eitaa logo
『 احیاء تفکر اسلامی 』
737 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
47 فایل
🕊️❤️°. 🌿°.. فرصتی برای بازخوانی #نظام_فکری استاد شهید مطهری. استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع میباشد.
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 دین بدون ، مانند بدون است، 👈 مانند همان قرآن بدون علی(ع) است که خوارج داشتند. 👈 مانند همان مسجد و محراب و منبری است که در آن علی(ع) را نفرین می‌کردند. ✅در جامعۀ ما این رسم دینداری، اخلاق‌مداری و معنویت‌گرایی بدون مهدویت باید فرو بریزد! ⚠️یک مشکل دیگر ما «مهدویت‌گرایی بدون سیاست» است. بعضی‌ها مهدویت بدون سیاست، بدون جنگ، و بدون استکبارستیزی دارند، انگار امام زمان(ع) می‌خواهند تشریف بیاورند و برای ما کلاس بگذارند،نماز بخوانند و به زیارتشان مشرّف شویم و دیگر هیچ❗️ حضرت که برای این چیزها نمی‌آیند، 🌹 برای آزاد کردن جهان از قید ستم می‌آیند، که این‌کار طبیعتاً با جنگ همراه است. 💠 اگر کسی به مهدویت معتقد باشد ولی اهل سیاست نباشد، ⛔️یا جاهل است یا لاف‌زن و دروغ‌پرداز و تحریف‌کنندۀ دین❗️ 🌺چون امام زمان(ع) برای ریاست جهان می‌آید و ما ایشان را برای ریاست جهان می‌خواهیم.✅ ┅═ 🌿🌸🌿 ═┅ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔@garargah_ansar313
✨ تشکیلات وسیله ای است برای بهتر انجام دادن و . آدم‌های منفرد غالباً با خصلت تک‌روی بار می‌آیند و از مجموعه تک‌روها به زحمت می‌شود یک مجموعه فعال ساخت. 💫 رشد دسته جمعی خود یکی از ارزش‌های تشکیلات است. 🎙شهید دکتر بهشتی ╔═.🍃.════╗ @jonbesh_ansar ╚════.🍃.═╝
🍃 معنایش این است که انسان ارادهٔ خودش را بر عادات، بر طبایع غلبه بدهد؛ ⇦یعنی اراده را تقویت کند به طوری که اراده بر آنها حاکم باشد. حتی اراده باید بر عادات خوب هم غالب باشد چون کار خوب، اگر کسے به آن عادت پیدا کرد خوب نیست. 📚اسلام و نیازهای‌زمان،ج۱،ص۲۱۱ ╔═.🍃.════╗ @ehia_news ╚════.🍃.═╝
✨«فَبِمارَحْمَةٍمِنَ‌اللهِ‌لِنْتَ‌لَهُمْ.»✨ خدابھ‌پیغمبرش‌خطاب‌می‌کند: 🔹اےپیامبرگرامۍ! بهـ‌موجب‌رحمت‌الهـےبه‌تو،درپرتولطف‌خداتو نسبت‌بھ‌مسلمین لَین‌ونرم‌وبسیار ملایمـےدارۍ،نرمش‌دارۍ،ملایم‌هستےروحیـہ‌ توروحیه‌اےاست‌ڪھ‌بامسلمین‌همیشه‌درحال‌ ملایمت‌وحلم‌وبردبارێ‌وحسن‌خلق‌و‌حسن‌رفتار وتحمل‌وعفوۅامثال‌اینهاهستـــے. 📗استادمطهرے،سیرۍدر‌سیرھ‌نبوی‌ص206 🌱 ╔═.🍃.════╗ @ehia_news ╚════.🍃.═╝
°•💜🌸•° آیا اخلاق، مطلق اسٺ یا نسبۍ ؟¿ ¿ آیا قوانین‌و مقرراٺ‌و همچنین اصول اخلاقۍو اصول تربیتۍ لزوماً و ضرورتاً در طول تاریخ بشریت تغییر مے‌ڪند و باید هم تغییر بڪند و بنابراین هیچ قانونی‌و هیچ اصل اخلاقۍو اصل تربیتۍ ثابت و جاوید نیست بلڪہ جبراً همہ قوانین نسخ مے‌شود، و یا این‏طور نیست؟ ⁉️🤔 ╭┈┈•••✾••✾•••┈┈╮ 🌹@ehia_news ╰┈┈•••✾••✾•••┈┈╯‌
🌿⃟«🌸 ⃟«🌿 بحث درباره مسئله‌ای است به نام نسبیت اخلاق در مقابل مطلق بودن اخلاق، که علمای جدید طرح کرده و مدعی هستند که اخلاق و اصول تربیتی مانند خیلی از چیزهای دیگر مفاهیم مطلق نیستند که در همه مکانها و در همه زمانها یک جور صدق کند و یک جور درست باشد، بلکه یک سلسله امور و مفاهیم نسبی هستند که درمکانهای مختلف و زمانهای مختلف تغییر می‌کنند. 📘اسلام و نیاز های زمان،. ج ٢ ╭┈┈•••✾••✾•••┈┈╮ 🌹@ehia_news ╰┈┈•••✾••✾•••┈┈╯‌
⃟💕🌸 در باب اخلاق بالخصوص، تکیه روی این مطلب است که اخلاق را بر پایه حسن و قبح که حکم عقل است مبتنی می‌کنند، می‌گویند: خُلق خوب آن است که عقلاً زیبا باشد و در نزد عقل نیک شمرده شود و خلق بد آن است که در نزد عقل زشت شمرده شود، و با دلایل و شواهد زیاد ثابت می‌کنند که این حکمهای عقل که «فلان خلق نیک است و فلان خلق زشت» یک حکم ثابت یکنواخت متساوی در همه جا نیست. ╭┈┈•••✾••✾•••┈┈╮ 🌹@ehia_news ╰┈┈•••✾••✾•••┈┈╯‌
---••✾•🍃🌼🍃•✾••┈ اخلاق برپایۂ حسن‌وقبح عادات و آداب ملل مختلف را که مورد مطالعه قرار داده‌اند، دیده‌اند در زمان واحد یک چیز در میان یک قوم و نزد عقول یک قوم، زیبا و مستحسن و لازم الرعایه شمرده می‌شود و همان چیز عیناً در میان قوم دیگری یک امر مستقبح و زشت شمرده می‌شود، و یا در زمانی یک چیز در میان قومی مستحسن شمرده می‌شده است و در زمان دیگر مستقبح. بدیهی است که وقتی معیار اخلاق حسن و قبح باشد، وقتی خود حسن و قبح (یعنی افکار و تشخیصها) از این نظر اختلاف دارد و تغییر می‌کند، طبعاً باید بگوییم اخلاق هم تغییر می‌کند. ╭┈┈•••✾••✾•••┈┈╮ 🌹@ehia_news ╰┈┈•••✾••✾•••┈┈╯‌
─┅─═ঊঈ🌸ঊঈ═─┅─ معیار اخلاق چیست؟ بعضی‏ها معیار اخلاق را این قرار داده‌اند که هدف از فعل انسان، غیر خودش باشد.می‌گویند انسان یک فعل طبیعی دارد و یک فعل اخلاقی، کما اینکه حیوانها همه فعل‌هایشان طبیعی است. هر فعلی و هرکاری که غایت و هدف آن خود انسان باشد، این یک فعل طبیعی است و اخلاقی نیست، چه اینکه انسان بخواهد با آن کار جلب نفعی برای خودش کرده باشد و چه بخواهد دفع زیانی از خودش کرده باشد. ولی اگر هدف فعل، غیر شد، این فعل می‌شود اخلاقی؛ من کاری بکنم که هدفم از آن، رسیدن نفع به یک نفر دیگر یا دفع زیان از یک نفر دیگر است. ╭┈┈•••✾••✾•••┈┈╮ 🌹@ehia_news ╰┈┈•••✾••✾•••┈┈╯‌
°•🦋🌙•° ملاک اخلاقۍ بودن یك فعل چیسٺ ؟ این بہ ظاهر بیان خوبۍ بہ نظر مےرسد، ولۍ مورد این اعتراض قرار گرفتہ اسٺ ڪہ ممڪن است یك فعل هدفش غیر باشد و در عین حال اخلاقۍ هم نباشد، طبیعۍ باشد مثل افعال مادرانہ ڪہ مادر - اعم از انسان یا غیر انسان - انجام مے‌دهد. ⇦ مادر به حڪم طبیعت، احساساتۍ بسیار رقیق و عواطفۍ عالے دارد نہ اینڪہ این اخلاق مادر یڪ اخلاق خیلۍ عالۍ است. :)💛 ╭┈┈•••✾••✾•••┈┈╮ 🌹@ehia_news ╰┈┈•••✾••✾•••┈┈╯‌
〘•✨•〙 این است که بعضی آمده‌اند یک قید اضافه کرده و گفته‌اند: فعل اخلاقی فعلی است که هدف از آن، غیر باشد و در عین حال ناشی از یک خُلق طبیعی هم نباشد، یعنی یک امر اکتسابی باشد؛ یعنی انسان خودش را این‏ جور ساخته باشد که هدفش از عملش، نفع رساندن به غیر باشد. وقتی انسان بخواهد خودش را بسازد و یک خُلق در خودش ایجاد کند، قهراً دیگر فرقی نمی‌کند که آن غیر مثلًا یکی از بستگان خودش باشد؛ پدر، مادر یا فرزندش باشد یا کسی دیگر. این یک معیار است که برای فعل اخلاقی بیان کرده‌اند. ╭┈┈•••✾••✾•••┈┈╮ 🌹@ehia_news ╰┈┈•••✾••✾•••┈┈╯
〘•🌱↯〙 بعضی گفته اند:معیار فعل اخلاقی این است که از وجدان انسان الهام بگیرد. این، نظریه معروف کانت است. او معتقد است که در انسان یک وجدان اخلاقی بسیار عالی وجود دارد. او به مسئله‌ وجدان و اصالت وجدان اهمیت زیادی می‌دهد؛ معتقد است که در عمق ضمیر انسان، قوّه‌ای قرار داده شده که ذاتاً الهام بخش به انسان است و او را به یک سلسله کارها که کار نیک است امر می‌کند و از کارهای زشت نهی می‌کند و انسان همیشه در مقابل وجدان خودش یک فرد مکلّف است و در مقابل یک عامل درونی قرار گرفته است، و معیار تشخیصش هم خود انسان است. هرکاری را که وجدان انسان (آن وجدان انسانی انسان) به او گفت: بکن، آن کارْ اخلاقی است و هرکاری که گفت: نکن، ضد اخلاق است. هرکاری هم که اساساً امر و نهی در آنجا نداشت، اخلاقی نیست. ╭┈┈•••✾••✾•••┈┈╮ 🌹@ehia_news ╰┈┈•••✾••✾•••┈┈╯‌
🌸⃟🕊჻ᭂ࿐✰ معیار سوم، معیار عقلانی است نه وجدانی. این معیار می‌گوید: ریشه اخلاق در نهایت، عقل انسان است؛ یعنی آن ریشه‏‌های دیگر غلط است، وجدانی هم که کانت می‌گوید اساس ندارد. اخلاق، اخلاق هوشیارانه است؛ یعنی یک انسان عاقل وقتی که در جامعه قرار گرفت، این قدر عقلش به او می‌گوید که...وقتی همه در فکر شخص خودمان باشیم، من می‌خواهم آنچه را که شما دارید از شما بگیرم، شما می‌خواهید آنچه را که من دارم از من بگیرید. بعد من می‌بینم این به ضرر من است، شما هم می‌بینید این به ضرر شماست، با همدیگر توافق می‌کنیم و می‌گوییم من حدود و حقوق تو را رعایت می‌کنم، تو هم حدود و حقوق مرا رعایت کن. از اینجا اخلاق پیدا می‌شود. اخلاق یعنی آن سلسله اصولی که منافع افراد را بهتر از همه تأمین می‌کند. ╭┈┈•••✾••✾•••┈┈╮ 🌹@ehia_news ╰┈┈•••✾••✾•••┈┈╯‌
⸀🌿˼ راسل در کتاب جهانی که من می‌شناسم،پایه اخلاق را فقط همین می‌داند(عقلانی)، و من همیشه گفته‌ام که راسل فلسفه‌اش در اخلاق برضد شعارهای انسان‌دوستی اوست، چون معتقد نیست که انسان غریزه انسان‌دوستی داشته باشد یا واقعاً بشود انسانی انسان دوست باشد به این معنا که انسانی انسان دیگر را دوست داشته باشد. او در نهایت، انسان‌دوستی را برمی‌گرداند به فرد دوستی : من خودم را که دوست دارم اگر بناست خودم زندگی سالمی داشته باشم، باید دیگری هم این‏ جور باشد. ╭┈┈•••✾••✾•••┈┈╮ 🌹@ehia_news ╰┈┈•••✾••✾•••┈┈╯‌
[ •🗒🖌•] نظر دیگری در باب معیار فعل اخلاقی وجود دارد که بسیار قابل توجه است؛ می‌گوید: اخلاق عبارت است از ملکاتی که انسان باید خودش را براساس آنها بسازد، به عبارت دیگر اخلاق یعنی طرح انسان‌سازی. [قائلان به این نظریه] می‌گویند ما قوا و غرایز زیادی به طور بالقوّه داریم، ولی باید جدول‌بندی کنیم و اینها را با یک نسبت و حساب معین پرورش بدهیم. ╭┈┈•••✾••✾•••┈┈╮ 🌹@ehia_news ╰┈┈•••✾••✾•••┈┈╯‌
°< ⚖🗯 >° مےگویند اگر مجموع قوا و استعدادهای انسان در حد معینۍ پرورش پیدا ڪند- نہ ڪمتر و نہ بیشتر- انسان از نظر روحۍ و معنوۍ داراۍ نوعۍ زیبایۍ می‌شود ڪہ آن را «زیبایی عقلی» مۍ‌گویند 🧠✨ و طبعاً جاذبہ‌ای دارد و دیگران بہ او علاقہ‌مند مۍشوند و عقل هرڪسے زیبایۍ معنوۍ او را درك مۍ‌ڪند پس اخلاق برمۍ‌گردد به توازن .🌗 💠 ریشہ اخلاق عدل است، عدل بہ معنۍ توازن. اینڪہ می‌گویند عدالت یا عدل ریشہ اخلاق است، مقصودشان توازن است. اخلاق یعنۍحالت موازنہ‌میان مجموع استعدادهاۍ‌انسانۍ .🎈🙌 ╭┈┈•••✾••✾•••┈┈╮ 🌹@ehia_news ╰┈┈•••✾••✾•••┈┈╯‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•🍃🌼• 🔹📽 ریشہ یابۍ اخلاق رذیلہ ╭┈┈•••✾••✾•••┈┈╮ 🌹@ehia_news ╰┈┈•••✾••✾•••┈┈╯‌
بررسی نظریات حال که این نظریات را دانستیم، می‌توانیم مسئله‌ «نسبیت اخلاق» را طرح کنیم. بنا بر نظریه کسانی که می‌گویند معیار اخلاق نفع رساندن به غیر است و بس و هیچ معیار دیگری در کارَ نیست، مسئله‌ نسبیت اخلاق تا حد زیادی تثبیت می‌شود؛چون ملاک اخلاق، نفع رساندن به غیر است (البته مقصود از «غیر» فرد نیست، اجتماع است) و نفع رساندن به غیر همیشه در یک شکل (یعنی در یک نوع آدابی که ما داشته باشیم) نیست. معنایش این است که خیر و مصلحت اجتماع و آنچه که اجتماع بیشتر از آن سود می‌برد، به چه وضع است؟ این است که با تغییراتی که در بنیادهای اجتماعی رخ می‌دهد، نفع اجتماع هم فرق می‌کند. از نظر آنهایی که می‌گویند مقیاس و معیار اخلاق نفع رساندن به اجتماع است، چون کاری که به نفع اجتماع باشد در هر زمانی به یک شکل است، پس اخلاق هم در هر زمانی باید به یک شکل باشد. ╭┈┈•••✾••✾•••┈┈╮ 🌹@ehia_news ╰┈┈•••✾••✾•••┈┈╯‌
••🍂🌻•• طبعاً آن اخلاق هوشیارانہ‌‏اۍ هم ڪہ گفتہ‌اند، همین جور است، چون اخلاق هوشیارانہ هم مۍگفت: «منفعت فرد» و منفعت فرد [در دوره‌هاۍ مختلف‏] فرق مے‌کند. یک وقت منفعت فرد اقتضا می‌ڪند [ڪہ اخلاق] به این شڪل باشد و یك وقت اقتضا می‌ڪند به آن شڪل باشد. ╭┈┈•••✾••✾•••┈┈╮ 🌹@ehia_news ╰┈┈•••✾••✾•••┈┈╯‌
『°🦋•』 رد‌ نظریه توازن باقی می‌ماند دو نظریه دیگر: یکی نظریه الهامی و وجدانی که معتقد است انسان وجدان اصیلی دارد که از آن الهام می‌گیرد، و یکی هم نظریه توازن که [می‌گوید] ریشه اخلاق به توازن برمی‌گردد. اگر ما پایه اخلاق را توازن بدانیم، می‌توانیم بگوییم همین‌طور که صحت و سلامت بدن یک امر نسبی نیست بلکه به تعادل ترکیبات بدن برمی‌گردد، صحت و سلامت خُلق و روح انسان هم یک امر نسبی نیست و به تعادل و توازن عناصر روحی برمی‌گردد. ╭┈┈•••✾••✾•••┈┈╮ 🌹@ehia_news ╰┈┈•••✾••✾•••┈┈╯‌
⸀🌿♥˼ مثلاً ما در اخلاق می‌گوییم تواضع خلق خوبی است و تکبر خلق بد، تملق و چاپلوسی هم بد است. آیا می‌شود گفت که تکبر فقط به خاطر اینکه به ضرر اجتماع است (بدون شک ضرر اجتماع هم در آن هست) بد است؟ و آیا فرق تکبر با تواضع فقط در این است که تکبر به زیان اجتماع است و تواضع به سود اجتماع؟ یا از نظر فردی و شخصی هم تواضع، سلامت است و تکبر، بیماری و انحراف و عقده؟ [همین‌طور است] حسادت در مقابل سعه صدر و در مقابل بی‏‌حسی و بی غیرتی. ╭┈┈•••✾••✾•••┈┈╮ 🌹@ehia_news ╰┈┈•••✾••✾•••┈┈╯‌
┄┅─✵💎✵─┅┄ اخلاق‌ متغیر،یاثابت؟ آیا می‌شود گفت که تواضع در مقابل تکبر، سعه صدر در مقابل حسد، شجاعت در مقابل جُبن و تهوّر، صبر و استقامت در مقابل ضعف، شکر و سپاسگزاری در مقابل ناسپاسی، اینها اخلاق متغیرند یعنی در زمانها و مکانهای مختلف فرق می‌کنند؟ در یک محیط این‏ جور است، در محیط دیگر این‏ جور نیست؟ البته محیطها فرق می‌کنند. در بعضی محیطها مردم آن جورند، در بعضی دیگر آن جور نیستند. ولی آیا واقعاً می‌شود گفت خوبی و بدی اینها در محیطهای مختلف و زمانهای مختلف فرق می‌کند؟ یا یک امور ثابت یکنواختی هستند، چون سلامت روان انسان است و سلامت روان مثل سلامت تن در همه زمانها و همه مکانها یک جور و ثابت است. ╭┈┈•••✾••✾•••┈┈╮ 🌹@ehia_news ╰┈┈•••✾••✾•••┈┈╯‌
°<🎩🙏>° فرق میان «اخلاق» و «آداب» اشتباهی که جناب ویل دورانت کرده این است که میان «آداب» و «اخلاق» فرق نگذاشته. آداب یک چیز است و اخلاق چیز دیگر. آداب مربوط به ساختمان روحی انسان نیست، قرارداده‌ای افراد انسان است در میان یکدیگر ، مثل همین مثالی که خودش ذکر می‌کند: دو نفر انسان به همدیگر می‌رسند، اخلاق اقتضا می‌کند نسبت به یکدیگر متواضع و مؤدب باشند زیرا تواضع لازمه اخلاق است، اما در یک جامعه به علامت ادب و تواضع کلاهشان را برمی‌‏دارند، در جامعه دیگر به علامت تواضع کلاه سرشان می‌گذارند. اینها دیگر جزو اخلاق شمرده نمی‌شود که ما بگوییم چون اینها تغییر می‌کند پس اخلاق متغیر است. اینها دلیل بر تغیر اخلاق نمی‌شود، مربوط به تغیر آداب است. ╭┈┈•••✾••✾•••┈┈╮ 🌹@ehia_news ╰┈┈•••✾••✾•••┈┈╯‌
🌿⃟«🌸 ⃟«🌿 می‌توان به آسانی صدها مثال دیگر برای نمایاندن اینکه امور زشت و ناپسند زمان و مکان ما در زمان و مکان دیگری خوب و پسندیده هستند، ذکر کرد. در مسئله‌ آداب و رسوم حرف درستی است، شاید هم همین جور باشد. ولی تو الآن می‌گویی آداب غیر از اخلاق است، مثال آداب، ربطی به مسئله‌ نسبیت اخلاق ندارد بنابراین ما نمی‌توانیم تحت عنوان «نسبیت اخلاق» که اینها ذکر کرده‌اند و نسبیت آداب را طرح کرده‌اند، نسبیت اخلاق را بپذیریم. ╭┈┈•••✾••✾•••┈┈╮ 🌹@ehia_news ╰┈┈•••✾••✾•••┈┈╯‌
[• 🦋💊 •] اگر فساد اخلاق بیمارۍباشد تکلیف مسئولیت چیست؟⁉️ ⇦جوابش واضح اسٺ: انسان از نظر روانۍ ڪہ بیمار مے‌شود، در عین اینڪہ خودش بیمار اسٺ خودش طبیب هم هست.✨ انسان بہ بیمارۍ حسادٺ یا تکبر مبتلا مۍشود، ولۍ مطلبۍ ڪہ مخصوصاً در متون دینۍ بہ آن توجہ شده این است ڪہ هرڪسۍ طبیب خودش است.👨‍⚕ •حال اگر طبیبۍ بیمار شد -ڪہ ریشه و دواۍ بیمارۍ‏‌اش را مے‌داند- آیا مسئول هسٺ‌یا مسئول نیست؟ 🤔 ♻️اگر خودش را معالجہ نڪند، مسلّم مسئول است. در امور روحۍ و اخلاقۍ - چون مربوط بہ خود انسان و روان انسان است- همہ افرادۍ ڪہ بیمار مے‌شوند، مۍ‌توانند طبیب معالج خودشان باشند.🤧 آدم حسود مۍداند ڪہ حسود است، پس بیماری را خودش تشخیص مۍ‌دهد، و مۍداند ڪہ راه معالجہ‌‏اش چیست؛ یعنۍ با یك تعلیمات خیلۍ ساده‌اۍ مۍ‌تواند خودش را معالجہ ڪند.💪🏽 ↻اگر واقعاً ڪسۍ باشد ڪہ از این تعلیماٺ ساده هم آگاه نباشد، او مسئولیت هم ندارد.👀 ╭┈┈•••✾••✾•••┈┈╮ 🌹@ehia_news ╰┈┈•••✾••✾•••┈┈╯‌