eitaa logo
استاد علی صفایی حائری
59.2هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
1هزار ویدیو
36 فایل
انتشارات لیله القدر ناشر انحصاری آثار مرحوم استاد علی صفایی حائری (عین.صاد) سایت: www.einsad.ir 📲ارتباط با ادمین @ad_einsad 📚 سفارش کتاب @einsadshop_ad 🔗شبکه های اجتماعی zil.ink/einsad.ir تلفن : ۰۲۵۳۷۷۱۲۳۲۸
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶استاد علی صفایی حائری: زيادى فرزندان تربيتى تو، نبايد به ولنگارى و سهل‌انگارى منتهى شود. نبايد مولودهاى تو، گرفتار آفت‌ها و امراض شوند و پيش از بلوغ بميرند. تو بايد فرزندانت را به بلوغ عقلى و قلبى و علمى برسانى و آن‌ها را تا اين سطح استقلال محافظ‌ باشى. كسانى كه با رسول هستند، هم‌چون گياه ريشه‌دار، رشد خود را آغاز مى‌كنند و جوانه مى‌زنند و به استغلاظ‌ و استقلال مى‌رسند و بر ساقه‌هاى خويش مى‌ايستند و دل كشاورز مهربان را شاد مى‌سازند و دشمن را به غيظ‌ و خشم مى‌سپارند: «يُعْجِبُ‌ الزَّراعَ‌ لِيَغيظَ‌ بِهِمُ‌ الْكُفّارَ». ٢ 📚 نامه های بلوغ، صفحه 69 🌿 @einsad
4_5915837930026304753.mp3
872.2K
✅ حقیر بودن کارهایمان 🔸استاد علی صفایی حائری(عین-صاد) 🌿 @einsad
✅دنيا راه است و انسان كارش حركت است 🔶استاد علی صفایی حائری: با تفكر در استعدادهاى خودم مشخص مى‌شود كه كار من رفاه نيست، خوردن و خوابيدن و خوش بودن نيست، لذت نيست، من براى اين كه به لذت برسم به اين همه استعداد نياز نداشتم. من براى اين كه به رفاه دست پيدا كنم اين همه سرمايه احتياج نداشتم و با غرايز فردى و غرايز اجتماعى مى‌توانستم همۀ اين‌ها را بدست بياورم. كار من حركت است و رفتن است. وقتى كار من حركت باشد، دنيا مى‌شود راه من، و من در اين راه نبايد گردى به پا كنم و در اين راه نبايد سنگ راهى بشوم. و باز با شناخت مقدار استعدادهاى من، طول راه من مشخص مى‌شود. استعدادهاى ما ادامۀ ما را نشان مى‌دهد. اين جهان بينى و بينش، نقش انسان را نشان مى‌دهد. وقتى كه جهان اين همه گسترده است و دنيا راه است و انسان كارش حركت است، ناچار نقشش در اين هستى اين مى‌شود كه از اين قانون‌هايى كه در هستى گذاشته شده بهره بردارى كند و آن را با حركت و آن هم حركتى رشيد، هماهنگ كند. وقتى كه انسان دنيا را وسيع ديد، ديگر در تنگناى يك مرحله نمى‌ماند. وقتى كه خودش را عظيم ديد،به كم قانع نمى‌شود، وقتى كه دنيا را راه ديد، سر راه نمى‌ماند. 📚 تربیت کودک، صفحه 12 🌿 @einsad
علیه‌السلام سازشگر نیست 🔸 استاد علی صفایی حائری ✅ اگر امام حسن به صلح دچار مى‌شود، به خاطر تنهايى و خيانت يارانى است كه پول معاويه و رياست او را به دل گرفتند و از امام بريدند. و اگر على در برابر معاويه و قرآنهاى بلند صلح را نمى‌پذيرد، به خاطر فريب و نيرنگى است كه در ميان است. پس صلح و سازش در جنگهاى عقيدتى و در مبارزه‌هاى مقدس دينى تا رسيدن به هدف معنا ندارد. مگر آنجا كه به دشمن فرصت بازگشت بدهى و يا براى خودت فرصت جمع‌آورى و تجديد قوا بخواهى. 1 ✅ صلح امام حسن چيزى جز آتش بس نبود، كه حضرت از هدف خود تخفيف نداد و از باطل براى حق نردبان نساخت؛ چون هر مبارزى كه از هدف مايه بگذارد و كوتاه بيايد، بر فرض ببرد، باخته است. بگذر از اينكه باختها حتمى است، كه در موضع ضعف، كارى نمى‌توان كرد و تخفيف‌ها از اين موضع ضعيف خبر مى‌دهند. امام حسن(ع) سازشگر نيست؛ چون نه تخفيف داده و نه تسليم شده؛ چون ياورى ندارد، تحميل نمى‌كند؛ مى‌ايستد تا زمينه را فراهم نمايد. 2 ✅ دنيا با تمامى گوشهايش مى‌شنود كه مى‌گويند امام مجتبى مؤمنين را ذليل كرد، كه امام مجتبى زبانش گويا نبود، كه او ترسيد، كه او زن باره بود و از جنگ هراسيد. راستى كه عجب تلخهاى شيرينى است. امام مجتبى كه زبانش معاويه را مى‌لرزاند، گنگ معرفى مى‌شود و مردمى كه به دنيا روى مى‌آورند عزّت خدا مى‌شوند و خطاب مذلّ المؤمنين سر مى‌دهند آن هم تا روزهاى آخر، حتّى آن هنگام كه امام پاره‌هاى جگرش را در ميان طشت مى‌بيند و خون دلش را به روى زمين مى‌ريزد. شيرينى دنيا در همين است كه با تلخى‌هايش نهفته‌ها را آشكار مى‌كند و ته كيسه را بيرون مى‌ريزد و سرمايه‌ها را نقد مى‌نمايد. 3 1-📚 قيام، ص: 242 2-📚 تطهير با جارى قرآن(2)، ص: 305 3-📚 درسهايى از انقلاب(تقيه)، ص: 192 🌿 @einsad
4_454890886946357580.MP3
487.7K
🌿ضعفهای ما ومهربانی او 🎤استادعلی صفائی حائری(عین-صاد) 🌿 @einsad
✅ مسألۀ افتقار به دين است، نه انتظار از دين 🔶استاد علی صفایی حائری: يكى از آقايان صحبتى داشت كه ما چه انتظارى از دين داريم‌؟ من گفتم: واقعيت قضيه اين است كه اين برخورد، يك برخورد معكوس است؛ يعنى در تاريخ نيامده‌اند از ما بپرسند كه شما چه انتظارى داريد. رسول حتى با كسانى كه هيچ انتظارى نداشتند، از رسول هيچ توقعى نداشتند، حتى دست در گوششان مى‌كردند، پشت به او مى‌كردند، فرياد مى‌زدند، با اين‌ها كار كرده است. رسول آمده تا به آدمى بفهماند كه بايد چه چيزى را بخواهد، نيامده مطابق انتظار او عمل كند. انتظار ما از دين به اين معناست كه ما آغازگريم؛ در حالى كه دين با رسول آغاز مى‌شود. رسول از من سراغ مى‌گيرد « أين تذهبون »؛ ١كجا مى‌رويد؟ « أنّى تؤفكون »؛ ٢ به چه چيزى روى آورده‌ايد؟ « أتتركون فيما هيهنا آمنين »؛ ٣ به امن، به رفاه، به رهايى، به اين‌ها قانع شده‌ايد؟ يعنى نوع نگاه رسول مسأله را عوض مى‌كند. و اينجاست كه مسأله، مسألۀ افتقار به دين است، نه انتظار از دين؛ احتياج به مصلح است، نه انتظار از مصلح. و در اين، فرق بسيارى هست. 📚 تو مي آيي (ويرايش جديد)‌، صفحه 56 🌿 @einsad
✅نعمت‌ها ملاك ارزش و افتخار نيست چون... 🔶استاد علی صفایی حائری: در مناجات خمسة عشر مى‌خوانيم: «واسئلك من اليقين ما تهوّن على مصيبات الدنيا و تجلو به عن بصيرتى غشوات العمى». از تو مى‌خواهم يقينى كه رنج‌هاى دنيا را بر من سبك كند و پرده‌ى كدرى را از بصيرت و بينش من كنار بزند تا بتوانم با دنياهاى ديگر رابطه داشته باشم و ادامه‌ى كارها و حاصل حالت‌هاى خودم را ببينم كه پس از اين ديدار مسؤوليت از نعمت‌ها و امكانات، جلوه و نمايش آن را كنار مى‌زند و انسان را از تكاثر و زياده‌طلبى و جمع آورى نعمت‌ها،به كوثر و بهره بردارى از آن مى‌رساند. چون مى‌يابد كه نعمت‌ها ملاك ارزش و افتخار نيست و چون به اختيار ما نبوده، افتخار ما نخواهد بود. و اساس مسؤوليت انسان بر همين توانايى استوار است نه بر آگاهى. چون از تو مى‌پرسند كه چرا آگاه نشده‌اى در حالى كه مى‌توانستى و چرا اقدام نكردى با آن‌كه امكانش را داشتى. چون در امكانات تو ديگران سهم داشته‌اند و در منافع و سود دست‌هاى تو هم شريك بوده‌اند. با اين توجه به نعمت و با اين درك از مسؤوليت، ديگر نه افتخار و نمايش و تكاثر شكل مى‌گيرد و نه انتظار مطالبه و باز خواست، كه تو بايد بار خودت را به جايگاهش برسانى و نامه‌ى هر كس را به صاحبش بسپارى.با اين توجه به مسؤوليت است كه مى‌خواهى آن‌چه از صاحب نعمت، در نزد تو مانده به مأمن و حصن منتقل كنى و از خطرات برهانى و از فتنه‌ى نعمت‌ها و فرو رفتن در آن نجات بيابى و از بازى‌ها و ملعبه‌ها بر كنار بمانى 📚 وارثان عاشورا، صفحه 82 🌿 @einsad
✅ داشتن و نداشتن، هر دو رنج است. 🔶استاد علی صفایی حائری 🌿 @einsad
✅همين سوختن‌هاست كه سازنده مى‌شود. 🔶استاد علی صفایی حائری: دوستى داشتم كه به دنبال كرايه خانه، مدت‌ها دربه‌در شده بود و در جستجوى خانه پايش به تاول نشسته بود و عجله هم داشت كه مى‌خواست پيش از محرم عروسى راه بيندازد و عجله داشت كه قرار گذاشته بود. مى‌گفت يك روز آن قدر گشتم و به جايى نرسيدم و ردم كردند كه با نشستن در زير سقفى بغضم تركيد و مثل لش افتادم و گريه كردم و تركيدم. من به او گفتم: تو مى‌خواهى خانه و بزم و عيشى داشته باشى؛ اين خواسته توست، در حالى كه فقط اين را براى تو نمى‌خواهند. تو مى‌خواهى خانه بسازى ولى آنها مى‌خواهند خودت را بسازند و آنچه تو را مى‌سازد همين خانه خراب‌شدن‌هاست، همين شكست‌هاست، همين سوختن‌هاست كه سازنده مى‌شود. 📚 تطهیر با جاری قرآن ،ج۲، ص ۸۳ 🌿 @einsad
✅ ولایت یعنی 🔶استاد علی صفایی حائری 🌿 @einsad
✅سعى كن با آنچه يافته‌اى زندگى كنى ... 🔶استاد علی صفایی حائری: سعى كن با آنچه يافته‌اى زندگى كنى و با شكر،باعث زيادى نعمت معرفت خود گردى؛ چون در حديث است: «مَنْ‌ عَمِلَ‌ بِما يَعْلَمُ‌، عَلَّمَهُ‌ اللّه ما لَمْ‌ يَكُنْ‌ يَعْلَم»؛ ٢ كسى كه به آنچه آموخته، عمل كند، خدا به او، آنچه را كه نمى‌توانست بياموزد، مى‌آموزاند. امّا اگر كفر كردى و ناسپاس شدى، مطمئن باش كه از آگاهى‌ها و معرفت‌هاى موجودت هم بهره‌مند نخواهى شد؛ كه در اين آيه آمده: «خَتَمَ‌ اللّهُ‌ عَلى قُلُوبِهِمْ‌ وَ عَلى‌ سَمْعِهِمْ‌ وَ عَلى‌...»؛ ٣ دل و گوش و چشم تو، كه منابع معرفت و آگاهى تو هستند،بر اثر كفر و ناسپاسى، مختوم مى‌شوند و مُهر مى‌خورند و از كار مى‌افتند تا آن‌جا كه تو ديگر از آنچه مى‌بينى و احساس مى‌كنى،بهره‌مند نمى‌شوى و استفاده نمى‌كنى. در هر حال، اين تو هستى و اين هم امكانات تو. و اين هم كوتاهى‌هاى تو در معاشرت و تحصيل و مطالعه و اين هم تكليف تو، كه بايد سعى و سرعت و اعتدال داشته باشى. و بايد از خاك برخيزى و از افلاك هم بگذرى. 📚 نامه های بلوغ، صفحه 70 🌿 @einsad
☑️ آیا ما از سهمی از داریم❓ 🔸 استاد علی صفایی حائری من هر سال حساب مى کنم كه چه سهمى گرفته ام و چه ميراثى برداشته ام؟ آيا از عاشورا ى حسين و از كربلاى ، سهمى داشته ام؟ وارث، قرابت مى خواهد. قرابتى بدون حائل و بدون مانع. فرزندى كه قاتل پدر باشد، ارث نمى برد. فرزندى كه كافر باشد از مسلمان ارث نمى برد. آيا من حسين را نكشته ام؟ آيا من از آنچه كه فهميده ام، چشم نپوشيده ام و كفر نورزيده ام؟ اگر من به ولايت حسين نرسيدم، اگر ابوّت اولياء را نخواستم، اگر فرزند دنيا و يا بدتر بندهى دنيا شدم و دين در وجود من شكل نگرفت و تنها بر زبانم نشست، آيا با حسين قرابتى دارم؟ آيا از عاشورا ارثى مى برم و سهمى مى گيرم؟ 📚 وارثان عاشورا، ص۲۵۴ 🌿 @einsad
☑ ویژگی‌های وارثان حسین علیه السلام 🔸 استاد علی صفایی حائری وارثان در شعور و عاطفه و در تصمیم و عمل متحّول شده‌اند و به حسین پیوند خورده‌اند و از علم و عشق و عبودیت و خلوص، نشان گرفته‌اند. در واقع، میراثی جز همین بصیرت و علم و عبودیتِ تقوا و عبودیتِ صلاح نیست. «العلماء ورثة الانبیاء»؛ عالم میراثدار انبیاء است. در واقع ارث عالم، همان علم و بصیرت و بینش اوست و همین بصیرت و عبودیت، او را بپا می‌دارد تا پاسدار حق باشد و جلوگیر از باطل و ظلم و فسق و لهو و لعب. این‌گونه پایه‌های مبارزه و جهاد و شهادت شکل می‌گیرد و میراث عاشورا و کربلا به نزدیکان و پیوندخورده‌ها می‌رسد. 📚 وارثان ، ص۲۵۸. 🌿 @einsad
زیارت و سلام بر اباعبدلله.mp3
4.88M
✅ زیارت و سلام بر حسین علیه السلام 🔸 استاد علی صفایی حائری 🌿 @einsad
📣 سخنرانی‌های استاد علی صفایی حائری را می‌توانید از لینک زیر دانلود کنید: 📎 http://www.zahra-media.ir/دانلود-سخنرانی-های-زیبای-استاد-علی-صفا/ 🌿 @einsad
✅ پر کردن فاصله بین خودمان و نسل بعد 🔶 استاد علی صفایی حائری اگر این دغدغه مرحوم آل کبه و این وحشت را داشته باشیم که در زمان ما علم بمیرد و این خط معرفتی به نسل بعد منتقل نشود، باید چه کار کنیم؟ باید فاصله بین خود و نسل‌های بعد را به شکلی پر کنیم. این چیزی نیست که بگوییم نیست و نمی‌شود تأمین کرد؛ که اگر بنا شد این فاصله را پر کنیم، باید یاد بگیریم از کجا و به چه صورتی دستانمان را پر کنیم... تا برخوردمان را با تجربه‌های عملی با نسل‌هایی که با آنها فاصله داریم شروع کنیم. ببینیم که آیا می‌توانیم آنها را سرشار کنیم؟ ✅ مهم نیست که عمل کنند، مهم این است که یا ابوذر شوند یا ابوجهل. لااقل بفهمند و حجت برایشان تمام شود. این نکته مهمی است. این بصیرت و این مرحله از ایمان و کفر، اساسی‌ترین مسأله‌ای است که انسان باید آن را به کسانی که با آنها معاشر است منتقل کند. 📚 خط انتقال معارف، ص 20 🌿 @einsad
4_5796149337654297114.mp3
716.8K
✅ پیمان با ولی خدا 🔶 استاد علی صفایی حائری نعمتِ ولی نعمتی است که فکر، عقل، قلب و روح ما را بارور می سازد... 🌿 @einsad
✅ مبهم بودن مسئله ی امامت برای نسل امروز 🔶استاد علی صفایی حائری: امروز و در اين نسل، ما امامت را پذيرفته‌ايم، ولى شايد طرح امامت و در نتيجه، امام زمان براى خود ما كه شيعه هستيم، گنگ و مبهم باشد و به صورت ميراثى از آن پاسدارى شود؛ ميراثى كه هنوز عمق و ضرورتش را نچشيده‌ايم، عمقى كه گذشتگان با خون خود سرشارش مى‌كردند و ضرورتى كه با هر ذره ذره از وجود خود گواهش مى‌بودند، تا آنجا كه ديوار كاخ‌ها را بر روى نعش‌هاى خويش مى‌گرفتند. شايد بعضى، داستان امامت را داستان خويشاوندى و فاميلى، داستانى غم‌انگيز، داستانى محدود، حساب كنند، كه شعاعش در محدودۀ خويش روشنگر است و سپس بايد فراموشش كرد و حتى احتياجى به آن همه يادآورى و بازگو كردنش نيست. و شايد بعضى ديگر اين داستان را با داستان سلطنت و دنياطلبى و محروميتِ‌ يك دستۀ وابسته به رسول، عوضى بگيرند. و شايد در دل خوشحال باشند كه خوب شد، براى يك بار هم كه شده نورچشم‌ها در تاريخ داغ شدند و سوختند و كنار رفتند. ولى مسأله، نه مسألۀ دل‌سوزى و احساس است و نه داستان سلطنت و محروميت، كه درست يك بينش مترقى از مسألۀ رهبرى است؛ بينشى كه معتقد است بايد رهبر، جلوتر از زمان و امام زمان و جلودار زمان باشد، نه تنها آگاه از زمان و همراه آن. آن همه خون نه به خاطر خويشاوندى و دل‌سوزى ريخته شده و نه به خاطر محروميت يك دسته نورچشمى و مقربِ‌ درگاه. شايد اين گمان‌ها از آنجا برخاسته كه ما امامت را مبهم مطرح كرده‌ايم و آثارش و مرزهايش و اثراتش را نشان نداده‌ايم و اين طرح حكومتى را جدى نگرفته‌ايم. 📚 تو مي آيي (ويرايش جديد)‌، صفحه 69 🌿 @einsad
4_5913573627562820636.mp3
378K
✅ راز انابه انسان به خدا 🎤 : استادعلی صفائی حائری(عین.صاد) 🌿 @einsad
☑ عظمت مصيبت رسول(فرازهایی از خطبه حضرت فاطمه) 🔸 عین.صاد شما مى گوييد محمد (ص) رسول خدا از دنيا رفته؟ «فَخَطْبٌ جَلِيلٌ»، درست است. مرگ رسول خدا بزرگ است. «اسْتَوْسَعَ وَهْيُهَ»؛ شكاف بزرگى است. «و اسْتَنهَرَ فَتْقُةُ و انْفَتَقَ رَتْقُهُ»؛ و درّه اى است بسيار گسترده و باز. «اظْلِمَتِ الارْضُ لِغَيْبَتِهِ وَ كُسِفَتِ الشَّمْسُ وَ القَمَرُ وَانْتَثَرَتِ النُّجُومُ لِمُصِيبَتِه وَ اكَدَتِ الآمَالُ وَ خَشَعَتِ الجِبَال»؛ زمين از نبود حضرت تيره و تار شد و از اين مصيبت وارده، خورشيد و ماه، نور خود را از دست دادند و ستارگان از هم پاشيده شدند. و كوهها با تمام غرورشان سر فرود آوردند و آرام شدند. ◾ «وَ اضِيعَ الحَرِيمُ وَ ازيِلَتِ الحُرْمَةُ عِنْدَ مَمَاتِهِ»؛ وقتى رسول خدا از دنيا رفت، حريمها به هم ريخت و حرمتها فراموش گشت. «فَتِلْكَ وَاللَّهِ النَّازِلَةُ الكُبْرَى ...»؛ پس آنچه كه از مرگ رسول خدا بدست آمده، خيلى بزرگتر است، اينكه انسان حريمها و حرمتها را فراموش كند. اندازه ها و حدود را زير پا بگذارد. اين مصيبتى است عظمى ... «اعْلَنَ بِهَا كِتَابُ اللَّهِ جَلَّ ثَنَاؤُهُ فِى افْنِيَتِكُمْ وَ فِى مُمْسَاكُمْ وَ مُصْبِحِكُمْ»؛ اين قرآن است كه از اين مصيبت خبر مى دهد و شب و روز، جلوى خانه هاى شما فرياد مى زند. «يَهْتِفُ فِى افْنِيَتِكُمْ هِتَافاً وَ صُرَاخاً وَ تِلَاوَةً ...»؛ بلند هم فرياد مى زند؛ كه: «أفَانْ مَاتَ اوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُم عَلَى اعْقَابِكُمْ وَ مِنْ يَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَيْهِ فَلَنْيَضُّرُ اللَّهَ شَيْئاً وَ سَيَجْزِى اللَّهُ الشَاكِرِينَ». اگر به گذشته هايتان بازگشت كنيد، به چيزى ضرر نمى زنيد، ولى اگر پايدارى كنيد، شكر معرفتتان را بدست آورده ايد. شكر آن نعمتهايى را كه بدست آورده بوديد، ادا كرده ايد. 📚 روزهاى فاطمه(س)، ص: 74 🌿 @einsad
✅ از خاطرات زيارت امام علیه‌السلام 📚 مشهور آسمان(خاطراتی از استاد علی صفایی حائری) بخش زيبايى از حيات طيبه او به سفرهاى تعلق دارد. چرا كه پايان ماه و اول ماه بعد خود را به مشهد مى‌رساند. مى‌گفت: اگر جسم با دو روز حمام نرفتن بو مى‌گيرد، روح با يك نيت بد سياه و كدر مى‌شود. به همين خاطر به امام رضا(ع) پناه مى‌برد. كه در زيارت يكشنبه حضرت زهرا(ع) آمده است: «انا قد طهرنا بولايتهم»؛ ما با ولايت آنان تطهير مى‌شويم. مى‌گفت: زيارت امام رضا(ع) مثل حمام است. و با اين نياز به درگاه امام(ع) مى‌شتافت. روزى يكى از مريدان مشهدى گفته بود: بياييد منزل ما خالى است. ايشان از آدرس خانه آن جوان پرسيد و پاسخ شنيد كه مثلا: نخ ريسى! فرمود: دور است. من جايى دور و بر حرم مى‌خواهم. پرسيدند: چرا اين‌قدر نزديك؟ فرمود: آخر آلوده‌ها لب حوض مى‌نشينند! آن قدر يقين به رافت و دست گشايش‌گر آقا داشت كه وقتى گدايى در نزديكى حرم امام رضا(ع) از او چيزى خواست، با آن همه دست و دل‌بازى محل نگذاشت و اعتنايى به او نكرد.. و وقتى اصرار فقير را ديد، فرمود: بى‌سليقه‌اى! آدم در كنار دريا از يك پيت حلبى آب نمى‌خواهد! 🌿 @einsad