eitaa logo
هیئت مذهبی_فرهنگی الی الحبیب
1هزار دنبال‌کننده
20.5هزار عکس
4.4هزار ویدیو
141 فایل
یه عده جوونیم از جنس مونث، دانشجو، دانش‌آموز و طلبه... سرمان درد می‌کرد برای کار، حسین جمع‌مان کرد 🌸 . . . کانال ایتا: @elalhabibk پیج اینستاگرام: @elalhabib_1401 کانال تلگرام: @elalhabib1401 . . . ارتباط با ادمین کانال 👇 @Ro_siyah
مشاهده در ایتا
دانلود
رسیدیم و همون‌طور که رفقای مشایه قول داده بودن یاد ما باشن مام هوای رفقایی داشتیم که نشد کنار ما قدم بردارن... ┅═✧❁ @elalhabibk🏴 ❁✧═┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میشه این کوله‌ها سال بعد، تو راه کربلای شما خاکی بشن؟ سنگینی‌شون شونه‌هامون اذیت کنه؟ دار و ندار دنیای مادی‌مونو توشون جا بدیم و به حرمت همین دل‌ها سال بعد برای کربلایی شدنمون کوله تزئین کنیم؟! ما دعا می‌کنیم و می‌دونیم اجابتش برا شما کاری نیست💔🌱 ┅═✧❁ @elalhabibk🏴 ❁✧═┅
سنه من آغلاماسام اولم حسین💔 قره‌وی باغلاماسام اولم حسین💔 سینمی داغلاماسام اولم حسین💔 ┅═✧❁ @elalhabibk🏴 ❁✧═┅
قشنگیش به همین‌که ما جز این در جایی نمیریم و دردمونو به کس و ناکَس نمی‌گیم ما یه آقایی داریم که یا کاشف الکرب عن وجهه الحسین... ما سفره درد و دلامون جز برا ابوفاضل جایی نمی‌بریم... ┅═✧❁ @elalhabibk🏴 ❁✧═┅
برگرد ای توسل شب زنده دارها پایان بده به گریه‌ی چشم انتظارها از یک خروش ناله‌ی عشاق کوی تو «حاجت روا شوند هزاران هزارها» یک بار نیز پشت سرت را نگاه کن دل‌بسته این پیاده به لطف سوارها... ما را به جبر هم که شده سربه زیر کن خیری ندیده ایم از این اختیارها باید برای دیدن تو «مهزیار» شد یعنی گذشتن از همگان «محض یار»ها... یک بار هم مسیر دلم سوی تو نبود اما مسیر تو به من افتاده بارها شب ها بدون آمدنت صبح ظلمت‌اند برگرد ای توسل شب زنده دارها این دست‌ها به لطف تو ظرف گدایی‌اند ای ایّها العزیز تمام ندارها  💔ان‌شاالله که اربعین زمینه‌ساز ظهور... خدایا کمک‌مون کن از سربازی مسیر حق جا نمونیم... الهی به حق دل رقیه خاتون، عجل لولیک الفرج... ┅═✧❁ @elalhabibk🏴 ❁✧═┅
روز اربعین‌مون با نیت قدم گذاشتن تو مسیر امام زمان‌مون و توسل و دعا کنار شهدا شروع کردیم و آماده شدیم برای شاید غریبانه‌ترین مراسم هیئت‌مون، تولد الی‌الحبیب و روضه اربعین ارباب تشنه لب💔 بفرمایید روضه...  ┅═✧❁ @elalhabibk🏴 ❁✧═┅
Safar O Elallah (320) (1).mp3
16.89M
💠 ی ویژه ی شب جمعه، شب زیارتی ارباب خدمت مخاطبان عزیزمون، ما رو هم از دعای خیرتون فراموش نکنید ...❤️ 💔 خیلی التماس دعا داریم...💔 ┅═✧❁ @elalhabibk🏴 ❁✧═┅
⏰به وقت | ۰۱:۲۰ از آخرِ مجلس شهدا را چیدند...💔 ┅═✧❁ @elalhabibk 🏴 ❁✧═┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 به توکل نام اعظمت، بسم الله الرحمن الرحیم 🌱 همراهان نازنین صبحتون مفید ...🌅❤️ ┅═✧❁ @elalhabibk 🏴 ❁✧═┅
💠 یا اَباعَبْدِاللَّهِ لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتِ الْمُصیبَةُ بِکَ (بِکُمْ) عَلَیْنا وَ عَلی جَمیعِ اَهْل ِالاِْسْلامِ و َجَلَّتْ وَ عَظُمَتْ مُصیبَتُکَ فِی السَّمواتِ عَلی جَمیعِ اَهْلِ السَّمواتِ فَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَیْکُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ ... 💠 ای ابا عبداللّه براستی بزرگ شد سوگواری تو و گران و عظیم گشت مصیبت تو بر ما و بر همه اهل اسلام و تحمل آن مصیبت بزرگ در آسمانها بر جمیع اهل سماوات سخت و دشوار بودپس خدا لعنت کند امتی که اساس ظلم و ستم را بر شما اهل بیت رسول بنیاد کردند ... تو که باشی دلم دیگه نمی لرزه ...💔 ┅═✧❁ @elalhabibk 🏴 ❁✧═┅
30.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 ⭕️گرم کردن بدن قبل از ورزش 🔺نکته👇 قبل ازانجام حرکت های این نرمش های گرم کردن را باید انجام دهید. ⚽️🏓⚽️🏸⚽️🥋⚽️ گرم کردن بدن در خانه یا باشگاه، پیش از ورزش ضروری است. تفاوتی ندارد که شما تازه‌کار باشید یا یک ورزشکار حرفه‌ای، در هر صورت حتما پیش از شروع ورزش، باید تمرینات گرم کردن بدن را انجام دهید. عضلات و مفاصل بدن ما در حالت عادی به اصطلاح خواب هستند و باید پیش از ورزش بیدار شوند. اگر می‌خواهید جسم و ذهنتان شما را در طول ورزش همراهی کند حتما قبل از ورزش خود را گرم کنید. ┅═✧❁ @elalhabibk 🏴 ❁✧═┅
قرارمان همین بهار زیر شکوفه های شعر …! آنجا که واژه ها برای تو گل می کنند... ‌ ❤️ ┅═✧❁ @elalhabibk 🏴 ❁✧═┅
📣 مجارستان: ما نیازی به دیکته دموکراسی از سوی آمریکا نداریم 🔺️پیتر سیجارتو، وزیر امور خارجه مجارستان گفت آمریکا که خود تلاش می‌کند از نامزدی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری جلوگیری کند، حق ندارد در مورد دموکراسی برای سایر کشورها سخنرانی کند. ┅═✧❁ @elalhabibk 🏴 ❁✧═┅
🦋حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) فرمودند: 🔶️به راست تمایل نیابید و به سوی چپ نگروید. قصد و آهنگ خویش همراه با مودت، و بر اساس سنت روشن به سوی ما قرار دهید. 📚الغیبه الطوسی ، ج ۱، ص ۲۸۵ ┅═✧❁ @elalhabibk🏴❁✧═┅
«اربعین، انقلابی علیه خودم» اربعین اولم بود. با دو کوله‌ی سبک بی‌هیچ‌ خوراکی و لباس اضافه‌ای. به سختی‌از چادر یدکی چشم پوشیدم و راهی شدیم. توی نجف، مهمان خانواده‌‌ای می‌شدیم که در فرودگاه مشهد دوست شده بودیم، در سالن انتظار نشسته بودم که مثل همیشه معاشرتم گل کرد، شروع کردم به صحبت با خانم عراقی و بچه‌هایش. موقع خداحافظی، تلفنش را توی گوشی‌ام نوشت و دستش را روی چشمش گذاشت و به فارسی با لهجه عراقی گفت: «اربعین بیاید، اینترنت، موجود؛ وای‌فای موجود، فیسبوک موجود». با لبخند غلیظی ازش خداحافظی کردم. اولین شگفتانه‌ی سفرم از خانه‌اش شروع شد. توی مهمان‌خانه، حین بازی نور‌الزهرا، یکهو زیادی صمیمی شد و زد توی گوشم! خشکم زد، نیم‌وجبی چه دست سنگینی داشت! همان لحظه، مادرش با سینی غذا وارد شد و نور‌الزهرا از ادامه بازی صرف‌نظر کرد و به‌خیر گذشت. صبح زود، مسافر راه شدیم. مسیر، به اندازه مقصد دلنشین بود. عمق وجودم سرشار از شوق بود. اولین شب، توی موکب، موقع خواب، همه‌ی لامپ‌ها را خاموش کردند الّا دو تا. جای من زیر یکی از همین لامپ‌ها بود. برای کسی که عادت داشت در تاریکی مطلق بخوابد، از این بدتر نمی‌شد. نور لامپ، صدای جوشکاری بیرون و صدای پچ‌پچ خانم‌ها همگی دست‌به‌دست هم داد تا نخوابم، آرزو کردم کاش مثل خیلی از آن‌ها در هر شرایطی خوابم می‌برد. صبح با همسرم و سردرد و کج‌خلقی وارد مسیر شدم. دومین شب توی موکب عراقی‌ها، همه‌ی چراغ‌ها خاموش شد، خنده‌ام کش آمد. شادی‌ام دوامی نداشت. عراقی‌ها سر جایشان نشسته بودند و با میزان صدای هشتادِ تلویزیونی صحبت می‌کردند! در این شرایط برای کسی که عادت داشت در سکوت محض بخوابد، خواب، پدیده‌ی غیر ممکن و‌ محالی بود! این شد که در سکوت همراهی‌شان کردم، حرف‌هایشان ادامه داشت تا چهار صبح که بالاخره راهی شدند. شب سوم توی موکب ایرانی ساکن شدیم. مسئول انتظامات، جایم را نشان داد. بیست تا شارژر و موبایل کنار و بالای سر من به شارژ بود، نمی‌توانست اتفاقی باشد. صدای انواع زنگ‌ها، نور گوشی‌ها و تماسهای تصویری شده بود سوهان روحم. مدام صلوات می‌فرستادم که آتشفشان درونم فعال نشود. زمین موکب سرد و یخ بود. هر چه داشتم پوشیدم. خواب، همچنان از من فراری بود. صبح، از خستگی و سرما، تب و لرز به جانم افتاده بود. دو تا آمپول و چند آنتی بیوتیک مهمان بدنم شدند. با حرص زیر لب گفتم: «خدایا برنامه بعدیت چیه برام قربونت برم؟!» شب وقتی از حرم برمی‌گشتیم، گفتم: «این جا همه‌‌ش مال امام حسینه، پس هر جا دعا کنم قبول می‌شه، دعای الانم یه اتاقه با یه هیتر و لحاف و چایی! هر چند که محاله!» همسرم خندید. از آرزوهایم گفتم که یکی‌یکی برآورده شده بودند، از اولین سفر کربلایم و تکه‌تکه شدن شیشه باورهایم و انقلاب! انقلاب علیه خودم! همان‌طور که حرف می‌زدم، زیر چشمی خانمی را می‌دیدم که به ما نزدیک می‌شود. آمد جلوتر: «سلام، ایرانی؟»، «سلام، بله»، نشست کنارم «امسال هیچ‌کس مهمانم نشده، توروخدا بیاین خونمون، به امام حسین نمی‌ذارم بد بهتون بگذره». هر چه گفتم ما در موکب هستیم، قبول نکرد. خانه‌شان نزدیک بارگاه حرّ‌بن ریاحی بود و از حرم دور. با اصرار و التماس، اکراه و تردیدمان کمرنگ شد و رفتیم. تعارفمان کرد به مهمان‌خانه. در را که باز کردم با این صحنه مواجه شدم: «فلاسک چای با نبات و خرما و ظرف میوه در کنار تشک و لحاف‌ها رو‌به‌روی هیتری که اتاق را گرم کرده بود.» عشق، صفا، خلوص، بخشش و ترک عادت در آن سفر، برنامه‌ی امام حسین (علیه‌السلام) بود برایم، باید بلد می‌شدم، باید یاد می‌گرفتم که تا دم مرگ رنج با انسان عجین است. يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ اى انسان، تو در راه پروردگارت رنج فراوان مى‌كشى؛ پس پاداش آن را خواهى ديد. انشقاق، ٦ نویسنده: سعیده تلان عکاس: عطیه کشتکاران ┅═✧❁ @elalhabibk🏴 ❁✧═┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بدوبدوهای پشت صحنه قشنگی‌هایی هستن که ظاهر قشنگ و تموم شده کار، یه قسمت کوچیکی از اون شیرینی و نتیجه خسته شدنای تو این مسیر بچه‌هاس💔 خادما از مدت‌ها قبل مشغول بودن... بریم برای دیدن، صحنه‌های خلق شده‌ای که قاب رسانه در همین حد توان به تصویر کشیدنش داشت... ┅═✧❁ @elalhabibk🏴 ❁✧═┅