eitaa logo
امام حسین ع
17.6هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
aebee731d0916a3a354513fcd0d99aa1ag7g4b3gv28yggc.mp3
4.82M
|⇦•هر جا روی خاک.. و توسل به کریم اهل بیت امام‌حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج‌ مهدی رسولی
Sh 02 Arbaien 1403 Shokri [Mohjat_Net] (3).mp3
908.7K
🎤 چرخونده ذوالفقارو لشکرو ترسونده همشون عقب نشینی کردن مرگش حتمیه کسی که مونده کنده گورشو با دست خودش اونی که مقابل شاه میره جوری مرهبو زده رو زمین سرش افتاده تنش راه میره وقتی هفتا نسل دشمنو میبینه میکنه تو میدون ملاحظه حیدر اون شبی که خوابیده جای پیغمبر خوده الله بوده محافظ حیدر **** سلطانی از علی میکنه پشتیبانی کلب آستان علی مُهرش بود که زده به قلب هر ایرانی اگه دائم از علی دم زدی میشه معیار حلالزادگیت همه مُنکراشو لعنت بکن بگیره بوی علی زندگیت اونایی که قلب علی رو خون کردن همشون با سر داخل سَقَر رفتن تو احد وقتی احساس خطر کردن از سر کوها تا مدینه در رفتن 1403
4_5866464605194162349.opus
123.6K
(ع) به سبک یا مولا دلم تنگ اومده پایان صفر دلم شود تنگ حرم مرغی شوم وبسوی مشهد بپرم در سوگ رضا(ع) به سینه وسر بزنم مانند رضا(ع) زغم بسوزد جگرم یامولا غریب الغربا مارا بطلب در حرم معین الضعفا۲ ___ در سوگ رضا دل همه خون بشود هرعاشق او زغصه مجنون بشود کفتر رضا سر به گریبان ببرد آهوی صحرا غمین ومحزون بشود یا مولا غریب الغربا ما را بطلب درحرم معین الضعفا۲ ____ پایان صفر مولاشده مسموم کین در خانه خود تنها فتاده برزمین از درد جگر مولا بود در پیچ وتاب اوج غربت وشرار زهری آتشین یا مولا غریب الغربا، مارا..... __ در غربت خود جوادش آمد یاد او روسوی مدینه می رود فریاد او می زندز طوس جواد خود را اوصدا تا که آید و رسد پسر بر داد او یا مولا غریب الغربا..... شعر:اسماعیل تقوایی
. آشفته تر از من کسی در بین مردم نیست پیداست در اینجا کسی جز من چنین گم نیست دورم نکن از خود بیا آتش بزن جان را این استخوان ها در حد یک مشت هیزم نیست؟ تا مهرتو جا در دلم وا کرد فهمیدم عشق بدون تو به جز سو تفاهم نیست تا دارمت حتی به حاتم رو نخواهم زد آنجا که دریا هست پس جای تیمم نیست جلد حرم بودن دلیل بهتری دارد چشم کبوترهای تو دنبال گندم نیست وقتی که چشم پنجره ابریست یعنی که فولادهم اینجا درونش بی تلاطم نیست بیهوده دنیا رو نمیگردم که درمانم در نسخه ای غیر از بلیط مشهد و قم نیست شیراز،مشهد،قم،مسیر مطلع الشمس است ایران به غیر از خانه خورشید هفتم نیست ✍ .
. حسین جان... خمار اشکم و محتاج ناز بارانم ببار اشک عزا بر جهان بی جانم به لطف اشک عزایت_ رفیق زندگی ام_ به زندگانی ام امیدوار می مانم جهان باور من روضه هست تا هستم حسین جان من است و تمام ایمانم خدا به خیر، جزایش دهد عزیزی که گذاشت مهر غمت را به روی دامانم تویی که کشته ی اشکی و من که کشته ی تو به اشک چشم نوشتم که من مسلمانم چه حاجت است به ناز طبیب تا بوده غبار فرش عزایت مسیح چشمانم چقدر توبه کنم از گذشته ی بی تو ز عمر رفته ی بی ذکر تو پشیمانم نفس نفس شب و روزم حسین می گویم نفس نفس شب و روزم حسین می خوانم .
نماهنگ تو هوای تو.mp3
1.58M
هر لحظه تو هوای تو میبینم عشقو توی چشمای زائرای تو 🎙 #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣ هر لحظه تو هوای تو میبینم عشقو توی چشمای زائرای تو چه شوقی چه اراداتی میبرن خاک پای زوارو واسه سوغاتی اربعینه اومدم به امید عنایت تو اربعینه همه رو میزنن به کرامت تو حرمت غوغاست اومده زهرا به زیارت تو تویی ثارالله به دمت لبیک به علمدار حرمت لبیک لبیک یا اباعبدالله ...  
. السلام علیک یا أبانا الغریب باز هم آمد شب جمعه، کجایی ای غریب من بمیرم مثل مادر؛ کربلایی ای غریب روبه روی چشم تو یکجا تمام روضه هاست همزمان بالاسر و پایین ِپایی ای غریب خیس از خون دو چشم توست خاک قتلگاه بی قرار از داغ رگهای جدایی ای غریب یک هزار و نهصد و پنجاه زخمش دیده ای تو فقط بر زخم های او دوایی ای غریب خون جدّ تو نمی افتد ز جوشش،بی امان می شود آرام وقتی که بیایی ای غریب عضوعضو پیکر جدّت صدایت می زند پیکر او جمع شد با بوریایی ای غریب یک نظر بالای تلّ زینبیه می کنی باز یاد اضطرار عمّه هایی ای غریب با نگاهی بر جراحات لب جدّت حسین گوئیا در مجلس شام بلایی ای غریب کاش دیگر مادرت قفل فرج را وا کند او کند بهر ظهور تو دعایی ای غریب ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. جز ظهور تو دعایی من ندارم جمعه ها انتظارت می کشم تنها نگارم، جمعه ها با زمستان ِ بدون تو گذشته عمر من چشم بر راهم بیایی ای بهارم جمعه ها ای قرار قلب عالم بی قرارم؛ بی قرار ندبه می خوانم شده تنها قرارم جمعه ها کم دعا بهر ظهورت کرده ام آقا ببخش وای از من که فقط در فکر یارم جمعه ها وصف شش روز ِتمام هفته هایم غفلت است گشته تنها لحظه های انتظارم جمعه ها پیش زهرا مادرت شرمنده ام، بی اعتبار شد دعا بهر ظهورت؛ اعتبارم،جمعه ها روضه می خوانم، تضرّع میکنم آقا بیا نیست آرامش برای قلب زارم جمعه ها آخر ِهر هفته ی عمرم شده اندوه و درد تا به کی در حسرت رویت ببارم جمعه ها یوسف زیبای زهرا کی میایی؟ العجل آرزویی جز وصال تو ندارم جمعه ها ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ............ . جمعه با خود غالبا چشمان تر می آورد با خودش دلتنگی و خون جگر می آورد کل عمرم بی تو مانند غروب جمعه هاست جمعه ها عمر مرا دارد به سر می‌آورد بوی یاس انگار می آید میان ندبه ها باد از پیراهنت وقتی خبر می‌آورد بت پرستان هم حساب کار خود را میکنند بت شکن وقتی به همراهش تبر می آورد در دلم امّید دیدار رُخت را کاشتم هر گیاهی عاقبت روزی ثمر می آورد العجل هایم چه بی تأثیر شد، رویم سیاه قلب آلـوده دعـای بی اثر می‌آورد تشنه ات هستم ولی این تشنگی خیلی کم است تشنگی یک انتظار شعله ور می آورد تشنگی گاهی میان یک نبرد تن به تن یک پسر را سوی دامان پدر می آورد وای از آن وقتی که گوید یک پسر نزد پدر تشنگی دارد مـرا از پای در می آورد هر صبحِ جمعه ناحیه ها ندبه می‌کنند می‌آید او که منتقم و دادخواهِ ماست .
. صلوات الله علیه ▫️▪️▪️▫️ بند اول: ما مِنّا اِلّا مَقْتولٌ اَوْ مَسموم * میرسه از این حدیث این مفهوم یعنی پیغمبر ما شهیده * ما مِنّا اِلّا مَقْتولٌ اَوْ مَسموم مگه میشه از شهادت محروم؟! اون که دنیا مثلشو ندیده کسی که صدر عقاید تموم شهداست صاحب باب شهادت و امیر انبیاست نمیشه جا بمونه اسمش از این فیض عظیم وقتی سالار شهیدان پسرش، خون خداست بدعت نمیشه پای اعتقاد دیگه، وحدت نمیشه شیعه ی علی که بی غیرت نمیشه اَشْهَدُ اَنَّ الرّسول ماتَ شهیدا بند دوم: ما مِنّا اِلّا مَقْتولٌ اَوْ مَسموم اگه فرموده امام معصوم یعنی که پیمبرو آزردن ما مِنّا اِلّا مَقْتولٌ اَوْ مَسموم میشه از شرح روایت معلوم چه بلایی به سرش آوردن غریب اونه که تو خونش ببینه درد و مِحَن جای دارو و دوا بهش یه جام زهر بِدن غم و غصه های شیعه تازه میشه وقتی که گریز روضه ی غربتش میشه امام حسن صحبت نداره فوت عادی نبی صحت نداره قاتلش هم جایی توو جنت نداره اَشْهَدُ اَنَّ الرّسول ماتَ شهیدا بند سوم: ما مِنّا اِلّا مَقْتولٌ اَوْ مَسموم فرموده خود نبی مظلوم قدر من کسی ندیده آزار * ما مِنّا اِلّا مَقْتولٌ اَوْ مَسموم کشته شد پیمبر آروم آروم با سلاح کینه روزی صد بار این حقیقت مثه روز برای ماها روشنه اگه رحلت و وفات روی زبون دشمنه میخواد حتی شده با تغییر یک واژه و لفظ مُهر پاکی رو‌ گناه اون دوتا زن، بزنه راحت نمیگه شیعه واژه هاشو بی دقت نمیگه از روی رسم و روی عادت نمیگه اَشْهَدُ اَنَّ الرّسول ماتَ شهیدا شعر و ملودی:                    🚩* الإمامُ الحسنُ عليه السلام: لقد حَدَّثَني حَبِيبي جَدّي رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله أنّ الأمرَ يَملِكُهُ اثنا عَشَرَ إماما مِن أهلِ بيتِهِ و صَفوَتِهِ، ما مِنّا إلاّ مَقتولٌ أو مَسمومٌ. امام حسن عليه السلام: جدّ محبوبم رسول خدا صلى الله عليه و آله به من فرمود كه امر امامت را دوازده امام از اهل بيت و برگزيدگان او به عهده خواهند گرفت. هيچ يك از ما نيست مگر آن كه يا كشته مى شود يا مسموم. بحار الأنوار 27/217/18 🚩* قال رسول الله مَا أُوذِی نَبِی مِثْلَ مَا أُوذِیتُ. پیغمبر فرمودند: هیچ پیامبری به اندازه ی من اذیت نشد. بحارالانوار، ج۳۹، ص۵۶ 🚩* رسول الله محمد بن عبدالله و قبض بالمدینة مسموما یوم الاثنین للیلتین بقیتا من صفر. رسول خدا در روز دوشنه ۲۸ صفر در مدینه در حالی که مسموم شده بود، از دنیا رفت. الشیخ المفید، محمد بن محمد بن النعمان ابن المعلم ابی عبدالله العکبری البغدادی (متوفای۴۱۳ ه)، المقنعة، ص۴۵۶ .👇
. محبتی امام حسن و امام حسین (ع) جان دو جهان شد پدر این دو برادر هستیم فقط زیر پر این دو برادر ... قربان حسین و حسن فاطمه رفتیم باشیم محب از نظر این دو برادر ... از نان پسر های کریمان همه خوردند شد باب کرامت ثمر این دو برادر از بی سرو پا سینه زن محترمی ساخت شد شامل ما هم هنر این دو برادر از در به دری صف محشر به امان است هرکس که شود در به در این دو برادر بی حرمتشان کرد فلک ورنه به دنیا صد پاره نمی شد جگر این دو برادر ما با جگر پاره نشستیم بمیریم ... در روضه ی سخت پسر این دو برادر ... قاسم که کش آمد ، علی اکبر که کم آمد یارب چه نیامد به سر این دو برادر ... .
‌. و کنار بسترت پدر احیا می گیرم تا سحر می خونم قران کناره بسترت با چشمای تر این چشمای بی رمق و وا کن بر روی فاطمه مثل قدیم بوسه بزن بازم بر روی فاطمه کاشکی به جای تو زهرا. بمیره ای بابا بری تو زهرا می مونه بی یاور و تنها دخترم گریه های. تو پشت مرا می شکند بمیرم که پهلوی تو با ضربه پا می شکند بعد از من می شه فاطمه بی یارو بی پناه علی می گه حرفای دلش و با سینه ی یه چاه علی حرمته شیر خدارو نگه نمی دارن با دسته بسته علی و. تو کوچه میارن ✍ 👇👇
306.1K
بند اول.
225.4K
بند دوم
🔸اعجاز شهادت🔸 رفتند که این نام سرافراز بماند بر مأذنه‌ها نام علی باز بماند رفتند که در این قفس تنگ، در این شهر یک پنجرۀ رو به خدا باز بماند رفتند که در دل، دلِ ما عشق نمیرد رفتند که زیبایی این راز بماند... هر کس به دلش شوق خطر هست بیاید هر کس که ندارد دل پرواز، بماند گفتند که اعجاز حسین است شهادت رفتند که این راهِ پُر اعجاز بماند .
شور؛ کجایید ای شهیدان خدایی.mp3
1.97M
🔸شهیدان خدایی🔸 راهی شد قافلۀ عشق و امید دل من چرا دوباره نرسید به شهادت نرسید هر کسی که توی زندگی نشد عین شهید بیا دل من بهتر از گذشته‌ها بندگی کن با دیدن عکس شهید احساس شرمندگی کن بیا و کمی هم شبیه شهدا زندگی کن «کجایید ای شهیدان خدایی بلاجویان دشت کربلایی کجایید ای سبکباران عاشق پرنده‌تر ز مرغان هوایی» ــــــــــــ چه ندیده‌ها که با دل می‌دیدند چه نگفته‌ها که با دل شنیدند ننشستند بی‌تفاوت مثل ما دویدند و به شهادت رسیدند فهمیده بودند که باید اینجا باشند اهل سفر از معبر دنیا باید گذشت با بال چشم تر رزق شهادت می‌گرفتند همه از اشک سحر «بیا ای دل از اینجا پر بگیریم ره کاشانۀ دیگر بگیریم بیا گم‌کردۀ دیرین خود را سراغ از لالۀ پرپر بگیریم» ــــــــــــ وقت رزم اهل دلاوری بودند با شهامت همه حیدری بودند نیمه‌شب اهل مناجات و بُکا وقت روضه همه مادری بودند از غم غربت علی بدجوری دلسوخته بودند رمز فدایی شدن از فاطمه آموخته بودند نگاه امید به دعای فاطمه دوخته بودند «گل اشکم شبی وا می‌شد ای کاش همه دردم مداوا می‌شد ای کاش» خدایا به حق امّ الشّهدا «شهادت قسمت ما می‌شد ای کاش» ـــــــــــــ شده پیدا پرچمی از راه دور باقی نیست راهی تا قله‌های نور عصر دلتنگی به آخر رسیده دمیده طلیعۀ صبح ظهور ابومهدی و حاج قاسم دارند به دست پرچم نصر به سوی غزه در خروشند برای شکست حصر شهدا از راه می‌رسند با لشکر ولی‌عصر می‌رسد شب‌های غربت به پایان مشام کوچه دارد عطر باران با سپاهی از شهیدان زنده می‌رسد از راه خونخواه شهیدان ✍🏻 🎙
. (صلوات‌الله‌علیه‌وآله) 🔸أیها الرّسول🔸 هر عاشقی‌ست در طلبت أیها الرّسول، اَلجَنَةُ لَهُ وَجَبَت أیها الرّسول عالم هنوز تشنهٔ درک حضور توست اَرض و سماست در طلبت أیها الرّسول روشن شده‌ست تا به ابد عالم وجود از سجدهٔ نماز شبت أیها الرّسول تو می‌روی و در دل هر کوچه جاری است عطر متانت و ادبت أیها الرّسول آمادهٔ سفر شدی و با وصیتت جان‌ها اسیر تاب و تبت أیها الرّسول گفتی رضای فاطمه شرط رضای توست خشم خداست در غضبت أیها الرّسول اما تو چشم بستی و یک شهر درد و داغ شد سهم یاسِ جان‌به‌لبت أیها الرّسول مَنْ أَتَانِی زَائِراً، وَجَبَتْ لَهُ شَفَاعَتِی، وَ مَنْ وَجَبَتْ لَهُ شَفَاعَتِی، وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ 📗 كامل الزیارات، باب۲، حدیث۹ .
. |⇦•لحظهٔ وداعه... و توسل ویژه شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ حاج‌ مهدی رسولی ●━━━━━━─────── لحظۀ وداعه دیگه بی‌قرارم دم آخری سر رو پای علی میذارم گریه می‌کنه فاطمه کنارم میشینه غمی باز به روی سینه‌ ام وصیتای آخرمو میگم انگاری دارم کوچه رو می‌بینم إنّی تارِکٌ فیکُمُ الثَّقَلَین قرآن و علی و حسن، زهرا و حُسَین لحظۀ وداعه دیگه بی‌قرارم میسوزه دلم با دیدن دو یادگارم میمونه حسن تو مدینه غریب کشته میشه با زهر غم و جفا میمونه حسینم بی‌یار و حبیب کشته میشه تشنه تو کرب‌وبلا إنّی تارِکٌ فیکُمُ الثَّقَلَین قرآن و علی و حسن، زهرا و حُسَین : و .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
مداحی_آنلاتین_لحظه_وداعِ_دیگه_بی_قرارم_مهدی_رسولی.mp3
4.59M
|⇦•لحظه وداعه ...... صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه
madahi_emam reza01.mp3
7.55M
( ) کربلایی 🎤 خیلی بهونتو میگیرم جز حرمم جایی ندارم دلم میخواد بیام زیارت حتی شده سالی یه بارم کسی رو جز تو دوست ندارم پنجره فولاد,به ما برات کربلا میده همه مریضا رو شفا میده,ای جانم پنجره فولاد،پناهمه وقتی گرفتارم گره گشاست وقتی گره دارم،ای جانم روح و ریحانم نوکرتم امام رضا جانم.ای جانم __ گفتی سه جا میای کنارم منتظرت میمونم آقا میای و میرسی به دادم وقتی که موندم تک و تنها رو تو حساب میکنم آقا خاطره های،زیارتت نمیره از یادم رو به حرم وقتی سلام دادم،ای جانم هرکی نشسته،یه گوشه از مسجد گوهر شاد دلش شده مثل حرم آباد،ای جانم بغل واکن،به روی من،که آغوش،تو دنیامه بشم جارو،کش صحنت،تموم خواب ورویامه دل تنگم،هوایی شد،و تا آغوش تو پر زد کمش کن فاصله ها رو دلم میخواد بیام مشهد رضا جانم رضا جانم رضا جانم رضا جانم شاعر:
. |⇦•باز دوباره ام سفر.... صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ حاج محمود کریمی ●━━━━━━─────── باز دوباره ام سفر سوی مدینه آرزو ست تا که ز کام دل زنم بوسه به خاک پای تو از سرا پای مدینه گِل غم میریزد اشک از دیده ی غم بار حرم میریزد از نگاهِ نگران، برق اِلَم میریزد خوب پیداست که باران ستم میریزد آه! آرامش‌ زهراست به هم میریزد سایه ی خنده از این گلکده کم کم برود یا قرار است که پیغمبر اکرم برود نور از خنده ی لبهای ترش میبارید از گرفتاری امت به جزا میترسید *این ترس، ترس و دل شوره است. گفتن اگه یک سال قبل مرگشون، یک‌ماه قبل از مرگ،یک هفته قبل مرگ، یک روز، یک ساعت قبل مرگ توبه کنن مابخشیدیم .پیغمبر یه نفس راحت کشید.هی گفت: شیعیانم، امتم،قربونت برم‌ که یه بار ما رو نفرین نکردی..انبیاء سَلف همه نفرین که کردند..خدایا اینارو.. سیل اومد و عذاب اومد و زیر ورو شدن و گرفتار شدن. اما خدا به رسول اکرم فرمود: خب نفرینشون کن گفت: نمی فهمند گناه دارن..پیشنهاد نفرین رو‌خدا به پیغمبر داد. همون طور که امیرالمومنین فاطمه از دست داده بود.عطر نزد بعد از بیست و پنج سال گفتن آقا عطر میزنی؟فرمود:نه من عزا دارم فاطمه ام رو از دست دادم. نفرین امیر المومنین رو‌ هم‌ بشنوید.. پیغمبر رو در حال رویا دیدم پرسید:علی جان چطوری ؟گفتم: آقا خسته شدم از دست اینا انقدر لج بازن. فرمود: نفرینشون کن. خدا من و از اینا بگیره یکی مثل خودشون بهشون بده ... * در بدر در پی ارشاد بشر میگردید مثل او هیچ رسولی غم و اندوه ندید در دلم شور عجیبی ست نمی دانم چیست در گلو بغض غریبی ست نمیدانم چیست دخترت زار به سر می‌زند ای وای دلم در دلم غصه شرر میزند ای وای دلم پدرم حرفِ سپر میزند ای وای دلم حرف از داغ پسر میزند ای وای دلم یک نفر آمده در میزند ای وای دلم دل بریدن ز تو بابا بخدا آسان نیست بعد تو واسطه ی وحی خدا با ما کیست ؟ این جوان کیست که از دیدن رویش در دل غصه داخل شده و خنده زلب شد زائل *عزارئیل در این‌خونه رو‌ میزنه بی اذن وارد نمیشه..* آه یارب شده انگار صبوری مشکل گفت با لحن غریبانه ولی چون سائل : با اجازه بگذارید بیایم داخل‌ با ادب آمد و در پیش پدر زانو زد پرده از صورت پوشیده خود یک سو زد مژده ای رحمت رحمان که سحر نزدیک است ای رسول مدنی وقت سفر نزدیک است شبِ بیچارگی نسل بشر نزدیک است به علی هم برسان روز خطر نزدیک است وقتِ آتش‌ زدن یاس و تبر نزدیک است پدر آمادهٔ رفتن به سماوات ولی نگران است برای غمِ فردای علی تکیه بر دست علی زد گل باغ ایجاد نظری کرد به زهرا و دوباره افتاد آه! از سینه ی افلاک بر آمد هیهات به علی فاطمه را باز امانت میداد داشت اما خبر از قصهٔ زهرا ای داد .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ حاج محمود کریمی ●━━━━━━─────── ای همه این همه بی کسی ای وای سرم درد گرفت دلِ سرشارِ غم شعله‌ ورم درد گرفت او ز فردای حسین و حسنش داشت خبر از خزان گشتن باغ و چمنش داشت خبر از به آتش زدن یاسمنش داشت خبر از غمِ حیدر خیبر شکنش داشت خبر از حسین و بدن بی سرش داشت خبر اشک، از دیده فرو ریخت و روحش پر زد پر زد و دختر مظلومه ی او بر سر زد بگم روشنت کنم بصیرت در روضه بدونی شیعه از کجا ضربه میخوره.."ان الدین عندالله السلام" و این اسلام با محرم‌ و صفر زنده است.یه معادله است.یهود میدونست اسلام میاد همه‌ی دنیا رو میگیره،یهود میدونست یه پیغمبر میاد کاری میکنه کارستون همه ی دینها در دینش خلاصه میشه. اینا میدونستن بشارتها در تورات و انجیل و و زبور داده شده بود. میدونستن پیغمبر فعالیتش تو‌ مکه نمیگیره.. چند صد ساله قبلش رفتن تو مدینه جا گرفتن..اوس و خزرج و... اینا آمدن آماده بودن به موقع ضربه رو بزنن.. از علی هم نقره داغ شده بود درِ خیبر رو کنده بود، بیچاره اشون‌ کرده بود.با هوچی گری حمله کردن و با هوچی گری بیعت گرفتن.همه میگن چرا دوشنبه؟ چون بیشتر جمعیت یهود روز دوشنبه در مدینه بودند.دوشنبه بازارشون بود.اون روز رفتن در خانه رو آتیش زدن..همه جا پیغمبر فرمود:"فاطمة بضعة مني" جمعیت زیادی از یهودیا جمع شدن دیدن علی رو دارن میبرن همچین که کمربند علی رو‌کشید از یه طرف فاطمه با قوت الهیه نه قوت بشری کمربند مولا رو مشید همه ی نامردا رو زمین ریختن..آی کینه به دل گرفتن علی رو رها کردن.. با غلاف و با تازیانه با تمام کینه ها زدند..مادر زیر دست و پا گم‌ شد.. یه جام زینب تو محله ی یهودیها همه سنگ برداشتن .. الشام ،الشام، الشام.. فرمود: هفت تا مصیبت تو شام بر ما وارد شد. بالاترینش این بود ما رو از محله ی یهودیها آوردن.. یه عجوزه ای بلند شد گفت:آی یهودیا حالا موقع انتقام خیبره.. اون سری که میبینید سرِ پسر کنندهٔ در خیبره.. انقدر سنگ زدن سر بابام از روی نیزه افتاد.... «حسین..» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
مداحی آنلاین - باز دوباره ام سفر سوی مدینه آرزوست - کریمی.mp3
6.24M
|⇦•باز دوباره ام سفر...... و توسل ویژه شهادت پیامبر صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ حاج محمود کریمی
. به کی بگم من کسی نمی‌باشد به یادم بگو کجا هستی جوادم بیا که من از پا فتادم بیا جوادم بابای تو رنگش پریده چها شنیده و چه دیده بر سر خود عبا کشیده 🖤 بیا جوادم به هر طرف باشد نگاهم خون جگر ریزد ز آهم یاد حسین و قتلگاهم مانند جدم سر من از تنم جدا نیست تنم به زیر اسبها نیست پیکر من جدا جدا نیست 🖤 شنیده ام من همه به قتلگاه رفتن همه به سوی ماه رفتن همه برویش راه رفتن شنیده ام من حسین شرر به ما سوا زد یک نفس او آب و صدا زد بیش از سه ساعت دست و پا زد 🖤 شنیده ام من سر اون و به زور بردن سر رو به راه دور بردن سرش رو در تنور بردند شنیده ام من عمه شده قافله سالار شنیده ام عاقبت کار عمه رو بردن سر بازار 🖤 حاج ✍ آخر صفر ۱۴۴۶ ه. ق ۱۴۰۳ ه. ش .👇
189.5K