فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⏰به وقت #بغداد | ۰۱:۲۰
#BAGHDAD 1:20
حسرتی به وسعت تک تکِ قلبها 💔🇵🇸
#علمدار
#جانفدا
#حاج_قاسم
#سردار_دلها
#به_وقت_دلتنگی
✧❁ @elalhabibk🏴 ❁✧
🔽 سلام و احترام خدمت همراهان نازنین #الی_الحبیب ❤️
امروز با 👇
⬅️ #حدیث_روز
⬅️ #سیاسی_صبح
⬅️ #ببین_و_یادبگیر
⬅️ #حبیبم_بگو
⬅️ #غروب_جمعه
⬅️ #سیاسی_شب
⬅️ #بفرمایید_منبر
در خدمتتون هستیم. ✨
💔 این لباس نوکری را ای شه از نوکر مگیر
چون که یک عمری بود این افتخارم یا حسین 💔
#سلام_اربابم ❤
#صبحم_به_نامتان
✧❁ @elalhabibk🏴 ❁✧
#حدیث_روز
🦋پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم:
☘هر زنی که در خانه شوهرش
چیزی را برای سامان دادن
وضع خانه جـا_به_جـا کند
خداوند نظر رحمـت به او می کند.
وهر کس مورد رحمت خدا قرار گیرد
خداوند عذابـش نمےکند.
📚 وسائل الشیعه ج۱۵ ص۱۷۵
✧❁ @elalhabibkا🏴 ❁✧
صدور کارت ملی در بدو تولد برای افراد
معاون وزیر و رئیس سازمان ثبت احوال کشور:
🔹در آینده در بدو تولد به افراد کارت ملی میدهیم و دیگر به سمت شناسنامه نمیرویم.
🔹همچنین در کشور باید بانک DNA داشته باشیم که در آثار بیومتریک اهمیت دارد.
🔹در دفاتر پیشخوان باید با دقت بیشتری عکاسی شود و در برخی موارد عکسها از زیبایی لازم برخوردار نیست. این عکس باید به صورت زنده گرفته شود و در دفاتر پیشخوان مستقر هست و میبایست یکسری مسائل فنی را بگذراند.
#سیاسی
#بصیرت_و_سیاست
#سیاستمان_و_دیانتمان
✧❁ @elalhabibk 🏴 ❁✧
«انگار شر باشد ولی نیست»
دستهی کنفپیچِ گل نرگس را از دستش قاپیدم و عمیق بو کردم. گفت: «شد چند سال؟» گفتم: «میدونی دیگه، پونزده تمام.» پانزدهمین سال از شروع نفسکشیدنمان زیر یک سقف میگذشت. جعبهی کیک را گذاشت روی پیشخوان آشپزخانه. چسب نواری روی در جعبه را جدا کردم؛ یک کیک کاکائویی کوچک که ماهرانه روی همان سطح کوچکش نوشته بود: «ولادت حضرت زینب مبارک.»
با لحنی امیدوارانه گفت: «این دیگه بمونه برای بعد از برد.» به خنده جواب دادم: «یه کیک خریدی برای همهی مناسبتها.» دل توی دل جفتمان نبود. چیزی تا شروع مسابقه فوتبال نمانده بود و نگاههای مضطرب را از هم میدزدیدیم. با سر انگشتانی که انگار دیگر حس نداشتند، صفحههای قرآن جلد چرمیام را ورق میزدم و تندتند میخواندم. زمان عجیب میگذشت، خدا خدا میکردم عقربههای ساعت کمی آهستهتر حرکت کنند. صدای گزارشگر به مثابهی تیشهای که با ضرباتش دانهدانه آجرهای ساختمانی را خراب میکند روی هم، داشت ذرهذره حال خوب آن شبم را خراب میکرد و مثل آواری روی سرم میریخت. تلخترین صدای سوت پایان مسابقه متعلق است به آن شب. اشکهایش را پنهان کرد و رفت. شاید برای قدم زدن، شاید برای ادامهی گریه، نمیدانم.
احساس میکردم بدترین حال دنیا را دارم، همهی امیدمان ناامید شده بود. دنبال روزنهی امیدی میگشتم، قرآن جلد چرمی را دوباره برداشتم و اینبار انگار که در یک جزوهی پروپیمان درسی دنبال نکتهی کنکوری باشم چشمم میچرخید بین آیهها. پلکهایم جایی بین صفحات ایست کردند، خودش بود، چند بار زیر لب خواندمش، مثل مسکنهای قوی سریع عمل کرد، بعد با فونت درشت توی نوت تبلت نوشتمش که بماند به یادگار. کیک سالگرد ازدواجی که قرار بود بعد از برد تیم ملی ایران مقابل آمریکا کاممان را شیرین کند، ظهر روز بعدش کنار مدافعین حرم حضرت زینب و در خنکای آذر ماه قطعهی پنجاه بهشت زهرا به کاممان نشست.
وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ
شايد چيزى را ناخوش بداريد و در آن خير شما باشد.
بقره، ۲۱۶
نویسنده: #فاطمه_ذجاجی
گرافیک: #اعظم_مؤمنیان
🌺آیهجان: آیاتی که به جان نشستهاند.
#حبیبم_بگو
#آیه_جان
#تکه_ای_از_آسمان
#تفسیر_قرآن
✧❁ @elalhabibk🏴 ❁✧
اى آخرين اميد در شام تار ما
اى روشناى عشق اى غمگسار ما !
داغم به سينه ماند ، در انتظار تو
از رهگذار شوق ، اين يادگار ما
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#سلام_امام_زمانم ❤️
✧❁ @elalhabibk 🏴 ❁✧