بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسین _ع_مناجات
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
▶️
تا که در روضه ی ما گشت چراغی روشن
شد مشام همه از عطر اقاقی روشن
هر جگر داغ ببیند بشود فرسوده
جگر ما شده هرروز ز داغی روشن
کاش مارا به حسینیهی تو خاک کنند
قبر ما را برسانند به باغی روشن
آخر این گریه چه خیریست که با یک قطره
ساخته از دل ویرانه اتاقی روشن
محضر پرچم تو خم شدم و خوب شدم
سر من خورد در این کوچه به طاقی روشن
تاج و تخت همه پادشهان آخر سوخت
ماند شمع حرم شاه عراقی روشن
بر دل سوختگان دیگ غذایت جوشید
پخت نذری تو بر روی اجاقی روشن
ای سر رفته به مطبخ! بغل زینب هست!
برو از خانه خولی به رواقی روشن
⏹https://eitaa.com/emame3vom/26917
.
#امام_حسین علیه_السلام
#فراق_کربلا
آقا جون من و نگاه کن ، واسه ی خودت سوام کن
یه بارم شده صدام کن ، زائر کرب و بلام کن
بی تو از زندگی سیرم ، غمت و به دل می گیرم
می دونی بی تو می میرم، جون مادرت نگام کن
الهی دورت بگردم ، من گدای دوره گردم
عمرم و نذر تو کردم ، برای خودت فدام کن
سائل کلی تو هستم ، تو ببین خالیه دستم
گر چه بی بها و پستم ، منو جزو عاشقام کن
اشکِ بر تو آبرومه ، غصه هات بغض گلومه
دیدن تو آرزومه ، آقا جون خودت دعام کن
اگه هیچ کسی ندونه ، تو می دونی من شبونه
می گیرم برات بهونه ، عاشقم کن مبتلام کن
ارباب بی کفن من ، یار بی پیرهن من
شده هر دم سخن من ، منو خاک کربلام کن
.
.
#شهادت_امام_باقر
هدیه به #امام_باقر صلوات
#واحد_سنگین شهادت امام باقر
گودال قتگاه و راس جدارو دیدم
بدنه غرق به خون شهدا رو دیدم
به زور نیزه زره را زتنش بیرون کرد
ته گودال بدنه خون خدارو دیدم
اقام اقام اقام
صدای استخون و صدای سم مرکب
گردو خاک و غبار روی هوارو دیدم
غارت خودو علم غارت پیراهن را
مشک پاره شده و دست جدارو دیدم
اقام اقام اقام
در لباس اسیری با دستای بسته من
دور عمه سنان بی سر پارو دیدم
یک نفر گفت کنیز و دلم و اتش زد
توی بازارای شام قحط حیارو دیدم
اقام اقام اقام
رضا نصابی
https://eitaa.com/emame3vom/26921
👇
.
#شور
#جواد_مقدم
#امام_حسین
اربابم بدم اما تو حسابم کردی
اربابم قطره بودم و شرابم کردی
اربابم منو عبد بوترابم کردی
اربابم ، اربابم
اربابم اگه از تو دور بشم میمیرم
اربابم حاجتامو از شما میگیرم
اربابم پای هیئتای تو زنجیرم
اربابم ، اربابم
بیا ببین از دوری تو دلم آتیشه
یه کربلا مهمونم بُکنی چی میشه
غلام تو میمونم به خدا همیشه
... حسین اباعبدالله ، یا اباعبدالله ...
اربابم حرمت دوای قلب زاره
اربابم بی تو میشه این گدا آواره
اربابم دوری از حرم برام دشواره
اربابم ، اربابم
اربابم علم و علم کِشاتو عشقه
اربابم بوی سیب کربلاتو عشقه
اربابم خاک پای زائراتو عشقه
اربابم ، اربابم
به گردنم حق داری یا اباعبدالله
آقا چقدر سالاری یا اباعبدالله
پا رو چِشَم میذاری یا اباعبدالله
... حسین اباعبدالله ، یا اباعبدالله ...
کربلا آرزوی دیدنت رو دارم
کربلا دیگه از دوری تو بیزارم
کربلا بی تو من یه نوکری بیچارم
کربلا ، کربلا
کربلا مگه میره عشق تو از یادم
کربلا تا اسیر تو شدم آزادم
کربلا آخه من اهل حسین آبادم
کربلا ، کربلا
یه بار دیگه ارباب رام بده مِیخونه
حرم دوای درد این دل دیوونه
آخر برات میمیرم قول میدم مردونه
... حسین اباعبدالله ، یا اباعبدالله ...
#امام_حسین
#جلسه_هفتگی
#شور
👇
Moghadam-13950610[02].mp3
4.81M
▪️اربابم بدم اما تو حسابم کردی▪️
🎤 سبـک : شــور
🗓مراسم : جلسه هفتگی 1395/06/10
🆔 https://eitaa.com/emame3vom/26924
.
#زمینه
#شب_اول_محرم
#جواد_مقدم
بسم الله سینه زنا بیاید همه
بسم الله میاد صدای فاطمه
بسم الله هلال ماتم اومده
بسم الله ماه محرم اومده
یه صدای محزونه که میگه غریب مادر
فدات بشم حسین جان چرا نداری تو سر
یه مادر قد خمیده ، میادش از مدینه
کنار در میشینه هِی میکوبه به سینه
سلام به بیرقا و کتیبه های مشکی
سلام به دیده هایی که داره قطره اشکی
سلام به دسته های عزای ماتم عشق
سلام به سینه هایی که سوخته از غم عشق
... حی علی العزا فی ماتم الحسین ...
... حی علی البکاء فی ماتم الحسین ...
بسم الله پیرهن سیامو بیارید
بسم الله شال عزامو بیارید
بسم الله شبای عاشقی رسید
بسم الله سلامٌ علی شاه شهید
یه ساله که منتظر محرمت نشستم
خودت میدونی آقا که نوکر تو هستم
شکر خدارو میکنم که عمر من کفاف داد
سر و کار نوکر تو بازم به روضه افتاد
کاشکی تو این شبا من تو روضه هات بدم جون
چی میشه مثل زهیر بشم واسه تو قربون
کاشکی مثال حُرت نظر کنی به قلبم
مثل رسول تُرکت منم بگم یه کَلبم
... حی علی العزا فی ماتم الحسین ...
... حی علی البکاء فی ماتم الحسین ...
به کوفه میا عزیز فاطمه
بساط نیزه زدن فراهمه
مُردم اینجا نامردن به خدا
میترسم سرت بره رو نیزه ها
اگه میای پسرعمو رقیه رو نیاری
حرمله دست به کار شده شیش ماهه رو نیاری
بازار آهن فروشا تو این روزا شلوغه
هر چی میگن باور نکن همش یه مشت دروغه
ببین که مسلم تو غریبه و بی یاره
سلام میده به تو از روی دارالاِماره
شکر خدا که هستم اول شهیدت آقا
تو راه تو فدا شد آخر مریدت آقا
... حی علی العزا فی ماتم الحسین ...
... حی علی البکاء فی ماتم الحسین ...
#امام_حسین
#حضرت_مسلم
#جلسه_هفتگی
#زمینه
Moghadam-13950624[01].mp3
8.71M
▪️بسم الله سینه زنا بیاید همه▪️
🎤 سبـک : زمـیـنـه
🗓مراسم : جلسه هفتگی 1395/06/24
🆔 https://eitaa.com/emame3vom/26926
.
#شور_ترکیبی
#امام_حسین
#میثم_استادآقا
حب الحسین اَجننی دیوونگی کار منه
کار ندارم من با کسی وقتی حسین یار منه
حک شده اسم تو آقا روی نگین عقیقم
آخه تو این دار دنیا تو هستی یار و شفیقم
توی این دار دنیا تویی یار و شفیقم
توی این بزم روضت با رفیقات رفیقم
از وقتی که با تو رفاقت کردم
به تو عادت کردم یه وصیت کردم
بذارن آقا توی قبرم تربت
که توی اون غربت سر بذارم راحت
پابند روضتم میزنم سینه
قبر و قیامتم با تو تضمینه
... ثارالله یا حسین ، اَبی عبدالله ...
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
تو شاهی و رعیتم ، من با تو غرق نعتم
من با تواَم علی الخصوص شبایی که تو هیئتم
هر کی که خاک پای تو باشه منم خاک پاشم
حوصله سر میره وقتی یه لحظه بی تو که باشم
بی تو که باشم حوصلم هم سر میره
من که واست آقا جونم هم برات در میره
تو مهربونیت شبیه حضرت زهراست
بهتر که بگم بچه به مادر میره
عشقت پا تو قلب اِنس و جن میذاره
دریا سرشو به روی شن میذاره
عاشق یعنی اون بچه ای که تو روضت
کم کم دیگه داره پا به سن میذاره
حالا منم و خاطره های بچگیم مُحرما
سایت رو دیدم افتاده توی زندگیم پا علما
زنجیری که بابام واسه من خریده بود یادش بخیر
مادر منو با پیرهن مشکی دیده بود یادش بخیر
... یا سیدی ، یا حسین اباعبدالله ...
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
سینه زدن زیر علم دور شیش گوشه ی حسین
این میشه دورهمیِ هیئت بین الحرمین
درسته که هستم اسیر میون روزمرگی هام
خوبه که گریه میکنم اونم مثل بچگی هام
گریه میکنم آخ مثل بچگیام
یه شب دیگه هم بشه روضه بیام
تویی و شب روشن توی چشام
منم و دل تیره و روز سیام
به نخ کرمت دلمو پینه بزن
یه سری به دیوونه ی دیرینه بزن
یادته پدرم دست منو میگرفت
میگفت پسرم اینجوری به سینه بزن
... حسین وای ، حسین وای ...
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
تا کِی باید بشینم و برا حرم دعا کنم
رفقامو یکی یکی راهی کربلا کنم
کرب و بلامو ندادی ، اشک منو درآوردی
تو که دلم رو بردی و غصه ی من رو خوردی
دلم رو بردی ، غصمو خوردی
اشکمو درآوردی کربلا نبردی
باز صبوری بازم دوری
داری منو میکُشی اینجوری
گریه کردم با این اشکام
داری گناهامو میشوری
رحمی به حالم کربلا
شکسته بالم کربلا
شبای جُمعت شد هر شب
خواب و خیالم کربلا
... رؤیای دلم کربلا کربلا ...
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
تویی که سینه زنی و همیشه فکر حرمی
تو خادم الحسینی و منتظر محرمی
ای نوکر ارباب عشق با دل پُر داغ و ماتم
حالا بیا و خودت رو معرفی کن به عالم
خودتو به عالم معرفی کن
بذار بدونن نوکر حسینی
بذار بدونن افتخارت اینه
غلام علی اکبر حسینی
خودتو به عالم معرفی کن
بذار بدونن وقف روضه هایی
بذار بدونن تشنه ی زیارت
بذار بدونن اهل کربلایی
بذار بدونن گریه کنی بی تابی
بذار بدونن سینه زن اربابی
بذار بدونن عمریه که شبها با
سلامی به شاه بی کفن میخوابی
همه بدونید مست اربابم
قلادم هست دست اربابم
... مددی حسین بن علی ثارالله ...
.👇
Moghadam-13950624[02].mp3
9.61M
▪️حب الحسین اَجننی دیوونگی کار منه▪️
🔘 با همنوایی کربلایی میثم استاد آقا
🎤 سبـک : شــور
🗓مراسم : جلسه هفتگی
🆔 https://eitaa.com/emame3vom/26928
.
#شب_دوم_محرم
#روضه و توسل ویژه ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شب دوم محرم ۹۸ به نفسِ حاج سید محمد جوادی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
تمام ملک خداوند غرق ماتم توست
فقط نه ماه محرم زمان محرم توست
*همانگونه که دیشب گفتم بگو هر جایِ جلسه نشستی صداتُ آزاد کن حسین جان ..*
بهشت و حور و قصورم تویی امام حسین
هزار شکر که در سینه ام فقط غم توست
فقط نه گنبد زردت فقط نه صحنُ سرایت
تمام عالم ایجاد زیر پرچم توست
*یارالی .. آقام آقام آقام
شب دومه ، مثل دیشب خیلی خسته شدی حق داری ، داد زدی صدات گرفته اما رفتی راحت توی خونت خوابیدی آب نوشیدی تو صحرا که خیمه نزدی .. این زنُ بچه رو هرکی دید ازشون فاصله گرفت گفت نکنه یه وقت حسین بگه کمک کن .. همه راهشونُ کج کردن..*
اگر به اشک شود غرق عالمِ هستی
به قطره قطرهی خونِ دلت قسم کمِ توست
غمِ تورا نفروشم به ثروتِ دو جهان
چه اعتناش به دِرهم کسی که دَرهم توست
*میخوایم بریم استقبال زینب سلام الله علیها عین فردا قافله وارد کربلا شد به یه جا رسید دیدن مرکب حرکت نمیکنه هی مرکب عوض کردن حضرت سوال کرد اینجا کجاس؟ عرضه داشتن ، نینوا، ساحل فرات فرمود آیا نام دیگه ای هم داره؟ آره آقا نام دیگرش کربلاست ..
عزیز زهرا از مرکب پیاده شد دیدن خم شد یه مشت خاکُ برداشت هی بو میکنه گفت این زن و بچه رو با احترام پیاده کنید اینجا کربلاست عباس این مخدرات خسته هستن رقیه رو بغل کن روی خاکا بذار خیلی مواظب زینب باش عباس .. نکنه کسی از دور سایهی زینبُ ببینه .. با احترام همه رو پیاده کرد*
آب بر طفل رباب آماده کن
بر علی اکبر گلاب آماده کن
آفتاب از دامنِ شب آمده
خیمه برپا کن که زینب آمده
کربلا خون بنوش و اشک جاری کن ز عین
خیر مقدم گو به آقایت حسین
*خیمه هارو برپا کردن آقاشیخ جعفر میگه همچین که این خاکُ برداشت بو کنه زن و بچه و همه دورشُ گرفتن به اینا نگاه میکنه اشک میریزه ..از الان میبینه اینا تو گودال دور بدن بی سرش دارن گریه میکنن خیمه هارو برپا کرد به هر خیمه یه سری زد دید یه گوشه رباب علی اصغرُ بغل کرده
علی لای لای .. هی لبای علی رو میبوسه هی زیر گلوشُ میبوسه .. یه گوشه رفت دید علی اکبر رقیه رو بغل کرده میگه خواهر خودم هستم نمیذارم خسته بشی اومد پشت خیمه ها دید خواهر رو خاکا نشسته زانو بغل گرفته میگه حسین اینجا کجاس مارو آوردی همچین که پا از محمل روی خاک گذاشتم بند دلم پاره شد .. گفت خواهر حالا که اینجوری شد بذار بگم با بابام علی و داداشمون حسن از صفین برمیگشتیم تو همین سرزمین لحظاتی دقایقی بابام علی سر به زانوی حسن گذاشت چیزی نگذشت از خواب پرید هی تو صورت من نگاه میکرد گریه میکرد گفت حسین دیدم تو این سرزمین غریب گیر آووردنت .. تو خون خودت داری دست و پا میزنی اما یه نفر نیست کمکت کنه ..
گفت زینب :
همینجا صورتت نیلی میشه
تسلیت ها ضربت سیلی میشه
گفت خواهرم صبر کن خواهر اینجا یه صحنه هایی اتفاق میفته گریه رو برای اونجا بذار .. اون لحظه ای که علی اصغرمُ رو دست میگیرم اینجا حضرت با ارادهی خودش از اسب پیاده شد اما چند روز دیگه بی رمق به پیشانی سنگ خورده ملعون ضربتی به پای حضرت زد اقا رو از اسب پایین آوورد با صورت رو خاک افتاد ..*
بی توان ز جای خود برخواست
تنش از شوق یار میلرزید
با دو چشمی که بویِ باران داشت
اون خدا را کنار خود میدید
لال گردم سنان به نامردی
نیزه را زد به سینهی ارباب
جان عالم به خاک و خون غلطید
گفت یارب حسین را دریاب
*همچین که بدنشُ برگرداند محاسنش به خاک رسید گفت خدا از حسین راضی شدی ؟!.. گفت حسین یه عزتی بهت بدم همه بهت غبطه بخورن .. *
سر فرصت همه پیاده شدند
صید افتاده بود در دل دام
غارت پیکرش که پایان یافت
آمدند عده ای سواره نظام
حمله به امام نور کردند
از روی تنش عبور کردند
افسوس که پیراهن ندارد
نور ازلی کفن ندارد
*بماند .. یه کاری کردن خواهر نشناخت بدنُ ..همچین که اومد کنار بدن صدا زد اَانت اخی ؟! اَانت ابن امی؟ آیا تو برادر زینبی؟...*
#سید_محمد_جوادی
#شب_دوم_محرم
#روضه_ورود_به_کربلا
#محرم
https://eitaa.com/emame3vom/26929
👇