eitaa logo
استاد علی صفایی حائری
55.7هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
935 ویدیو
31 فایل
انتشارات لیله القدر ناشر انحصاری آثار مرحوم استاد علی صفایی حائری (عین.صاد) سایت: www.einsad.ir 📲ارتباط با ادمین @ad_einsad 📚 سفارش کتاب @einsadshop_ad 🔗شبکه های اجتماعی zil.ink/einsad.ir تلفن : ۰۲۵۳۷۷۱۲۳۲۸
مشاهده در ایتا
دانلود
✅مؤمن عميق‌ترين لذّت‌ها را مى‌برد به شرط‍‌ آن‌كه... 🔶استاد علی صفایی حائری: مؤمن لذّت مى‌برد و عميق‌ترين لذّت‌ها را مى‌برد:به شرط‍‌ آن‌كه به تمامى وجودش برسد و به تمامى نيازهايش فكر كند؛ وگرنه مثل كسى مى‌ماند كه سرش را پوشانده، ولى پاهايش رارها كرده و يا غذا برداشته و از تشنگى به مرگ رسيده يا مثل ماشينى مى‌ماند كه از بنزين پر شده و شيشه‌ها و چراغ‌هايش روبه‌راه گشته، ولى چرخ‌هايش سوراخ مانده و از كار افتاده است. تو سعى كن امير دنيا باشى، نه اسير آن. اگر بخواهى امير باشى و در باتلاق نمانى،بايد هدف را فراموش نكنى و از حركت چشم نپوشى. بايد سنگ راه ديگران نباشى و گرد و خاك بلند نكنى. 📚 ص۱۳۳ 🌿 @einsad
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅سفرهای پیش روی انسان کدامند؟؟؟؟؟ استاد علی صفایی حائری 🌿 @einsad
✅نقش انسان 🔶استاد علی صفایی حائری: با توجه به تركيب استعدادهاى انسان مى‌يابيم كه نقش او تنوع‌ها، تكرارها،بازيگرى‌ها،بازيچه شدن‌ها، و تماشاچى ماندن نيست. نقش او خوش بودن نيست، هدف او در چنين سطحى نمى‌گنجد. اگر او تحركى نداشته باشد و در جهتى عالى‌تر حركت نكند حتى تنوع‌ها هم او را ارضاء نمى‌كنند. با شناخت ارزش و قدر انسان،به شناخت نقش و هدف او پى مى‌بريم. و اين نقش از تركيب نيروهاى درونى انسان بدست مى‌آيد و اين تركيب به تحرك انسان مى‌انجامد و او را در صراط‍‌ راه مى‌برد. نه سنگ راه مى‌شود و بازيگر - مغضوب عليهم - و نه بازيچه مى‌شود و تماشاچى - ضالين -. در نتيجه انسانى كه با اين بينش و تلقى همراه گرديده در هر عملى و در هر شغلى، اين نقش را دنبال مى‌كند و در هر كارى با چنين بينشى همراه است، و در نتيجه اين نقش اوست كه تعيين كننده‌ى شغل او مى‌شود، نه اينكه شغل او و كارهاى روزانه‌اش تعيين كننده نقش او باشند. 📚 ص۳۰ 🌿 @einsad
✅ چهار نعمت بلا 🔸 استاد علی صفایی حائری 🌿 @einsad
✅ بعثت 🔸 استاد علی صفایی حائری آن سوى قرنها در بطن تاريكى‌ها چراغى بارور شد. آهسته آهسته ... شعله كشيد دريايى از نور آفريد. دريا بزرگ شد از ساحل سياهى‌ها ساييد و صخره‌هاى تاريكى را در دهان خود له كرد. دريا بزرگ شد خورشيد آسمان بر آن تابيد و ابر نور را به سرزمينهاى سياه روانه ساخت. دريا بزرگ شد. از مرز قرنها گذشت به ساحل امروزها رسيد. اما «امروزها» ابر نور را، در پشت آسمان محبوس كرده‌اند. اما «امروزها» با سدهاى بلند، دريا را محدود كرده‌اند. چشمه‌ها را بسته‌اند. و رودها را با خون آلوده كرده‌اند. «امروزها» خيال مى‌كنند كه نور محبوس مى‌شود كه دريا محدود مى‌شود. كه تاريكى، نور را مى‌برد. بى‌خبر!! بى‌خبر!! در بطن تاريكى، چراغها بارور مى‌شوند. 📚 و با او با نگاه، فرياد مى كرديم، ص: 89 🌿 @einsad
✅ حَوِّل حالَنا إِلَی أَحسَنِ الحالِ 1⃣ 🔸 استاد علی صفایی حائری ... یَومَ لا یَنفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ(۸۸) إِلّا مَن أَتَی اللهَ بِقَلبٍ سَلِیمٍ(۸۹)* تنها هنگامی این امکانات و نعمت ها نافع می شود که تو با قلب سالم به سوی خدا بیایی. و قلب سالم قلبی است که رشید است که رشد، علامت سلامت است. و رشد به وسعت و وسعت به احاطه می رسد. و دلی که احاطه داشته باشد صبور است و ثابت است. به ″بهترین احوال″ دست می یابد که در دعا می خواهی «حَوِّل حالَنا إِلَی أَحسَنِ الحالِ». ″بهترین حال″، حال کسی است که می داند در هر حالتی چه بکند و در هر موقعیتی چگونه موضع بگیرد. ″بهترین حال″ حالت کسی است که در گرو حالت ها نیست. و وابسته به شرایط و موقعیت ها نیست. درس خودش را می شناسد و درس خودش را می آورد. * سوره الشعراء 📚 درس هایی از انقلاب(قیام)، ص ۱۸۸ 🌿 @einsad
، فقط‍‌ اين نيست كه زن خود را بپوشاند... 🔶استاد علی صفایی حائری: در زن، جلوه‌كردن‌ها و خودنمايى‌ها ريشه‌دار است. مى‌خواهد چشم‌ها را به خودش جلب كند و زبان‌ها را به دنبال خود بكشد. مواظب باش اسير چشم‌ها و زبان‌ها نشوى و سعى كن تا به گونه‌اى حركت كنى كه خلق خدا را گرفتار حالت‌ها و رفتارت نسازى و آن‌ها را اسير ننمايى؛ كه اگر كسى آلوده شد، اين آلودگى دامان تو را مى‌گيرد و تو را رها نمى‌سازد. حجاب؛ يعنى همين دقّت در برخورد، كه آلوده نشوى و آلوده نسازى؛ كه اسير نشوى و اسير ننمايى. حجاب، فقط‍‌ اين نيست كه زن خود را بپوشاند؛ كه زن و مرد، هر دو بايد در اين دنيايى كه راه است و ميدان حركت است و كلاس و كوره است؛ سنگ راه نباشند و ديگران را در خود اسير نسازند و چشم‌ها و دل‌ها را نگه ندارند و در دنيا نمانند. 📚 ص۱۳۳ 🌿 @einsad
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅حسرتهای هنگام مرگ 🎤 : استادعلی صفائی حائری(عین.صاد) 🌿 @einsad
✅ بعضى مى‌گويند: كشورهاى غربى آزادى دارند... 🔶استاد علی صفایی حائری: بعضى مى‌گويند: كشورهاى غربى؛ آمريكا و فرانسه و ... آزادى دارند. اينها از شوخى‌هاى اساسى است كه من بارها در اين جلسه‌ها گفته‌ام كه آمريكا آن طرف درياهاست اين طرف درياها، در الجزاير يا ايران يك نفر يك وقتى ناله مى‌كرد آنقدر حساس بودند كه به اينها اجازه نمى‌دادند نق بزنند. فريادهايى كه آنها به نام آزادى سر مى‌دهند اين فريادها به درد كسانى مى‌خورد كه مقدار حساسيت آنها را نفهمند. آنها حادثه را قبل از وقوعش احساس مى‌كنند، يعنى حس مى‌كنند اين حرف اينجا و اين برخورد اينجا براى آنها مزاحم است، اجازه نمى‌دهند يا نفوذ مى‌كنند و طرف را مى‌خرند و يا او را از بين مى‌برند. هراسناك بودن آنها از هر دوى اين مسأله هست، كه اينها مى‌ترسند كه يا از بين بروند يا خريدارى شوند. و سكوتشان به خاطر نبود زمينه است و ممنوعيت‌شان هم به خاطر حساسيتى است كه در طرف مى‌بيند. اينها با هزار عنوانى كه براى خود قائل‌اند؛ طرفدارى حقوق بشر و دمكراسى را يدك مى‌كشند. با همه اين عنوان‌ها اين حساسيت را دارند، اجازه نمى‌دهند نه در سرزمين خودشان و آن طرف درياها و نه در اين محيط‍‌ و اين طرف درياها، كسى با منافع آنها بازى كند. 📚 ص۶۶ 🌿 @einsad
✅وارثان حسین (علیه السلام) 🔶استاد علی صفایی حائری: وارثان حسين در شعور و عاطفه و در تصميم و عمل متحّول شده‌اند و به حسين پيوند خورده‌اند و از علم و عشق و عبوديت و خلوص ، نشان گرفته‌اند. در واقع، ميراثى جز همين بصيرت و علم و عبوديتِ‌ تقوا و عبوديتِ‌ صلاح نيست. «العلماء ورثة الانبياء» ؛ عالم ميراث‌دار انبياء است. در واقع ارث عالم، همان علم و بصيرت و بينش اوست و همين بصيرت و عبوديت، او را بپا مى‌دارد تا پاسدار حق باشد و جلوگير از باطل و ظلم و فسق و لهو و لعب. اين‌گونه پايه‌هاى مبارزه و جهاد و شهادت شكل مى‌گيرد و ميراث عاشورا و كربلا به نزديكان و پيوندخورده‌ها مى‌رسد. وارثان عاشورا اين‌گونه با تحوّل در شعور به نورى رسيده‌اند كه راه‌ها و مقاصد را مشخص نموده و جهت را آشكار ساخته و به شورى رسيده‌اند و با عشقى عجين شده‌اند كه عشق‌هاى كوچك را مهار زده و تمامى آن‌ها را به راه محبوب بزرگ‌تر و عشق نيرومندتر كشانده است. وارثان عاشورا با اين نور و شور،به شجاعت و صراحت برخورد رسيده‌اند و در راه از هيچ نمى‌ترسند. 📚 ص۲۵۹ 🌿 @einsad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ یکی از عوامل تزلزل () 🔸 استاد علی صفایی حائری یکی از عوامل تزلزل که ما در خیلی ها می بینیم این است که مثلا امیرالمؤمنین(علیه السلام) می گویند: زبیر با ما بود تا عبدالله رشد کرد. فلانی با ولیّش هست تا هنگامی که ازدواج نکرده. فلانی هست، تا فقر نیامده. فلانی هست، تا درگیری ها برایش شکل نگرفته. این زندگی شما و فراز و نشیب های گوناگونش، این هم اضطرار به دین... . 📚 روابط متکامل زن و مرد/ ص ۶۹ 🌿 @einsad
✅ شکر بر محرومیت ها 🔶استاد علی صفایی حائری: امام سجاد عليه السلام مى‌خواهد تا شكرش بر محروميت‌ها بيشتر و وافرتر باشد از شكرش بردارايى‌ها(باشد). «اللهم اجعل شكرى لك على ما زويت عنى اوفر من شكرى اياك على ما خولتنى». (صحیفه سجادیه) اگر با اين ديد همراه باشيم تمامى رنج‌ها و گرفتارى‌هاى زمان انتظار، نعمت‌ها و عنايت‌هايى مى‌شوند كه شكر و طلب را سزاوار هستند نه صبر و جزع را. بلاء عامل تمحيص است. آدم‌ها و حالت‌ها را غربال مى‌كند و از يكديگر جدا مى‌سازد.غربال كفر از ايمان، و كافر از مؤمن و غربال حالت‌ها و ذلت‌ها و عزت‌ها و تعلق و فراغت و توجه و غفلت. 📚 ص۶۲ 🌿 @einsad
🔶استاد علی صفایی حائری 🌿 @einsad
✂️ برشی از یک کتاب ما هنوز نیازمان را به خدا و به امام زمان و به معصومین حتی به اندازه ( یک لیوان آب) در هنگام تشنگی احساس نکرده ایم . وقتی در تابستانی گرم ، یک ساعت کولر از کار بیفتد یا یخچال کار نکند یا هنگامی که فیلمی ، فوتبالی یا برنامه ی مورد علاقه ی دیگری در تلویزیون نگاه می کنید ، اگر همان موقع برق برود ، چه اضطرار و احساس نیاز و کمبودی احساس می کنید ؟ آیا چنین احساس و کمبودی را نسبت به خدا یا معصوم علیه السلام یا امام زمانتان نیز داشته اید ؟ بنابراین ، مایی که هنوز نیازمان را به خدا و معصوم به اندازه ی ( یک لیوان آب) یا یک ساعت ( روشنایی برق) احساس نکرده ایم ، نمی توانیم ( ادعا) کنیم که سعی و تلاش ما در حیاتِ دنیایی نیست و به خاطر خدا و هدف الهی زندگی می کنیم . 📚 اندیشه های پنهان ، علاء الدین اسکندری ، ص ۱۷ 🔰 کانال برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✅ کار انسان در جهان چهارفصل و بیقرار... 🔶استاد علی صفایی حائری 🌿 @einsad
✅ کثرت گرایی دینی 🔶استاد علی صفایی حائری: كثرت‌گرايى براى كسانى كه دين برايشان يك ضرورت نيست طبيعى است. وقتى دين يك امر زائد است، ديگر چه ضرورتى دارد كه دين را داخل در زندگى دنيايى كنيم‌؟!وقتى كه منافع هست ديگر چه معنا دارد كه دين در اينجا فتنه به پا كند؟ ولى اگر مبانى ديگرى شكل گرفت، داستان اهداف آمد، اقدار آمد، حدود آمد، حقوق آمد و آدمى با اين بصيرت،با اين استمرار،با اين وسعت مطرح شد، طبيعتاً مضامين ديگرى شكل مى‌گيرد و حرف‌هاى ديگرى تحقق پيدا مى‌كند. 📚 ص۷۲ 🌿 @einsad
🔶استاد علی صفایی حائری: احترام امامزاده با متولى است. تو مى‌توانى بدون لج در آوردن و تحريك كردن همسرت را در چشم‌ها و دل‌ها بزرگ كنى. آنجا كه تو حُرمت او را مى‌شكنى، ديگران حرمت نگه نمى‌دارند. در لحظه‌هاى شيرين و در تنهايى، ايجاد انگيزه و مسؤوليت پذيرى، از كارهاى خوب و اساسى است. اينكه خيلى دورها به ما مربوط‍‌ است و دنيا، دنياى رابطه‌هاست، از تنگ چشمى و خودخواهى مى‌كاهد. چشم اندازهاى وسيع، همّت مى‌آورد و غافل‌گيرى را مى‌برد.با كار و احساس مسؤوليت، لحظه‌هاى فراغت مزاحم را پر كن.با روابط‍‌ و پيوندهاى دوستانه، خلاء عاطفى و پر حرفى بى‌حاصل را بارور كن. 📚 ص۲۴ 🌿 @einsad
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅هجوم شیاطین با حرکت انسان 🎤 استاد علی صفایی حائری @EinSad
✅ به یکی از کسانی که به و نیش می‌زد، توپید و گفت: آن‌قدر به تو بگویم که اگر بدانم راهم می‌دهند و موفق به دیدار با امام می‌شوم به جماران می‌روم حتی اگر چند روز هم پشت در جماران معطل بمانم.(دیدن امثال امام ظرفیت ساز است) 📚 حکایت ها و هدایت ها(خاطراتی از استاد صفایی)/ سیدمسعود پورسیدآقایی، ص۴۵ 🌿 @einsad
✅ جوان و فرصت سوزی 🔶استاد علی صفایی حائری: واقعيتش اين است كه من هنوز براى اين دنيا،براى اين هفتاد سالم كارى نكرده‌ام،برنامه ريزى نكرده‌ام حتى موجودى خودم را ارزيابى نكرده‌ام چه رسد به اين كه بخواهم براى دنياهاى ديگر،برنامه كه هيچ، امكاناتى،بودجه‌اى و وسائلى فراهم بكنم.در دعاى شعبانيه هم هست: «فقد افنيت عمرى فى شرة السهو عنك و ابليت شبابى فى سكرة التباعد منك» ؛ خدايا! من تمامى سرمايه‌ام را با سهو،با فراموشى نابود كرده‌ام. يادم رفته تا كجا مى‌خواهم بروم. «افنيت عمرى فى شرة السهو عنك و ابليت شبابى» ؛ واقعاً جوانى‌مان را كهنه كرده‌ايم، كهنه كه هيچ، پير شديم... من گاهى مى‌خواهم بلند شوم بايد از دست‌هايم كمك بگيرم، از ديوار كمك بگيرم ... من به هر دو داستان اشاره كردم؛ جوان مشكلش اين است كه تواناست و باكش نيست، اصلاً فكر نمى‌كند؛ يعنى حساب نمى‌كند كه نيروى اين چشم تمام مى‌شود،باطرى او آخرين لحظه‌هايش را طى مى‌كند.با چشمش به هر چيزى نگاه مى‌كند.با گوشش هر چيزى را مى‌شنود.با دلش هر چيزى را جمع مى‌كند.به هر چيزى اجازه ورود به لحظه‌هايش را مى‌دهد و باكش هم نيست، خيال مى‌كند چون به همان كه مى‌خواهد، مى‌تواند برسد، هميشه هم همينطور خواهد بود. دليل آن هم اين است كه يا توانمندى‌اش او را مغرور كرده و يا جهلش به دورى راه و به حجم مشكلات و اندازه‌هاى عظيم موانع او را مغرور كرده است و ...اين حرفها تازه شروع روضه است! هنوز اول حرف است. خوب دقت كنيد! حضرت مى‌گويد من جوانى‌ام را تمام كرده‌ام،با سهو و با فراموشى و... «و ابليت شبابى فى سكرة التباعد منك» ؛ من جوانى‌ام را كهنه كردم در اينكه با مستى از تو دور شده‌ام و باكم نبود. دورى كه تو هم پاداشم را مى‌دادى؛ تباعد بود.تنها من از تو دور نشدم، تو هم مرا رها و واگذارم كردى. گفتى بروم درها را بزنم،بن‌بست‌ها را ببينم و تجربه كنم. وقتى از تو نپذيرفتم و هدايت تو را نخواستم، آن وقت تو رهايم كردى.من در مستى، خيال مى‌كردم. مست بودم و متوجه نبودم كه در چه درصدى از مشكلات هستم. «سكرة التباعد» ، مستى و دورى دو طرفه است. 📚 ص۱۳۴ 🌿 @einsad
✅ تولد چنين امامى اگر با جشنى همراه باشد، بايد با جشن تولد دوبارۀ ما باشد❗️ 🔶استاد علی صفایی حائری: ما تولد چنين امامى را جشن مى‌گيريم، به اميد آن‌كه خود در اين تولد، به تولدى ديگر برسيم و از شكم عادت‌ها و تقليدها و از شكم قالب‌ها و محدوده‌ها و روابط‍‌ توليد و بازتاب‌ها و غريزه‌ها بيرون بياييم و با تدبر و تفكر و تعقل خويش، به آزادى انسانى برسيم و در اين آزادى، حاكمى را انتخاب كنيم كه نور راه ما و حجت راه رفتن ما و امين استعدادهاى ما و پناه و قلعۀ ما، در اين دزد بازارِ بى در و پنجره باشد. تولد چنين امامى اگر با جشنى همراه باشد، بايد با جشن تولد دوبارۀ ما باشد، كه اين امامت را جز پس از اين تولد نمى‌توانيم تحمل كنيم و اين امام را جز با اين ديد وسيع و مترقى نمى‌توانيم شيعه باشيم و دنبال كنيم، كه گفته‌اند: «انّ‌ أمرنا صعب مستصعب، لا يحتمله الا ملك مقرب او نبى مرسل او عبد مؤمن امتحن اللّه قلبه للايمان ». 📚 (ويرايش جديد)‌، ص 83 🌿 @einsad
✅آيا اميد تولدى هست، اى تولدِ بالغِ‌ تاريخ ... 🔶استاد علی صفایی حائری: اى قامت بلند امامت ما در روز تولد تو، به اميد تولد دوبارۀ خويش، جشن مى‌گيريم، تا شايد در اين تولدِ مسرور بتوانيم زنجيرها را بگسليم و آغل‌ها را كه برايمان آذين هم بسته‌اند، فراموش كنيم و تو را حاكم بگيريم. اى سايبان شوق! ما رنج‌هايى در دل داريم و زخم‌هايى بر سينه و زنجيرهايى بر خويش. بگذار با تو بگوييم، كه ما زنجيرىِ‌ خويشتن هستيم، خود را با دست خويش بسته‌ايم. ما هنوز هم رهسپارِ پس كوچه‌هاى گنگ و بن‌بست‌هاى حكومت‌ها هستيم؛ حكومت‌هايى كه آغل‌ها را برايمان آذين بسته‌اند و ما را كه اغنامشان هستيم از سرچشمۀ انسان شدن، تبعيد كرده‌اند. آيا اميد تولدى هست، اى تولدِ بالغِ‌ تاريخ ... 📚 (ويرايش جديد)‌، ص 67 🌿 @einsad
✂️ برشی از یک کتاب ما فکر می کنیم ایمان داشتن یعنی (باور داشتن) ؛ ایمان به معنای باور نیست ، ایمان یعنی عشق و گرایش ، ایمان یعنی《خواستن》. ایمان به خدا یعنی خدا را خواستن ، یعنی (کمبود ما) خود خداست نه این که باور داشته باشیم خدا هست و سپس او را وسیله قرار بدهیم برای رسیدن به دنیا و نان و پوشاک و مسکن . ما در زندگی هر چیزی را بخواهیم ، به همان (ایمان) داریم ؛ بنابراین ما در اوج دینداری مان ، خدا و پیر و پیغمبر را وسیله ای قرار می دهیم برای رسیدن به دنیا . در صورتی که خدا (دنیا) را وسیله قرار داده است برای رسیدن به خودش . 📚 اندیشه های پنهان ، علاء الدین اسکندری ، ص ۱۹ 🔰کانال برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed