امام حسین ع
#بشنوید 🎵 شور ( تواین هوای شرجی از آه) شب ششم محرم 1397 با مداحی حاج محمود کریمی #محرم 🔸🔸🔸
.👆
💥 #شور
🎤حاج #محمود_کریمی
🏴 #امام_حسین(ع)
تو این هوای شرجی از آه
تو این هوای ابری از غم
دوای دردم اشکه انگار
دارم دوباره زنده میشم
عشق حسینی شدنه
گریه مناجات منه
سینه زنیم پر زدنه
"کربلا کربلا کربلا کربلا"
برای درد اگه دوا نیست
دردا اگه یکی دو تا نیست
دلم خوشه به خونه ی تو
هیچ جا شبیه کربلا نیست
من هوا خواهِ توام
مبهوت درگاه توام
مسافر راه توام
"کربلا کربلا، کربلا کربلا"
با روسیاهیام خریدی
دلمو بس که مهربونی
تا حالاشو خودت آوردی
بقیشم خودت میدونی
من طرفدار توام
غلام دربار توام
مال ِعلمدار توام
"یاحسین یاحسین یاحسین یاحسین"
هرجا به هر هدف برم من
تو دنیا هر طرف برم من
آروم نمیگیرم تا اینکه
یک کربلا نجف برم من
شیعه ی حیدری ام
عاشق این برتری ام
هلاک این نوکری ام
"یاعلی یاعلی یاعلی یاعلی"
.
.
|⇦•باد وقتی که بر آن ..
#روضه و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب ششم محرم ۹۸ به نفس حاج حسن شالبافان •✾
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
لا حول ولا قوة الا بالله العلي العظيم حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكیلُ نِعْمَ الْمَوْلى وَ نِعْمَ النَّصیرُ
دیگه کم کم داریم نزدیک عاشورا میشیم آقاجان دل ما تو حرم شماست .. خیلیا الان تو حرمش دارن عرض ادب میکنن .. عیبی نداره ؛ شیخ جعفر شوشتری رحمت الله علیه فرمود هرجا شما برای ابی عبدالله گریه کنید یا نام حسین رو ببرین همانجا تحت قبه اباعبدالله .. لذا بیاین امشب پشت سر شهدا بریم کربلا امشب .. قرارمونَم باب القبله باشه .. اجازه بدید ماهم بریم داخل حرم ..
به سرازیریِ باب القبله
سرازیریِ قبرم آقا ، منو تنها نگذار
به شلوغی شبایِ جمعه ت
تو شلوغیِ قیامت جانا ، منو تنهانگذار
منو تنها نگذار ،
من از این تنهایی میترسم
منو تنها نگذار ،
بی تو از هر جایی میترسم
آبرودادی کن
که من از رسوایی میترسم
آبروی دوعالم .. آبروی دوعالم ..
دیشب و امشب شبِ کریم اهلِ بیته .. ای کاش یه روزی بیاد از مدینه خادم ها بیان تو جلسات ، پرچم عتبه مقدس حسنی رو بیارن .. آخ..
ای بی حرم حسن .. ای بی کفن حسین ..
روایت از امام حسن علیه السلام که هر کسی هر حاجت دنیایی داشت چی کار کنه؟! آقا فرمودن استغفار کنید با استغفار گره از کارتون باز میشه لذا به فرموده امام مجتبی دستتُ بیار بالاتر از سرت خدایا به ناله هایِ امشب مادرشون زهرا الهی العفو ...
یا صاحب الزمان...👇
شبی ای کربلایی پیش ما باش
میون گریه ها و روضه ها باش
شبی شالی بکش رویِ چشامون
شبی هم جای ما کربُبَلا باش
برای گریه هاتون گریه کردیم
برا اشکِ چشاتون گریه کردیم
دو شب صاحب عزامون یه غریبه
برا دردش براتون گریه کردیم
یابن الحسن .. یابن الحسن ..
رفیقم من، رفیقایِ قدیمی
رفاقت خوبه اما با کریمی
بیا امشب غریبونه بخونیم
یتیمی آی یتیمی آی یتیمی
وقتی اون مرد شامی میخواست بره امام حسن فرمود فلانی داری میری رو ما حساب کن «اَلْاِمَامُ اَلْاَنِیسُ الرَّفِیقُ وَ الْوَالِدُ الشَّفِیقُ وَ الْاَخُ الشَّقِیقُ» .. امام بهترین رفیق، بهترین پدر، بهترین برادر میتونه برا تو باشه ..
زمان امام صادق طرف نجاست خورده بود دهانش بوی بد می داد یهو دید آقا داره از تو کوچه میاد خودشو گم کرد چیکار کنم الان منو ببینه ابروم میره .. میگن آقا نزدیک شد تنها کاری که تونست انجام بده پشتشو کرد به آقا ، میگن یهو دید یه دستی آروم اومد رو شونش گفت فلانی تو هر حالی ام هستی از ما روبرنگردون ..
خدا میدونه ما بی تو یتیمیم
اگه بابا داریم اما ما یتیمیم
بزار امشب یتمونه بخونم
بیا آقا بیا آقا .. یتیمیم
بیا یابن الحسن دورت بگردم ..
امشب از قاسمی برات بگم که شب عاشورا همه ی اصحاب دوره ابی عبدالله حلقه زدن .. ارباب منو شما از بین دو انگشتِ مبارک نشون داد فردا رو ..
هرکسی یه حرفی زد یه سوالی پرسید .. یهو دیدن قاسم ابن الحسن عرضه داشت عمو جان ؛ گفت جانم پسرم ... گفت فردا عموجان منم شهید میشم یانه؟
یه نگاه بهش کرد گفت قاسمم اگه شهید بشی شهادت در نظر تو چگونه است؟ یه نگاه کرد عرضه داشت: احلی من العسل ..
فرمود آره عموجان تو شهید میشی .. فردا به بلای عظیم دچار میشی .. تا این حرفُ شنید هی یه نگاه به اصحاب کرد یه نگاه به عموجانش گفت الحمدالله بلایِ عظیم فردا برا منه ..
💧باد وقتی که بر آن حلقه گیسو افتاد
💧دید در قلب حرم باز هیاهو افتاد
دید ده بار زمین بوسه زده پاییش را
بسته بر بازوی خود هدیه ی بابایش را
بنویسد که خورشید، نقابش شده است
باز زانوی اباالفضل رکابش شده است
💧به جز این پیراهنش نیست، نیازی هم نیست
💧زره ای قد تنش نیست ،نیازی هم نیست
#حاج_حسن_شالبافان
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
👇
.
باد وقتی که بر آن ..
#روضه و توسل به #حضرت_قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب ششم محرم ۹۸ به نفس حاج حسن #شالبافان •✾
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
آفتاب عاشورا که زد ، جنگ که شروع شد یکی یکی رفتن علی اکبر رفت ، همه رفتن شهید شدن .. هی میومد تو خیمه دارالحرب نگاه میکرد میگفت عمو پس چیشد من کی برم؟!.. اومد محضر عموجانش گفت عموجان اجازه هست یه چیزی بگم عمو شما دیشب به من قول دادی .. من تاصبح خوابم نبرده تاصبح قرآن خوندم هی شمشیرمُ صیقل دادم .. هی به همه گفتم فردا منم میرم میدان اینجا دیدن حسین نشست بغلش کرد .. نوشتن انقدر ابی عبدالله گریه کرد فغشی علیهما .. حضرت از حال رفت ..
اینجا بهش گفت باشه عموجان برو بگو مادرت آمادت کنه ..
دیدن رفت تو خیمه اومد بیرون عباس آمد جلو زینب آمد جلو ، هرکاری کردن نه خودی نه زره ای اندازش نبود ..
ابی عبدالله فقط تنها کاری که کرد عمامه ی امام حسنُ دورِ سرش بست ،بعد یه نگاه بهش کرد دید چقدر زیبا شده گفت صبر کن عمو جان ، تحت الحنک عمامه رو باز کرد جلوی صورتش نقاب کرد .. اومد سوار بشه یه نگا به عباس کرد گفت سوارش کن .. عباس بلندش کردلا حول ولا قوة إلا بالله .. رفت تو دل دشمن یه عده گفتن این کیه اومده .. پاش به رکاب نرسیده صدازد : إن تَنکرونی فأنا ابنُ الحسنِ سِبطُ النَّبیِّ المُصطفی المؤتَمَن ..
یهو پیرِمردا گفتن حسنه !! پسرِ حسن !! یه نامردی یه نگاه به ازرق شامی کرد گفت ازرق برو کاره خودته بهش برخورد به قول ما وقت نیست چهار تا پسر داره یکی یکی پسراشُ فرستاد همه رو به درک واصل کرد ..
💧بگذارید رَوَد ،حوصله اش سر رفته
چه نیازی به زره داشت به حیدر رفته
آنکه مانندِ علمدار جگر دارد اوست
آنکه شمشیر حسن رابه کمر دارد اوست
رخصتی تا دهدش سمت عمو می آید
چقدر بیرق عباس به او می آید
رجزی خواند بدانند بلاغت دارد
شیر بر طرز کمین کردنش عادت دارد
شد جمل بال همه ریخت حسن را دیدن
یال و کوپال همه ریخت حسن را دیدن
💧ازرق شامی اگر چهار پسر آورده
چه خیالی ست علی تیغ دودم آورده
💧تا که هر ضربه ی او زیر گلو میچرخید
💧زودتر از همه تکبیرِ عمو می پیچید
هرضربه ای میزد عباس میگفت الله اکبر ..
یه وقت دیدن #ازرق داره میاد تارسید جلو قاسم ، قاسم ابن الحسن یه چرخی زد گفت ازرق شامی که میگن تویی؟!..
ازرق گفت الان داغتُ به دل مادرت میزارم ..
گفت تو هنوز رزمُ بلد نیستی ، بند کفشت بازه .. میگن ازرق یه لحظه سرشُ اورد پایین چنان یه ضربه به فرقش زد ..
💧باد وقتی که بر آن حلقه ی گیسو افتاد
💧سنگ باران شد و میدان به هیاهو افتاد
یه نامردی گفت اینطوری فایده نداره حریفش نمیشیم .. بگو سنگ بارونش کنن ..
نه توانی ست به دستُ ،نه رکابیست به پا
💧نیزه ای خورد از این سو و از اون سو افتاد
همچین که خورد زمین یه وقت صداش بلند شد .. یا عماه .. عبارت مقتل اینه روایت میگه حضرت مثله #باز_شکاری اومد .. باز شکاری خصوصیتش اینه هم سریع و تیز میاد ، هم چشماش زود هدف رو پیدا میکنه .. من یه سوال می پرسم؟: بلای عظیمی که بهش دیشب گفت چی بود؟حضرت تا رسید ، دید این اسبا هِی از این طرف ؟به اون طرف میرن .. تارسید به قاسم دید داره پاهاشو به زمین میکشه .. اخ امان از این دیر رسیدن .. این دیر رسیدنا چه کرده با اهلبیت .. بگم یکی دوتا شو؟!
مدینه مولا تو مسجد بود یه وقت دید حسین به سر میزنه .. بابا بیا مادرم رو زمینِ .. علی دویید تو خونه دید پاهای زهرا رو به قبله ست .. میگن مولا نشست کنار فاطمه ، هرچی صداش زد دیر رسیده بود دید فاطمه جواب نمیده .. میدونید مولا چیکار کرد؟! یه نگاه به اسماء کرد گفت بچه هامو ببر بیرون ..
اسماء میگه بچه هارو بردم بیرون ، دیدم علی قهرمان خیبر دو زانو نشست محضر فاطمه ...
عمامه از سرش برداشت عبا از دوشش درآورد هی گریه میکنه ..
ممنونم اگر نروی ..
میمیرم اگر بروی ..
به سمت گودال از خیمه دویدم من
شمر جلوتر بود دیر رسیدم من
سرِ تو دعوا بود پیراهنُ بردن ..
یه وقت دیدن ابی عبدالله از کنار قاسم بلند نمیشه آخه تا بغلش کرد دید ای وای پاهاش داره به زمین کشیده میشه .. دید همه استخوان هاشئ خورد کردن ...
حالا تو همین حالِ قشنگت ، شبه ششم ماه ، شبه یتیم نوازیِ .. هر حاجتی داری به نیابت از شهدا و علما و امام زمان پنج مرتبه
اللهم عجل لویک الفرج .
ــــــــــــــــــ
#حاج_حسن_شالبافان
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
👇👇
شالبافان شب ششم محرم-Segment 1.mp3
7.9M
|⇦•باد وقتی که بر آن ..
#روضه و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب ششم محرم ۹۸ به نفس حاج حسن شالبافان
دعا پایانی بعد از روضه با همین سوز که دارم بنویسید حسین
هر که پرسید ز یارم بنویسید حسین
ثبت احوال من از ناحیۀ ارباب است
همۀ اهل و تبارم بنویسید حسین
خانۀ آخرتم هست قدمگاه حبیب
سر در قصر مزارم بنویسید حسین
هر که پرسید چه دارد مگر از دار جهان
همۀ دار و ندارم بنویسید حسین
من دلم را ز شکیبایی زینب دارم
همۀ صبر و قرارم بنویسید حسین
هیچ شعری ننویسید به روی کفنم
با گِلِ تربت یارم بنویسید حسین
تا نپرسند ز من هیچ سؤال آن دو مَلک
به روی سینۀ زارم بنویسید حسین
گلشن و باغ و بهشتم همه در هیئت اوست
همۀ باغ و بهارم بنویسید حسین
روی پیشانی من هرچه که بیمار شدم
با همه حال نزارم بنویسید حسین
هرکه پرسید که در چلّه نشینی چه کنم؟...
اربعین با که گذارم؟ بنویسید حسین
دست بر شاکلۀ هیئتیِ من نزنید
گفت یارم به عذارم بنویسید حسین
آری از کرب و بلایش نتوان دست کشید
حاجت قافله دارم بنویسید حسین
.
#مناجات با حضرت سیدالشهدا علیه السلام و #روضه #حضرت_قاسم بن الحسن علیهما السلام - حاج منصور #ارضی
ای وسعت محبت بیانتها حسین
شد روضهات گریز همه روضهها حسین
با قطرههای اشک نظر کرده مادرت
بر روی پرچمی که نوشتهاست یا حسین
عقبای ما تویی همه دنیای ما تویی
هست از تمام خلق حسابت سوا حسین
ما جاهی ندیدهایم فقط بارگاه توست
سلطان درآمده به لباس گدا حسین
ما را به عرش میبرد این گریههای تو
وقتی که هست ذکر خدایی ما حسین
آتش بزن که یکسره خاکسترت شویم
ما را بزن به شعلهی کربوبلا حسین
در روز حشر دور شما حلقه میزنیم
ای آبروی ما همه پیش خدا حسین
افتاده راه لشکر دشمن به قاسمش
در کربلا نبوده اگر مجتبی حسین
دارد برو بیا چقدر جسم اطهرش
گشته چقدر صورت او جابجا حسین
.👇
Shab6_Moharam_Arzi.mp3
9.33M
🔊افتاده راه لشکر دشمن به قاسمش
در کربلا نبوده اگر مجتبی حسین...
▪️#روضه #شب_ششم_محرم
🎤حاج منصور #ارضی
.
#زنجیر_زنی
#کربلا
#امام_حسین #علیه_السلام
#سبک_یافاطمه_من_عقده_دل_وانکردم
#حاج_رضا_یعقوبیان
امشب دوباره یاد عباس و حسینم
با این دل غمگین تو بین الحرمینم
کرببلایش بهشت شیعه است
زائر کویش همیشه بیمه است
جانم حسین جان(۲)
امشب دوباره با دلم کرب و بلایم
یاد علی اکبرش پایین پایم
در سینه دارم مِهر و ولایش
رفته دلم در کرب وبلایش
جانم حسین جان(۲)
عمری بوَد ریزه خورِ خوان حسینم
من شامل الطاف و احسان حسینم
عبدو غلام درگاه اویم
باشد ز بوی اوعطروبویم
جانم حسین جان(۲)
از کودکی طفلِ دبستان حسینم
عمری بود من دیده گریان حسینم
همیشه با او گفتگوی ماست
کرب وبلایش آرزوی ماست
جانم حسین جان(۲)
مولای من کسی بجز تو من ندارم
بنما نگاهی از کرم بر حال زارم
بر ما امیری خیر کثیری
آمده ام تا دستم بگیری
جانم حسین جان(۲)
کی میشود آیم کنار قبر پاکت
سر را گذارم یا حسین بر روی خاکت
کرب و بلایت باشد بهشتم
مهر ولای تو در سرشتم
جانم حسین جان(۲)
غریبی اش را من دوباره کردم احساس
رفته دلم تا علقمه کنار عباس
جانش فدا شد فرقش دوتا شد
در راه قرآن دستش جدا شد
جانم حسین جان(۲)
آمد کناراو حسین قامت خمیده
غرق بخون دیده حسین نور دو دیده
گفتا برادر جانم فدایت
گریم برای دست جدایت
جانم حسین جان(۲)
#مشهد_مقدس
@yaghubianreza
.
.
#شعر
#زمزمه
#شب_ششم_محرم
#قاسم_بن_الحسن
خدا میخواس مثِ حیدر
تو میدون بی زره باشی
شده تَرسَم که از اکبر
تو بدتر ارباً اربا شی
به جنگِ لشکری میری
که کینه از جمل داره
آخه بوی علی میدی
آخه چشمات حسن واره
تمومه عالم و آدم
شدن مدهوش و مست تو
هزارن ازرق شامی
هلاک ضرب شصت تو
عمو قربون لبخندت
چقد دلبر شدی قاسم
تو زیر سُم مرکب ها
چه رعناتر شدی قاسم
ولی حالا که برگشتم
تورو انگار نمیشناسم
آخه اینجور نبودی تو
شدی هم قدِ عباسم
رکاب مرکبت میخواس
ببوسه هی کفِ پاتو
نداره حسرتی دیگه
بنازَم قدوبالاتو
برای روضه هات بسه
همین که تو تک و تنها
هنوزم زنده بودی که
فتادی زیر مرکب ها
خجالت میکشم قاسم
نزن هی پیش من ناله
شده دور لبات مثلِ
لبِ بابات پر از لاله
🔸شاعر:
#محسن_کاویانی
____
.
🏷برگشتی از حج واجب
#پشواز_محرم١۳۹۹
#کربلایی_مصطفی_مروانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برگشتی از حج واجبو
رفتی سوی غیر راههو
دق دادی ام المصائبو
وای حسین وای حسین
پنجه رو رمل صحرا زدی
تشنه دلو ب دریا زدی
پیش زینب دستو پازدی
وای حسین وای حسین
حجکم مقبول
سعیکم مشکور
میزدن با سنگ
به سرت از دور
رخت احرامت
خاک این صحرا
حاجی زینب
روسرت دعواس
قتلگاه دریای خون شده
پیکرت نیزه بارون شده
موهای تو پریشون شده
وای حسین وای حسین
عطر تنت از صحرا میاد
دشمنت سمت زن ها میاد
صدای آه زهرا میاد
وای حسین
چی سرت اومد
همه ی هستم
جلوی چشمام
رفتی از دستم
صحبت نعله
تازه میکردن
پیرهنت رو
اندازه میکردن
از خیمه گاه با سر اومدم
تا قتلگاه مضطر اومدم
اصلا جای مادر اومدم
وای حسین وای حسین
بند قلبم پاره شد حسین
زینبت بیچاره شد حسین
تو صحرا آواره شد حسین
وای حسین
غصه های تو
قدمو خم کرد
ضربه ی آخر
قبض روحم کرد
پیرهن کهنت
ماجرایی داشت
کاش تنت واسه
بوسه جایی داشت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻
moharam-shab-pishvaz-05.mp3
11.88M
.
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدلله
ای راه مستقیم الی الله یا حسین
ای زینت همیشه ی عرش خدا حسین
باید طبیب ها به شما رو بیاورند
نامت دواست ذکر شما هم شفا حسین
دست مرا بگیر که این دست عمری است
بر سینه ام فقط زده سنگ تو را حسین
تنها به اشک روضه تو پاک می شود
بعضی گناه های گنه کار ها حسین
سوءالقضاست مهر تو در دل نداشتن
حُسن القضاست عشق به کرببلا حسین
آشوب درد بودم و حالا به مهر تو
آرامشی عجیب گرفته مرا حسین
محتاج مثل من که چنین سربلند دید؟
محتاج توست زندگی این گدا حسین
می خواستم که دل نسپارم به هیچ خاک
عشق به کربلای تو نگذاشت یا حسین
در خلسه ی حقیقت شبهای روضه هست
حالی که نیست بهتر از آن هیچ جا حسین
تعریف عشق با تو عوض میشود مدام
هر اربعین شروع دوباره ست با حسین
#امام_حسین #_علیه_السلام
#محرم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#حسن_کردی
.
.
#زمزمه #زیباومحزون
#شب_هفتم_محرم
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_بیامولا_که_علقمه_دارد_تماشا
زبسکه غم بود در دل
دوباره من به شور و شینم
کنم گریه، زنم ناله
به یاد ماتم حسینم
از دیده اشکِ غم ببارم
به یاد طفل شیرخوارم
به یاد اصغر تو من چون شمع آبم
گریانِ خجلتِ تو وُ اشکِ ربابم
لای لای علی لای لای علی لای لای علی جان(۲)
دوباره ای حسین جانم
افتاده ام به یاد اصغر
به روی دستتان آقا
شد کودک تو پاره حنجر
دشمن ستاره روبرویش
زد تیر کینه بر گلویش
درد عطش با تیر دشمن گشته چاره
گلوی نازک علی شد پاره پاره
لای لای علی لای لای علی لای لای علی جان (۲)
بمیرم دشمن او با
تیر سه شعبه غنچه اش چید
به وقت جان سپردن بر
روی پدر این طفل خندید
قنداقه اش شد غرق در خون
حسین زهرا گشته دل خون
با ناله و سوز جگر با دیده ی تر
گوید حسین جانم فدایت علی اصغر
لای لای علی لای لای علی لای لای علی جان (۲)
به روی دست بابایش
با تیر کین اصغر بخواب است
حسین خجلت زده زین غم
از روی مادرش رباب است
کار علی اصغر تمام است
قبر علی پشت خیام است
از حنجر و قنداقه ی او خون چکیده
در وقت دفن پیکرش مادر رسیده
لای لای علی لای لای علی لای لای علی جان (۲)
#زنجیرزنی #زنجیر_زنی #محرم
#مشهد_مقدس
.👇
.
🔸شب چهارم محرم ۱۳۹۹
📆 زمان:
👈 دوشنبه ۳ شهریور ماه ۹۹
🔷 باسخنرانی:
👈 حجت الاسلام والمسلمین #ماندگاری
🔷 با مداحی:
👈 کربلایی #سیدرضانریمانی
🚩مکان:
👈 اصفهان،دانشگاه آزاد اسلامی خوراسگان
🔊 #سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین ماندگاری
🔊 بخش اول #مناجات | ربی که کارِ یارِ مارا دلبری کرد
🔊 بخش دوم #روضه | چقدر تو حرف زدن مهربونی
🔊 بخش سوم #زمینه | یاورات همه رفتن و روزِ خیمه شده سیاه
🔊 بخش چهارم #واحد | یه بغضی پنهون توی گلومه
🔊 بخش پنجم #واحد | وقتی که گره میوفته تو کارم
🔊 بخش ششم #تک | به نبی ثمری به علی پسری
🔊 بخش هفتم #شور | به تو دل خوش کردم به تو که آقایی
🔊 بخش هشتم #شور | به یه دنیای بدونِ کربلا فکر کردی
👇👇👇👇👇👇👇👇