هیئت مذهبی_فرهنگی الی الحبیب
#حبیبم_بگو #آیه_جان #تفسیر_قرآن 🆔️ @elalhabibk 🍃🌸🍃
«عزت و خواری من فقط دست خداست»
✍ نویسنده: #هدیه_قلیزاده
✏️ گرافیک: #اعظم_مؤمنیان
از پنجمین #مدرسه بیرون آمدم. آفتاب بالای سرم بود و نورش را مستقیم به فرق سرم میتاباند. کف پاهایم درد میکرد. برای پر کردن فرم همکاری، پیاده به همهی مدرسههای اطراف #خانه سر زده بودم. #خسته و کلافه، با لباسهای خیس از عرق به خانه رسیدم. تلفنم زنگ خورد. صدای خالی از عشوه زنانهی خانمی پشت تلفن گفت: «شما سال پیش اینجا فرم پر کرده بودین اگر هنوز جایی مشغول به کار نیستید برای مصاحبه فردا تشریف بیارید مدرسه» اسم مدرسه را که گفت یادم نیامد دقیقا کجا بود.
صبح زود به آدرسی که پیامک شده بود رفتم. یادم آمد #تابستان سال گذشته با یکی از دوستانم آنجا فرم پرکرده بودم. مجتمع آموزشی دخترانهای که از مدارس نامدار منطقه بود. با مدیر و موسس مجتمع #مصاحبه کردم. گفتند: «از فردا به مدت یک هفته آموزشی بیا که کار را از نیروی قبلی تحویل بگیری.» در پوست خود نگنجیدن را داشتم از نزدیک #تجربه میکردم. از #خوشحالی خودم را یک بستنی مهمان کردم.
یک هفته صبح تا ظهر و بعضی روزها که پشت کنکوریها در #مدرسه میماندند، تا شب پرانرژی رفتم و آمدم. همه تلاشم را میکردم به موقع برسم و همه کارهایم را درست و بینقص انجام دهم. بعد از یک هفته مدیر دبیرستان از طرف موسس تماس گرفت و گفت: «توی رزومهات نوشتی توی فلان مدرسه پسرانه کار کردی. ما تماس گرفتیم با مدیریت مدرسه و گفتن همچین آدمی اونجا اصلا کار نکرده! همین کارها رو میکنید آدم نمیتونه به چادریها اطمینان کنه! به دروغ رزومه پر کردی چی میخوای یاد بچههای مردم بدی؟» نزدیک نیمساعت پشت هم توهین و بعد هم تلفن را قطع کرد.
من شوکه شده بودم. مغزم خالی از #کلمه بود. با دوستی که سال قبل با هم برای پر کردن فرم به آن مدرسه رفته بودیم تماس گرفتم و ماجرا را گریهکنان تعریف کردم. پیشنهاد داد با مدیر مدرسه قبلی تماس بگیرم. فردا صبح هم به مجتمع آموزشی دخترانه بروم و حضوری گفتگو کنم. صبح جلوی در مدرسه که رسیدم دستهام میلرزید. از راهرو که رد شدم برای رفتن به اتاق مدیر، همکارها میپرسیدن «چیکار کردی؟ چه اتفاقی افتاده؟» احساس بدی بهم دست داده بود. انگار که همه با هم مچ یک سارق حرفهای را گرفته باشند. در اتاق مدیریت روی دورترین صندلی از مدیر نشستم و گفتم: «من نمیدونم چطور شده که به شما گفتن من اونجا کار نکردم اما میتونم همین الان با مدیر دبستان پسرانه تماس بگیرم و ثابت کنم که دروغی نگفتم.»
بعد از حرف زدن با مدیر #دبستان و توضیح دادنش فهمید که موسس مدرسه پسرانه از چند ماه پروژهای کار کردن من در مدرسه خبر نداشته. از من معذرتخواهی کرد و گفت: «میتونی از فردا بیای» من به سختی «نه» گفتم. برای نشان دادن احساس پشیمانی یا حسننیت، نمیدانم؛ گفت: «اگر دوست نداری پیش ما باشی میتونم سفارشت رو بکنم جای دیگه استخدامت کنن.» خیلی دلم میخواست پیشنهادش را قبول کنم اما ترجیحم این بود بدون سفارش و بند «پ» مشغول به کاری شوم که به آن علاقه دارم. در راه برگشت به #خانه با ناراحتی شروع کردم به غر زدن به عالم و آدم که تلفنم زنگ خورد. یکی از پنج مدرسهای بود که چند روز قبل رفته بودم. بعد از #مصاحبه مشغول به کار شدم. از آن روز هر جا قد سختیها از قد خودم بلندتر میشود به این آیه فکر میکنم که:
تُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ
هر کس را بخواهی، عزت میدهی؛ و هر که را بخواهی خوار میکنی.
#حبیبم_بگو
#آیه_جان
#تفسیر_قرآن
#آلعمران_۲۶
🌺 آیهجان: آیههایی که به جان نشستهاند.
🆔️ @elalhabibk 🍃🌸🍃
📙📘📗
#باهم_کتاب_بخوریم😋
#اول_هفته_با_کتاب ☘
📚 کتاب : "بادبادک باز "
🖋 نویسنده: خالد حسینی
📝 انتشارات: نشریه سخن
📖 تعداد صفحه:۳۱۲
🎧#معرفی
《کتاب #بادبادک_باز روایتی است از زندگی امیر؛ یک پسر #افغان. که او به شکل اولشخص داستان را بازگو میکند.
داستان قبل از اغتشاشات #افغانستان شروع میشود و در خود داستان با اغتشاشات نیز مواجه میشویم. در این رمان #سیاست شدیدا کمرنگ بیان شده و بیشتر روی ارتباطات و احساسات مردم بحث شده است.
در واقع #بادبادک_باز درباره دوستی و خیانت و بهای وفاداری است. درباره علاقه پدر و پسر است و تسلط پدر، درباره عشق و #ایثار است و دروغهایشان، درباره دور ماندن از اصل است و تمنای بازگشت به آن》
ارتباط با خادم کتابخانه:
📩@abbasiiiii62
🆔️ @elalhabibk 🍃🌸🍃
معرفی کتاب بادبادکباز.mp3
6.57M
📚#بادبادک_باز
🎙#معرفی_کتاب
🎧#پادکست
❌ ( بهتر است پادکست های صوتی الی الحبیب را که با هشتگ #تولیدی_رسانه_الیالحبیب متمایز شده اند را برای درک جزئیات و افکت ها با هندزفری گوش دهید ) ❌
🆔️ @elalhabibk 🍃🌸🍃
.
#وقت_سلام
دل من گم شده گر پیدا شد
بسپارید امانات رضا
واگر ازتپش افتاد دلم
ببریدش به ملاقات رضا
ازرضاخواسته بودم شاید
بگذارد که غلامش بشوم
همه گفتند محال است ولی
دلخوشم من به محالات رضا
... اینجا #قلب_ایران است ...
🆔️ @elalhabibk 🍃🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بانوی آلیشکار مازندرانی مدال آسیاییاش را تقدیم شهید تهرانیمقدم کرد
🔹سپیده بابایی ملی پوش وزن ۵۵ کیلوگرم تیم آلیش بانوان کشورمان مدال نقره خود در رقابت های آلیش قهرمانی آسیا که روز دوم خردادماه، در کشور ازبکستان برگزار شد را به شهید حسن تهرانی مقدم تقدیم کرد.
#سیاسی
#بصیرت_و_سیاست
#سیاستمان_و_دیانتمان
🆔 @elalhabibk🌐
10.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#بفرمایید_منبر
🔅زن و شوهر شراب فروش و معامله با امام رضا علیهالسلام
🔰 #استاد_مؤمنی
🆔️ @elalhabibk 🍃🌸🍃
بسم الله الرحمن الرحیم(1).mp3
48.2K
💠 به توکل نام اعظمت،
بسم الله الرحمن الرحیم 🌱
همراهان نازنین #الی_الحبیب صبحتون مفید ...🌅❤️
🆔 @elalhabibk 🍃🌸🍃
.
رسیدی به کرب و بلا خیره شو...
#سلام_اربابم💔
🆔 @elalhabibk🍃🌸🍃
10.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 #آدرنالین
⤵️ حرکت شنا سوئدی
✔️موثردرتقویت ماهیچههای سینه ای،سه سربازویی و بخش جلویی دالی
⛔️نکته👇
📌حتما باید قبل از انجام حرکات بدنتان را گرم کنید.
⚽️🏓⚽️🏸⚽️🥋⚽️
🔺فواید گرم کردن:
• به تحرک درآوردن مفاصل
• فعال و آماده کردن عضلات
• ایجاد آمادگی ذهنی برای تمرین
• پیشگیری از آسیب دیدگی در طول ورزش
🆔 @elalhabibk⚽️