✅ #حجاب
🔶استاد #علی_صفایی_حائری:
راستى خانمى كه زندگى را جز اين نمىداند كه كار كند و حقوق بگيرد تا بتواند بهترينها را تهيه كند و در بهترينها آن را آماده كند و در بهترينها از آن استفاده كند و نشان بدهد كسى كه تمامى عمرش و عمق زندگيش همين چند انگشت گرفتن و دوختن و پوشيدن و نمايش دادن و جالب بودن و در چشمها نشستن است، آيا مىتواند كه خودش را در لباس محبوس كند، و خودش را بپوشد؟ پوشش يعنى مرگ، يعنى تمام شدن، يعنى پوچ شدن و به بنبست رسيدن، كه اينها جز سرگرمى و تنوع و لذت و نمايش و جالب بودن و در چشمها و دلها نشستن چيزى نمىخواهند، چون؛ خودشان را بيشتر از اين نمىبينند و بالاتر نرفتهاند.
📚 #روابط_متکامل زن و مرد ص۴۰
🌿 @einsad
✅ مادامی که من احساس نیاز به دین نداشته باشم...
🔶استاد #علی_صفایی_حائری:
آن چه من را به حركت وادار مىكند، علم به چيزى نيست، اضطرار به آن است. احتياج به آن است. مادامى كه من، دين را حتى اگر قبول كردم، خدا را حتى اگر باور كردم كه هست، اگر به آن نياز نداشته باشم و بگويم بدون دين مىتوانم راهم را بروم و مىتوانم بدون دين زندگى كنم، طبيعتاً دين يا در متن نمىآيد ،بر كنار مىشود، يا اگر هم مىآيد متن بىبديلى نيست، مىتواند نسخه بَدَل داشته باشد.
اينجاست كه تو از دين مىتوانى كنار بكشى. ثبات تو در رابطه با دين ممكن است متغير باشد. يك روز باشى يك روز نباشى. اين ديگر مربوط است به شرايطى كه تو دارى. دين متن تو نيست. يك روز آن را دارى، يك روز ندارى.
حاشيهى زندگى توست.
اما اگر آدمى باور كرد كه دين براى من ضرورت است، چرا؟ چون علم من در حوزهى هفتاد سال مىتواند كارگشا باشد، فلسفهى من هم در حوزهى علم من مىتواند روشنگر باشد و عرفان من هم و قلب من هم و مجموعه مسائل و نقطههاى آسيب و آفتى كه در دل من هست با مجموعهى راهى كه در پيش دارم و اهدافى كه دارم جمعبندى و شناسايى مىشود، آن موقع اگر من اين مجموعه را فهميدم،به وحى روى مىآورم، اين نياز را مىفهمم. اينجاست كه در خدا جدال نمىكنم.
📚 #روابط_متکامل زن و مرد ص۶۴
🌿 @einsad