eitaa logo
اخبات
117 دنبال‌کننده
683 عکس
318 ویدیو
16 فایل
در آپارات با همین آیدی هستیم.
مشاهده در ایتا
دانلود
تماشا و طرفداری فوتبال، محتویات کدام ظرف انسان است؟! دیشب داشتم کاری را برای یکی از دوستان انقلابی‌ام انجام می‌دادم. ایران-قطر که نیمه دومش حساس شد، کار را رها کردم و رفتم برای تماشای فوتبال. بعد از بازی که وقتم را گرفت و ۵۰ دقیقه از کاری که داشتم برای دوستم انجام می‌دادم عقب ماندم، از خودم پرسیدم چرا رفتم فوتبال را با هیجان دیدم؟ در نگاه اول، این‌طور توجیه کردم که خب، چون پیروزی در این بازی باعث شادی مردم و ثبات وضعیت جامعه می‌شد، برایم مهم بود. اما خودم به خوبی می‌دانستم که اگر واقعا این دغدغه را داشتم، می‌توانستم کارم را انجام دهم و صرفا نتیجه بازی را بعدا چک کنم.(بر فرض اینکه واقعا نتیجه فوتبال بر جامعه اثر ویژه دارد). بعد، شلاق‌های وجدان را پذیرفتم که قبول؛ من علاقه شخصی به فوتبال داشتم که با هیجان رفتم و بازی را دیدم و به‌خاطر شادی یا غم جامعه نبود؛ اما مگر این بیشتر از یک سرگرمی ساده بود؟ یعنی اشتباه کردم و مشغول باطل شدم؟ یادم آمد که یکی از دوستان طلبه گفته بود که امام صادق علیه‌السلام فرموده‌اند که کارها و نیازهای انسان، مانند کاسه‌ای است که هیچ‌گاه خالی نمی‌شود؛ یا از حق پر می‌شود و اگر از حق پُر نشد، قطعا از باطل پر خواهد شد. پس هر کاری، از جمله این تماشای فوتبال، یا حق است و یا باطل. اگر براساس یک دغدغه حقانی و در راه خدا نیست، قطعا باطل است؛ ندارد. حالا من برای چه وقتی را که می‌توانستم برای انجام یک پروژه در راه حق و کمک به دوستم صرف کنم، صرف تماشای فوتبال کردم؟! برای حق و خدا بود؟ نه. وقتی برای حق نبود، پس قطعا برای باطل بود. چرا ما مذهبی‌ها برای طرفداری‌مان از فوتبال توجیه می‌آوریم و می‌گوییم دنبال شادی مردمیم؟! چون با خودمان تعارف داریم و عبادات ما سبب ما شده؛ نمی‌خواهیم قبول کنیم که به آن فوتبالیستی که زنش را بی‌حجاب در اینستاگرام عرضه می‌کند، علاقه داریم. نمی‌خواهیم قبول کنیم که وقت‌مان را تلفِ تماشای فوتبال کردیم. پس این غفلت‌ها را برای خود این‌طور زینت می‌دهیم که ما برای این که نتیجه بازی سبب شادی یا غم مردم می‌شد، بازی را تماشا کردیم. خب بر فرض محال که این فرضیه درست باشد، سوال این است که تماشای بازی مگر تاثیری در نتیجه داشت که نشستی ۹۰ دقیقه بازی را با هیجان دیدی؟! این غیر از غفلت و وقت تلف کردن بود؟! خلاصه این‌که ما مثل بچه‌هایی هستیم که به حمام رفته و به آب‌بازی مشغول شدند اما از شامپو و صابون استفاده نکردند. وقتی از حمام بیرون آمدند، چون فکر کردند حمام رفتند، احساس تمیزی می‌کنند و به نظافت خود مغرور شدند. هیئت‌رفتن‌ها و روزه و نمازهای ما، باعث تکبر ما شده؛ نمی‌خواهیم قبول کنیم که به‌خاطر علاقه به آن فوتبالیست‌ها و دریبل و گل‌های‌شان دوست‌شان داریم؛ کسانی که هر ماه پارتی می‌روند و جوان‌های جامعه را با تبلیغ بی‌غیرتی خود به فنا کشانده‌اند. پ‌ن: فرضیه «نتیجه بازی در خوشحالی و غم جامعه اثر دارد» را در این نمونه بررسی کنید تا ببینید که جامعه ایران پس از چند روز، کلا همه این بازی‌ها را فراموش کرده است. @majkarimi