دل تنها نردبانے است ڪه آدمی را
به آسمان میرساند و تنها وسیله ایست
که خدارادر مے یابد...
#شهید_چمران
کانال رمان دوم مــا در ایتـــــا👇
🍂 @elahestory 🍂
https://eitaa.com/joinchat/3287613497C09702d10a2
🍂 الهه 🍂
#پارتِقبلی👆👆👆👆 💞❣💞❣💞 💞❣💞❣ 💞❣💞 💞❣ 💞 #الهه(رمان انلاین بر اساس واقعیت) #پارت431 #نویسنده_سیین_باقری
#پارتِقبلی👆👆👆👆
💞❣💞❣💞
💞❣💞❣
💞❣💞
💞❣
💞
#الهه(رمان انلاین بر اساس واقعیت)
#پارت432
#نویسنده_سیین_باقری
استرس افتاد تو جونم بعد از خبر فوت پدربزرگ خان همیشه منتظر یه واکنش و خبر بد بودم
_با ایلزاد مشکلی نداری؟
نگاهمو دوختم به انگشت شصتم و جواب دادم
_چه مشکلی؟
عصبی بود ولی نمتونستم بفهمم از چی
_با بودنش با اومدنش با وجودش د آخه دختر خوب کی بهت گفت برگردی اون جهنم چرا به داداشت اعتماد نکردی اصلا مامان چرا فراریش دادی؟
_مادر من اومدم ثواب کنم
_تو چرا برگشتی الهه تو خونه ام ازت پرسیدم جواب ندادی
مامان دخالت کرد
_میگه عکس دیده از مهدی با یه دختر که نمیدونه کیه
قلبم تپش گرفت نگاهم رفت سمت اتاقی که راضیه توش خواب بود
_بهم گفت سیاه کمر بودیم بهم گفت فقط نمیفهمم کی براش فرستاده که اگه بفهمم به ولای علی ازش نمیگذرم
اومد جلوی پام روی زمین زانو زد
_بگو بهم بدونم کی برات عکسی داده که میتونم قسم بخورم چیزی که تو برداشت کردی نبود د آخه مهدی نابود شد سر تو زندگیشو بیخیال شد
_نمیگه بهمون ما خیلی ازش پرسیدیم
میدونستم مامان به نتیجه نرسیده وگرنه آدمی نبود که بخواد آبرو داری کنه
_از عقیله هم پرسیدم نگفت یعنی نمیدونست فقط گفت قبل از عید مریم رفته دیدن مهدی تهران بودن
_پس هرکی عکس داده به این تهران بوده
عامر خان جو رو متشنج دید
_احسان دونستن این موضوع چه کمکی میکنه به وضعیت الان الهه؟
_دشمنمو که میتونم بشناسم عامر خان
_کدورت جدید پیش میاد
_چه کدورتی عامر از چی خبر داری؟
_از چیزی خبر ندارم ولی احساس خوبی هم ندارم
صدای کشیده شدن دسته ی در اتاق راضیه نگاهمونو به اون سمت چرخوند
راضیه با وضع پریشون و نامرتب اومد بیرون چشمهاش قرمز شده بود دستاش میلرزید احسان خیز برداشت سمتش دستشو گرفت
_خوبی؟ چت شده؟
راضیه بی توجه به احسان اومد جلوتر کنار مامان نشست با صدای بم و خش دار گفت
_اونیکه عکس فرستاده برای الهه .. مَ .. من بودم خاله
کاش هیچوقت نگفته بود اگه نگفته بود من لو نمیدادم
#رفتن_به_پارت_اول👇
https://eitaa.com/elahestory/135
⛔️ #کپی_حرام_و_پیگرد_قانونی_دارد ⛔️
رمان همخونه ای و ازدواج اجباری #پیشنهاد_جدید👇
http://eitaa.com/joinchat/900726793C72e4b375b3
💞
💞❣
💞❣💞
💞❣💞❣
💞❣💞❣💞
[♥🏢]
⊹أنا حقًا لا أعرف مآذا تعنے أحبك
⊹من معنای دوستت دارم را نمےدانم!🥺🍃
⊹اعتقد أنها تعنے لا تتركنے هنا وحيدًا
⊹فقط مےدانم كه يعنے مرا اينجا تنها رها مكن!🤭🌸
کانال رمان دوم مــا در ایتـــــا👇
🍂 @elahestory 🍂
https://eitaa.com/joinchat/3287613497C09702d10a2
🍂 الهه 🍂
#پارتِقبلی👆👆👆👆 💞❣💞❣💞 💞❣💞❣ 💞❣💞 💞❣ 💞 #الهه(رمان انلاین بر اساس واقعیت) #پارت432 #نویسنده_سیین_باقری
#پارتِقبلی👆👆👆👆
💞❣💞❣💞
💞❣💞❣
💞❣💞
💞❣
💞
#الهه(رمان انلاین بر اساس واقعیت)
#پارت433
#نویسنده_سیین_باقری
صدای هیین مامان همزمان شد با قدمهای بلند احسان سمت راضیه عامر خان موقعیت رو خطرناک دید بلند شد تا جلوی احسان رو بگیره ولی زور احسان بیشتر بود بازوی راضیه رو گرفت و از روی مبل بلندش کرد
_تو چه غلطی کردی؟
مامان بازی احسانو کشید
_ولش کن ولش کن چیکار میکنی احسان حواست هست؟
حواسش نبود دوباره غرید
_میگم چه غلطی کردی تو که بیس چاری ور دل من بودی کی وقت کردی عکس رد و بدل کنی؟
راضیه دست احسانو پس زد اشکای رو گونه اش رو پاک کرد
_من مریم رو نمیشناختم دلمم سوخته بود برای الهه قبل عیدی که الهه هنوز شیراز بود مامان برام زنگ زد گفت ..
بغض با صدا ترکید و به هق هق افتاد بلند شدم رفتم سمت آشپزخونه تا آب بیارم براش ولی صداشو میشنیدم
_گفت به الهه بگو خودتو معطل کی کردی اینکه پی .. پی عشق و حاله بخدا احسان من نمیدونستم اون دختر خواهر مهدی هست نمیدونستم
تا رسیدم راضیه نشسته بود و سرشو بین دستاش گرفته بود اشک میریخت رفتم کنارش نشستم لیوان آبو به لباش نزدیک کردم
_نمیخورم
_یعنی خاک برسرمن که زنمم حرفشو بهم نمیزنه میره هرکاری خواست میکنه بعد گندش که در اومد من با خبر میشم
احسان میزد تو سر خودش مامان شوکه نگاهش میکرد
راضیه نشست کنار احسان التماس کرد
_باور کن من نمیدونستم میترسیدم بهت بگم دعوام کنی اونموقع گفتی با مامانت در ارتباط نباش نمیتونستم احسان
دست احسانو گرفت روی صورتش و بدون خجالت بوسید
عامر خان پرسید
_سهیلا خانم ...
مامان نذاشت حرفشو تموم کنه گفت
_میدونه مریم خواهر مهدی بوده
_نمیدونستم مامان چنین قصدهایی داره به خدا نمیدونستم
از ته قلب راضیه رو باور داشتم میدونستم خواسته دلسوزی کنه ولی زندگی منو کن فیکون کرده بود شاید سرنوشتم همین بود شاید باید چنین اتفاقایی میوفتاد
_از چی ناراحتین؟
احسان با شتاب گردن کشید سمتم
_یعنی چی؟
_شاید سرنوشت من همین باشه من ناراحت نیستم شما هم نباشید
_چی میگی دختر دل برادرزاده ام خون شد میگی من راضیم؟
_برادر زاده ی شما هم سرنوشتش شبیه عامرخان خواهد بود
مامان دلش سوخت
_دور از جون ایلزاد
_دور از جونش ولی من حرفم سر سکوتشه چرا یه کلمه از نقشتون به من نگفتین؟
احسان سرشو انداخت پایین
_الانم به سرنوشتم راضیم مامان این گندو هم نزنید بدتر گندش در میاد
بلند شدم با قدمهای سست رفتم سمت اتاقم
#رفتن_به_پارت_اول👇
https://eitaa.com/elahestory/135
⛔️ #کپی_حرام_و_پیگرد_قانونی_دارد ⛔️
رمان همخونه ای و ازدواج اجباری #پیشنهاد_جدید👇
http://eitaa.com/joinchat/900726793C72e4b375b3
💞
💞❣
💞❣💞
💞❣💞❣
💞❣💞❣💞
#یڪروایتعاشقانہ💍
خواستگارها آمده و نیامده
پرس و جو مےکردم
کہ اهل نماز و روزه هستند یا نہ
باقے مسائل برایم مهم نبود☺️
حمید هم مثل بقیہ
اصلا برایم مهم نبود کہ
خانہ دارد یا نہ
وضع زندگیش چطور است
اینها معیار اصـلیم نبود
شڪرخدا حمید از نظر دین و ایمان
کم نداشت و این خصوصیتش مرا
بہ ازدواج با او دلگرم مےکرد♥️
حمید هم بہ گفتہ خودش حجاب
و عفت من را دیده بود
و بہ اعتقادم درباره امام
و ولایت فقیہ و انقلاب
اطمینان پیدا ڪرده بود
در تصمیمش براے ازدواج
مصمم تر شده بود🍃
#روایتے_از_همسرِ↓
شهید حمید ایرانمنش
رمان همخونه ای و ازدواج اجباری #پیشنهاد_جدید👇
http://eitaa.com/joinchat/900726793C72e4b375b3
.🤍🌸. . .
.
.
| #تلنگر⚡️
✍ اُمُّل بودن جسارت میخواد...
اینکه وسط یه عده بی نماز، نماز بخونی!!
اینکه وسط یه عده بی حجاب تو گرمای تابستون حجاب داشته باشی!!
اینکه حد و حدود محرم و نامحرم و رعایت کنی!!⛔️
اينکه تو فاطميه #مشکى بپوشى و
مردم عروسى بگيرن!!🎊
اينکه به جاى آهنگ و ترانه، قرآن گوش کنى!!🔇
ناراحت نباش خواهر و برادرم، دوره آخر #الزمان است،
به خودت افتخار کن،🌸
تو خاصی..✨
تو فرزند زهرايى..😇
تو #شيعه على هستى..
تو منتظر #فرجى..🌷
تو گريه کن حسينى نه اُمُّل💔
بگذار تمام دنیا بد و بیراهه بگویند!!
به خودت...
به محاسنت..☘
به #چادرت..
به #عزاداریت..
به سیاه بودنش..⚫️
می ارزد به یک لبخند رضایت #مهدی فاطمه س..
با افتخار قدم بزن!!..🌹
کانال رمان دوم مــا در ایتـــــا👇
🍂 @elahestory 🍂
https://eitaa.com/joinchat/3287613497C09702d10a2
#تلنگرانه
ریه هایِ شهر به شدت
گرفتار ویروسِ گناه است..!
اهل پروا
دچار تنگی نفس شده اند
هیچ کس از ابتلا در امان نیست😔
ماسکِ #تقوا بزنیم
تا آمار روزانه #گنـــــاه بالاتر نرود❌
رمان همخونه ای و ازدواج اجباری #پیشنهاد_جدید👇
http://eitaa.com/joinchat/900726793C72e4b375b3
♥️ #امام_صادق عليهالسلام فرمودند:
🌴 كونوا مِنَ السّابِقينَ بِالخَيراتِ، وكونوا وَرِقاً لا شَوكَ فيهِ؛
🍃 از پيشى گيرندگان در كارهاى خير باشيد، و گل بىخار باشيد.
📖 مستدرکالوسائل، ج 12، ص241
رمان همخونه ای و ازدواج اجباری #پیشنهاد_جدید👇
http://eitaa.com/joinchat/900726793C72e4b375b3
(💛•🖐🏻)
بسم الربِّ الشُّهدا
قشنگترینسرگردونی؟
هیمیونگلزارشهدابگردی
دنبالِرفقایِشهیدت🚶🏻♀:)"
#شهیدانه
رمان همخونه ای و ازدواج اجباری #پیشنهاد_جدید👇
http://eitaa.com/joinchat/900726793C72e4b375b3
#تلنگـــر☘
😔با دلخورى به خدا گفتم :
درب آرزوهایم🚪 را قفل کردى🔐
و کلید را هم
پیش خودت نگه داشتى🗝⁉️
لبخندى زد 😊
و جواب داد🍃
همه عشقم این است😍
👈 که به هواى این #کلید..
هم که شده گاهی..
به من سر مى زنی‼️
🌱♥️🌸خدایا دوستت دارم🌸♥️🌱
رمان همخونه ای و ازدواج اجباری #پیشنهاد_جدید👇
http://eitaa.com/joinchat/900726793C72e4b375b3