روضه_خوانی_کربلایی_مهدی_رعنایی_روز_تاسوعا_محرم_1446.mp3
8.62M
روضه | نور قلب ام البنین
آخ با صورت خوردی زمین
|روزتاسوعامحرمالحرام1446ه.ق|
|دوشـــــنبه25تـــیرمـــاه1403|
|کـربلایـی مهدی رعنایی |
5.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#تحلیل_مداحی
نوحه خوانی جانانه مرحوم #آیت_الله_سیبویه (ره)
#مجمع_حضرت_یاس_کبود
اگر کشتند چرا آبت ندادند
به حلق تشنه ات خنجر نهادند
اگر کشتند چرا خاکت نکردند
کفن بر جسم صد چاکت نکردند
الهی مدرت زهرا بمیرد
تو را در کربلا بی سر نبیند
مسلمانان حسین مادر ندارد
غریب است و کسی بر سر ندارد
👇
تحلیل نوحه خوانی آیت الله سیبویه.mp3
3.78M
💠بشنوید 👆👆
#تحلیل_مداحی
#آیت_الله_سیبویه (ره)
تحلیل
#دکتر_محمد_فراهانی
#متن_نوحه 👇👇👇👇
اگر کشتند چرا آبت ندادند
به حلق تشنه ات خنجر نهادند
اگر کشتند چرا خاکت نکردند
کفن بر جسم صد چاکت نکردند
الهی مدرت زهرا بمیرد
تو را در کربلا بی سر نبیند
مسلمانان حسین مادر ندارد
غریب است و کسی بر سر ندارد
#آموزش_مداحی
#سیبویه
#مجمع_حضرت_یاس_کبود
.
#نوحه
#سه_ضرب
#حضرت_عباس
#شب_نهم_محرم
یا کاشف الکرب من_امید هر انجمن
یکصد و سی و سه بار_ذکر دل بی قرار
یا اباالفضل یا اباالفضل
بر دوش تو پرچم عز و شرف تا ابد
بر دست و بر چشم تو شیر خدا بوسه زد
افتخار نهم ماه محرم شده ای
یاد روزی که تو با فاطمه محرم شده ای
با تو شفاعت کند_زهرا عنایت کند
یا اباالفضل یا اباالفضل
دامان زهرا گرفت با دست از تن جدا
بر چادر فاطمه سر را نهاد از وفا
دستی از مهر نوازشگر دستان تو شد
مادرت فاطمه در علقمه مهمان تو شد
دلبند شیر خدا_فرزند خیرالنسا
یا اباالفضل یا اباالفضل
مشک و علم دارد از جانبازیت آبرو
صحن و سرای تو را من کرده ام جستجو
باب حاجات همه ای به فدای کرمت
ننوشته ست گرفتار نیاید حرمت
جایی در آن بارگاه_آن روضه ی جان پناه
یا اباالفضل یا اباالفضل
رمز عبور حرم،نام دل آرای تو
همواره مشکل گشا،دست توانای تو
ساقی تشنه لبان،آب روان از تو خجل
تا ابد ای قمر هاشمیان از تو خجل
ای نوحه خوانت «فرات»_سکان فلک نجات
یا اباالفضل یا اباالفضل
#حاج_مهدی_بهشتی
.👇
آهنگ نوحه حضرت اباالفضل_شماره یک.mp3
1.73M
نوحه حضرت اباالفضل_شماره یک
«ذاکرالحسین حاج مهدی بهشتی»
.
#شب_نهم_محرم
#شب_نهم
🔸مراسم عزاداری دهه اول #محرم_1403
📆 یک شنبه ۲۴ تیر ماه ۱۴۰۳
🔷 حاج #سید_رضا_نریمانی
🔊 #سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین سعیدی
🔊 بخش اول #مناجات | تمام عالم این شب ها پریشان اباالفضل است
🔊 بخش دوم #روضه | وفاداری او را جستجو از مشک آبش کن
🔊 بخش سوم #روضه | نه آب مانده برایم نه آبرو چه کنم
🔊 بخش چهارم #زمینه | یکی برسه به داد حسین
🔊 بخش پنجم #شور | ناله ی یا فاطمه در حرم افتاد
🔊 بخش ششم #واحد | خون از چشمام داره میباره پاشو اباالفضل
🔊 بخش هفتم #واحد | برا مشک و علمت گریه کنم
🔊 بخش هشتم #واحد | سایه ی مستدام این پرچم
🔊 بخش نهم #دودمه | مظلوم حسین تشنه حسین
🔊 بخش دهم #تک | عباس یابن المرتضی
🔊 بخش یازدهم #شور | یساله چشم انتظارم شب و روز طی بشه باز
🔊 بخش دوازدهم #شور | فرصت برای با خدا بودن مهیا بود
👇👇👇👇👇👇👇
Fadaeian_Shab09Moharam1403_01.mp3
22.44M
📋 تمام عالم این شبها پریشان اباالفضل است
#مناجات #شب_نهم_محرم
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تمام عالم این شبها پریشان اباالفضل است
دلم تنگِ نشستن زیر ایوان اباالفضل است
مسیر قرب میخواهی، برو از شارعُ العباس
صراط مستقیم حق، خیابان اباالفضل است
شفاعت کار زهرا باشد اما در صف محشر
به دست حضرت مرضیه، دستان اباالفضل است
به او ام البنین درس ادب آموخته، آری
ادب ریزهخور حُسنِ نمایان اباالفضل است
صد و سی و سه بار از دل بخوان باب الحوائج را
تمام روزی عالم از احسان اباالفضل است
نمیدانم چه دینی دارد اصلا ارمنیِ شهر
همیشه روز تاسوعا، مسلمان اباالفضل است
به جز این خانه نشناسیم، همه مدیون عباسیم
هر آن کس سینهزن گشته است مهمان اباالفضل است
نه تنها ذکر خاکیها سخن از عبد صالح شد
میان عرشیان صحبت از ایمان اباالفضل است
فدای بچههای فاطمه بودن، مرام اوست
کفیل زینب است و حرمتش جان اباالفضل است
رقیه دارد آرامش، سر دوش ابوفاضل
دم لالاییاش ترتیل قرآن اباالفضل است
نشد تنها گذارد لحظهای حتی حسینش را
فداییاش شدن، همواره پیمان اباالفضل است
وفاداریِ او را جستجو از مَشک آبش کن
نظر کن بر روی آن، جای دندان اباالفضل است
اباالفضلیترین مرد جهان مهدی موعود است
امام عصر ما، پاره گریبان اباالفضل است
*شاعر: #محمدجواد_شیرازی ✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
Fadaeian_Shab09Moharam1403_02.mp3
45.55M
وفاداری او را جستجو از مشک آبش کن
نظر کن بر روی آن جای دندان ابالفضل است
ابالفضلی ترین مرد جهان مهدیِ موعود است
امام عصر ما پاره گریبان ابالفضل است
.
📋 ایشالله بازوهای من فدائیه مادرت بشه
#روضه_حضرت_زهرا (س)
#روضه_حضرت_اباالفضل (ع)
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از همون روزی که از برادرش حسین شنید گفت:« عباسم! نبودی یه روزی ریختن در خونه، در خونهمون و آتیش زدن»...
از همون روز هی میگفت:« حسین! ایشالله یه روزی بشه انتقام بگیرم».
از همون روزی که شنید از حسینش:« عباسم! نبودی انقدر غلاف به بازوی مادرم فاطمه زدند»؛ هی با خودش میگفت ایشالله دستام قطع بشه، ایشالله بازوهای من فدائیه مادرت بشه...
سوار مرکب که میشد، این پاها رو زمین کشیده میشد؛ از بس که قد رعنایی داره. پا در رکاب مرکب نمیره، اینقدر قد و بالاش بلنده...
یه روزی همچین که سوار مرکب شد، زهیر اومد جلو گفت:« عباس! وقت داری یه خاطره برات تعریف کنم»؟!
گفت:« بگو؛ میشنوم».
گفت:« یادمه بابات بعد از فاطمه (سلام الله علیها) دنبال یه زنی میگشت رشیده باشه، ازش بچههای رشیدی بیاره؛ مادر تو رو بهش پیشنهاد دادند. رگ غیرت عباس بیرون زده، حرف مادر ما رو داری میزنی؟! آره وقتی امیرالمومنین این خانم و باهاش ازدواج کرد فاطمه وقتی اومد توو خونهی علی، از امیرالمومنین بچهدار شد؛ خدا تو رو به علی داد. مادرت ام البنین قنداقهی تو رو دور سر حسین میچرخوند؛ میگفت:« بلاگردون حسین میشی».
- چی میخوای بگی زهیر؟!
-
Fadaeian_Shab09Moharam1403_03.mp3
38.85M
#روضه_حضرت_عباس
حاج سید رضا نریمانی
نه آب مانده برایم نه آبرو چه کنم؟
نه باده مانده نه چیزی از این سبو چه کنم؟
به فرض اینکه مرا سمت خیمهها بردی
اگر سکینه به من گفت آب کو چه کنم؟
به پای مشک سر و چشم و دست را دادم
ولی به روی زمین ریخت آرزو چه کنم؟
از اینکه آب رساندم به خیمهها یا نه
اگر که اُمّ بنین کرد پرس و جو چه کنم؟
بدون دست شدم من که پای میکوبند
عزیز فاطمه درماندهام بگو چه کنم؟
دو دست خونی من را اگر که مادر تو
به اشک دیدهی تَر داد شست و شو چه کنم؟
ببخش دیدن دست بریده باعث شد
برات زنده غم ماجرای کوچه کنم؟
چهار تا یل ام البنین فدات شوند
تو را چو دوره کنند از چهارسو چه کنم؟
برای حنجر تو سینهام به تنگ آمد
اگر که نیزه نشیند بر این گلو چه کنم؟
ببینم از سر نیزه سه ساله را، که کسی
به قصد کشت دویده به سمت او چه کنم؟
و یا که از سر نیزه ببینم افتادهست
سرت به زیر سم و چکمهی عَدو چه کنم؟
بگو ببینم اگر خواهرت شود جایی
کنار رأس تو با شمر روبه رو چه کنم؟
#گروه_شعری_یا_مظلوم
......
تو حسینی صدای پاهات و
خیلی وقته که خوب میشناسم
میدونم باورش برات سخته
این منم روی خاک عباسم
قبل از این که برم به سمت فرات
من و سقّا خطاب میکردند
قبل از این وقتی قول میدادم
روی حرفم حساب میکردند
آخرین خواهشم ازت اینه
آخرین خواهش منه تنها
مشک خالی شده ولی سرده
برسونش به خیمهی زنها
من و تا زندهام نبر خیمه
تا که شرمندهی رباب نشم
آروم آروم بزار گریه کنم
تا خودم از خجالت آب نشم
به خدا که فقط خجالتم و
سختتر میکنی اگه ببری
بدتر از چیزیم که میبینی
با عما هم نمیشه که ببری
Fadaeian_Shab09Moharam1403_04.mp3
27.34M
#زمینه_حضرت_عباس
#شب_نهم_محرم
یکی برسه، به داد حسین
تا کنار علقمه، جون نداده حسین
چشای حَرَم، به راهه حسین
لحظههای سختیه، بیپناهه حسین
دلش توو خیمههاست ولی
بالا سرم نشسته
چه جوری برگرده حَرَم
با کمرِ شکسته
دستام و بِم برگردونید تا
زیر بغلهاش و بگیرم
دیگه نمیتونه بلند شه
الهی من براش بمیرم
« حسینم، حسینم؛ برادر غریبم»
به خاطر من، بلند شو برو
تا ندیده حرمله، گریههای تو رو
میخنده سنان، به اشک چشات
غم بیبرادری، خیلی سخته برات
یه نیزه خورده توو گلوم
مزاحم صدامه
میخوام ببینمت ولی
سه شعبه توو چشامه
این نیزهها و این سه شعبه
همدست میشن توی گودال
گریونه زهرا بین مقتل
اما سنان و شمر خوشحال
......
تو حسینی صدای پاهات و
خیلی وقته که خوب میشناسم
میدونم باورش برات سخته
این منم روی خاک عباسم
قبل از این که برم به سمت فرات
من و سقّا خطاب میکردند
قبل از این وقتی قول میدادم
روی حرفم حساب میکردند
آخرین خواهشم ازت اینه
آخرین خواهش منه تنها
مشک خالی شده ولی سرده
برسونش به خیمهی زنها
من و تا زندهام نبر خیمه
تا که شرمندهی رباب نشم
آروم آروم بزار گریه کنم
تا خودم از خجالت آب نشم
به خدا که فقط خجالتم و
سختتر میکنی اگه ببری
بدتر از چیزیم که میبینی
با عما هم نمیشه که ببری
من و اینجا رها کن و برگرد
تا نبینند که خالیه دستم
به رقیه بگو عمو گفته
من همیشه مراقبش هستم
پیش پای تو مادرت اومد
چادرش رو کشید روی سَرَم
من میتونم داداش صدات کنم
چون که زهرا صدام زد پسرم
مادرت روضهی تو رو میخوند
روضهی سینهای که سنگینه
فاطمه گریه کرد و من دیدم
با همین چشمی که نمیبینه
Fadaeian_Shab09Moharam1403_05.mp3
8.2M
📋 تا تو بودی خیمهها آرام بود
#شور_حضرت_عباس
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تا تو بودی خیمهها آرام بود
دشمنم در کربلا ناکام بود
تا تو بودی من پناهی داشتم
با وجود تو سپاهی داشتم
تا تو بودی خیمهها پاینده بود
اصغر ششماههی من زنده بود
تا تو بودی خیمهها غارت نشد
گوشوار بچهها غارت نشد
تا تو بودی دست زینب باز بود
بودنت بَهر حَرَم اعجاز بود
تا تو بودی چهرهها نیلی نبود
دستها آمادهی سیلی نبود
پهنه پیشانیات در هم شکست
خیمهات مثل حسین از پا نشست
ای که تو دست خدائی داشتی
هستیات را بر زمین بگذاشتی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.