#هنر_و_ادبیات
📚 سیری در قلمرو شعر توحیدی
در این کتاب که با اهتمام استاد محمدعلی مجاهدی سامان یافته است؛ در دوازده بخش، پیشینه شعر توحیدی را به ترتیب تاریخی بررسی کرده و نمونههای گوناگونی را از سرودههای شاعران، ارائه نموده است.
ساحَت موضوعیِ شعر توحیدی بسیار گسترده است و هر یک از سه عنوان اصلی و محوری: «نیایش»، «پرستش» و «ستایش» به لحاظ موضوعی، زیرمجموعههایی دارند که با توحید ذات ربوبی و معرفت الهی مرتبطاند؛ از قبیل: نماز، روزهداری، دعا، شبزندهداری، سحرخیزی، انابه و توبه، اعتکاف، طاعت و بندگی، توکّل، توسّل به حضرات معصومین، برای رسیدن به مقام قرب الهی و متّصف شدن به صفات جمالی و جلالی حضرت حق «عزّ اسمه» و... .
در تدوین این کتاب نکات زیر مد نظر قرار گرفته است:
۱. تبیین جایگاه شعر توحیدی در زبان فارسی و پیشینه مکتوب یازده سدهایِ آن با استناد به منابع متقن تاریخی و ادبی.
۲. ارائه توضیحات لازم درباره اصطلاحات، ترکیبات و واژههای دشوار در پاورقی صفحات.
۳. پرهیز از آوردن شعر شعرای دشوارسرا و در اولویت قرار دادن شعرهایی که تقریباً برای عموم قابل استفادهاند.
۴. تدوین مجموعهای از فاخرترین و نابترین اشعار توحیدی به زبان فارسی برای برطرف کردن خلأ ملموس و محسوسی که از دیرباز در حوزه شعر توحیدی احساس میشد، و نیز تلاش در اعتلا بخشیدن به سطح آگاهی مشتاقان شعر و ادب توحیدی، خصوصاً شاعران آیینیسُرای جوان و ذاکران آلالله.
📒 لینک خرید کتاب
🆔 @elalhabib_ir
#هنر_و_ادبیات
📚 آینۀ بردباری
(سرودههايی از شاعران در وصف امام حسن مجتبی عليهالسلام)
کتاب «آینه بردباری» مجموعهای است از سرودههای شاعران گذشته و معاصر در مناقب و مصائب امامحسنمجتبی(علیهالسلام) که به كوشش عباس مشفق كاشانی و محمود شاهرخی، سامان یافته و در سال ۱۳۷۸ منتشر شده است.
در این کتاب، بیش از ۹۰ قطعه شعر در قالبهای مختلف شعری نظیر قصیده، غزل، مثنوی، ترکیببند، مسمط، مربعترکیب و... گرد هم آمده است. همچنین آثار بیش از ۷۰ شاعر زینتبخش این مجموعه است، شاعران نامداری از جمله: حکیم سنایی غزنوی، عطار نیشابوری، خواجوی کرمانی، فیاض لاهیجی، ملامحسن فیض کاشانی، هلالی جغتایی، صغیر اصفهانی، واعظ قزوینی، ابن حسام خوسفی، وصال شیرازی، محتشم کاشانی، علامه غروی اصفهانی، خوشدل تهرانی، ریاضی یزدی، سیدمحمدحسین شهریار، محمدعلی مردانی، حمید سبزواری، حبیب چایچیان، محمدعلی مجاهدی، سیدعلی موسوی گرمارودی و سیدرضا مؤید.
از آقایان مشفق کاشانی و شاهرخی، آثار دیگری نیز از این دست در مناقب و مصائب حضرات معصومین انتشار یافته است که کتابهای: آینه عصمت، آینه صبر، آینه ایثار، آینه رجاء، از این جمله به شمار میرود.
در بیان اهمیت و ارجمندی چنین مجموعههایی به بیان فرازی از مقدمه همین کتاب بسنده میشود: «از دیرباز تا کنون شیفتگان آن مظهر جمال و مجمع کمال از شاعران و سخنوران زبان به منقبت و ستایش آن سرور گشاده و هر یک به فراخور بضاعت و میزان استطاعت خویش به پیشگاه آن امام همام ارادت خود را عرضه داشته اند. اما این آثار در کتابها و مجموعهها پراکنده و دور از دسترس همگان است. گردآورندگان این مجموعه، بر آن شدند که مقداری از آن آثار را برگزیده در دسترس دوستداران خاندان عصمت و ارادتمندان مقام ولایت قرار دهند... با اذعان بدین حقیقت که آنچه در این مجموعه گرد آمده همه از آثار فاخر و بلیغ و شیوا نیست، اما چون خوانندگان و مخاطبان از صنوف مختلفاند و برخی با فنون بلاغت سروکار ندارند و طالب سخنی قابل درک می باشند بدین جهت از همه دست شعری بهره جسته شده تا آن گروه نیز مطلوب خود را بیابند.»
📒 لینک دریافت نسخۀ الکترونیکی کتاب
🆔 @elalhabib_ir
#هنر_و_ادبیات
💠«شعر کاربردی»
یکی از دغدغههای مهم مداحان انتخاب «شعر» است؛ و اگر مداح، کمی اهل مطالعه شعر و وسواس در انتخاب باشد در پیِ پاسخ به این سؤال مهم است: «این شعر در کدام بخش مداحی به کار میآید؟»
انتخاب شعرهای «کاربردی» و استفاده دقیق و درست از آن، بخشی از دغدغههای مقدس مداح را پاسخ میدهد.
🔹 شعر کاربردی چیست؟
شعر کاربردی، شعری است که از نظر زمان و مکان و موضوع، مقید نیست. مثل این غزل معروف سعدی:
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم
این شعر قابل تأویل و تبیین است؛ یعنی مخاطب «تو» میتواند اشخاص مختلفی باشد؛ میتوان آن را خطاب به امام زمان(عجلاللهتعالیفرجه) خواند؛ یا خطاب به امام حسین(علیهالسلام). میتواند زبان حال ما با ائمه اطهار(علیهمالسلام) باشد؛ یا زبان حال اصحاب امام حسین(علیهالسلام) با ایشان. میبینید که چقدر دایره محتوایی و تأویل این شعر گسترده است! خاصیت شعرهای کاربردی چنین است.
🔸 در واقع مداح براى تقويت اجرا، مىتواند در ميان اشعارى كه اشاره مستقيم به زندگانى اهلبيت(عليهمالسلام) ندارند و حتى به ظاهر ولایی نيستند (يعنى براى اهلبيت سروده نشدهاند) جستوجو نمايد و به نوعى آن را تأويل كند و مطابق نياز خود براى مستمع، تفهیم نماید.
مثلاً اين بيت سعدى را مىتوان از زبان حضرت رقيه(عليهاالسلام) با پدر خواند:
گفته بودم چو بيايى غم دل با تو بگويم
چه بگويم كه غم از دل برود چون تو بيايى!
يا اين بيت حافظ، مىتواند زبان حال مداحان اهلبيت باشد:
دلنشان شد سخنم تا تو قبولش كردى
آرى آرى سخن عشق نشانى دارد!
🔹 راهکار انتخاب شعر کاربردی
۱. لازم است شعر را به دقت بخوانیم؛
۲. بتوانیم از نظر حسی و مفهومی ارتباط ایجاد کنیم؛ یعنی بدانیم شعر چه حسی انتقال میدهد و چه فضایی دارد؟
۳. بر شعر تسلط بیابیم؛ یعنی مفاهیم پنهان شعر را تحلیل کنیم؛ زیباییهای شعر را بهخوبی درک کرده، از آن لذت ببریم. پس از آن میتوانیم درباره انتخاب آن برای اجرا تصمیم بگیریم.
۴. در نهایت بتوانیم به این سؤالات پاسخ بدهیم:
الف) آیا شعر فضایی متناسب با اجرای من دارد؟
ب) چه کلیدواژههایی در شعر هست که میتواند مرا به فضایی که در نظر دارم رهنمون باشد؟
🔸مثلاً در این شعر، کلیدواژههایی است که غربت حضرت مسلم(علیهالسلام) را در ذهن تداعی میکند. فضای شعر هم سراسر غربت و اندوه است. پس این شعر میتواند به عنوان شعر کاربردی اول مجلس انتخاب شود:
بيدل و خسته در اين شهرم و دلدارى نيست
غم دل با كه توان گفت كه غمخوارى نيست
شب به بالين من خسته به غير از غم دوست
ز آشنايان كهن، يار و پرستارى نيست
يارب اين شهر چه شهرىست كه صد يوسف دل
به كلافى بفروشند و خريدارى نيست؟
بهجز از بخت تو و ديدۀ من در غم تو
شب در اين شهر به بالين، سرِ بيدارى نيست!
هماى شيرازى
🔸 حرف آخر
تسلط بر شعرکاربردی، میتواند زمینهساز رفع برخی مشکلات مداحان باشد. مشکل بزرگ بسیاری از مداحان، عدم آشنایی آنان با دنیای شعر است. به همین جهت احساس فقر شعر دارند و دائم به دنبال شعر هستند! در حالی که بزرگترین ثروت مداحان گنجینه عظیم و ارزشمند شعر پارسی از گذشته تا امروز است...
روزمرگی در انتخاب شعر؛ یکبار مصرف شدن اشعار؛ انتخاب شعر بر اساس نام شاعر یا اجرای فلان مداح معروف؛ و عیوبی از این دست، ریشه در عدم شناخت مداح و دوری او از فضای شعر است.
امروزه همه شاهدیم که برخی مداحان، برای انتخاب شعر چه تکاپو و التهابی دارند! غافل از این که انتخاب شعر خوب در شمار سادهترینِ کارهاست! شعر خوب بسیار فراوان است، اما چرا عدهای از آن غافلند؟
مدعی در همه احوال خدا با او بود
او نمیدیدش و از دور، خدایا میکرد!
حافظ
✍🏻 استاد سیدمهدی حسینی رکنآبادی
#الی_الحبیب
🆔 @elalhabib_ir
#هنر_و_ادبیات
💠 شعر ولایی، شعر انسانساز
🔹روزگاری بر جامعۀ اسلامی گذشت که مردم فرسنگها از فرهنگ اسلام اصیل فاصله داشتند. عصر حکمرانی سقیفه، بنیامیه و بنیعباس نمونۀ بارزی از این دوره است. حاکمان جور واقف بودند که به ناحق بر منصب حکومت تکیه زدهاند و این جایگاه تنها حق الهی امیرالمؤمنین علی و اولاد او(علیهمالسلام) است. حقیقتی که افشای آن بزرگترین خطر برای حکمرانی آنها محسوب میشد. برای همین تلاش کردند با ایجاد انحراف، جایگاه امامت را در نگاه مردم تضعیف کرده و بین مردم و ائمه(علیهمالسلام) فاصله بیندازند. در این برهه دغدغۀ اندیشمندان شیعه، از جمله شعرا این بود که مردم را از تجمع به دور باتلاقهای متعفّن و سرابهای واهی برحذر داشته و مسیر رسیدن به اقیانوس بیکران حقایق را به آنها نشان دهند. شاعران شیعی پرداختن به این امر را تکلیف شرعی خود میدانستند و سرمایۀ هنری خود را در راه تبیین جایگاه امامت و برگرداندن مردم به مسیر صحیح، صرف کردند.
🔸به عنوان مثال کُمیت بن زید اسدی شاعری بود که برای اثبات حقانیت علیبنابیطالب(علیهماالسلام) مجاب شد تا پای استدلالهای عقلی و منطقی را به قصیدۀ بائیۀ خود باز کند. آنجا که میگوید:
فَإِنْ هِيَ لَم تَصلُحْ لِحَيٍّ سِوَاهُمُ
فَإِنَّ ذَوِی القُربَى أَحَقُّ وَ أَوْجَبُ
جانشین پیامبر(صلواتاللهعلیهوآله) جز آل او نمیتواند باشد، زیرا آن کس که به پیامبر(صلواتاللهعلیهوآله) نزدیک است میتواند راه او را ادامه دهد، نه دیگران.
يَقُولُونَ لَمْ يُورَثْ وَ لَولَا تُرَاثُهُ
لَقَدْ شَرِكَتْ فِيهِ «بکيلٌ» وَ «أَرْحَبُ»
میگویند پیامبر(صلواتاللهعلیهوآله) جانشین تعیین نکرده است. اگر اینگونه باشد که باید قبیلههای «بکیل» و «ارحب» و... نیز در خلافت شریک باشند.
جاحظ -ادیب نامآشنای عرب- در مورد این ابیات گفته است: «کسی جز کمیت دَرِ استدلال را به روی شیعه نگشود.»(۱) البته بر شخص محقق آشکار است که تفکر شیعی از همان ابتدا بر دلیل و برهان استوار بوده و به قول شیخ مفید(رحمهالله) کمیت حرفی از خود نزده، فقط سخنان امیرالمؤمنین(علیهالسلام) به معاویه را به نظم کشیده است.(۲)
🔸یا شاعری مانند سید حِمیَری که عمر خود را صرف سرودن اشعار ولایی کرد. او که در خانوادهای ناصبیمسلک متولد شده بود شیرینی محبت به آلالله(علیهمالسلام) را بهتر از دیگران درک میکرد و در محفلی که سخنی از فضائل ایشان به میان نمیآمد، نمینشست.(۳) روزی شاعر همعصرش بشّار به او گفت: «اگر خدا تو را به سرودن شعر برای اهلبیت نبی(علیهمالسلام) مشغول نمیکرد -و به جای ایشان حاکمان را مدح میکردی، دیگر شعر ما نزدشان خریدار نداشت و- ما به فقر و بیچارگی میافتادیم».(۴)
🔹در آن برهه هدف اصلی شعر ولایی تعریف جایگاه امامت و دفاع از آن بود. در چنین فضای مسمومی پرداختن به مسائل مهمی مانند سبک زندگی معصومین(علیهمالسلام) چندان ضروری به نظر نمیرسید، چرا که جامعه هنوز به درک این جایگاه نرسیده بود و لزومی برای تبعیت از سیرۀ ایشان نمیدید. ابتدا مردم باید بدانند از چه کسانی تبعیت کنند و بعد بدانند در چه چیزی باید تابع باشند.
#الی_الحبیب
🆔 @elalhabib_ir
#هنر_و_ادبیات
💠 مرحبا بناصرِنا
«نصرت اولیای الهی با شعر»
🔹پیامبران برای برپایی جامعهای دینمحور، تلاشهای بسیاری کردند و مشقتهای فراوانی را متحمل شدند. در این مسیر پرفراز و نشیب، همواره جانهای زلالی به ایشان میپیوستند که با تبلیغ آموزههای دینی بین عموم، زبان گویای انبیا میشدند و از بذل جان، مال و آبروی خود واهمهای نداشتند. برای تحقق حکومت الهی حضور چنین یاورانی ضروری است و رهبران بدون حمایت اینگونه افراد، در حیطۀ وسیع، کاری از پیش نمیبردند.
هرجا اصحاب حق وظیفۀ خود را در قبال «حمایت همهجانبه از ولی خدا» به درستی انجام دادهاند، حق در نهایت به پیروزی رسیده و از طرف دیگر، عدم درک اهمیت این موضوع، اولیای الهی را در طول تاریخ دچار رنجهای فراوانی کرده است. بدون شک «نصرت ولی» محوریترین مسأله برای تحقق حکومتی معنوی است.
🔸ناصران در حقیقت حلقۀ اتصال مردم به رهبر جامعه هستند که هرچه این حلقهها بیشتر باشد، زنجیرۀ بیشتری از مردم را میتواند به اندیشۀ ولی خدا متصل کند و این کثرت نفرات، از معیارهای اساسی تثبیت حکومت دینی است.
در دوران نبیّ مکرّم اسلام(صلّیاللهعلیهوآله) تعداد این حلقههای میانی در حدّی بود که با تبلیغ شریعت احمدی و تحمل انواع شکنجهها توانستند جمع کثیری از مردم را به سمت آیین محمّدی سوق دهند، تا جایی که گسترش زنجیرۀ همفکران پیامبر اکرم(صلّیاللهعلیهوآله) در نهایت به تشکیل حکومت اسلامی انجامید.
خلاف این را در دوران امیرالمؤمنین(علیهالسلام) مشاهده میکنیم که حمایت تنها چند نفر مانند مقداد، ابوذر، سلمان و عمار، نتوانست حضرت را در بازپسگیری حقّ غصب شدۀ خود به نتیجه برساند، چرا که جوّ عمومی یا در مخالفت با حضرت بود یا در سکوت به سر میبرد و با حمایت این تعداد کم ممکن نبود فضا را به نفع حضرت تغییر داد.
برای رساندن جامعه به یک خرد جمعی در حمایت از ولی خدا، نیاز است تا «نصرت جمعی» شکل گیرد و با نصرت فردی و حمایت تعدادی محدود، نمیتوان کاری از پیش برد.
🔹شعر یکی از بهترین ابزارها برای تحقق این امر است و شاعران یکی از تأثیرگذارترین طیفها، برای این فرهنگسازی عمومی هستند. قدرت تلفیق منطق و احساس و ارائه مفاهیم دینی در قالبی جذاب، موهبتی است که خداوند متعال به شاعران مذهبی ارزانی داشته است تا بتوانند نبض جامعه را در دست گرفته و افکار مردم را سمت و سو بخشند.
مردمی که نوع جبههگیریشان مخصوصا در مواقع حساس، نقشی تعیین کننده دارد و اشتباهشان اثرات جبرانناپذیری را بر جا میگذارد. زدودن غبار جهل از فضای عمومی را باید یکی از والاترین جنبههای نصرت دانست که شاعران سهم عظیمی در این امر حیاتی دارند. شعری که در تقابل با دشمن نقش شمشیر یا سپر را ایفا کند، یکی از نمونههای آشکار یاری ولی است.
🔸نه فقط شعر، بلکه هر عملی که مواضع دشمن را هدف گرفته باشد یاری ولی امر است و عملی که در این راستا حرکت نکند، داخل این دایره قرار نمیگیرد؛ هرچند به خودی خود ثواب بسیاری داشته باشد. میتوان ادعا کرد حتی اعمالی مانند نماز و روزه، به نوعی مقدمات و اسباب ایجاد روحیه نصرت هستند و درجۀ ایمان افراد را بر اساس میزان حرکت در مسیر نصرت میسنجند.
امام مجتبی(علیهالسلام) مراتب بهشت را بر همین اساس به سه جایگاه تقسیم کردهاند: «مَن أَحَبَّنَا بِقلبِهِ وَ نَصَرَنَا بِيَدِهِ وَ لِسانِهِ فَهُوَ مَعَنَا فِي الْغُرفَةِ الَّتي نَحنُ فِيهَا وَ مَن أَحَبَّنَا بِقَلبِهِ وَ نَصَرَنَا بِلِسانِهِ فَهُوَ دُونَ ذَلِكَ بِدَرَجَةٍ وَ مَن أَحَبَّنَا بِقَلبِهِ وَ كَفَّ بِيَدِهِ وَ لِسانِهِ فَهُوَ فِي الْجَنَّةِ؛ هر کس ما را با قلبش دوست بدارد و در عمل و با زبان یاری کند، او در غرفههای بهشتی که ما در آن ساکنیم با ما خواهد بود و هر کس ما را با قلبش دوست بدارد و فقط با زبان یاری کند پس او در بهشت یک درجه پایینتر از مقام ما جای دارد و هر کس ما را با قلب دوست بدارد اما با زبان و در عمل کاری نکند، پس او در بهشت خواهد بود.» (امالی مفید؛ ص۳۳، ح۸)
🔹در باب اَبزار اِبراز نصرت، میبینیم که یاری کردن به واسطۀ شعر به حدّی اهمیت دارد که امام رضا(علیهالسلام) والاترین مرتبۀ حمایت از ولی خدا را برای دعبل خُزاعی قائل شدهاند و به او فرمودهاند: «مَرحَباً بِکَ یَا دِعبِلُ مَرحَباً بِناصِرِنا بِیَدِهِ وَ لِسَانِهِ؛ آفرین بر تو ای دعبل! آفرین به کسی که -نه تنها ما را قلبا دوست دارد بلکه- با زبان و در عمل به نصرت و یاری ما آمده است.» (بحار الانوار؛ ج۴۵، ح۱۵، ص۲۵۷)
ادامه🔻
#الی_الحبیب
🆔 @elalhabib_ir
#هنر_و_ادبیات
💠 تأملی در مضامین معرفتبخش شعر رضوی
🔹از برکت حضور امام علی بن موسی الرضا (ع) شعر رضوی در ادب فارسی جایگاه خاصی دارد. در این یادداشت به برترین مضامین شاعران معاصر اشاره میشود که در آن، جنبههای تبیینی و معرفتی، نسبت به دیگر مضامین برجستگی دارد. با مرور این مضامین میتوان بهراحتی رصد نمود که ذهن شاعران امروز در کدام سمت و سو سیر میکند و بین واقعیت (آنچه هست) تا حقیقت (آنچه باید باشد) چقدر فاصله وجود دارد.
(مضامین، مصراعها و ابیات، از کانال «شعر هیأت» و از بین حدوداً ۱۶۰ شعر انتخاب شده است.)
🔸مرور مضامین برجسته و معرفتبخش در شعر رضوی:
معرفی امام:
قرآن روی سینه موسی بن جعفر است
شمس الشموس، عالم آل محمد است
ای بوده با زبور و صحف آشناییات
معرفی و تحلیل سیرۀ امام:
تهلیل بی ولای تو هرگز قبول نیست
حکم ولایتعهدیات، محکوم «اَلمُلکُ عَقیم»
اشاره به روایات مأثوره درباره امام:
بوی رسول میدهد و پارۀ تنش
صفات الگوبخش امام:
خوی تو را مکارم الاخلاق خواندهاند
به مهربانی لبخند «اَمَرتَ بِالمعروف»
جایگاه سیاسی معنوی امام:
در خراسان تو میبینند «الا الله» را
نماز عید تو شد یک حماسۀ دیگر
دیروز در حصار تبرّی اسیر بود
مأمون فریب بود و فرا خواندنش فریب
غدیر صحن غریبیست ای مسافر مشهد
از این مسیر بیا زائر امام رضا شو
ولایت چشمهای دارد که در این خانه باید دید
حدیث سلسلةالذهب:
از نشابور بر موجی از «لا» گذشتی
ای ولایت شرط توحید تمام عاشقان
فیروزه نه یک سلسله درّ سخن ناب
حدیث نور را من سلسله در سلسله خواندم
رسیدم تا به نیشابور، فهمیدم مسلمانم
رُواتش سلسله در سلسله نورٌ علی نورند
کلامش در دل مردابی تاریخ، طوفان کرد
حکم رضایت، دست امام هشتم است:
اینجا مدال مقبلی مقبلان دهند
به شوق «و رضی الله عنهم» آمدهایم
رضایتنامهای کافیاست با مهر رضا اینجا
اشتیاق موجودات برای حرکت به سمت امام:
ابر هم زیر قدمهای شما جان میریخت
صحرا اقامه بست نماز امام را
حوالۀ دل ما را نوشتهاند اینجا
برکت حضور امام در ایران:
به ایران من آبرو دادهای
قدم برداشت نیشابور را فیروزه باران کرد
حرم امام هشتم، قبلۀ هفتم است:
هرگاه رو به «قبلۀ هفتم» میآورم
تا شاهراه سعی و صفا میبرد مرا
آداب زیارت:
مؤدبانهترین شکل عرض حال، سکوت است
باب الجواد، راه ورودی به قلب توست
ابراز دوستی به حقیقت زیارت است
بیا سبقت بگیر از خلق با رنگ خدا اینجا
الطاف امام و آثار زیارت:
ناگاه داد زد که: شفا یافتم... شفا!
هرکه بامش بیش برفش نه، کبوتر بیشتر!
خواندی مرا وگرنه بدون اشارتت
قلبم چنین هوای زیارت نمیکند
تو را دیدم و روشنایی شدم
علی بن موسی الرضایی شدم
تو از من بیشتر مشتاق دیداری
سه جا به داد دل شیعیان خود برسی
در شب اول که به قبرم نهند
نور بدان شام سیاهم بده
جایگاه معنوی زیارت:
به طور زادۀ موسی بخوان «العزة لله»
طواف قبلۀ هفتم صفایی فوق حج دارد
سیر من سیر الیالله است تا مقصد تویی
حج من و شماست در این قطعه از بهشت
گفتند زائر حرمت زائر خداست
پیوند مشهد و کربلا:
آن پرچمی که دست تکان میدهد به ناز
تا صحن سیدالشهدا میبرد مرا
برات زیارت کربلا و اربعین از امام خواستن:
یکی از تو برات اربعین در هر قدم میخواست
یکی با التماس اذن دفاعِ از حرم میخواست
🔹نکات پایانی
۱. در این یادداشت کوتاه سعی داشتم آینهای پیش روی مخاطبان بگذارم، تا بتوانند دربارۀ افق اندیشه و سطح فنی شاعران تبیینیسرا ارزیابی داشته باشند.
این یادداشت، حاصل یک جستجوی یکی دو ساعته در یکی از کانالهای شعری (شعر هیأت) است که در سنجش و انتخاب اشعار دقت خاصی دارد. اگرچه به پشتوانه این وسواس هنری و محتوایی، جستجو برای صاحب این قلم، آسان و سهل گردید؛ با این وجود، نمیتوان به استناد این یادداشت و جستجو، حکم کلی دربارۀ این موضوع صادر کرد. چه بسیار اشعار دیگر وجود دارد که مصادیق این بحثند و از دایرۀ این تحقیق دور ماندهاند.
۲. امروزه، تبیینیسرایی و ارائۀ شعر متعهدانه، مهمترین وظیفۀ شاعر شیعی است و لازم است ارزیابی سطح اندیشه و غنای فنی در هر یک از موضوعات شعر شیعی، صورت بگیرد.
یکی از پرسشهای مهمی که باید مورد توجه قرار گیرد، این است که:
اگر وفور اشعار حسی و به عکس، خلأ کیفی و کمّی اشعار تبیینی، فرضیهای درست و یا قابل تأمل است، در چه مسألهای ریشه دارد؟
دشواری آفرینش مضامین با محوریت محتوای برجسته یا فقر فکری و اندیشۀ شاعران؟
عدم وسواس هنری و ارائۀ اشعار خلقالساعه، یا عدم شناخت نیازهای واقعی مخاطب؟
بیشک فرهنگ و ادب شیعی برای رفع هر یک از خلأهای پیش رو، راهکارهای دقیق علمی و هنری پیش روی ما گذاشته است که باید بدان توجه داشت.
امید میرود شعرپژوهان و شاعران به این امر مهم، بیش از پیش بیندیشند.
✍🏻 #سیدمهدی_حسینی_رکنآبادی
#الی_الحبیب
🆔@elalhabib_ir
#هنر_و_ادبیات
💠«تنزل استحکام زبان شعر در سالهای اخیر»
چنانچه شعر دهۀ هشتاد و نود را با شعر دهۀ پنجاه و شصت مقایسه کنیم، خواهیم دید که علیرغم اتفاقات خوب زبانی، فرمی و... در دهههای اخیر؛ از نظر دستورمندی و استحکام زبانی، شعر امروز ما نسبت به گذشتۀ نه چندان دور تنزل مشهودی داشته است.
شاعران متوسط و و غیرمطرح دهۀ شصت نسبت به شاعران مطرح و بزرگ دهۀ هشتاد و نود تسلط بیشتری بر دستور زبان فارسی داشتهاند. این سالها حتی در میان اشعار برگزیدۀ کنگرهها و جشنوارههای معتبر، به سادگی شاهد ضعف تألیف هستیم. اینکه این اتفاق از کجا آب میخورد پژوهشی مستقل میطلبد.
در این میان، وضعیت شعر هیأت از دیگر گونههای شعری خطرناکتر است. شاعران هیأت نیز نسبت به اساتید و پیشکسوتان خود علیرغم دستیابی به موفقیتهای چشمگیر، با اُفت شدید زبانی مواجه بودهاند. بعضی از دلایلی که برای این اتفاق به ذهنم خطور میکند به ترتیب زیر است:
- تعداد قابل توجهی از شعرای هیأت، نوجوانان و نوشاعرانی هستند که اولین تجربههای شعری خود را پشت سر میگذارند. از این طبعهای پاک و پراحساس توقع رعایت همۀ نکات فنی و ادبی نمیرود اما عرضه کنندگان محصولات هیأت باید مراقب خدشهدار شدن ساحت شعر هیأت باشند.
- استفادۀ مستقیم از اصطلاحات کوچه و بازار و فرهنگ عامیانه بدون عبور دادن این واژهها و اصطلاحات از فیلتر شعر، موجب سخیف شدن زبان شعر خواهد شد. آنچه یک اصطلاح عامیانه را در شعر دلنشین میکند، یکی رعایت صورت اولیه و شکل مستعمل آن واژه بدون تغییر و دستکاری شاعر است و دیگر عبور واژه از فیلتر شعر و نگاه شاعرانه است؛ یعنی اصطلاح عامیانه باید در شعر منجر به اتفاق ادبی از قبیل ایهام شود.
- دستکاری وسیع شعرای هیأت در عبارات و واژههای عربی ادعیه و مقاتل نیز از دلایل افت کیفی زبان شعر هیأت است.
- حضور قلب مخاطبان شعر هیأت، هنرمندی مجری شعر(مداح اهلبیت)، آمادگی معنوی فضای هیأت، گاهی تاریکی و خاموشی فضای هیأت و... همه و همه باعث میشود که شعر تأثیرگذاری بالایی داشته باشد. در چنین محیطی، شاعر با کمترین تلاش و دقت برای ارائۀ شعر مطلوب میتواند شاهد بیشترین کارآمدی باشد و چه بسا هیچگاه به فکر رفع ایرادات شعر خود نیفتد. کافی است که شاعری ردیف شعر خود را «حسین» قرار دهد ولی شعر سرشار از ایرادات دستوری و ضعف تألیف باشد اما در هیأت بیشترین تأثیرگذاری را هم داشته باشد. این اتفاق ربطی به هنرمندی شاعر ندارد بلکه ناشی از حضور قلب مخاطب است.
- بسیار از شاعران شنیدهام که وقتی نقدی بر شعرشان وارد میشود، میگویند ولی این شعر را فلان مداح در فلان هیأت خواند و جلسه را «ترکاند»!
- استفادۀ شعرای هیأت از دایره واژگانی خاص ادبیات صوفیانه و خانقاهی بدون اطلاع دقیق از معنا و کاربرد واقعی این واژهها نیز بر آشفتگی زبان شعر هیأت دامن زده است.
✍🏻 #حسن_بیاتانی
#الی_الحبیب
🆔 @elalhabib_ir
#هنر_و_ادبیات
💠معیار انتخاب شعر در بیان رهبر انقلاب
🔸يكى از برادران مداح میگفت ما اگر از شعرهاى خوب و شعراى بزرگ شعرى انتخاب كنيم، مردم نمىفهمند؛ بنابراين مجبوريم از اين شعرها استفاده كنيم! اين طورى نيست؛ من اين را قبول ندارم؛ وقتى با زبان شعر با مردم حرف بزنيد، هرچه شعر پيچيده هم باشد، وقتى مداح با هنر مداحى خود توانست اين را كلمه كلمه به مردم القاء و مخاطبه كند، در دل مردم اثر مىگذارد.
🔹شعر را از لحاظ هنرى، سطح خوب انتخاب كنيد؛ چون اثرگذار است. شعر خوب و شعر هنرى، همان خاصيت عمومى هنر را دارد، خاصيت عمومى هنر اين است كه بدون اين كه خود گوينده حتّى در خيلى از موارد توجه داشته باشد و غالباً بدون اين كه مستمع توجه داشته باشد، اثر میگذارد. تأثير شعر، نقاشى، بقيه انواع هنر، صداى خوش و آهنگهاى خوب ـ كه اينها همه هنر است ـ روى ذهن مخاطب، من حيث لايشعر به وجود مىآيد؛ يعنى بدون اين كه مخاطب متوجه باشد، آن اثر را در او مىبخشد؛ اين بهترين نوع اثرگذارى است.
🔖شما ببينيد خداى متعال براى بيان عالىترين معارف، فصيحترين بيان را انتخاب كرد؛ يعنى قرآن. مىشد خداى متعال مثل حرفهاى معمولى، قرآن و معارف اسلامى را با بيان معمولى بگويد؛ اما نه، خدا اين را در قالب فصيحترين و زيباترين بيان هنرى ريخته، كه خود قرآن هم مىگويد نمىتوانيد مثل لفظ و ساخت هنرىِ آن را بياوريد؛ معنايش كه معلوم است.
📝 بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار مداحان، ۱۳۸۴/۵/۵.
#الی_الحبیب
🆔 @elalhabib_ir
#هنر_و_ادبیات
💠 دست رد به سینۀ روحالقدس
🔹 به همراه جمع کثیری از مسلمانان در «حجةالوداع» حضور داشت و از شاهدان ماجرای غدیر بود. او پیش از این در وقایع مختلفی از جمله نزول «لا فتی الا علی»، جنگ خیبر، شکستن بتهای کعبه و...(۱) ارادت ادبی خود به علی بن ابیطالب(علیهماالسلام) را ابراز کرده بود. این بار نیز از حضرت رسول(صلواتاللهعلیهوآله) اجازه خواست تا این امر مهم را به نظم بکشد تا اولین شاعری باشد که به واقعۀ غدیر اشاره کرده است. حسّان بن ثابت سرود:
يُنَادِيهِمْ يَوْمَ الْغَدِيرِ نَبِيُّهُمْ
بِخُمٍّ وَ أَكْرِمْ بِالنَّبِيِّ مُنَادِياً...(۲)
پیامبر(صلواتاللهعلیهوآله) پس از شنیدن شعر او فرمودند: «لا تَزَالُ يَا حَسَّانُ مُؤَيَّداً بِرُوحِ الْقُدُسِ مَا نَصَرْتَنا بِلِسَانِك؛ ای حسان! تو همواره مورد تأیید روحالقدس خواهی بود تا زمانی که با اشعارت یاور ما باشی.»
🔸 شیخ مفید در این باره نوشته است: «پیامبر(صلواتاللهعلیهوآله) مؤیّد بودن حسّان را مقیّد کردند به «ما نَصَرتَنا»، زیرا حضرت خبر داشتند که او در نهایت مقابل امام علی(علیهالسلام) خواهد ایستاد. اگر میدانستند او عاقبت بهخیر خواهد شد، این قید را اضافه نمیکردند. شبیه این مدح را خداوند نسبت به همسران پیامبر(صلواتاللهعلیهوآله) فرموده است: «يا نِساءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ؛ ای زنان پیغمبر! شما مانند دیگر زنان نیستید.»(۳)
اما این مدح را بلافاصله مقیّد میکند به «إِنِ اتَّقَيْتُنََّّ؛ اگر تقوای الهی پیشه کنید»، چرا که خداوند میداند بعضی از آنها قرار است پا در مسیر مخالفت با امر ولی بگذارند و با این تفسیر دیگر سزاوار مدح نخواهند بود.»(۴)
🔹 تحلیل احساسی و اشتباه در ماجرای قتل عثمان، قلب حسّان را از آتش کینۀ امام علی(علیهالسلام) سرشار کرد، تا حدی که برای فرونشاندن این حرارت از هیچ فرصتی دریغ نمیکرد. در زمان حکومت امیرالمؤمنین علی(علیهالسلام)، حضرت بنا بر مصالحی قیس بن سعد بن عباده، صحابی بزرگوار و رئیس قبیلۀ خزرج را از استانداری مصر عزل کرد. زمانی که قیس به مدینه بازگشت، حسّان به نیت سرزنش و تهییج او علیه امیرالمؤمنین(علیهالسلام) نزد او رفت و گفت: «عثمان را کشتی و گناهش بر گردن تو ماند و اکنون علی(علیهالسلام) نیز تو را از ولایت مصر عزل نمود و پاداشی هم از او به تو نرسید.» قیس بر سر او فریاد زد و گفت: «ای کوردل! به خدا سوگند اگر از وقوع جنگ بین قبیلۀ خود و اقوام تو نمیترسیدم گردنت را میزدم.»(۵)
🔸حسّان در اواخر عمر بینایی خود را از دست داد و به تعبیر علامه امینی «أعمى البَصَر و البَصيرَة» شد، یعنی هم چشم و هم قلب او از دیدن حقایق عاجز شدند.(۶)
خداوند ما را در گردنههای پر پیچ و خم تاریخ، ثابتقدم نگه دارد.
اللّهمَّ اجعَل عَواقِبَ اُمورِنا خَیرا
✍🏻 #عباس_همتی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱. الصحیح من سیرة الامام علی(علیهالسلام)، ج۵، ص۵۶ و ص۲۷۲؛ بحارالأنوار، ج۳۹، ص۱۵.
۲. أمالی صدوق، ص۵۷۵، ح۳.
۳. سورۀ احزاب، آیۀ۳۲.
۴. ارشاد مفید، ج۱، ص۱۷۷.
۵. ترجمۀ ألغارات، ص۶۵.
۶. الغدیر، ج۲، ص۶۵.
#الی_الحبیب
🆔 @elalhabib_ir
#هنر_و_ادبیات
💠 سنتهای ادبی فراموش شده
الهی بهر قربانی به درگاهت سر آوردم
نه تنها سر، برایت بلكه از سر بهتر آوردم
پی ابقایِ قَد قامَت، به ظهر روز عاشورا
برای گفتن اللهاكبر، اكبر آوردم...
علی را در غدیر خم، نبی بگرفت روی دست
ولی من روی دست خود، علی اصغر آوردم
اگر با كشتن من دین تو جاوید میگردد
برای خنجر شمر ستمگر، حنجر آوردم
برای آنكه قرآنت نگردد پایمال خصم
برای سُمّ مركبها، خدایا پیكر آوردم
علی، انگشتر خود را به سائل داد اما من
برای ساربان انگشت با انگشتر آوردم...
من «ژولیده» میگویم، حسین بن علی گفتا:
الهی بهر قربانی به درگاهت سر آوردم
📝 #ژولیده_نیشابوری
🔹زبان حال سرایی در شعر هیأت و به ویژه در مرثیه رواج و اهمیت فراوان دارد. شاعر مرثیهسرا، از طرفی به دلیل کلی بودن و محدود بودن اطلاعات تاریخی و از طرفی به دلیل هنرنماییهای شاعرانه و نگاههای جزئی و جستجوی زاویهدیدهای تازه و متفاوت ناگزیر از زبان حال سرایی است.
آنچه ممکن است فرصت ارزشمند زبان حال سرایی را به تهدید تبدیل کند، افتادن شاعر در ورطهی حکماندازی است. یعنی شاعر آنچه را که در تاریخ اتفاق نیفتاده به گونهای به بهانهی زبان حال در شعر بیاورد که گویی این نیز جزئی از تاریخ بوده و به وقوع پیوسته است.
🔸برای آنکه زبان حال سرایی منجر به حکم اندازی نشود، شاعر باید اول زبان حال را با توجه به شخصیت کسی که از زبان او سخن میگوید انتخاب کند؛ یعنی سخن او با شخصیتی که سخن از زبان اوست منطبق باشد. دوم اینکه فضایی که به واسطهی زبان حال در شعر ترسیم میشود، با روح کلی واقعیت تاریخی و اخبار موجود منافات نداشته باشد. سوم اینکه شاعر قرینهای در شعر ایجاد کند که برای مخاطب شعر مشخص باشد که این زبان حال حاصل خیال شاعرانهی سرایندهی شعر است نه واقعیت تاریخی.
🔹در شعر زندهیاد محمدحسن فرحبخشیان معروف به ژولیدهی نیشابوری این شرایط به خوبی رعایت شده است. شعر از زبان امام حسین(علیهالسلام) و به صورت نیایش با خدای متعال است. شاعر عبارات و مضامین خود را به خوبی و با در نظر گرفتن شخصیت والای امام و اهداف متعالی قیام عاشورا انتخاب کرده است. اهدافی مثل ابقای دین حق و نیز توجه به گرهخوردگی قیام عاشورا با غدیر، فاطمیه و... .
عبارات و مضامین نیز متناسب با شخصیت والای یک امام معصوم هستند و از همه مهمتر دغدغهی شاعر در بیت پایانی است که مبادا مخاطب تصّور کند که این زبان حال واقعاً کلام امام معصوم است و صریح به آن اذعان کرده است:
من «ژولیده» میگویم، حسین بن علی گفتا:
الهی بهر قربانی به درگاهت سر آوردم
این قرینهسازی از سنتهای ادبی فراموش شدهی ماست و شاعران جوان میتوانند با توجه به این سنّت ادبی، قرینهسازی را بسیار هنرمندانهتر و امروزیتر در اشعار خود ایجاد کنند.
✍🏻 #حسن_بیاتانی
📗 #چهل_شعر_چهل_نکته
#الی_الحبیب
🆔 @elalhabib_ir
#هنر_و_ادبیات
💠 تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
🔖«تفألی به مرثیه #امام_سجاد علیهالسلام در اشعار حافظ»
🔹همواره این سؤال برای حافظپژوهان مطرح بوده است که آیا حافظ در مورد معصومین علیهمالسلام شعری سروده و اساساً به حوزه شعر ولایی ورود پیدا کرده است یا خیر؟
ابیاتی را میتوان مثال زد که حافظ در آنها به تصریح یا تلویح اشارهای به اهلبیت علیهمالسلام داشته است. بهعنوان نمونه در بیت زیر صراحتاً به این موضوع پرداخته است:
حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان به صدق
بدرقه رهت شود همت شحنه نجف
و در مثال بعدی اینگونه برداشت میشود که تلویحاً نگاهی به ماجرای عاشورا داشته است:
رندان تشنهلب را آبی نمیدهد کس
گویی ولیشناسان رفتند از این ولایت
در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کآنجا
سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت
🔸ایهامی که در شعر حافظ حکمفرماست، باعث شده است تا اشعار او جنبه چندوجهی و رازآلود پیدا کند و میتوان برای ابیات او تأویلهای مختلفی ارائه کرد. تفأل به شعر حافظ نیز نتیجه همین چندوجهی بودن و تأویلپذیری شعر او است.
وجود چنین ظرفیتی در اشعار حافظ و شعرایی مانند او، باعث میشود که از نگاه یک ستایشگر، اشعار ایشان در زمره اشعار «کاربردی» قرار بگیرد تا بتوان از آنها در محافل اهلبیت علیهمالسلام بهره برد. چرا که شعر «کاربردی» شعری است که ناظر به شخص، زمان و مکان خاصی نیست و قابلیت این را دارد که بر حال افراد مختلفی منطبق شود. در اشعار کاربردی باید دید فضای کلی شعر و کلمات به کار رفته در آن، با حالات کدامیک از معصومین علیهمالسلام تناسب دارد تا بتوان آن شعر را در مجلس مورد نظر استفاده کرد.
به این دو نمونه دقت کنید:
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم...
سعدی
آیا این بیت عاشقانه و ابیات بعدش نمیتواند خطاب به مثلاً امیرالمؤمنین علیهالسلام خوانده شود؟
یا این شعر عاشقانه نمیتواند زبان حال حضرت مسلم علیهالسلام در کوفه باشد؟
بيدل و خسته در اين شهرم و دلدارى نيست
غم دل با كه توان گفت كه غمخوارى نيست...
هُمای شیرازی
🔹نمونههای فراوانی را میتوان بهعنوان شاهد مثال آورد که یک شعر با رویکرد عاشقانه، قابلیت این را دارد تا در محافل اهلبیت علیهمالسلام مورد استفاده قرار بگیرد.
طبق آنچه بیان شد به این غزل حافظ دقت کنید:
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزرده گزند مباد
سلامت همه آفاق در سلامت توست
به هیچ عارضه شخص تو دردمند مباد
جمال صورت و معنی ز امن صحت توست
که ظاهرت دژم و باطنت نژند مباد
در این چمن چو درآید خزان به یغمایی
رهش به سرو سهی قامت بلند مباد
در آن بساط که حسن تو جلوه آغازد
مجال طعنه بدبین و بدپسند مباد
هر آن که روی چو ماهت به چشم بد بیند
بر آتش تو به جز جان او سپند مباد
شفا ز گفته شکرفشان حافظ جوی
که حاجتت به علاج گلاب و قند مباد
آیا این شعر عاشقانه نمیتواند با حال و هوای امام سجاد علیهالسلام در شام غریبان منطبق باشد؟ پیشنهاد میکنم یک بار دیگر شعر را مرور کنید.
...
#الی_الحبیب
🆔 @elalhabib_ir
#هنر_و_ادبیات
📚 آینۀ بردباری
(سرودههايی از شاعران در وصف امام حسن مجتبی عليهالسلام)
کتاب «آینه بردباری» مجموعهای است از سرودههای شاعران گذشته و معاصر در مناقب و مصائب امامحسنمجتبی(علیهالسلام) که به كوشش عباس مشفق كاشانی و محمود شاهرخی، سامان یافته و در سال ۱۳۷۸ منتشر شده است.
در این کتاب، بیش از ۹۰ قطعه شعر در قالبهای مختلف شعری نظیر قصیده، غزل، مثنوی، ترکیببند، مسمط، مربعترکیب و... گرد هم آمده است. همچنین آثار بیش از ۷۰ شاعر زینتبخش این مجموعه است، شاعران نامداری از جمله: حکیم سنایی غزنوی، عطار نیشابوری، خواجوی کرمانی، فیاض لاهیجی، ملامحسن فیض کاشانی، هلالی جغتایی، صغیر اصفهانی، واعظ قزوینی، ابن حسام خوسفی، وصال شیرازی، محتشم کاشانی، علامه غروی اصفهانی، خوشدل تهرانی، ریاضی یزدی، سیدمحمدحسین شهریار، محمدعلی مردانی، حمید سبزواری، حبیب چایچیان، محمدعلی مجاهدی، سیدعلی موسوی گرمارودی و سیدرضا مؤید.
از آقایان مشفق کاشانی و شاهرخی، آثار دیگری نیز از این دست در مناقب و مصائب حضرات معصومین انتشار یافته است که کتابهای: آینه عصمت، آینه صبر، آینه ایثار، آینه رجاء، از این جمله به شمار میرود.
در بیان اهمیت و ارجمندی چنین مجموعههایی به بیان فرازی از مقدمه همین کتاب بسنده میشود: «از دیرباز تا کنون شیفتگان آن مظهر جمال و مجمع کمال از شاعران و سخنوران زبان به منقبت و ستایش آن سرور گشاده و هر یک به فراخور بضاعت و میزان استطاعت خویش به پیشگاه آن امام همام ارادت خود را عرضه داشته اند. اما این آثار در کتابها و مجموعهها پراکنده و دور از دسترس همگان است. گردآورندگان این مجموعه، بر آن شدند که مقداری از آن آثار را برگزیده در دسترس دوستداران خاندان عصمت و ارادتمندان مقام ولایت قرار دهند... با اذعان بدین حقیقت که آنچه در این مجموعه گرد آمده همه از آثار فاخر و بلیغ و شیوا نیست، اما چون خوانندگان و مخاطبان از صنوف مختلفاند و برخی با فنون بلاغت سروکار ندارند و طالب سخنی قابل درک می باشند بدین جهت از همه دست شعری بهره جسته شده تا آن گروه نیز مطلوب خود را بیابند.»
📒 لینک دریافت نسخۀ الکترونیکی کتاب
#الی_الحبیب
🆔 @elalhabib_ir