eitaa logo
استاد علی صفایی حائری
68.5هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
35 فایل
انتشارات لیله القدر ناشر انحصاری آثار مرحوم استاد علی صفایی حائری (عین.صاد) سایت: www.einsad.ir 📲ارتباط با ادمین @ad_einsad 📚 سفارش کتاب @einsadshop_ad 🔗شبکه های اجتماعی zil.ink/einsad.ir تلفن : ۰۲۵۳۷۷۱۲۳۲۸
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ عشق دیدار امام زمان 🔶استاد علی صفایی حائری: مى‌گوييم مى‌خواهيم امام را ببينيم و اين يك عشق است، ولى باز نشده و شكل نگرفته. عاشق مى‌خواهد راحت معشوق را فراهم كند، نه راحت خودش را، چون راحت خودش، همان راحت محدود و مانده و فانى است. پس بايد تو كارهايى كه به عهدۀ امام است، عهده‌دار باشى. مالك، على را نمى‌گرفت كه بايست تا اندامت را ببينيم، كه مى‌رفت تا رنج على را كم كند و سنگينى على را بردارد، حتى اگر فرسنگ‌ها از او دور شود و سال‌ها او را نبيند، كه آن‌ها در جدايى‌شان باهمند و جمعند، ولى ديگران در جمعشان هم از على جدايند. عشقى كه شكل بگيرد، حركت مى‌شود. شورِ ديدنى كه شكل بگيرد، كوشيدن مى‌شود. شايد امروز اگر بشنوى كه امام در صد كيلومترى است آرام نگيرى و بدوى، ولى هنگامى كه پخته شدى اگر هم بدانى امام در بيست مترى تو است جرأت رفتن ندارى، كه مبادا وجود تو، حضور تو، نگاه تو، حركت دست و پاى تو، بى حساب باشد و رنج امام. اين‌جاست كه عشقت چندين برابر شده، ولى راه افتاده و شكل گرفته و مصرف شده و دست و پا و فكر و خيال و زبان و كلام تو را كنترل كرده است و به تو ظرفيت داده، كه بار بكشى، نه اين‌كه خودت بار باشى. تو براى آن‌هايى، نه بر آن‌ها. كه گفته‌اند: «كونوا لنا زينا و لا تكونوا علينا شينا ١» ؛ زينتى براى ما باشيد، نه ننگى بر ما. 📚 (ويرايش جديد)‌، ص87 🌿 @einsad
✅ تولد چنين امامى اگر با جشنى همراه باشد، بايد با جشن تولد دوبارۀ ما باشد❗️ 🔶استاد علی صفایی حائری: ما تولد چنين امامى را جشن مى‌گيريم، به اميد آن‌كه خود در اين تولد، به تولدى ديگر برسيم و از شكم عادت‌ها و تقليدها و از شكم قالب‌ها و محدوده‌ها و روابط‍‌ توليد و بازتاب‌ها و غريزه‌ها بيرون بياييم و با تدبر و تفكر و تعقل خويش، به آزادى انسانى برسيم و در اين آزادى، حاكمى را انتخاب كنيم كه نور راه ما و حجت راه رفتن ما و امين استعدادهاى ما و پناه و قلعۀ ما، در اين دزد بازارِ بى در و پنجره باشد. تولد چنين امامى اگر با جشنى همراه باشد، بايد با جشن تولد دوبارۀ ما باشد، كه اين امامت را جز پس از اين تولد نمى‌توانيم تحمل كنيم و اين امام را جز با اين ديد وسيع و مترقى نمى‌توانيم شيعه باشيم و دنبال كنيم، كه گفته‌اند: «انّ‌ أمرنا صعب مستصعب، لا يحتمله الا ملك مقرب او نبى مرسل او عبد مؤمن امتحن اللّه قلبه للايمان ». 📚 (ويرايش جديد)‌، ص 83 🌿 @einsad
✅آيا اميد تولدى هست، اى تولدِ بالغِ‌ تاريخ ... 🔶استاد علی صفایی حائری: اى قامت بلند امامت ما در روز تولد تو، به اميد تولد دوبارۀ خويش، جشن مى‌گيريم، تا شايد در اين تولدِ مسرور بتوانيم زنجيرها را بگسليم و آغل‌ها را كه برايمان آذين هم بسته‌اند، فراموش كنيم و تو را حاكم بگيريم. اى سايبان شوق! ما رنج‌هايى در دل داريم و زخم‌هايى بر سينه و زنجيرهايى بر خويش. بگذار با تو بگوييم، كه ما زنجيرىِ‌ خويشتن هستيم، خود را با دست خويش بسته‌ايم. ما هنوز هم رهسپارِ پس كوچه‌هاى گنگ و بن‌بست‌هاى حكومت‌ها هستيم؛ حكومت‌هايى كه آغل‌ها را برايمان آذين بسته‌اند و ما را كه اغنامشان هستيم از سرچشمۀ انسان شدن، تبعيد كرده‌اند. آيا اميد تولدى هست، اى تولدِ بالغِ‌ تاريخ ... 📚 (ويرايش جديد)‌، ص 67 🌿 @einsad
🔶استاد علی صفایی حائری: هنگامى كه جايگاه حكومت را شناختيم و تلقى ما از حكومت عوض شد و حاكم را در رابطۀ خود با هستى دنبال كرديم، ديگر جز آن‌ها كه با وحى، به تمام هستى آگاه شده‌اند، حق رهبرى ندارند. همه بايد با هم زمينۀ جنبش رهبرى و حكومتى را فراهم كنند. و يك مسأله مهم همين است كه اين حاكم را تحميل نمى‌كنند، فقط‍‌ در دسترس مى‌گذارند. اين تويى كه بايد آن را كشف كنى و بردارى. تويى كه براى استخراج نفت چراغت و سوخت كارخانه‌ها و ماشين‌هايت اين قدر كوشايى و كشف مى‌كنى و بهره برمى‌دارى، تو بايد به خاطر نياز عظيم‌ترى كه تو را در هستى تأمين مى‌كند و تو را از سطح گاو و جامعه‌ات را از سطح دامپرورى، بالا مى‌آورد، بكوشى و براى اين كوشش، مهره‌هايش را بسازى و افرادش را آماده كنى. 📚 ص۸۰ 🌿 @einsad
✅ عشق ما به امام عشق نیست بازی است!!... 🔶استاد : آنچه ما با نام عشق امام، با آن مأنوس شده‌‏ايم و به آن دل‏ بسته‏‌ايم، عشق نيست و اين نيازِ ادامه يافتن و حركت كردن نيست، كه نياز به سرگرم شدن و تنوع داشتن است. آنچه ما در برابر امام داريم هنوز تا اين عشق فاصله دارد. ما از امام نه خودش و نه خودمان، كه خانه و زندگى را مى‌‏خواهيم و از او به جاى مغازه و بيل و كلنگ استفاده مى‌‏كنيم. ما بيشترها را فداى كم‏ترها كرده‌‏ايم. و اين است كه عشق نيست، بازى است. مثل بازى بچه‏‌هايى است كه متكاها را زير پايشان مى‌‏گذارند، تا به عروسك‏هايشان برسند و همين كه رسيدند، فرار مى‏‌كنند. سوداگرى است، مثل سوداگرىِ آن رند كه مى‏‌گفت حيف است كه انسان از غير امام چيزى بخواهد؛ در حالى كه 👈 حيف است از امام، غير از امام، چيزى بخواهيم. ما از امام، امامت را مى‌‏خواهيم و اين عشق ماست و از او وسيله راه يافتن و جهت گرفتن مى‏‌سازيم و اين توسل ماست. جز اين عشق و توسل، ظلم است، جفاست. امام وسيله است، براى چه؟ براى نان و آب و زن و فرزند؟! اين‏ها كه وسيله‏‌هايى ديگر دارند. او وسيله رسيدن است، جهت يافتن است، حركت كردن است. پس توسل به او، به كار گرفتن او در جايى است كه جايگاه اوست و در خور اوست. از او بايد حركت، جهت و هدايت گرفت. او را براى اين كارها گذاشته‌‏اند. 📚 ، ص 86 🌿 @einsad
✅ تولد چنين امامى اگر با جشنى همراه باشد، بايد با جشن تولد دوبارۀ ما باشد❗️ 🔶استاد علی صفایی حائری: ما تولد چنين امامى را جشن مى‌گيريم، به اميد آن‌كه خود در اين تولد، به تولدى ديگر برسيم و از شكم عادت‌ها و تقليدها و از شكم قالب‌ها و محدوده‌ها و روابط‍‌ توليد و بازتاب‌ها و غريزه‌ها بيرون بياييم و با تدبر و تفكر و تعقل خويش، به آزادى انسانى برسيم و در اين آزادى، حاكمى را انتخاب كنيم كه نور راه ما و حجت راه رفتن ما و امين استعدادهاى ما و پناه و قلعۀ ما، در اين دزد بازارِ بى در و پنجره باشد. تولد چنين امامى اگر با جشنى همراه باشد، بايد با جشن تولد دوبارۀ ما باشد، كه اين امامت را جز پس از اين تولد نمى‌توانيم تحمل كنيم و اين امام را جز با اين ديد وسيع و مترقى نمى‌توانيم شيعه باشيم و دنبال كنيم، كه گفته‌اند: «انّ‌ أمرنا صعب مستصعب، لا يحتمله الا ملك مقرب او نبى مرسل او عبد مؤمن امتحن اللّه قلبه للايمان ». 📚 (ويرايش جديد)‌، ص 83 🌿 @einsad
✅آيا اميد تولدى هست، اى تولدِ بالغِ‌ تاريخ ... 🔶استاد علی صفایی حائری: اى قامت بلند امامت ما در روز تولد تو، به اميد تولد دوبارۀ خويش، جشن مى‌گيريم، تا شايد در اين تولدِ مسرور بتوانيم زنجيرها را بگسليم و آغل‌ها را كه برايمان آذين هم بسته‌اند، فراموش كنيم و تو را حاكم بگيريم. اى سايبان شوق! ما رنج‌هايى در دل داريم و زخم‌هايى بر سينه و زنجيرهايى بر خويش. بگذار با تو بگوييم، كه ما زنجيرىِ‌ خويشتن هستيم، خود را با دست خويش بسته‌ايم. ما هنوز هم رهسپارِ پس كوچه‌هاى گنگ و بن‌بست‌هاى حكومت‌ها هستيم؛ حكومت‌هايى كه آغل‌ها را برايمان آذين بسته‌اند و ما را كه اغنامشان هستيم از سرچشمۀ انسان شدن، تبعيد كرده‌اند. آيا اميد تولدى هست، اى تولدِ بالغِ‌ تاريخ ... 📚 (ويرايش جديد)‌، ص 67 🌿 @einsad