🏴
#محرم۱۴۰۲
#واحد #سبک_ثابت
#حضرت_عبدالله علیه السلام
#سبک_از_همون_روز_ازل_مأنوسه_با_تو_روزگارم
#بهمن_عظیمی ✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
اونکه توو دریای خون افتاده و تنهاست عَمومه
من اگه اینجا بمونم میمیرم کارم تمومه
جز عمو جونم دلم توو دنیا دلداری نداره
عمه میبینی عمو رو که دیگه یاری نداره
ببین عمه
از تشنگی رفته عمو از حال
بذار بِرَم به سمت اون گودال
ببین چقد زیاده دشمن
جونِ بابام
ببین عمو چشماش و دیگه بست
بذار بِرَم پیشش تا فرصت هست
دلِ منِ یتیمو نشکن
بدون اون نمیتونم / عمو جونم عمو جونم
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
اومدم اینجا نَگه دشمن حسین یاری نداره
پیش تو میمونم از این آسمون سنگم بِباره
اومدم تا نائب بابام باشم توو قتلگاهت
اومدم مثل علمدار دستمو بِدَم به راهت
عمو جونم
خودت که میدونی دلم غوغاست
اگه بابامَم بود اینو میخواست
منم مث قاسم فداشم
عمو جونم
برای تو مُردن چه شیرینه
تموم افتخار من اینه
منم شهید کربلاشم
توو آغوشِ تو میمونم / عمو جونم عمو جونم
#شب_پنجم_محرم
#سبک_من_این_پایین_تو_اون_بالا
👇
.
🏴 #محرم۱۴۰۲
#واحد #سبک_ثابت
#حضرت_قاسم علیه السلام
#سبک_از_همون_روز_ازل_مأنوسه_با_تو_روزگارم
#بهمن_عظیمی ✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
بی تو و اکبر مگه میشه یه لحظه زندگی کرد
چه بلایی بر سرت آوردن این کُفّار نامرد
جای اینکه رَخت دومادی برای تو بیارم
حالا باید یه کفن هم واسه تو کنار بذارم
دلم خوش بود
که بعد اکبرم تو رو دارم
حالا دیگه به چی امیدوارم
تو هم منو تنها گذاشتی
تو هم رفتی
نگفتی بدتر میکنی پیرم
دق میکنم از غصه میمیرم
چرا عمو رو جا گذاشتی
نشسته خون روی چشمات / شدم شرمنده ی بابات
عمو جانم عمو جانم ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
یادگاریِ داداشم کشته شد ای دادِ بیداد
پیش چشمم جون میدی و کاری از من برنمیاد
بی زره بودی بمیرم زخمات اینقَدَر عمیقه
قرص ماه بودی و حالا صورتت مثل عقیقه
بمیرم که
تنت پر از زخم هلالی شد!
سهم دلم آشفته حالی شد
آهم بلنده از نهادم
تو شاهد باش!
تمومِ خونواده مُو کُشتن
بدجور برادرزاده مُو کشتن
آه ای خدا بِرِس به دادم
کشیده شد قد و بالات / شدم شرمنده ی بابات
عمو جانم عمو جانم ۲
#شب_ششم_محرم
#سبک_من_این_پایین_تو_اون_بالا
.👇
.
🏴 #محرم۱۴۰۲
#واحد #سبک_ثابت
#حضرت_علی_اصغر علیه السلام
#سبک_از_همون_روز_ازل_مأنوسه_با_تو_روزگارم
#بهمن_عظیمی ✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
تنها خواهشم توو این لحظه فقط یه جرعه آب بود
حتی یک قطره اگر آبش میدادینَم ثواب بود
حرمله آتیش بگیری که با تیر دادی جوابو
خیر نبینی که گرفتی دلخوشی های رُبابُو
خداوندا
تو شاهدی چه پَسته این دشمن
تو شاهدی که بچه مو کُشتن
نامَردا با تیرِ سه شاخه
ببین حالا
مُستأصلم میونِ این میدون
کجا بِرَم با این تن پُر خون
به مادرش چی بگم آخه
نمیشه؛ من نمیتونم / بخواب آروم علی جونم
لالا لالا گل بابا ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
با دو چشم خیس و گریون بَذر غم میکارم اینجا!
قلبم و همراه جسمت زیر خاک میذارم اینجا
کاش خدا آروم کُنه قلبی رو که آشوبه امروز
فاتحه خونِت میشن سرنیزه ها غروبِ امروز
بمیرم که
زود بود هنوز غسل و حنوط تو
کُشته بابا رو این سکوت تو
دیگه برام نَمونده صبری
بمیرم که
هنوز عزیزم بوی شیر میدی
جای کفن قُنداقه پوشیدی
بجای گهواره توو قبری
برات لالایی میخونم / بخواب آروم علی جونم
لالا لالا گل بابا ۲
#شب_هفتم_محرم
#سبک_من_این_پایین_تو_اون_بالا
.👇
.
🏴 #محرم۱۴۰۲
#واحد #سبک_ثابت
#حضرت_علی_اکبر علیه السلام
#سبک_از_همون_روز_ازل_مأنوسه_با_تو_روزگارم
#بهمن_عظیمی ✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
یوسفم دیدی چطور کار تو هم کشید به صحرا ...
دستِ شمشیر با سخاوت جسمتو بخشید به صحرا!
مثل یه تسبیح پاره از زمین باید جَمِت کرد!
روز و شب گریه به وضعیت جسمِ مُبهمِت کرد!
تو رو کشتن
جلو چشام با اینهمه شمشیر
زدن دو تا هدف رو با یک تیر!
هم تو زمین خوردی و هم من
میدونستن
میسوزه از غم جگرش بابا
میمیره بعد از پسرش بابا
که وحشیانه تو رو کُشتن
میمیره مادرت لیلا / علیِ اکبر بابا
علی جانم علی جانم ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
یوسفم گرگای صحرا کردن آخر ارباً اربات
میشه تعداد یه لشکر رو شمرد از روی زخمات!
دست خالی برنگشته یک نفر از پیش جسمت
از تو هیچ چیزی نَمونده دیگه بابا غیرِ اِسمت!
با اینکه تو
شبیه ترین بودی به پیغمبر
ریختن سرت تموم این لشکر
برای غارت و تَصَرُّف
مثِ خیرات
جلو چشای گریون بابا
تن تو رو میون این صحرا
به هم دیگه کردن تعارف
امان از این غم عظمی / علیِ اکبر بابا
علی جانم علی جانم ۲
#سبک_من_این_پایین_تو_اون_بالا
#شب_هشتم_محرم
.👇
.
🏴 #محرم۱۴۰۲
#واحد #سبک_ثابت
#حضرت_عباس علیه السلام
#سبک_از_همون_روز_ازل_مأنوسه_با_تو_روزگارم
#بهمن_عظیمی ✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
خیلی خیلی سخته که تنها امیدت نااُمید شِه
توی اوج بی کسی تنها برادرت شهید شِه
خیلی سخته که به اشک چشمای تَرِت بخندن
بدتر از اون اینه به مرگِ برادرت بخندن
علمدارم ...
شکستم از کَمَر تو رو کُشتن
چهار هزار نفر تو رو کُشتن
لشکرم و پاشیدن از هم
خبر داری ...
سهم تو که شکسته بالی شد
پشتم با رفتن تو خالی شد
از داغ تو شد قامتم خَم
تو بودی حامی و یارم / اباالفضل ای علمدارم
ابوفاضل ابوفاضل ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
تا زمین افتادی یه لشکر باهم ریختن سرِ تو
اِنقَدَر تو رو زدن که مُختصر شد پیکر تو
هرچی عقده داشتن و انگار سر تو خالی کردن
از غمِ بی کسیِ برادرت خوشحالی کردن
علمدارم
رحمی به اشک چشم خواهر کن
فکری به حال علی اصغر کن
به پا شده توو خیمه غوغا
بدون تو
جَسور میشه دشمن برا غارت
بی کس میشه خواهرِ آوارت
بلند شو تا بلند شم از جا
گِرِه افتاده به کارم / اباالفضل ای علمدارم
ابوفاضل ابوفاضل ۲
#سبک_من_این_پایین_تو_اون_بالا
#شب_نهم_محرم
.👇
.
🏴 #محرم۱۴۰۲
#واحد #سبک_ثابت
#امام_حسین علیه السلام #گودال
#سبک_من_این_پایین_تو_اون_بالا
#سبک_از_همون_روز_ازل_مأنوسه_با_تو_روزگارم
#بهمن_عظیمی ✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
بین مقتل غرق خون افتادی و تشنه ترینی
زینت دوش پیمبر واسه چی روی زمینی
پیکرت رُو به عصا و نیزه و خنجر سِپُردن
خواهرت زینب بمیره که غریب گیرت آوردن
به چه جرمی
اینجور تنت رو زیر و رو کردن
توو دهنت نیزه فرو کردن
لگد زدن حتی به پهلوت
به چه جرمی
با پا تنت رو جابجا کردن
توو بدنت نیزه رو تا کردن
پنجه کشیدن به سرُ و روت
چقد نامرده این دشمن / حسین من حسین من
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
تا رو سینت پا گذاشت با چکمه ، روزم رو سیا کرد
التماسم رو شنید اما سرت رو باز جدا کرد
فکرشم حتی نمیکردم که اینقد وحشیونه
اینجوری ذبحت کنن این نانجیبای زمونه
به چه جرمی
فقط برا بُریدن یک سر
دوازده ضربه زد با اون خنجر
یه نانجیبِ بی سرُوپا
به چه جرمی
رگای حنجرت ز هم پاشید
اعضای پیکرت ز هم پاشید
فقط برای مال دنیا!
روی نیزه سَرُ و بُردن / حسین من حسین من
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
داره چشمم میبینه اما دلم باور نداره
دیگه چی میخوان از اون جسمی که حتی سر نداره
این کجا مرسومه یک لشکر رو یه پیکر بریزه
هرکسی که اومده دنبال تاراج یه چیزه
به چه جرمی
عمامه و عباتو دزدیدن
پیراهن و رداتو دزدین
عریان رهات کردن توو گودال
به چه جرمی
تو رو ازم گرفتن این اوباش
نبینی این صحنه رو تو ای کاش ...
غارت گوشواره و خلخال
جلو چشمم تو رو کُشتن / حسین من حسین من
#عاشورا
#شب_دهم_محرم
.................
.
#وداع_امام_حسین
#وداع
#واحد
#سبک_از_همون_روز_ازل_مأنوسه_با_تو_روزگارم
#بهمن_عظیمی ✍
دارم از پیشت میرم دلخسته با چشمای خونبار
ای غریب مادرم حسین من خدانگهدار
دارم از پیشت میرم با این دلِ خراب حسین جان
وعده ی دیدارمون توو مجلس شراب حسین جان
تن پاکِت
عریان میون قتلگاه مونده
این غصه قلب منو سوزونده
آخر تو رو کفن نکردن
جلو چشمت
ریختن روی خاکِ زمین آبو
آتیش زدن این دل بی تابو
رحمی به حال من نکردن
ازین غم سینه کردم چاک
سرت بر نی تنِت رو خاک
حسین جانم حسین جانم
روی نیزه خوش نشستی ای هِلالِ در خُسوفم
با دودستِ بسته راهیِ بسمت شام و کوفم
باتو اومدم ولی با قاتلت از اینجا میرم
هرجوری باشه ازینا پیرهنت رو پس میگیرم
برادرجان
خدانگهدارِ تنِ پارَت
ازین به بعد من شدم آوارت
میون این دشت و بیابون
برادرجان
سپردمت به خاکِ این صحرا
به ریگ و رملِ این بیابونا
با این غم و دردِ فراوون
برات گریون شده افلاک
سرت بر نی تنت رو خاک
حسین جانم حسین جانم
سخته واسه خواهر تو طعمِ تلخِ این جدایی
جای اینکه توی آغوشم باشی رو نیزه هایی
خیر نبینه اونی که نیزه تو حلقومِت فرو کرد
هم تو رو هم زندگی خواهرت رو زیرورو کرد
برادرجان
پُر از غمه دلم ، به جون تو
چیکار کنم حالا بدون تو
با کاروانی بی علمدار
برادرجان
اَشکای بی حساب منو کشته
بی تابیِ رُباب منو کشته
داره میمیره از غم انگار
میخونه روضه ی غمناک
سرت بر نی تنت رو خاک
حسین جانم حسین جانم
👇