eitaa logo
شاگردان امام‌صادق علیه‌السلام
440 دنبال‌کننده
827 عکس
142 ویدیو
154 فایل
دانش آموختگان‎ مکـتب امام صــادق(علیه السلام)
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ توصیه‌های کاربردی عهد انس با قرآن 🏷 دریافت پیام های اختصاصی از از طریق و در آیات 🔸 یکی از لوازم بهره بردن از این است که انسان باور کند که قرآن کتاب همه انسان ها است و تک تک آیات آن برای هدایت تک تک افراد انسان جایگاه ویژه دارد. 🔸 قرآن کریم تصریح دارد به اینکه"تِبۡيَانٗا لِّكُلِّ شَيۡءٖ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٗ وَبُشۡرَىٰ لِلۡمُسۡلِمِينَ" است (نحل؛ ۸۹). یعنی هر آنچه برای هدایت و بشارت مومنین لازم است در این کتاب هست. لذا امیرالمومنین(ع) فرمود: "تَدَبَّرْ آيَاتِ اَلْقُرْآنِ وَ اِعْتَبِرْ بِهِ فَإِنَّهُ أَبْلَغُ اَلْعِبَرِ" یعنی درقرآن تدبر کنید و از آن عبرت بگیرید چرا که رسا ترین و بلیغ ترین عبرت ها است.(عیون الحکم و المواعظ، ج۱، ص ۲۰۰). 🔸 با تامل در معنای عبرت می توان به این نکته دست یافت که عبرت به معنای عبور کردن از چیزی و رسیدن به چیز دیگر است مثلا عبرت از یک واقعه و حادثه تاریخی عبور از مصداق تاریخی و درس گرفتن از آن برای امروز خود است. 🔸 عبرت از نیز به معنای عبور به نیاز و درس مربوط به امروز خود و دریافت پیام ویژه و اختصاصی قرآن است. 🔸 از راه و در قرآن ممکن است و انسان با تدبر در قرآن می تواند برای هر نیاز و موقعیت خویش، پیام اختصاصی خود را از قرآن دریافت کند‌. 🔸 یکی از راه‌های و ورود به تدبّر در آیات الهی این است که انسان آیاتی را که قرائت می‌کند، اول خود را مخاطب آن آیات بداند به گونه‌ای که گویا حقیقتاً این آیه برای او نازل شده است و مخاطب این آیه او است. 🔸 «إِنَّمَا يَعْرِفُ‏ الْقُرْآنَ‏ مَنْ خُوطِبَ بِه‏» (بحار الانوار، ج۶، ص ۳۴۹) این روایت شریف از یک جهت به این معناست که شناخت حقیقی قرآن منحصر در معصومین (ع) است که مخاطب اصلی قرآن هستند، و از جهت دیگر نشان می دهد که معرفت به قرآن برای کسی است که خود را مخاطب قرآن قرار بدهد و به میزانی که این تخاطب وجود داشته باشد، شناخت حاصل می شود. 🔸 اگر باور کردیم که خداوند در قرآن کریم به طور اختصاصی با ما صحبت می‌کند، توجه ما به شنیدن کلام الهی بیشتر می‌شود. این باور در وجود ما هر چقدر بیشتر تقویت گردد و محبت ما هرچه بیشتر شود، ارتباط میان ما و قرآن محکم‌تر و ناگسستنی‌تر خواهد شد. 🔸 اگر مخاطبه شخصی قرآن کریم، باورِ انسان شد، دائماً از محضر قرآن کریم، دستور بعد از دستور دریافت می‌کند و برای او جذب بعد از جذب اتفاق می‌افتد. در این صورت، اگر در ظاهر به طور کاملاً اتفاقی از جایی می گذرد و تلاوت آیه‌ای را می‌شنود و یا قرآن را باز می‌کند و آیه‌ای را قرائت می‌کند، باید بداند که مواجهه با این آیات خاصّ اتفاقی نیست؛ بلکه این آیه شریفه هم اکنون با او یک کار ویژه دارد و پیام خاصی را به ارمغان آورده است. 🔸 قرآن تجلّی «حیّ قیّوم» است، و در هدایت گری انسان جلوه این حیات و معیّت قیّومیه حق تعالی است، لذا هر ارتباطی و پیامی متناسب با نیاز و قابلیت انسان در هر مرتبه و هر لحظه است. ◇【 @emam_sadegh_boj 】◇
✍ توصیه‌های کاربردی 🏷 ، از طریق 🔸 یکی از بهترین راه‌های با ، شروع از آیاتی است که صراحتا ما را مخاطب خود قرار می‌دهد. آیاتی که با "یاایها الانسان" و "یابنی آدم" و "یا ایها الناس" و "یا ایها الذین آمنوا" و.. ما را مخاطب خود قرار می‌دهند. 🔸 بهتر است در این سیر از آیاتی شروع کنیم که عام‌تر هستند؛ مثلا مخاطب "یا ایهاالانسان" فراگیرتر از "یاایهاالذین آمنوا" های قرآن است و در عین حال، ما از آن جهت که انسان هستیم، مخاطب یا "ایها الانسان" نیز هستیم. این خطاب‌های عام مبداء تغییر و توجه ما از همان مرتبه کلی انسان بودن هستند و ما را متوجه ویژگی‌های انسانی خود می‌سازند. 🔸 در مرحله بعد آیاتی که بنی آدم یعنی نوع انسان‌ها از آن جهت‌ که فرزندان آدم هستند را شامل می‌شوند و در مرتبه بعد، خطاب "یا ایهاالناس" که همه مردم از هر صنف و گروهی را شامل می‌شود و در نهایت، خطاب خاص به مسلمانان و مومنین، مسیر خوبی در سیر در برای ما فراهم می‌آورد. 👈 ما در ادامه بر اساس همین سیر، از تدبر در "یا ایهاالانسان‌" های قرآن شروع خواهیم کرد و تا تدبر در "یا ایهاالذین آمنوا‌" ها بحث را امتداد خواهیم داد. ◇【 @emam_sadegh_boj 】◇
✍️ توصیه‌های کاربردی 🏷 با و فهم پیام قران 🔸 راه بار یافتن به پیام های قرآن تخاطب با قرآن است. تخاطب به معنای مخاطب قرار دادن خود در مقابل آیات قرآن است و برای این منظور باید مسیر مواجهه ما با قرآن مسیر عبرت باشد. به این معنا که قرآن را کتاب تاریخی که نقل حوادث اقوام گذشته و افراد سابق است ندانیم. 🔸 در روایات آمده است که "لَوْ كَانَ إِذَا نَزَلَتِ آيَةٌ فِي قَوْمٍ (او عَلَى رَجُلٍ) ثُمَّ مَاتَ اولئکَ القَوم (او ذَلِكَ اَلرَّجُلُ)، مَاتَتِ اَلْآيَةُ ، مَاتَ اَلْكِتَابُ ، وَ لَكِنَّهُ حَيٌّ يَجْرِي فِيمَنْ بَقِيَ كَمَا جَرَى فِيمَنْ مَضَى" (تفسیر عیاشی، ج۱، ص ۱۰) یعنی اگر آیه ای در مورد قوم یا افراد گذشته باشد و نقل تاریخی صرف باشد تاریخ انقضا داشته و با انقضا و موت افراد و اقوام آیه هم دیگر پیام جدیدی ندارد و مرده است در حالیکه قرآن حی است و هر آیه آن در هر لحظه برای کسی که خود را مخاطب پیام قرآن بداند و قرآن را زنده بداند پیام ویژه و اختصاصی دارد. 🔸 اگر آیه‌ای در مورد قومی آمده است طبق روایات "مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ فَهُوَ مِنْهُمْ" (عوالی الئالی، ج۱، ۱۶۵) کسی که وجه شباهتی با آن قوم داشته باشد، مخاطب آن پیام خواهد بود. 🔸 بنابراین، آیات مربوط به بنی اسرائیل در جایی که قرآن وجه مخاطبه با آنان را بهانه گیری و ایرادهای بنی اسرائیلی و چون و چرا کردن در مقابل حکم الهی می داند، اگر ما هم اینگونه باشیم شامل حال ما نیز می‌شود. 🔸 آیات مربوط به نهی از تبرّج زنان پیامبر (ص) اگر زن مومنی تبرّج و خودنمایی داشته باشد شامل حال او نیز می شود و آیات مربوط به عذاب و انذار و تبشیر اقوام برای ما نیز اگر آنگونه باشیم نذیر و بشیر است. 🔸 پس تخاطب با قرآن یعنی به خود گرفتن پیام قرآن. اینکه انسان در هر آیه‌ای به دنبال این امر باشد که این آیه چه پیامی برای او دارد و الان به او چه می گوید؟ 🔸 این نگاه باب و فهم قرآن را بر ما باز می‌کند به شرطی که گوش شنوا داشته باشیم و از جمله کسانی نباشیم که گوش شنوا و چشم بینا و قلب فهیم ندارند و به تعبیر قرآن "لَهُمۡ قُلُوبٞ لَّا يَفۡقَهُونَ بِهَا وَلَهُمۡ أَعۡيُنٞ لَّا يُبۡصِرُونَ بِهَا وَلَهُمۡ ءَاذَانٞ لَّا يَسۡمَعُونَ بِهَآۚ" (انعام ۱۷۹) که اگر اینگونه باشیم پیام قرآن که کتاب انسان سازی است را دریافت نمی کنیم و از انسانیت فاصله می گیریم. ◇【 @emam_sadegh_boj 】◇
✍️ توصیه‌های کاربردی 🏷 متقین و 🔸 قرآن کریم خود را کتاب هدایت معرفی می کند؛ هُدٗى وَبُشۡرَىٰ لِلۡمُؤۡمِنِين (نمل: ۲) و تصریح می‌کند که کتاب تاریخ نیست و ذکر داستان ها و ماجراهای مختلف برای عبرت گرفتن است: إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَذِكۡرَىٰ لِمَن كَانَ لَهُۥ قَلۡبٌ أَوۡ أَلۡقَى ٱلسَّمۡعَ وَهُوَ شَهِيدٞ (ق: ۳۷) البته در آیات قرآن در ذکر احوال اقوام گذشته تذکری است برای کسی که قلب فهیم داشته باشد و گوش شنوا و اهل عبرت گرفتن باشد. 🔸 پس باید مخاطب قرآن قرار گرفت و پیام قران را شنید و عبرت گرفت. عبرت گرفتن هم اختصاص به امر خاص ندارد. آیات قرآن برای لحظه لحظه امور فردی و اجتماعی ما پیام دارد. 🔸 راز با و دریافت پیام قرآن در قدم اول این است که باور کنیم که هر آیه از قرآن برای هر لحظه از زندگی انسان پیام ویژه و اختصاصی دارد. پیام قرآن ارسال می شود و فرستنده دائما در حال پیام فرستادن است، حتی اگر انسان آن پیام را دریافت نکند و گیرنده ضعیف باشد. 🔸 به تعبیر امام خمینی (ره) یکی از مهمترین موانع و حجاب ها در دریافت حقایق معنوی، حجاب انکار است. اگر انسان قلب خود را قفل کند و گوش خود را ببندد، پیام قرآن را نخواهد فهمید. 🔸 قرآن کتاب است اما کسانی را که به هدایت او توجه نمی کنند و پیام او را نمی شنوند و کفر می ورزند (یعنی روی حق و پیام حق را می پوشانند) را هدایت نمی کند چرا که "أُوْلَـٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ طَبَعَ ٱللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ وَسَمۡعِهِمۡ وَأَبۡصَارِهِمۡۖ وَأُوْلَـٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡغَافِلُونَ"(نحل: ۱۰۸) آنها کسانی هستند که خداوند بر قلب و گوش و چشمشان قفل زده چرا که آنها بی توجه و غافل هستند. 🔸 در مقابل همین کتاب "هُدٗى لِّلۡمُتَّقِين" (بقره: ۲) است و مومنین متقی را هدایت می کند. دلیل این هدایت را امیر المومنین در خطبه متقین خطاب به همّام در ذیل اوصاف اختصاصی متقین بیان کرده است. می فرماید: "فَإِذَا مَرُّوا بِآيَةٍ فِيهَا تَشْوِيقٌ رَكَنُوا إِلَيْهَا طَمَعاً وَ تَطَلَّعَتْ نُفُوسُهُمْ إِلَيْهَا شَوْقاً وَ ظَنُّوا أَنَّهَا نُصْبَ أَعْيُنِهِمْ وَ إِذَا مَرُّوا بِآيَةٍ فِيهَا تَخْوِيفٌ أَصْغَوْا إِلَيْهَا مَسَامِعَ قُلُوبِهِمْ وَ ظَنُّوا أَنَّ زَفِيرَ جَهَنَّمَ وَ شَهِيقَهَا فِي أُصُولِ آذَانِهِمْ (نهج البلاغه: خطبه همام۱۹۳) یعنی متقین کسانی هستند که با قران تخاطب دارند و پیام قران را می شنوند لذا وقتی به آیه‌ای می‌رسند كه در آن بشارتى هست، به آن ميل كنند و در آن طمع می بندند چنانكه گويى آن بشارت و تشویق الهی در برابر چشمانشان جاى دارد، جانهاشان به شوق ديدار سر مى‌كشد و وقتی که به آيه‌ای می‌رسند كه در آن وعيد عذاب است، گوش دل به آن مى‌سپارند و چنانکه گویی بانگ جوش و خروش جهنم در گوششان پيچيده است. ◇【 @emam_sadegh_boj 】◇
✍️ توصیه‌های کاربردی 🏷 ، تدبر در انسان و تدبّر در جهان 🔸 در ، نتیجه و _با_قرآن است. قرآن تصریح می کند که کسی که بر قلب خویش قفل زده باشد نمی تواند تدبر در قرآن داشته باشد: "أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ ٱلۡقُرۡءَانَ أَمۡ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقۡفَالُهَآ"(محمد: ۲۴) 🔸 برای فهم تدبّر باید دانست که نسبت با مانند نسبت با است. تعلّم در واقع پذیرش تعلیم معلّم است. تدبّر هم دریافت و پذیرش تدبیر مدبّر است. 🔸 قرآن کریم کتابی است که از مقام کتاب مبین و علم الهی تدبیر شده و نازل شده و به صورت قرآن عربی در اختیار ما است برای تعقل و فهم ما: "وَٱلۡكِتَابِ ٱلۡمُبِين إِنَّا جَعَلۡنَاهُ قُرۡءَانًا عَرَبِيّٗا لَّعَلَّكُمۡ تَعۡقِلُونَ" (زخرف ۲و۳) و این کتاب تفصیل یافته علم و حکمت الهی در قالب زبان و الفاظ است. "كِتَابٌ أُحۡكِمَتۡ ءَايَاتُهُۥ ثُمَّ فُصِّلَتۡ مِن لَّدُنۡ حَكِيمٍ خَبِيرٍ" (هود: ۱) 🔸 همانگونه که تدبیر الهی در عالم هستی نیز نازل شده و جاری است، پس این تدبیر و نزول امر حکیمانه الهی تا تفصیل آیات هم در آیات قرآن و هم در آیات انفسی (درون انسان) و هم در ایات آفاقی (عالم هستی) و هم در آیات قران بر هم منطبق است: "يُدَبِّرُ ٱلۡأَمۡرَ يُفَصِّلُ ٱلۡأٓيَاتِ" (رعد:۲) و خداوند حقانیت آیات قرآن را در نشانه های خود در عالم خلقت و در احوال درونی انسان به او نشان می دهد. 🔸 پس برای دریافت پیام های الهی در زندگی باید در قرآن تدبّر کرد و برای فهم آیات قران باید در سراسر هستی و زندگی خویش تدبّر کنیم. بدون تدبّر در خود و در عالم هستی نمی توان به تدبّر در قرآن رسید و بالعکس چرا که خداوند حقانیت آیات خویش را در انسان و جهان هستی به او نشان می دهد: "سَنُرِيهِمۡ ءَايَاتِنَا فِي ٱلۡأٓفَاقِ وَفِيٓ أَنفُسِهِمۡ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَهُمۡ أَنَّهُ ٱلۡحَقُّ" (فصلت: ۵۳). 🔸 پس راه فهم تدبیر حکیمانه الهی، باور به تطابق کتاب تکوین یعنی عالم هستی با کتاب تدوین یعنی قرآن و تطابق هر دو با وجود انسان است. تدبر در قران در صورتی ممکن است که معتقد باشیم به اینکه خداوندی که مدبّر عالم هستی است، مدبّر من انسان نیز هست و مدبّر قرآن کریم نیز هست. پس همانقدر که خداوند در هستی آیات خود را به اهل یقین نشان می دهد در وجود خود ما و زندگی ما نیز آیات خود را آشکار می کند. پس آیات الهی همانگونه که در قرآن جلوه کرده در جهان و انسان نیز متجلی است، فقط چشم بینا لازم است: "وَفِي ٱلۡأَرۡضِ ءَايَٰتٞ لِّلۡمُوقِنِين وَفِيٓ أَنفُسِكُمۡۚ أَفَلَا تُبۡصِرُونَ" (ذاریات: ۱۹ و ۲۰) 🔸 فهم این چینش و تدبیر حکیمانه الهی و راه یابی لایه لایه به حکمت الهی نهفته در قرآن که همان پیام حیاتبخش قرآن است، تدبّر نام دارد. اگر هستی اختلاف ندارد و بر تدبیر الهی است قران هم حکیمانه است. و کسی که حکمت و تدبیر الهی را در هستی گم کند در قرآن نیز به تدبّر صائب نمی رسد. چرا که مدبّر یکی است و هر دو بر علم و تدبیر الهی بدون اختلاف و بدون اشکال هستند: "أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ ٱلۡقُرۡءَانَۚ وَلَوۡ كَانَ مِنۡ عِندِ غَيۡرِ ٱللَّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ ٱخۡتِلَٰفٗا كَثِيرٗا" (نساء: ۸۲) ◇【 @emam_sadegh_boj 】◇
🌿سلسله بحث هایی کاربردی از اسـتـاد عـابدیـنی با موضوع تخاطب و تدبر در قــرآن ✅ 1. 🏷 دریافت پیام های اختصاصی از از طریق و در آیات https://eitaa.com/emam_sadegh_boj/10927 2. 🏷 ، از طریق https://eitaa.com/emam_sadegh_boj/10930 3. 🏷 با و فهم پیام قرآن https://eitaa.com/emam_sadegh_boj/10937 4. 🏷 متقین و https://eitaa.com/emam_sadegh_boj/10940 5. 🏷 ، تدبر در انسان و تدبّر در جهان https://eitaa.com/emam_sadegh_boj/10944 ◇【 @emam_sadegh_boj 】◇
✍️ توصیه‌های کاربردی 🏷 مروری بر قواعد ساده و مخاطبه با 🔸 در روایات امده است که "إِنَّمَا يَعْرِفُ اَلْقُرْآنَ مَنْ خُوطِبَ بِهِ" (بحار الانوار، ج۴۶، ص ۳۴۹) فقط کسانی که مخاطب هستند و خطاب آن متوجه آنان است، قرآن را می شناسند. مصداق این مخاطب قرآن، معصومین (ع) هستند‌. اما چنانچه بیان شد، در این روایت اگرچه مصداق اتم مخاطب قرآن، معصومین (ع) هستند و فهم اختصاص به ایشان دارد، اما این عبارت بیان یک قاعده نیز هست که به اندازه ذومراتب است. 🔸 اینکه چگونه مخاطب قرآن قرار بگیریم، لوازمی دارد؛ اول اینکه آیات قرآن را خداوند بدانیم که در هر لحظه نازل می شود و برای هر شخص و هر موقعیت خاص پیام ویژه و حرف اختصاصی دارد. دوم اینکه و وجود داشته باشد که قفل نشده باشد و راه بر آن باز باشد. سوم اینکه داشته باشیم و از مصداق به قاعده کلی عبور کنیم. چهارم اینکه آیات را به شان نزول و مصداق تاریخی منحصر نکنیم و آیات الهی را جاری و قابل بر زمان گذشته و حال و آینده بدانیم و بر مصادیق آن جری و تطبیق دهیم. پنجم اینکه اگرچه به ترجمه و معنای آیات رجوع می کنیم اما ترجمه را باب ورود به بدانیم و ایه را در معنای ترجمه شده محدود و منحصر نبینیم. بدانیم که آن حقیقتی که معجزه جاوید است خود کلام الله است نه ترجمه آن که کلام بشری و فهم مترجم است. ششم تلاش کنیم به جای استفاده از ترجمه آیات، از فهم مفردات قرآن به آیات برسیم تا امکان تطبیق با مصادیق مختلف و منحصر نشدن در معنای ظاهری فراهم شود. هفتم اینکه از با معناهای عام تر و شروع کنیم. سعی کنیم مخاطب "یا ایها الانسان" ها و در مرتبه بعد "ایها الناس" ها، و بعد "یا ایها الذین آمنوا" های قرآن قرار گیریم و و کلی و واضح قرآن که محکم است را دریافت کنیم تا آیات متشابه هم رفته رفته برای ما محکم شده و خود را نشان دهد. 👈 شاید بتوان موارد متعدد دیگری را به این موارد افزود که راه را برای در قرآن و تسهیل می کند. ◇【 @emam_sadegh_boj 】◇
✍️ توصیه‌های کاربردی 🏷 ، از طریق 🔸 یکی از بهترین راه‌های با ، شروع از آیاتی است که صراحتا ما را مخاطب خود قرار می‌دهد. آیاتی که با "یاایها الانسان" و "یابنی آدم" و "یا ایها الناس" و "یا ایها الذین آمنوا" و.. ما را مخاطب خود قرار می‌دهند. 🔸 بهتر است در این سیر از آیاتی شروع کنیم که عام‌تر هستند؛ مثلا مخاطب "یا ایهاالانسان" فراگیرتر از "یاایهاالذین آمنوا" های قرآن است و در عین حال، ما از آن جهت که انسان هستیم، مخاطب یا "ایها الانسان" نیز هستیم. این خطاب‌های عام مبداء تغییر و توجه ما از همان مرتبه کلی انسان بودن هستند و ما را متوجه ویژگی‌های انسانی خود می‌سازند. 🔸 در مرحله بعد آیاتی که بنی آدم یعنی نوع انسان‌ها از آن جهت‌ که فرزندان آدم هستند را شامل می‌شوند و در مرتبه بعد، خطاب "یا ایهاالناس" که همه مردم از هر صنف و گروهی را شامل می‌شود و در نهایت، خطاب خاص به مسلمانان و مومنین، مسیر خوبی در سیر در برای ما فراهم می‌آورد. 👈 ما در ادامه بر اساس همین سیر، از تدبر در "یا ایهاالانسان‌" های قرآن شروع خواهیم کرد و تا تدبر در "یا ایهاالذین آمنوا‌" ها بحث را امتداد خواهیم داد. ◇【 @emam_sadegh_boj 】◇
✍️ توصیه‌های کاربردی 🏷 "انسان" واژه ای قرآنی با معنایی 🔸 اولین کلمه عام برای با ما "انسان" است. این واژه در اولین آیات نازل شده در سوره علق در قرآن کریم، سه بار مورد تاکید قرار گرفته است: "خَلَقَ ٱلۡإِنسَٰنَ مِنۡ عَلَقٍ.. عَلَّمَ ٱلۡإِنسَانَ مَا لَمۡ يَعۡلَمۡ.. كَلَّآ إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لَيَطۡغَىٰٓ" (علق: ایات ۲و۵و۶) 🔸 برخی را از ریشه نسیان به معنای فراموشکار می دانند (کتاب العین، ج۷، ص۳۴) و برخی آن را از ریشه اُنس به معنای اُنس گیرنده با حق و خلق گرفته اند (تاج العروس، ج۸، ص۱۹۲) و برخی هر دو واژه و ریشه را مشترک می دانند. از انس به معنای دیدن و ابصار. به این معنا که انسان موجودی است که با دیدن و توجه به چیزی با آن مانوس می شود. (شمس العلوم، ص۳۴۰) 🔸 در ادبیات انسان موجودی است که در مقام احسن تقویم با خداوند متعال اُنس گرفته و پس از انس با عالم طبیعت و خلق، انس و خویش با پروردگار را نسیان کرده است. (لسان العرب، ص ۱۱) چرا که انسان دارای آگاهی و توجه (اعم از بصر و بصیرت) است و با توجه خویش می تواند به چیزی تعلق و انس گرفته و از چیز دیگری غافل شود. 🔸 بعنوان نمونه در سوره علق که اولین آیاتی است که از این واژه استفاده کرده است، به حیث علم آموزی خداوند به انسان (در مقام انس با خداوند و توجه او به خداوند متعال) و طغیان گری انسان (در اثر انس با عالم ماده و نسیان خداوند متعال) اشاره دارد. 🔸 واژه : بر اساس آنچه بیان شد، واژه انسان از آن رو به نوع بنی آدم اطلاق می شود که وجود او بر پایه توجه و انس و الفت خلق شده است و لذا انسانیت انسان از طریق انس و ارتباط با حق و خلق معنا می شود. لذا واژه انسان به جهت روحانی انسان توجه دارد به خلاف واژه بشر که به جهت جسمانی او توجه دارد. 🔸 پس واژه انسان در قرآن حیثیت انس و الفت یا تغافل و غفلت او را در نسبت با دیگران در بر دارد و دلالت دارد بر موجودی که از طریق انس و الفت با همنوع خود حیات جمعی و ارتباطات اجتماعی شکل می دهد.(مفردات الفاظ قرآن، ص۹۴) 🔸 پس اولین خطاب قرآن به ما خطابی است به موجودی که در نطام روحانی خویش قابلیت توجه و انس به دیگران و ارتباط تشکیلاتی دارد. ◇【 @emam_sadegh_boj 】◇