💠 #میاندار
🔹#شهید_دکتر_محمد_علی_رهنمون
▫️تولد: سال ۱۳۳۴ در یزد
▫️شهادت: ۶ اسفند ماه ۱۳۶۲/ عملیات خیبر/ بیمارستان صحرایی خاتم الانبیا در حال اقامه نماز صبح به دنبال بمباران بیمارستان توسط هواپیماهای ارتش بعث عراق، به سوی معبود شتافت.
🔺خاطرات کوتاهی از شهید:
💡⛔️آدم بیسواد به درد انقلاب نمیخورد... :
📌#درس نمیخواندیم. به خیال خودمان فکر میکردیم #مبارزه کردن واجبتر است. محمد نصیحتمان میکرد؛ میگفت: «این چه حرفیه افتاده توی دهن شماها؟ یعنی چی درس خوندن وقتمان رو تلف میکنه؟ باید هم #انتظار درس بخونید هم مبارزتون رو بکنید. آدم بیسواد که به درد #انقلاب نمیخورد.»
💡⛔️دفترچه اعمال:
📌 یک دفترچه کوچک داشت، همیشه همراهش بود و به هیچکس نشان نمیداد. یکبار یواشکی برداشتمش ببینم چی مینویسد. فکرش را کرده بودم. کارهایی که در طول روز انجام داده بود را نوشته بود. سر کی داد زده، کی را ناراحت کرده، به کی بدهکار است. همه را نوشته بود؛ ریز و درشت.
👈نوشته بود که یادش باشد تو اولین فرصت #صافشان کند.👉
💡⛔️نماز جماعت در شب عروسی:
📌شب عروسیش بود. اذان که شد، همه را بلند کرد که #نماز بخوانند.
یکی را فرستاد جلو، بقیه هم پشت سرش نماز جماعت خواندند.
📜فرازی از #وصیت_نامه شهید دکتر #محمد_علی_رهنمون #:
🔹 ...#دو_کوهه همان گمشده عاشقان در حسرت #پرواز بود. پرواز به اوج ملکوت...
...امیدوارم خداوند گناهان بیحد و حسابم
را عفو کند. من که در درگاهش روسیاهم و فقط امید عفو و بخشش او را دارم. زهرای عزیزم را ببوسید و سعی کنید او را دختری #مسلمان و #شایسته_انقلاب اسلامی #تربیت کنید.
🆔 @elalhabibk 🍃🌸🍃
💠 #میاندار
🔹#شهید_دکتر_محمد_علی_رهنمون
▫️تولد: سال ۱۳۳۴ در یزد
▫️شهادت: ۶ اسفند ماه ۱۳۶۲/ عملیات خیبر/ بیمارستان صحرایی خاتم الانبیا در حال اقامه نماز صبح به دنبال بمباران بیمارستان توسط هواپیماهای ارتش بعث عراق، به سوی معبود شتافت.
🔺خاطرات کوتاهی از شهید:
💡⛔️آدم بیسواد به درد انقلاب نمیخورد... :
📌#درس نمیخواندیم. به خیال خودمان فکر میکردیم #مبارزه کردن واجبتر است. محمد نصیحتمان میکرد؛ میگفت: «این چه حرفیه افتاده توی دهن شماها؟ یعنی چی درس خوندن وقتمان رو تلف میکنه؟ باید هم #انتظار درس بخونید هم مبارزتون رو بکنید. آدم بیسواد که به درد #انقلاب نمیخورد.»
💡⛔️دفترچه اعمال:
📌 یک دفترچه کوچک داشت، همیشه همراهش بود و به هیچکس نشان نمیداد. یکبار یواشکی برداشتمش ببینم چی مینویسد. فکرش را کرده بودم. کارهایی که در طول روز انجام داده بود را نوشته بود. سر کی داد زده، کی را ناراحت کرده، به کی بدهکار است. همه را نوشته بود؛ ریز و درشت.
👈نوشته بود که یادش باشد تو اولین فرصت صافشان کند.
💡نماز جماعت در شب عروسی:
📌شب عروسیش بود. اذان که شد، همه را بلند کرد که #نماز بخوانند.
یکی را فرستاد جلو، بقیه هم پشت سرش نماز جماعت خواندند.
📜فرازی از وصیت نامه شهید دکتر #محمد_علی_رهنمون:
🔹 ...#دو_کوهه همان گمشده عاشقان در حسرت پرواز بود. پرواز به اوج ملکوت...
...امیدوارم خداوند گناهان بیحد و حسابم
را عفو کند. من که در درگاهش روسیاهم و فقط امید عفو و بخشش او را دارم. زهرای عزیزم را ببوسید و سعی کنید او را دختری مسلمان و شایسته انقلاب اسلامی تربیت کنید.
#روز_پزشک
┅═✧❁ @elalhabibk🏴 ❁✧═┅