.
#حضرت_زهرا
#ایام_فاطمیه
#زمینه
#جواد_مقدم
دل شکسته ی من پُر از گلایه شده
کِی یاس خونه ی من به رنگ لاله شده
میون غربت و غمها
بگو بدون تو زهرا
بگو چه چاره کنم
چراغ خونه ی حیدر
همه بهونه ی حیدر
بگو چه چاره کنم
چرا زانو بغل گرفتی بانوی من
چرا نداری جون قوت زانوی من
... مرو مرو قوت قلب علی ...
کاشکی ندونی علی چیا اومد به سرم
که پشت در چجوری شهید شده پسرم
نگو چرا دل مُردم
چجوری سیلی خوردم
تنم کبوده چرا
لرزه تو جونم و دستام
نمیتونم پاشم از جام
تنم کبوده چرا
میخوام برای بی کسیت بمیرم علی
میخوام دستتو توی دست بگیرم علی
... مرو مرو قوت قلب علی ...
سایه ی روی سرم برات بمیره علی
واست دعا میکنم نگو که دیره علی
اسیر ناله و آهی
شفا بگیری الهی
نری تو قبل علی
میدونی بی تو چه تنهام
من از خدا اینو میخوام
نری تو قبل علی
برات بمیرم ای همسر خسته ی من
برات بمیرم ای پهلو شکسته ی من
... مرو مرو قوت قلب علی ...
🆔 @emame3vom
.
asefi.mp3
2.81M
🎧 زهرا که بود بار امانت به شانهاش... (روضه حضرت زهرا س)
◀️ صدای حاج مهدی آصفی
◀️ شوال ۱۳۹۵
◀️ مجلس خصوصی
@emame3vom
.
#شب_جمعه
🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃
🌹 جانم اباعبدالله
شبجمعه شد و
مهمان تو زهراسٺ، حسین_ع
دیدگانش زِ غمٺ
واله و دریاسٺ ، حسین_ع
بازهم نالهٔ
جانسوز بُنَیَّ ذَبَحوكْ
بازهم روضه ی
گودال توبرپاست ، حسین_ع
🌹صلی الله علیک یا ابا عبدالله
🌸•••✾❀🌸❀✾•••🌸
✅ @emame3vom
سبک 108
#فاطمیه
#امام_زمان
#وداع فاطمیه و #شب_جمعه
#زمینه #زمزمه ....
رسیده وقت وداع فاطمیه
کجایی آقا، ای صاحب عصر
نبینم آقا، همیشه سرگردونی
در بین صحرا، ای صاحب عصر
چرا بارون چشم شیعه تمومی نداره
تا کی دیده ها از غم دوری تو بباره
ببین که دلامون برا دیدنت بی قراره
چرا جای تو خالیه روی منبر امامم
تا اون موقعی که نباشی دلم داره ماتم
الهی آقاجون نشه سایتون از سرم کم
عجل علی ظهورک ای منتقم مادر...
🌸🌸🌸🌸🌸
میدونم آقا ،تو هم شبیه مادر
شبای جمعه، کربوبلایی
هم واسه مادر، هم واسه شاه بی سر
کنار مقتل، غرق بکایی
میاد مادرت اما داره یه دستی به پهلوش
با اینکه خودش غرق درده و زخمیه بازوش
اونقد به خودش میزنه لطمه که میره از هوش
صدای بُنَیَّ بُنَیَّ می پیچه تو گودال
کنار تنی که زیر دست و پا گشته پامال
با داغ روی داغ مث مادرت میری از حال
عجل علی ظهورک، ای منتقم مادر....
🌸🌸🌸🌸🌸
این روزا حیدر ،خونه نشینه ای وای
براش عذابه،حیات دنیا
نیمه ی شبها، کنار قبر زهرا
روضه میخونه،با چشم دریا
میگه فاطمه جان ببین قامت من شده خم
همین جا تو رو با دل خون به بابات سپردم
دعا کردم ای کاش کنار مزارت می مردم
هنوز یاد میخ در و محسن بی گناهم
به تو می زدند چل نفر روبه روی نگاهم
ببین یاد غسل جراحات تو غرق آهم
عجل علی ظهورک، ای منتقم مادر....
@emame3vom
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
.
🌸🍂🌸
🍂🌸
🌸
#امام_زمان
ای شوق بیکرانه شبهای جمعه ام
تنهاترین بهانه شبهای جمعه ام
عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان
نجوای عاشقانه شبهای جمعه ام
در کربلا ،مدینه ، کجا گریه میکنی؟
آقای بی نشانه شبهای جمعه ام
🌹العجل العجل ای مهربانم🌹🏴
🕌 @emame3vom
.
#امام_حسن
#فاطمیه
🏴مطالب فاطمیه ۹۸
◾️ای مغیره! تو مادرم را مجروح کردی
امام مجتبی علیهالسلام در مجلس معاویه، ضمن رسوا نمودن اصحاب معاویه و احتجاج با آنها به مغیره رو نموده و فرمودند:
اَما اَنتَ یا مُغَیرَةُ بنُ شُعبَةِ فَاِنَّکَ لِلهِ عَدُوٌّ وَ لِکِتابِهِ نابِذٌ وَ لِنَبیِّهِ مُکذِبٌ وَ اَنتَ الزّانی وَ قَد وَجَبَ عَلیکَ اَلرّجمُ و شَهِدَ عَلَیکَ العُدُوُلُ البَرَرَةُ اَلاَتقیاءُ فَاَخّرَ رَجمَکَ وَ دَفَعَ الحَقَ بِالباطِلِ وَ الصِّدقَ بِالاَغالیطَ وَ ذلِکَ لِما اَعَدَ اللهُ لَکَ مِنَ العَذابِ الاَلیمِ وَ الخِزیِ فِی الحَیاةِ الدُنیا وَ الآخِرَةِ اَخزی.
وَ أنتَ ضَرَبتَ فاطِمَةَ بِنتَ رَسولِ اللهِ حَتّی أدمَیتَها وَ ألقَت ما فی بَطنِها اِستِذلالاً مِنکَ لِرَسولِ اللهِ وَ مُخالِفَةً مِنکَ لِاَمرِه وَ اِنتِهاکاً لِحُرمَتِهِ وَ قَد قالَ لَها رَسولُ اللهِ اَنتِ سَیِّدَةُ نِساءِ اَهلِ الجَنَّةِ وَ اللهِ مَصیرُکَ اِلی النارِ
ای مغیره بن شعبه! تو دشمن و افکننده کتاب و تکذیب کننده رسول خدائی و تو آن کسی هستی که به جرم ارتکاب زنا، سنگسار تو واجب گشت و بر زنای تو عادلان نیکوکار پارسا گواهی دادند. آنگاه سنگسارت را به تأخیر افکندند و حق را به باطل و صدق را با غلط و نادرستی دفع کردند و خداوند تو را در دنیا و آخرت به رنج و عذاب و خواری کیفر خواهد داد.
و تو آن کسی هستی که فاطمه عليهاسلام را آزردی و مجروح کردی؛ چندان که طفلی را که در شکم داشت انداخت و این همه را به خاطر اهانت به رسول خدا و مخالفت امر او و هتک حرمت او کردی و فاطمه آن کسی است که رسول خدا او را سیده زنان بهشت خوانده و همانا خداوند تو را به دوزخ می افکند.
📚منابع:
ناسخ التواریخ در احوالات امام حسن، جلد یک، صفحه ۲۷۸
به نقل از خواص الامه فی معرفه الائمة ابوالفرج ابن جوزی
👈برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۱۳۳
@emame3vom
#مطالب_فاطمیه
#مصائب_حضرت_زهرا_س
.
🏴مطالب فاطمیه ۹۸
◾️روز شهادت
قال حسین بن محمد الدرازی فی ذکر مرض وفاة فاطمة علیها سلام:
فَلمّا کانَ فی بعضِ الایامِ. دَخَلَ امیرُ المؤمنین علیهالسلام علی فاطمةَ سلامُ الله عَلَیها وَ هِی فِی الحُجرَةِ الطاهِرَةِ فَرَآها عَجِنَتْ عجیناً للخُبزِ و وَضعتْ طیفاًفی الماءِ لِتَغسِلَ به رَأسَ وَلَدَیْها الحسنِ و الحسینِ عَلَیهِما السَّلام مُتَعَجِّبٌ اَمیرُ المُومِنین مِن ذلک وَقالَ یا بِنتَ رَسُولِ اللهِ ما عَهِدتُک تَشتَغِلینَ بِعمَلیْنِ مِن اعمالِ الدُنیا فی یَومٍ واحِدٍ وَ ما أظُنُّهُ إلّامِن سَبَبٍ.
فَبَکَتْ فاطمةُ عَلَیهَا السَّلام وَ تَحَّدَرتْ عَبَراتُها وَجَناتَها و قالتْ : یا أمیرَ المؤمنین علیه السلام ، هذا فِراقُ بَیْنی و بینِک ؛ إْعلَمْ إنی البارحَةُ رأیتُ أبی فی مَنامی وَ هو واقِفٌ فی مَکانٍ مُرتَفَعٍ ، یَلتَفِتُ یَمیناً و شِمالاً کَأنَهُ یَنظُر أحداً...
فَقالَ لی : یا فاطِمَةُ عَلَیها سَلام، إنّی واقفٌ هُنا لِلاِنتِظار . قُلتُ : فَلِمَن تَنتَظِر یا اَبَتاه؟ قال: أنتظَرِکُ یا فاطِمة علیها سلام...
فَلَمّا سَمِعَ امیرُ المؤمنین علیهالسلام مِنْ فاطمةَ الزهرا علیها سلام کلمةَ الفراقِ جَعَلَ یَبْکی و یَقُولُ: یا فاطمةُ علیها سلام،حُزنُ فراقِ أبیک حینئذٍ فی قلبی، و کیفَ لی أنْ أزیدَه بحزنِ فراقِک؟ فقالتْ لَهُ: یابن العمّ ، إصْبِرْ علی فِراقی کما صَبَرْتَ علی فِراقِ أبی، فإنَّ اللهَ مَع الصابرین.
وَهِیَ مَعَ ذلِک تَبْکی وَ تَغْسِلُ قَمیصَ وَلدَیْها و تَمْشِطُ راسَیْهما وَ تَقولُ: یا لَیْتنی کُنتُ أعلمُ بالذّی یُصَوِّر عَلَیکُما بَعدی مِنَ السَّمِ و القَتلِ وَ إلی أیِّ شیءٍ یُؤوِّلُ أمرَکُما. فَبَکَیا بَینَ یَدَیْها لِما سَمِعا مِنها ذلک الکَلامَ...
روزی امیرالمومنین علیهالسلام وارد منزل شدند در حالی که فاطمه علیهاسلام خمیر برای نان آماده میکردند و برای شستن سر حسنین علیهماالسلام در آب، طیف مهیّا کرده بودند. امیرالمومنین علیهالسلام از آن تعجب کرده و فرمودند: ای دختر رسول خدا! به یاد ندارم در یک روز به دو کار از امور دنیا پرداخته باشی. فکر میکنم دلیلی داشته باشد.
فاطمه علیهاسلام گریست. اشکهایش بر گونهاش جاری شد و عرضه داشت: ای امیرالمومنین علیهالسلام! امروز روز فراق بین من و توست. بدان دیشب خواب پدرم را دیدم در حالی که او در مکانی بلند ایستاده بود و چپ و راست خود را مینگریست. گویا منتظر کسی بود.
به من فرمود: ای فاطمه علیهاسلام من اینجا به انتظار ایستادهام.
عرضه داشتم: ای پدرم! منتظر چه کسی هستی؟ فرمود: یا فاطمه منتظر تو هستم.
هنگامیکه امیرالمومنین علیهالسلام از فاطمه علیهاسلام سخن از فراق را شنید شروع به گریستن کرد و فرمود: ای فاطمه علیهاسلام هنوز اندوه جدایی پدرت در قلب من است. چگونه آن را با جدایی تو زیاد کنم؟
عرضه داشت: ای پسر عمو! در فراق من صبر کن همانگونه که در جدایی پدرم صبر کردی که همانا خداوند با صبر کنندگان است.
در همان حال فاطمه علیهاسلام میگریست و لباسهای فرزندانش را میشست و موهای آنها را اصلاح میکرد میفرمود: ای کاش میدانستم به وسیله ی سمّ و کشتن با شما چه میکنند و کار شما به کجا میانجامد.
هر دو در زیر دست مادر به خاطر سخنی که از او شنیدند گریستند.
📚منابع:
موسوعة الکبری عن فاطمة الزهراء، جلد ۱۵، صفحه ۱۳۶
به نقل از وفاة فاطمة الزهراءللبلادی البحرانی، ص ۶۷
👈برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۱۵۲
@emame3vom
#فاطمیه
#مصائب_حضرت_زهرا_س
.
.
🏴مطالب فاطمیه ۹۸
◾️مصائب بعد از شهادت
قالَ عمّارُ: مَضَیْتُ إلی دارِ سَیّدی وَ مولای أمیرِ المُؤمنین عَلیهِ السلامُ فاسْتَأْذَنْتُ الدُّخُولَ علیه ؟ فَأَذَّنَ لی...
فَدَخَلْتُ عَلیهِ، فَوَجَدْتُه جالساً جلسةَ الحَزینِ الکَئیبِ و الحَسَنُ علیهالسلام عَنْ یمینه و الحُسَیْنُ عَلیه السلام عَنْ شِمالِه وَ هُوَ تارةً یَلْتَفِتُ إلیَ الحُسَینِ علیهالسلام و یَبْکی ... فلَمّا نَظَرتُ إلی حالِه وَ حالِ وُلدِه ، لَمْ أَمْلِکْ نَفْسی دُونَ أَنْ أَخَذَتنی العبرةُ وَ بَکیْتُ بُکاءً شدیداً ، فَلَمّا سَکَنَ نَشیجی قلتُ : سَیّدی! أَتأْذَنُ لی بِالکَلامِ ؟ قال: « تَکَلَّمْ یا أَبَا الیَقْظان» قُلتُ : سَیّدی! إِنَّکُم تَأمُرونَ بِالصَّبرِ عَلی الْمُصیبَهِ، فَما هذا الحُزنُ الطّویلُ؟ وَ إنَّ شیعَتَک لا یَقِرُّ لَهُم قَرارً بِاحْتِجابِکَ عَنْهُم ، وَقَدْ شَقَّ ذلک عَلیهم.
قال: فَالتَفَتَ إِلیَّ، وَقالَ: یا عَمَّارُ! إنَّ العَزاءَ عَن مِثلِ مَنْ فَقَدْتُهُ لَعزیزٌ ، إِنیٌ فَقَدْتُ رَسُولَ اللهِ صَلّی اللهُ علیه وآله بَفَقْدِ فاطمةَ سَلامُ اللهِ علیها، وَ إذا مَشَتْ لَمْ تَخْرُمْ مَشْیَتُه ، و إنّی ما أحَسَسْتُ تألّمَ الفِراقِ إلاّ بِفِراقِها، وإنَّ أَعْظَمَ ما لَقیتْ مِنْ مُصیبَتِها ... إنّی لَمّا وَضَعَتُها علی المُغتَسِلِ وَجَدَتُ ضِلْعاً مِن أَضلاعِها مَکسوراً ، وَجَنْبُها قَد إِسْوَدَّ مِنْ ضَربِ السِّیاطِ ...
وَ کانَتْ تَخْفی ذلک عَلی مخافةِ أن یَشْتَدَّ حُزْنی، و ما نَظرتُ عینایَ إلی الحسنِ و الحسینِ الاّو خَنَقَتْنی العبرةُ، و ما نَظَرتُ إلی زینبٍ باکیةً الا و أخَذَتْنی الرِّقَة علیها. ثم خَرَج علیهالسلام مَع عَمّار فَاسْتَبْشَرَ الشیعةُ بِذلک.
عمّار میگوید: به خانه آقا و مولایم امیرالمومنین رفتم و از ایشان اجازه ورود گرفتم. به من اجازه فرمودند و داخل شدم. ایشان را در حالی که محزون و اندوهگین نشسته بودند، یافتم و حسن در سمت راست و حسین در سمت چپ ایشان نشسته بودند. گاهی به حسین علیهالسلام نگاه میکرد و میگریست و گاهی به حسن علیهالسلام.
هنگامیکه به حال او و فرزندانش نظاره کردم از خود بیخود شده، اشکهایم جاری شد و به شدت گریستم. هنگامیکه آرام شدم عرضه داشتم: اجازه سخن به من می دهید فرمود: بگو ای ابا الیقظان!
عرضه داشتم: شما امر بر صبر کردن در مصیبت می نمایید. پس این اندوه طولانی (در این مصیبت) چیست؟ در حالی که شیعیان شما به خاطر خانهنشینی و غیبت شما آرام ندارند و این امر بر آنها سخت است. میگوید حضرت به من نگاه کرده و فرمود:
ای عمّار! همانا مصیبت کسی که من از دست داده ام بسیار سخت است.
من رسول خدا را با از دست دادن فاطمه از دست دادم.
او برای من موجب آرامش و تسلیت بود. هنگامیکه سخن میگفت در گوش من صدای رسول خدا می پیچید و هنگامیکه راه می رفت مثل رسول خدا راه میرفت و من درد فراق را جز با دوری او احساس نکردم و چه بزرگ است مصیبتی که به من رسیده است.
هنگامیکه او را در جایگاه غسل قرار دادم، فهمیدم که استخوانی از پهلوی او شکسته است و پهلویش از ضربه تازیانه ها سیاه شده و او آن را از من مخفی می نمود که می ترسید مبادا اندوه من بیشتر شود و به حسن و حسین نمی نگرم مگر اینکه اشک راه گلویم می گیرد و به زینب گریان نگاه نمیکنم مگر اینکه دلم به حال او به رقّت در می آید. سپس حضرت با عمار از منزل خارج شدند و شیعیان به یکدیگر بشارت آن را دادند.
📚منابع:
انوار العلومة، ص ۲۱۴
👈برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۱۳۰
#روضه_فاطمیه #بعد_از_شهادت
#مصائب_حضرت_زهرا_س
@emame3vom
🏴مطالب فاطمیه ۹۸
◾️با نور چادر فاطمه علیهاسلام ۸۰ یهودی مسلمان شدند
رُوِيَ أَنَّ عَلِيّاً اسْتَقْرَضَ مِنْ يَهُودِيٍّ شَعِيراً فَاسْتَرْهَنَهُ شَيْئاً فَدَفَعَ إِلَيْهِ مُلَاءَةَ فَاطِمَةَ رَهْناً وَ كَانَتْ مِنَ الصُّوفِ فَأَدْخَلَهَا الْيَهُودِيُّ إِلَى دَارٍ وَ وَضَعَهَا فِي بَيْتٍ فَلَمَّا كَانَتِ اللَّيْلَةُ دَخَلَتْ زَوْجَتُهُ الْبَيْتَ الَّذِي فِيهِ الْمُلَاءَةُ بِشُغُلٍ فَرَأَتْ نُوراً سَاطِعاً فِي الْبَيْتِ أَضَاءَ بِهِ كُلُّهُ فَانْصَرَفَتْ إِلَى زَوْجِهَا فَأَخْبَرَتْهُ بِأَنَّهَا رَأَتْ فِي ذَلِكَ الْبَيْتِ ضَوْءاً عَظِيماً فَتَعَجَّبَ الْيَهُودِيُّ زَوْجُهَا وَ قَدْ نَسِيَ أَنَّ فِي بَيْتِهِ مُلَاءَةَ فَاطِمَةَ فَنَهَضَ مُسْرِعاً وَ دَخَلَ الْبَيْتَ فَإِذَا ضِيَاءُ الْمُلَاءَةِ يَنْشُرُ شُعَاعُهَا كَأَنَّهُ يَشْتَعِلُ مِنْ بَدْرٍ مُنِيرٍ يَلْمَعُ مِنْ قَرِيبٍ فَتَعَجَّبَ مِنْ ذَلِكَ فَأَنْعَمَ النَّظَرَ فِي مَوْضِعِ الْمُلَاءَةِ فَعَلِمَ أَنَّ ذَلِكَ النُّورَ مِنْ مُلَاءَةِ فَاطِمَةَ فَخَرَجَ الْيَهُودِيُّ يَعْدُو إِلَى أَقْرِبَائِهِ وَ زَوْجَتُهُ تَعْدُو إِلَى أَقْرِبَائِهَا فَاجْتَمَعَ ثَمَانُونَ مِنَ الْيَهُودِ فَرَأَوْا ذَلِكَ فَأَسْلَمُوا كُلُّهُمْ.
روايت شده که علی علیهالسلام مقداری جو از یک یهودی قرض کرد. يهودی در ازای آن چيزی را، به عنوان رهن طلب نمود و علی علیهالسلام چادر حضرت فاطمه علیهاسلام را که پشمیبود به عنوان رهن به او داد. آن شخص چادر را گرفته و به خانه برده، در اطاقی گذاشت. به هنگام شب همسرش برای انجام کاری داخل اطاق گرديد و نوری را ديد که اطاق را روشن کرده. فورا از اطاق خارج شد و آنچه را ديده بود به شوهرش اطلاع داد. مرد يهودی که فراموش کرده بود چادر فاطمه علیهاسلام در آن اطاق است. تعجب نمود و به سرعت برخاسته داخل آن اطاق گرديد و بلافاصله دريافت که آن نور از چادری ساطع می شود که علی علیهالسلام آن را گرو گذاشته است. پس آن مرد يهودی و همسرش از خانه خارج شده و هر يک به سوی اقوام خويش شتافته و هشتاد نفر از یهودیان را جمع کردند که آن معجزه را دیدند و همگی اسلام آوردند.
📚منابع:
بحار الانوار، جلد ۴۳، صفحه ۳۰، حدیث ۳۶
جُنَّةُالعاصمه، صفحه ۳۵۲
👈برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۷۷
#مطالب_فاطمیه
#کرامات #حضرت_زهرا_س
🏴مطالب فاطمیه ۹۸
◾️یا علی علیه السلام! مرا یاد کن
او در لحظههای واپسین زندگی به امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمود:
قالت: یا اَبَاالْحَسَنِ لَمْ یَبْقَ لِی اِلاّ رَمَقٌ مِنَ اَلْحَیاةِ وَ حَانَ زَمانُ الرَّحِیلِ وَالْوِداعِ فَاسْتَمِعْ کَلامِی فَاِنَّکَ لا تَسْمَعُ بَْعدَ ذلِکَ صَوْتَ فاطِمَةَ أبَداً اوُصیکَ یَا اَبَاالْحَسَنِ اَنْ لا تَنْسَانِی وَ تَزُورَنی بَعدَ مَمَاتِی؛
ای اباالحسن! برای من لحظهای بیش از زندگانی نمانده است و زمان کوچ و خداحافظی فرارسیده است. سخنان مرا بشنو؛ زیرا پس از این صدای فاطمه علیها سلام را هرگز نخواهی شنید. ای اباالحسن! تو را وصیّت میکنم که مرا فراموش نکنی و پس از وفات من همواره مرا زیارت کنی.
📚منابع:
کوکب الدّری، ج۱، ص۲۵۳
👈برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۱۳۵
@emame3vom
#فاطمیه
#مصائب_حضرت_زهرا_س
.
AUD-20200129-WA0034.mp3
26.14M
🙏زیارتنامه حضرت زهرا
✅فوق العاده _ همه بخوانیم
🥀و روضه وشعری جانسوز
درددل زینب س باامیرالمومنین ع
❇️بانوای حاج آقاحاتم پوری
ان شالله زیارت از نزدیک، با ظهور فرزندشان،منتشر فرمایید
💯 @emame3vom 🔙
.
فاطمیه ۲ #شهر_بی_زهرا
شهر بی زهرا ندارد هیچ سود
زخم میگردد علی صبحی کبود
نام زهرا التیام زخم بود
نام مادر را نویسم بس عمود
قلب مردم با قلم را میشکست
میشکستم با علم را میشکست
بشکند دستی که ره بر او ببست
کوچه بی زهرا دلم را میشکست
سیل غم باریده ، غوغاها شدست
ذکر لب بر مادرم زهرا شدست
موج یا زهرا به گوشآید همی
آتشی بر پا و واویلا شدست
ماجرا دل را پریشان میکند
عرش را بادین و ایمان میکند
چون که آذین گشته زهرا روی عرش
آن دلی سوزنده ویران میکند
شاعر : #محمد_جهان_زاد
#بعد_از_شهادت
.
.
#فاطمیه
یاران علی (ع) یکی دگر هم کم شد
با کم شدنش علی پر از ماتم شد
در شهر مدینه نام زهرا آمد
از رفتن او مدینه سیل غم شد
در شام عزای فاطمه میسوزم
با ناله زدن دلم تمامش سم شد
با اشک حسن (ع) به مادرش زهرا هم
آغاز و شروع بارشی نم نم شد
از حس حسن (ع)به فاطمه میسوزم
اشکی ز بصر به صورتم کم کم شد
◾️شاعر:
#محمد_جهان_زاد
@emame3vom
_________________
.
#شام_غریبان
#بعد_از_شهادت
☑️ #غم_بانو
ز داغ فاطمه امشب علی چه غمگین است
غمش برای علی ای خدا چه سنگین است
مدینه غرق عزا هست و چشم ها گریان
که جسم فاطمه را خاکِ قبر بالین است
محب اهل کرامت منم ، خدا داند
که مهر فاطمه از کودکییَّم آئین است
مدال عشق و ولایش به عالمی ندهم
که عشق فاطمه بر قلب و سینه آزین است
غمش میان دلم همچو دینِ پابرجاست
بلی که محنت او در دلم بهین دین است
هر آنکه فاطمه مسلک بُوَد در این دنیا
برات جنّت او روز حشر تضمین است
چه سوزشی ز غمش در میان جان افتاد
توان چه کرد که او مادر محبین است
« بدان که فاطمه شد بضعه رسول الله »
و نام فاطمه بر ساق عرش تزیین است
@emame3vom
شاعر #محمد_جهان_زاد
امام حسین ع
🎙 نغمه پیشنهادی در قالب #نوحه وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن فع Join → @emame3vom |🏴
🍂
#آموزش_مداحی 👆
شعر روضه #بعد_از_شهادت حضرت زهرا(س) برای ایام بی مادری -( حالا میان خانه اش کوثر ندارد)
حالا میان خانه اش کوثر ندارد
تنهاست مولایم علی، یاور ندارد
بی بال و پر مانده است حیدر، پر ندارد
زهرا که رفته، زینبش مادر ندارد
مولاست با طفلان بی حال و پریشان
مولاست با یک قبر مخفی، چشم گریان
دائم کنار بستر خالی نشسته
چشمان بارانی خود را باز بسته
هی روضه می خواند به یاد دست بسته
با خاطرات کوچه پهلویش شکسته
با چادر خاکی که بر روی سرش داشت
زینب دوباره رنگ و بوی مادرش داشت
حق علی را هیچ کس باور ندارد
مولای عالم مانده و لشکر ندارد
این خانه دیگر دست نان آور ندارد
«دیگر حسین بن علی مادر ندارد»
پروانه ای که پهلویش را در گرفته
حالا از این خانه شبانه پر گرفته
شب ها کنار قبر زهرای جوانش
می سوخت از داغ جوان قد کمانش
وقتی رمق می رفت او از زانوانش
سر باز می کرد او تمام سوزِ جانش:
زهرا چرا از حیدر خود رو گرفتی
دیدم که دستت را روی پهلو گرفتی
با من نگفتی غصه ی غصب فدک را
با من نگفتی ضربه ی سخت کتک را
شب ها حسن می خوابد اما با تب آخر
در خواب می گوید: نزن سیلی به مادر
بر خیز زهرا، بهر زینب مادری کن
زهرا، حسین تشنه لب را یاوری کن
برخیز تا این خانه را از نو بسازم
برگرد تا کاشانه را نو بسازم
کج می کنم بانو سرِ مسمارها را
خود در میارم سنگِ این دیوارها را
دیگر توان دیدنِ ماتم ندارم
لولای در را رو به کوچه می گذارم
انگار وقت رفتنم نزدیک گشته
دنیا دوباره تیره و تاریک گشته
نه سال بودی بهر تو کاری نکردم
زهرا حلالم کن که باید بازگردم
زهرا گمانم غرق تب بیدار گشته
حالا حسینم تشنه لب بیدار گشته
@emame3vom
.👇👇
nokare_abasam نوکر عباسم:
🌴🌱🌱🌴🌱🌱🌴🌱🌱🌴
🍎امشب شبجمعہ است...🍎
🌺نمیدانم کمیل را کجا میخوانی!
نجف , کربلا , شاید هم در تاریکی بقیع.
💖آقای من💖
🍏امشب کمیل را هر کجا خواندی به این فراز از دعا که رسیدی یاد من هم کن.
🍎اللهم اغفرلی الذنوب التی تحبس الدعاء
💖آری آقای خوبم💖
🍏کاش گناهانم می گذاشت دعاهایم از سقف دهانم بالاتر روند تا آسمانها
🍊و به اجابت برسند که زیاد دعا کرده ام
💖 اللهم عجل لولیک الفرج 💖
❤️آری آقای خوبم❤️
🍏زندانی شده ام . زندانی نفس , زندانی گناهانم , زندانی دنیا .
🍎و من را بگو که می خواهم یارت باشم.
💖آقای خوبم💖
🍎کمیل خواندی یادمان کن امشب
🍏 ظهور ت کــی مــیــرســـد اقــا....
💖 اللهُمّ عَجّلْ لِوَلیّکَ الفَرجْ 💖
.
4_238801710665957925.mp3
1.62M
•┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈•
اباصالح هرکجا رفتی یاد ما هم باش
شمارو نمیدونم ولی من با این یدونه شعر دیونه میشم
.
#بعد_از_شهادت
زمزمه بعد از شهادت حضرت زهرا س
زبانحال حضرت علی (ع)
-کسی از سینه ی سوزان خبر دیگر نمیگیرد
دگر دردانه هایم را کسی در بر نمیگیرد
-فلک تنهائیم دیدی چرا تنها ترم کردی
منم آن شمع سوزانی که تو خاکسترم کردی
غریبم من غریبم من
-صفای خانه ام دیگر به خانه بر نمیگردد
پرستوی سفر کرده به لانه بر نمیگردد
-بنال ای بلبل بی دل به یاد گلعذار من
که گلچین برده از باغم گل هجده بهارمن
غریبم من غریبم من
-دگر روشن نبیند کس چراغ آسمانها را
که دست کینه ها کشته چراغ خانه ی مارا
-بزن نی زن بزن نی زن نی من از نوا افتاد
خودم در پشت در دیدم که زهرایم زپا افتاد
#سبک_مدینه_شهر_پیغمبر
@emame3vom
.
4_5877747114913564278.mp3
14.29M
#ظهر_شهادت_فاطمیه_98
#یاسر_رحمانی
#روضه_الرضا علیه السلام
@emame3vom