آیین نکوداشت تخت فولاد همراه با رونمایی از کتابخانه دیجیتال و محصولات فرهنگی #تخت_فولاد
#روز_نکوداشت_تخت_فولاد
با حضور شهرداران اصفهان ، نجف ، کوفه
و شعرخوانی #سعید_بیابانکی
جمعه ۲۶ خرداد ساعت ۹:۳۰ صبح
خیابان استانداری،گذر سعدی ، عمارت تاریخی سعدی
http://takhtefoulad.ir
https://eitaa.com/takhtefoulad_ir
تکه یخی که عاشق ابر عذاب میشود
سر قرار عاشقی همیشه آب میشود
به چشم فرش زیر پا، سقف که مبتلا شود
روز وصالشان کسی خانه خراب میشود
کنار قلههای غم نخوان برای سنگها
کوه که بغض میکند سنگ مذاب میشود
باغ پر از گلی که شب به آسمان نظر کند
صبح به دیگ میرود، غنچه گلاب میشود
چه کردهای تو با دلم که از تو پیش دیگران
گلایه هم که میکنم شعر حساب میشود
#کاظم_بهمنی
در آسمان غزل ، عاشقانه بال زدم
به شوق دیدنتان پرسه در خیال زدم
در انزوای خودم ، با تو عالمی دارم
به لطف قول و غزل ، قید قیل و قال زدم
کتاب حافظم از دست من کلافه شدهست
چقدر آمدنت را ... چقدر فال زدم
غرور کاذبِ مهتاب ، ناگزیر شکست
همان شبی که برایش تو را مثال زدم
غزال من ! غزلم محو خط و خال تو شد
چه شاعرانه بدون خطا به خال زدم
به قدر یک مژه بر هم زدن تو را دیدم
تمام حرف دلم را در این مجال زدم ...
#سیدحمیدرضا_برقعی
یوسفِ ما ز تهی دستی خلق آگاه است
به چه امّید به بازار رساند خود را ؟
#صائب_تبریزی
#انتظار_فرج
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺شکوه اصفهان مدیون خاک تختفولاد است...
🔹زیر و بم تخت فولاد، دومین آرامستان بزرگ شیعیان از زبان محمدحسین ملکیان، شاعر خوشقریحه اصفهانی
🔹به بهانه ۲۶ خردادماه، روز نکوداشت تخت فولاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰شعر خوانی آیتالله مستجابی
لحظه ای کام خُشک من تَر کن
تو که بر دوش خود سبو داری...
#سرود_ازدواج_حضرت_امیر_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیهما
شعر و نغمه: #احسان_تبریزیان
دریا به دریا رسیده ای والله
لیلا به لیلا رسیده ای والله
علی به زهرا رسیده ای والله
شب،شب شور و مستی؛شب دل و جنونه
فرشته ها میخونن سرود عاشقونه
یاعلی و یا زهرا
پیوندتون مبارک
__________________________
هوا هوای عاشقی؛ای والله
به به عجب دقایقی ؛ای والله
علی به زهرا لایقی ؛ای والله
تموم آسمونا زیر پای عروسه
داره میگه پیمبر تا علی رو میبوسه:
یا علی و یا زهرا
پیوندتون مبارک
__________________________
دوماد مثه ماه میمونه ؛ماشاءالله
عروسی تو آسمونه ؛ما شاءالله
خداس که خطبه میخونه ؛ماشاءالله
مهریه ی عروسه ؛هرچی تو دنیا آبه
عروس که زهرا باشه ؛دوماد ابوترابه
یا علی و یا زهرا
پیوندتون مبارک
🆔https://eitaa.com/ehsantabriziyan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔊🎤کربلایی سید مجتبی حسینی
هیئت بنی الزهرا سلام الله علیهم
👏🌺جشن ازدواج حضرت علی(ع)
و حضرت زهرا(س)
شعر و نغمه: #احسان_تبریزیان
نگاه کودکیات دیده بود قافله را
تمام دلهرهها را، تمام فاصله را
هزار بار بمیرم برات، میخواهم
دوباره زنده کنم خاطرات قافله را
تو انتهای غمی، از کجا شروع کنم
خودت بگو، بنویسم کدام مرحله را؟
چقدر خاطرۀ تلخ مانده در ذهنت
ز نیزهدار که سر برده بود حوصله را
چه کودکی بزرگیست این که دستانت
گرفته بود به بازی گلوی سلسله را
میان سلسله مردانه در مسیر خطر
گذاشتی به دل درد، داغ یک گِله را
چقدر گریه نکردید با سهساله، چقدر
به روی خویش نیاوردهاید آبله را
دلیل قافله میبرد پا به پای خودش
نگاه تشنۀ آن کاروان یک دِله را
هنوز یک به یک، آری به یاد میآری
تمام زخم زبانهای شهر هلهله را
مرا ببخش که مجبور میشوم در شعر
بیاورم کلماتی شبیه حرمله را
بگو صبور بلا در منا چه حالی داشت
که در تلاطم خون دید قلب قافله را؟
📝 #سیدحمیدرضا_برقعی
#امام_باقر_علیه_السلام
#شهادت
#مثنوی
مردی از خانوادهٔ خورشید
امتداد غم امام شهید
انعکاس صدای عاشوراست
روضه های غروب های مناست
مرد سجاده، مرد نافله ها
مرد شب زنده دار قافله ها
مردی از جنس آیه تطهیر
خستگی های بردن زنجیر
هم سفر با ستارهٔ غم هاست
«کربلا زاده» محرّم هاست
هم نژاد امام بی کفنان
دومین مرد کاروان زنان
راه طی کردهٔ بیابان ها
قدم زخمی مغیلان ها
یاد خون طپندهٔ گودال
خنده های زنندهٔ گودال
زخم بال و پر کبوترها
پا به پای اسارت سرها
کوچه کوچه؛ گذر گذر، همه جا
هم رکاب صدای حنجرها
برگ سبزی است با نشانهٔ سرخ
کودک زیر تازیانهٔ سرخ
طفل رفته، خمیده برگشته
باغ گل رفته چیده برگشته
آفتاب کمی غروب شده ست
گل یاس بنفشه کوب شده ست
آشنای صدای سلسله هاست
سوزش ناگهان آبله هاست
او که آیینهٔ محرم بود
گریه هایش به رنگ ماتم بود
از ستاره گرفته تا شبنم
از بنفشه گرفته تا مریم
همه محو صدای او هستند
پای مرثیه های او هستند
#علی_اکبر_لطیفیان
#امام_باقر_علیه_السلام
#شهادت
از زبان امام باقر سلام الله علیه خطاب به حضرت رقیه سلام الله علیها
تو یکسره در چشم لشکر بودی و من نه
چون صاحب خلخال و زیور بودی و من نه
فهمیدم آن لحظه که نامحرم تو را می زد
از چند صورت مثل مادر بودی و من نه
ما هر دو از بازار شامیها گذر کردیم
با این تفاوت که تو دختر بودی و من نه
در معرض چشم حرامی بودهایم اما
آن لحظه تو محتاج معجر بودی و من نه
حاجت گرفتی در خرابه من دلم میسوخت
آن شب تو درآغوش یک سر بودی و من نه
#مجیدتال
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 #مصیبت_راتبه
🔹 حضرت باقرالعلوم صلواتالله علیه
🔹 حجةالاسلام محسن حنیفی
#امام_باقر_علیه_السلام
#شهادت
#مربع_ترکیب
ای بقیع غم تو کرببلایی دیگر
کربلا بود برای تو منایی دیکر
کوفه تا شام ، تو را سعی صفایی دیگر
در غریبان ، تو غریب الغربایی دیگر
غربتت را نسرودم من شاعر آری
راستی تو چقدر شاعر و ذاکر داری؟!
شده آزرده تو را از عمل ما ، خاطر
بی سبب نیست اگر شد حرمت بی زائر
از حدیث تو نگفتیم ولو در ظاهر
گرچه محتاج ترینیم به قال الباقر
همه ی سال پی یک شب تقویم توایم
ما فقط مرثیه خوان شب ترحیم توایم
دست بر دامن مهرت نرساندیم چرا
گاهگاهی که رسیدیم ، نماندیم چرا
پایمان را به بقیعت نکشاندیم چرا
باقرالعلم ! ز علم تو نخواندیم چرا
بگذر از ما که برای تو موثر نشدیم
نه که بی صحن و رواقی تو ، مسافر نشدیم
کودکی های تو در اوج مصیبت طی شد
کودکی های تو همراه شهادت طی شد
پای آن خیمه که می رفت به غارت طی شد
زیر شلاق ستم وقت اسارت طی شد
طی شده کودکیت گوشه بین الحرمین
گه در آغوش پدر گاه در آغوش حسین
کربلا جلوه غم بود برایت مادام
کربلا کشت تو را ، کشت تو را بدتر شام
کربلا بود و حسین و تو و سجاد ، تمام
کربلا بود و امام بن امام بن امام
من تو را یک تنه یک کرببلا می بینم
من تو را در همه مرثیه ها می بینم
داغ بی آبی و فقدان عمو را تو بگو
روضهخوان باش خودت ، روضه او را تو بگو
پرده بردار ، بیا راز مگو را تو بگو
بوسه ی تیغ به رگهای گلو را تو بگو
تو بنا بود بمانی به امامت برسی
روضه خوان باشی و هر شب به شهادت برسی
#محسن_ناصحی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴به زودی ...
🔺منتظر باشید ...
🔶نماهنگ "همیشه اولیم"
🎙با صدای: کربلایی امیر برومند
✍شعر : محمد حسین ملکیان
🎛تنظیم و میکس: افشین ضیایی
🎼آهنگساز: احسان تبریزیان
🎬کارگردان: مسعود مفرد
🎞مدیر تولید: احسان تبریزیان
🔹با مشارکت: شرکت توسعه مجتمع های سیاحتی، فرهنگی و ورزشی سپاهان شهرداری اصفهان
🆔@ehsantabriziyan
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶نماهنگ "#همیشه_اولیم"
🎙با صدای: کربلایی امیر برومند
✍شعر : محمد حسین ملکیان
🎛تنظیم و میکس: افشین ضیایی
🎼آهنگساز: احسان تبریزیان
🎬کارگردان: مسعود مفرد
🎞مدیر تولید: احسان تبریزیان
🔹با مشارکت: شرکت توسعه مجتمع های سیاحتی، فرهنگی و ورزشی سپاهان شهرداری اصفهان
🆔@ehsantabriziyan
تیزر نماهنگ «همیشه اولیم» ویژه عید سعید غدیر خم رونمایی شد + فیلم - ایمنا
https://www.imna.ir/news/671004/%D8%AA%DB%8C%D8%B2%D8%B1-%D9%86%D9%85%D8%A7%D9%87%D9%86%DA%AF-%D9%87%D9%85%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D8%A7%D9%88%D9%84%DB%8C%D9%85-%D9%88%DB%8C%DA%98%D9%87-%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%D8%BA%D8%AF%DB%8C%D8%B1-%D8%AE%D9%85-%D8%B1%D9%88%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B4%D8%AF
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺فایل صوتی
🔶نماهنگ #همیشه_اولیم
🎙با صدای: کربلایی امیر برومند
✍️شعر : محمد حسین ملکیان
🎛تنظیم : افشین ضیایی
🎼ملودی: احسان تبریزیان
💠 با مشارکت: شرکت توسعه مجتمع های سیاحتی، فرهنگی و ورزشی سپاهان شهرداری اصفهان
🆔@ehsantabriziyan
باید به همان سال دهم برگردیم
با بیعت در غدیر خم برگردیم
تا سوز عطش نکشته ما را باید
تا برکۀ اکملت لکم برگردیم
هادی جانفدا
قصه را زودتر ای کاش بیان میکردم
قصه زیباتر از آن شد که گمان میکردم
برکهای رود شد و موج شد و دریا شد
با جهاز شتران کوه اُحُد برپا شد
و از آن آینه با آینه بالا میرفت
دست در دست خودش یکتنه بالا میرفت
تا که بعثت به تکامل برسد آهسته
پیش چشم همه از دامنه بالا میرفت
تا شهادت بدهد عشق ولی الله است
پله در پله از آن مأذنه بالا میرفت
پیش چشم همه دست پسر بنت اسد
بین دست پسر آمنه بالا میرفت
گفت: اینبار به پایان سفر میگویم
بارها گفتهام و بار دگر میگویم
راز خلقت همه پنهان شده در عین علیست
کهکشانها نخی از وصلۀ نعلین علیست
گفت ساقیِ من این مرد و سبویم دستش
بگذارید که یک شمه بگویم؛ دستش ـ
هر چه در عالم بالاست تصرف کرده
شب معراج به من سیب تعارف کرده
گفتنیها همگی گفته شد آنجا اما
واژه در واژه شنیدند صدا را اما
سوخت در آتش و بر آتش خود دامن زد
آنکه فهمید و خودش را به نفهمیدن زد
میرود قصۀ ما سوی سرانجام آرام
دفتر قصه ورق میخورد آرام آرام...
من ماجرا را خوب یادم هست، چون کاروان ما جلوتر بود
پیکی رسید و گفت برگردید، دستور، دستور پیمبر بود
چرخید سرهای شترهامان، چون با محمد بود دلهامان
فرمانبری از حرف پیغمبر، با حج برای ما برابر بود
خیل عظیم حج گزاران را گرد درختانی کهن دیدیم
کار بنای سایهبانها با عمار و سلمان و ابوذر بود
زنگ شترها از صدا افتاد، از دشت حتی رد نمیشد باد
راوی به حرف خویش پایان داد، یعنی محمد روی منبر بود
«اَلیَوم اَکمَلتُ لَکُم دینی...»، «مَن کُنتُ مَولاهُ عَلی مَولاه...»
بانگ رسایی داشت پیغمبر، هرچند بعضی گوشها کر بود
آنها که میدیدند میخواندند از چشم پیغمبر مرادش را
آنها که نشنیدند میدیدند در دست او دست برادر بود
هم برکه هم دریا شهادت داد، هم طور هم سینا شهادت داد
حتی شن صحرا شهادت داد، حکم ولایت دست حیدر بود
از خندق و از بدر تا خیبر، تا لحظۀ آخر که در بستر...
از ابتدا حرف از ولایت بود، آری! ولایت حرف آخر بود
محمد حسین ملکیان
ای خوشمسیر برکه!...قرار مسافران!
آغوش باز کن که رسیدهست کاروان
پیغام بازگشت بده هر که رفته را
لختی درنگ کن که بیایند ماندگان
لختی درنگ کن که جهان ایستاده است
بنشین نگاه کن که به رقص آمده زمان
وقتش شدهست برکۀ کم آبِ دوردست!
کمکم رسد تلاطم موجت به بیکران
تصویر دست کیست در آیینهات؟ ببین!
این دستها رسانده زمین را به آسمان
دیگر هراس خشک شدن در دلت مباد
دستی به بیعت آور و دریا شو و بمان!
محمد مهدی سیار