eitaa logo
قصه های یک انتخاب
495 دنبال‌کننده
5 عکس
27 ویدیو
0 فایل
شرح آنچه دیده نمی شود. آدرس اینستاگرام: election.stories
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیا همه چیز واضح نشد؟؟؟ وزیر چند ساله ی این مملکت برای نامزد ریاست جمهوری این مملکت شاخ می گذارد... دلم برای و برای خودمان سوخت... @electionstories
سلام امتحانات جدید مردم ایران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک هفته از انتخابات مرحله دوم گذشته. به اعتقاد بعضی ها، این انتخابات، آخرین عمل جراحی ممکن روی جراحات این کشور بود و بعد از آن اما، ما به نقطه ی صفر که نه، به ماقبل صفر برگشته بودیم. هنوز لکه هایی از توده های سرطانی برخی دولت های قبل تر، در دولت قبلی مشاهده می شد که باید می سوختند. و به نظر می رسید که حین شیمی درمانی سخت، یا حین عمل توده برداری، یکهو دستور توقف عمل را بدهند و این تصمیم برای خیلی ها سخت بود. سوالی که شاید روز بعد از اعلام نتایج و روزهای بعدترش در این يک هفته بین آن ۱۴ میلیون نفر، دهان به دهان می چرخید، این بود که بعد از تلاش فراوان برای روشنگری و نتیجه ی انتخابات، آیا هنوز هم باید به افتخار امید و مقاومت و توکل کف می زدیم؟ بله باید می زدیم.این را بارها به عناوین مختلف گفت. ما نه آن ۱۴ میلیون و نه حتی آن ۳۰ میلیون نفری هستیم که رای دادیم و امید را مزه مزه کردیم. ما همه ی ۸۰ میلیونی هستیم که به روش خودمان، این مملکت را دوست داریم. ما و آن ها یا ما و شمایی وجود ندارد که همه، مردم این آب و خاکیم. حالا وقت آن است که دست روی زانو بگذاريم، بلند شویم و هر چند سخت اما از نو شروع کنیم. نیت هامان را برای خدا خالص کنیم و پرانرژی تر دنبال باشیم. کار در این سرزمين بسیار است. فرصت ناراحت شدن نداریم. بین آن همهمه ی بیرون مسجد امام صادق، یک شنبه ی بعد از انتخابات، جمله ی توی ذهنم می چرخید: کار برای خدا... خستگی نداره. @electionstories
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برخلاف نظر برخی، به نظرم این انتخابات و نتایجش خوبی های فراوان داشت! شاید برای آن ها که کلمه ی طالبان را شنیدند و پسندیدند و تکرار کردند، باورش سخت باشد اما بارها و بارها مثل این قاب را توی این یک ماه دیدم. آن هم در اطراف سعیدجلیلی... این همدلیِ دو جهان به ظاهر متفاوت را. بعد از اعلام نتایج انتخابات،بعد از دیدن این قاب جلوی مسجد امام صادق در میدان فلسطین، برایم مسجل شد که من کم گذاشته ام.در نشان دادن این قاب و قاب های بسیاری مثل این. من یک منِ معمولی بودم که توانستم ببینم آنچه را که نمی شد در فضای غبار آلود رسانه به راحتی دید. بر خودم واجب دیدم تا شرح دهم آنچه را که پیش از من شرح نداده اند یا کم گفته اند. دیگر کم نگذارم. @electionstories
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بعد از تحلیف دیروز آمدم بنویسم. بنویسم که خوشحالم با همه ی تفاوت سلیقه هامان، سر یک مساله حداقل متحدیم: ! شریف بودن یعنی در بزنگاه تاریخ که نسل کشی جلوی چشممان است، از ترس منافع حق را زیر پا نگذاریم. خواستم بنویسم نمی دانم متن سخنرانی دیروز را خودش نوشته یا کس دیگری، اما کار هر کس بود: درود بر شرفش برای آن بخش حمایت از مظلومان علنی عالم امروز. و درود بر شرف او که خواند. این با همه ی ضعف های آدم هایش،صد شرف دارد به آن که برای قاتل و جانی، مدت ها کف زدند. خواستم بنویسم: ما در مملکتمان ضعف داریم، زیاد هم داریم اما سر شرف داشتن، بیشترِ مردانمان سربلندند که الحق در دفاع از فلسطین امروز،سمت درست تاریخ بشریت قرار گرفته ایم. همه ی این ها را خواستم بنویسم اما موکول کردم به امروز. به روزی که با خبر ، بیدار شدم. آقای پزشکیان! من رای ندادم به شما،اما شما الان رئیس‌جمهور ما هستید. آقای رئیس‌جمهور! دلمان یک متن و دلگرم کننده می خواهد مانند دیروزت و اقدامی دلگرم کننده تر. دلمان شجاعت دیدن از مسئولان‌مان را می خواهد. منتظریم. @electionstories
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این مرد چرا آرام نمی گیرد؟ مگر انتخابات تمام نشده؟ از خودم پرسیدم. 14 مرداد، جلسه با اساتید بود. دکتر کمی با تاخیر آمد و همین بهانه ی شوخی یکی از استادها شد که دکتر برای جبران باید بستنی بخرد! خنده فضا را پر کرد. دکتر با آن وقار و متانت همیشگی اش با لبخند پاسخ داد که بستنی هم می خریم. باز هم خنده. با دیدن این جمع و این خنده ها یک سوال توی سرم می چرخید: از مردی این چنین مهربان، منعطف و محترم چطور می شود در نظر برخی ها طالبان ساخت؟ جواب در بیشتر نظرات استادان بود: (جدای از بی تقوایی آن برچسب زننده ها)، رسانه! تقریبا استادی نبود که در صحبت هایش به ضعف در رسانه، ضعف در بیان نظرات و اهداف اشاره نکند. مهمی که رهبر این کشور سال ها پیش گفته بود و حالا، این انتخابات ضرورتش را به چشم همگان آورده بود. ما مردم حق داریم بدانیم چه کسی برایمان چه کار می کند؟ باید بدانیم و داشتن رسانه ای که این‌ را نشان دهد، حق ماست. انتخابات تمام شده،اما خیلی زود، کارهایش را از سر گرفته. این از سرگیری یک فرق دارد این بار. قرار نیست آفتابِ این دولت در سایه بماند. @electionstories
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۱۴مرداد_نشست با اساتید دانشگاه چه بخواهیم چه نخواهیم این انتخابات یک خانه تکانی ذهنی بوده برای خیلی از ماها. جلسه ی دو ساعته با اساتید هم همین را می گفت. از دل تحلیل های آن ها که صحبت کردند، خیلی چیزها بیرون آمد. یکیشان همین بود:شکاف جمهوریت! باید اعتراف کنیم همین انتخابات باعث شد نخبگان ما به کف میدان بیایند و بسیاریشان دریابند میان آنچه در میدان هست با آنچه آن ها فکر می کردند تفاوت از زمین تا آسمان است. ما هم به خود آمدیم که نباید فقط منتظر باشیم رجالمان بهتر کار کنند. انگار ما مدت ها خواب بودیم و ناگهان بیدار شدیم با این باور که منتظر ماندن برای بهترشدن شرایط، برنامه ای شکست خورده است. راهی به جز این نیست و ماها ناگزیریم نقش خودمان را پیدا کنیم و اتفاقا دولت سایه نقشش همین است. انگار به صرافت افتاده ایم که واقعا نقش خود ما چیست تا به آن عمل کنیم.هر چند نتیجه ی انتخابات چیز دیگری بود اما فرصتی شد که متوجه شویم با صحبت، با یافتن راه ارتباطی، این حلقه ی گمشده پیدا خواهد شد. آیا این جهش نیست؟ راستی... مگر شعار انتخاباتی سعید جلیلی همین نبود؟ هر ایرانی... آیا یعنی بخشی از شعارش محقق شده است؟ @electionstories
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۱۵ مرداد_جلسه دکتر جلیلی با دانش آموزان فردای روز جلسه با استادها، جلسه با دانش آموزان بود. تا قبل از این جلسه فکر می کردم آن نقش باشکوهی که سعید جلیلی برای هر ایرانی حرفش را می زد، منظورش برای بزرگسال ها بوده. اما اینکه دانش آموزان را به رسمیت شناخته، پای حرفشان نشسته، و بعد از انتخابات برایشان وقت می گذارد، حداقل به من نشان می دهد که نه تنها هر ایرانی را جدی گرفته، که همه ی هم و غم او کار برای این خاک است. این جلسه و جلسات دیگر هم موید این است که انتخابات یک مسیر بوده برای هموار کردن این خدمت رسانی اش، و پیروزی درآن، نهایت هدفش نبوده. چیزی که شاید در منطق ذهنی بعضی ها نگنجد. بعضی ها که تا منصب نگیرند، دست به کاری نزنند. اغراق نیست بگویم چیزی که دارم واقعا می بینم این است که سعید جلیلی همیشه از جان گذشته بود و عشق به این میهن با او کاری نکرده بود جز اینکه از جان گذشته ترش کند. @electionstories
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفتگوی دیشب با موضوع معرفی آقای به عنوان ایران مذاکره کننده ارشد آمریکا در مذاکرات بود. هر فردی با یک جستجوی دم دستی دراینترنت نامش را جستجو کند،اولین صفحه ای که می بیند، ویکی پدیاست. آنجا در ذیل عنوان زندگی شخصی نوشته شده: شرمن در خانواده یهودی نیویورک بزرگ شد و به عنوان یکی از یهودیان طرفدار اسرائیل شناخته می‌شود. وَندی شرمن بعدها خاطراتش از مذاکرات را در کتابی با عنوان Not For The Faint of Heart: Lessons in Courage, Power and Persistence چاپ کرد که در ایران ترجمه شد "بدون هراس".در این کتاب به این مضمون آمده: عراقچی هنوز هم کریسمس برای من کارت تبریک می فرستد،گویا خبر ندارد من یهودی ام! همین! @electionstories آیدی اینستاگرام election.stories