🔰نقش ايمان در رشد
🔸🔶 «وَالعصر اِن الانسان لَفى خُسر، الاالّذينَ آمنوا»
🔸 در تمام دوره ها انسان در خسارت است
مگر آنهايى كه به هدفى
و به عشقى رسيده اند
و به آن سو گرويده اند.
🔸انسان مادامى كه هدفى ندارد
آهسته آهسته راه مى رود
و مى لنگد و حتى مى نشيند و مى پوسد،
اما هنگامى كه كارى پيدا كرد
حتى تا حد توالت رفتن و به مستراح رسيدن،
آن وقت سرعت مى گيرد
و مى شتابد و از تمام امكاناتش بهره مى گيرد.
🔹 هدف ها و گرايش ها،
ما را از ركود و احتكار نجات مى دهند،
اما اين كافى نيست؛
چون پس از احتكار،
جهنم اسراف در سر راه است.
🔸 هر هدفى تا اندازه اى
استعداد ما را به كار مى كشد
و سرمايه هاى ما را بارور مى كند،
🔸🔹بايد در انتخاب هدف سنجيد و انديشيد
تا هدفى بيابيم
كه تمام استعدادهاى ما را بارور كند
و تمام نيروهاى نهفته
و پاهاى پنهان ما را بيرون بكشد.
🔸انسان به خاطر معشوق مى دود،
هر چقدر معشوق عظيم تر و ارزنده تر باشد
ناچار حركت و كوشش اش
و در نتيجه سود او زيادتر خواهد شد.
🔹بايد در انتخاب هدف سنجيد
كه به سوى چه كسى رو بياوريم،
به سمت چه هدفى بگرويم
و به چه مقصدى مؤمن شويم.
🔷🔹 ايمان؛ يعنى گرايش،
گرايش به سوى چى؟
آيا به سوى كسى و چيزى
كه كمتر از ماست يا عالى تر از ماست؟
🔹 گرايش به سوى پست تر و يا برابر،
يا اسراف است و يا ركود،
يا انحطاط است و يا احتكار.
🔹پول، قدرت، شهرت، رياست و
خلاصه دل و خلق و دنيا و شيطان،
اينها مى توانند هدف ما باشند،
اما اين هدف ها چيزى ندارند
و استعدادهاى شكفته شده ما را
به بن بست مى رسانند و در لجن مى كشند.
📝استاد علی صفایی حائری (عین صاد)
🔰کتاب رشد، ص ۴۹
▶️ @einsad
🛒 www.zekraa.ir
▶️https://instagram.com/ali.safaeihaeri
🔰 عشق به حق
⬛️ چقدر نكته در اين كلمه ها نهفته،
«اِلاَّ الَّذينَ آمَنُوا».
◼️ مگر جز به سوى او
مى توان به سوى ديگرى رفت
و مگر جز با او مى توان با ديگرى سودا كرد!
◾️بر فرض چيزى نداده باشد
و بر فرض بهشتى نداشته باشد،
اما باز اوست كه بر دل
و بر خلق و بر دنيا و بر شيطان هم
احاطه دارد و تسلط دارد و حكومت دارد.
▪️اگر بناست كه با كسى باشيم
و اگر بناست كه مفت ببازيم
پس چرا براى او نباشيم و به او نبازيم،
كه حاكم است و عظيم است،
نه محكوم و اسير.
⬜️ بگذر از آنكه
همه هستى ما، همه سرمايه ما
از خود اوست
و بگذر از اينكه بى نهايت سود مى دهد؛
◻️ چون دادن ها از او كم نمى كند؛
«لاتَزيدُهُ كَثْرَةُ الْعَطاءِ اِلاَّ جُودآ وَ كَرَمآ »
و جز بخشش و كرامت چيزى بر او نمى افزايد.
◽️ خودش مى گويد
چگونه تمام مى شود و يا كم مى شود
مملكتى كه من قَيّومش هستم:
«كَيْفَ تَنْقُصُ مُلْکٌ أنَا قَيِّمُهُ ».
▫️ هنگامى كه انسان او را جهت مى گيرد
و به او مى فروشد،
هم بى نهايت مى تواند حركت كند
و هم بى نهايت مى تواند به دست بياورد
و در نتيجه نه بن بست
و پوچى و عبث پيش مى آيد
و نه خسارت و ضرر.
نه احتكار و نه اسراف و نه فقر.
▪️ عشق به حق و ايمان به او
تمام سرمايه ها را به جريان مى اندازد
و تمام استعدادهاى ما را به كار مى كشد.
به چه كارى؟
اين كارها با نظر معشوق بستگى دارد.
▫️ عاشق،
چشم به فرمان معشوق است،
اگر او صالح باشد و صالح بخواهد،
عاشق، صالح مىشود و صالح مىآورد.
▪️ هنگامى كه عشقى در سينه نشست
و معشوق در دل خيمه زد،
ناچار خواسته هاى اين معشوق،
عاشق را حركت مىدهد
و اين است كه اعمال عاشق
با خواست هاى معشوق وابستگى دارد.
▫️ هنگامى كه خواسته هاى معشوق،
صالح باشد،
كارهاى عاشق به صلاح مى گرايد.
▪️ و از آنجا كه خدا جز خوبى نمى خواهد
و جز رشد خلق را نمى خواهد،
ناچار گروندگان به او و عاشق هاى به راه افتاده او،
جز خوبى نمىآورند
📝 استاد علی صفایی حائری
📚 کتاب رشد، ص ۵۳
▶️ @einsad
🛒 www.zekraa.ir
▶️https://instagram.com/ali.safaeihaeri
🔰عشق به خلق
◼️ كسى كه عاشق حق شد،
عاشق خلق مىشود،
كه: عاشقم بر همه عالم
كه همه عالم از اوست.
◻️ و اين عشق مىشود زيربناى مبارزه
و امر به معروف و نهى از منكر.
◼️ كسى كه عاشق شد،
خواستار بهروزى و بهزيستى
و رشد و حركت و كمال معشوق است
و در اين ديد حتى يك پر سبزى
و يك لقمه نان و يك ورق كاغذ هم هدر نمىشود
و ضايع نمىگردد،
◻️ كه بايد هر چيز به رشد خود
و كمال خود برسد
و اين خوددارى از اسراف بر اساس
اين اعتقاد استوار مىشود
نه فقط بر اساس يك بخل و يا يك ديد اقتصادى.
◼️ و كسى كه يك پر سبزى را هدر نمىكند
و اسراف نمىكند،
چگونه مىتواند شاهد از دست رفتن
استعدادهاى خلق باشد.
◻️ چگونه مىتواند خودش باتلاق خلق بشود
و آنها را مطيع و مريد و برده خود بسازد
و چگونه مىتواند كه شاهد
اسارت و بردگى و در باتلاق رفتن خلق باشد و آرام بگيرد.
◼️ كسى كه عشق به حق دارد
عاشق خلق مىشود
و آنها را از بتها و طاغوتها و شيطانها
نجات مىدهد،
هر چند به درگيرى و مبارزه با آنها بينجامد،
كه براى مبارزه آماده است؛
چه در شكل روشنگرىاش و چه در شكل فريادگرىاش
و چه در شكل پنهان كارىاش و چه در شكل آشكار و مشخصاش.
◻️مؤمن نمىتواند بىتفاوت و يا سازشگر بماند.
سازشگرى و بىتفاوتى با ايمان و بالاتر، با توحيد نمىسازد.
📝 استاد علی صفایی حائری
📚 کتاب رشد ص ۵۵
▶️ @einsad
🛒 www.zekraa.ir
▶️https://instagram.com/ali.safaeihaeri
خدایا ما را از دشمنان اهل بیت قرار نده.mp3
3.95M
🎙خدایا ما را از دشمنان اهل بیت قرار نده..
▶️ @einsad
🛒 www.zekraa.ir
▶️https://instagram.com/ali.safaeihaeri
⚫️ شهادت امام جعفر صادق علیه السلام تسلیت باد.
▶️ @einsad
🛒 www.zekraa.ir
▶️https://instagram.com/ali.safaeihaeri
🔰 عمل صالح ادامه عشق به حق
🔷🔸 مؤمن براى انتخاب شكلهاى مبارزهاش،
ملاكهايى دارد و نورهايى دارد.
🔹 هدف او و شرايط او و دشمن او
شكل مبارزه او را مشخص مىكنند.
🔸 1. گاهى هدف ايجاد رعب است،
گاهى كنار زدن يك فرد است
و گاهى عالىتر، تا سطح شكوفا كردن
استعدادهاى انسانى.
🔹چون او به منابع انسانى
بيش از منابع زيرزمينى مىانديشد
به شكوفايى و بارورى آنها همت گماشته است.
🔸هر چقدر هدف حكومتى بالاتر بيايد،
هر چقدر از امنيت و رفاه،
از پاسدارى و پرستارى فراتر برود،
ناچار شكل مبارزه پيچيدهتر مىشود.
🔹 2. همينطور دشمن و طرف مبارزه
در شكل مبارزه اثر مىگذارد.
🔸 3. همانطور كه شرايط و موقعيتها
در شكل آن اثر دارند.
مىبينيم كه ابوذر فريادگر است
اما نه در زمان ابوبكر و عمر،
بلكه در زمان عثمان كه خلق به خستگى رسيدهاند
و به وازدگى دست دادهاند.
و مىبينيم كه ابوذر فريادگر است
نه ديگران، كه ابوذر زبانش تيز شده
و حمايت گرديده است؛
چون آسمان بر راستگوتر از ابوذر سايه نينداخته.
🔹 صبر و سازندگى و رشد دادن
و عمل صالح و رشد كردن،
ادامه ايمان هستند
و دنباله عشق به حق.
عاشق، بيكار نيست.
هر كس به حق رسيد،
به حق مىرساند.
🔸 درخت زنده، شاخ و برگ و ميوه دارد.
به حرف آنهايى كه مىگويند
دلت پاك باشد،
فريب مخور.
دلِ پاك، عملِ پاك مىسازد.
درخت زنده بار مىآورد،
مگر اين طور نيست؟
🔹 و عاشق حق از يك سو عمل مىآورد
و شاهكار مىآفريند
و از يك سوى ديگر همراه و همكار؛
🔸 چون در راه،
درگيرىهايى هست كه به تنهايى
نمىتوان با آنها روبهرو شد.
🔹 و عاشق حق به اندازه عشقش
شكيبايى دارد و صبر و استقامت.
🔸 آنچه صبر و سازندگى و عمل را پايه مىگذارد،
ايمان است و حب اللّه است،
كه: «وَالَّذينَ آمَنُوا اَشَدُّ حُبَّاً للّه ».
📝استاد علی صفایی حائری
📚کتاب رشد ص ۵۷
▶️ @einsad
🛒 www.zekraa.ir
▶️https://instagram.com/ali.safaeihaeri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 انسان بعد از هزار و چند صد سال گرمیِ انگشت های حسین (ع) رو احساس میکنه ...
#شب_زیارتی_اباعبدالله_علیه_السلام
▶️ @einsad
🛒 www.zekraa.ir
▶️https://instagram.com/ali.safaeihaeri
🔰 عوامل رشد
🔶🔸 آنها كه در راهاند و همكارند،
يكديگر را سفارش مىكنند
بر حقى كه به دست آوردهاند
و بر صبرى كه بايد به دست بياورند،
🔸 اين نقش يك نقش سفارشى
و اضافى بر نقش ثابت ايمان و عشق است.
آيه از نقش ايمان در سازندگى
به طور كلى صحبت كرد،
كجا؟ در كلمه «وَ عَمِلُوا الصَّالِحات»
🔸و اين است كه به يك مسأله عالىتر
اشاره مىكند
و آن نقش سفارش و تواصى
و گفتوگوى همراهان و همكاران است.
🔸 بر حساب طبيعى بايد بگوييم:
آنها كه به حق مىرسانند
و آنها كه شكيبايى مىآفرينند،
نه آنها كه بر حق و صبر سفارش مىكنند،
🔸اما بر اساس يك ديد دقيقتر
كه سازندگى و شكيبايى را از آثار ايمان مىبيند،
اين گونه تعبير نمىكند،
بلكه تعبير عوض مىشود؛
«وَ تَواصَوا بِالحَقِّ»،
به حق يكديگر را سفارش مىكنند،
«وَ تَواصَوا بِالصَّبر»
و به صبر يكديگر را مىخوانند.
اين تواصى يك عامل ديگرى است
كه ته مانده استعدادها را به جريان مىاندازد.
🔸 آنچه از خسارت كلى انسان جلوگيرى مىكند
و آنچه كه تمام رشد را به دست مىدهد
دو عامل است؛
🔸 يكى ايمان كه زيربناى كار و همكار و استقامت در كار است
و آفريدگار اين هر سه
🔸 و ديگرى مؤمن است
كه با تذكرها و تواصىها،
غفلتها را مىسوزاند
و استعدادها را به جريان مىاندازد
و اين تذكر و سفارش،
تنها پس از اين زمينه ايمان و عشق مفيد است،
كه: «فَذَكِّر فَاِنَّ الذِّكْرى تَنْفَعُ الْمُؤمِنين ».
🔸 جرقهها هنگامى مفيد هستند
كه سوختها متراكم و فشرده باشند.
🔸 هنگامى كه چند قطره بنزين متراكم بشود
و در جاى خود بنشيند،
با يك جرقه بارهاى سنگين را به حركت مىاندازد
و به مقصد مىرساند،
🔸اما يك درياى بنزين رها و آزاد بر فرض بسوزد،
كارى از پيش نمىبرد
و يك دنيا جرقه بر فرض بزند،
حركتى نمىآورد.
🔸 تذكرها و سفارشها و جرقهها
براى مؤمنها و فشرده شدهها
و به راه رسيدهها مفيد است
و آنها را پيش مىبرد؛
«فَذَكِّرْ فَاِنَّ الذِّكْرى تَنْفَعُ الْمُؤمِنين».
🔸 يادآورى براى اينها سود مىدهد
و ته مانده استعدادها را به جريان مىاندازد.
📝 استاد علی صفایی حائری
📚 کتاب رشد ، ص 54
▶️ @einsad
🛒 www.zekraa.ir
▶️https://instagram.com/ali.safaeihaeri
🔰 «وَ الْعَصْرِ
اِنَّ الاِْنْسانَ لَفى خُسْرٍ
اِلاَّ الَّذينَ آمَنُوا
وَعَمِلُوا الصَّالِحاتِ
وَتَواصَواْ بِالْحَقِّ وَ تَواصَواْ بِالصَّبْرِ».
🔷🔹 انسان در خسارت است،
مگر آنها كه از چند مرحله گذشتهاند :
🔹 ۱. آنها كه به عشق رسيدهاند.
🔹 ۲. و به عملهاى صالح از سازندگىها و استقامتها و عملها.
🔹 ۳. و آنها كه گذشته از كارها و سازندگىها و استقامتها به سفارشها و تواصى به حق.
🔹 ۴. و به تواصى به صبر رسيدهاند.
🔷🔹 هر كدام از اين مراحل از دست بروند،
به همان اندازه خسارت به دست مى دهند
و همان اندازه از رشد و سود مى كاهند.
📝 استاد علی صفایی حائری
📚 کتاب رشد، ص ۵۵
▶️ @einsad
🛒 www.zekraa.ir
▶️https://instagram.com/ali.safaeihaeri
🔰 صراط مستقیم
🔶🔸 صراط مستقيم،
يعنى راه نزديك تا مقصد انسان
و تا رشد انسان و در جهت عالى تر انسان، همين عبوديت است،
نه عبادت، نه رياضت، نه خدمت به خلق و نه شهادت.
عبوديت يعنى هيچ كدام و يعنى تمام اينها
كه اينها سبيلها هستند
🔸 و مادام كه به صراط راه نيابند
و از امر او الهام نگيرند
ارزش ندارند.
🔸 بايد از صراط به سبيل راه يافت
و وظيفه ها را شناخت
وگرنه اين سبيلهايى كه از امر او برخوردار نيستند،
جز گمراهى بهره اى نخواهند داشت.
🔸 به شهادت قرآن آنها كه در صراط هستند، به سُبُل هدايت مى شوند،
وظيفه ها را مى شناسند
و از مرداب هاى حيرت و اضطراب،
به ساحل امن و اهتداء راه مى يابند.
📝 استاد علی صفایی حائری
📚 کتاب صراط، صفحه ۷
▶️ @einsad
🛒 www.zekraa.ir
▶️https://instagram.com/ali.safaeihaeri
🔰امّ الكتاب
🔷 قرآن اين عميق گسترده پربار، از اين سوره متولد مىشود.
🔷 سوره حمد، امّالكتاب؛ مادر قرآن است.
فاتحة الكتاب است و گشايشگر تمامى قرآن.
🔷 در اين سوره با اسم و نشانه الله، به حمد و به صراط؛
يعنى عبوديت و اتباع و توحيد مىرسى،
🔶 در حالى كه با فكر و عقل و عشق و جهاد و بلا و عجز همراه شدهاى
🔶 و آخر سر، با اعتصام و استعانت، بر اين قله
راه يافتهاى
و در صراط، با انعام شدهها و همراهها
و با مغضوبها و گمشدهها آشنا گرديدهاى.
🔶 اين فرازهاى سوره حمد است. بىجهت نيست كه اين سوره مادر قرآن است.
📝 استاد علی صفایی حائری
📚 کتاب صراط صفحه ۷
▶️ @einsad
🛒 www.zekraa.ir
▶️https://instagram.com/ali.safaeihaeri
🔰 ما عاشق آفریده شده ایم.
🔶🔸 مشتاقهايى هستند كه مىسوزند و با صميميت و درد و رنج مىپرسند :
🔸 چه كنيم كه براى خدا باشيم...؟
چگونه در خودمان عشق و ايمان بسازيم...؟
از كجا و با چه وسيلهاى مىتوانيم حركتها را و محركها را كنترل كنيم...؟
و از راه نزديك به مقصد برسيم...؟
🔸 اينها خيال مىكنند كه بايد در خودشان عشقى بسازند و يا حركتى ايجاد كنند،
غافل از اينكه اين همه را دارند.
تمامى وجودشان سوز و شور است. تمامى وجودشان حركت است.
مگر از صبح تا شام بيكار هستند؟
و مگر اين همه رنج و كار، بدون عشق و نيرويى جوشنده امكان دارد...؟
🔸 ما عاشق آفريده شدهايم و نه تنها عشق، كه حركت را، كه فعاليت را با خود داريم.
🔸 ما عاشق آفريده شدهايم. عشق را داريم ولى معشوقهامان را انتخاب مىكنيم.
🔸 عشق هميشه هست،
آنچه كه جابه جامىشود معشوقها و محبوبها هستند.
🔸 در فاصله تولد تا مرگ، عشق هميشه جارى است و حركت هميشه برپاست.
ما نمىتوانيم از آنها جدا شويم كه اينها در ساخت ما، در تركيب ما حضور دارند.
🔸 ما تنها مىتوانيم خودمان را با معشوقهامان مقايسه كنيم و ما مىتوانيم معشوقهامان را با يكديگر مقايسه كنيم
و با اين دو مقايسه عشقهامان را رهبرى كنيم و معشوقهامان را انتخاب نماييم.
🔸 ما گذشته از عشق و سوزمان، با فكر و شعور و با سنجش و مقايسه هم همراه هستيم
تا هنگامى كه فقط از همان عشق و همان حركتمان استفاده مىكنيم
و تسليم عشق و شورمان هستيم
و دنبال هوسمان مىگرديم،
ناچار به بحرانها و درگيرىهاى درونى مبتلا مىشويم.
📝 استاد علی صفایی حائری
📚 کتاب صراط صفحه ۹
▶️ @einsad
🛒 www.zekraa.ir
▶️https://instagram.com/ali.safaeihaeri
اگر به فهمی رسیدی باید پایش بایستی.mp3
3.85M
🎙اگر بفهمی رسیدی باید پایش بایستی ...
#پادکست_صوتی
▶️ @einsad
🛒 www.zekraa.ir
▶️https://instagram.com/ali.safaeihaeri
✅ضرورت برنامه ریزی
🔶استاد #علی_صفایی_حائری:
بهخاطر شتاب زياد و يا علاقه به كارى، نمىتوان از برنامهريزى چشم پوشيد و نمىتوان از نيازها و موانع كار، صورت نگرفت. آنجا كه بدون تقدير و ارزيابى قدم بر مىدارى، ناچار با كمبودها و كسرىها و با نيازها و مقدّمات كار و يا با موانع و مشكلات،برخورد مىنمايى و با اين هدايت و با اين برخوردها، كه ضعف برنامهريزى و تقدير تو را مشخص مىكنند، نمىتوان لجاجت كرد و به كار سابق ادامه داد؛ كه كار پيشرفتى نخواهد داشت و يا با سلامت و درستى به سامان نخواهد رسيد و به ماست مالى و خرابكارى خواهد انجاميد.
كسى كه شتاب دارد و يا علاقه به نتيجه دارد،به همين دليل،بايد همهى نيازها و همهى موانع و مشكلات را بررسى نمايد؛ چون كارى كه در جاى خود به سادگى و در زمان كم انجام مىشود، در ميان راه و در كوير مرگ،با سختى و با مشقّت و چه بسا با مرگ و گرفتارى هم سامان نيابد.
آن مقدار وقتى را كه براى سامان دادن و يا تأمين نيازها و مقدّمات مىگذارى، مىتوانى آن را از ساعت كار حساب كنى.
بسيار كسانى كه از راه تبليغ و يا از كار تربيت و يا از مبارزه و جهاد و يا خدمت و فداكارى چشم پوشيدند و بهخاطر شماتتها و يا وسوسهها به ذلّت نشستند و مسكين و زمينگير شدند؛ كسانى هستند كه زمينهها و ريشههاى كار خود را فراهم نكردند و بهخاطر شتاب و يا چشمپوشى و يا چشم و همچشمى،بدون برنامه و تقدير حركت كردند و در برخورد با واقعيتها و سختىها و يا در برابر وسوسهها و آرزوها،به آزادى،به «فكّ رقبة» و به آموزش و تعليم و اطعام روى نياوردند و ناچار در گردنههاى سنگين ماندند و از رفتن و از شتاب و اقتحام در رفتن محروم ماندند
📚 #نامه_های_بلوغ ص۱۸۴
🌿 @einsad
🔰 ضرورت خلوت
◼️ در برابر سؤالهايى كه مثل كنه مىچسبند،
عاجز و ناتوان مىمانيم
كه چرا دنبال اين رفتى؟
و چرا از ميان همه اين را برداشتى
و چرا خودت را تسليم كردى؟
◻️ مگر اينكه از سؤالها فرار كنيم
و خودمان را به شلوغىها و سرگرمىها بسپاريم
و يك لحظه خلوت را
و يك لحظه سكوت را هم تحمل ننماييم،
◼️ ولى اين فرار و سرگرمى هم هميشه آراممان نمىسازد
و اين مانى بزرگ هم براى هميشه نمىتواند رنگمان كند.
◻️ فرار كارى نمىكند،
هنگامى كه ضعيفتر شدى دستگير مىشوى.
امروز تا قدرت دارى دست به كار شو.
◼️ ما در برابر اين سؤالها
كه ما را به مقايسه و به سنجنش و تعقل وا مىدارند،
مجبوريم كه به تفكر روى بياوريم
و براى اين تفكر مجبوريم كه
خلوتى و سكوتى را تحمل كنيم؛ كه
«دَلِيلُ العَقْلِ، التَّفْكُر وَ دَلِيلُ التَّفْكُر الصَمْت »؛
نشان عقل و سنجش، تفكر است و نشان تفكر، سكوت و خلوت.
◻️ تو تا نشناسى نمىتوانى بسنجى
و تا خلوتى نداشته باشى نمىتوانى فكر كنى.
📝 استاد علی صفایی حائری
📚 کتاب صراط، صفحه ۱۰
▶️ @einsad
🛒 www.zekraa.ir
▶️https://instagram.com/ali.safaeihaeri
🔰نظم
🔶🔸 بعضىها كه با خانه درهم و برهم و اتاق به هم ريخته و در كثافت نشستهاى برخورد مىكنند
و مسئول نظافتش مىشوند،
در برخورد اول وحشت مىكنند و فرار مىنمايند...
تا آنكه فكرشان سازمان بگيرد و سرنخ دستشان بيايد و آماده شوند و بازگردند و در خانه شلوغشان نظمى به پا كنند...
🔸ما از اين دسته هستيم كه مىخواهيم دل آشفته و سينه در هم شده را،
كه هر كس در آن خرگاهى برپا كرده و حكومتى راه انداخته مهار كنيم.
🔸 مىخواهيم در اين خانه بىحصار و در اين بتخانه كثيف، نظمى به پا نماييم.
🔸 مىخواهيم در اين خرابه، بنايى به پا داريم
و اين است كه از غوغاى اين همه فرياد و از فشار اين همه بار، به وحشت افتادهايم و فرار كردهايم
و به شادى و پايكوبى پرداختهايم
تا در زير پوشش نشاطمان خودمان را گم كنيم و با تنوعها تحركمان را پايمال نماييم،
ولى اين شدنى نيست
كه اين مانى بزرگ نمىتواند براى هميشه در دل ما نقاشى كند و ما را فريب بدهد.
🔸تنوعهاى هفت رنگ هم نمىتواند اين پرده بزرگتر از هستى را در خود بگيرد
و اينجاست كه پس از وحشت و فرار از خود،
بايد آماده شويم و سرنخ را پيدا كنيم.
🔷🔹 عظمت كار براى آنها كه نظم را فهميدهاند، ديگر وحشتى نمىآورد.
🔹 اين درست است كه تو بىنهايت راه در پيش دارى،
ولى در هر لحظه بيش از يك گام برايت نيست...
🔹 نظم به تو كمك مىكند كه بفهمى گام اول را از كجا بردارى و سپس گامهاى بعد را.
🔹 اين درست است كه كارهاى زياد داريم،
ولى گرفتارى ما در هر لحظه بيش از يك كار نيست
و آن مهمترين كار است،
نه تمامى آن همه كار
و همين مفهوم از نظم، تو را قادر مىسازد كه اهميتها را بشناسى و از جايى شروع كنى.
🔹 يك ساختمان عظيم را تو در يك لحظه نمىسازى.
اين ساختمان را و اين كار را تنظيم مىكنى و تحليل مىكنى تا آنجا كه بفهمى چقدر مصالح مىخواهى و چقدر افراد و نيرو مىخواهى
و مىفهمى كه اين مصالح و اين افراد را از كجا تهيه كنى
و اينجاست كه سرچهارراه مىآيى تا عمله جمع كنى
و دنبال چوب مىروى كه دسته كلنگ و بيل را محكم بسازى
🔹و اينجاست كه تو، تويى كه تمامى ساختمان را مىشناسى، در گامهايت آن قدر آسوده هستى كه گويا جز همين يك گام، كار ديگرى برايت نيست
و اين تويى كه آماده شدهاى و مسلط هستى.
📝 استاد علی صفایی حائری
📚 کتاب صراط صفحه ۱۲
▶️ @einsad
🛒 www.zekraa.ir
▶️https://instagram.com/ali.safaeihaeri