بریم روضه @RozeKhanegee

نه در گشودی و نه راندی‌ام ز کوچۀ خویش عذاب برزخ تو دوزخی است سوزنده #زینب_نجفی @eitaaparvanegi

همین که اسمتو بردم، هزار مرتبه شکر همین که یاد توام، بی‌شمار ممنونم اگر به فرض محالم منو تو راه ندی نمی‌رم از در خونه‌ات کنار؛ می‌مونم تویی که چشمۀ عشقی همیشه می‌جوشی منم که قطره‌ای از این زلال جوشانم برام عجیبه که درعین وصل مهجورم چطور تو دل دریام و غرق کتمانم! همیشه دامنم از مهربونی تو پره چطور شکر کنم این همه محبت رو؟ همیشه گوشۀ قلبم یه ترس جا داره گناه از من غافل نگیره نعمت رو خدای من! شب چشمم پر از ستاره شده از آسمون تو یکریز نور می‌باره چرا به پردۀ غیب تو باز خیره بشم؟ مدام از همه‌عالم حضور می‌باره #زینب_نجفی #راجی @eitaaparvanegi

♡ سلام مبدأ محبوب و مقصد دلخواه! سلام دلبر دیرین تا ابد همراه! فرار کرده‌ام از خود به شوق دیدن تو فقیر روی تو هستم مرا مران ای شاه! به آفتاب کسی رو نمی‌کند دیگر از آن زمان که به مهر تو شد دلم آگاه به آشیانۀ وصلت رساندی‌ام، هرچند- دراز بود گذرگاه و عمر من کوتاه خیال ماه تو را در بغل گرفته دلم که گفته است که دستم نمی‌رسد تا ماه؟ یا حبیبَ مَن تَحَبَّبَ اِلیک #زینب_نجفی @eitaaparvanegi

♡ دیدی که اسماعیل خود را هم فدا کردم؟ دیدی به عهدم با تو ای زیبا وفا کردم؟ بااینکه قلبم خانۀ احساس بود اما دیدی سر احساس را از تن جدا کردم؟ دیدی که آخر، خشت این دل را که از گل بود با کیمیای یادت ای یکتا طلا کردم؟  صد بند بر پای دلم بود و به عشق تو از آن‌همه دلبستگی خود را رها کردم حتما شنیدی ناله‌های بی‌صدایم را! دیدی تو را ازبین هر جمعی صدا کردم آن‌قدر گفتم ذکر یا کافی و یا شافی تا عاقبت سجاده را دارالشفا کردم مانند باران، خیر بر من ریختی دائم باید ببخشی آن‌همه چون‌‌وچرا کردم من از نماز عشق جا ماندم ولی حالا با التفاتت آن قضا را هم ادا کردم از هر طریقی بود ای زیباترین معشوق! چشمان خود را با نگاهت آشنا کردم یک‌عمر خواهش کرده‌ام آغوش گرمت را امروز هم در زیر این باران دعا کردم یا کافی یا شافی یا وافی یا معافی #زینب_نجفی #راجی @eitaaparvanegi