[برای روشنتر شدن و واضحتر شدن مورد پنچم (در مطلب بالایی👆) که بعبارة أخریِ آن، میباشد، به این شواهد دقت کنید.
در حالی که] واقعیت دیگری که در برقراری تعامل با کتابهای رجالی مواجهیم #کمبود_اطلاعات است.
یعنی نمونههای فراوانی در کتب حدیثی داریم که راوی در میراث حدیثی شیعه دارای روایات فراوانی است، ولی در کتب رجالی اطلاعاتی از او در دست نیست. مثال:
1⃣ #احمدبن_محمدبن_حسنبن_ولید، استاد حدیث #شیخ_مفید است و شیخ مفید ریزهخوار حدیثی ایشان است و استاد حدیثیِ وی[احمدبن محمدبن حسن بن ولید]، #محمدبن_حسنبن_احمدبن_ولید است
محمدبن حسنبن احمدبن ولید، استاد #شیخ_صدوق است و قوام علمی #حوزۀ_حدیثی_قم در یک مقطع تاریخ به #ابنولید است
پس میبینید احمدبن محمدبن حسنبن ولید از دو استوانه حدیث، از یکی حدیث اخذ کرده [پدرش، محمدبن حسنبن ولید] و به دیگری حدیث درس داده [یعنی ، شیخ مفید] است.
چنین آدمی چه شخصیتی باید باشد؟ یعنی شیخ مفید که استوانه #بغداد است شاگرد حدیثی احمدبن محمدبن حسنبن ولید میشود و طبیعتا استاد وی پایه رفیعی از علم و وثاقت باید داشته باشد. ولی میبینیم که در مورد ایشان در هیچ یک از کتب رجالی اطلاعاتی نیامده
استممکن است گفته شود وثاقت ایشان بر همگان روشن بوده است ولی آیا وثاقت شیخ صدوق و شیخ مفید مثل روز روشن نبود؟ چرا در کتب رجالی باز توثیق شدهاند؟ ولی چرا اثری از احمدبن محمدبن حسنبن ولید در کتب رجالی شیعه نیست؟ راویان فراوانی داریم که روایات بسیاری دارند اما در #کتب_رجالی_اولیه اصلا مدخل نشدهاند حتى اغلب #منابع_ثانویه_رجالی شیعه هم مثل خلاصه علامه حلی و رجال ابنداوود، مدخلی از آنها ندارند زیرا در منابع نخستین مدخل نشدهاند. 2⃣در کتاب کافی ۴۴۷ بار اسم از #اسماعیلبن_محمد شده ولی در شش کتاب رجال اصلی (منابع نخستین رجالی عبارتنداز [که مفصلا بحث در موردشان خواهد شد إن شاء الله الرحمان] : #رجال_نجاشی، #فهرست_شیخ_طوسی، #رجال_شیخ_طوسی، #رجال_ابن_غضائری، #رجال_کشی و #رجال_برقی) ، نشانی از محمدبن اسماعیل نیست. فقط گفتهاند: كنیه محمدبن اسماعيل #ابوالحسن_نیشابوری است و #بندفر صدایش میکردهاند که این اطلاعات در فرایند #اعتبارسنجی_رجالی ارزشی ندارند. #کمبود_اطلاعات تأثیرگذار در شناخت راویان یک واقعیت عینی است. آیا باید خط بطلان روی تمام ۴۴۷ حدیث محمدبن اسماعیل یا حدود ۵۰۰ روایت احمدبن محمدبن حسنبن ولید و خیلی از راویان دیگر بکشیم؟ 👈 در تحقیقی به این نتیجه رسیدیم که تقریبا اگر کل راویان کتب اربعه و وسائلالشيعه را جمع کنیم، فقط پیرامون ۲۳٪ راویان این مجموعه، در کتابهای رجالی اطلاعات وجود دارد. یعنی از بیش از ۷۵٪ راویان -که برخی از آنها هم پر روایت اند- اطلاعات نداریم ⁉️❗️❗️ برگرفته از جزوء #دانش_رجال (با کمی جابجایی) 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/Elal_alhadith https://t.me/Elal_alhadith2
#چالشهای_پیشروی_حدیث
۸. ناآشنایی با حوزههای حدیثی شیعه و کارکردهای ایجابی و سلبی هر حوزۂ حدیثی و چگونگی ارتباط حوزهها با یکدیگر
🔰از آن رو که ابزار امام [علیهالسلام] در نشر #فرهنگ_شیعی در شهرهایی چون #کوفه، #بغداد و #قم، شیعیان ساکن در آنها بودند، باید دانست و شناخت که امتیازات و اختصاصات هر حوزه در قیاس با دیگر حوزهها چهها بوده است؟❓ (برای تعریف حوزۂ حدیثی بنگرید به: «مکتب حدیثی شیعه در کوفه» -تا پایان قرن سوم هجری-سعید شفیعی)
برای نمونه باید کاوید و پرسید چرا بیشینۂ احادیث ما از امام باقر و امام صادق علیهماالسلام از راویان کوفی نقل شده است؟ ❓
چرا مطمئنترین راویان ما کوفیاند؟ ❓
چرا با وجود جریان انحرافی غلوّ و شکلگیری فطحیّه و واقفه، حوزۂ کوفه به حرکت مستقیم خود ادامه داد و این رخدادها نتوانست آن را از پا در آورد؟ ❓
ارتباط حوزه حدیثی کوفه با قم چه بود؟ ❓
ارتباط حوزه قم با بغداد کدام بود؟ ❓
آیا ردپایی از چگونگی نگرش حوزههای حدیثی شیعه به یکدیگر وجود دارد؟ ❓
نخستین نگاشتههای حدیثی شیعه در کدام حوزه حدیثی سامان یافتهاند؟ ❓
و پرسشهای فراوان دیگری از این دست (برای یافتن پاسخ برخی از این پرسشها بنگرید به: [ #مقاله ]«نگاه حوزۂ بغداد به راویان و آرای رجالی مدرسۂ حدیثی قم» ، مجله علوم حدیث، ش۶۵)
اهمیت پاسخ دهی به این پرسشها، آنگاه چند چندان میشود که برخی گمان میکنند سه حوزه حدیثی کوفه، بغداد و قم، جدا از هم و گاهی در برابر هماند❗️پیگیری اثر تخریبی این نوع نگاه بر اعتبارسنجی احادیث شیعه و به ویژه مباحث معرفتی و امامتی، گویا چندان دشوار نباشد
@elal_alhadith