گدای لطف و جودِ مجتبی باشد کرامت هم
فقیر و ریزه خوار خوانِ او باشد سخاوت هم
حَسن صورت ، حَسن سیرت ، حَسن خَلق و حَسن خُلق است
که معنا عاجز است از حدّ توصیفش عبارت هم
چنان افتاده ام بر خاک پای مجتبی امروز
"که فردا برنخیزم بلکه فردایِ قیامت هم"*
کجا او دوستان را از دعا محروم می سازد
دعا میکرد بهر آنکه بود اهل اهانت هم
ضمانت میکند دنیا و عقبای محبان را
که اینجا دستگیری میکند ، آنجا شفاعت هم
#عاصی_خراسانی
*مصراع از هلالی جغتایی
مرا که بی قرار می کند حسن
به جرعه ای خمار می کند حسن
مرا اگر شده است محض دلخوشی
گدای خود شمار می کند حسن
خدا ! تو خالق کرامتی ولی
بیا ببین چه کار می کند حسن!
رسول، جز حسین پاره تنش
به کیست افتخار می کند؟! حسن
ضریح سینه را اگر طلا ، حسین
ولی پر از عیار می کند حسن
مرا به کشتی نجات کربلا
به لطف خود سوار می کند ، حسن
دل مرا حسین می برد ولی
شکار را شکار می کند حسن
حسین ، کربلا - نه اینکه مادری است -
بقیع اختیار می کند حسن
#محسن_ناصحی
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
تابیدن انوار جلی دیدن داشت
روئیدن حُسن ازلی دیدن داشت
آن لحظه که فاطمه به طفلش خندید
لبخند محمد و علی دیدن داشت
#میثم_مؤمنی_نژاد
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
این ماه عزیز، ماه جود و کرم است
هر لحظهی ماه رمضـان مغتنم است
امشب که کریم اهل بیت آمده است
از درگه او هرچه بخواهید کم است
#سیدهاشم_وفایی
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
گفتند خدا گُل به چمن میبخشد
گفتم که چه وقت ذولمنن میبخشد؟
گفتند بیا خدا به ماه رمضان
ما را به محبت حسن میبخشد
#سیدهاشم_وفایی
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
ای عشق! دلیلها نمیفهمندت
ای رود! قلیلها نمیفهمندت
والله معزّ الاولیائی آقا
هر چند ذلیلها نمیفهمندت
#یوسف_رحیمی
#سرود #ولادت
#امام_حسن علیه السلام
#احسان_تبریزیان
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
نیمه ماهه، چشا به راهه
چش به راهه اومدن حضرت ماهه ۲
پر تب و تابه، دلای عاشق
میزنه نبض آسمون توو این دقایق ۲
کوچه بن بست شده / دلا یکدست شده
آسمون با دیدن ماه علی مست شده ۲
حضرت ماه اومد / یار دلخواه اومد
اولین گل پسره فاطمه از راه اومد ۲
زهرا، مادر شد امشب
حیدر، چشم تو روشن
دارن، رو لب ملائک
تا صبح، ذکر یا حسن ۲
حسن حسن مولانا حسن ۴
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
شب شب عشقه، شب شب نوره
شهر مدینه دوباره غرق سروره ۲
ما از دیار، عبدالعظیمیم
امشبو تا صبح در خونهی کریمیم ۲
دنیا زیبا شده / دلا شیدا شده
شب دیوونگی جمع گداها شده ۲
از همه دل بکن / بیا و در بزن
اگه کربلا میخوای فقط بگو یا حسن ۲
شور، بی حدم یا حسن
ذکر، اشهدم یا حسن
توی، راه اربعین
میگم، هر قدم یا حسن ۲
حسن حسن مولانا حسن ۴
〰️〰️〰️
میشه به زودی، صحن تو آباد
چه محشری میشه دم پنجره فولاد ۲
واسه تو از جون، مایه میذاریم
از اصفهان برات آقا ضریح میارم ۲
به چه زیبا میشه / چشما دریا میشه
غروب دوشنبه ها حرم چه غوغا میشه ۲
غرق شور و محن / کوری اون دو زن
سینه میزنیم با هم کنار باب الحسن ۲
یک صحن، صحن مجتبی
یک باب، باب القاسمه
ذکرِ، اذنِ دخولم
میشه، اسم فاطمه ۲
حسن حسن مولانا حسن ۴
#شور #ولادت
#امام_حسن علیه السلام
#احسان_تبریزیان
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
یا علی و یا عظیم / یا غفور و یا رحیم ۲
سائل دست توام / یا کریم ابن کریم ۲
عمریه گداتم - مستِ یه نگاتم
خوب یا بدم آقا - بینِ عاشقاتم
حسن میگم علنی * حسن صاحبِ منی ۲
حسن حبُّکَ اَجَنَّنی
حسن یا مولا ۴
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
مرد جنگ آور حسن / یک تنه لشگر حسن ۲
یکه تاز عرصه ها / جلوهی حیدر حسن ۲
زهره ی عدو رو - با یه نگا بردی
یک تنه دمار از - فتنه در آوردی
حسن فاتح جمل * حسن شیر بی بدل ۲
حسن رزم تو شده مثل
حسن یا مولا ۴
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
تحت فرمان ولی ست / غزه، لبنان تا یمن ۲
کل عالم رو گرفت / شور شیرانِ حسن ۲
میده ثمر آخر - خونای شهیدان
میشه حسنستان - روزی عربستان
حسن سایه ی سرم * حسن شاه بی حرم ۲
حسن مقتدایِ رهبرم
حسن یا مولا ۴
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
کوری آل سعود / غم نداریم با حسن ۲
فتح خیبر با علی / فاتح دنیا حسن ۲
ما همه اویسیم - اهل یمنیم ما
تشنه ی نبردیم - جُندُ الحسنیم ما
حسن هیبت علی * حسن شوکت علی ۲
حسن راز قدرت علی
حسن یا مولا ۴
#شور
#امام_حسن علیه السلام
#احسان_تبریزیان
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
تو شهنشاه زمینی آقا - عبد آستانه تو منم
با بهشت چیکار دارم حالا که - میونِ عاشقای حسنم
به وجودم می بالم / حسنی ام
بدونید اهل عالم / حسنی ام
ای جانم حسن - جانانم حسن
ای آیه آیه ی قرآنم حسن
ای جانم حسن ۲
ای جانم ای جانم ای جانم حسن
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
اگه که شیر خدا علیه - شیر مرتضی علی، حسنه
یکه تازه عرصه ی جمل و - شور ذکر یا علی، حسنه
بگو امشب رو با من / یا حسن جان
بگو کوری دشمن / یا حسن جان
مروارید عشق - دریای سخاست
اولین جلوه ی شاه لافتاست
ای جانم حسن ۲
ای جانم ای جانم ای جانم حسن
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
اگه که سینه زنم، با حسین - اگه زیر پرچمم، با حسن
امضای کرببلام با حسین - روزی محرمم با حسن
به خدا بی بی زهرا / حسنیه
به خدا ارباب ما / حسنیه
میگیم هر نفس: - مولانا حسن
ارباب ارباب مایی یا حسن
ای جانم حسن ۲
ای جانم ای جانم ای جانم حسن
.
#امام_حسن_علیه_السلام
خدا به آل علی انحصار بخشیده
هر آنچه داشته بر این تبار بخشیده
طفیل فاطمه بوده است خلقت عالم
خدا به سفره ی خود سفره دار بخشیده
اگرچه عادت این خانواده است اما
حسن به نام کرم اعتبار بخشیده
گدا به نزد حسن رفته شاه برگشته
کریم از کرمش بی شمار بخشیده
هنوز حاجت خود بر زبان نیاورده
گدا یکی طلبید او هزار بخشیده
جهان به چشم ندیده کریم مثل حسن
تمام زندگی اش را سه بار بخشیده
شکسته باد دهانی که حرف ذلت زد
به شیعه صلح حسن افتخار بخشیده
چو ذوالفقار برنده ست صلح سبز حسن
به تیغسرخ حسین اقتدار بخشیده
به دستخط خودش صبح روز عاشورا
به بی قراری قاسم قرار بخشیده
#علیاصغرشاهسنایی
🆔 @torabeabootorab
تویی خورشید تابانم؛ حسن جان
تویی ماه فروزانم؛ حسن جان
تمام روز و شب ذکرم همین است؛
حسنجانم، حسنجانم، حسنجان...
#مجتبی_خرسندی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️کیف کنید
🚩نحن عیال الحسن صلوات الله علیه
16.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📍تماشا کنید
🔺«نماهنگ بی کربلا می میرم »
🎤با صدای : کربلایی امیر برومند
🖌شاعر: احسان تبریزیان
🆔@ehsantabriziyan
May 11
کو شب قدر که قرآن به سر از تنگدلی
هی بگویم بِعلیٍّ بِعلیٍّ بِعلی
مطلعُ الفجر شب قدر، سلام تو خوش است
اُدخلوها بسلامٍ ابدیٍ ازلی
اولین پرسش میثاق ازل را تو بپرس
تا الستانه و مستانه بگوییم بلی
همه قدقامتیان را به تماشا بنشان
تا مؤذن بدهد مژدۀ خیر العملی
ای خوشا امشب و بیداری و الغوث الغوث
خوشترش خواب تو را دیدن و بیدار دلی
ای دریغا که شب قدر، علی را کشتند
قدرنشناسترین امت لات و هبلی
کسی آن سوی حسینیّه نشستهست هنوز
همه رفتند، شب قدر تمام است؛ ولی،
باز قرآن به سرش دارد و هی میگوید
بحسین بن علیٍ بحسین بن علی
مهدی جهاندار
#امام_علی علیهالسلام
#غزل
دلی برای سپردن به آن دیار نداشت
برای لحظۀ رفتن دلش قرار نداشت
امیر هیچ بهجز زخم بیشمار نخورد
امیر هیچ بهجز درد بیشمار نداشت
شبانههای علی مثل روز روشن بود
اگر که پنجرهها پردۀ غبار نداشت
نه در خیال خلافت که پیش چشمش این
به قدر وصلۀ یک کفش اعتبار نداشت
و کینهها همه یک تیغ شد فرود آمد
که چیز دیگری از کوفه انتظار نداشت
📝 #محمدحسین_ملکیان
#امام_علی علیهالسلام
#مثنوی
گاه جنگ است به مرکب همه زین بگذارید
آب در دست اگر هست زمین بگذارید
وقت تنگ است و حرام است تعلّل کردن
صحبت از مزرعه و گلّه و آغل کردن
وقت آن است که در سینه نفس تند شود
تیغ، آن تیغ که صیقل نخورَد کند شود
تا کمین بر در و دروازه نکردهست هنوز
تا معاویه نفس تازه نکردهست هنوز
نوبتی کوفته بر طبل سحر، برخیزید
پایتان خواب نرفتهست اگر، برخیزید
هر که جا ماند در آماج بلا میماند
با کلاهی که پس معرکه جا میماند
گفت مولا که چنین است و چنان با آن ایل
ایل صد رنگتر از ایل بنیاسرائیل
این یکی گفت: مطیعیم، ولی دربندیم
بگذر از ما که گرفتار زن و فرزندیم
خانه بی مرد، پر از خوف حرامی باشد
این چراغیست که بر خانه روا میباشد
ما چه داریم به جز پای فلج؟ میترسیم
فصل سرما شده از عُسر و حرج میترسیم
رعد و برق است که با عطسۀ ابر آمده است
هان علی دست نگه دار که صبر آمده است
آن یکی گفت: علیلیم خودت میبینی
بدتر از ابنسَبیلیم خودت میبینی
ما مگر مثل تو دنیای مرفّه داریم؟!
زیر کشت است زمین، عذر موجّه داریم
آن یکی گفت: ملولیم کمی حوصله کن
گوشمان پر شده از موعظه کمتر گله کن
خالی از معرفت و مردی و رندی بوده
کوفه تا بوده پر از «اَشعثِ کِندی» بوده
کوفه شهری که پر از وسوسۀ خنّاس است
دستپروردۀ سعد بن ابیوقّاص است
این جماعت همه اشباح رجالاند همه
گاه پیکار ملولاند و ملالاند همه
میرود قصّۀ ما سوی سرانجام آرام
دفتر قصّه ورق میخورد آرام آرام...
::
سهلتر سادهتر از قافیهای باختیاش
ننگ بادا به تو ای دهر که نشناختیاش
چه برایش به جز اندوه و ملال آوردی
جان او را به لبش شصت و سه سال آوردی
سهمش از خاک فقط کفش پر از پینۀ اوست
در عرقریز زمین جامۀ پشمینۀ اوست
باغ میساخت و در سایهٔ آن باغ نبود
یک نفس قافلهاش در پی اُتراق نبود
درد باید که بفهمیم چه گفتهست علی
که شبی با شکم سیر نخفتهست علی
از سر سفرهٔ اسلام چه برداشت امیر
نان دندانشکنی را که نمیخورد فقیر
آه، از آن شبِ آخر که علی غمگین بود
سفرهٔ دخترش از شیر و نمک رنگین بود
شب آخر که فلک، باد، زمین، دریا، ماه
میشنیدند فقط از علی إنّا لله
باد برخاست و از دوش عبایش افتاد
مهربان شد در و دیوار، به پایش افتاد
مرو از خانه، به فریاد جهان گوش مکن
فقط امشب، فقط امشب به اذان گوش مکن
شب آخر، شب آخر، شب بیخوابیها
سینهزن در پی او دستهٔ مرغابیها
از قدمهای علی ارض و سما جا میماند
قدم از شوق چنان زد که عصا جا میماند
با توام ای شب شیون شده بیهوده مکوش
او سراپا همه رفتن شده، بیهوده مکوش
بیشک این لحظه کم از لحظهٔ پیکارش نیست
دست و پاگیر مشو، کوه جلودارش نیست
زودتر میرسد از واقعه حتی مولا
تا که بیدار کند قاتل خود را مولا
تا به کی ای شب تاریک زمین در خوابی
صبح برخاسته، بیدار شو ای اعرابی
عرش محراب شد از فُزتُ و ربّ الکعبه
کعبه بیتاب شد از فُزتُ و ربّ الکعبه
آه از مردم بیدرد، امان از دنیا
نعمتِ داشتنت را بستان از دنیا
میرود قصهٔ ما سوی سرانجام آرام
دفتر قصه ورق میخورد آرام آرام
📝 #سیدحمیدرضا_برقعی
#امام_علی علیهالسلام
#غزل
🔹امیرالمؤمنین🔹
چه در هیبت، چه در غیرت، چه در عشق، اولین هستی
میان بهترین اولاد آدم، بهترین هستی
جهان عمریست درماندهست در تردید و شک، اما
تو خود عینالیقین، روحالیقین، حقالیقین هستی
من از فتحِ درِ خیبر به دستان تو فهمیدم
که تو دست توانمند خدا در آستین هستی
سرِ در چاه را باور کنم یا ذوالفقارت را؟
که گاهی آنچنان هستی و گاهی اینچنین هستی
بگو از استخوان در گلو، از خار در چشمت
که پر از خطبههای ناتمام آتشین هستی
بگو چشم نبی روشن، بگو چشم حسودان کور؛
برای فاطمه تنها تو در عالم قرین هستی...
از آن روزی که چشمم باز شد، در گوش من خواندند:
«که تو تا لحظۀ آخر، امیرالمؤمنین هستی»
📝 #سعید_تاجمحمدی
آلوده دامن خود را رساندم
بر روی شانه بارم کشاندم
اما همیشه ، ردم نکردی
من نامه ی خود با گریه خواندم
یا ربی العفو
سرخورده برگشت ، عبد فراری
آورده ام بی تو ، بدبیاری
در خانه بگذار من هم بمانم
این بنده شاید ، آمد به کاری
دست گناهان بالم گرفته
اشکی ندارم ، حالم گرفته
مهدی که از من دارد گلایه
انگار قلب عالم گرفته
یا ربی العفو
حال خرابم ، بسته به مویی
باید چه کرد از بی آبرویی
با روی بازت گفتی بیایم
گفتم بیایم من با چه رویی
کو سر به زیری ، کو سر به راهی
افتاده ام از چاله به چاهی
حالا رسیدم در محضرت با
موی سفید و روی سیاهی
یا ربی العفو
ناز علی را نوکر خریده
بار گدا را حیدر خریده
با گریه عمری شب های جمعه
گفتم حسین و مادر خریده
مظلوم حسینم
از خیمه می کرد زینب نظاره
بر مادر خود می کرد اشاره
می گفت مادر گرچه می آمد
شمشیر و نیزه بر جسم پاره
آن دم بریدم ، من از حسین دل
کامد به مقتل ، شمر سیه دل
او می برید و من می بریدم
او از حسین سر ؛ من از حسین دل
مظلوم حسینم
#رضا_دین_پرور
خیره به آسمان شده این دیده ی ترم
مظلومِ بی قرینه ی تاریخ، حیدرم
یک روز آب خوش به گلویم نرفته ست
از ابتدا غریب مرا زاد مادرم
امشب فقط به فاطمه ام فکر میکنم
آغوش باز کرده در این شام آخرم
افطارِ تلخِ من به نمک باز میشود
خرما چرا گذاشته زینب برابرم
ای کوفه خوش بخواب علی رفتنی شده
راحت شدید از من و فریاد منبرم
وقت اذان شده است مهیای رفتنم
شمشیرتان کجاست بکوبید بر سرم
الله اکبر! اَشهَدِ حیدر بلند شد
یارب گواه باش که پُر گشته ساغرم
فزت و ربّ کعبه! سرم غرق خون شده
این را برای فاطمه سوغات میبرم
من را رها کنید خودم راه میروم
حالا که ایستاده دَمِ خانه دخترم
زینب بمان به خانه که خانه ست جای تو..
این کوچه نیست جای تو ای بانوی حرم
از کوچه رد شدن به تو یک روز میرسد
از حال و روزِ کوفه ی آنروز مضطرم
فریاد میزنند ببینید اسیر را
فریاد میزنی که خدا وای معجرم
فریاد میزنند که خیراتشان دهید
فریاد میزنی که ز نسل پیمبرم
فریاد میزنند که زینب حسین کو؟
فریاد میزنی که به نیزه است دلبرم
سید پوریا هاشمی
تب گرفته تمام جسم مرا
همهجا را سیاه میبینم
کاش زهرا عیادتم بکند!
او بیاید برای تسکینم
گرچه بستند باز میریزد
خون دل از شکاف زخم سرم
زخم شمشیر قاتل من نیست
داغ ناموس مانده بر جگرم
سهم من از تمام این دنیا
غصه و حسرت و بداقبالیست
دور بستر حسین هست و حسن
جای محسن کنارشان خالیست
من که مرد نبردها بودم
یک جراحت مرا ز پا انداخت
وای از فاطمه که حوریه بود
پنجه بر گونههاش جا انداخت
برو قنبر میان هرکوچه!
بگو از حال و روز غمبارم!
کودکان یتیم کوفی را
با خبر کن که کارشان دارم!
این حسین است چهرهی او را
ای پسربچه ها نگاه کنید!
سر رخت و لباس او نکُند
کشمکش بین قتلگاه کنید!
سنگ از روی بامها نزنید
هر زمان که اسیر آوردید
صدقه دست زینبم ندهید
کودکانی که شیر آوردید
آه و نفرین من به کوفه اگر
از سَری مَعجری ربوده شود
وسط ازدحام جمعیت
نکند دختری ربوده شود!
صاحبان تنور بعد از این
به سر آفتاب رحم کنید!
اهل کوفه وصیتم این است
به عروسم رباب رحم کنید!
حرمت پدر واجب است !
حضرت علی(علیه السلام) همیشه برای ما عزیز است.
همانطور که میلاد امیرالمومنین را جشن گرفته و بنام روز پدر گرامی میداریم، حفظ حرمت شهادتش نیز لازم است.
او پدر شیعه است....
۱۳ فروردین ، سالروز شهادت مولاست .
من ندیدم کسی سالروز وفات پدرش به گردش و طبیعت و تفریح برود ، آنهم پدری بالاتر از تمام مخلوقات!
بالاخره تفریح رفتن ، بگو بخند و شادی هم دارد، شاید آنروز اطراف شما توسط دیگران ، روزه خواری و پایکوبی و... هم بشود،
شاید دلتان به درد بیاید...
شاید دل حضرت زهرا (سلام الله علیها) بشکند...
بیاییم یک امسال را به احترام و عشق مولا،
۱۲ یا ۱۴ فروردین و یا عید فطر به دامان طبیعت برویم و به حرمت نان و نمکش ، روز ۱۳ را از تفریح و بگو بخند اجتناب کنیم...
این یکروز میگذرد و تمام میشود
اما ما تا قیامت با این پدر کار داریم...
کاش رویمان بشود یا علی بگوییم...
بکوش شیعه علی، تو در شهادت علی اقامه عزا کنی ، سیزده رو رها کنی
به دوستان خود بگو،بدون کبر و بی ریا
به حرمت علی بیا، حی علی العزا عزا
لطفا به عشق مولی رسانا باشید و ارسال کنید
مبادا به مولی بی ادبی و جسارت بشه.
یا علی مدد