🍂 الهه 🍂
#پارتِقبلی👆👆👆👆 💞❣💞❣💞 💞❣💞❣ 💞❣💞 💞❣ 💞 #الهه #پارت132 #نویسنده_سیین_باقری بابابزرگ بی رحم جواب داد
#پارتِقبلی👆👆👆👆
💞❣💞❣💞
💞❣💞❣
💞❣💞
💞❣
💞
#الهه
#پارت133
#نویسنده_سیین_باقری
_من با الهه حرف دارم
پدر بزرگ اعتراض کرد
_نامحرمته چی میخوای بهش بگی
مهدی بلند شد قد علم کرد تو جمع
_نامحرمه و دختر عممه تا دیروز باهاش حرف زدم الان خبطه و خطا؟
احسان دخالت کرد
_بله الان خبطه و خطا
در دل نالیدم از این بی رحم برادر
_از بزرگترت اجازه گرفتم
احسان تازه آروم شده دوباره خشمگین حمله ور شد سمت مهدی یقشو تو دست گرفت
_زورم به دایی نمیرسه توعه جوجه رو میتونم بشونم سرجات
دایی پوزخندی زد
_زورت به منکه نمیرسه به نوکر دم خونمم نمیرسه پسر نادر
احسان انگار کم آوورد که زد زیر میز و محتویاتشو پرت کرد وسط هال و جیغ خاله سهیلا رو در آوورد و نفرین مامانو به جون خرید
بسه دایی پسر نادر پسر نادر راه انداختی تا اینجا اگه حرمتتو داشتم محض خاطر مادرم بوده
گردنم از مو باریک تره جلوی شما نه تا وقتی که تیشه طرف خودت بزنی و از مهلکه واسه منفعت خودت استفاده کنی
اگه من صابون صور پدربزرگ سیاه کمریو به تنم زدم شماهم بوی تجدید فراش به مشامت خورده
هین کشیدن جمع همراه شد با سیلی که دایی کوبید سمت چپ صورت احسان و پرت کرد هیکل لاغرشو به سمت مخالف
نگاهم به زن دایی بود که چادر کشید به صورتش و اروم اروم شونه هاش لرزید
نگاهم به خاله سهیلا بود که ابرویی پیروزمنداته بالا انداخت
نگاهم به رضا بود که نگران نگاهم میکرد
نگاهم به مامان مهری بود که موی سر پریشون میکرد و پدربزرگی که کمر راست کرد و جمع رو ترک کرد
محمد مهدی رو به روم ایستاد
بلند شو
مردد نگاهش کردم
گفتم بلند شو
بلند نشده احسان غرید بتمرگ تو جات
دایی محسن دخالت کرد
_سیلی دومو سمت مخالفت بزنم؟
احسان انگشت اشارشو تهدید وار اوورد تو صورت دایی چندبار لباشو باز و بسته کرد و حرف نزده دوید سمت بیرون
دایی پوزخند زنون تو جاش نشست
مهدی دوباره گفت
بلند شو
#رفتن_به_پارت_اول👇
https://eitaa.com/elahestory/135
#کپی_حرام_و_پیگرد_قانونی_دارد⛔️⛔️⛔️
کانالهاۍمــا در ایتـــــا👇
🎭 @fotoactor 🎭
🍂 @elahestory 🍂
💑 @khateratezanane 💑
💞
💞❣
💞❣💞
💞❣💞❣
💞❣💞❣💞
••🍃📸••
اربعیــن گذشت!
حالا ڪمڪم،
تمـامِ خستـهگان آرام میگیرند،
جز بانوے خستهاے 💔
ڪه دیگر
رمقے برایش نمانده…
وسَلامٌعَلَیقَلبِزَینَبِالصَّبور...🌱
کانالهاۍمــا در ایتـــــا👇
🎭 @fotoactor 🎭
🍂 @elahestory 🍂
💑 @khateratezanane 💑
#شهیداݩہ
دنبآلـ اسمُ رسم نبآشـ رفیق
گمنآمـ بودنـ قشنگ ترھ :)
خدآیآ تَھ دآستآن زندگیمونُ شھآدتـ قرآر بدهد
کانالهاۍمــا در ایتـــــا👇
🎭 @fotoactor 🎭
🍂 @elahestory 🍂
💑 @khateratezanane 💑
#تلنگــــــــــــر...
{ رَأسُ السُّخفِ العُنفُ ... }
اوج سبُک مغزى ، خشونت است !
👤 مولا علی (ع)
📚 غررالحكم حدیث ۵۲۴۰
کانالهاۍمــا در ایتـــــا👇
🎭 @fotoactor 🎭
🍂 @elahestory 🍂
💑 @khateratezanane 💑
∞دلت ڪه گرفت
با رفیقے درد و دل ڪن
⇜ڪه آسمانی باشد♥️Γ
این زمینیـها
در ڪارِ خود مانده اند
#رفیق_شهید
کانالهاۍمــا در ایتـــــا👇
🎭 @fotoactor 🎭
🍂 @elahestory 🍂
💑 @khateratezanane 💑
🍂 الهه 🍂
#پارتِقبلی👆👆👆👆 💞❣💞❣💞 💞❣💞❣ 💞❣💞 💞❣ 💞 #الهه #پارت133 #نویسنده_سیین_باقری _من با الهه حرف دارم پدر
#پارتِقبلی👆👆👆👆
💞❣💞❣💞
💞❣💞❣
💞❣💞
💞❣
💞
#الهه
#پارت134
#نویسنده_سیین_باقری
جرات به خرج دادم و از صندلی کنده شدم پشت سر محمد مهدی و نگاهای سنگین بقیه رفتم تو حیاط و سرجای همیشگی کنار تاب معروف
دستامو توی هم پیچوندم و زل زدم به انگشتای پام که جوراب مشکی سفیدی حجابش شده بود
سرمای هوا فرصت فکر کردن رو ازم گرفته بود و منتظر بودم تا مهدی چیزی بگه
ببینید الهه خانم نه من جوون ۱۸ ساله و خام هستم نه شما دخترای امروزی لوس و بی در پیکر
هم من یه چیزایی از عفت و حیا میفهمم هم شما
هم من میدونم تو این چند وقته گناه کردم هم شما
صداشو آوورد پایین و ادامه داد
هم من میدونم درگیرم به شما هم هم هم ...
کلافه دستی تکون داد و گفت
چرا مخالفت زبانیتونو بیان نمیکنید؟
زل زدن محمد مهدی توی صورتم رو حتی با نگاهایی که به زمین بود رو میتونستم تشخیص بدم
با صدای مطمئنی جواب دادم
_میترسم
و نگاهمو کشوندم به محمد مهدی که چشم بسته بود و دستاشو مشت کرده بود تا فرود نیاد به صورتم
پشت کرد بهم و بدون هیچ حرفی قدم برداشت که ناامید ازم بره
_من میترسم مهدی از اینکه مامانم دوباره اسیر انتقام بشه
میترسم از اینکه دوباره گریه های شبشو ببینم
تحمل میکنم محمد مهدی شاید خواست خدا هم این باشه که چشمم تورو دیده باشه و فرصت نشده باشه تو دلم احساست کنم
خبط و خطاش پای کسایی که سهل انگاری کردن ولی من هم درگیر بودم
محمدمهدی دور تر و دور تر میشد و من شکسته تر و شکسته تر
سرمای هوا برام بی اهمیت بود روی دوزانو خوردم زمین و برگهای خشک شده ی درخت بلوط و سرو رو جمع کردم و دوستی ریختم روی سرم و برای عشقی که کنج دلم پرورانده بودم عزاداری کردم
چند دقیقه ای اونجا بودم که صدای احسان رو از پشت سرم شنیدم
تاکی میخوای شیون کنی؟
نگاه نکردم
صدای رضا رو شنیدم
_مهدی رفت
جوابی ندادم صدای پایی رو شنیدم که اومد رو به روم ایستاد و از شلوار خاکستری رنگش فهمیدم رضاست نشست رو به روم و برادرانه گفت
_عشق ممنوع شده توی این عمارت دختر خاله
#رفتن_به_پارت_اول👇
https://eitaa.com/elahestory/135
#کپی_حرام_و_پیگرد_قانونی_دارد⛔️⛔️⛔️
کانالهاۍمــا در ایتـــــا👇
🎭 @fotoactor 🎭
🍂 @elahestory 🍂
💑 @khateratezanane 💑
💞
💞❣
💞❣💞
💞❣💞❣
💞❣💞❣💞
•••🕊•••
#ذوالفقار_سید_علے🌸
💛💚♥️
💔حاج قاسم اثبات کرد خطاست که بعضی ها میگویند:
از دل برود هر آنکه از دیده برفت.♥️🍃
•
•
#سردار
#سرداردلها
#دلتنگ_حاج_قاسم
#مکتب_حاج_قاسم
#حاج_قاسم_سلیمانی🇮🇷
کانالهاۍمــا در ایتـــــا👇
🎭 @fotoactor 🎭
🍂 @elahestory 🍂
💑 @khateratezanane 💑
[🍁☕]
محبوبِمن!
وعمراگربہپایعشقِشما
صرفنشود...،
پسبہچہدردمیخورد...؟!
#انتحیاتے💜
کانالهاۍمــا در ایتـــــا👇
🎭 @fotoactor 🎭
🍂 @elahestory 🍂
💑 @khateratezanane 💑
⊰•⏰°🏕•⊱
#حس_خوب
.
[ ♥️•فَقَدْكَبُرَفيجَنْبِرَجآئِكَاَمَلي•♥️ ]
«همانا از سر اميد به تو
آرزويم بزرگ استـــ....»
*خدایاماروتوخیلۍحسابڪردیم♡
کانالهاۍمــا در ایتـــــا👇
🎭 @fotoactor 🎭
🍂 @elahestory 🍂
💑 @khateratezanane 💑
#چادرانھ🧕🏻🕊
بستـہامعـھدکهدرراهشهیداݩباشـم
چادࢪمشڪیمن،رنـگشــٓـهادتدارد ...♡
#ࢪیحآنھخلقت🌱
کانالهاۍمــا در ایتـــــا👇
🎭 @fotoactor 🎭
🍂 @elahestory 🍂
💑 @khateratezanane 💑
•💛🔅•
#خداگرافی
«قـَد نَرےٰ تَقَلُّبــــَ وَجهِڬ فِے السَّماء»
وقتے ڪه دلتـــ تنگ میشه|
بهآسموننگـاهڪن🌃
مننگاهاےتـوروبه👀
طرفـــ آسمون مےبینم☝️🏻
کانالهاۍمــا در ایتـــــا👇
🎭 @fotoactor 🎭
🍂 @elahestory 🍂
💑 @khateratezanane 💑