فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رَفته ساقی که قَدَح پُر کُنَد و بَرگَردَد...❤️🌿
🍃↲#امام_زمان
🌷@emam_zmn🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حد رفاقت با امام زمان(عج)
🔸استاد مسعود عالی
🌷@emam_zmn🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•💙🌸•
امام زمان(عج):
برای تعجیل در ظهور من زیاد دعا کنید
که خود فَرَج و نجات شما است...🤍
#امام_زمان 💚
#سلام_فرمانده 🌸
🌷@emam_zmn🌷
✨#سلام_امام_زمانم 🌤
🏝عشق یعنی
✨هر زمان یادش کنم
بی اختیار
قطره یِ اشکی
✨فرو ریزد
از این چشمانِ تار
عشق یعنی
✨لک زده قلبم به دیدارش
ولی تا به کِی باشم
✨نمیدانم
چُنین چشم انتظار🏝
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
🌷@emam_zmn🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تشرف خدمت حضرت ولی عصر ارواحنا فداه
_تعجیل در فرج مولایمان صلوات ✨🌱
🍃¦•↫ #امام_زمان
🌷@emam_zmn🌷
🔥سرباز🔥
#پارتپنجم💚🍀
پویان به لیوان تو دستش خیره شد.
-آره.
افشین با تعجب گفت:
-فاطمه نادری؟!!
همونجوری که لبخند میزد،گفت:
-...نه.
-پس هنوز یه کم عاقلی.
-دوست صمیمیش، مریم مروت.
دهان افشین باز موند.گفت:
-خیلی دیوانه ای...باز حداقل فاطمه نادری خوشگل تره.
-کار دله دیگه،حساب کتاب سرش نمیشه.
-میدونی که شدنی نیست.
-اگه شدنی بود که تا حالا داداشت قاطی مرغا بود.
افشین بلند خندید و گفت:
-من که نمیخوام هیچ وقت عاشق بشم.. قشنگ معلومه بد دردیه.
لبخند پویان رنگ غم گرفت.با حسرت گفت:
-چند وقته دوست دارم جای تو باشم.اگه پدر و مادرم اینقدر به من وابسته نبودن، میرفتم خاستگاری.
-اگه میرفتی خاستگاری هم اونا به تو دختر نمیدادن.
به آتش جلوی پاهاش نگاه میکرد.نفس بلندی کشید و گفت:
-آره،درست میگی.همین الان هم یکی از بچه مذهبی های دانشگاه خاستگارشه ولی مریم بهش جواب رد داده.
افشین خیره نگاهش کرد و گفت:
-نگو که میخوای نماز هم بخونی.
پویان با لبخند نگاهش کرد.افشین گفت:
-میخوای نماز خون بشی؟!!
-دو ماه که میخونم..ولی پدرومادرم هم نمیدونن.
افشین از تعجب داشت شاخ درمیاورد. گفت:
-رفیق ما از دست رفت.
-..الان نه ماهه دارم تحقیق میکنم.اول راهمو اشتباه رفتم.برای جواب سوالهام سراغ آدمهای درستی نرفتم.چند قدم میرفتم بعد ناامید تر از قبل برمیگشتم. دیگه خسته شده بودم.تا اینکه خانم نادری رو شناختم.ایشون یه آدم مناسب بهم معرفی کرد.
افشین کلافه بلند شد،
و نزدیک دریا رفت.پویان همونجا نشسته بود و فکر میکرد.
یک ساعت بعد افشین برگشت.
-پاشو بیا دیگه.
دقیق نگاهش کرد و گفت:
-افشین به فاطمه نادری نزدیک نمیشی، فهمیدی؟
-تو الان از کجا فهمیدی داشتم به اون فکر میکردم؟..اصلا تو که عاشق اون یکی هستی...
بلند شد و باعصبانیت گفت:
-افشین،دارم خیلی جدی بهت میگم...
-خیلی خب بابا،بیخیال.
ولی پویان متوجه شد،
که افشین فقط تا وقتی پویان هست کاری به فاطمه نداره. وقتی بره،میره سراغش.
پویان عاشق مریم بود،
ولی نسبت به فاطمه احساسدین میکرد.خوب میدونست افشین اونقدر کینه ای هست که هرکاری میکنه تا انتقام بگیره.
مخصوصا که فاطمه جلوی همه به افشین سیلی زده بود.از طرفی هم مطمئن بود فاطمه عذرخواهی نمیکنه.
دعوای خیلی سختی در پیش بود.
تمام مدت چهارماهی که به مهاجرتش مونده بود، سعی میکرد افشین رو قانع کنه که بعد از رفتنش هم بیخیال فاطمه بشه، ولی افشین مغرورتر و کینهایتر از اون بود که به حرف پویان گوش کنه.
پویان و افشین با ماشین تو خیابان ها دور میزدن...
#سرباز
🌷@emam_zmn🌷
🔥سرباز🔥
#پارتششم💚🍀
پویان و افشین با ماشین تو خیابان ها دور میزدن.
افشین با سرعت از فرعی وارد خیابان اصلی شد و با یه ماشین دیگه تصادف کرد.ولی پیاده نشدن.
منتظر بودن راننده اون ماشین بیاد ولی راننده اون ماشین هم پیاده نمیشد.
به پویان گفت:
-راننده ش دختره،چادری هم هست.تو برو.خسارت هم اگه میخواد میدم ولی ردش کن بره.
پویان نگاه معنا داری بهش انداخت،
و پیاده شد.وقتی راننده اون ماشین رو دید خشکش زد.فاطمه نادری بود.
فاطمه وقتی متوجه پویان شد،
خواست پیاده بشه ولی پویان اجازه نداد.
فاطمه تعجب کرد. پویان گفت:
-همون دوست دیوانه م رانندگی میکرده.نمیخوام متوجه بشه با شما تصادف کرده.شما سریع برید،تمام خسارت ماشین تون رو خودم بعدا تقدیم میکنم.
مریم با تعجب گفت:
-چرا؟!!
پویان تازه متوجه حضور مریم شد.به تته پته افتاد.
فاطمه متوجه علاقه پویان به مریم شد.با احترام گفت:
-نیازی به خسارت نیست.این دومین باریه که به من لطف میکنید.امیدوارم بتونم یه روزی جبران کنم.خدانگهدار.
ماشین رو روشن کرد و رفت.
وقتی فاطمه رفت، پویان نفس راحتی کشید.
با خودش گفت،
کاش میشد درمورد مریم به فاطمه بگم.حتما کمکم میکنه...
ولی حتی اگه فاطمه بتونه مریم رو راضی کنه،پدرومادر خودم راضی نمیشن.
کور سوی امیدی که تو دلش روشن شده بود دوباره خاموش شد.افشین بوق زد.سمت ماشین رفت و سوار شد.
-چیشد؟
-هیچی،گفت خسارت نمیخواد و رفت.
-میشناختیش؟
پویان به چشمهای افشین نگاه کرد و گفت:
-حالا چون عاشق یه دختر چادری شدم باید تمام دختر چادری های این شهر رو بشناسم؟!
مرموز نگاهش کرد و گفت:
-آخه زود راضی شد!
-خب اونم عاقل و خانوم بود.وقتی عذرخواهی کردم فهمید با آدم متشخصی طرفه،زود بخشید.
-تو گفتی ولی من که باور نکردم.
-بجای اینکه باور کنی درست رانندگی کن.
یک هفته به رفتن پویان مونده بود. میخواست با فاطمه صحبت کنه ولی نمیدونست کجا.
تو دانشگاه نمیشد،...
#سرباز
🌷@emam_zmn🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امید غریبان تنها کجایی💔
#آقااینجمعههمنیامدی😭
الّلهُمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّکَ_الْفَرَج❣
ای عشقِ بینشان
ای ماهِ جمکران
عجل ظهورک
یا صاحبالزمان
#ایها_العزیز #روزهایچشمبراهی😭
#سالهایبدونمهدی (عج) 😭💔
#کلیپمهدوی 🤍🌼
🌷@emam_zmn🌷
❇️ همت مردانه
ای مُدَلَّس (۱) نِه ز کف این سُبحَه (۲) صد دانه را
تا به کی شرک و ریا بگذار دام و دانه را
خانهی دل جای دلدار است غفلت تا به کی
شرم دار، آخر حیا کن، ره مده بیگانه را
حاجی اندر سعی طوفِ (۳) خانه میجوید مدام
من به قربان دلی کو جست صاحبخانه را
تا کنم جان را نثار مقدم جانانه اش
کاش روشن کردی از فرط کرم کاشانه (۴) را
پرزنان پروانه بی پروا (۵) بسوزد پیش شمع
گیر عبرت یاب بی پروائی پروانه را
رادمردان (۶) پشت پا مردانه بر دنیا زدند
آفرینشان باد نازم همت مردانه را
در تحیّر روز و شب حیران به یاد زلف یار
وعدهی زنجیر بخشد این دل دیوانه را
⬅️ دیوان حیران؛ علامه محمدحسن میرجهانی طباطبائی(۷)، صفحه ۴۶
(۱). کسی که خود را مقدس جلوه دهد و نباشد
(۲). تسبیح
(۳). طواف
(۴). خانه
(۵). شجاع، نترس
(۶). جوانمردان
(۷). علامه میرجهانی از دلباختگان امام زمان (عج) بودند که خدمت امام زمان (عج) هم تشرف داشته اند.
🏷 #شعر_مهدوی #امام_زمان_عج #انتظار
🌷@emam_zmn🌷
💬 | #پیام_جدید
متن پیام:
سلام خسته نباشید چرا رمان غیر مرتبط با عنوان کانال درکانال گذاشته میشه
سلام علیکم بزرگوار اول رمان هستش کمی صبوری کنید متوجه مطالب های مفید رمان خواهید شد ممونم از نظرتون یاعلی
@emam_zmn
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
⏱ساعت: ۱۵:۲۶:۱۱
⏰تاریخ: جمعه آبان ۱۴۰۲
هدایت شده از کانال رسمی آیت الله ناصری
#لیست_آهنگهای_پیشواز
🔹لیست آهنگهای پیشواز باصدای گرم حضرت آیت الله ناصری رحمت الله علیه
از اپراتورهای مختلفه
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
🔻کانال رسمی آیت الله ناصری
🔷@naseri_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهیدسیّدمرتضیٰآوینی:
اما سربازان امام زمان(عج)
از هیچ چیز
جز گناهان خویش
نمیترســــــــند...!
#امام_زمان 💚
#استوری
🌷@emam_zmn🌷
🕊 ﷽ 🕊
🌺السلام علیک یا اباصالح المهدی
🌺 اَݪـسّـَلٰامُــ عَـلَـیْـڪَـــ
🍃یـٰا صـٰاحِـبَ ٱݪـزَّمـٰانِ
🌺 اَݪـسّـَلٰامُــ عَـلَـیْـڪَـــ
🍃یـٰا خَـلـیٖـفَـةَ ٱݪـرَّحْـمٰـنِ
🌺 اَݪـسّـَلٰامُــ عَـلَـیْـڪَـــ
🍃یـٰا قـٰاطِـِعَ ٱلْـبُــرهـٰانِ
🌺 اَݪـسّـَلٰامُــ عَـلَـیْـڪَـــ
🍃یـٰا اِمـٰامَ ٱلْـاِنْـسِ وَٱلْـجـٰانِ
🌺 اَݪـسّـَلٰامُــ عَـلَـیْـڪَـــ
🍃وَ عَـلـیٰ آبـٰائِـڪَـ ٱݪـطّـٰاهِـریٖـن
🌺وَ رَحْـمَـةُٱݪلّٰـهِ وَ بَـرَکٰـاتُـهـُ
┄┄┅✧❁🌼❁✧┅┄┄
🌷@emam_zmn🌷
🚨🤲 درخواست دعای فوری و حداکثری برای رزمندگان غزه
⚠️ با توجه به شروع حملات زمینی رژیم وحشی صهیونیستی و به حداکثر رسیدن حملات هوایی، امشب تا میتوانید برای پیروزی و سلامتی مجاهدین اسلام، دعا بفرمایید زیرا به فرموده حضرت محمد (ص): «دعا، سلاح مومن است.»
🔰 توصیه عمومی در این ساعات سخت غزه
✨ فرستادن صلوات
📿 خواندن امن یجیب
🤲🏼 خواندن دعای جوشن صغیر
💳 دادن صدقه
📲 نشر حداکثری در گروهها
و خواندن دعا لازم و ضروری هست
🏷 #طوفان_الاقصی #فلسطین #رژیم_صهیونیستی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌قیامـــت، تو رو با امامزمانت فرا میخونن
تَهـــِش میمـــیری و میندازنت توی دو مـتر قـــبر؛
تو میمـــونی و سؤالاز امـــامِت...
#امام_زمان♥️
#استاد_رائفی_پور🌱
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْبحق حضࢪٺزینبڪبرۍسلاماللهعلیها🖤🍃'
🌷@emam_zmn🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣میدونی چرا امام زمان نمیاد⁉️
#امام_زمان
🌷@emam_zmn🌷