✅ #وظایف_همسران
🔶استاد علی صفایی حائری:
احترام امامزاده با متولى است. تو مىتوانى بدون لج در آوردن و تحريك كردن همسرت را در چشمها و دلها بزرگ كنى. آنجا كه تو حُرمت او را مىشكنى، ديگران حرمت نگه نمىدارند.
در لحظههاى شيرين و در تنهايى، ايجاد انگيزه و مسؤوليت پذيرى، از كارهاى خوب و اساسى است. اينكه خيلى دورها به ما مربوط است و دنيا، دنياى رابطههاست، از تنگ چشمى و خودخواهى مىكاهد. چشم اندازهاى وسيع، همّت مىآورد و غافلگيرى را مىبرد.با كار و احساس مسؤوليت، لحظههاى فراغت مزاحم را پر كن.با روابط و پيوندهاى دوستانه، خلاء عاطفى و پر حرفى بىحاصل را بارور كن.
📚 روابط متکامل زن و مرد، صفحه 24
🌿 @einsad
✅ما اگر جايگاه امامت را بشناسيم...
🔶استاد علی صفایی حائری:
ما اگر جايگاه امامت را بشناسيم و ضرورتش را لمس كنيم، براساس همان ضرورت، وجود امام زمان را احساس مىكنيم و از زير بار اشكالهاى بنى اسرائيلى آزاد مىشويم و براساس همان ضرورت و احساس، به عشقى از امام مىرسيم آن هم نه عشقى ساده و سطحى، كه عشقى شكل گرفته و جهت يافته و تبديل شده به حركت و به سازندگىِ مهرههايى كه اين حكومت سنگين و بلند، به آن احتياج دارد.
📚 تو مي آيي (ويرايش جديد)، صفحه 71
🌿 @einsad
✅ راستى چگونه محمد در كوير آن گلها را پروريد؟!
🔷 استاد علی صفایی حائری
من گاهى در كار سنگين رسول عظيم، محمد مصطفى، آنچنان مسحور مىشوم، كه خيال مىكنم در خواب اين همه بيدارى را و بصيرت را و رفعت را ديدهام؛ چگونه از ميان آنهايى كه ناچار با دست خود، گور عزيزان خود را مىكندند، وسعت صدر و ظرفيت روح و ظرافت برخوردى را بيرون مىآورد، كه امروز در سرزمين رفاه و هنگام وفور هم نمىتوان اين همه وسعت كه هيچ، حتّى مقدارى ظرفيت و ظرافت را از آنها توقع داشت، كه لااقل برادران خودشان را به دست دشمنشان نسپارند و زير پاى خوكهاى مهاجم نيفكنند و قربانى يهود نسازند.
راستى چگونه محمد در كوير، آن گلها را پروريد؟ گلهايى كه از خار انگيزههاى شخصى كه هيچ از غضب قومى و قبيلهاى كه هيچ، حتّى از شوق بهشت و ترس آتش هم رها شده بودند و از بندگى و تجارت، به آزادگى رسيده بودند.
📚 درسهايى از انقلاب(قيام)، ص۱۵۴
@einsad
✅كسى كه به روزمرهگىها مشغول شود...
🔶استاد علی صفایی حائری:
اين كه ما نمىتوانيم پيش بينى كنيم به خاطر اين است كه برخوردهاى ما با حوادثى است كه اهميت و ضرورت كمى دارند. به چيزهاى جزيى و كم اهميتى دل مشغوليم و كسى كه به روزمرهگىها مشغول شود طبيعى است كه نمىتواند برنامهريزى كند و كسى كه برنامهريزى ندارد معلوم است كه نمىتواند آينده را پيش بينى كند و نمىتواند براى پيشآمدها مكرى داشته باشد. و نمىتواند براى مكرهاى شيطان برخورد مناسبى را داشته باشد.
📚 روزگار ستمگر، صفحه 40
🌿 @einsad
4_6010553555314803410.mp3
2.17M
✅دل ما، از تمامى هستى،بزرگتر است.
🔶استاد علی صفایی حائری:
تمامى زندگىها و تمام آدمها، از زن ومرد و محروم و بهرهمند،با رنجهايى همراه هستند. داشتن و نداشتن، هر دو رنج است. داشتن، غصّهى جدايى را دارد و نداشتن، تلخى محروميت و زخم تحقير و سرشارى و كامروايى هم، رنج پوچى را دارد و درد بىدردى؛ كه دل آدم، از دنيا بزرگتر است.
دل ما، از تمامى هستى،بزرگتر است.
📚 نامه های بلوغ، صفحه 85
🌿 @einsad
4_6010553555314803408.mp3
1.28M
✅ انچه عشق به امام می نامیم عشق نیست سرگرمی است
🔶استاد علی صفایی حائری:
عشق از نياز بر مىآيد. اما كدام نياز؟
راحتتر بگويم: عشق، خود نياز است، اما نياز به تبديل شدن و به اينگونه از بنبست رهيدن، از خود خلاص شدن و به معشوقى كه بالاترش يافتهاى پيوستن و با او ماندن؛ چون هنگامى كه بودن تو، ماندن است و ماندن تو، مرگ است و گند است، بايد اين بودن، از بنبست ماندن نجات بگيرد. بايد در راهى بيفتد و جهتى بيابد.
اين نياز، عشق است و عشق از اين نياز برخاسته.
و اين عاشق است كه به راحتى مىتواند خودش را بدهد، كه خودِ برترى را به دست آورده است. مىتواند فنا شود، كه وسعت بزرگترين را شناخته است؛ وسعتى كه وجودش در آنجا حصار است و ديوار است و قلعه است و فرو ريختنش، بيشتر شدن است و بزرگتر شدن است و باقى ماندن است و از بنبست رهيدن و ادامه يافتن.
آنچه ما با نام عشق امام، با آن مأنوس شدهايم و به آن دل بستهايم، عشق نيست و اين نيازِ ادامه يافتن و حركت كردن نيست، كه نياز به سرگرم شدن و تنوع داشتن است.
آنچه ما در برابر امام داريم هنوز تا اين عشق فاصله دارد. ما از امام نه خودش و نه خودمان، كه خانه و زندگى را مىخواهيم و از او به جاى مغازه و بيل و كلنگ استفاده مىكنيم. ما بيشترها را فداى كمترها كردهايم. و اين است كه عشق نيست، بازى است.
📚 تو مي آيي (ويرايش جديد)، صفحه 86
🌿 @einsad
✅ #وظایف_همسران
🔶استاد علی صفایی حائری:
در محبت يا گفت و گو، حدّ نگه دار، تا آنجا كه هنوز به جملههايى از تو مشتاق هستند، خاموشى تو شيرين است. دلزدگى، حتى از محبت، نفرت انگيز است.به همان اندازهاى محبت و اقبال داشته باش كه طرف تو نياز دارد، نه به اندازهاى كه تو دارى. هنگام راحتى و انس، در دل بهار زندگى، از پاييز هم يادى بكن. اين توجه، تعلق و دلبستگى را ضعيف مىكند و تو را آماده مىسازد و براى حوادث، مصونيّت مىبخشد.
در لحظههاى خوشى و شادى،براى ديگران هم سهمى بگذار و اگر مزاحم تو شدند سخت گير نباش، كه گذشت از خوشىها، تو را به خوبىها مىرساند. ١
📚 روابط متکامل زن ومرد ص ۲۲
@einsad
✅انس، چگونه در اين وحشتآباد شكل مىگيرد؟
🔶استاد علی صفایی حائری:
انس، چگونه در اين وحشتآباد شكل مىگيرد؟
انس، از شناخت و احساس محبّت و از شناخت و احساس زيبايى و جمال ، ريشه مىگيرد. شناخت محبّت و زيبايى، انس و در نتيجه خوشنودى و سرور و ابتهاج را به دنبال مىآورد.
بعضىها كه در آتش درد و رنج و يا ظلم و ستم و خون و جنگ سوختهاند، ديگر در اين هستى دردآلود، خداى زيباى مهربانى را باور نمىكنند.
هستى را با اين همه نظام و قانونمندى، كه علم و صنعت از آن بهرهمند شدهاند، از صاحب و حاكم، از حكيم رحيم، خالى مىدانند. و در اين خلوت مرگ آلوده، خود را فريب مىدهند و رنج زندگى پوچ و بنبست را با غفلت و بىخبرى و يا لذّتهاى زودگذر توجيه مىكنند و مثل حباب بر روى موجهاى حادثه، لحظهاى باد مىكنند و سپس مىميرند و مىشكنند.
📚 نامه های بلوغ، صفحه 101
🌿 @einsad
📣 سخنرانیهای استاد علی صفایی حائری را میتوانید از لینک زیر دانلود کنید:
📎 http://www.zahra-media.ir/دانلود-سخنرانی-های-زیبای-استاد-علی-صفا/
🌿 @einsad
📚 #معرفی_کتاب مسئولیت و سازندگی
مؤلف: استاد علی صفایی حائری
🔹در گیر و دار روزهای اختناق قبل از انقلاب و هنگامی که گرایشات دینی با تلاش اندیشمندان اسلامی، اوج میگرفت و همه در تکاپوی شناخت وظیفه و انجام مسئولیتها بودند، نطفه این کتاب شکل گرفت. عدهای با پیوند با علما و مساجد راه را جستجو میکردند و عدهای در شور و هیجانها به گروهها و تفکرات مارکسیستی و مسلحانه روی آورده و به انحراف کشیده میشدند.
🔸استاد میگوید با مسئولیت و سازندگی شروع کرده است.
مسئولیت در برابر جهل و جنگ و فقر و مسئولیت بر اساس تفکر و جهانبینی اصیل که بنیانی محکم را بنا مینهد و از شعار و تلقین و تقلید جدا میشود.
🔹فصلهای جلد اول ضمن روشن نمودن مبانی مسئولیت به اساسیترین وظیفه یعنی گامهای سازندگی خویش میپردازد و در عناوین آزادی و آموزش و یادآوری که بیانی نو از همان تزکیه و تعلیم و تذکر است، قدمبهقدم راه به سازندگی خویش میگشاید و در جلد دوم کتاب با کشف نه روحیه از قرآن، راه تربیت و سازندگی دیگران را نشان میدهد.
🔸این کتاب زوایایی نهان از روحیههای متنوع آدمها را نشان داده و از همه بالاتر نمونههای عملی را که برخورد نموده و به تغییر نهایی در شخصیت رسیده، عرضه میکند.
روحیههایی چون پوچ و خسته و دلزده، دنیازده و لیز، مأیوس و رنجدیده ، منافق و دو رو، و... .
آنها که عطش جهاد اکبر و راههای خودسازی و دیگر سازی را بر اساس رهنمود مکتب و نمونههای کاربردی میخواهند، بخوانند.
🔹لازم به ذکر است که این کتاب حاوی مباحث عمیق و مبتکرانه چون انسانشناسی، سفرهای انسان، روش علمی تدبر میباشد که فقط دیدار با کتاب گویای هدف است و لاغیر.
🌿 @einsad
✅ #وظایف_همسران
🔶استاد علی صفایی حائری:
زندگى، درگيرىها و سختىها و برخوردهايى دارد. وسوسهها و تحريكها هم هستند. در برخوردها، غرور خود و غرور همسرت را حاكم نگير. هر دو به حكومت خدا تن بدهيد و كلام او را دنبال كنيد.
تأمين نيازهاى عاطفى و جنسى و روانى، آشنايى مىخواهد. مقدار توجه و هنگام توجه و تعريف و تمجيد و يا گلايه و شكايت، هر كدام حدّ و حدودى دارد. در اين زمينهها مشورت و تجربه كارساز است.
اگر مىبينى كه يك روش حاصل نمىدهد، تكرار نكن و سماجت نكن.
يك دنده راه نرو، كه شرائط، سرعتها و حتى توقفها را مىطلبند.
📚 روابط متکامل زن و مرد، صفحه 24
🌿 @einsad
✅دل آدمى،بزرگتر از اين زندگى است...
🔶استاد علی صفایی حائری:
دل آدمى،بزرگتر از اين زندگى است. و اين، راز تنهايى اوست. او چيزى بيشتر از تنوع و عصيان را مىخواهد. او محتاج تحرّك است و حركت،با محدوديت سازگار نيست، كه محدوديتها، عامل محروميت و تنهايى ماست.
آخر، چگونه مىتوان همزبان با شيطان، عصيان را راه چاره شناخت؟ در جهان قانونمند، عصيان و درگيرى، جز عذاب و رنج چه خواهد داشت؟بر فرض عصيان كنم و اسيد را لاجرعه سركشم، آيا دستگاه گوارش من تحمّل دارد و آيا وجود قانونمند من، در رنج و عذاب نمىنشيند؟
دنيا، قانونمند است و نمىتوان بىگُدار به آب زد. دنيا، همه جايش راه نيست؛ يك راه مشخص و يك نظام حاكم دارد؛ كه غريزه در حيوانات و علم در انسان تا اندازهاى اين راه را شناخته است. و همين محدوديت غريزه و علم ، نياز به وحى و نبوت را مطرح نموده است؛ چون انسان چه در رابطه با فكر و عقل و غرايز و غضب و شهوتش و چه در رابطه با اشياء و چيزهايى كه مىخورد و مىپوشد و نگاه مىكند و دست مى گيرد و چه در رابطه با افراد، از همسر و پدر و مادر و فرزند گرفته تا آدمهاى دور و نزديك و چه در رابطه با ملّتهاى ديگر، محتاج وحى است و نياز به رسول دارد تا به او بياموزد، كه چگونه با خودش كار كند و با فكر و عقل و غرايزش برخورد نمايد. و چگونه با اشياء و زمين و آسمان و اطرافش، رابطه برقرار نمايد. و چگونه با آدمها تماس بگيرد و با ملّتها سياست بگذارد.
📚 نامه های بلوغ، صفحه 90
🌿 @einsad