🛑 #خوانش_کتاب
#پاسداران_حریم_عشق
#سعادت_پرور
💠درباره کتاب پاسداران حریم عشق💠
❄️پاسداران حریم عشق، مشتمل بر معرفی مختصر و ذکر حکایات و کلمات عرفا و اولیای الهی سدههای مختلف است. این اثر توسط مرحوم آیتالله علی سعادتپرور پهلوانی تهرانی (درگذشته 1383ش)، از منابع مختلف گردآوری و به زبان فارسی در ده جلد منتشر شده است.
❄️نویسنده در بخشی از مقدمه به سبب تألیف کتاب اشاره کرده است: روزی خدمت استاد علامه طباطبایی رسیدم و جمعی از دوستان نیز حاضر بودند. حضرت استاد بدون مقدمه فرمودند: ما فهرستی از عرفا و برجستگان را جمعآوری کردهایم، از رفقا هرکدام میتوانند آن را پیاده کنند و چون یکی از دوستان حاضر در جلسه از قبل مطلع بودند که بنده مطالبی راجع به اهل کمال جمعآوری کردهام، عرض کرد: فلانی مشغول است. استاد فهرستی که خود تنظیم فرموده بودند، بههمراه بعضی از کتابهایی که خود داشتند عنایت فرمودند و بنده نیز به جمعآوری نام این افراد و کلماتشان همت گماشتم...[۱].
کتاب با آیات قرآن کریم و احادیث قدسی و پس از آن احادیث و سخنان چهارده معصوم بهتفکیک آغاز شده است. این کلمات گهربار جلد اول کتاب را به پایان رسانده است. پس از آن در هشت جلد اسامی اولیای الهی بهترتیب حروف تهجی تنظیم شده تا به دست آوردن نام و کلمات شخص مورد نظر سهل و آسان باشد. در این کتاب به نخبه کلمات بزرگان که در کتب تراجم یا کتابهایشان آمده، اکتفا شده است. جلد دهم فهارس کتاب است.
به امید خدا مقاطعی از این کتاب ارسال خواهد شد.
احسان پورنعمان
درنگی بر فرهنگ
لینک معرفی کانال👇🏻
https://eitaa.com/ehsankhattat
درنــگـی بر فرهنگ
🛑 #خوانش_کتاب
#پاسداران_حریم_عشق
#سعادت_پرور
💠پاسداران حریم عشق💠
بخش اول
(14) ابو رافع [اسلم] ابراهيم
از برجستگان شيعه و اصحاب رسول اللَّه- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- و اميرالمؤمنين- عليهالسّلام- است كه در جنگهاى متعدّد در ركاب آن حضرات بود و تا سال چهل قمرى مى زيست. كتاب سنن و احكام و قضايا از او است. در جلالت وى همين بس كه رسول اللَّه- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- فرمودند:
«مَن أَحبَّ أن ينظرَ إلى أمينى على نفسى و أهلى، فهذا أبورافع، أمينى على نفسى.»
هر كس دوست دارد امانت دار من بر خود و خانوادهام را ببيند، به ابو رافع بنگرد كه امين من بر نفس من است.
💠حكايت
از ابورافع نقل است كه: به محضر رسول اللَّه- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- داخل شدم در حالى كه آن حضرت خوابيده بود يا وحى بر ايشان نازل مى شد. در كنار خانه مارى را ديدم، نخواستم آن را بكشم تا مبادا حضرت بيدار شود. بين رسول اللَّه- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- و مار دراز كشيدم، تا خطر مار متوجه من باشد نه رسول اللَّه. حضرت از جا برخاستند و اين آيه را قرائت فرمودند:
✨✨إنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ ✨✨
💠همانا سرپرست و زمامدار امور شما، تنها خدا و رسول او و كسانى مى باشند كه ايمان آورده اند، آنان كه نماز به پا مى دارند و در حال ركوع زكات مى دهند.💠
پس از آن فرمود:
«ألحمدُ للَّهالّذى أكملَ لعلىٍّ مُنيتَه و هنيئاً لعلىٍّ بتفضيل اللَّهِ إيّاه!»
ستايش مخصوص خداوندى است كه آرزوى علىّ- عليهالسّلام- را كامل كرد، و گوارا باد براى على [- عليهالسّلام-] اين كه خدا او را به ديگران برترى بخشيد.
سپس متوجّه من شد و مرا در كنار خود ديد، پرسيد: اين جا چه مىكنى؟ جريان مار را گفتم و به دستور ايشان آن را كشتم. حضرت دست مرا گرفت و فرمود: اى ابارافع!
«كيف أنتَ و قوماً يُقاتِلون عليّاً، هو على الحقّ و هم عَلى الباطل يكون فى حقّ اللَّه جهادُهم؟ فمَن لم يستطع جهادَهم، فبِقَلبه، فمَن لم يستطع، فليس وراء ذلك شىءٌ ...»
چگونه خواهى بود در حالى كه دستهاى با علىّ- عليهالسّلام- مى جنگند؟ در حالى كه او بر حقّ است و آنان بر باطل. خدا جهاد با ايشان را واجب كرده است. هر كس نتوانست با ايشان جهاد كند، بايد با قلبش بجنگد و اگر از عهده ى همين مقدار هم بر نيايد، چيز ديگرى بر او واجب نيست ...
احسان پورنعمان
درنگی بر فرهنگ
لینک معرفی کانال👇🏻
https://eitaa.com/ehsankhattat
🛑 #خوانش_کتاب
#پاسداران_حریم_عشق
#سعادت_پرور
💠 بخشی از کتاب پاسداران حریم عشق💠
(17) ابراهيم بن ابى محمود خراسانى مكفوف
❄️از برجستگان محدّثين مى باشد كه محضر سه امام معصوم (حضرت موسى بن جعفر، حضرت رضا، و حضرت جواد- عليهم السّلام-) را درك و از هر سه بزرگوار حديث روايت كرده است و حضرت موسى بن جعفر- عليهما السّلام- بر او ترحّم فرمودند. اين محدث بزرگوار در زمان امامت حضرت جواد- عليه السّلام- وفات كرد.
حكايت
❄️ابراهيم در روايتى- كه بر فضيلت خود او نيز دلالت دارد-، مى گويد: «خدمت حضرت جواد- عليهالسّلام- رسيدم و نامه هايى از حضرت رضا- عليه السّلام- تقديم ايشان كردم.
حضرت به خواندن آنها مشغول شد و در حين مطالعه نامه ها، نامه بزرگى را به چشم خود گذاشت و مكرر مى فرمود: «خَطُّ أبى، واللَّه.»؛ (سوگند به خدا، اين نوشتهى پدر من است.)
و مى گريست به گونه اى كه اشك بر گونه اش جارى گشت.
❄️عرض كردم: پدر شما گاهى در يك مجلس بارها به من مى فرمود:
«أسكنَك اللَّهُ الجّنةَ.»
خداوند، تو را در بهشت جاى دهد.
حضرت فرمود:
«و أنا أقول لك: أدخلَك اللَّهُ الجّنةَ.»
من هم مى گويم: خداوند، تو را در بهشت داخل كند.
عرض كردم: شما از طرف حق تعالى ضمانت مى فرماييد كه مرا داخل بهشت كند؟
فرمود: بله. پس پاهاى حضرت را گرفتم و بوسيدم.»
❄️پاسداران حريم عشق، ج2، ص: 13
احسان پورنعمان
درنگی بر فرهنگ
لینک معرفی کانال👇🏻
https://eitaa.com/ehsankhattat