eitaa logo
هیئت مذهبی_فرهنگی الی الحبیب
1.1هزار دنبال‌کننده
21.2هزار عکس
4.6هزار ویدیو
141 فایل
یه عده جوونیم از جنس مونث، دانشجو، دانش‌آموز و طلبه... سرمان درد می‌کرد برای کار، حسین جمع‌مان کرد 🌸 . . . کانال ایتا: @elalhabibk پیج اینستاگرام: @elalhabib_1401 کانال تلگرام: @elalhabib1401 . . . ارتباط با ادمین کانال 👇 @Ro_siyah
مشاهده در ایتا
دانلود
. مِدوِدِف: رژیم تروریستی اوکراین باید نابود شود 🔹معاون شورای امنیت روسیه: حملات رژیم اوکراین به شهرهای روسیه اقدامات تروریستی هستند و هیچ کشوری نمی‌تواند با تروریست‌ها مذاکره کند. تروریست‌ها باید نابود شوند. 🆔 @elalhabibk🌐
💠امام رضا علیه السلام درباره آیه "پس گذشت کن،گذشتی زیبا" فرمودند: 🦋مقصود،گذشت بدون مجازات وتندی وسرزنش است. 📚اعلام الدین،صفحه ۳۰۷ 🆔️ @elalhabibk 🍃🌸🍃
هیئت مذهبی_فرهنگی الی الحبیب
#حبیبم_بگو #آیه_جان #تکه_ای_از_آسمان 🆔️ @elalhabibk 🍃🌸🍃
‌ «بی‌خدا هرچه خواهی کن» ✍ نویسنده: ✏️ گرافیک: مجبور بودم بطري زهرماري را سر بكشم و در آن سوز و سرماي ، بالاي داربست‌ها بايستم و كار كنم. وقتي مايع قرمزرنگ توي بطري ته مي‌كشيد،‌ تازه دست‌و‌پايم گرم مي‌شد و ديگر سرما را حس نمي‌كردم و مي‌توانستم آن بالا دوام بياورم. عقل خودم به اين‌جاها قد نمي‌داد. پيشنهاد اصغر بود. اگر به خودم بود، نعشگي نمي‌گذاشت پايم را آن بالا بگذارم. چاره چه بود. صاحب‌كارم وعده كرده بود اگر مي‌خواهم حقوق ماه بعد را پيش‌پيش بگيرم، بايد پانزده ساعت در روز يك‌كله كار كنم. موعد اجاره‌ی اتاق زيرپله‌اي كه شب‌ها تن لش‌ام را توي آن مي‌انداختم دير شده بود. هرچه درمي‌آورد، خرج دود و دم مي‌شد و مي‌رفت هوا. خسته شده بودم. دلم از آن كوفتي به درد آمده بود. نه راه پس داشتم،‌ نه راه پيش. جلوي آقا و ننه‌ام هم كه روسياه بودم. نه اينكه نخواهندم. اگر توي خانه‌شان مي‌ماندم، لااقل براي سگ‌دوزدن به خاطر اجاره يك‌گُله‌جا لب به زهرماري نمي‌زدم. روي ماندن نداشتم. وقتي مي‌ديدم ننه سر نمازش، مدام اشك مي‌ريزد و براي سربه‌راهي‌ام دست رو به آسمان بلند مي‌كند، كفري مي‌شدم. نه مي‌توانستم از باتلاقي كه درونش افتاده‌ام خلاصي پيدا كنم و نه دلش را داشتم ننه و آقايم به خاطر من سرشان هميشه پايين باشد. يك‌روز براي هميشه از خانه بيرون زدم. به معتادجماعت جايي كار نمي‌دادند. كار بالاي داربست يك ساختمان در حال ساخت را هم، اصغر برايم رفاقتي جور كرد. جلوي صورتم را با دستمال يزدي مي‌بستم تا دندان‌هاي يكي‌درميانم خيلي توي چشم نباشد و از طرفي باد سرد بهشان نخورد و دوباره درد مثل مار زخمي نپيچد توي لثه‌ها و دندان‌هاي خرابم. كه برمي‌گشتم به اتاقم، مثل ميت يخ‌زده‌اي كه بگذارندش جلوي بخاري، كم‌كم سرما سوزن مي‌زد به دست و پاهايم و از لاي پوستم درمي‌آمد بيرون. بخاري برقي را هم دم آخري ننه گذاشت كنار ساكم و با بغض توي گلو و چشم اشكي‌اش گفت لازمت مي‌شود. دلم براي‌شان تنگ شده بود. خانه هم كه بودم، با بساطم توي اتاق خرپشته تنها بودم ولي غذايم گرم بود و مي‌دانستم طبقه پايين، هستند كساني كه حواس‌شان به من هست. اگر ننه بو مي‌برد زهرماری مي‌خورم، عاقم مي‌كرد. همين‌كه تا اين سن كمرم را براي دو ركعت خم و راست نكرده بودم، دلش خون بود. گاهي كه مي‌آمد پهلويم و دستي به سروگوش اتاقم مي‌كشيد، توي خماري مي‌پرسيدم:‌ «تا كي مي‌خواي سنگ خدايي رو به سينه بزني كه نديديش؟ دست بكش از ذكر و و .» چند تار موي سفيدش را جا مي‌داد زير روسري‌اي كه هروقت مي‌آمد پشت‌بام سرش مي‌كرد و مي‌گفت:‌ «اگه زبونت به ياد خدا نچرخه، زندگيت مي‌شه هميني كه الآن توش هستي.» انگار به مغزم قفل زده بودند و يك نفر دستش را گذاشته بود جلوي چشم‌هايم. عيب‌هايم را نمي‌ديدم. آن‌شب از سر ساختمان برگشته بودم و داشتم ذغالم را آماده مي‌كردم كه صداي دعا و نوحه از لاي درز اتاق آمد تو. نمي‌دانستم از كجا است؟ آن‌قدر صدا بلند بود كه وقتي به خودم آمدم ديدم پاي پنجره ايستاده‌ام و به آن گوش مي‌دهم. به گمانم از يا حسينيه‌اي آن نزديكي‌ها بود. شستم خبردار شد شام شهادت امام علي عليه‌السلام است و من روسياه پاي منقلم. دست و دلم لرزيد. نگاهم توي اتاق دور مي‌چرخيد. پاي بساط، وا رفتم. همه‌چيز مثل نوار روي دور تند از جلوي چشم‌هايم رد شد. به گذشته‌ها رفتم. به آن روز توي دبيرستان كه حاج‌آقايي آمد توي كلاس و بي‌مقدمه اولين چيزي كه روي تخته سياه نوشت اين بود: «زندگي سخت.» مي‌گفت اگر از ياد خدا غفلت كنيد، زندگي‌تان سخت مي‌شود و آن‌وقت هرچه دست و پا بزنيد، بيشتر غرق مي‌شويد. قلبم شكست. زندگي من هم سخت بود. زندگي‌اي كه بوي تعفنش تا كيلومترها دورتر مي‌رفت. اشك مثل آبي كه از چشمه بجوشد، روي صورتم راه گرفت. نمي‌خواستم در اين زندگي بمانم. وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى و هر كس كه از ياد من اعراض كند، زندگيش تنگ شود و در روز قيامت نابينا محشورش سازيم. 🌺 آیه‌جان: آیه‌هایی که به جان نشسته‌اند. 🆔️ @elalhabibk 🍃🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در تیره‌ شبِ هجرِ تو جانم به لب آمد وقت است که همچون مه تابان به درآیی حافظ شیرازی 🆔 @elalhabibk 🍃🌸🍃
Mohsen Heshmati - Mahe Tamam (128).mp3
4.43M
💠 🎙محسن حشمتی راد منتظر مانده زمین تا که زمانش برسد...💔 🆔 @elalhabibk 🍃🌸🍃
⏰ به وقت ساعت ۸ ... و باز مثل همیشه در آستانهء در من کبوترانه زمین گیر می شوم به هوایت 💌 ❣️ اینجا است... 🆔 @elalhabibk 🍃🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ایران نایب رئیس مجمع عمومی سازمان ملل شد اعضای سازمان ملل متحد رئیس جدید هفتاد و هشتمین مجمع عمومی سازمان ملل را برگزیدند و ایران به‌عنوان یکی از ۲۱ نواب رئیس این مجمع انتخاب شد. همچنین ایران بعنوان گزارشگر کمیته خلع سلاح و عدم اشاعه مجمع عمومی و عضو هیات رئیسه این کمیته برگزیده شود. اعضای سازمان ملل «دنیس فرانسیس» از ترینیداد و توباگو را به عنوان رئیس هفتاد و هشتمین مجمع عمومی سازمان ملل انتخاب کردند که از اواسط ماه سپتامبر، ریاست این شورای را برعهده خواهد گرفت. 🆔 @elalhabibk🌐
21.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▫️حجت الاسلام شیخ سعید غفارزاده: 👌دلتنگی امام رضا علیه السلام برای... 🆔️ @elalhabibk 🍃🌸🍃