🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸
#حکمتهای #نهج_البلاغه
🌺 حکمت ۴۷۹
امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام فرمودهاند:
بدترین دوستان
کسانی هستند که برای آنان در زحمت میافتی.
🔷 سید رضی میگوید :
تكلف و تكليف همواره با مشقت توام است
بنابراين دوست پرتوقع كه انسان را به تكلف وا می دارد مايه شر است،
پس او شر الاخوان محسوب مي شود.
@razmandegan_eslam_kerman
🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸
#قسمت_بیست_و_سوم
"من زنده ام"
... سرباز را با هنرپیشه ی تبلیغ خمیردندان جابجا کردند.
به حلیمه گفتم می تونی از این آقای خوشحال بپرسی ما را دارن کجا می برن؟
حلیمه پرسید. اما هربار که می پرسید آن آقای خوشحال فقط دندان هایش را نشان می داد.
ماشین وارد یک ساختمان شد.
ما را به اتاقی بردند و افسری با چند کاغذ آمد و شروع به بازجویی کرد. گفت تا حالا بصره را دیده اید؟ گفتم نه قبلا دیدم، نه الان، ولی متوجه شده ام اینجا بصره است. پرسید کی برنده ی این جنگ است؟ گفتم مانظامی نیستیم، نمی دانیم.
به زبان فارسی نیم بند و مخلوطی از عربی گفت اینجا ایرانی زیاد است. دوست دارید اینجا زندگی کنید. گفتم در ایران هم عرب زیاد است، اما هرکس دوست دارد در کشور خودش زندگی کند.
گفت خمینی گفته جنگ برزنان واجب است؟ گفتم ما نجنگیدیم. ما دفاع کردیم. گفت اگر نیم جنگید ، پس رمز "من زنده ام" چیست؟ گفتم این رمز نیست. خبر سلامتی برای خانواده ام است.
... بعد از عبور از راهرویی باریک هرچهارنفرمان را در یک سلول کثیف و نمور انداختند. تاریکی مطلق بود. زمان می گذشت اما چشمانمان به تاریکی عادت نمی کرد. گویی همدیگر را گم کرده بودیم. شروع کردیم با دست و پا اطرافمان را لمس کردن.
ابتدا شیشه ای را لمس کردم و آن را تکان دادم. فکر کردم شیشه ی آب است. خوشحال شدم. به دلیل شدت اسهال ، بدنم بی آب شده بود و عطش داشتم. بدون تعارف به بقیه شیشه را بالا بردم که سر بکشم اما از بوی تعفن آن متوجه شدم شیشه ی ادرار زندانی قبلی است.
...سرم را تا آنجا که خم میشد در شکمم فرو برده بودم. احساس می کردم این اسهال لعنتی مرا از قله های بلند انسانی به زمین کشانده است. هرچه فریاد می زدیم و به در می کوبیدیم کمتر به نتیجه می رسیدیم. به جنون رسیده بودم. نمی خواستم شرمنده دوستانم شوم. اگرچه تعفن و کثافت آن سیاهچال دست کمی از مستراح نداشت اما حرمت آدمی به لحظه های خصوصی و پنهانی اش است.
گاهگاهی صدای فاطمه را می شنیدم که می گفت راحت باش. چاره ای نیست، اسیریه دیگه.
حلیمه می گفت خدا لعنتشان کند. مریم می گفت خواهرم مرد، خدالعنتتان کند.
ناگهان سربازی در میان فریادها در را باز کرد. به جای یکنفر، هرچهار نفر بیرون پریدیم. یکباره با نعره ی نکره اش که بی شباهت به صدای آدم بود ما را توی سلول انداخت و در را بست. پشت سرهم می گفت بالصبح افتح الباب (صبح در را باز می کنم)
ثانیه ها مثل کوه بر پشتم سنگینی می کرد. چطور چند ساعت را تاب بیاورم. دوباره سناریوی فریاد زدن و به در کوبیدن را شروع کردیم. از پشت در فریاد زد بس نفر واحد (فقط یکنفر)
بالاخره پایم را از آن خراب شده بیرون گذاشتم. عینک امنیتی بر چشمانم گذاشت و با زور فشار اسلحه مرا در مسیر راهنمایی می کرد. از سلول تا آنجایی که رفتم حدود ۲۰۰قدم فاصله داشت.
چشم بند بر چشمانم بود. یک لحظه تصمیم گرفتم برای رهایی از این کوری خودم را از شر عینک خلاص کنم. اما بیماری ترس بدتر از کوری بود.ترس اینکه قبل از رسیدن به مقصد دوباره به سلول برگردانده شوم. ترس از مقصدی که نامعلوم و ناشناس بود. ترس از سربازی که نگهبان بود.
بوی تند و تیز مدفوع باران خورده ، نزدیک شدن به مقصد را خبر می داد....
#من_زنده_ام
#خاطرات_دوران_اسارت
#باقلم_معصومه_آباد
---‐------
@razmandegan_eslam_kerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خدایا_شکر_که_دارمت❤
تاحالا خدا
باهات حرف زده ؟؟؟
.
.
.
#خداجان!!!
چه حالِ خوبی دارم با #تو ،
همه چیز به طرزِ اغراق آمیزی
زیبا و با شڪوه شده !
با تو ساده ترین اتفاقات هم شبیهِ
#معجزه است ...
و من خوشبخت ترین آدمِ
این حوالی ام،مگر می شود تو را داشت
تو را دید ،با تو حرف زد و بهشت را رویِ
زمین احساس نڪرد ؟!
به خودت قسم بهشت همین جاست ،
همین نقطه ای ڪه من هستم ،
همین جا ڪه تو می خندی ...
جانان!!!
آنجا ڪه تاجی از ڪلام تو بر سر دارم
پرتویی از عطرهای شببو
چهرهام را روشن میڪند...
#شڪر ڪه دارمت خدا.....☘️
هیات رزمندگان اسلام کرمان
◻ پنجشنبه، روز زیارتی امام حسن عسکری علیه السلام ◻
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ خَالِصَتَهُ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا إِمَامَ الْمُؤْمِنِينَ وَ وَارِثَ الْمُرْسَلِينَ وَ حُجَّةَ رَبِّ الْعَالَمِينَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ يَا مَوْلايَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ أَنَا مَوْلًى لَكَ وَ لِآلِ بَيْتِكَ وَ هَذَا يَوْمُكَ وَ هُوَ يَوْمُ الْخَمِيسِ وَ أَنَا ضَيْفُكَ فِيهِ وَ مُسْتَجِيرٌ بِكَ فِيهِ فَأَحْسِنْ ضِيَافَتِي وَ إِجَارَتِي بِحَقِّ آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ.
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
@razmandegan_eslam_kerman
#حدیث_نور
✅ حضرت امام حسن عسکری علیه السلام می فرمایند:
🍃 مسلماً او (امام زمان) غیبتی خواهد کرد که هیچ کس در ان از هلاکت (دینی) در امان نمی ماند، مگر آنان که خداوند آنان را در اعتقاد به امامت وی (امام زمان) ثابت قدم بدارد و به ایشان دعا بر تعجیل فرج را توفیق دهد.
📖 کمال الدین و تمام النعمه ، باب ۳۸ ، حدیث ۱
@razmandegan_eslam_kerman
بسم الله الرّحمن الرّحیم
••─═इई 🍃🍃🌺🍃🍃ईइ═─••
🔷 زندگی قرآنی 🔷
🔻آيه🔻
💠أُحِلَّ لَكُمْ صَيْدُ الْبَحْرِ وَطَعَامُهُ مَتَعاً لَّكُمْ وَلِلسَّيَّارَةِ وَحُرِّمَ عَلَيْكُمْ صَيْدُ الْبَرِّ مَادُمْتُمْ حُرُماً وَاتَّقُواْ اللَّهَ الَّذِى إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ (۹۶) مائده
🔻ترجمه🔻
💠(البتّه) شكار دریا و خوراک آن براى شما حلال شده كه توشه اى براى شما و كاروانیان است، ولى تا وقتى مُحرم هستید، صید صحرایى بر شما حرام است و از خداوندى كه به سوى او محشور مىشوید، پروا كنید.
••─═इई 🍃🍃🌺🍃🍃ईइ═─••
🔷 تفسیر کوتاه آیه
🍃 تفسیر مجمع البیان وبرخى تفاسیر دیگر و كتب فقهى، از این آیه استفاده كرده اند كه در حال احرام، صید حیوانات دریایى و مصرف آن حلال است، امّا حیوانات صحرایى، شكار و مصرفشان حرام است.
🍃البتّه مراد از حیوان دریایى، آبزیان و حیواناتى است كه در آب زندگى می كنند، گرچه در رودخانه باشد.
🍃 براى افراد محرم، همه ى راهها بسته نیست. (خداوند در كنار منع شكار صحرایى، شكار دریایى را جایز دانسته است.) «احلّ... حرم»
شكار آنگاه حلال است كه براى تغذیه باشد نه تفریح و لغو. «متاعاً لكم»
🍃 منافع و فرآورده هاى دریایى، تنها مخصوص ساحل نشینان نیست. «متاعاً لكم و للسّیارة»
🍃 ساحل نشینان، در بهره گیرى از دریا اولویّت دارند. «لكم وللسیارة» (كلمه «لكم» قبل از كلمه «للسیارة» آمده است)
🍃 صید حیوانات صحرایى یا خوردن آن در حال احرام، بی تقوایى است. «حرّم علیكم صید البرّ ما دمتم حرماً و اتّقواللَّه»
🍃 ایمان به قیامت ومحاسبه ى اعمال، عامل بازدارنده از گناه است. «واتّقوا اللَّه الّذى الیه تحشرون»
🌷 أللهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم 🌷
@razmandegan_eslam_kerman
••─═इई 🍃🍃🌺🍃🍃ईइ═─••