سبک: روضه
🎤مداح: محمود_کریمی
🏴 امام_حسین (ع)
🏴 محرم
آسمان در نظر خلق بیابان بلاست
وسعت ملک خدا تیر چو زندان بلاست
همه جا محفل ماتم همه جا خان بلاست
سینه دهر پر از آتش توفان بلاست
شور محشر به یسار و به یمین افتاده
شعله در قلب سماوات و زمین افتاده
لرزه بر نه فلک و عرش برین افتاده
یوسف فاطمه از عرشه ی زین افتاده
فاطمه را خون شده جاری ز دو عین
گوید ای وای حسین وای حسین وای حسین
همه ی عالم اگر ضجه بزنند، همه عوالم اگه
صرخه کنند جیغ بزنند به اندازه یه آه مادرش نمیشه
مصحف فاطمه صد پاره ز شمشیر شده
آیه ها با دم خنجر همه تفسیر شده
نقطه نقطه همه از نیش سر تیر شده
فاطمه گوشه ی گودال زمینگیر شده
پسر فاطمه از زخم زره پوشیده
یم خون است که از سینه او جوشیده
حضرت فاطمه را خون شده جاری ز دو عین
میگوید ای وای حسین وای حسین
همه جا محشر کبری است خدا رحم کند
اثر خشم هویداست خدا رحم کند
لرزه بر پیکر زهراست خدا رحم کند
یوسف فاطمه تنهاست خدا رحم کند
گرگ ها بر تن صد پاره او چنگ زدند
گاه با نیزه گهی تیر گهی سنگ زدند
بی سعادت ها خیل سعدا را کشتند
از خدا بی خبران خون خدا را کشتند
وای بر ما که امام شهدا را کشتند
گمرهان با هم مصباح هدی را کشتند
صید غلطیده به خون دم به دم از حال رود
نگذارید که زینب سوی گودال رود
"""حضرت فاطمه را خون شده جاری ز دو عین گوید ای وای حسین وای حسین""
سینه می کوبید هی می گفت: بُنَیه
کفر بر کشتن توحید هماهنگ شده
مهر پیشانی قرآن هدف سنگ شده
گیسوی فاطمه از خون پسر رنگ شده
در پی غارت پیراهن او جنگ شده
این حسین است که بر نیزه درخشد سر او
با لب تشنه بریدند سر از پیکر او
روی نیزه چه خوش است صوت قرآن
ز تو دلربا شنیدن به رخت نظاره کردن
سخن خدا شنیدن
این حسین است که اعضاش ز هم پاشیده
این حسین است که خون از گلویش جوشیده
این حسین است که داغ علی اکبر دیده
این حسین است که در خون خودش غلطیده
این حسین است که بر سینه او چنگ زدند
این حسین است که بر پیکر او سنگ زدند
""حضرت فاطمه را خون شده جاری ز دو عین گوید ای وای حسین وای حسین""
اهل کوفه به پیمبر قسم این قرآن است
روی هر آیه او جای سم اسبان است
جامه پوشیده ز خون و بدنش عریان است
حسینم به خاک گفتم اگر شد تنت بپوشاند مبادا
این که ببیند کسی تو را عریان است
حسین جان به باد گفتم اگر شد مرتبت بکند
که پاره پاره نبیند تن تو مادر جان
جامه پوشیده ز خون و بدنش عریان است
خنجر شمر به زخم گلویش گریان است
آخرین نخل نبوت، ثمرت را کشتند
شمسه ی عصمت زهرا، قمرت را کشتند
""حضرت فاطمه را خون شده جاری ز دو عین گوید ای وای حسین وای حسین""
کعبِ نی بود که میخورد به کتف اطفال
قتلگه پیش رو و دمشمنشان از دنبال
چشمشان اشک فشان بود به سوی گودال
وای بر من که چه کردند به پیغمبر و آل
نونهالان همه در دام اسیر افتادند
وسط خیمه آتش زده گیر افتادند
در میان اسرا دخترکی فاطمه بود
سینه سوخته اش سوخته تر از همه بود
گوش پاره جگرش خون به لبش زمزمه بود
با لب تشنه نگاهش به سوی علقمه بود
🏴🏴🏴🏴
.
..
#سربند_سبک_تسبحات_حضرت_زهرا
#ارباب_من
ارباب من
رهنمای هر دله گمراه
ذکرتو رو میخونم هر گاه
لبیک یا ابی عبدالله
.....
لبیک یا سیدالشهدا
لبیک یا امیره عالمین
لبیک یا شاه کرب وبلا
سیدُ المظلوم ایهاالحسین(ع)
صل الله علیک یا حسین (ع)
.......... .......... ........
#روز_دهم_محرم #روز_عاشورا
😭😭😭😭😭حق روضه ادا شود
#زمینه_روضه_مقتل_عاشورا
#سبک_تسبیحات_حضرت_زهرا
#قتل_الحسین_ع
☑️بنداول
قتل الحسین بکربلا
السلام
علیک یا قاطع البرهان
علیک سیدنا العطشان
علیک سیدنا العریان
....
السلام علی الخدالتریب
السلام علی الشیبِ الخضیب«۱»
السلام مِن حبیب الی الغریب«۲»
عَلَى الثَّغْرِ الْمَقْرُوعِ بِالْقَضيب«۳»
قُتِلَ الحسینِ بکربلا
معانی
۱_سلام بر آن گونه خاک آلود شده😭😭😭
۲_سلام بر آن مَحاسنِ بخون خضاب شده،😭😭😭
۳_سلام بر آن دندان مباركى كه با چوب (خيزران) كوبيده شد😭😭😭😭
زیارت ناحیه ی مقدسه
☑️بند دوم
آه ای داداش
واویلا ازین غم جانکاه
افتادی میون قتلگاه
زینت دوش رسول الله
.....
افتادی از مرکب برادرم
زیر بارون تیغ ونیزه ها
هر کس با قصد غربت می زدت
یکی تیر وسنگ و یکی عصا
قتل الحسین بکربلا
☑️بندسوم
از روی تل
جور قوم کافر و دیدم
خنجر روی حنجر و دیدم
وقتی میبرید سرو دیدم
.....
حرومی پاشو رو سینه گذاشت
خنجر کندش رو بیرون کشید
برگردوند تن تو با چکمه و
دیدم سر تو از قفا برید
قُتل الحسین بکربلا
💠💠💠1⃣0⃣1⃣1⃣💠💠💠
#شاعرسبکسازڪربلایے_مجیدمرادزاده
#زمینه #شام_غریبان
👇
.
#روز_دهم_محرم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحه زمینه - ظهر عاشورا و امام حسین علیه السلام - سبک من که اعتبارم...
السلامُ عَلی
قَتیلَ العَبَرات
السلامُ عَلی
اَسیرَالکُرُبات
امیرِ بیکفن صد پارهتن دور از وطن وای
نداری پیرُهن باشد سرت دور از بدن وای
حسین وای وای وای (۴)
سرورِ دو عالم
چرا سر نداری
بمیرم امیرم
که مادر نداری
چه آمد بر سرِ تو پیشِ خواهر پیشِ مادر
نشسته چکمهیِ شمرِ ستمگر روی پیکر
حسین وای وای وای (۴)
الهی میانِ...
روضه ها بمیرم
در کرب و بلایت
عاشورا بمیرم
الهی لحظهیِ جان دادنِ نوکر بیایی
تو بالای سرم ای کشتهیِ بی سر بیایی
حسین وای وای وای (۴)
#محرم #عاشورا #زمینه
#امام_حسین #_علیه_السلام
#گودال
#حسین_ایمانی
.👇
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
غزل امام زمان عجل الله و شام غریبان
کشتند غریب جدِّتان را
پنهان شده ای تو از نظرها
تنها شده ای تو بین گودال
مابینِ نوای سینه زنها
بدجور دلت شکسته امروز
از صبح اِلی غروب و حالا...
جا در حرم سوخته داری
پای سر بر نیزه یِ سقّا
آقای غریب آسمانی
یا بنَ فاطمه آجرَکَ الله
#محرم
#شام_غریبان
#امام_حسین #_علیه_السلام
#امان_از_دل_زینب
#حسین_ایمانی
.
#استاد_حاج_اسماعیلی
السلام علیک یا ابا عبدالله
و علی الارواح التی حلت بفنائک
دهه ی اول محرم تمام شد.نمیدونم اشکها و گریه هامونو خریدی ارباب یا نه؟ نمیدونم تونستیم با اشکامون دلِ امام زمان رو بدست بیاریم یا نه ؟
اما چند جمله ذکر روضه بخوانم ، شب شام غریبانه امشب چه خبره کربلا ؟
زیر نورِکمی از ماه ، بدنها پاره
خیمه ها سوخته،جمعی زحرم آواره
آنطرف تر، تن هجده گل زهرا بی سر
این طرف (غیرتیها ، سیدا )
این طرف مقنعه و چادر و چندین معجر
آنطرف نعشِ امامی ته مقتل عریان
این طرف جسم امامی است سوزان
(عجب شبی بوده امشب کربلا)
آنطرف ریخته هرسو بدن ثارالله
(قربونت برم آقای مقطع الاعضا
یعنی بدن مبارکشو قطعه قطعه کردند)
آنطرف ریخته هر سو بدن ثارالله
این طرف خرمن آتش به تن آل الله
آنطرف بر سر هر نیزه سری بالا رفت
این طرف آه دل از هر جگری بالا رفت
آه خیلی شعر نخونم اذیتت نکنم ،از صبح تا حالا سینه زدی گریه کردی برا ارباب ، اما ببین زینب چه حالی پیدا کرده. بعضیها همین یکی دو روزه یه مقدار سینه زدن هی میگن پامون درد گرفت کمرمون درد گرفت اما بببین زینب چی کشیده.آه از امشب بگم.
یکی یکی بچه ها رو جمع کرد توی خیمه ی نیم سوخته.شروع کرد بچه ها رو شمردن.یه وقت دیدن زینب هی به سرو صورت میزنه.چیه خانم هرچی میگردم دوتا از بچه ها گم شدن. شروع کرد بیابونا رو جستجو کردن اینقدر دنبال این بچه ها گشت .یه وقت دید یه گوشه ای نشستن دستاشونو گردن همدیگه انداختند ازغصه دق کردند.
اما اون روضه ای که خیلی جانسوزه
میگن نیمه های شب زینب یه فرصتی پیدا کرد همه رو خوابوند بچه ها رو خوابوند رباب رو آروم کرد ، به ام کلثوم سپرد خواهرجان مراقب اهل حرم باش. کجا میخوای بری ؟ من برم دنبال داداشم بگردم .اومد سمت گودال از زیر نور ماه یکی یکی شمشیر شکسته ها ، نیزه شکسته ها رو کنار میزنه.هر چی میگرده دنبال حسین پیدا نمیکنه.
اگه ادم بخواد یه گم شده ای رو بشناسه از چند تا نشونی دنبالش میگرده
اول میگه ببینم صورتش چه شکلیه ؟ شبیه گم شده ی من هست یا نه ؟ قربون اون بدنی برم سرشم به غارت بردند
دوم نشونی .میگه ببینم عزیز من فلان لباس تنش بود از رو لباساش میشناسم اما بدن نازنین حسین رو غارت کردند حتی لباسا را هم به غارت بردند.بدنش عریانه. آماده ای بگم ؟
یه نشونه های دیگه ای هم داره حسین.
حسین من یه انگشتری تو دست داره. زینب هی میگرده خدا داداشم کجاست؟ بمیرم برا اون بدنی که انگشتو با انگشتر بردن .
یه وقت دید از نای مبارک از گلوی بریده یه صدایی بلند شد اُخی الیَ خواهرم بیا من اینجام ...
الا لعنتُ الله علی القوم الظالمین
.
#عاشورای_حسینی
#امام_حسین_علیهالسلام
#کلیات_مصائب
#کربلا #عاشورا
چه کربلاست که آدم به هوش میآید
هنوز نالهٔ زینب به گوش میآید
چه کربلاست کز آن بوی سیب میآید
صدای نالهٔ مردی غریب میآید
چه کربلاست کز او بوی مشک میآید
هنوز ناله زلبهای خشک میآید
چه کربلاست که بوی گلاب میآید
صدای گریهٔ طفل رباب میآید
چه کربلاست که بوی عبیر میآید
صدای کودک ناخورده شیر میآید
چه کربلاست که بانگ صفیر میآید
هنوز نالهٔ طفل صغیر میآید
چه کربلاست از آن نالهٔ رباب آید
صدای نالهٔ لالایی علی بخواب آید
جواب طفلک ششماه داده شد با تیر
عدو به تیر جفا داده بود او را شیر
چرا نگفته کسی آب مهر مادر اوست
برای چیست که عطشان علیّ اصغر اوست
چه کربلاست که سقّای آن شده بی دست
عدو ز کینه سرش با عمود کین بشکست
چه کربلاست که آبش به قیمت جان است
به گوش جان همهجا نالههای طفلان است
مگر به کرببلا آب قیمت جان است
چرا نگفته کسی این حسین مهمان است
چرا به تشنه لبان هیچ کس جواب نداد
به کام تشنهٔشان یک دو جرعه آب نداد
چه کربلاست علی اکبر ارباً اربا شد
شهید کینه به پیش دو چشم بابا شد
چه کربلاست که چون نام کربلا ببرند
فلک به ناله ملک در خروش میآید
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#حب_الحسین_یجمعنا #اربعین
https://eitaa.com/emame3vom/29369
.
#بیانات_گفتاری
امام حسین، یکبار عاشورا بر او گذشت. گویند ظهور در روز عاشورا است
یعنی ما بفهمیم در عاشورایی که امام زمان را درک نکنیم، کم کاری کرده ایم و او مثل جدش طَرد شده، تنها و آواره و بی یاور است
امام زمان، ۱۱۸۰ سال با همان کیفیت عاشورا را درک می کند. عاشورا بر قلب ابراهیمی اش نازل می شود و خون گریه می کند و اعمال ما سبب فاصله میان او و خودمان شده...
امام زمان در عاشورا داغ می بیند و همدرد میخواهد اما چه کنیم که او میان ماست و ما درک حضور نداریم تا قوت قلبش باشیم و تسلّی خاطرش.
اما انگار می شود کمی قلبش را آرام کنیم. او از مادر به ما مهربان تر است. گفته اند با سردرد ما سردرد میگیرد. حال یک روز ما نگران قلب مهربانش و سلامتی وجود بارانش باشیم
برای آرامی و سلامتی اش در #عاشورا هرچه می توانیم صدقه برای سلامتی اش می دهیم تا مبادا صاحبمان، قلب رئوفش در فشار باشد
، قلب امام زمان در فشار است، #صدقه در روز عاشورا برای امام زمان فراموش نشود...
.
در چند سبک
#شام_غریبان
#واحد #شور #زمینه
#سبک_همه_کاره
#شام_غریبان
#چیکارکنم_آه
🔘🔘🔘🔘
✅بنداول
چیکار کنم آه ای خدا
خیمه هادارن میسوزن
دارن حرومیا همه ش
به خیمه ها چشم میدوزن
به جای تسلیت دارن
هی دلا رو میسوزونن
باتازیونه ماهارو
روی خارا می دُوونن
🔘
یکی میادبه سمت ما
مارو باسیلی میزنه
یکی دیگه با خشونت
گوشواره ها رو میکَنه
🔘
هرکی رسید مارو میزد
میون اون اتیش ودود
اهل حرم گریه کنون
باتن مجروح وکبود
حسین من ضیاء هردوعین من
🔘➖➖➖➖➖➖🔘
✅بنددوم
داروندارخیمه رو
دارن به غارت میبرن
عباس کجایی ببینی
مارو اسارت میبرن
🔘
اون روز اول یادمه
تا اومدیم این سرزمین
زانو رکاب کردی داداش
ازمرکب اومدم پایین
🔘
حالا کجایی ببینی
خیلی میدن ماروعذاب
ببین که چه جوری
دست ما ها رو باطناب
🔘
کجایی تاکه ببینی
اسیره قومه بی حیام
بااین دله زاروحزین
توجمع این نامحرمام
حسین من ضیاء هردوعین من
🔘➖➖➖➖➖🔘
✅بندسوم
از بعد گودال بلا
یکسره دارم اضطراب
غش میکنه رقیه و
بندنمیاد اشک رباب
🔘
قلب مارو شیکوندن
به زخم ما نمک زدن
جلوسر بریدتون
خیلی به ماکتک زدن
🔘
دنبال ما دویدن و
امون مون و بریدن
بی حیا های لعنتی
معجرامون و کشیدن
🔘
باید که آماده بشیم
برای رفتن به شام
برای شلاق و لگد
خاکستر وسنگ از رو بام
حسین من ضیاء هردوعین من
💠💠9⃣1⃣2⃣💠💠
@emame3vom
🔘➖➖➖➖➖🔘
#شاعراستادڪربلایے_مجیدمرادزاده
#عصر_عاشورا #عاشورا #خیمه_سوزان
👇
.
#زمینه
#حاج_نریمان_پناهی
#زمینه_لطمه_زنی_قتلگاه
#بین_جنجال_تو_را
🔘🔘🔘🔘
☑️بنداول
بین جنجال تورا می دیدم
ته گودال تورا می دیدم
با لبی خشک و جسمی مجروح
رفتی از حال تورا می دیدم
به کنارت رسید می دیدم
تاکه خنجر کشید می دیدم
ضربه می زد به رگ های تو
سر تو می برید می دیدم
خنده های عدو می دیدم
تن تو پشت و رو می دیدم
بین آن ازدحام آن لشکر
نیزه را در گلو می دیدم
غرق به خون شدی تو نیمه جون شدی
پیشه نگاهه من حسین (3)
روخاکا افتادی/دیدم که جون دادی
پیشه نگاهه من حسین (3)
.......
سیدنا المظلوم سیدنا العطشان
سیدنا الغریب غریب غریب غریب
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
☑️بنددوم
نیزه بر بازو زد می دیدم
ضربه بر پهلو زد می دیدم
روی سینه نشست با چکمه
پنجه بر گیسو زد می دیدم
ازجفا میزدش می دیدم
بی هوا میزدش می دیدم
پیر مردی تورا ای داداش
با عصا میزدش می دیدم
....
غم به دلم نشست /استخونت شکست
به زیر مرکبا حسین (3)
بدونه بال و پر /با دیده های تر
می زدمت صدا حسین (3)
سیدنا المظلوم سیدنا العطشان
سیدنا الغریب غریب غریب غریب
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
☑️بندسوم
با شرر میزدن زینب را
باکمرمی زدن زینب را
تیر و شمشیر و نیزه کم بود
باسپر میزدن زینب را
معجردخترت را بردند
زر و انگشترت را بردند
تن تو ماند به روی خاک و
روی نیزه سرت را بردن
سیدنا المظلوم سیدنا العطشان
سیدنا الغریب غریب غریب غریب
💠💠8⃣8⃣0⃣💠💠
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
#شعرای_آیینی
#کربلایی_رضانصابی
#کربلایی_مجیدمرادزاده
👇
.
#شب_یازدهم_محرم
#روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
#شام_غریبان
متن روضه 1
🔸عالم همه محزون و پریشان حسین است
🔸شام است ولی شام غریبان حسین است
شام غریبان حسینه...
شب یتیمی بچه های حسینه...
شب بی برادری زینبه...
امشب مصیبت خیلی سنگینه...
امشب زمین و آسمان برا حسین گریه میکنند...
دیگه روضه خون نمیخواهی...
زیر لب آروم آروم بگو...
وای غریب حسین...
وای مظلوم حسین...
🔸از خـون جگـر لالـه فشـانید کـه امشب
🔸در مقتل خون، فاطمه مهمان حسین است
امشب مادرش فاطمه میاد کربلا...
🔸زینب نگهش بر قـد خمگشتۀ زهرا
🔸زهرا نگهش بـر تن عریان حسین است
هی به بدن بی سر حسینش نگاه میکنه...
ناله میزنه...
اشک میریزه...
میگه وای غریب مادر حسین...
وای مظلوم مادر حسین...
🔸اگر کشتند چرا آبت ندادند
🔸چرا زآن دُرّ نایابت ندادند
حسین جان...
🔸اگر کشتند چرا خاکت نکردند
🔸کفن بر جسم صد چاکت نکردند
خواهرها.. امشب با مادرش زهرا هم ناله شید...
با زینب کبری هم ناله شید...
خدا میدونه امشب زینب کبری چه حالی داره...
🔸امان از دل زینب
🔸چه خون شد دل زینب
الله اکبر...
در نصف روز...
جلو چشماش...
همه عزيزانش رو سر بریدند...
🔸چه خون شد دل زینب
خدا به داد دل زینب برسه...
چه حالی داره وقتی میبینه...
یه طرف بدن بی سر حسینش...
توی گودی قتلگاه...
یه طرف دستهای قلم شده عباسش..
کنار شط فرات...
یک طرف بدن قطعه قطعه علی اکبر...
یه طرف بدن فرزندانش غرقه در خون روی زمین کربلا...
یه طرف دیگه هم خیمه های سوخته و...بچه های یتیم سیلی خورده...
خدایا چکار کنه زینب...
با اينهمه مصیبت...
🔸چه خون شد دل زینب
این زن و بچه های یتیم رو جمع کرده... داخل یه خیمه ی نیم سوخته...
هم پرستار امام سجاده...
هم زن و بچه های یتیم رو آروم میکنه...
مجسم کن...
هر کدوم از این بچه ها یه زبانحالی دارند...
اما... همه درد دل هاشون رو به زینب میگن...
یکی میگه عمه جان زینب بابام حسین کجاست...
وقتی میرفت خیلی تشنه بود...
آیا بهش آب دادند یا نه...
یکی میگه خانوم جان زینب...
عمو جانم عباس کجاست..
یکی میگه زینب، ببین گهواره علی اصغر خالیه...
امان... امان...
یکی جای تازیانه ها رو نشون میده...
یکی صورت سیلی خورده اش رو نشون میده...
یکی ميگه عمه جان زینب نبودی ببینی من آتیش گرفته بودم...
🔸امان از دل زینب
🔸چه خون شد دل زینب
چی کشید زینب...
از یک طرف مصیبت برادر...
از طرفی هم مصیبت اسارت...
امام سجاد فرمودند...
شام غریبان, اونقدر مصیبت برا عمه ام زینب سنگین بود...
دیدم عمه جانم نماز شبش رو نشسته خواند...
(رايتها تلک الليله تصلي من جلوس)
منبع: فاطمه الزهراء بهجة قلب المصطفي. ص 641.
زبان حال خانوم زینب کبری است...
🔸سه غم آمد به جانم هر سه یکبار
🔸غریبی و اسیری و غم یار
آخ... برادر خوبم حسین...
🔸غریبی و اسیری چاره داره
🔸ولی آخر کشد ما را غم یار
الا لعنت الله علی القوم الضالمین
-
#شب_دوازدهم_محرم
#روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
متن روضه 1
🔸امشب شب غریبی اولاد مصطفی است
🔸زینب اسیر شمر و حسین سر ز تن جداست
شب دوازدهم ماه محرمه. ..
امروز کربلا چه خبر بود خدایا...
🔸طفلان بی پدر به بیابان در آفتاب
🔸آن یک سر برهنه و آن یک برهنه پاست
دیشب وقتی مجلس سیدالشهدا تمام شد...
هر کدوم از ما دست بچه هامون رو گرفتیم...
رفتیم به سمت خونه هامون...
مواظب بچه هامون بودیم...
مبادا نیمه شب سردشون بشه...
مبادا بچه هامون با لب تشنه بخوابند...
اما... آی مردم بچه های ابی عبدالله کجا خوابیدن...
بچه های حسین چه حالی داشتند...
داخل یک خیمه نیم سوخته...
الله اکبر...
نميدونم بهشون آب دادند یا نه...
خیلی از این بچه ها با شکم های گرسنه...
🔸لیلا به آه و ناله چو مجنون به کوه و دشت
🔸اکبر هزار پاره ز شمشیر اشقیاست
🔸گهواره مانده خالی و اصغر به مهد خاک
🔸از سینه رباب ز غم، ناله برسماست
🔸مهر رخ سکینه ز سیلی و تشنگی
🔸نیمی چو ماه نیلی و نیمی چو کهرباست
از امروز دیگه اسارت اهل بیت شروع میشه...
از امروز دیگه تازیانه ها شروع میشه...
مثل یه همچین روزی امام سجاد آمد کنار عمه جانش زینب...
صدا زد عمه جان زینب...
ببینید این نانجیبا بدن های خودشون رو غسل دادن...
کفن کردن...
بدنهای نحسشون رو دفن کردند...
اما بدن بابای غریبم حسین...
روی زمین کربلا...
عمه جان بدن بابای غریبم بدون غسل و کفن...
وقتی میخواستند به سمت کوفه حرکت کنند...
اومدند بچه ها رو سوار محمل ها کنند...
خانم زینب کبری فرمودند...
خودم بچه ها رو سوار میکنم...
با دستان مبارک...
یکی یکی این زن و بچه ها رو سوار بر شتران بی جهاز کرد...
اما وقتی نوبت خود خانم زینب شد
یا صاحب الزمان ....
یکدفعه نگاه کرد به اطرافش...
یادش اومد از روز ورودش به کربلا...
اون موقعی که عباس علمدار اومد و زانو خم کرد...
علی اکبر امد...
قاسم امد...
جوانان بنی هاشم یکی یکی اومدن...
دور محمل زینب رو گرفتن...
خانوم رو با احترام از محمل پیاده کردن...
مبادا نامحرمها ببینند....
ناموس خداست...
احترام داره...
یادش اومد از اون روزی همه بنی هاشم در کنارش بودند...
اما الان تنهای تنها مانده...
نگاه کرد به سمت قتلگاه...
صدا زد حسینم برادرم...
بلند شو ببین دارن خواهرت رو به اسارت میبرن برادر...
ببین دورم رو نامحرمها گرفتند...
🔸به سوی شام و کوفه ام چه ظالمانه میبرند
برادرجان... حسین چطوری تو رو تنها بگذارم...
🔸به سوی شام و کوفه ام چه ظالمانه میبرند
برادر نمیخواستم اما...
🔸نمیروم ولی مرا به تازیانه میبرند
🔸نمیروم ولی مرا...
یه اشاره کرد به سمت سر مقدس ابی عبدالله... روی نیزه...
🔸نمیروم ولی مرا به این بهانه میبرند
برادرم حسین نمیدونم با سر برم یا با بدن بمانم...
🔸نمیروم ولی مرا به این بهانه میبرند
............................................
از طرفی هم امشب شب شهادت زین العابدین...
امام سجاده...
دیگه دلت اینجا نباشه بریم مدینه کنار قبرستان بقیع بنشینیم...
برا آقامون امام سجاد زار زار گریه کنیم...
وقتی اومدن کنار امام سجاد عرضه داشتند...
آقاجان... کجا براتون سخت گذشت حضرت فرموند الشام...
🔸شامیان خنده به زخم جگر ما نزنید
ای وای... ای وای...
من نمیدونم چی به آقا گذشته
🔸شامیان خنده به زخم جگر ما نزنید
🔸ساز با ناله ی ذریه زهرا نزنید
یا صاحب الزمان
🔸سر مردان خدا را به سر نیزه زدید
🔸مرد باشید، دگر سنگ به زن ها نزنید
امان از اون شبی که...
ما رو دم دروازه شام نگه داشتند...
شهر رو آذین بندی کردن...
گفتن خارجی ها میخواهند وارد بشن
تا وارد شهر شام شدیم ..
هرکس هر چی بدست داشت...
به ما میزد...
یکی با سنگ میزد...
یکی خاکستر میریخت...
یکی خارجی میگفت...
ای وای ای وای .....
🔸به زنان سنگ اگر بر سر بازار زدید
🔸دختران را به کنار سر بابا نزنید
یا صاحب الزمان منو ببخشید...
🔸علی و فاطمه در بین شما ایستادند
خدا لعنتشون کنه...
🔸پیش چشم علی و فاطمه ما را نزنید
صلی الله علیک یا مظلوم یا ابا عبدالله
https://eitaa.com/emame3vom/29382
-
.
#شب_یازدهم_محرم
|⇦• خورشید میخواهد تورا..
#روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۸ کربلایِ معلی به نفس حاج حسن خلج •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
السلام علیک یا اباعبدالله
خورشید میخواهد تورا در یاد بسپارد
یا از خجالت یک قدم هم برنمیدارد
خدا چرا امروز تموم نمیشه ... چرا خورشید اینجور زُل زده به بدن تو حسین جان !؟ ...
میدونید رفقا ، ظهر روز عاشورا ، ابلیس به پیشگاه پروردگار عرض کرد که خدایا ، یادته به من فرمودی سه تا دعای اجابت شده داری ، دوتاشو ازت خواستم یکیشو گفتم طلبم تا بگم ... فرمود بله من هیچ چیزی یادم نمیره ... گفت امروز میخوام حاجت سوممرو بگم ... چی میخوای!؟ ... گفت اینقدر این خورشید رو نزدیک کن ، میخوام سوختن هرچه بیشتر حسینرو ببینم ...
امروز دیگه این ساعتایی که من و شما الان توی جلسه نشستیم ، زینب دیگه رمقی براش نمونده ، امروز همش دویده زینب ... مرتب بین خیمه گاه و میدان رفت و آمد میکرد ، یه بار رفت با حسین علیاکبر رو آورد ، یه بارم رفت سراغ خوده ابی عبدالله ...
شماها چون متصل هستید به این خانواده ، همه خسته اید ، این چند شبه اینجا عزاداری کردید ، منم گفتم شام غریبانی بخونم ...
ای امان از دل زینب ...
من آرام آرام میگم ، ابر چشمان شما طوفانی بباره ، خدا بحق ابی عبدالله نیاد اون روزی براتون که اسم حسین بیاد اشک شما نیاد ، تا فرصت هست به آقا بگو آقا ، هرچی بدی کردم هرجور دوست داشتی تنبیهم کنی بکن ، اما جون زینب چشمای گریان رو از من نگیر ...
خورشید میخواهد ، تورا در یاد بسپارد
یا از خجالت ، یک قدم هم برنمیدارد
ابر نگاه کودکان ، از صبح تا حالا
بر گونههای سوخته یکریز میبارد
بی بی زینب چه قدرتی داره ... بچهداری کنه ، یتیم داری کنه ، عزاداری کنه ، مریض داری کنه ، از همه بدتر امشب میدونی چندتا پای سوختهرو باید ببنده زینب ...
پاهای از برگ گل نازکترِ نازدانههای ابیعبدالله ...
لابلای خیمه هایی که داره میسوزه ...
ای امان از دل زینب ...
آقای من برای شما میخوام این بیت رو بخونم ...
آقا کجایی ، دخترت میخواهد امشب هم
سر روی زانوی پر از مهر تو بگذارد
بابا من عادت دارم تا تو بغلم نکنی نمیخوابم ...
رفقا ما میگیم و میریم ، شما هم میشنوید و رد میشید فقط خدا میدونه چی به سر زینب اومد ...
هی اومد بچه هارو شمرد ... وای ام کلثوم ! یکی دو تا از بچهها کم هستن ، چه خاکی به سرم بریزم ... نگاه کرد دید رقیه هم جزو اوناییه که نیست ...
گفت خواهرم تو حواست به این بچهها باشه، من برم توی این بیابون بگردم ، شب تاریک ....
خانوم سکینه سلاماللهعلیها دست راست زینب ... خانوم سکینه فرمود عمه جان منم بیام منم بگردم ...
یه وقت دیدن سکینه داره میاد ، رقیه رو بغل گرفته ... گفت عزیز دلم کجا بودی ... گفت عمه ، رفتم دیدم کنار بدن بابام ، سر رو سینه بابام گذاشته ...
دل اگر هست ، دلِ زینب کبری باشد
آفرین باد بر این همت مردانهی دل
توی راه دوتا خواهرا دارن باهم حرف میزنن ، گفت عزیز دلم توی این تاریکی ، چه جوری بابارو پیدا کردی ...
گفت خواهر ، گوشهی خیمه سوخته کِز کرده بودم ، دلم برا بابا تنگ شد ، زیر لب داشتم میگفتم بابا کجایی میخوام توی دامنت بخوابم ... یه وقت دیدم یه صدایی بلند شد بیا عزیز دلم ... دنبال صدارو گرفتم رفتم تا بابامو پیدا کردم ...
خداروشاهد میگیرم همه این حرفارو زدم برای این که آماده بشی بتونم این یه بیت رو بخونم ...
گفت خب ، رفتی پیش بابا به بابا چی گفتی ...
بابا ...
آن گوشوارِ یادگاری را که یادت هست
حالا به جایش زخم، گوشم را میآزارد ...
غروب امروز بود این ناردانه آرام آرام به هوش اومد ... دید سرش توی دامن عمه جانش زینبه ، صدا زد عمه ... عمه یه نفر دنبالم کرد ... گوشوارههامو کشید عمه ... این مصیبت خیلی سنگینه اما جواب زینب سنگین تره ... فرمود عزیز دلم غصه نخور ، عمت هم مثل توئه ...
بابا... نمیدانی چه روزی داشتیم امروز
این دشت تا دنیاست دنیا ، ماجرا دارد
ای کاش میدیدی چگونه میدود عمه
شاید ستون خیمه را برپا نگه دارد
#حاج_حسن_خلج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#شام_غریبان
#ویژه_ایام_محرم
👇
|⇦•خورشید میخواهد تورا..
#روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۸ کربلایِ معلی به نفس حاج حسن خلج •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
ریختن توی خیمه ها برای غارت ، هرکی هرچی دستش میرسید میبرد ...
راوی میگه حدود ساعت سه و چهار بعد از ظهر بود ، اینا حمله کردن به غارت خیمهها ... نازدانۀ سه ساله طبق عادت همیشه توی خیمه سجاده بابارو پهن کرده ، بابا بیاد برای نماز عصر ، آماده نشسته بابا از میدون بیاد برای نماز ...
تاریخ اینو میگه شمر پردۀ خیمهرو پاره کرد ، وارد خیمه شد ، نازدانه تا چشمش به این ملعون افتاد گفت بابام کجاست ... بیشرف بیحیای بیادب دستشو بلند کرد ، همون کاری که ملعون دومی توی کوچه با مادرش زهرا کرد ...
ای کاش شب میشد ، تمام دشت میخوابید
تا عمه هم خود را به دست گریه بسپارد
کاشکی عمه هم یه فرصت پیدا کنه بتونه بشینه یه کمی برای بابام گریه کنه ، قلبش داره میترکه ...
اما سر رفتن ندارد آفتاب، امروز
از شرم حتی یک قدم هم برنمیدارد
عرض من تمام ... همه شما خسته اید...زبان تشکر هم نداریم از آقا سیدالشهدا ... نمیتونیم درک کنیم که چه عنایت عظیمی آقا بهمون داشت ... دهه عاشورا و مجلس روضه و حسینیه و شب و روز روضه ، گریه برای امام حسین ...
یه وقت هست رفقا ، بچه شما گم میشه ... خیلی ترسناکه خیلی وحشتناکه ... ولی بچهت گم شده ، توی شهر خودت گم شده ... چهارتا آشنا داری رفیق داری میری سفارش کنی بگردن ...
یه وقت هست رفتی دیار غریب ، بچهت گم میشه ، خیلی بیشتر میترسی وحشت میکنی ...
یه وقت هست یه بچه امانت دادن دست تو ... توی یه مملکت غریب هستی ، کس و کارترو کشتن ، اسیر هستی ، بچه امانتیرچ پیدا نکردی ، حالا میگن باید راه بیفتیم بریم ...
به یاد همه گذشتگانی که این شعرو خوندن و گریه کردن و ضجه زدن و ناله زدن و زیر خاکها خوابیدن ، پدران و مادران و همه اونایی که به ما یاد دادن که درِ این خونه باشیم ، هرکسی که هر اندازه این محبت رو به ما یاد داده ، حق معلمی گردن ما داره ، همشون فیض ببرند ... همه نوحه خون باشند ...
طفل یتیمی ز حسین گم شده ، ساربان ساربان
قامت زینب ز ألم خم شده ، ساربان ساربان
امشب همه باهم کمک به زینب کنیم ... خسته تر از زینبی ؟! تو که دیگه کتک نخوردی که ... گریه کردی ...
طفل یتیمی ز حسین گم شده ، ساربان ساربان
قامت زینب ز ألم خم شده ، ساربان ساربان
بگم بیت بعدیشو یا نه ... سادات به رگ غیرتشون برنخوره ... از من گلهمند نباشن ...
بر تو دخیلیم أیا ساربان ساربان ساربان
این شتران را تو به سرعت مَران ، ساربان ساربان
(چرا ؟! ...مگه چیکار دارید؟! ... آخه ...)
طفل یتیمی ز حسین گم شده ، ساربان ساربان
قامت زینب ز ألم خم شده ، ساربان ساربان
#حاج_حسن_خلج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#شام_غریبان
#ویژه_ایام_محرم
👇
روضه حاج حسن خلج.mp3
6.31M
|⇦•خورشید میخواهد تورا..
#روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۸ کربلایِ معلی به نفس حاج حسن خلج
.
#شب_یازدهم_محرم
|⇦• سری به روی نیزه ها بلنده..
#روضه_شام_غریبان و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۸ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
سری به روی نیزه ها بلنده
کاشکی رقیه چشمِ شو ببنده
اینجوری که سر رو زدن به نیزه
افتادنِش فقط به مویی بنده
مرکبای تازه نفس آوردن
یکی یکی نعلای تازه خوردن
چیزی که از تن حسین نمونده
همونیم که مونده بود رو بردن
دیگه تموم کار میبینه زینب وسط غبار
به روی پیکرش تو قتلگاه میدوه ده سوار
شلوغ قتلگاه دیگه تمومه کار
از خیمه زینب خودِشُ رسونده
درستش اینه خودشُ کِشونده
رسید به قتلگاه حسینُ نشناخت
آخه نِشونی از تنش نمونده
نیزه و سنگ و تیرارُ که برداشت
دید که نه جسمی داره و نه سر داشت
داداش تو زیر و رو شدی برا چی
خنجر از اون بوسه مگه خبر داشت
ای سرِ روی نی این بلا اومده سر تو کی
میخوان که زینبُ جدا کنن از تو با کعبِ نی
میبینی وضعمُ ای سر روی نی
امشب ناموس حسین تکُ تنهاست .. ان شاءالله با ناموسِت آواره نشی .. چهار ساله بود روشنایی ها رو کم میکرد باباش علی .. میگفت نمیخوام چشمی قد و بالایِ زینبُ ببینه ..کجا بودی یا امیرالمومنین امروز .. گفت وقتی حمله کردن سمت خیمه ها دیدن زینب جلو خیمه ایستاده بود نمیزاشت میگفت اینا بچه هستن اینا میترسن.. اینقدر با تازیانه زینبُ جلو خیمه زدن .. حسین ...
بچه ها امشب تو بیابون داد میزدن.. یکی میگفت عمه گوشم درد میکنه.. یکی میگفت عمه استخوان هام درد میکنه .. یکی میگفت عمه بابام کجاست میخواست برام آب بیارِ .. وقتی اومدن خیمه ها رو آتش زدن زینب کبری زودی اومد مقابل زین العابدینِ عرض کرد عزیز برادرم چی دستور میدی؟.. گفت عمه جان بگو همه فرار کنن.. والا این زن و بچه ها تو خیمه میسوزن اینا رحم ندارن .. هرکی به یه سمتی میدوید .. میگه یه مرتبه دیدم زینب جلوی خیمه داره بال بال میزنه .. گفتن همه فرار کردن تو چرا اینجا ایستادی .. فرمود من تو این خیمه یه بیمار دارم .. همه توی این بیابونا هی میگفتن وا حسینا .. وا حسینا ..
همه جویای حسین بودن تا عاقبت همه اومدن تو گودال زینب اومد تو گودال .. کاری کردن دختر اومد باباشو دید نشناخت .. هی میگفت عمه بلند شو بریم سراغ بابام .. عمه این کیه ؟.. این رگای بریده برا چیه؟.. گفت عزیزم این باباتِ .. آی حسین ..
دونه دونه بچه ها رو شروع کرد جمع کردن .. همه رو دونه دونه شمرد .. دید یدونه شون کمه .. یکی از نازدانه ها نیست .. اومد اطراف خیمه رو گشت دید پشت یه بوته ای دو تا پایِ کوچولو .. همچین که بوته رو کنار زد ، دید دخترِ مسلم زیر دست و پا جون داده ..
شام غریبونه پَرا میسوزه
دامن کل دخترا میسوزه
این بوی سوختگی خیمه ها نیست
موی سرا با معجرا میسوزه
خولی و شمر موندن و خنده هاشون
به خیمه ها وا شده دیگه پاشون
من نمیگم سر گوشا چی اومد
پر شده از گوشواره کیسه هاشون
همچین دید زمین کربلا میلرزه آسمان رنگ خون به خودش گرفته زینب اومد خدمت زین العابدین، عزیز برادرم چرا آسمون این جوری شده زمین میلرزه گفت عمه جان الان ساعتیِ که کارِ بابامُ یه سره کردن .. هرکی میخواد غنیمت خودش رو ببره میخوان سر ببرن جایزه بگیرن .. هرکی میره بالاسرِ یه عزیزی سرش رو ببره .. یه وقت دیدن یه نانجیبی پشت خیمه ها میگرده .. یه نیزه ای رو هی تو زمین فرو میکنه عاقبت دید یه بدنه شیرخواره ..حسین....
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#شام_غریبان
#ویژه_ایام_محرم
👇
shab yazdahom001.mp3
4.04M
|⇦• سری به روی نیزه ها بلنده..
#روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۸ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه