیمتگذاری روی کالایی که تولیدکننده یا مالک یا متولی آن، دولت است و کالایی که چنین نیست (مثل پول و ارز که محصول اراده حاکمیت است یا انفال که مالکیت آن با دولت است)!
۳.قیمتگذاری روی کالای خصوصی یا کالای عمومی!
۴. قیمتگذاری روی کالای عادی مثل هندوانه یا کالای راهبردی مثل گندم که تامینکننده نیاز اساسی و ضروری مردم است.
۵. قیمتگذاری روی کالای عادی یا کالای حاکمیتی (مثل تسلیحات یا آموزش یا ارز)
کالای حاکمیتی، کالایی است که مصلحت نیست حاکمیت اختیار آن را به مردم واگذار کند؛ یعنی مسائل ناموسی حاکمیت)
۶. قیمتگذاری روی کالا در وقت فراوانی یا وقت کمبود طبیعی (مثلا خشکسالی) یا وقت کمبود مصنوعی (مثل تبانی و احتکار)!
۷. قیمتگذاری سلیقهای صرفا مبتنی بر اقتدار حاکمیتی یا اعلام قانونی قیمتی که توسط نمایندگان بازار و کارشناسان امین و تشخیص مصلحت دولت اسلامی کشف شده است.
۸. قیمتگذاری در موقعیتی که حاکمیت توان اعمال آن را دارد با موقعیتی که قیمتگذاری از نظر قانونی لغو است و صرفا یک توصیه اخلاقی محسوب میشود!
۹. قیمتگذاری در جایی که عدم قیمتگذاری، آثار سوء کلان اجتماعی و اقتصادی دارد و جایی که چنین نیست (مثل اثر سوء شدیدا ضد توازنی بیثباتی و افزایش نرخ ارز).
۱۰. قیمتگذاری درباره چیزی که شرعا یا عرفا کالا نیست و بازار ندارد بلکه صرفا واسطه در مبادله است (مثل پول) و چیزی عرفا کالا است و بازار دارد!
۱۱. قیمتگذاری درباره چیزی که اگر حاکمیت در آن نقشآفرینی و حضور فعال نداشته باشد، منشا نفوذ دشمن و ایجاد اختلال در نظام اجتماعی و سیاسی میشود (مثل ارز یا رسانه و فضای مجازی) با کالایی که چنین نیست!
۱۲. قیمتگذاری درباره چیزی که به روابط خارجی و سیاست خارجی مربوط است که حوزه تخصصی حاکمیت است و برای عموم مردم مخاطراتی دارد (مثل ارز) با کالایی که چنین نیست!
خلاصه اینکه در اقتصاد اسلامی، بازار و مبادله و توافق و تراضی بین معاملهگران احترام دارد اما در دامنه و محدوده معیّن!
بازار و توافق، محترم است اما بازار تنها سازوکار تعیین قیمت نیست!
بازار و توافق محترم است اما در چارچوبی خاص!
محدودیتهای منطقی، مانع شکلگیری بازار در عرصههای معینی میشود و سرفصل "مَکاسب مُحَرَّمه" در فقه اسلامی، حاوی اصول و ضوابطی است که مبادله و توافق و بازار را منضبط و عادلانه میکند!
بهتر است تلاشگران عرصه اقتصادی، مباحث فنّی فقه اقتصادی را به اهلش واگذار کنند تا فضا برای طرح مباحث فنّی از طرف اقتصاددانان و دولتمردان مشوّش نشود و عموم مردم نیز درباره حدود اختیارات مردم و دولت، دچار سردرگمی و دوقطبیهای کاذب نشوند!
https://eitaa.com/egtesade_ma
مقایسه! آری یا خیر؟
در روانشناسی و مشاوره به ما پدر و مادرها گفته میشود که استعداد کودکتان را با دیگران مقایسه نکنید!
اولا چون هر انسانی دارای محموعهای از استعدادها است و بنا نیست چهار انگشت دست مقل هم باشد!
ثانیا این مقایسه روی انگیزه و خودشناسی کودک اثر منفی دارد و چه بسا از خود ناامید یا به خود مغرور میشود!
البته فرد و جامعه تفاوتهایی دارند اما از این جهت مشترک هستند که اولا هر جامعه دارای مجموعهای از امکانات طبیعی و استعدادهای انسانی منحصر به فرد است!
ثانیا مقایسه جامعه خودمان با سایر جوامع درباره یک مزیت، ما را درباره خودمان دچار خطای محاسباتی میکند!
جوامع هم مثل افراد متفاوت هستند و این تفاوتها را باید محترم شمرد! در دانش اقتصاد، به این تفاوتها، مزیت نسبی و مزیت مطلق گفته میشود!
تفاوت و مزیت ملّی به ما میگوید: هر ملّتی باید از مزایای خود بیشترین بهره را ببرد و از آن مزیت برای پیشرفت و رفاه و عدالت استفاده کند!
بنابراین اگر ایران در تولیدات معدنی همچون نفت و مشتقات آن، گاز، مس و آهن و برخی محصولات کشاورزی همچون خرما، انجیر، زعفران و غیره دارای مزیت است،
حق ملّت ایران است که به این کالاها با هزینه کمتر دسترسی داشته باشد!
و وظیفه ملت ایران است که از این مزایا در تولید هرچه بیشتر کالاهای با ارزش افزوده بالاتر استفاده کند!
بنابراین دولت اسلامی وظیفه دارد:
اولا اجازه ندهد تلاطم قیمتهای جهانی، بر هزینه تامین این کالاها در داخل اثر بگذارد! لازمه این کار، حذف قیمتگذاری جهانی و دلاری بر کالاها و مواد اولیه داخلی برای مصرف داخل است!
چراغی که به خانه و کارخانه خودمان رواست، به خانه و کارخانه بیگانه حرام است!
ثانیا جلوی خامفروشی و نیمه خام فروشی مواد معدنی و محصولات کشاورزی به خارج را بگیرد تا با تولید محصول نهایی ارزش افزوده نهایی هرچه بیشتر نصیب کشور و ملت شود!
لازمه این کار، کشیدن دندان طمع ارزی معدنچیها و صادرات کنندگان محصولات خام است!
اولا باید بین صادرکنندگان مواد خام و صادرکنندگان کالای نهایی، تفاوت معنادار درآمدی و اعتباری ایجاد شود تا صادرکننده به سمت تولید کالای نهایی سوق داده شود!
ثانیا نباید اجازه داده شود صادرکننده بتواند با ارز حاصل از صادرات بازی کند و از این بازی کسب درآمد کند!
ارز حاصل از صادرات، باید به قیمت عادلانه و فنّی از صادرکننده خریداری شود و صرف واردات کالاهای ضروری شود!
به جهت راهبردی و حاکمیتی و امنیتی بودن ارز، ارز نباید فرصت بازیگری داشته باشد. وظیفه بانک مرکزی است که این عنصر مهم اما پرخطر را مدیریت کند که به تلاطم در بازارهای داخلی دامن نزند!
صادراتکننده به خاطر اینکه از نیروی کار ارزان داخلی و مواد اولیه داخلی و امنیت داخلی و خدمات دولتی استفاده کرده، بدهکار ملّت است و اجازه ندارد بدون هیچ محدودیتی از ارز حاصل از صادرات کسب درآمد کند!
ارز یک کالای حاکمیتی است؛ یعنی منطقا نباید از سیطره دولت خارج شود. بنابراین اگر به دنبال مزایای صادرات هستیم و از معایب آن (کمبود و گرانی محصول در داخل) گریزانیم، باید دولت با اقتدار ارز حاصل از صادرات را به سمت واردات اصولی و قاعدهمند هدایت کند و از بازیگری صادراتکنندگان با نرخ ارز جلوگیری کند!
https://eitaa.com/egtesade_ma