eitaa logo
پله پله تا اجتهاد جامع
342 دنبال‌کننده
978 عکس
198 ویدیو
255 فایل
پاسخگویی به سؤالات طلاب از دوران قبل ورود به حوزه تا پایان طلبگی،و ارائه یک نظام جامع علمی برای دستیابی به اجتهاد جامع ارتباط با ادمین @Elahi_alafv
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📅 به مناسبت شهادت شهید صفوی و فدائیان اسلام رحمهم الله تعالی ؛ ( ۲۷ ماه ۱۳۳۴ ش) 🔹 واقعی وقتی صدای روح بخش "الله اکبر" را می‌شنود تمام دل‌خوشی‌های جهان در دلش جا می‌گیرد! چون می‌فهمد یک بی‌صاحب و وِل، مثل خرگوش‌های بیابان نیست؛ بلکه یک موجود مسلط بر و به نام خدا همه‌جا با او هست، حتی اگر همان وقت بخواهند اعدامش هم کنند باز دل‌خوشی‌اش از بین نمی‌رود. مرحوم در آن سخنرانی آخر، وقتی که یک برقی جهید و معلوم شد خطر رفع شدنی نیست، صدای خود را به "الله اکبر" بلند کرد. وقتی که پای چوبه‌ی دار آمدند، چندتا سرباز خون آشام یا به زانو نشستند و هدف‌گیری کردند، وقتی فرمان آتش داده شد صدای این جوانان از پای دار به "الله اکبر" بلند شد. این‌ها معنی این است که پیام که "الله اکبر" است به درون این‌ها وارد شده. ۸۹.۷.۶ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی (نقل از کانال سید العلما) 🔻@ejtehad_jame
‼️مباحثه نکردن طلاب 🔷س 568: آیا مباحثه نکردن طلاب شرعاً اشکال دارد؟ ✅ج: آنچه که لازم است طلاب مراعات کنند در دوران تحصیل، مقدار متعارف است. چون میخواهند از امکانات حوزه استفاده کنند از امتیازاتی که موجود است برخوردار شوند در مدرسه ای سکونت دارد حجره ای در اختیارش است یک جایی را اشغال کرده، در مدرسه درس میخواند از امکانات کتابخانه‌ای استفاده میکند، استفاده کردن از اینها منوط به این است که درس بخواند، درس خواندن و مباحثه کردن به قدر متعارف لازم است و باید رعایت شود. 📕منبع: khamenei.ir (نقل از کانال رساله احکام ) 🔻@ejtehad_jame
‼️حکم وطن بر محل تحصیل و کار 🔷س 378: کسانی که مدت غیر معیّنی مسافرت می کنند مانند طلاب علوم دینی که برای درس خواندن به حوزه علمیه می روند و یا کارمندان دولت که برای کار به مدت غیر معیّنی به شهری اعزام می شوند، نماز و روزه این افراد چه حکمی دارد؟ ✅ج: بر محل تحصیل یا کار حکم وطن مترتّب نیست، مگر آن‌که آن‌قدر آن‌جا بمانند که عرفاً وطن آن‌ها محسوب شود. 📕منبع: leader.ir (نقل از کانال رساله احکام ) 🔻@ejtehad_jame
‼️خمس کتاب، و شأنیّت عرفی 🔷س 914: آیا نیاز داشتن به کتاب فقط برای تحصیل صدق می کند یا برای علاقه مندی به کتاب خوانی هم شامل نیاز می شود؟ مثلاً من برای کتابخوانی از روی علاقه تعدادی کتاب خریدم باید خمس آنها پرداخت شود؟ مناسب شأن عرفی و مورد نیاز بودن به چه معناست؟ ✅ج: کتاب های مفیدی که تا سر سال خمسی نیاز و علاقه به خواندن آنها دارید و داشتن چنین کتابهایی برای شما در نظر عرف غیر متعارف نیست، جزو مؤونه شما محسوب می شود و خمس ندارد، هر چند کتاب درسی نباشد. 📕منبع: leader.ir (نقل از کانال رساله احکام ) 🔻@ejtehad_jame
‼️خرید و فروش کتاب‌های گمراه کننده  🔷س 421: خرید و فروش کتاب‌های گمراه کننده مانند کتاب آیات شیطانی چه حکمی دارد؟ ✅ج: خرید و فروش و نگهداری کتاب‌های گمراه کننده جایز نیست مگر برای پاسخگویی و ردّ مطالب آن برای کسی که قدرت علمی این کار را داشته باشد. (نقل از کانال رساله احکام ) 🔻@ejtehad_jame
‼️سستی در تحصیل علم 🔷س 674: سستی و تنبلی در تحصیل علم و تلف کردن وقت چه حکمی دارد؟ آیا حرام است؟ ✅ج: تضييع وقت به بطالت و بيکاری دارای اشکال است و دانشجو تا وقتی که از مزايای مخصوص دانشجويی استفاده میکند بايد از برنامههای درسی مخصوص دانشجويان متابعت کند و الا استفاده از آن مزايا از قبيل شهريه و کمک هزينه و غيره برای او جايز نيست. 📕منبع: khamenei.ir (نقل از کانال رساله احکام ) 🔻@ejtehad_jame
✅معرفی علمی کتاب انقلاب و نظریه اجتماعی 🔰انقلاب و نظریه اجتماعی - دفتر اول گردآورنده کتاب : روح الله نامداری ناشر کتاب : دفتر نشر معارف گردآورنده کتاب : روح الله نامداری ناشر کتاب : دفتر نشر معارف وزن(گرم) : 311 شابک : 978-964-531-984-5 نوع جلد : جلد نرم قطع : رقعی (21*14) سال نشر : 1395 شمارگان : 1000 چاپ جاری : 1 تعداد صفحات : 247 95,000 ریال  انقلاب اسلامی و حکومت دینی  ✅معرفی کتاب از آغاز مبارزات انقلاب، توجه برخی نظریه پردازان غربی به انقلاب و حوادث آن جلب شد. اینکه آنها در تحلیل انقلاب دنبال چه بودند و تئوری پردازی درباره انقلاب چه ماحصلی برایشان داشته، فعلا محل بحث نیست، اما آنچه در گردآوری مقالات دفتر نخست این مجموعه دو جلدی مد نظر بوده، این است که تا چه اندازه نظریه اجتماعی موجود در فهم و تبیین انقلاب اسلامی کفایت نظری و عملی داشته و نقاط چالشی میان انقلاب و رویکردهای مدرن در تبیین انقلاب کدامند.  دفتر دوم هم مجموعه ای است از مقالات و یادداشت هایی که با نگاهی هم دلانه درباره انقلاب و در بستر تاریخ و فرهنگ خود نوشته شده اند. در ضمیمه این جلد، دو نامه از حضرت امام آمده است که به گمان نگارنده، هسته اصلی آراء ایشان در فهم انقلاب را تشکیل می دهد. *🔴🔴 عناوین مقالات دفتر اول: - انقلاب دینی؛ چالشی در نظریه پردازی کلاسیک / حسین کچوئیان - نسبت نظریه و فهم عمومی؛ سبب بی کفایتی نظریه های رایج در توضیح انقلاب اسلامی چیست؟ / حسین کچوئیان - انقلاب اسلامی ایران و بازتاب آن در رویکردهای نظری / محمدباقر خرمشاد - بازتاب انقلاب اسلامی در نظریه های انقلاب؛ تولد و شکلگیری نسل چهارم تئوری های انقلاب / محمدباقر خرمشاد - نظریه پردازی مدرن و فلسفه انقلاب اسلامی (شالوده شکنی مبانی نظری گفتمان مدرن) / موسی نجفی - ضعف نظریه پردازی غرب در تحلیل ماهیت انقلاب اسلامی ایران / احمد رهدار - انقلاب اسلامی الگویی برای جهان پساسکولار / مظفر نامدار - وضعیت دین در جهانِ قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی / احمد رهدار *🔴🔴 عناوین مقالات دفتر دوم: - تاثیر انگیزه های دینی بر پیدایش انقلاب / محمد رجبی - انقلاب؛ پدیده ای قدسی و جلوه ای رحمانی / محمد مددپور - بازشناسی هویت انقلاب اسلامی / محمدصادق کوشکی - غرب زدگی شبه مدرن و انقلاب اسلامی / شهریار زرشناس - نسبت انقلاب اسلامی با مدرنیته و اقتضائات آن / موسی نجفی - تحلیل انقلاب اسلامی از منظر مسائل فلسفه تاریخ / احمد رهدار - تدوین تاریخ انقلاب اسلامی چگونه تحقق می یابد؟ / سید حمید روحانی - توطئه امام زدایی / سید حمید روحانی * پیوست دفتر دوم: - قیام برای خدا  - تاریخ انقلاب (نقل از کانال دکتر موسی نجفی) 🔻@ejtehad_jame
پله پله تا اجتهاد جامع
⭕️ نه با فرهنگ جهان آشنایید، نه زبان بلدید، چه فایده ای برای امام زمان(ع) دارید؟ آیت الله جوادی آمل
💎 اهمیت علوم عقلی و کاربرد آن در سایر علوم حوزوی تا چه حد هست؟ 🔴 پاسخ استاد (استاد مسلّم فلسفه و عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی) : 🔶 مهمترین بعد دین عقاید دین است. در حوزۀ عقاید به ویژه در اصول دین تقلید راه ندارد. عقاید دین در  علوم عقلی بررسی می شوند، نه در فقه به معنای خاص آن که امروز رایج است. علم شریف از کتاب طهارت تا دیات عهده دار بیان وظیفۀ شرعی مکلف است، نه خدا شناسی و انسان شناسی و معاد شناسی. 🔶 عقاید در قرآن و سنت بیان شده است، اما همانطور که فقه عهده دار تبیین و اجتهاد در حوزۀ احکام است، کلام و حکمت الاهی هم عهده دار تبیین و اثبات عقاید دینی و شرح و تفسیر اجتهادی معارف اعتقادی و تثبیت بنیان های نظری آن است.   همچنین پاسخ به شبهات عقلی در حوزۀ عقاید در قلمرو علوم عقلی است، نه در قلمرو فقه.   🔶 اگر کسی با شبهات در زمینه عقاید آشنا باشد می داند که این شبهات بی شمار است و روز به روز در حال توسعه است. اگر عالمان علوم عقلی برای پاسخ به این شبهات اقدام نکنند و مؤسساتی در این زمینه فعالیت نکنند، شک و تردید در زمینه باورهای دینی روز به روز توسعه می یابد و بسیاری از ایمان ها متلزلزل می گردد. 🔶 در دهه های قبل دیدیم که مارکسیسم وارد ایران و برخی کشور های اسلامی شد و چگونه جمع بسیاری از جوانان و تحصیل کردگان و روشنفکران مسلمان را جذب و از دین خارج کرد. 🔶 چه کسانی در مقابل این جریان ایستادند و از کیان اندیشۀ دینی دفاع کردند؟ غیر از امثال علامه و که سرآمدان علوم عقلی بودند؟ 🔶 شبهه های مارکسیست ها درباره واجبات و محرمات و طهارت و شکیات نبود، بلکه درباب مسائلی همچون خدا و عالم ماورای طبیعت و حیات پس از مرگ بود.      🔶 عجیب است که مخالفان علوم عقلی با فلسفه های مادی و ماتریالیستی و ضد دینی که در دانشگاه های دنیا از جمله در دانشگاه های کشور های اسلامی رایج است هیچ مخالفتی ابراز نمی کنند و فلاسفۀ مادی را مورد حمله قرار نمی دهند؛ بلکه با فلسفۀ اسلامی و حکیمان مسلمان که در صددد تحکیم بنیان های عقیدتی دین و پاسخ دادن به شبهات ضد دینی هستند مخالفت می کنند و درس و تحقیق دربارۀ آن را تحریم می کنند. اگر نظر آنها عملی شود راه برای فلسفه های مادی هموار می شود و آن که در این میدان بازنده خواهد بود تفکر دینی است. 🔶 مخالفت با پرداختن حوزه های علمیه به علوم عقلی خالی کردن میدان برای ورود و نفوذ افکار مادی و ضد دینی است. 🔶 با فقه نمی توان با فلسفه های مادی مقابله کرد. این سخن به معنای ضعف فقه نیست، بلکه رسالت فقه چیز دیگری است و موضوعش متفاوت با این موضوعات است. آنچه در اینجا نیاز داریم فلسفه و کلام است که روش آن عقلی و نقلی است و در بخش عقلی آن از فلسفه استفاده می کند. 🍃 کانال استاد در سروش: https://sapp.ir/dreshkevari ♦️ نقل از کانال حوزه و فلسفه 🔻@ejtehad_jame
معرفی چند کتاب درباره حضرت زهرا(علیهاالسلام): کتاب رنج های زهرا(علیهاالسلام) نوشته آیت الله سید جعفر مرتضی عاملی از علمای لبنان و صاحب کتاب ۱۲جلدی الصحیح من سیره النبی الاعظم(صلوات الله علیه و آله)،با ترجمه محمد سپهری. کتاب دفاعیات فاطمه(سلام الله علیها)،تنهایی مهر،نوشته جمعی از محققین،به قلم مجید هوشنگی(کاظمی) کتاب جلوه نور(پرتوی از فضایل معنوی حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام) نوشته آیت الله علی پهلوانی تهرانی(قدس سره) کتاب جامی از زلال کوثر ،نوشته آیت الله مصباح یزدی(دام ظله) کتاب جایگاه زن در اندیشه امام خمینی(قدس سره) چاپ مؤسسه نشر آثار امام. کتاب زن از دیدگاه مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای(حفظه الله) از انتشارات بیطرفان. کتاب منتهی الآمال شیخ عباس قمی(قدس سره) قسمت مربوط به حضرت زهرا(علیهاالسلام) مجموعه چند جلدی موسوعه حضرت زهرا علیهاالسلام. کتاب زندگانی حضرت فاطمه زهرا(علیهاالسلام) و دختران آن حضرت،زینب و ام کلثوم(علیهماالسلام) نوشته حجت الاسلام والمسلمین سید هاشم رسولی محلاتی قسمت مربوط به حضرت زهرا علیهاالسلام در دیوان شعر کمپانی(رحمت الله علیه)(دیوان کمپانی به زبان فارسی_الانوار القدسیه به زبان عربی) @ejtehad_jame
خاطره آیت الله معرفت درباره حضرت امام خمینی (قدس سره) در کتاب پا به پای آفتاب ج ۵ ص۲۱۶ : عده ای از ایران آمده بودند و برای حضرت امام خمس و سهم امام آورده بودند.پول زیادی بود.در همان جلسه می خواستند پول را خدمت ایشان بدهند.آنان به امام گفتند:می خواهیم در محل،یک مسجد بسازیم.اجازه بدهید مقداری از این پول را آنجا صرف کنیم. امام با کمال صلابت و سختی گفتند:ابدا اجازه نمی دهم. آنان التماس می کردند.نوعا انسان با کسی که می خواهد پول بدهد،تند نمی شود؛ولی امام تند شدند،بعد ایشان فرمودند: جزء شؤون اسلامی مسلمانان هر منطقه است که برای خودشان مسجد بنا کنند.این از شؤون زندگی مسلمانان است.مسلمانانی که در مکانی زندگی می کنند،نباید مسجد داشته باشند؟ آیا مهری که می خواهی داخل جیبت بگذاری و با آن نماز بخوانی،باید من بخرم؟تو می خواهی نماز بخوانی،باید مهرش را هم خودت بخری.در یک منطقه ای که عده ای مسلمان هستند،نیاز به مسجد دارند.من نمی توانم از سهم امام پول بدهم و مسجد بسازند.من از سهم امام چطور اجازه بدهم که شما درشؤونزندگی خودتان مصرف کنید؟ بالاخره امام به آنان پول ندادند. آن وقت فرمودند: آری،اگر یک منطقه ای،فرض کنید بهایی نشین باشد،که مسجد ساختن در آنجا برای دعوت به دین است،تبلیغ است،آن حسابش جدا میشود.مثل راه امام زمان علیه السلام می شود. @ejtehad_jame
فلسفه هراسی فلسفه کوشش عقلی برای شناخت واقع و راه زیست مطلوب است. از آنجا که انسان دارای قدرت تعقل است، در همۀ فرهنگ ها می توان رد پای فلسفه را دید. اما تدوین فلسفه به صورت یک دانش امری است که برخی از فرهنگ ها در آن فعال تر بوده اند. یکی از خاستگاه های معروف فلسفه، یونان قبل از میلاد است. فیلسوفانی همچون فیثاغورس، هراکلیتوس، پارمنیدس، سقراط، افلاطون و ارسطو از مشهورترین فیلسوفان یونان بشمار می روند. فلسفۀ یونانی دستکم در ظاهر به دین خاصی وابسته نیست و صبغۀ دینی ندارد، هرچند اغلب فیلسوفان یونانی الهی هستند. فلسفۀ یونانی هم به جهان اسلام وارد شد و هم به جهان یهودی-مسیحی غرب. از آنجا که بین فلسفه و الهیات ادیان ابراهیمی موضوعات و مسائل مشترکی مطرح است، مانند بحث از آغاز و انجام جهان، رابطۀ طبیعت و ماورای طبیعت، سرشت انسان و سعادت و شقاوت او، برخی از متألهان این ادیان به مطالعۀ فلسفه روی آوردند و از مباحث فلسفی بویژه اندیشه های نوافلاطونی در تبیین و توجیه برخی از آموزه های اعتقادی دین بهره جستند. فیلون و ابن میمون یهودی، آگوستین و آکوئیناس مسیحی و فارابی و ابن سینای مسلمان برخی از شناخته ترین متألهانی هستند که کوشیده اند بین یافته های فلسفی و باورهای دینی نوعی هماهنگی برقرار کنند و از روش فلسفی در بحث دینی استفاده کنند. در مقابل این جریان گروهی دیگر از متشرعان و متکلمان ادیان یاد شده قرار دارند که با اصل تفکر فلسفی یا با دخالت دادن آن در فهم دین به ستیز برخاسته اند. تقابل این دو جریان را می توان در نزاع پرماجرای عقل و ایمان در تاریخ قرون وسطای مسیحی مشاهده کرد. یکی از ریشه های اصلی این منازعه، عقل ستیز بودن باورهای بنیادی مسیحیت مانند تثلیث و تجسد است. ناتوانی جریان عقلگرا در دفاع عقلانی ازاین باورها زمینۀ شکل گیری ایمانگرایی در مسیحیت شد که تا امروز در الهیات مسیحی حضوری چشمگیر دارد. در جهان اسلام نیز از آغاز ورود فلسفه، جریان فلسفه هراسی و فلسفه ستیزی شکل گرفت. بسیاری از متکلمان و محدثان و فقهای اهل سنت از جمله غزالی و ابن تیمیه و سلفی ها با فلسفه و گاه با منطق و عقل به منازعه برخاستند. از نظر بسیاری از آنان برای شناخت واقع و معارف دین به چیزی جز نص دینی (کتاب و سنت) نیاز نیست. به زعم آنها استفاده از روش عقلی و فلسفی به انکار عقاید دینی منجر می شود. تحت تأثیر این جریان تدریجا مخالفت با فلسفه در میان برخی از علمای شیعه نیز طرح شد. امروزه نیز این جریان فعال است و طلاب علوم دینی را از روی آوردن به فلسفه منع می کند. برخلاف فلسفه هراسی در مسیحیت که ریشه در ناسازگاری بنیادین باورهای مسیحی با عقل دارد، این مخالفت در جهان اسلام ریشه های دیگری دارد. اما در نهایت این مخالفت نیز به توهم ناسازگاری عقل و دین بر می گردد و مخالفان فلسفه برآنند که بکارگیری روش عقلی در شناخت ما را به نتایجی می رساند که در مقابل آموزه های دینی قرار دارد. به عبارت دیگر، در این دیدگاه ولو به صورت ناآگاهانه مفروض است که عقل بشری با آموزه های دینی در تعارض است و سیر آزاد تفکر عقلی به نتایجی ناسازگار با دین منتهی می شود. برخی از اینان بین عقل و فلسفه تفکیک می کنند و می گویند ما با تعقل موافقیم اما با روش فلسفی مخالفیم. این سخن ناشی از عدم شناخت حقیقت فلسفه است. فلسفه چیزی جز بکارگیری روش عقلی در فهم واقع نیست. گاه به روایات و یا اقوال علمای پیشین برای نفی فلسفه تمسک می کنند، درحالیکه آن روایات و اقوال در مقام مقابله با فلسفه های الحادی و افکار زنادقه است، نه نفی تفکر عقلی برای اثبات عقاید دینی و دفاع از آنها که در فلسفۀ اسلامی تعقیب می شود. گاهی فلسفه را رقیب دین و در مقابل آن قرار می دهند، درحالیکه چنین نیست؛ فیلسوفان مسلمان بویژه متألهان شیعی تمام تلاششان مصروف فهم حقایق عقلانی و الهیاتی دین است، نه ایجاد مکتبی در برابر دین. ازاین رو از مهمترین زمینه های مخالفت متشرعان با فلسفه ابهام در نسبت فلسفه و دین است. به گمان آنها فلسفه دین حق را انکار و نفی می کند و خود دین باطلی را طرح و جعل می کند. بله، فلسفه های الحادی دین را انکار می کنند، اما فلسفه های الهی و بویژه فلسفۀ اسلامی در مقابل دین خاضع و نسبت به آن خادم است. کار فلسفۀ الهی کشف دین و فهم آن است، نه طرد دین و جعل آن. فیلسوف متأله با تثبیت مبانی معرفت شناسی و هستی شناسی عقلی، اصول اعتقادی دین را اثبات می کند و در فهم و تبیین آموزه های اعتقادی دین و تفسیر متون دینی از روش عقلی فلسفی مدد می جوید. البته فلسفه مانندهر علم دیگری محصول ذهن بشر غیر معصوم است و از این حیث مانند همۀ علوم دیگر در معرض خطا است و نیازمند به نقد و اصلاح است. علوم دینی مانند کلام و تفسیر و فقه هم همینطور هستند. گرچه منبع علوم دینی وحی و کلام... ادامه👇
معصوم است، اما استنباط و استخراج معارف از متون دینی مصون از خطا نیست، از همین جهت است که در علوم یاد شده با آراء مختلف و حتی نحله و مکتب های گوناگون مواجه هستیم و منازعه و نقد و ابرام در آن بسیار است. از آموزه های مسلم قرآن کریم و روایات معصومین اهمیت و ضرورت تعقل و خرد ورزی و نکوهش سطحی نگری و ظاهر بینی و بی توجهی به عقل است. حقیقت فلسفه نیز چیزی جز استفادۀ حداکثری از عقل نیست. فلسفه آراء فیلسوفان نیست؛ این آراء، گوناگون و گاه در مقابل هم هستند. گوهر فلسفه و حقیقتش بکارگیری روشمند و نظام مند عقل در شناخت واقع است. از این رو جای شگفتی است که کسی با معارف اسلام آشنا باشد اما با عقل ورزی به مخالفت برخیزد. از این رو، این مخالفت ها منشأی جز تصور نادرست از فلسفه و دین و نسبت بین آنها ندارد. اگر توجه شود که اولا فلسفۀ اسلامی ناسازگار با دین نیست بلکه در خدمت اثبات و فهم دین است، و ثانیا دین نافی تفکر عقلی نیست بلکه مؤید و مکمل آن است، و سرانجام اینکه عقل و وحی به عنوان حجت های درونی و بیرونی در کنار هم و معاضد یکدیگرند نه رقیب و معارض هم، وجهی برای فلسفه هراسی و فلسفه ستیزی نخواهد بود. فصلنامه معرفت فلسفی شماره 61 @ejtehad_jame
نسبت ایمان و معرفت چیست؟ آیا ایمان مبتنی بر استدلال است؟ ایمان هنگامی معتبر و دفاع پذیر است که مبتنی بر معرفت باشد. رسیدن به معرفت معتبر، راه های گوناگونی دارد که یکی از آنها راه عقلی است. البته تنها کار عقل استدلال نیست. استدلال نیز لازم نیست همیشه به زبان فنی فلسفی بیان شود. هر اعتقادی نمی تواند مبتنی بر استدلال باشد. حتی کسانی که به استدلال معتقدند قبول دارند که در مسائل بدیهی نیازی به استدلال نداریم. آنچه مهم است این است که باور باید موجه باشد. حال یا بدیهی است، یا شهودی است، یا تجربی است و یا استدلالی است و یا مستند به وحی است. بسیاری از ایمان گرایان غربی راه دین را از راه عقل و استدلال جدا می کنند. ما با این رویکردموافق نیستیم. بااینکه عقل را تنها راه معرفت نمی دانیم، اما دین را عقلانی می دانیم. اولا باورهای بنیادی دینی ما استدلالی هستند. ثانیا مجموعۀ تعالیم دینی سازگار با عقل است. اما البته لازم نیست برای هر آموزه ای استدلال عقلی محض داشته باشیم. با اینکه آموزه های دینی عقلانی هستند، اما لازم نیست هر باوری مبتنی بر استدلال عقلی باشد. اما یک استدلال عقلی در زیربنای همۀ معارف دینی وجود دارد. وقتی خداوند را به عنوان عالم حکیم مطلق می شناسیم و وحی را سخن او می دانیم، ضرورتا به حقانیت همۀ آموزه های دینی ایمان می آوریم و نیازی نمی‌بینیم که برای تک تک آنها دلیل و برهان بیاوریم. سوآل: آیا امر الاهی می تواند خلاف عقل و فطرت و اخلاق باشد؟ خداوند متعال به حضرت ابراهیم (ع)، امر به قربانی کردن فرزندش می نماید. حضرت مریم (س) بدون داشتن همسری باردار می شود و مورد ملامت مردم واقع می شود. در جریان همراهی موسی و خضر، خضر کودکی را می کشد. ممکن است به نظر رسد که در این موارد، خداوند چیزی را می خواهد که یا مخالف فطرت است، یا مخالف اخلاق، یا مخالف عقل. درباره ابراهیم (ع)، کشتن فرزند امری خلاف فطرت است و دین خلاف فطرت نیست! درباره مریم (س)، این امر خلاف اخلاق است! زیرا نه برای عرف آن زمان و نه برای خود مریم (ع) این امر قابل قبول نبود . و قتل کودک خلاف عقل است، و نوعی مجازات پیش از وقوع جرم؛ در حالیکه در روش و سیره رسول اسلام (ص) و ائمه (ع) خلاف آن را می بینیم و خود آن ها حتی درباره قاتلانشان و توهین کنندگان به دین، قبل از انجام جرم، واکنشی نشان نمی دادند با آنکه می دانستند! پاسخ این پرسش ها چیست؟ پاسخ در مورد قربانی کردن حضرت اسماعیل می دانیم که قربانی صورت نگرفت؛ یعنی خداوند قربانی شدن اسماعیل را نمی خواست، بلکه میزان تسلیم ابراهیم و اسماعیل را می خواست به اوج برساند و چنین هم شد. هم ابراهیم و هم اسماعیل با اطاعت این امر به مقامی رسیدند که بدون آن میسر نبود و هیچ حادثۀ ناگواری هم رخ نداد. البته کار در ابتدا بر حضرت ابراهیم سخت شد، اما با وجود این سختی از نظر ابراهیم و اسماعیل هرگز این دستور خلاف فطرت نبود. به عبارت دیگر می توان پرسید که آیا امر به ذبح اسماعیل، خلاف عقل و فطرت ابراهیم و اسماعیل هم بود؟ آیا تلقی ابراهیم و اسماعیل این بود که این امر خلاف عقل و فطرت است و چون چنین است پس شایسته نیست خدا چنین امری کند؟ یا نه، به محض اینکه آنها به امر الاهی یقین پیدا کردند بی درنگ دست به کار شدند؟ چرا نگفتند این امر خلاف عقل و فطرت است؟ ابراهیم مصمم شد و اسماعیل گفت: «یا ابت افعل ما تؤمر ستجدنی انشاء الله من الصابرین.» پس برای فهم این راز باید به اندیشه و شهود ابراهیم و اسماعیل راه برد. وقتی انسان های کاملی مثل ابراهیم و اسماعیل به این امر اعتراضی ندارند و کاملا باجان و دل تسیلم آن هستند، معلوم می شود این امر خلاف عقل و فطرت نیست. عقل منور به نور هدایت الاهی حقایقی را می بیند که عقل مشوب و جزئی و کوته بین توان دیدن آن را ندارد. این امر نشان می دهد که عقل ما چقدر ضعیف است و چه فاصله ای با عقل انبیا دارد. بی شک کار ابراهیم و اسماعیل نه تنها خلاف عقل و فطرت نبود، بلکه در چارچوب باور دینی کاملا عقلانی و فطری بود. چه چیزی عقلانی تر و فطری تر از امتثال امر الاهی!؟ اگر آنها با وجود یقین به امر الاهی امتثال نمی کردند، عاصی بودند و خلاف عقل و فطرت عمل کرده بودند. تفاوت بین عقل مشوب و عقل منور است. به عبارت دیگر ،تفاوت بین عقل به توحید رسیده و عقل گرفتار شرک خفی است. اکثر انسان ها گرفتار شرک خفی هستند و کمند کسانی که به توحید کامل رسیده اند. آری، با معیار های عادی و عرفی ما این اوامر قابل توجیه نیست؛ برای همین هم هست که خداوند از امثال ما چنین کارهایی را هرگز نمی خواهد. از ابراهیم و اسماعیل می خواهد که می داند بنیه و توان ادراکی و ارادی آن را دارند. قتل پسر بچه در داستان موسی و خضر از نگاه ما نوعی مجازات قبل از وقوع جرم است. ادامه👇
این مسئله البته رازآلود است و خلاف ظاهر شریعت به نظر می آید و در شریعت ما چنین حکمی نداریم. از این رو موسی هم که در آن مقطع در سطح ظاهر شریعت می اندیشید به آن اعتراض کرد. اما می بینیم پس از توضیح خضر موسی قانع می شود و از اعتراضش پشیمان می شود. پس مسئله برای موسی حل می شود و البته ما چون به مقام موسی نرسیده ایم مسئله هنوز برای ما حل نیست. شاید بتوان گفت عمل خضر بر اساس ظاهر شریعت نبود، بلکه بر اساس باطن آن بود. شاید بتوان گفت خضر در اینجا مجری حکم تکوینی خدا بود، نه حکم تشریعی او. ما در عالم بسیار شاهد مرگ های به نظر ما زودهنگام هستیم که با اراده تکوینی خدا انجام می گیرد و ما از حکمت آن ناآگاهیم و البته می دانیم که هر کار الاهی حکمت بالغه دارد. در داستان حضرت مریم هم چیزی خلاف عقل و فطرت نیست. آنچه هست این است که حضرت مریم در امتحانی سخت قرار گرفت و رنجی سنگین را متحمل شد. او باید از این امتحان دشوار با موفقیت خارج شود تا برگزیده زنان و مادر عیسی (ع) و مجرای معجزۀ الاهی شود. (ان الله اصطفیک و طهرک و اصطفیک علی نساء العالمین) همۀ امتحان های الاهی دشوار هستند و شخص هرچه بزرگتر باشد امتحانش سخت تر است. گاهی امتحان با مال است، گاهی با آبرو، گاهی با جان و گاهی با مصیبت، مانند امتحانی که سالار شهیدان در کربلا داد. مگر مصیبت و اسارت حضرت زینب سلام الله علیها برای ما قابل درک است؟ اما از نظر او هرچه از طرف خدا باشد زیبایی محض است. والله العالم (نقل از استاد محمد فنایی اشکوری) @ejtehad_jame
سؤال: گاهی انسان به خود اجازه منبر رفتن نمی‌دهد، چون می‌داند به تمام آنچه می‌گوید، عمل نمی‌کند. آیا این کار درست است؟ جواب: یک نفر را به راه آوردن، یک سنی را شیعه کردن، یک کافر را مسلمان نمودن، از اهم واجبات است، چه ربطی به فاسق بودن انسان دارد؟! از این گذشته، آنچه را که دیگران نمی‌توانند بگویند، بگوید. مانند فضائل اهل‌بیت علیهم‌السلام، تا گفتارش بر خلاف کردارش نباشد. (در محضر بهجت، ج۲، ص۴۰۸) 🔻مناسبت: 🔹 شهادت حضرت فاطمه زهرا علیها السلام ؛ ١١ق. (تعطیل) ☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیت الله بهجت قدس سره ✅ @bahjat_ir
💠رهبرانقلاب ‼️مرحوم آیةالله مطهری به عنوان یکی از چهره‌هایی که در احیاء تفکر اسلامی بیشترین نقش را داشتند و جزو یکی از پرچمداران این بینش نوین اسلامی و طرح دوباره‌ی اسلام در فضای فرهنگ امروزی جهان باید به شمار بیاید! ۶۳/۲/۱۰ ‼️کاری که شهید مطهری کرد، امروز باید همه‌ی فضلای جوان در صدد باشند خود را برای آن آماده کنند؛ و اگر آماده هستند، اقدام کنند. شهید مطهری به عرصه‌ی ذهنیت جامعه نگاه کرد و عمده‌ترین سؤالات ذهنیت جامعه‌ی جوان و تحصیلکرده و روشنفکر کشور را بیرون کشید و آنها را با تفکر اسلامی و فلسفه‌ی اسلامی و منطق قرآنی منطبق کرد و پاسخ آنها را در سطوح مختلف در مقابل افراد گذاشت ۸۳/۴/۱۵ ‼️ما همیشه به مطهری نیاز داریم. در شخص شهید مطهری نمیشود متوقف شد. بر پایه‌ی پیشرفتهای فکری و نوآوریهای او باید جامعه و مجموعه‌ی فکرىِ اسلامی ما به نوآوریهای دیگری دست پیدا کند. ما احتیاج داریم مطهریهایی برای دهه‌ی ۸۰ و ۹۰ داشته باشیم؛ چون نیازهای فکری نوبه‌نو وجود دارد! ۸۲/۱۲/۱۸ @ejtehad_jame
🏳بمناسبت تاسف‌ چند روز پیش رهبری 📚برضعف‌مطالعه‌تاریخ‌انقلاب‌اسلامی 💠رهبرانقلاب: ‼️متاسفانه تاریخ انقلاب و تاریخ حوادث و نقش‌آفرینیهای عجیبی که در این انقلاب شده، برای خیلیها ناگفته و ناشنفته است! ۹۷/۱۱/۱۹ ‼️واقعا روز به روز تاریخ انقلاب اسلامی ما عبرت است و میتواند مثل یک تابلو، در مقابل چشم ملتها مایه عبرت باشد! ۹۰/۱۱/۲۱ ‼️نباید اجازه داد که این خاطره‌ها و حوادث بی‌نظیر تاریخ انقلاب، در ذهنها کمرنگ شود. نسل جوان ما باید این خاطره‌ها را درست بشناسد و تحلیل کند و آنرا چراغ راه آینده خود قرار دهد! ۸۸/۱۱/۶ ‼️باید کسانی تاریخ انقلاب را بنویسند. البته تاریخ انقلاب اسلامی، فقط تاریخ پیروزی انقلاب نیست بلکه تاریخ شروع نهضت است، حقیقتا مردم ما از قضایای طولانی نهضت از روز شروع تا روز پیروزی به تفصیل مطلع نیستند. گاهی بعضی قضایای بعد از پیروزی بوسیله‌ی بعضی افراد، مختصر سخنی گفته میشود اما به طور کامل و جامع و ریز، بخصوص با شکلهای هنری و ماندگار و نافذ، ثبت نشده، من از کسانیکه توانایی این کار را دارند، واقعا انتظار دارم، باید تاریخ انقلاب را ثبت کنند! ۷۵/۱۱/۱۲ (نقل از کانال جهاد تبیینی) @ejtehad_jame
سخنرانی حجت الاسلام ناصری در مدرسه علمیه صاحب الزمان ع 97.11.24_.mp3
5.15M
#سخنرانی_صوتی #قرآن 🎧 موضوع: جایگاه ارتباط با قرآن در سلوک معنوی 🗓 تاریخ جلسه: ۱۳۹۷/۱۱/۲۴ ⏱ زمان: ۲۱ دقیقه 📥 حجم: ۴/۹ مگابایت 📍در جمع طلاب مدرسه علمیه صاحب الزمان علیه السلام اصفهان 🔺 @nasery_ir ‌ ‌
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ جعفر ناصری در بنیاد هاد 97.11.23.mp3
6.71M
#سخنرانی_صوتی #سلوک 🎧 موضوع: سرنخ های اصلی عملی برای سلوک معنوی 🗓 تاریخ جلسه: ۱۳۹۷/۱۱/۲۳ ⏱ زمان: ۲۷ دقیقه 📥 حجم: ۶/۴ مگابایت 📍در جمع برخی از فضلا و طلاب حوزه علمیه قم 🔺 @nasery_ir ‌ ‌
درس اخلاق بنیاد هاد المهدی 97.11.9.mp3
6.44M
#سخنرانی_صوتی 🎧 موضوع: مروری بر ابتدا و انتهای سیر معنوی انسان و لوازم آن 🗓 تاریخ جلسه: 97.11.9 ⏱ زمان: ۲۶ دقیقه 📥 حجم: ۶/۱ مگابایت 📍در جمع برخی از فضلا و طلاب حوزه علمیه قم 🔺 @nasery_ir ‌ ‌
💎 آیا و ، کشک است؟ ⭕️ جملات معروف یکی از این است: «عرفان پیش من است، همه را می‌ خواهی پیش من است، هر جا را می ‌خواهی برایت بگویم، فلسفه را بخواهی از اول تا آخر، از هر جا بگویی از اول مفهوم وجود تا آخر مباحث طبیعیات برایت بگویم، اما همه است، هر چه هست در قرآن و روایات است... این سنخیتی که بین علت و معلول قائلند باطل است، و و موجود از ابطل اباطیل و کفر محض است....» 🔴 نقد و نظر ۱. اگر کسی با پیروی از ادبیات بالا بگوید: «علم اصول فقه، و علم فقه، همه اش در سینه من است از اول جواهر تا آخر آن. از اول کفایه تا آخر آن، اما همه اش کشک است. هر چه هست در قرآن و روایات است!» آیا این حرف درستی است؟ توضیح این است که همچنانکه رأی فقیه و متکلم متشرع در برابر رأی قرآن و امامان معصوم نیست بلکه فهم آن ‌ها از قرآن و روایات محسوب می ‌شود، همچنین است فهم عارف متشرع از آیات و روایات معارفی؛ از این رو فهم او در مقابل و در عرض قرآن و روایات نیست تا کسی بگوید رأی قرآن یا اهل ‌بیت علیهم السلام این است و رای فلان عارف شیعه آن! بلکه عارف متشرع می‌ ‌‌گوید فهم من از آیات و روایات طبق ضوابطی که دارم چنین است. درست است که قرآن کریم و روایات معصومین علیهم السلام بهترین منبع برای رسیدن به حقیقت است ولی آیات قرآن کریم و روایات اهل ‌بیت؛ محکم و متشابه، مطلق و مقیّد، مجمل و مبیّن، عامّ و خاصّ، ظاهر و باطن دارد. همه فرق به ظاهر اسلامی ـ شیعه اسماعیلی، شیعه دوازده امامی، سنّى اشعرى، معتزلى، وَهّابى، و... ـ مدعی فهم قرآن کریم هستند و ادعای تبعیت از قرآن کریم را دارند ولى آیا همه آن ‌ها، راه حقّ را پیموده ‌‌‌اند و همه، آیات قرآن کریم را درست فهمیده ‌‌‌اند؟! همه شیعیان با گرایش ‌‌‌های مختلف تفسیری، فقهی، اصولی، اخباری، کلامی، فلسفی و عرفانی، به قرآن و روایات اهل ‌بیت تمسک می‌ کنند. آیا همه، در هر مساله ‌ای واقع را ادراک کرده‌ اند؟ هیچ کس در فهم و برداشت از قرآن کریم و سنت پیامبر اکرم ص و ائمه اطهار، معصوم نیست و امکان خطا دارد و خطا هم می ‌‌کند. از این ‌رو کسی حق ندارد از ابتدا و بدون حجت معتبر عقلی یا نقلی، عقاید، روش و اعمال خود را مطابق کتاب و سنت بداند و دیگران را بدون دلیل معتبر و کافی، رد کند. ۲. انسانی که قرآن و اهل بیت (ع) را دارد نباید دنبال حواشی کم فایده اصولی و فقهی این و آن بگردد و سالها وقت خود و جماعتی را تلف کند. آن هم در این زمان با این همه مشکلات علمی و فرهنگی و سیاسی برای دنیای اسلام و مسلمین. هنر این است که گرهی از گره های فقهی روز جامعه را باز کنند. مشکلات اعتقادی، اخلاقی و فقهی جدید را حل کنند، هزاران مسائل مستحدثه برای جوانان و مردم وجود دارد ولی حواشی این و آن بر عبارات فلان و فلان را ماهها و سالها بحث می کنند. اینها کشک است. ۳. اینکه گفته شده: «وحدت وجود و موجود از ابطل اباطیل است» ادعای بدون دلیل معتبر است. به چه دلیل؟ دلیل بگویید تا بررسی شود. بدون دلیل حرف نزنید. پیغمبر نیستید که بگوییم بدون دلیل هم حرفتان مقبول است. مراد این فقیه محترم، از معنای «وحدت وجود و موجود»، روشن نیست. اگر مراد، وحدت محض بدون پذیرش کثرات و موجودات است، یا مرادش همه خدایی، حلول، اتحاد و مانند آن است، در پاسخ می گوییم عرفا چنین مرادی ندارند و ما نیز از این معنا، دفاع نمی کنیم. اگر مراد، وحدت شخصی وجود و کثرت مظاهر و نمودها و موجودات است، در پاسخ می گوییم این مساله نه تنها از ابطل اباطیل و کفر نیست بلکه از بهترین نظریه هایی است که قرآن، روایات، عرفان و برهان بر آن تاکید دارد و به تعبیر علامه طباطبایی (ره)، توحید قرآنی و اسلامی است. ۴. این جمله ادعایی است که باید تحلیل شود: همه عرفان پیش ایشان است؟ علمش یا عملش؟ معرفتش یا کشف و شهوداتش؟ اگر همه علمش مراد است، باید بگوییم متخصصان فلسفه و عرفان در حوزه و دانشگاه، ایشان را چنین نمی دانند با این حال، حاضریم سوال بپرسیم پاسخ گویند تا ببینیم ادعایشان تا چه اندازه درست است! اگر همه عمل، شهود و مکاشفات عرفان، مراد است، باید بگوییم ادعای بزرگی است که بیشتر از اینکه انسان را به یاد تکبر، عجب، توهم و تخیل بیندازد، خنده آور است. ۵. بسیاری از بزرگان، علوم عقلی و عرفانی را تایید می کنند. سعی کنید در مسائلی که متخصص نیستید (در فلسفه و عرفان) از متخصص مربوطه (فیلسوف و عارف) حرف بشنوید نه از غیر متخصص در فلسفه و عرفان اسلامی، گرچه در اصول فقه و مسائل و حواشی کم فایده امثال میرزای نائینی متبحر باشد. 🍃 حجه الاسلام دکتر واحدجوان (عضو هیئت علمی دانشگاه تهران) https://t.me/vahedjavan ♦️ @ejtehad_jame
💎 آیةمحکمه، اولین سفارش پیامبر (ص) است. آیت الله العظمی : علوم فراوان است، امّا خطوط کلّی و خطوط اصلی علم سه رشته است؛  «آیةٌ محکمة»،  «فریضةٌ عادلة»  و «سنّةٌ قائمة» این‌ها علومی است که ما در حوزه باید فرا بگیریم. بخشی از این علوم الحمدلله در حوزه رایج است به نام فقه و اصول. اما بخش دیگرش که بخش عظیم سفارش حضرت است و با نام «آیة محکمة» در جمله‌ی اول قرار گرفته، یانیست یا بسیار اندک است. باید رایج باشد، باید رایج باشد، باید رایج باشد، بخش‌های عمیق مناظره‌ای باید رایج باشند، اما نیستند.  این‌طور نیست که آیة محکمة به معنی فقه باشد و فریضة عادلة هم به معنی فقه باشد و سنّة قائمة هم به معنی فقه باشد. حضرت این سه رشته را به عنوان سه رشته‌ی اساسی علم در حوزه‌ها واجب کرده است  بر فرض شما در فقه و اصول الآن سی‌هزار یا چهل‌هزار داشته باشید، این مشکل شما را حل نمی‌کند. ‌ی راسل و امثال راسل را که مکاسب حل نمی‌کند آیة محکمة است، اصول دین و اعتقادات است. خوب، فرض کنیم معنی این‌ها، اعتقادات و جهان‌بینی باشد،‌بدون بررسی اشکالات شرق و غرب یا با بررسی؟ یک رخش می‌خواهد تا بار رستم را بکشد، یک فلسفه و می‌خواهد. مگر می‌شود آدم خدا را ثابت کند بدون بررسی آن پنجاه اشکال انبار شده؟ حداقل پنجاه اشکال نقد جلوی پای آدم است. آیة محکمة مربوط به جهان‌بینی است که آیا این جهان حادث است یا قدیم؟ خدا دارد یا ندارد؟ این جهان پایان‌پذیر هست یا نه؟ انسان با مرگ می‌پوسد یا از پوست به‌درمی‌آید؟ میلیون‌ها مردم می‌گویند انسان با مردن می‌پوسد. ما می‌گوئیم از پوست به‌درمی‌آید، مهاجرت است. این‌ها صدها اشکال نقد جلوی پای آدم است. این می‌شود آیة محکمة.. ما آیة محکمة می‌خواهیم و این آیة محکمة اولین سفارش وجود مبارک پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم است. فریضة عادلة می‌خواهیم، می‌خواهیم. اخلاق غیر از روضه‌خوانی است، غیر از موعظه است، غیر از سخن‌خوانی و سخن‌رانی است. آیا اخلاق مبدأ علمی دارد یا نه؟ مبادی علمیش کجاست؟ جاودانه است یا نه؟ نظیر رسوم و آداب و سنن ملّی است که تاریخ مصرفش گذشته باشد و هر ملّتی برای خودش یک اخلاق خاصی داشته باشد؟ یا اخلاق یک امر جاوید است؟ ابدی و ازلی است یا نِسبی؟  مبادا کسی خیال کند فن اخلاق در حد رسائل و مکاسب است. خیلی دشوارتر از این‌هاست؛ بررسی شئون است. باید ثابت شود روح وجود دارد و روح مجرّد است و غرب و شرق ندارد تا شما بتوانید یک مطلبی منزّه از شرق و غرب ثابت کنید. 🍃 در جمع طلاب ♦️ @ejtehad_jame
✅ رهبر معظم انقلاب (حفظه الله): [طلبگی کاری است که] هیچ کاری جایگزین آن نیست. طلبگی از همه‌ تخصص‌های موجود تأثیرش بیشتر است. (25/02/1395) @ejtehad_jame
🔰پرسش یکی از مخاطبین کانال ✅سلام استاد همان طور که مستحضرید،مدتی است که به نظر میرسد به جنبه های مختلف شخصیت امام موسی صدر در قالب همایشهای متعدد،چاپ کتاب و ... بیش از پیش پرداخته میشود.در این میان،بعضی از شخصیت ها فرهنگی و سیاسی کشور(بعضا با مواضع سیاسی کاملا مختلف)از این جریان حمایت میکنند و در ترویج اندیشه های ایشان می کوشند. با توجه به چنین فضایی،چند پرسش خدمتتون داشتم: ارزیابی شما از اندیشه ی سیاسی و برنامه مبارزاتی امام موسی صدر چیست؟ آیا میتوان ایشان را مروج «اسلام رحمانی» دانست؟ آیا در مولفه های اندیشه و برنامه مبارزاتی ایشان با استبداد و استعمار،می توان تضاد و اختلافی مبنایی با اندیشه و عملکرد سیاسی امام رحمه الله و همفکران ایشان پیدا کرد؟ انگیزه ی جریان مروج ایشان را چگونه ارزیابی میکنید؟ وضعیت سیاسی و فرهنگی امروز کشور،چقدر نیاز به بازخوانی اندیشه های ایشان را دارد؟آیا ضرورتی را احساس میکنید؟ آیا میتوان شخصیت سیاسی و دینی ایشان را ادامه شخصیت سید جمال الدین اسد آبادی دانست؟ ✅جواب : نجفی: با سلام و تشکر از شما بابت تقریبا ده پرسشی که در قالب این یک سوال آورده اید ۰ بیشتر مطالب شما حدس و نظر است و میتواند تا حدودی درست و تا حدی قابل نقد باشد ؛ این مهم بسته به زاویه دید و اصول فکری و مبانی شما دارد۰ به هر حال شناخت امام موسی صدر و روش ایشان بخصوص در جامعه متکثر لبنان قابل تحقیق و تامل است ۰ ایشان ابتکارات زیاد و به دنبال آن موفقیت هایی مهم داشته است و به نظرم اگر بخواهیم عنوانی برای حرکت ایشان در نظر بگیریم "اصلاح اجتماعی" نام مناسبی باشد ۰ از این زاویه تلاش و زحمات آن بزرگوار برای تطبیق با بزرگانی مثل امام خمینی دارای دو تفاوت است : 🔴 اول حرکت امام در قالب بیداری اسلامی و در ابعاد مختلف واز جمله سیاسی قرار می گیرد و امام را میتوان با عنوان " مصلح سیاسی" یاد نمود ؛ و این در حالی است که از مرحوم موسی صدر بیشتر با عنوان "مصلح اجتماعی" میتوانیم یاد کنیم۰ 🔵 دومین تفاوت عمده به تفاوت محیطی و شرایط جغرافیایی و جمعیتی و تاریخی ایران با لبنان مربوط است ۰ اکثریت شیعه در لبنان غیر از ملیتی با هویتی شیعی است ۰ ایران در پنج قرن اخیر ، تشیع را در مرکز هویت ملی خود دارد و این در حالی است که در لبنان شیعیان در این نقطه مرکزی و سیاسی درجه اول قرار ندارند و تبدیل این اکثریت شیعه به یک هویت بزرگ و تاثیرگذار آرزوی آن فقید سعید بزرگوار بود ۰ از همین زاویه تفاوت ایشان با سید جمال الدین هم آشکار میشود چرا که حوزه عمل سید صدر ببشتر در لبنان و سید جمال الدین بیشتر در حوزه امپراطوری عثمانی قابل پیگیری است ۰ ♦️موفق باشید (نقل از کانال دکتر موسی نجفی) @ejtehad_jame
🔴 توصیه رهبری درباره «بیانیه گام دوم» در جلسه‌ای خصوصی ⬅️آیت‌الله شب‌زنده‌دار صبح امروز در جلسه درس خارج فقه با اشاره به دیدار اخیرش با رهبر انقلاب روایتی از آنچه ایشان درباره «بیانیه گام دوم انقلاب» گفته بودند را نقل کرده است: 🔹ایشان فرمودند که من روی این بیانیه خیلی زحمت کشیدم و فرمودند من بنای بر این ندارم که اگر چیزی نوشتم یا مطلبی می‌گویم از دیگران درخواست کنم که روی آن کار کنند ولی راجع به این می‌گویم این کار را بکنند. این درخواست و مطالبه را ایشان دارند. 🔹من دیروز در مشهد به طلاب عرض کردم که این بیانیه را مثل کتب درسی به مباحثه بگذارید و بعد در راه نشر و تبیین و پیاده‌سازی آن تلاش کنید. خود ما هم هر روز یک بخشی از بیانیه را همین‌جا قرائت خواهیم کرد. @ejtehad_jame