احسان تبریزیان
#فیلم #سرود | یاعلی و یا عظیم یا غفور و یا رحیم به نفس: #کربلایی_سیدرضانریمانی شعر و نغمه: #احسان_
#شور #ولادت
#امام_حسن علیه السلام
#احسان_تبریزیان
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
یا علی و یا عظیم / یا غفور و یا رحیم ۲
سائل دست توام / یا کریم ابن کریم ۲
عمریه گداتم - مستِ یه نگاتم
خوب یا بدم آقا - بینِ عاشقاتم
حسن میگم علنی
حسن صاحبِ منی
حسن حبُّکَ اَجَنَّنی
حسن یا مولا ۴
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
مرد جنگ آور حسن / یک تنه لشگر حسن ۲
یکه تاز عرصه ها / جلوهی حیدر حسن ۲
زهره ی عدو رو - با یه نگا بردی
یک تنه دمار از - فتنه در آوردی
حسن فاتح جمل
حسن شیر بی بدل ۲
حسن رزم تو شده مثل
حسن یا مولا ۴
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
تحت فرمان ولی ست / غزه، لبنان تا یمن ۲
کل عالم رو گرفت / شور شیرانِ حسن ۲
میده ثمر آخر - خونای شهیدان
میشه حسنستان - روزی عربستان
حسن سایه ی سرم
حسن شاه بی حرم ۲
حسن مقتدایِ رهبرم
حسن یا مولا ۴
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
کوری آل سعود / غم نداریم با حسن ۲
فتح خیبر با علی / فاتح دنیا حسن ۲
ما همه اویسیم - اهل یمنیم ما
تشنه ی نبردیم - جُندُ الحسنیم ما
حسن هیبت علی
حسن شوکت علی ۲
حسن راز قدرت علی
حسن یا مولا ۴
.
#امام_رضا_علیه_السلام
#ولادت
#ترکیب_بند
به نام قبله ایرانیان به نام حرم
به نام خادم و جاروکش و غلام حرم
به نام پنجره فولاد و لطف بسیارش
به نام این همه خیر علی الدوام حرم
به نام هر که حسادت کند به اقبال ِ
کبوتران بهشتی روی بام حرم
کسی نبود که ما را دهد پناه اما
هزار مرتبه قربان این مرام حرم
فدای میکده ی ما تمام میکده ها
هزار سال گذشت و پر است جام حرم
هزار رنگ عوض کرد روزگار اما
حرم به این همه وسعت ندیده این دنیا
تو بیمه کرده ای آقا تمام ایران را
خدا نگیرد ازین مملکت خراسان را
به روی هر کس و ناکس در حرم باز است
نشد که بشکنی آقا غرور مهمان را
سلام بر حرمی که میان خود جا داد
میان آن همه مومن , گناهکاران را
سلام بر تو همیشه گره گشایی کرد
سلام بر تو عوض کرد حال انسان را
به جز هوای حرم که به ما نمی سازد
به عالمی نفروشیم زیر ایوان را
برای عرض ارادت به ما وجود بده
برات مشهد ما را تو زود به زود بده
حرم پناه امیر و رعییت است آقا
همیشه دور و بر تو قیامت است آقا
پی علاج به جایی به جز حرم نروم
دوای هر غم و دردی زیارت است آقا
کنار پنجره فولاد تو همه دیدند
رسیدن به محالات , راحت است آقا
میان آن حرمی که پر از ملائکه هست
نفس کشیدن ما هم عبادت است آقا
خدا کند که بمیرم نبیند این چشمم
که روبروی ضریح تو خلوت است آقا
کسی شبیه تو با من نکرد همراهی
همیشه از حرمت دست پر شدم راهی
منم امام رضایی منم خراب شما
نیازمند دعاهای مستجاب شما
منم همان که شب و روز می خورد غبطه
به سنگ های کف صحن انقلاب شما
خدا کند بشود قسمتم که جان بدهم
شبیه حضرت معصومه در رکاب شما
سلام داده ام آقا به سویتان هر شب
چه کرده ام نشنیدم شبی جواب شما
میان چاه زمانه نشسته ام عمری
خدا کند که به دادم رسد طناب شما
چه غم ازین همه غربت چه غم ز بی یاری
دلم خوش است همیشه تو دوستم داری
ندیده ایم کسی را به مهربانی تو
فدای این همه الطاف آسمانی تو
چشیده آهوی آواره هم مرامت را
بگو به کی نرسیده است نان رسانی تو
بزرگ و کوچک ایران تمامشان دارند
چه خاطرات قشنگی ز میزبانی تو
بگیر تا به ابد دست آن جماعت که
نداده اند به ما یاد جز نشانی تو
بیا و قسمت ما کن لیاقت ریان
شویم محرم اسرار روضه خوانی تو
شکسته ایم و زمین گیر ,بال می خواهیم
دلی محرمی و اشک و حال می خواهیم
محمد حسین رحیمیان
#امام_رضا_علیه_السلام
#ولادت
#ترکیب_بند
چون کویر تشنهای محتاج بارانیم ما
همتی ایدل که دلتنگ خراسانیم ما
نیمِدل مشتاق مشهد، نیمِدل مشتاق قم
بین این خواهر-برادر مثل سمنانیم ما
پادشاهی دوعالم را به دست آوردهایم
تا گدای کوچکی از خیل سلطانیم ما
خلوتی داریم در کنج حرم با یاد او
وقتی از چشم تمام خلق پنهانیم ما
هر زمان در جمع حرف از آرزوها میشود
جز زیارت حاجتی دیگر نمیدانیم ما
از میان خیل القاب و عناوین در جهان
آنچه سلطان میپسندد بیگمان آنیم ما
تا که فهمیدیم میآید به استقبالمان
از همان آغاز هم مشتاق پایانیم ما
گنبد افلاکیان نور است و ما پروانهایم
ساکنان آستان قدسی این خانهایم
بس که پرکرده فضای صحن را فريادها
نيست پيدا در حريمت هایوهوی بادها
کور بينا شد، فلج پا شد، گدا روزی گرفت
پشت هم رخ میدهد اينجا از اين رخدادها
جملهای تکرار شد، هرصحن را پر کرده است؛
"کار من با گوشهی چشم تو راه افتاد"ها
میشود حسکرد از فيروزهکاریهای صحن
حسرت ديوارها را در دل شمشادها
از شفای درد پشت پنجره فهميدهام
نرم شد از اشک زائرها دل فولادها
ضامن آهوشدی، صياد آهو را رهاند
شک نمیکردند در خوشقولیأت صيّادها
پايتخت کشور دلهای عالم مشهد است
مانده حسرت در دل تهرانوعشقآبادها
از فراق کربلا دیگر چهغم داریم ما
چونکه در هرگوشهی ایران حرم داریم ما
با همان شوقی که از آغاز روشن مانده است
در دل ما حسرت پرواز روشن مانده است
" آمدم ای شاه" شد شیرینترین آوای ما
تا قیامت شور این آواز روشن مانده است
ناامید از جا گرفتن در دل او نیستیم
کورسوی کوچک ابراز روشن مانده است
فاصله بسیار نزدیک است در دلها بههم
این معانی نزد اهل راز روشن مانده است
کارهای غیر ممکن نیز ممکن میشوند
پس در اینجا معنی اعجاز روشن مانده است
سایهی موسیبنجعفر بر سر ایران ماست
نوری از این خانه در شیراز روشن مانده است
بازهم امشب شب اینشهر بیخورشید نیست
چلچراغ گنبد او باز روشن مانده است
در طواف است و مسیرش را نخواهد کرد گم
دل کبوتروار بین مشهد و شیراز و قم
در کنار خوبها گمراه میآيد حرم
با تمام زائرانش راه میآید حرم
هیچفرقی نیست بین زائرانش، چونکه هم
بنده میآید حرم، هم شاه میآید حرم
لحظهای خالی نمیماند اگر دقت کنیم
روزها خورشيد و شبها ماه میآيد حرم
رتبهها برعکس دنیا میدهد اینجا جواب
کوه از شوق تو مثل کاه میآید حرم
گرچه در ظاهر بدی قصد زيارت کرده است
در حقيقت عارف بالله میآيد حرم
هرکه میخواهد ببیند قطعهای از عرش را
راه خود را میکند کوتاه؛ میآيد حرم
خوشبهحال هرکسی که ساکن شهر قم است
گاه میآيد حرم، بیگاه میآيد حرم....
ملجأ هر آشنا، غمخوار هر بیگانهاند
سیزده معصوم در اینخانه صاحبخانهاند
هیچکس از اینحرم با دستخالی برنگشت
از جوار لطف او هرگز محالی برنگشت
این حرم آرامش محض است و از آغوش او
هرکسی برگشت، با آشفتهحالی برنگشت
اولین باری که اینجا آمدم، عاشق شدم
از کنار او دلم در خردسالی برنگشت
پیش از اینها قم کویر شورهزار خشک بود
بعد او اما به خاکش خشکسالی برنگشت
این حرم خاصیتش علامهپروربودن است
طالب علم از حریمش بیتعالی برنگشت
این چه رازی شد که جز با نیت او مرعشی
از کنار مرقد مولیالموالی برنگشت
گرچه ما همسایهی خوبی برایش نیستیم
روی او یکلحظه هم از این اهالی برنگشت
ناگهان دل را به سمتوسوی دیگر میکشم
با نسیمی از حرم تا جمکران پر میکشم
وقت وصف تو زبانم در دهان میایستد
در بیان آن معانی از بیان میایستد
صاحبالعصری و میچرخد زمان با اذن تو
هر زمان یاد تو میافتم، زمان میایستد
همنشین درددلهای زیادش میشوی
زائرت هر گوشهای از جمکران میایستد
بی خبر از وسعت لطفوبزرگیهای توست
هرکسی چشمانتظار دیگران میایستد
از خدا امر ظهورت را تقاضا میکند
هر زمان دستی بهسمت آسمان میایستد
روح با شوق تو برمیخیزد از جسم جهان
جسم اگر روزی تو را حس کرد، جان میایستد
آنزمانکه میرسد بانگ "اناالمهدی" بهگوش
کعبه برمیخیزد از جا و اذان میایستد.
عمر داغ دوری از تو رو به پایان میشود
عاقبت یکروز این آتش گلستان میشود
#مجتبی_خرسندی
#سرود #ولادت
#امام_حسن علیه السلام
#احسان_تبریزیان
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
نیمه ماهه، چشا به راهه
چش به راهه اومدن حضرت ماهه ۲
پر تب و تابه، دلای عاشق
میزنه نبض آسمون توو این دقایق ۲
کوچه بن بست شده / دلا یکدست شده
آسمون با دیدن ماه علی مست شده ۲
حضرت ماه اومد / یار دلخواه اومد
اولین گل پسره فاطمه از راه اومد ۲
زهرا، مادر شد امشب
حیدر، چشم تو روشن
دارن، رو لب ملائک
تا صبح، ذکر یا حسن ۲
حسن حسن مولانا حسن ۴
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
شب شب عشقه، شب شب نوره
شهر مدینه دوباره غرق سروره ۲
ما از دیار، عبدالعظیمیم
امشبو تا صبح در خونهی کریمیم ۲
دنیا زیبا شده / دلا شیدا شده
شب دیوونگی جمع گداها شده ۲
از همه دل بکن / بیا و در بزن
اگه کربلا میخوای فقط بگو یا حسن ۲
شور، بی حدم یا حسن
ذکر، اشهدم یا حسن
توی، راه اربعین
میگم، هر قدم یا حسن ۲
حسن حسن مولانا حسن ۴
〰️〰️〰️
میشه به زودی، صحن تو آباد
چه محشری میشه دم پنجره فولاد ۲
واسه تو از جون، مایه میذاریم
از اصفهان برات آقا ضریح میارم ۲
به چه زیبا میشه / چشما دریا میشه
غروب دوشنبه ها حرم چه غوغا میشه ۲
غرق شور و محن / کوری اون دو زن
سینه میزنیم با هم کنار باب الحسن ۲
یک صحن، صحن مجتبی
یک باب، باب القاسمه
ذکرِ، اذنِ دخولم
میشه، اسم فاطمه ۲
حسن حسن مولانا حسن ۴
#شور #ولادت
#امام_حسن علیه السلام
#احسان_تبریزیان
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
یا علی و یا عظیم / یا غفور و یا رحیم ۲
سائل دست توام / یا کریم ابن کریم ۲
عمریه گداتم - مستِ یه نگاتم
خوب یا بدم آقا - بینِ عاشقاتم
حسن میگم علنی * حسن صاحبِ منی ۲
حسن حبُّکَ اَجَنَّنی
حسن یا مولا ۴
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
مرد جنگ آور حسن / یک تنه لشگر حسن ۲
یکه تاز عرصه ها / جلوهی حیدر حسن ۲
زهره ی عدو رو - با یه نگا بردی
یک تنه دمار از - فتنه در آوردی
حسن فاتح جمل * حسن شیر بی بدل ۲
حسن رزم تو شده مثل
حسن یا مولا ۴
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
تحت فرمان ولی ست / غزه، لبنان تا یمن ۲
کل عالم رو گرفت / شور شیرانِ حسن ۲
میده ثمر آخر - خونای شهیدان
میشه حسنستان - روزی عربستان
حسن سایه ی سرم * حسن شاه بی حرم ۲
حسن مقتدایِ رهبرم
حسن یا مولا ۴
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
کوری آل سعود / غم نداریم با حسن ۲
فتح خیبر با علی / فاتح دنیا حسن ۲
ما همه اویسیم - اهل یمنیم ما
تشنه ی نبردیم - جُندُ الحسنیم ما
حسن هیبت علی * حسن شوکت علی ۲
حسن راز قدرت علی
حسن یا مولا ۴
#حضرت_رسول_اعظم_صلی_الله_علیه_و_آله
#ولادت
#مثنوی
کريم السّجايا، جميل الشّيم
نبّى البرايا، شفيع الامم
امام رسل، پيشواى سبيل
امين خدا، مهبط جبرئيل
شفيع الورى، خواجۀ بعث و نشر
امام الهدى، صدر ديوان حشر
کليمى که چرخ فلک طور اوست
همه نورها، پرتو نور اوست
شفيعٌ مطاعٌ نبىُّ کريمٌ
قسيمٌ جسيمٌ نسيمٌ وسيمٌ...
شبى بر نشست، از فلک بر گذشت
به تمکين و جاه از ملک در گذشت
چنان گرم در تيهِ قربت براند
که بر سدره جبريل از او باز ماند
بدو گفت سالار بيت الحرام
که؛ اى حامل وحى، برتر خرام
چو در دوستى مخلصم يافتى
عنانم ز صحبت چرا تافتى؟
بگفتا: فراتر مجالم نماند
بماندم، که نيروى بالم نماند
اگر يکسر موى برتر پرم
فروغ تجلّى بسوزد پرم...
چه نعت پسنديده گويم تو را؟
عليک السلام، اى نبّى الورى
درود ملک بر روان تو باد
بر اصحاب و بر پيروان تو باد
خدايا به حقّ بنىفاطمه
که بر قولم ايمان کنم خاتمه
اگر دعوتم رد کنى ور قبول
من و دست و دامان آل رسول
چه کم گردد، اى صدر فرخنده پى
ز قدرِ رفيعت به درگاه حىّ؟
که باشند مشتى گدايان خيل
به مهمان دار السّلامت طفيل...
بلند آسمان پيش قدرت خجل
تو مخلوق و آدم هنوز آب و گل
تو اصل وجود آمدى از نخست
دگر هر چه موجود شد، فرع توست
ندانم کدامين سخن گويمت؟!
که والاترى ز آنچه من گويمت
تو را عزّ لولاک تمکين، بس است
ثناى تو، طه و ياسين بس است
چه وصفت کند «سعدى» ناتمام؟
عليک الصلوة اى نبّى السّلام
#سعدی_شیرازی
#حضرت_رسول_اعظم_صلی_الله_علیه_و_آله
#امام_جعفر_صادق_علیه_السلام
#مدح
#ولادت
#ترکیب_بند
لب نگار که باشد رطب حرام بود
زمان واجبمان مستحب حرام بود
فقیه نیستم اما به تجربه دیدم
بدون عشق مناجات شب حرام بود
اگر که هست طبیبم طبیب دوّاری
به من معالجه ی در مطب حرام بود
بر آنکه دشمن اولاد توست نیست عجب
که نطفه اش نسب اندر نسب حرام بود
تو مرد ظرفشناسی و مهِر اولادت
عجم که هست برای عرب حرام بود
تو را کمال نوشتند یا رسول الله
بزرگ آل نوشتند یا رسول الله
تو آفریده شدی و سرآمدت گفتند
هزار مرتبه اَحسن به ایزدت گفتند
تو را به سمت زمین با نسیم آوردند
تو آمدی و ملائک خوش آمدت گفتند
نشان دهنده ی معصومیِ قبیله توست
اگر که "قّبه خضرا" به گنبدت گفتند
تمام آل عبا "کُلنا محمّد" بود
تو عین نوری و در رفت و آمدت گفتند
اگر چه یک نفری، جمع چهارده نفری
تو را محمّد و آل محمّدت گفتند
شب ولادتت ای یار می کنم خیرات
نثار مقدم خیر تو چهارده صلوات
برای خُلق تو باید کنند تحسینت
نشد مشاهده شصت و سه سال نفرینت
از آن طرف تو اگر نور آخرین هستی
نوشته اند از این سو تو را نخستینت
هزار و سیصد و هشتاد و چندمین سال است
شدیم کوچه نشینت، شدیم مسکینت
شدیم ریزه خور سفره های سیّدی ات
گدای سفره ی هر سال چهارده سینت
تو آمدی که علی را فقط ببینی و بس
نداده اند به جز دیده ی خدا بینت
یتیم مکه ای اما بزرگ دنیایی
اگر چه خاک نشینی، همیشه بالایی
مرا اویس شدن در هوای تو کافی است
اگر چه باز ندیدم، دعای تو کافی است
همینکه بوی تو را در مدینه حس کردم
لبم رسید به خاک سرای تو کافی است
چه حاجتی به پسر داری ای بزرگ قریش
همینکه فاطمه داری برای تو کافی است
همینکه اوّل هر صبح پیش زهرایی
برای روشنی لحظه های تو کافی است
تو آن پیمبر دنباله داری و بعدت
اگر علی تو باشد به جای تو کافی است
قسم به اشهد ان لااله الا الله
تو آمدی که بگویی علی ولی الله
تو آمدی و ترحّم شدند دخترها
چقدر صاحب دختر شدند مادرها
تو آمدی و رعیّت شکوه عبد گرفت
بدین طریق چه آقا شدند نوکرها
خدای خوب به جای خدای چوب نشست
و با اذان تو بالا گرفت باورها
بگو: مدینه ی علمی، علی در آن است
بگو: که واجب عینی است حرمت درها
بریز شیره ی پیغمبری به کام حسین
که از حسین بیاید علی اکبرها
زمان گذشت زمان ظهور دیگر شد
حسین منی انا من حسین، اکبر شد
هزار حضرت مریم کنیز مادر توست
تو را بس است همینکه بتول، دختر توست
به دختران فلان و فلان نیازی نیست
اگر خدیجه ی والامقام همسر توست
علی و فاطمه دو رحمت خداوندی
برای عالم دنیا و صبح محشر توست
به یک عروج تو جبرئیل از نفس افتاد
خبر نداشت که این تازه اوج یک پَر توست
به عرش رفتی و ماندی در آن تقّرب محض
خدا برابر تو یا علی برابر توست
تو با علی جریان ساز شیعه اید، اما
شناسنامه ی شیعه به نام جعفر توست
همیشه شکر چنین نعمتی روی لب ماست
که جعفر بن محمد رئیس مذهب ماست...
#علی_اکبر_لطیفیان